فکرنگار
🎤 صوت دومین جلسه از #سلسلهجلساتخوانشمتونکلاسیکجامعهشناسی مونتسکیو و سنت فرانسوی جامعهشناسی #
📃خلاصه مکتوب دومین جلسه از
#سلسلهجلساتخوانشمتونکلاسیکجامعهشناسی
مونتسکیو و سنت فرانسوی جامعهشناسی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔸ریمون #آرون قائل به دو نوع جامعه شناسی در آراء #منتسکیو است:
۱. جامعه شناسی عمومی
۲. جامعه شناسی سیاسی
🔸جامعه شناسی عمومی
دو نکتهای که آرون در آراء جامعه شناسی عمومی منتسکیو مشاهده کرده است:
۱. ایده فهم نسبت فرد و جامعه
۲. تاکید به شناخت علمی امر اجتماعی
🔸فهم نسبت فرد و جامعه
ایده آرون که منتسکیو را نخستین جامعه شناس میداند بر این مبناست که هر کس که فرد و ساحت اجتماعی و نسبت بین این دو را مورد توجه قرار داده باشد و فرد را در یک ساختار اجتماعی و فرهنگی ببیند، واجد یک تفکر جامعه شناختی است. یعنی دیدن فرد در ساختار و به تعبیر منتسکیو روح کلی.
دورکیم هم منتسکیو را نخستین جامعه شناس میداند و اندیشه آگوست کنت را در او میبیند. یعنی همانطور که کنت به نسبت فرد و جامعه توجه داشت و فرد را در یک روح و ساختار کلی هضم شده میدید، منتسکیو هم همین اندیشه را دارد.
آن چیزی که در روانشناسی مطرح شد تحت عنوان اینکه اگر ذهن یا سوبژکتیویته اصلاح شود، از نظر جامعه شناسی مردود است و جامعه شناسی به ساختارهای عینی توجه دارد. کارکرد این ایده روانشناسی مشروعیت بخشی به نظامهای سیاسی و مصونیت آنها بود.
به تعبیر آران منتسکیو لحظه آغاز جامعه شناسی است و به تعبیری منتسکیو نه فیلسوف سیاسی است و نه جامعه شناس، بلکه بین این دو است.
او پایان فلسفه سیاسی و آغاز جامعه شناسی است.
آرون به خاطر بینش کل گرایانه در منتسکیو او را آغازگر جامعه شناسی میداند. این بینش کل گرایانه واجد یک تفکر الهیاتی است زیرا درست است که بینش کل گرایانه در قالب قومیت، نژاد جنسیت و از این تعابیر است، ولی روح الهیاتی دارد از این جهت که تا قبل از آن این تفکر بود که یک خدایی بر همه چیز احاطه دارد. لذا کل گرایی در جامعه شناسی از این تفکر الهیاتی نشئت میگیرد
و به طور کلی این اندیشه و بینش کل گرایانه در اکثر جامعه شناسان فرانسوی وجود دارد. از جمله منتسکیو، دورکیم، کنت و سن سیمون
و البته دو استثنا در میان اندیشمندان فرانسوی وجود دارد که این ایده کل گرایانه را ندارند و تفکر اگزیستانسیالیستی دارند شامل سارت و کامو.
هر کدام از متفکران این بینش کل گرایانه را تحت عنوان اصطلاحی مطرح میکنند: منتسکیو تحت عنوان روح کلی، فوکو، گفتمان، به تعبیر بوردیوعادتواره، به تعبیر مارکس ساختار و یا به تعبیر دورکیم جامعه.
🔸شناخت علمی امر اجتماعی
این نگاه به تعبیر دکارت مستلزم کنار گذاشتن مفروضات است. خصوصاً این نگاه در عصر روشنگری سایه انداخته که باید داشتههایت را کنار بگذاری.
پس منتسکیو در امر اجتماعی قائل به نظر علمی و روش علمی است یعنی روش پوزیتیویستی که علوم انسانی را باید همچون پدیدههای طبیعی نگریست. همچون سایر جامعه شناسان فرانسوی مثل #کنت و #دورکیم که این مکتب فرانسوی جامعه شناسی و پوزیتیویسی را دارا هستند. عقبه این نگاه باز میگردد به دکارت. نگاه علمی میخواهد امور به ظاهر آشفته، به ظاهر بینظم به ظاهر بیربط و پراکنده را به صورت منظم و در قالب یک الگو نشان دهد.
پس کار علم همین است: بیرون کشیدن نظم از یک امور به ظاهر بینظم.
جامعه شناس خودش را موظف به معنا بخشی به اتفاقات میداند. منتسکیو هم همین شیوه را در پی میگیرد میخواهد با نظم بخشی به امور آشفته بین آنها پیوند و ارتباط ایجاد کند تا قابل فهم شود.
🔸جامعه شناسی سیاسی منتسکیو منتسکیو در جامعه شناسی سیاسی هم با رویکرد انسان شناسانه شروع میکند. انسان شناسی او فلسفی است.
منتسکیو همانند روسو و جان لاک و برعکس هابز قائل به این است که انسانها ذاتاً خوب و خیر هستند و جنگ و ستیزی که به تعبیر هابز است ذاتی انسانها نیست و تجلی و خروجی جامعه و برخاسته از جامعه است و از زندگی جمعی نشئت میگیرد.
🔸منتسکیو قائل به دو نوع اصلی حکومت و رژیم است:
۱. حکومت متعادل
۲. حکومت نامتعادل
حکومت متعادل مبتنی بر یک قانون و قاعده است؛
و حکومت نامتعادل بدون هیچ قاعده و قانون و نظارت و کنترل و بازخواستی است.
از نظر منتسکیو این حکومت دوام نمیآورد چون نسبت فرد و جامعه در آن از هم گسسته است.
در حکومت نامتعادل قدرت با مکانیزم دیگری کنترل میشود در حالی که مکانیزمهای قدرت باید در برابر قدرت بایستد یعنی قدرت را جز با قدرت نمیشود مدیریت کرد.
🔸 رژیم متعادل دو نوع است:
۱. رژیم جمهوری
۲. رژیم سلطنت
رژیم جمهوری که حکومت اکثریت بر اکثریت بر اساس قانون است.
رژیم سلطنت حکومت یک نفر بر بقیه که مبتنی بر یک قاعده و قانون است.
🔸رژیم نامتعادل شامل:
حکومت استبدادی که حکومت یک نفر بدون قانون و قاعده است.
#دکتر_رحیمی_سجّاسی
💡فکرنگار
@fekrnegar_dr