eitaa logo
فِي الحِکمَة
966 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 : 🔹علم عرفان نظري، نه صناعتِ شعر بلکه حقيقتا يک علم است. بديهي است که هر علمي قواعد و مسائلي مخصوص به خود را دارد. در اين بين، برخي از غاغه ي ناس و اصحاب خناس، قولا اذعان به علم بودنِ عرفان نظري دارند لکن در عمل بجاي اينکه از طريقه ي صحيح به تعلّم اين فنّ، نزد اساتيدِ مربوطه بپردازند، کتب عرفاني را بسانِ رماني اساطيري مفروض گرفته و روزنامه وار به مطالعه ي آن ميپردازند. به اين ترتيب، پس از آنکه مشتي از اين متون را نظاره کردند، به قوتِ اوهام و خيالاتِ خويش، آغاز به تحليل و تبيينِ معارفِ صعب و مستصعبي از دين ميکنند که فهم و ايمانِ به آن جز از((ملکٌ مقرّب أو نبيّ مرسل أو عبدا امتحن اللّه قلبه للايمان))بر نميآيد و از عهده ي ديگران خارج است. اين جماعت از بطون سبعه هنوز منغمر در منزلِ ادني و اسفلِ نفس بوده و غرق در منيّت اند و به مقام قلب و مشاهده نرسيده اند تا نوبت به امتحن اللّه قلوبهم للايمان برسد؛ لذا لاجرم تصويري افسانه اي و اساطيري از دين به توده ي مردم ميدهند. و ناگزير وقتي بافته هاي ذهني خويش را با منصوصاتِ ديني، و شريعتِ مقدسه در تنافي ديدند، بجاي اينکه اذعان به جهل خود کنند بجهتِ خوي شهوتراني که فطرت ثانيه ي ايشان گشته، دهان به خلاف ميگشايند و بي شرمانه ترين اهانتها را به ارزشهاي مسلّم ديني روا ميدارند. آري، انسانِ منغمر در شهواتْ بجهتِ حبّ ذاتي اي که به خويش دارد، به فعل و مصنوعِ خويشْ تعشّق ميورزد و کارش به جايي ميرسد که ارزشهاي مسلّم را آنطور که ميلش بود به نامِ عرفانْ و اسلامْ به تاويل ميبرد. به اين ترتيب که ميوه ي رذالت و جهالت و خمود و تحجّر و کج فهميشان است را، به نام ابداعات، و ضلالت را به نام روشنفکري به خوردِ ديگران ميدهند. در نظر راقم جنايتِ اين قماش کم از جنايتِ شمر ابن ذي الجوشن نيست. 🔹تمام جسارتي که آقاي قمشه اي_از دقيقه ي 3' تا 35: 3_به عزاي سرور و سالار شهيدان ميکند، حاصلِ کج فهمي و نافهميِ وي از يکي از سروده هاي مولاناست. پاسخ به هفواتي که ايشان تفوه بدان کرده اند، نه نياز به يک بحث علمي دقيق دارد، بلکه در حدّ توضيحِ اجماليِ فضاي شعر مولانا و احکامِ منازلِ سلوکي است، که پرداختن بدان مقتضي بحثي ديگر است؛ لذا اگر متقاضي و توفيق بود، انشااللّّه بدان پرداخته خواهد شد. 📋نکته: علم و عمل، بسانِ نفس و بدن، چنان تلازمي با يکديگر دارند که بي دغدغه بايد گفت:((يتعاکسان ايجابا و اعدادا))؛ لذا در مدينه ي عرفان و شهر شهود، خود مسلّم است که، هرقدر جانْ بالغ شد و بينشِ عرفاني دست داد، مستتبع آن پايبندي به احکام و ارزشهاي ديني که مسمي به شرع مقدّس هستند، دو چندان خواهد شد؛ چرا که علم و عمل مسبوق و محفوف و ملحوق به يکديگرند. به اين ترتيب کسانيکه ممحّض و غرق در شرعيّات نيستند، هيچ سنخيّتي با عرفا ندارند؛ چرا که عرفا، واصلين به حاقّ شريعت اند. فإن شئت قلت هرقدر شخصْ عارف تر باشد لزوما متعبّد تر و متشرّع تر خواهد بود.(به شرط توفيق در سياهه ي مستقلي با استمداد و استناد به آياتِ الهي، به اين مطلب پرداخته خواهد شد؛ تا برهانا روشن شود آنکه قشري و کوته فکر و در جرگه ي مبتدي العقول ميباشد، کيست.) پس از آنکه در حاقّ شريعت اظهار نظر ميکند اما خود متشرّع نيست، بايد برحذر بود. که او، خود را هم به سُخريه گرفته. 📋نکته: نشانه ي ديگر اين قماشْ آن است که اگر بجاي کتابِ صعب الوصولِ مثنوي، از قواعدِ عرفاني و کتب متداوله ي اين فنّ، سوالي از ايشان بپرسي کالحمار في التراب گير افتاده. 📋نکته: بديهي است عزيزاني که سري در علومِ معقول و مشهود ندارند متوجه پشت صحنه ها و نوعِ کلامِ امثال نشده و چه بسا بجهتِ اينکه معياري در دست ندارند، متاثّر از کلامِ اين قبيل از افراد شوند. گرچه باور ندارم متشرّعِ صادق، وقعي بر امثالِ وي نهد. 🔸 پس علم عرفان نظري، علمي است با قواعدي که در حدّت احدّ من السيف و در دقّت ادق من الشَعر ميباشد و هر کسي را به پيشگاهش راه نيست: نکته ها چون تيغ پولادست تيز گر نداري تو سپر واپس گريز و اينقدر بي ملاک و بي حساب و کتاب نيست که هر قولِ شعري و هر نحو تاويلي از معارف و ارزشهاي ديني، عرفان حساب شود. لذا طبق اصول و قواعده مسلمه، اين قبيل هفوات هيچ ارتباطي با عرفان و اسلام ندارد که هيچ، بلکه چون غير علمي و خيالي است، قابليتِ سنجشِ معيارشان و همچنين نقد علميشان هم وجود ندارد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat