فِي الحِکمَة
📚مبانی #سکولاریسم: 1⃣عقل محوری. 2⃣اومانیسم. 3⃣نسبت گرایی. 4⃣سنت ستیزی. 5⃣لائیزیم. 6⃣اباحی گری. 7⃣
⭕️ #سکولاريسم:
⭕️زبده ي مباني سکولاريم و تعريف موجز هريک از آنها و مدلهاي موجود آن(اعم از ديني و غير ديني).
⭕️مخصوص کسانيکه وقت يا حوصله مطالعه ي هفت ، هشت جلد کتاب را ندارد.
🔸اين کتاب حاوي مطالب جديد و حرفهاي تازه اي نيست. استاد سيد جلال الدين آشتياني(ره) در کتاب نقدي بر تهافت الفلاسفه ، پاسخهاي کافي را به عمده ي اين کج فهمي ها داده است.
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔸اين کتاب حاوي مطالب جديد و حرفهاي تازه اي نيست. استاد سيد جلال الدين آشتياني(ره) در کتاب نقدي بر ته
#امام_خميني رضوان اللّه عليه:
1⃣نهی از انکار مقامات عارفان:
🔸 دخترم! سعی کن اگر اهلش نيستی و نشدی، انکار مقامات عارفين و صالحين را نکنی و معاندت با آنان را از وظايف دينی نشمری، بسياری از آنچه آنان گفتهاند در قرآن کريم به طور رمز و سربسته، و در ادعيه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است، و چون ما جاهلان از آنها محروميم با آن به معارضه برخاستيم.
📚صحيفه امام خمينی ج 18 ص 453.
2⃣نهی از تکذیب بی تصوّر معنای وحدت وجود:
🔸 پيش عقل سليم همان طور كه تصديق بى تصوّر، از اغلاط و قبايح اخلاقيه به شمار می آيد، تكذيب بى تصوّر نيز همين طور، بلكه حالش بدتر و قبحش افزون است.
🔹 اگر خدای تبارك و تعالی از ما سؤال كند كه شما كه مثلاً معنى وحدت وجود را به حسب مسلک حكما نمی دانستيد و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نكرديد و تعلّم آن علم و مقدّمات آن را نكرديد، برای چه كوركورانه آنها را تكفير و توهين كرديد؟ ما در محضر مقدّس حق چه جوابى داريم بدهيم جز آن كه سر خجلت به زير افكنيم؟!
🔸و البته اين عذر پذيرفته نيست كه من پيش خود چنين گمان كردم. هر علمی كه مبادی و مقدّماتی دارد كه بدون علم به مقدمات، فهم نتيجه ميسور نيست، خصوصاً مثل چنين مسئله دقيقه كه پس از عمرها زحمت باز فهم اصل حقيقت و مغزای آن به حقيقت معلوم نشود.
🔹 چيزی را كه چندين هزار سال است حكما و فلاسفه در آن بحث كردند و موشكافى نمودند، تو می خواهی با مطالعه يک كتاب يا شعر مثنوی مثلاً با عقل ناقص خود ادراک كنى! البته نخواهی از آن چيزی ادراک كرد.
📚اربعین حدیث حضرت امام خمینی(ره).
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔸انسان کارخانه اي است که معاني را ميگيرد و در عالم خيال بصورت اشباح و اشکال در مياورد همانطور که اين
💠 #انسان_کامل:
إعلم، أن کل شي طالب لکماله، و کمال کل شي هو اصله، فکل شي طالب لأصله و يرجع اليه. و الشرط في تحقق الرجوع هو تطابق الاول و الاخر و الباطن و الظاهر و الاصل و الفرع و الکمال و النقصان. و معني التطابق هو کون الفرع و هو الآخر و الظاهر جامعا لجميع الاعيان و الاسماء و الصفات و مندمجا فيه الکثرات، کما أن الاصل يکون کذلک؛ فإذا صار کذا، کان مطابقا. و مَن يکون کذلک، لا يکون إلا الکون الجامع و الحقيقة الإنسانية، فهو باب الابواب. فلابد لکل طالب للکمال أن يدخل هذا الباب و يسلک هذا الصراط حتي يصل الي کماله و تحقق له الرجوع إلي اصله. فالحقيقة المحمدية، صلي اللّه عليه و آله، بذاتها بلاتوسط ترجع الي اصلها. و من الاولياء من يکون عين هذا الحقيقة کعلي، عليه السلام، و من شاء اللّه من العترة؛ و منهم من يكون من اتباعه و شيعته كسائر الأنبياء و الاولياء. و الأشياء كلها بها. و بعبارة اخري، ما سوي اللّه بواسطة هذه الحقيقة ترجع الي اصلها، فلابد لها من الإنقياد و الطاعة لهذه الحقيقة.
📚للاستاذ العارف ميرزا محمد رضا قمشه اي(ره) في تعليقاته علي شرح الفصوص القيصري،فص آدمي.
_____________________________________
🔰أقول:
1⃣انسان در عرف عرفان جنس است که تحتش انواعي است. نه نوعي تحت جنس.لذا هر انساني(غير اولياي الهي)حيوان بالفعل و انسان بالقوه است، و باب اللّه يا باب ابواب، فقط انسان کامل و کون جامع ميباشد.
2⃣قد أشار في کلامه، به قاعده ي تطابق بدايات بر نهايات به اين بيان که يرجع کل شيء الي اصله و منظور از اصله همان مبتدا ميباشد. و تفاوت بين مبدا و منتهي به اجمال و تفصيل است.
3⃣کون جامع، جامع جميع(نه مجموع) حقايق وجوبيه و امکانيه است. لذا کمال جلا و استجلا به وي است. همانطور که خداوند في السماء اله و في الارض اله، يک مستخلف ميخواهد که هو في السماء الوجودي انسانٌ و في الارض الوجودي الانسانٌ لذا چون عرش و فرش نظام هستي را پر کرده است، ميشود تجلي اسم جامع و حلقه ي وصل فيض اقدس و مقدس.
4⃣اينکه فرمود همه ي اشياء بواسطه کون جامع ترجع الي اصلها، و بعد نتيجه گرفت که، فلابد لها(أي للاشياء) من الانقياد و الطاعة لهذه الحقيقة؛ بجهت ممد الهمم بودن حقيقت محمديه(ص)ميباشد، به اين بيان که چون ممد الهمم است تمام نبوات و ولايات سايه ي ولايت مطلقه ي ذاتيه اوست(ص)؛ فلذا دعوت و دعايي جز بسوي او و براي او نيست چنانچه حق فرمود:((و قضي ربّک الا تعبدوا الا ايّاه و بالوالدين احسانا))،(الإسراء،23)؛ و همچنين يکي از دو پدر روحاني است که فرمود:((أنا و علي ابوا هذه الامة)).
📋نکته:
تعليقه 4⃣ تقريبا مضمون فرمايش امام خميني ره است(در تعليقات بر شرح فصوص قيصري)، البته با اضافاتي.
#خليفة_اللّه #باب_الابواب #انسان_كامل #کون_جامع #حقيقت_محمديه ص
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠قسمتهايي از يک مقاله درباره #اجتهاد در احکام عمليّه(فقه اصغر) و اصول علميه(فقه اکبر): 🔸پس از غيبت
💠بيانات يک مجتهدِ فهميده و يک فقيهِ جامع الشرايط در فروع و يک فقيهِ بصير در اصول و يک رهبر فرزانه، درباره جايگاه فلسفه از منظر اسلام:
#فلسفه_یک_علم_دینىِ_محض_است
🔹اگر چنانچه فلسفه حساب خودش را از حوزه جدا نکند - یعنی همان دعوای قدیمی و سنتىِ علوم عقلی و علوم نقلی تشخص پیدا نکند - بهتر است.
🔸مثلاً امام (رضوان الله تعالی علیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی میآمد و درس میگفت - صبح فقه میگفت، عصر هم اصول میگفت - مرحوم آقای طباطبائی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت.
🔹واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفه ما - آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگر - آنجا فلسفه بگویند؟ فلسفه را باید به عنوان یک علم دینىِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است.
🔸گذشتگان ما هم همین جور بودند. خب، شما ملاحظه کنید مرحوم فخرالمحققین اجازه روایتی میگیرد از سید حیدر آملی، و به او اجازه روایتی میدهد، با چه تجلیلی! سید حیدر یکی از آن قلندرهای درجه یک عرفان است، لیکن فخرالمحققین آنجور از او تجلیل میکند.
🔹مرحوم علامه حلی (رضوان الله علیه) شرح «حکمة العین» دارد. خود ایشان هم شاگرد کاتبی است، شرح «حکمة العین» هم دارد.
🔸به نظر من باید برگردیم به همین مبنا و همین معنا. این که ما بگوئیم فقه، مجرد از فلسفه، یک قداستی دارد؛ فلسفه هم دامن خودش را منزه نگه میدارد که داخل وادی فقه و اصول و حدیث و اینها نیفتد، درست نیست؛ اینها همهاش یکی است، یک هدف دارد.
📚بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
#فلسفه #فقه_اکبر #اجتهاد
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠بيانات يک مجتهدِ فهميده و يک فقيهِ جامع الشرايط در فروع و يک فقيهِ بصير در اصول و يک رهبر فرزانه، د
🔰أقول:
🔸دين الهي منطوي در همين نصوص شريفي است که به دست ما رسيده؛ و اين نصوص شريف دو قسم هستند:
1)نصوصي که خاصيت عملي دارند و مربوط به ساحت عمل هستند.
2)نصوصي که خاصيت علمي دارند و مربوط به ساحت علم هستند.
🔸دو رويکرد مقابل نصوص داريم:
1)اجتهادي و علمي.
2)اخباري و غير علمي.
🔸مطلق اجتهاد نياز به ابزار دارد. عمده ابزار اجتهاد در نصوصي که خاصيت عملي دارند علوم شريف فقه و اصول فقه ميباشند؛ و همچنين عمده ابزار اجتهاد در نصوصي که خاصيت علمي دارند، علوم اشرفِ فلسفه و عرفان ميباشد.
🔸اصطلاحا دسته اول مشهور به فقه اصغر و دسته دوم مشهور به فقه اکبر هستند. پس فقيه حقيقي در دين، فقط کسي است که در هر دو ساحت معاً مجتهد بوده باشد.
📋نکته:
در اجتهاد(خصوصا در ساحت علمي دين)بيش از اين حد حرف هست لکن خلاصه ي مطلب چنان بود که عرض شد.
📋نکته:
فقيه در امور جزئيه فرعيه، فقط در صورتي اجازه دارد در مورد ديگر علوم به حمل شايع فتوا دهد که مطلع از اصطلاحاتِ اهل آن علم و مقاصدشان باشد. در غير اينصورت تحکم بلا حکم کرده و فتوايش از نظر فقهي و عقلي و شرعي و منطقي ضمانت اجرايي ندارد.
📋نکته:
اگر چنانچه فقيهي(در امور جزئيه فرعيه)بجهت کم کاري مانع ديگران از کسب معارف و اجتهاد در اصول دين شود، سد راه الهي و جنايت کرده است چه بداند و چه نداند.
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
🔸آيت الله محمد تقي آقانجفي:
در شب جمعه اي که در سامرا اقامت داشتيم...مشرف به سرداب شديم و به استغاثه و تضرع به درگاه حضرت صاحب العصر عج پرداختيم.در همين اثنا صداي تسبيح جمادات و ذکر کلمه طيبه لااله الاالله را که از چراغ ساطع بود شنيديم؛صدايي را ميشنيدم ولي کسي را نميديدم که ميگفت:(ذوق عرفان روزي شما گرديده)سپس او را بالعيان ديديم و ما را خبر از بعضي علوم مناياو فصل الخطاب داد.
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔸آيت الله محمد تقي آقانجفي: در شب جمعه اي که در سامرا اقامت داشتيم...مشرف به سرداب شديم و به استغاثه
💠معرفي چند اثر از آيت اللّه محمد تقي آقا نجفي اصفهاني(مسجد شاهي).
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔸تفسير قرآن.
🔹اين تفسير ناقص بوده و با مذاقي عرفاني نگاشته شده که البته در آن به قواعد فقهي و ادبي هم پرداخته شده.
@felhekmat