eitaa logo
فقه فرهنگی
709 دنبال‌کننده
193 عکس
19 ویدیو
76 فایل
بررسی فقهی نظام فرهنگی، قواعد و مسائل آن 🔸 پذیرای انتقاد و پیشنهاد شما: @hadiajami @feqahat سایت: splus.ir/feqh_farhangh" rel="nofollow" target="_blank">https://what.splus.ir/feqh_farhangh splus.ir/feqh_farhangh در هر کار فرهنگی و تربیتی، ابتدا باید فقه آن را دانست ... #فقه_معاصر #فقه_مضاف
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 امام رضا ع فرمودند: اگر پرسيده شود دليل تشريع جماعت چيست؟ در پاسخ بايد گفت که نماز جماعت به اين دليل واجب شده است که اخلاص، توحيد، اسلام و عبادت خداوند آشکار و مشهود شود؛ زيرا آشکار کردن عبادت حجت و دليل براي اهل شرق و غرب است و منافقين و کساني که آيين‌هاي اسلامي را سبک مي‌شمارند با برگزاري جماعت به‌ ظاهر اسلام اعتراف خواهند کرد و مراقب خودشان خواهند بود. . شيخ صدوق، علل الشرائع،، ج‏1، ص262. 🔸نکات روایت در مدیریت فرهنگی: خداوند اراده کرده است که دین و احکامش در فضای عمومی جامعه بروز داشته باشد. خداوند می‌خواهد فضای عمومی جامعه به گونه‌ای باشد که بوی توحید و اسلام را بدهد. به همین علت، نماز که شخصی‌ترین حالت ارتباطی با خداوند است را امر کرده است که در جامعه خوانده شود. تا عظمت اسلامی در جامعه سبب قدرت مؤمنان شود و منافقات از اقدامات اجتماعی ترس داشته باشند. یکی از روشهای زمینه ساز تربیت... اصلاح فضا و جو عمومی جامعه است. 📝 @feqahat
هدایت شده از فقه فرهنگی
🔹منظومه قواعد فقهی فعالیت‌های فرهنگی 🔸قواعدی که وجوب وظیفه‌مندی نسبت به فعالیت‌های فرهنگی‌ را اثبات می‌کند: قاعده ارشاد جاهل، دعوت، هدایت، امر به معروف و نهی از منکر. قواعدی که استحباب فعالیت‌های فرهنگی را اثبات می‌کند: اعانه بر بر، تسنین سنن حسنه، احسان الی الغیر. 🔸قواعدی که در برنامه‌ریزی فرهنگی کاربست ویژه دارد: اتقان، سرعت، الاهم فلاهم. قاعده تامین عدالت اجتماعی، لاضرر. 🔸قواعدی که در بعد حاکمیتی در فرهنگ کاربست بیشتری دارد: نفی سبیل، عزت اسلامی، حفظ نظام اجتماعی، دفاع از مسلمین. 🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۱۹..mp3
25.78M
🔹جلسه نوزدهم 🔸ارتباط قاعده «لاضرر» نسبت به تکالیف فرهنگی که ممکن است با ضرر همراه شود 🔸قاعده لاضرر و فعالیت‌هایی که گاهی همراه با ضرر می‌شود؛ دو حالت دارد: الف) قاعده لاضرر حکم اولی آن مسئله را برمی‌دارد. مانند برداشتن حکم وجوب روزه. ب) در برخی موارد حکم اولی برداشته نمی‌شود اما در موارد مختلف، باید اولویت سنجی کرد. زیرا ضرر مشکک است. 🔸قاعده «لاضرر» و «لاحرج» بر همه فعالیت‌های فرهنگی حکومت ندارد. زیرا در همه موراد، ضرر معتنا به نیست. درجاهایی هم که ضرر معتنابه است، باید اولیت سنجی کرد که آن ضرر اولیت دارد یا لزوم انجام آن فعالیت فرهنگی. 🔸معانی ضرر 1. حکم عقل بر دفع ضرر، به مواردی تعلق می‌گیرد که شارع در آن موارد، تصرف نکند؛ اگر شارع ضرری را تجویز یا امر کند، بدین معناست که حکم عقل را برمی‌دارد. این مطلب، به‌معنای نفی حکم عقل نیست؛ بلکه باید درجه اضرار را با درجه امر و نهی سنجید. 2. ضرر دارای معنایی عام و خاص است؛ ضرر به معنای خاص یعنی آنچه نقصی در عِرض، آبرو، مال، جانایجاد می‌کند. ضرر به معنای عام حتی عدم منفعت را نیز شامل می‌شود. اما موضوع این قاعدهٔ عقلی ضرر به معنای خاص است وعدم منفعت مشمول این قاعده نیست. 3. ضرر دو قسم است؛ ضرر دنیوی و ضرر اخروی. قدر متیقن مسئله ضرر اخروی است. اگر ضرر دنیوی، معتنا به باشد، عقل حکم مستقل دارد. البته عقل هر ضرری در هر درجه‌ای با هر احتمالی، را نمی‌گوید. در احکام عقلیه تخصیص نیست و هر جا ظاهرش تخصیص باشد در واقع نشان می‌دهد که خود موضوع مقید است. موضوع حکم عقلی، ضرر دنیوی معتنا به است. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه نوزدهم #فقه_فرهنگی 🔸ارتباط قاعده «لاضرر» نسبت به تکالیف فرهنگی که ممکن است با ضرر همراه شود 🔸ق
🔹ملاک تشخیص ضرر در فعالیتهای فرهنگی 🔸اهمیت محتمل گاهی به خاطر این است که این عذاب، عذاب ابدی است، این ابدیت محتمل را آن‌قدر بالا می‌برد که احتمال ضعیف آن نیز آنجا منجز می‌شود. گاهی اهمیت محتمل به لحاظ این است که از لحاظ عرضی و دامنه خیلی وسیع است یعنی یک نفر و دو نفر نیستند مشکک بودن ضرر 🔸صلاح و ضرر دنیوی و اخروی، امری مشکک است و مراتبی دارد. بسیاری از امور به مصلحت انسان است؛ اما الزامی نیست؛ بلکه از مستحبات است. بسیاری از امور به ضرر انسان است؛ اما حرام نیست؛ بلکه از مکروهات است. 🔸آیا بر حاکم واجب است هرآنچه به صلاح جامعه است اعم از واجب و مستحب را انجام دهد و هرآنچه به ضرر آنهاست مطلقا برحذر دارد؟ به‌یقین چنین چیزی را نمی‌توان پذیرفت؛ زیرا سبب عسر و حرج شدید و تکلیف بمالایطاق است. 🔸راه‌های کشف ضرر در فعالیتهای فرهنگی: ▫️روجوع به ادله عام و خاص ــ در صورت نبود ادله خاص از راه: ▫️مصالح و مفاسد ▫️نظامات فقهی (برپایه فقه نظام) ▫️مذاق شریعت و مقاصد الشریعت ▫️رجوع به کارشناس متخصص و متعهد در فقه و اصول شیعه، به علتی که استفاده از قیاس مورد نهی شارع قرار گرفته است، به مذاق شارع و مقاصد الشریعت (اهداف کلام شارع) نیز توجه نشده است؛ درنتیجه کمتر به تبیین این دو پرداخته شده است، در حالی که در آنجا که دلیل منصوص وجود ندارد، مذاق و مقاصد، راهگشاست. درباره نظامات فقهی نیز اختلافاتی وجود دارد؛ عده ای فقه را متکلف حل مسائل می‌دانند و برخی توجه اصلی آنها به کشف نظامات در ابواب مختلف است. دیدگاه پذیرفته شده این است که در فقه، نظامات داریم اما این نظامات، بسته شده و صفر و صد نیست بلکه منعطف است. درممکن است در اقتصاد، گاهی به سمت اقتصاد دولتی رود و در شرایطی، به سمت اقتصاد آزاد. نیز مانند دیدگاه مقام معظم رهبری که در دوره ای تبلیغ کمتر فرزندآوری را جایز اما در دوره ای جایز نمیدانستند. نکته: مذاق شریعت، منهج فکری طریق، مشرب، سلوک وسیقه شارع مقدس است که از مذاق مجموعه احکام و قوانین او در برابر وقایع مختلف به دست می‌آید. مقاصد الشریعت، اهدافی است که شارع از قوانین و احکام در شریعت دنبال می‌کند. یکی از راه‌های به دست آوردن سود و ضرر از دیدگاه شریعت، به دست آوردن مذاق و مقاصد شریعت است که کاری سخت است. 🔹https://eitaa.com/feqahat
🔹نکته‌ای مهم در امر به معروف و نهی از منکر 🔸آیا اگر در مورد فردی، شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشت، یعنی امر و نهی در او تاثیری نداشت، ما وظیفه تربیتی در مورد او نداریم؟ 🔸این مسئله در رساله‌ها بیان نشده است. اما در مواردی، اگر امر و نهی تاثیر ندارد، اما روش‌های هدایت و دعوت در مورد او تاثیر دارد، می‌توان گفت از آن روش‌ها باید استفاده کرد. زیرا در امر به معروف و نهی از منکر باید به صورت امری و استعلا بیان شود. این قید در رساله‌ها آمده اما، بیان نشده است که اگر در مورد فردی این روش جواب نمی‌دهد و از سویی در مورد آن فرد ما وظیفه تربیتی داریم، چه باید بکنیم. آیا وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او به خیر، برداشته می‌شود؟ ◻️پاسخ این است که ممکن است وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او از راه‌های غیر مستقیم یا راه‌های غیر امر و نهی باقی بماند. ماند هدیه کتابی در مورد آن مسئله به آن فرد. این اقدام، هدایت یا دعوت است؛ اما امر به معروف نیست. 🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۰.mp3
27.31M
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی روش جدیدی در به دست آوردن احکام مسائل جدید است. 🔹سوال: با وجود روشهای فقهی سنتی، چه نیازی به این نوع نگاه است. 🔸پاسخ. کاربرد و فوائد نظام سازی در فقه: 1. می‌توانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و خاص تجویزی به دست آوریم؛ 2. می‌توان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم؛ 3. می‌توان از آن، قواعد علمی را به دست آورد و تولید علم کرد. مانند تولید علم طب اسلامی. علم اقتصاد اسلامی. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده یکم: 🔹می‌توانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و کلی تجویزی را به دست آوریم. در فقه نظام، ما از گزاره‌های تجویزی (احکام) و توصیفی (مبانی و فلسفه احکام) یک نظام و مجموعه‌ای را می‌سازیم و بر اساس آن، یک تجویزات و احکامی را تولید می‌کنیم. 🔸نقد: ما بر اساس فقه رایج سنتی، مشکلات را حل کردیم و نیازی به این نوع فقه نداریم. فقه سنتی، پاسخگو است؛ بدون اینکه استکشاف النظام کنیم؛ زیرا ادله و قواعد العامه فراوان داریم و اگر اینها جایی نباشد با اصول عملیه تعیین تکلیف می‌کنیم. 🔹پاسخ: اینکه میگوییم احکام برپایه مصالح و مفاسد است؛ یعنی این در عالم یک مصالح و مفاسد منسجمی است. 🔸نقد: بعضی گفتند این استکشاف نظام ما ثبوتاً آن را نفی نمی‌کنیم اسلام نظام دارد، انتظامات بر این قواعد و گزاره‌هایش حاکم است و جهت‌گیری کلان دارد که ممکن است نزد خود امام معصوم باشد؛ اما آنگاه که ما بخواهیم آنها را کشف کنیم، ممکن است همان قیاس و استحسان و امور ظنیه شود که «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ» . 🔹پاسخ: برخی تجویزها کلی این نظام منصوص است؛ اما آنهایی که کشف میکنیم، باید یقینی باشد. اگر یقینی نباشد فقط به عنوان قرینه و مؤید به کار میرود و نمیتوان از آن حکمی تولید کرد. اما اگرآن حکم کلی، یقینی باشد، از آن می‌توانیم احکام جزئی تجویزی تولید کنید. مثلا بر اساس اینکه در آموزش، اصل را بر متربی محوری بگذاریم، یا مربی محوری، می‌توانیم احکامی را استخراج کنیم. در سیره فقها این کار معمول است. گاهی احکامی کلی را بداشت میکنند؛ اگر یقینی بود، به عنوان دلیل، اگر ظنی بود، به ع عنوان قرینه استفاده میکنن. مرحوم شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن، همان متد و روشی که مرحوم شهید صدر برای کشف نظامات احکام به کار برده‌اند را در کشف نظام حقوق زن یا خانواده استفاده کرده‌اند. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده دوم: 🔹 می‌توان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم. ما می‌توانیم گزاره‌های توصیفی درباره خداشناسی، انسان‌شناسی، هستی‌شناسی و ... را بر اساس تولید نظامات فقهی به‌دست آوریم. یعنی تولید مبانی که در علوم مختلف از جمله، اقتصاد، طب و ... استفاده کنیم. تمام این علوم برپایه مبانی شکل می‌گیرند. اقتصاد لیبرال، برپایه مبانی انسان محوری، فردگرایی و آزادی شکل گرفته است. این حد از قدرت نظام سازی و این حد از ورود اسالم به علوم را هیچ کسی نمی‌تواند نفی کند. ممکن است کسانی که مخالف فقه نظام با علوم اسلامی، مثلا اقتصاد اسلامی هستند نیز با این مخالفت نداشته باشند. برخی مانند حضرت آیت الله جوادی عاملی قائلند علمی اسلامی است که برپایه این مبانی باشد. درنتیجه در نظام فرهنگی اسلام، باید مبانی آن ترسیم شود. با استفاده از مبانی منصوص و بیان شده در ادله و مبانی که از کنار یکدیگر قرار دادن آنها به دست می‌آید. بر اساس آن، فلسفه علوم فرهنگی تربیتی را به دست می‌آوریم. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده سوم: 🔹می‌توان از نظامات فقهی، مثلا نظام اقتصاد اسلامی، قواعد علمی را به دست آورد و تولید علم کرد. مانند تولید علم طب اسلامی، علم اقتصاد اسلامی و علم تعلیم و تربیت اسلامی. اگر نظام هر مسائلی را به دست آوریم، می‌توانیم علم اسلامی آن مسائل را تولید کنیم مانند علم اقتصاد اسلامی. 🔹درباره ایجاد علم اسلامی سه نگاه است. 🔹الف) ورود حداقلی اسلام. اسلام آمده اخلاق بشر را اصلاح کند و او را هدایت معنوی کند؛ پس نیامده برای او علم بیاورد. درنتیجه علم اسلامی بی معناست؛ علوم، تفکر و تجربیات بشری است. 🔸نقد: این حرف نادیده گرفتن ورودهای متعدد آیات و روایاتی است که در مورد موضوعات علمی و عرصه‌های مختلف علمی نظر داده‌اند. 🔹ب) ورود حداکثری اسلام. اسلام برای همه مسائل و همه علوم و مسائل جزیی آن حرف دارد. 🔸نقد: این حرف در حقیقت نوعی اخباری‌گری و محدود کردن فکر و تجربه بشری است. در حالی که اسلام نیامده است که مانع رشد علوم و اکتشافات علمی بشر گردد. از سویی اگر گفته شده است که پاسخ به همه مسائل در قرآن و کلام اهل بیت هست، این معنا را ندارد که غیر معصوم نیز میتواند همه مسائل را از قرآن برداشت کند. از سویی پاسخ بسیاری از مسائل از اهل بیت ع به ما نرسیده است. 🔹ج) ورود هدایتی اسلامی. اسلام در مبانی و هر آنچه در هدایت انسان و هدایت علوم به سمت صحیح، که رشد دهنده انسان باشد را گفته است. درنتیجه مانع رشد علمی و تجربی بشر نیست. بلکه کلیات و مبانی و برخی مسائل مهم را بیان کرده است، بر اساس آنها در هر دوره نظامات فقهی در اقتصاد، هنر، فرهنگ و تربیت بر اساس شرایط و نتایج علمی ممکن است تغییر کند. درنتیجه اگر علمی بر اساس این چارچوب جلو رود، علم اسلامی یا علم مورد تایید اسلام است. بنابراین، به خلاف نگاه حداقلی و حداکثری، نگاهی دیگر به علوم وجود دارد. در این نگاه، برای اسلام بودن، فقط استفاده از مبانی کافی نیست؛ بلکه استفاده از روش‌ها و قوانین کلی اسلامی نیز برای اسلامی بودن علوم لازم است. دیدگاه برگزیده این است. 🔹درنتیجه: ما نظام فرهنگ اسلام داریم و می‌توان آن را کشف کرد و به‌وسیله آن، تجویزات و قوانین کلی و تجویزات جزیی مسائل را به‌دست آورد. همچنین، می‌توان فلسفه و مبانی فرهنگی ـ تربیتی اسلام را نظم بخشید. همچنین، کمک کرد به تولید علم تربیتی و فرهنگی اسلامی. البته با شرایطی که بیان شد که مهترین آن، اینکه باید این قوانین و تجویزات یقینی باشد؛ وگرنه فقط در تایید دیگر ادله کاربرد دارند و دلیل مستقل نیستند؛ وگرنه قیاس باطل می‌شود. ممکن است کسی علم اقتصاد اسلامی یا نظام اقتصادی اسلامی را نفی کند؛ اما نفی نظام فرهنگی و تربیتی به معنای بی‌فایده کردن اسلام است؛ زیرا حداقل کار دین، ایجاد این نظام برای هدایت و تربیت انسان است. 🔹@feqahat
نقدی بر یک چندی پیش نقدی را دیدم بر سخن مرجع محترم تقلید، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی متن ایشان را نقد آیت الله بیشتر دیدم تا نقد سخن آیت الله! درحالی که باید سخن را نقد کرد، نه حتما سخنگو را؛ به ویژه آنگاه که سخنگو، عالمی وارسته است می‌دانیم سالها در فضای انقلاب اسلامی سخن گفته است. آیا نمی‌شد به سبک سلف حوزی‌مان نقدی در کمال احترام بر سخن یا نگاه اینشان داشت و آسمان ریسمان به هم ندوخت؟ اما یک نکته واقعا آیا قرار است، همه فقها بشوند سخنگوی جریان انقلاب؟ آیا نگاه امامین انقلاب این است که لزوما نگاه یک مرجع تقلیدباید نگاه رهبری باشد؟ آیا اگر مرجعی نگاهی متفاوت داشت، حتما به دفتر او نفوذ شده است؟! اینگونه ساواکی برخورد کردن برخی عزیزان با دیدگاه‌های مختلف، جریان مقابل را تقویت می‌کند و به آنها حق می‌دهد که شما چرا استقلال مرجعیت را زیر سوال می‌برید که در این موارد راست می‌گویند! به یقین، من با این حرف موافقم که مشکل اقتصادی ما حتما ریشه در داخل دارد؛ از خیانت‌ها تا ترک فعلها؛ اما آیا قرار است دیگر واقعیات را ندید؟ آیا باید حتما یک مرجع تقلید یه این نتیجه برسد؟ احساسم این است که یک دیکتاتوری ویژه‌ای در رفقای انقلابی در حال شکل گرفتن است و هر صدای مخالف و نه لزوما متضاد را نفوذ و خیانت و نفهمی می‌گمارند. امیدواریم خداوند آنها را از عاقبت خاتمی‌ و گنجی‌ شدن‌ها در امانشان دارد که آنها نیز زمانی از اینها دیکتاتور انقلابی‌تر بودن. 🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۱.mp3
25.12M
🔹جلسه بیست و یکم 🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی. 🔹قاعده نفی سبیل 🔸قاعده نفی سبیل از آیه ((وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)) برداشت شده است. برپایه این قاعده هر «حکم» فقهی که سبب تسلط کافر بر مؤمن شود، برداشته می‌شود. برای نمونه پدر و جدّ پدری از منظر فقهی بر بچه ولایت دارند؛ اما اگر این بچه مسلمان شد و پدر کافر بود، ولایت پدر برداشته می‌شود؛ زیرا سبب تسلط کافر بر مؤمن می‌شود. این نفی ولایت بسیاری از احکام اولیه را محدود می‌کند و پیامدهای فراوانی دارد. فلسفه قاعده نفی سبیل، حفظ عزت مسلمانان است. 🔸یکی از مصادیق مهم سبیل و تسلط کفار، امروزه شبکه اینترنت است که در حقیقت شبکه ملی آمریکاست. ما در فضای مجازی و اینترنت فرزندان را وارد کشور آمریکا می‌کنیم! علت حساس نبودن به این مسئله عدم فهم معنای واقعی این تسلط است. هنوز برخی این فضا را مجازی می‌دانند! اما تاثیر آن بیشتر از فضای حقیقی شده است! در مورد ایجاد شبکه ملی اطلاعات، از سوی همه کم کاری شد. دولت پیشین که انتظاری نبود؛ چرا دستگاه‌های حاکمیتی و فرهنگی دیگر وظیفه خود را انجام نمی‌دهند! فقه می‌گویند به موجب قاعده تسبیب، در بسیاری از گناهان شریک هستند! و نسبت به وظایف خود، ترک فعل کرده‌اند. 🔸نتیجه این فضا، این است که ما در مسئله حجاب، با کودتای فرهنگی مواجه شدیم، نه تهاجم فرهنگی! 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه بیست و یکم #فقه_فرهنگی 🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی. 🔹قاعده نفی سبیل
🔹قاعده عزت اسلامی 🔸در قرآن و روایات یک اصل مهم این است که پیوسته باید عزت مسلمانان حفظ گردد. قاعده عزت اسلامی، دایره وسیعی دارد که حداقل آن نفی سبیل است؛ بیش از آن ایجاد عزت بیشتر و برای جامعه اسلامی و مسلمانان است. ادله 🔸قرآن کریم می‌فرماید: ((وَ لِلّهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ)). برپایه این آیه، عزت اختصاص به خدا، رسول و مؤمنان دارد و نباید از دست برود. در آیه دیگر می‌فرماید: ((کَلِمَةُ اَللّهِ هِیَ اَلْعُلْیا)) یعنی «الله» و پیروان الله همیشه در مرتبه بلند قرار دارند و نباید این جایگاه آنها خدشه‌دار شود. حفظ و تقویت عزت مسلمانان وظیفه همگانی است. هر مکلفی موظف به خودداری است از آنچه عزت و کرامت جامعه اسلامی را تهدید می‌کند؛ در مقابل، اعمالی که سبب عزت جامعه اسلامی می‌شود انجام دهد. 🔸حکم برداشتی این تکلیف کفایی است و هرگاه عده‌ای این کار را انجام دهند، از دیگران ساقط می‌شود. حاکم به جهت قدرتی که دارد، وظیفه‌ای سنگین‌تر دارد؛ اما حفظ عزت جامعه اسلامی تنها وظیفه حکومت نیست؛ اما چون وظیفه ویژه دارد، اگر در این جهت اقدام نکند، ترک فعل کرده است. 🔸دایره حکم: ▫️الزامی: آنچه موجب تسلط کفار بر مسلمانان شود حرام و نفی سبیل، واجب است. ▫️غیر الزامی: در درجه بالاتر از نفی سبیل، هرآنچه باعث عزت جامعه اسلامی شود، استحباب مؤکد دارد. زیرا عزت اسلامی درجاتی دارد که به یقین نمی‌توان تمامی مراتب آن را واجب دانست. 🔹@feqahat