🔹یک نکته مهم در تفاوت تزاحم با تعارض فرهنگی
🔸التعارض، تنافي مدلولي الدليلين على وجه التناقض أو التضاد
🔸التزاحم، هو التنافي بين الحكمين بسبب عدم قدرة المكلف على الجمع بينهما في عالم الامتثال» .
🔸تزاحم در مقام امتثال و در جایی است که مکلف توان جمع میان دو حکم را ندارد؛ مانند زمانی که امکان خواندن نماز ظهر و عصر وجود ندارد و مکلف تنها یکی از آنها را میتواند انجام دهد؛ اما تعارض در مقام تشریع و قانونگذاری است؛ مانند تضاد ادله نماز ظهر و جمعه که این تضاد در مقام قانونگذاری است.
🔸در تزاحم، باید بر اساس قوانین حل تزاحم عمل کرد. در مواردى که نسبت میان دو حکم متزاحم، اهمّ و مهم است، عمل به حکم اهمّ بر مکلّف واجب است و از انجام مهم باید صرف نظر کند. درصورتیکه از جهت اهمیت با یکدیگر مساوى باشند، مکلّف به حکم عقل در انجام هریک از دو حکم مخیّر است.
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۱۸.m4a
40.36M
🔹جلسه هجدهم #فقه_فرهنگی
جایگاه ضرر در مدیریت و فعالیت فرهنگی
🔸دو قاعده فقهی درباره ضرر وجود دارد: قاعده لاضرر. قاعده دفع ضرر محتمل.
قاعده لاضرر پیشینه قابل توجهی دارد. از شیخ انصاری تا نراقی و نائینی دربارهاش بحث کردهاند تا فقهای معاصر.
🔸ادله قاعده لاضرر:
1. دسته ای که بر قاعده کلی دلالت دارند؛ مانند روایت معروف قطع کردن درخت فردی به نام جندب که حضرت علت این کار را این قاعده فرمودند: «فَإِنَّهُ لَاضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ».(محمد بن یعقوب کلینی، الكافي، ج10، ص476). عمده این روایات درباره قضاوت بین دو نفر بیان شده است.
2. ادله ای بر ضرر در موضوعی خاص وارد شده است. مانند «لٰا تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا وَ لٰا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ» که میگوید شیردادن به فرزند نباید سبب ضرر به والدین شود که در تربیت جسمانی کاربرد دارد.
3. دلیل مستقل عقلی.
🔸این قاعده دلالت دارد بر از میان رفتنِ حکم هر عملی که در آن ضرری وجود داشته باشد. لاضرر حکمی وضعی است که میتواند حکم اولی را هم بردارد! در فعالیت فرهنگی نباید برنامهای ریخته شود که برای کسی ضرری ایجاد میکند. این قاعده با حق الناس تفاوت دارد. قاعده لاضرر عام است اما بحث لزوم حق الناس موردی و یک بخش از آن است و متفاوت با این قاعده است.
در یک برنامه فرهنگی نباید ضرر مالی، اخلاق و اعتقادی و ... برای مخاطب داشته باشد. مانند اینکه برای ترسیم کاری اشتباه، کار اشتباه را به مخاطب آموزش دهید! در این برنامه به او ضرر زده شده است.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه هجدهم #فقه_فرهنگی جایگاه ضرر در مدیریت و فعالیت فرهنگی 🔸دو قاعده فقهی درباره ضرر وجود دارد: قا
🔹ارتباط ضرر با انواع فعالیتهای فرهنگی:
یکم. حکم فعالیتهایی که پیوسته ملازم با نوعی ضرر است؛ مانند جهاد؛
دوم. حکم فعالیتهایی که در برخی موارد در آن ضرر وجود دارد؛
سوم. بحث از اینکه موضوعا چه کاری ضرر است.
🔸یکم. ارتباط قاعده «لاضرر» با تکالیف فرهنگی که در ذات خود همراه با ضرر است:
1. یک نگاه این است که بگوییم این قاعده در این موارد کارایی ندارد؛ مانند جهاد؛
2. ممکن است گفته شود در این مسائل قاعده لاضرر جاری است اما باید اهم و مهم کرد. در نسبت میان ادله جهاد و قاعده «لاضرر» نیز بر تقدم ادله جهاد حکم میشود. هرچند شارع اعلان داشته است «لا ضرر و لا ضرار»؛ اما ذات تکلیف جهاد، ضرری است. بااینحال، تقدم ادله جهاد بر «لاضرر» بسیار روشن است.
ضرر یک امر نسبی است و وابسته به مورد فعالیت فرهنگی است. اگر مورد کماهمیت باشد، نباید هیچ ضرری را متحمل شد. اگر اهمیت آن بیشتر باشد، تحمل ضرر کم اشکال ندارد. اگر از اموری باشد که اهمیت آن فراوان است و شارع در هیچ شرایطی به ترک آن راضی نیست، این شرط ساقط میشود. برای نمونه آنجاکه اصل دین درخطر باشد، نجات آن بر هر مسلمانی واجب است و تحمل هر نوع ضرر مالی و جانی اشکالی ندارد. بنابراین شرط عدم ضرر در تکالیفِ متعارف است؛ اما در تکالیف بسیار مهم این شرط مُلغی است. ازاینرو، تحمل این ضرر مالی و جانی برا امام حسین؟ع؟، به علت اهمیت فراوان موضوع است.
البته ممکن است گفته شود در تکلیفی مانند جهاد اگر ضرر فراتر از حال طبیعی جهاد باشد، قاعده «لاضرر» آن را برمیدارد.
3. پاسخ سوم این است که در موضوع شناسی، گرفتاریهای جهاد را منفعت بدانیم نه ضرر. مانند نگاه حضرت زینب که فرمود: «ما رأیتُ إلّا جمیلاٌ» . یعنی تمام آن سختیها، شهادتها، از دست دادن اموال و... در ظاهر خسران و ضرر بود؛ اما در باطن، تجارت پرسودی بود که همهاش زیبا بود؛ زیرا در راه خدا و برای نجات دین خدا بود. هر کاری در این راه مقدس انجام گیرد، سراسر زیبایی است.
🔹@feqahat
📝#یادداشت
🔹اجتماع فقه و عرفان
مرحوم، علامه حسن حسن زاده آملی، عارف، حکیمی معاصر بود که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر داشت. اما در این میان فقاهت ایشان کمتر مورد توجه است؛ درحالی که آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان مى نویسد:
«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.»
منبع: فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص 430.
گفتنی است ایشان دو اثر فقهی دارند: تعلیقات علی العروه الوثقی و مجیزهای در مناسک حج.
🔹@feqahat
🔹 امام رضا ع فرمودند:
اگر پرسيده شود دليل تشريع جماعت چيست؟ در پاسخ بايد گفت که نماز جماعت به اين دليل واجب شده است که اخلاص، توحيد، اسلام و عبادت خداوند آشکار و مشهود شود؛ زيرا آشکار کردن عبادت حجت و دليل براي اهل شرق و غرب است و منافقين و کساني که آيينهاي اسلامي را سبک ميشمارند با برگزاري جماعت به ظاهر اسلام اعتراف خواهند کرد و مراقب خودشان خواهند بود.
. شيخ صدوق، علل الشرائع،، ج1، ص262.
🔸نکات روایت در مدیریت فرهنگی:
خداوند اراده کرده است که دین و احکامش در فضای عمومی جامعه بروز داشته باشد. خداوند میخواهد فضای عمومی جامعه به گونهای باشد که بوی توحید و اسلام را بدهد. به همین علت، نماز که شخصیترین حالت ارتباطی با خداوند است را امر کرده است که در جامعه خوانده شود. تا عظمت اسلامی در جامعه سبب قدرت مؤمنان شود و منافقات از اقدامات اجتماعی ترس داشته باشند.
یکی از روشهای زمینه ساز تربیت... اصلاح فضا و جو عمومی جامعه است.
📝#یادداشت
@feqahat
هدایت شده از فقه فرهنگی
🔹منظومه قواعد فقهی فعالیتهای فرهنگی
🔸قواعدی که وجوب وظیفهمندی نسبت به فعالیتهای فرهنگی را اثبات میکند: قاعده ارشاد جاهل، دعوت، هدایت، امر به معروف و نهی از منکر.
قواعدی که استحباب فعالیتهای فرهنگی را اثبات میکند: اعانه بر بر، تسنین سنن حسنه، احسان الی الغیر.
🔸قواعدی که در برنامهریزی فرهنگی کاربست ویژه دارد: اتقان، سرعت، الاهم فلاهم. قاعده تامین عدالت اجتماعی، لاضرر.
🔸قواعدی که در بعد حاکمیتی در فرهنگ کاربست بیشتری دارد: نفی سبیل، عزت اسلامی، حفظ نظام اجتماعی، دفاع از مسلمین.
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۱۹..mp3
25.78M
🔹جلسه نوزدهم #فقه_فرهنگی
🔸ارتباط قاعده «لاضرر» نسبت به تکالیف فرهنگی که ممکن است با ضرر همراه شود
🔸قاعده لاضرر و فعالیتهایی که گاهی همراه با ضرر میشود؛ دو حالت دارد:
الف) قاعده لاضرر حکم اولی آن مسئله را برمیدارد. مانند برداشتن حکم وجوب روزه.
ب) در برخی موارد حکم اولی برداشته نمیشود اما در موارد مختلف، باید اولویت سنجی کرد. زیرا ضرر مشکک است.
🔸قاعده «لاضرر» و «لاحرج» بر همه فعالیتهای فرهنگی حکومت ندارد. زیرا در همه موراد، ضرر معتنا به نیست. درجاهایی هم که ضرر معتنابه است، باید اولیت سنجی کرد که آن ضرر اولیت دارد یا لزوم انجام آن فعالیت فرهنگی.
🔸معانی ضرر
1. حکم عقل بر دفع ضرر، به مواردی تعلق میگیرد که شارع در آن موارد، تصرف نکند؛ اگر شارع ضرری را تجویز یا امر کند، بدین معناست که حکم عقل را برمیدارد. این مطلب، بهمعنای نفی حکم عقل نیست؛ بلکه باید درجه اضرار را با درجه امر و نهی سنجید.
2. ضرر دارای معنایی عام و خاص است؛ ضرر به معنای خاص یعنی آنچه نقصی در عِرض، آبرو، مال، جانایجاد میکند. ضرر به معنای عام حتی عدم منفعت را نیز شامل میشود. اما موضوع این قاعدهٔ عقلی ضرر به معنای خاص است وعدم منفعت مشمول این قاعده نیست.
3. ضرر دو قسم است؛ ضرر دنیوی و ضرر اخروی. قدر متیقن مسئله ضرر اخروی است. اگر ضرر دنیوی، معتنا به باشد، عقل حکم مستقل دارد. البته عقل هر ضرری در هر درجهای با هر احتمالی، را نمیگوید. در احکام عقلیه تخصیص نیست و هر جا ظاهرش تخصیص باشد در واقع نشان میدهد که خود موضوع مقید است. موضوع حکم عقلی، ضرر دنیوی معتنا به است.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه نوزدهم #فقه_فرهنگی 🔸ارتباط قاعده «لاضرر» نسبت به تکالیف فرهنگی که ممکن است با ضرر همراه شود 🔸ق
🔹ملاک تشخیص ضرر در فعالیتهای فرهنگی
🔸اهمیت محتمل گاهی به خاطر این است که این عذاب، عذاب ابدی است، این ابدیت محتمل را آنقدر بالا میبرد که احتمال ضعیف آن نیز آنجا منجز میشود. گاهی اهمیت محتمل به لحاظ این است که از لحاظ عرضی و دامنه خیلی وسیع است یعنی یک نفر و دو نفر نیستند
مشکک بودن ضرر
🔸صلاح و ضرر دنیوی و اخروی، امری مشکک است و مراتبی دارد. بسیاری از امور به مصلحت انسان است؛ اما الزامی نیست؛ بلکه از مستحبات است. بسیاری از امور به ضرر انسان است؛ اما حرام نیست؛ بلکه از مکروهات است.
🔸آیا بر حاکم واجب است هرآنچه به صلاح جامعه است اعم از واجب و مستحب را انجام دهد و هرآنچه به ضرر آنهاست مطلقا برحذر دارد؟ بهیقین چنین چیزی را نمیتوان پذیرفت؛ زیرا سبب عسر و حرج شدید و تکلیف بمالایطاق است.
🔸راههای کشف ضرر در فعالیتهای فرهنگی:
▫️روجوع به ادله عام و خاص
ــ در صورت نبود ادله خاص از راه:
▫️مصالح و مفاسد
▫️نظامات فقهی (برپایه فقه نظام)
▫️مذاق شریعت و مقاصد الشریعت
▫️رجوع به کارشناس متخصص و متعهد
در فقه و اصول شیعه، به علتی که استفاده از قیاس مورد نهی شارع قرار گرفته است، به مذاق شارع و مقاصد الشریعت (اهداف کلام شارع) نیز توجه نشده است؛ درنتیجه کمتر به تبیین این دو پرداخته شده است، در حالی که در آنجا که دلیل منصوص وجود ندارد، مذاق و مقاصد، راهگشاست.
درباره نظامات فقهی نیز اختلافاتی وجود دارد؛ عده ای فقه را متکلف حل مسائل میدانند و برخی توجه اصلی آنها به کشف نظامات در ابواب مختلف است. دیدگاه پذیرفته شده این است که در فقه، نظامات داریم اما این نظامات، بسته شده و صفر و صد نیست بلکه منعطف است. درممکن است در اقتصاد، گاهی به سمت اقتصاد دولتی رود و در شرایطی، به سمت اقتصاد آزاد. نیز مانند دیدگاه مقام معظم رهبری که در دوره ای تبلیغ کمتر فرزندآوری را جایز اما در دوره ای جایز نمیدانستند.
نکته:
مذاق شریعت، منهج فکری طریق، مشرب، سلوک وسیقه شارع مقدس است که از مذاق مجموعه احکام و قوانین او در برابر وقایع مختلف به دست میآید.
مقاصد الشریعت، اهدافی است که شارع از قوانین و احکام در شریعت دنبال میکند.
یکی از راههای به دست آوردن سود و ضرر از دیدگاه شریعت، به دست آوردن مذاق و مقاصد شریعت است که کاری سخت است.
🔹https://eitaa.com/feqahat
🔹نکتهای مهم در امر به معروف و نهی از منکر
🔸آیا اگر در مورد فردی، شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشت، یعنی امر و نهی در او تاثیری نداشت، ما وظیفه تربیتی در مورد او نداریم؟
🔸این مسئله در رسالهها بیان نشده است. اما در مواردی، اگر امر و نهی تاثیر ندارد، اما روشهای هدایت و دعوت در مورد او تاثیر دارد، میتوان گفت از آن روشها باید استفاده کرد. زیرا در امر به معروف و نهی از منکر باید به صورت امری و استعلا بیان شود. این قید در رسالهها آمده اما، بیان نشده است که اگر در مورد فردی این روش جواب نمیدهد و از سویی در مورد آن فرد ما وظیفه تربیتی داریم، چه باید بکنیم. آیا وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او به خیر، برداشته میشود؟
◻️پاسخ این است که ممکن است وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او از راههای غیر مستقیم یا راههای غیر امر و نهی باقی بماند. ماند هدیه کتابی در مورد آن مسئله به آن فرد. این اقدام، هدایت یا دعوت است؛ اما امر به معروف نیست.
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۰.mp3
27.31M
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟
🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی
🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی روش جدیدی در به دست آوردن احکام مسائل جدید است.
🔹سوال: با وجود روشهای فقهی سنتی، چه نیازی به این نوع نگاه است.
🔸پاسخ. کاربرد و فوائد نظام سازی در فقه:
1. میتوانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و خاص تجویزی به دست آوریم؛
2. میتوان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم؛
3. میتوان از آن، قواعد علمی را به دست آورد و تولید علم کرد. مانند تولید علم طب اسلامی. علم اقتصاد اسلامی.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده یکم:
🔹میتوانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و کلی تجویزی را به دست آوریم.
در فقه نظام، ما از گزارههای تجویزی (احکام) و توصیفی (مبانی و فلسفه احکام) یک نظام و مجموعهای را میسازیم و بر اساس آن، یک تجویزات و احکامی را تولید میکنیم.
🔸نقد: ما بر اساس فقه رایج سنتی، مشکلات را حل کردیم و نیازی به این نوع فقه نداریم. فقه سنتی، پاسخگو است؛ بدون اینکه استکشاف النظام کنیم؛ زیرا ادله و قواعد العامه فراوان داریم و اگر اینها جایی نباشد با اصول عملیه تعیین تکلیف میکنیم.
🔹پاسخ: اینکه میگوییم احکام برپایه مصالح و مفاسد است؛ یعنی این در عالم یک مصالح و مفاسد منسجمی است.
🔸نقد: بعضی گفتند این استکشاف نظام ما ثبوتاً آن را نفی نمیکنیم اسلام نظام دارد، انتظامات بر این قواعد و گزارههایش حاکم است و جهتگیری کلان دارد که ممکن است نزد خود امام معصوم باشد؛ اما آنگاه که ما بخواهیم آنها را کشف کنیم، ممکن است همان قیاس و استحسان و امور ظنیه شود که «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ» .
🔹پاسخ: برخی تجویزها کلی این نظام منصوص است؛ اما آنهایی که کشف میکنیم، باید یقینی باشد. اگر یقینی نباشد فقط به عنوان قرینه و مؤید به کار میرود و نمیتوان از آن حکمی تولید کرد. اما اگرآن حکم کلی، یقینی باشد، از آن میتوانیم احکام جزئی تجویزی تولید کنید. مثلا بر اساس اینکه در آموزش، اصل را بر متربی محوری بگذاریم، یا مربی محوری، میتوانیم احکامی را استخراج کنیم. در سیره فقها این کار معمول است. گاهی احکامی کلی را بداشت میکنند؛ اگر یقینی بود، به عنوان دلیل، اگر ظنی بود، به ع عنوان قرینه استفاده میکنن.
مرحوم شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن، همان متد و روشی که مرحوم شهید صدر برای کشف نظامات احکام به کار بردهاند را در کشف نظام حقوق زن یا خانواده استفاده کردهاند.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده دوم:
🔹 میتوان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم.
ما میتوانیم گزارههای توصیفی درباره خداشناسی، انسانشناسی، هستیشناسی و ... را بر اساس تولید نظامات فقهی بهدست آوریم. یعنی تولید مبانی که در علوم مختلف از جمله، اقتصاد، طب و ... استفاده کنیم. تمام این علوم برپایه مبانی شکل میگیرند. اقتصاد لیبرال، برپایه مبانی انسان محوری، فردگرایی و آزادی شکل گرفته است. این حد از قدرت نظام سازی و این حد از ورود اسالم به علوم را هیچ کسی نمیتواند نفی کند. ممکن است کسانی که مخالف فقه نظام با علوم اسلامی، مثلا اقتصاد اسلامی هستند نیز با این مخالفت نداشته باشند. برخی مانند حضرت آیت الله جوادی عاملی قائلند علمی اسلامی است که برپایه این مبانی باشد.
درنتیجه در نظام فرهنگی اسلام، باید مبانی آن ترسیم شود. با استفاده از مبانی منصوص و بیان شده در ادله و مبانی که از کنار یکدیگر قرار دادن آنها به دست میآید. بر اساس آن، فلسفه علوم فرهنگی تربیتی را به دست میآوریم.
🔹@feqahat