eitaa logo
فِي الحِکمَة
961 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مقاماتِ انسان از تحصيل مراتب قلب حاصل ميشود: 1⃣اولين منزل از منازل قلب نفس است که به منزله ي بيت انسان ميباشد، و سفر، خروج از بيت بسوي خدا و رسولش ميباشد((و من يخرج من بيته مهاجرا الي اللّه و رسوله ثمّ يدرکه الموت فقد وقع اجره علي اللّه...)). براي نفس نيز مقاماتي است، نفس منغمر در عالم طبيعت و مبعّد عالم آخرت داراي خصوصياتي است که مهم ترين آن عدم استفاضه از اشراقات رحماني و ناتواني از ادراک معاني ميباشد و خيالشان واجد هيچ نورانيتي نيست. 2⃣مرتبه ي ديگر اتصال به عالم ملکوت و استفاضه از حقايق نوريه ميباشد؛ که از اين مقام تعبير به شده است.( ) 3⃣مرتبه ي ديگر ارتقا و بلوغ قلب به مقام عقل و ادراک روح است. صعودِ قلب به (( )) و با: 1_سير محبّي. 2_حصول اسماء و ظهور تجليات اسماء بر قلب سالک؛ است. در اين مقام حقيقت قلبيه به احديت جمعيه واصل ميشود و مستعد قبول تجليات الهي و فيضِ جمعي کماليِ احاطي ميشود. ( / تقدم سلوک بر جذبه) 4⃣مرتبه ي بعديِ قلب، (( )) و قرب فرائض است. در اين مقام، قلبِ سالک چنان وسعتي ميابد که آسمانها و زمين آن گنجايش را ندارند. اين مقام، مقامِ امانت و استخلاف است؛ از اين مقام تعبير به ميشود. در اين مقام قلب سالک محلِ حق ميشود و چون تمام ديگر اعضا و جوارح تابع قلب هستند لذا سمع و بصر و يد و... عبد، ميشود سمع و بصر و يد و... حق. ( / / تقدم جذبه بر سلوک) ______________________________________ 📋نکته: در عرف عرفان قلب ظرف علم و ملکوت سالک است. لذا هرچه صفاي قلب بالاتر رود و نفس از کدورات دورتر شود گنجايش اين ظرف بيشتر خواهد شد. 📋نکته: قلب آنأ فآنأ بواسطه پذيرش تجلياتِ اسماء جمالي و جلاليِ حق در تقليب و انقلاب است. لذا از آن به قلب تعبير ميشود. 📋نکته: وسعتِ قلبِ عارف از رحمت حق بوده لکن خودِ قلبِ عارفِ کامل وسيع تر از رحمت حق ميباشد. زيرا رحمت حق گنجايش اسم اللّه را ندارد، در حاليکه قلبِ عارفِ کامل پذيراي همه اسماء و همان عرش اللّه است. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠معنای و وجه تسمیه آن: 🔹به «قلب» از آن نظر قلب می گویند که دائماً در حال دگرگونی و انقلاب است. 🔹قلب دارای دو وجهه ملکی و ملکوتی است. بنابر اعتبار ملکی، دائم در دگرگونی و انقلاب و تغییر است؛ اما از جهت ملکوتی و نورانی، مهبط توجهات و تجلیات الهیّه و «بیت الله» و «حرم الله» است که در آن معرفت شهودی حق متحقق می شود و به همین اعتبار متوجه عالم غیب می باشد. 🔹در صورتی که انسان صاحب قلب شود، غیب بر او تجلی می کند و سرّ بر او کشف می شود و حقیقت بر او آشکار می گردد و متحقق به انوار الهی شده، در اطوار ربوبی متقلب می گردد، زیرا مرتبه قلبی موجب ولادت دوم(ولادت ملکوتی) است؛ چنانکه حصرت مسیح(ع) فرموده است:((لن یلج ملکوت السماء من لم یولد مرّتین)). ✍استاد نيکنام عربشاهي 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹قلب بالمعني الاعم در اصطلاح اهل معرفت همان نفس ناطقه ي انساني، و قلب بالمعني الاخص _که طور سوم از اطوار سبعه ي قلبيه باشد_ نفس ناطقه ي انسانيه ي مرتقي به عقل بالمستفاد است(1). 🔸سرّ تسميه لطيفه ي انسانيه به قلب ريشه در نحوه ي پيدايش آن به تقرير اهل معرفت دارد. بيان مطلب اينکه:لطيفه ي انسانيه، مولودي است مبارک، که حاصل از مصاحبتِ آباء علويه روحانيه، و امّهات سفليّه جسدانيه ميباشد(2). و علي هذا ساق الکلام الي أنّه"جوهر روحاني متوسط في اوايل النشأة بين العالمين الملك و الملكوت، كأنه نهاية هذا و بداية ذاك، يفعل فيما دونه و ينفعل عمّا فوقه"(3). 🔹بنابر اين، لطيفه ي شريفه ي انسانيه به اين اعتبار، دائما بين عالم نور و ظلمت، و أب و أم روحاني و جسداني متقلّب و حيران است، و لهذا((إنّما سمّي القلب من تقلّبه))؛ (4)، چنانچه از مأثورات شريفه ي نيّره، در اين معني به ما رسيده است که:((في القلب لمّتان:لمّة من ملك وعد بالخير و تصديق بالحق فمن وجد ذلك فليعلم إنّه من اللّه فليحمد اللّه، و لمّة من العدو ايعاد بالشّر و تكذيب بالحق و نهي عن الخير فمن وجد ذلك فليتعوذ من الشيطان..._الخ))؛ (5). 🔸وانگهي چون اضلال و اهدي به حکم((يضلّ من يشاء و يهدي من يشاء))؛ (6)، حق را شايد، لمّتيني که قلب را به نور و ظلمت ميکشند، في الواقع مظاهر اسماء جمال و جلالِ او(7) و در حکمِ اصابع _انگشت_ او در کار تقليبند، وگرنه مقلّب اوست که((قلب المؤمن بين اصبعين من اصابع الرّحمان يقلّبها کيف يشاء))؛ (8)، پس "کما أن لک اصابع مسخرة لقدرتك في تقليب الاجسام"(9) هما جوهران مسخران لقدرته تعالي في تقليب القلوب. 🔹بواسطه ي اين جمعيت انسانيه بين جمال و جلال است که وي قابليت تکيه زدن بر اريکه ي استخلاف را داراست و ((لايسعني ارضي و لا سمائي لکن يسعني قلب عبدي المؤمن))؛ (10). ________________________ 1_کثيرأ ما ديده شده که شراح بين اين دو اصطلاح خلط کرده و يکي را بجاي ديگري گرفته اند؛ در حاليکه قلب بالمعني الاعم غير از قلب بالمعني الأخص ميباشد. 2_جدايي نفس (اين نفس، غير از نفس به اصطلاح حکمت است) از روح، موجب پديد آمدنِ عشق از طرفين شد، و از عين عشق، قلب متولد شد. پس قلب بر جبلّي عشق مفطور است؛ چنانچه هرکجا جمالي بيند به او متمايل گردد؛ و همچنين نفس برزخي بين نفس و روح است(ر.ک :نفائس الفنون:ج2، ص52/ و همچنين مصباح الهدايه و مصباح الکفايه:ف6.) 3_شرح اصول کافي صدرالمتالهين:ج1، ص115. 4_ميزان الحکمه:ج9، ص498. 5_مرآة العقول:ج9، ص383. 6_نحل:93. 7_پر واضح است که اسماء جمال و جلال در اينجا به اصطلاح علم عرفان عملي است نه علم عرفان نظري. 8_ شرح اصول کافي (صدرالمتالهين ره):ج1، ص326. 9_تفسير القرآن(صدرالمتالهين ره):ج5، ص267. 10_شرح الاربعين(قاضي سعيد قمي ره):ص239. 📚بخشي از رساله ي:بررسي رابطه ي تهذيب نفس بر ارتقاء معرفت. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat