eitaa logo
کشکول فکر و علم
95 دنبال‌کننده
44 عکس
12 ویدیو
21 فایل
این کانال جهت طرح نکات متفرقه‌ای است که یا منتهی به تقویت قوه فکر در مخاطب و خصوصاً طلاب می‌شود و با بر داشته‌های علمی ایشان می‌افزاید. بخشی از این نکات، پاسخ‌های ما به تمارین کانال دیگرمان یعنی کانال کاربرد علوم حوزوی است. ارتباط با ما: @abdulahad
مشاهده در ایتا
دانلود
💡علم باید همراه با تفکر و اندیشه باشد 📌... مطلب دومی که برای تکامل در علوم لازم هست این است که همراه با باشد. در این روایت مبارکه در کافی شریف همان باب صفة العلماء که روایت بسیار خوبی است «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقِّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ فِي مَعَاصِي اللَّهِ وَ لَمْ يَتْرُكِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ...» که همه این‌ها خیلی مهم است و بحث دارد، محلی که حالا من می‌خواستم عرض کنم این قسمت است «أَلَا لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَيْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ أَلَا لَا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ...» کما این که بعد می‌فرماید: «أَلَا لَا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَكُّرٌ.» 📌علم باید همراه با تدبر ، تفکر ، اندیشه و امعان نظر باشد. همین که انسان حضور پیدا کند و مثلاً چیزی را بنویسد و این به جایی نمی‌رسد. آنچه که از سنت‌های کارآمد حوزه‌های مبارکه علمیه در سلف ما وجود داشته و به آن سفارش شده این است که قبل از بحث انسان آن بحث را پیش مطالعه‌ای بکند خودش تفکر کند که به حسب داشته‌های خودش در این مسأله چه باید گفت. آن را ضبط کند بعد بیاید در درس و بحث و مباحثه ببیند آیا همان که تفکر خودش به او رسیده است، مناقشه‌ای به او وارد شد، اشکالی به او وارد شد، کجای آن ضعف داشت، کم‌کم با این کار ضعف‌ها کم می‌شود و این شخص مبدل می‌شود به یک شخصی که مجتهدی است که قابل اعتماد می‌شود. 📌این کار به واسطه این امر. بنابراین تفکر کردن و حتی بعضی از بزرگان و اساتید ما می‌فرمودند که: مرحوم آیت‌الله مؤمن رضوان الله علیه می‌فرمود من قبل از بحث خودم بحث را می‌نوشتم. بعد مثلاً می‌رفتم درس حضرت امام، درس مرحوم آیت‌الله داماد و اساتیدی که ایشان خدمت‌شان مشرف می‌شدند. قبلش حتما می‌نوشتم. یک مدتی هم ما همین کار را می‌کردیم با دوستان که مباحثه داشتیم، مباحثه قبل از بحث داشتیم خودمان بحث را مطالعه می‌کردیم می‌نوشتیم حالا می‌رفتیم بحث. 📌این خیلی مفید است و انسان استفاده بهینه می‌تواند بکند و خدمات متقابل دارد. ما تازه مؤسسه بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف که تأسیس شده بود خب آن جا عزیزانی که آن جا بودند با اساتیدشان کتاب‌ها را قبل از ورود استاد بحث می‌کردند مثلاً می‌خواندند، مقالات آقا ضیاء را می‌خواندند در اصول و این کتاب‌هایی که احتیاج دارد با استاد خوانده بشود. بعضی از اساتید فرمودند که من دیدم که این افرادی که می‌آیند بحث غیر از سابق شدند، یک سؤالاتی طرح می‌کنند، یک حرف‌هایی طرح می‌کنند که اگر من این‌ها را مطالعه نکرده باشم خب می‌مانم، نمی‌توانم جواب بدهم. فلذا فرمود من اگر احتمال بدهم کسی که در بحث می‌آید نهایة الداریة را مطالعه می‌کند، حتماً مطالعه می‌کنم نهایة الدرایة را. 📌این موجب خدمات متقابل می‌شود یعنی این آمادگی باعث می‌شود که آن استادی که می‌خواهد درس را القاء کند مطالعه درست‌تر بکند، به کلمات بیشتر مراجعه بکند، تفکر بالاتری بکند. آن که تفکرش بالاتر شد درس را قوی‌تر ارائه کرد قهراً بهره‌برداری از او بیشتر خواهد شد . قهراً این خدمات متقابل خواهد بود 🎙بیانات (حفظه الله) در روز اول درس خارجِ فقه 🔗https://eitaa.com/feghahat_ir 🔻نمو | پایگاه علمی، تزکیه‌ای، مهارتی و بصیرتی 🆔 @nomov_ir
وسائل الشيعة، ج‏27، ص: 18 33093- 4- و عن علي بن محمد (و غيره) عن سهل بن زياد و عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى جميعا عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن أبي حمزة عن أبي إسحاق السبيعي عمن حدثه ممن يوثق به قال: قال أمير المؤمنين ع إن الناس آلوا بعد رسول الله ص إلى ثلاثة آلوا إلى عالم على هدى من الله قد أغناه الله بما علم عن غيره و جاهل مدع للعلم لا علم له معجب بما عنده قد فتنته الدنيا و فتن غيره و متعلم من عالم على سبيل هدى من الله و نجاة ثم هلك من ادعى و خاب من افترى. روایت جالبی است و سندش هم خیلی داغون نیست و میشه روی روایت حساب باز کرد. باتوجه به اینکه به احتمال زیاد مراد از علما، ائمه هستند -چنانچه دلالت برخی از روایات ولایت فقیه را با همین نکته رد کرده اند- صحه گذاشتن این خبر بر رجوع به متعلمین که لزوما می شوند فقها می‌تواند حجتی بر بحث ولایت فقیه باشد. در بحث می‌تواند موضوع پژوهش باشد.
بحث از اینکه وکالت از جانب ائمه توثیق عام به حساب می آید یا خیر؟ بحث ثمره‌دار و مورد نزاع در رجال است. یقینا برای پاسخ به این سؤال توجه به نقش تشکیلاتی وکلا و اقتضائات تشکیلات مهم است فاغتنم جدا. تمرین 706 کانال کاربرد علوم حوزوی هم با این توجه طراحی شد. برای مطالعه خوب است به الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة، النص، ص: 345 و منابعی از این دست رجوع شود و خود اخبار هم اینجا حرف هایی دارند که مورد غفلت رجالیون در بحثشان بوده و باید ضمیمه پژوهششان گردد.
سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: «من شك أو ظن فأقام على أحدهما، أحبط الله عمله؛ إن حجة الله هي الحجة الواضحة». كافي (ط - دار الحديث)، ج‏4، ص: 170 خوب است در اینکه از این خبر شریف چه نکات اصولی قابل برداشت است، تأمل شود.
باب كراهة وقوف أمير الحاج خصوصا بعد الإفاضة من عرفات و كراهة كونه مكيا 15104- 1- «2» محمد بن يعقوب عن عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن الحسن بن علي بن يقطين عن حفص المؤذن قال: حج (...) بالناس سنة (...)- فسقط أبو عبد الله ع عن بغلته فوقف عليه (...) فقال له أبو عبد الله ع- سر فإن الإمام لا يقف. .... 15106- 3- «4» عبد الله بن جعفر الحميري في قرب الإسناد عن محمد بن عيسى عن حفص أبي محمد مؤذن علي بن يقطين قال: رأيت أبا عبد الله ع و قد حج فوقف الموقف فلما دفع الناس منصرفين سقط أبو عبد الله ع عن بغلة كان عليها فعرفه الوالي الذي وقف بالناس تلك السنة و هي (...) فوقف على أبي عبد الله- فقال له أبو عبد الله ع لا تقف فإن الإمام إذا دفع بالناس لم يكن له أن يقف و كان الذي وقف بالناس تلك السنة (...). 15107- 4- «1» و عنه عن حفص بن عمر مؤذن علي بن يقطين في حديث الوقوف بعرفة قال فلما أمسينا قال (...) لأبي عبد الله ع- ما تقول يا أبا عبد الله سقط القرص فدفع أبو عبد الله ع بغلته و قال نعم و دفع (...) دابته على أثره فسارا غير بعيد حتى سقط أبو عبد الله ع عن بغله أو بغلته فوقف (...) عليه حتى ركب فقال له أبو عبد الله ع و رفع رأسه إليه فقال إن الإمام إذا دفع لم يكن له أن يقف إلا بالمزدلفة- فلم يزل (...) يتقصد حتى ركب أبو عبد الله ع و لحق به. وسائل الشيعة، ج‏11، ص: 398 بارها مشاهده شده است که اهل بیت علیهم السلام در مقابل دستگاه خلافت آن روز-علی رغم مشروعیت نداشتن و مبارزه ایشان و شیعیانشان برای سرنگونی آن و اقامه حکومت عدل الهی توسط خودشان- به مصالح کلی امت اسلامی پایبند بوده و احترام قوانین حاکمیتی و مربوط به اداره جامعه را نگاه می داشته اند. ظاهراً وجه امثال این خبر تقیه نیست بلکه رعایت نظم حرکت مسلمین در حج است. به تعبیر شهید بهشتی در دوران مبارزه با طاغوت: من مخالف نظام ام اما مخالف نظم نیستم. خود تعبیر از والی حج به امام، نیز بیانگر تقید ائمه به اداره منظم جامعه است و الله العالم.
پیشنهاد می‌شود دوستان با توجه به مضمون خبر و با استفاده از کتاب انسان ۲۵۰ ساله، برهه این واقعه را در مقاطع حیات امام صادق علیه‌السلام حدس بزنند. نام والی حج و سال حج مزبور را هم حذف کردم و‌ بجایش (...) گذاشتم تا دوستان فقط باتوجه به محتوا این تکلیف را انجام بدهند.
e-o-85 توضیح اصطلاحات «تصویب»، «تخطئه»، «طریقیت» و «سببیت» و «مصلحت سلوکیه» و بررسی بحث جعل حجیت برای امارات کد فایل در سایت نمو جستجو شود. پیشنهاد برای دوستان علاقه‌مند به مبادی ابحاث علم و ارتباط ابحاث با آن
e-o-136 نقدی بر قرائن مولوی بودن اخبار «من بلغ ...» در اوثق الوسائل e-o-603 تعلیقات علی اخبار «من بلغ ...» و ما أفاده المحدث المجلسي رحمه‌الله فيها تحقیقاتی پیرامون قاعده تسامح کد فایل در سایت نمو جستجو شود.
باسمه تعالی یکی از کارهای مفید و بلکه لازم در بحث اعتبارسنجی منابع و روات، تهیه اطلاعات آماری اخباری است که در یک منبع نقل شده است و یا یک راوی آن را نقل نموده است. یعنی در روات کثیرالروایة و در منابعی که همه یا عمده آن به دست ما رسیده است باید روشن شود که در آن اخباری که مسلما معتبر است چند درصد است، اخباری که مثلاً 70% به صدور آن می‌توان مطمئن شد چقدر است، .... و اخباری که اطمینان به عدم اعتبار آن است چقدر است و همین آمار نسبت به وضوح و اجمال دلالات و نیز جهت صدور آن استخراج شود و همینطور نسبت به نحوه ادای الفاظ و تعابیر (مانند امر در قالب جمله خبری یا نهی در قالب استفهام انکاری و ...). اگر این اطلاعات استخراج شود و بلکه به‌شکل خانوده‌ای از اطلاعات در بیاید (مثلاً در قیاس یک راوی با مشایخ و مستفیدینش و نیز اقرانش و یا درصد نقل به‌مضمون آن طبق شاهد اخبار دیگر و یا قرائن داخلی مثل متن) به احتمال بسیار می‌توان در باب اعتبار یک راوی یا منبع به نظری رسید که قابل استناد باشد. البته بنابر اینکه برای حجیت، ملاک استقرار سیره عقلا در اتخاذ یک اماره است. رجوع شود به https://nomov.ir/fa/useful-content/booklets-and-books/academic/item/18-%D8%AC%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%B3%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AD%D8%AC%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C من‌جمله حجیت مطلق اخبار کافی که برخی برای آن یا برای همه اخبار کتب اربعه مدعی اند اما بسیاری از ادله ایشان مورد قبول اهل تحقیق نیست.
الف) اگر متکلم بگوید «اسق کلا من هذین الرجلین جرعة ماء» و قصدش از آب نفر اول مطلق و از آب نفر دوم خصوص سیب گرم یا ولرم باشد، این از باب استعمال لفظ در بیش از یک معنا خواهد بود؟ ب) اگر برای تقید مرادش از کلام نسبت به آب مخصوص مرد دوم، قرینه محفوفه وجود داشته باشد مثلا فرض کنیم بگوید «برای زید و برای عمرو -که سرما خورده است- آب بیاور» حکم مسئله چگونه خواهد بود؟ (فرض می‌کنیم که ضرر داشتن آب سرد برای شخصی که سرماخورده است چنان بین است که قرینه عقلی متصل به کلام به‌حساب می‌آید.) از فایل e-o-26 در سایت نمو هم می توانید کمک بگیرید.
لا خلاف في حرمة الرّبا مع العلم بحرمته و كذا الاختلاف كما قيل في عدمها مع الجهل بها و إنّما الخلاف في وجوب ردّ ما أخذه حال الجهل إذا علم به بعد ذلك فذهب الشيخ في النّهاية و الصّدوق في المقنع إلى عدمه و نقله في محكي المختلف عن الصدوق في من لا يحضره الفقيه و تبعها جماعة من المتأخرين كالمحقّق في النّافع و الشّهيد في الدّروس و غيرهما و عن التنقيح نسبة إلى الشيخ و أتباعه و صرّح في المناهل بعد اختياره بعدم الفرق بين القاصر و المقصّر و أنّه متى عرف و تاب حلّ له ما مضى من الرّبا و إن كان متميزا و صاحبه معروفا و إن لم يتب فكالعامد و حكمه أنّه يجب عليه ردّ الزّائد مطلقا على نحو سائر أموال النّاس الّتي عنده أو بذمّته و أمّا القدر المساوي فكذلك إن لم يتب و إن تاب حل له المساوي و إن كانت المعارضة (ظ: المعاوضة) باطلة انتهى و في الجواهر ظاهرهم اشتراط ذلك بالانتهاء عمّا مضى بأن يتوب عمّا سلف و في الحدائق التّصريح بصحّة المعاملة مع الجهل و في الجواهر بعد نقله و لعلّه مراد الباقين إذ الحكم بعدم وجوب الردّ مع القول بفساد المعاملة في غاية البعد و تقدم في ما علقناه على المقام الأوّل عن ابن الجنيد التفصيل بين ما كان متميّزا معروفا و بين ما كان مختلطا بحلال بالقول بوجوب الردّ في الأوّل دون الثّاني خلافا للحلّي في السّرائر و العلامة في المختلف فيجب الردّ مطلقا أوثق الوسائل في شرح الرسائل ( طبع قديم ) ؛ ص331
مرحوم خویی رحمه الله به سبب کلام مولف این کتاب در دیباجه که گفته است: «نحن ذاکرون و مخبرون بما ینتهی الینا و رواه مشایخنا و ثقاتنا عن الذین فرض الله طاعتهم»[4]قائل به توثیق عام مشایخ تفسیر قمی شدند[5]. ولی این کلام تمام نیست زیرا: اولا: قطعا چنین نیست که کل کتاب موجود تالیف علی بن ابراهیم باشد و به آن مطالبی اضافه شده است که قطعا از ایشان نیست و لذا معلوم نیست که این دیباجه از علی بن ابراهیم باشد. ثانیا: قدر متیقن از تعبیر «رواه مشایخنا و ثقاتنا» توثیق مشایخ بلاواسطه است. خارج اصول استاد شهیدی 17 آبان 1402 به نقل http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3153 اینجا باید تمسک به اطلاق کرد یا قدر متیقن گرفت؟
فایل e-k-19 در سایت نمو محتوای این فایل پاسخ به این شبهه است که چرا شیطان علی رغم کافر بودنش به نص قرآن در صف ملائکه جا داشت؟ و برخی از مباجث مبنایی در باب تکلیف و ارتباط و
https://iict.ac.ir/1402/08/telme/ چرا طبیعی‌گرایی مقبول افتاد؟
فرق معجم با کشف الالفاظ این است که کشف الالفاظ یک لفظ را می‌آورد و می‌گوید فلان جا هست. اما معجم یک جمله کوتاهی از آن را می‌آورد که مشتمل بر این کلمه است. (نقل از استاد مفیدی)
حدثنا أبو بكر بن أبي دارم الحافظ، ثنا أحمد بن موسى التميمي، ثنا منجاب بن الحارث، ثنا أبو بكر بن عياش، عن أبي حصين، عن أبي عبد الرحمن السلمي، عن علي رضي الله عنه، في قوله تعالى: {ليستأذنكم الذين ملكت أيمانكم} [النور: ٥٨] قال: «النساء فإن الرجال يستأذنون» هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه “ [التعليق – من تلخيص الذهبي]٣٥١٣ – صحيح(كتاب المستدرك على الصحيحين ط العلمية، ج ٢، ص۴۳۴) این خبر عامی منقول از امیرمؤمنان علیه السلام در تفسیر حکم فقهی شریف مستنبط از کریمه سوره نور، معلل است و نیز معارض است با خبر کافی در منابع ما و آن خبر این است: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ‏ قَالَ هِيَ خَاصَّةٌ فِي الرِّجَالِ دُونَ النِّسَاءِ قُلْتُ فَالنِّسَاءُ يَسْتَأْذِنَّ فِي هَذِهِ الثَّلَاثِ سَاعَاتٍ قَالَ لَا وَ لَكِنْ يَدْخُلْنَ وَ يَخْرُجْن‏ الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏5 ؛ ص529 و نیز مجمع البیان آورده: و قيل‏ أراد العبيد خاصة عن ابن عمر و هو المروي عن أبي جعفر (ع) و أبي عبد الله (ع) مجمع البيان في تفسير القرآن ج‏7 242 با اغماض از عامی بودن خبر نخست و نیز معارضه آن با خبر منقول در کتب ما و نیز معارضه این دو طایفه با نقل های متعدد دیگر که حکم را شامل هردوی مردان و زنان بیان کرده است، ذیل خبر دلالت دارد بر اینکه در جایی که مکلف خودش وظیفه را انجام می دهد، خطاب آن حکم شامل وی نمی‌شود و این نکته در مباحثی از اصول محل اختلاف و منشأ ترتب آثار متعدد است.
🌹 توثيقات المتأخرين كالعلامة ره 💠 آيت الله حاج شيخ محمدتقى شهيدى دامت بركاته: المشهور -كما عليه السيد الخوئي “قده”- عدم اعتباره، للعلم بكونه مبنيا على الحدس و الاجتهاد، فلا يشمله بناء العقلاء على حجية خبر الثقة، وأما بناءهم على رجوع الجاهل إلى العالم و أهل الخبرة فيختص بالامور التي تكون حدسية في حد ذاتها كالاجتهاد و الاعلمية، لا مثل الوثاقة و العدالة و نحوهما مما يكون حسيا في حد ذاته. ✔️ ولكن يمكن أن يقال بجواز الاعتماد على توثيقات العلامة (ره) إما بدعوى احتمال استناده الى الحس، لقوة احتمال وجود مستندات و كتب رجالية عنده مما لم‌يصل الينا، فتجري فيه أصالة الحس كما حكي عن بعض السادة الاعلام (دام ظله)، او بدعوى جواز العمل بتوثيق المتأخرين و لو كان حدسيا من باب الرجوع الى اهل الخبرة بعد احتمال عدم وجداننا للمستندات التي كانت موجودة عنده. وما ذكر من ان الظهور او وثاقة الراوي من الامور المحسوسة فلايجوز فيها التقليد انما يصح فيما اذا تيسر للمجتهد تحصيل مقدمات الاستنباط في تلك المسائل، فلو فرضنا ان شهادة الشيخ الطوسي والنجاشي “قدهما” بوثاقة الاشخاص كانت ناشئة عن الحدس والاجتهاد او احتملنا ذلك قويا ولم نعلم ببناء العقلاء في مثله على اجراء اصالة الحس، فأي مانع من الالتزام بكون بناء العقلاء على جواز التقليد في مثله، فيكون كطبيب يفقد مقدمات الاستنباط في مسالة طبية و يرجع الى رأي طبيب كان يوجد لديه مقدمات الاستنباط. 📚 https://shahidipoor.ir/43-78/ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/rejal_shobeiri https://t.me/rejal_shobeiri