MFT_Volume 6_Issue 12_Pages 41-74.pdf
465.6K
قواعد عمومی جاری در ساحت تربیت جنسی در فقه تربیتی
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
علیرضا اعرافی؛ احمد امامی راد؛ سید عباس موسوی
چکیده
علاوه بر روشهای خاص و تصریحشدهای که در تربیت جنسی جریان دارند، قواعد عامی هم هستند که تکلیف تربیتی را در این ساحت مشخص میکنند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی این قواعد را مورد بررسی قرار داده است تا در صورت عدم وجود دلیل خاص بتوان به این قواعد تمسک جست. قواعد تسبیب، هدایت، ارشاد، امر به معروف و نهی از منکر، پرهیز از اعانه بر اثم و وقایه از قواعد الزامیای هستند که در این ساحت جریان دارند، چنانکه قاعده اعانه بر طاعت الهی هم از قواعد غیرالزامی جاری در تربیت جنسی است. ارائه آگاهیهای لازم در ساحت تربیت جنسی، ایجاد گرایش متربی به سمت امور مطلوب شرعی و پرهیز از امور نامطلوب، پیشگیریهای لازم در تربیت جنسی مطلوب و عدم گناه جنسی متربی بعد از بلوغ از جمله مفاد قواعد الزامی جاری در تربیت جنسی هستند که در صورت عدم یقین به منجرشدن به گناه جنسی تحت عنوان قاعده غیرالزامی واقع میشوند.
💠@feqhe_tarbiati
هدایت شده از استاد علیرضا اعرافی
💠 آیتالله اعرافی در محکومیت جنایات دیوانهوار رژیم سفاک صهیونیستی:
❇️ روحانیت شیعه تا آخرین نفس کنار مردم فلسطین میماند
◼️ یقین داشته باشید که این جنایات، حاکی از استیصال و عجز رژیم غاصب صهیونیستی در مقابل مقاومت ملت بزرگ فلسطین است.
◼️اگرچه شهادت زنان و کودکان فلسطینی در غزه و رفح جانسوز است، اما دردناکتر از آن سکوت و مماشات دولتهای غربی و بخشی از حکام عربی و اسلامی در مقابل چنین جنایاتی است.
◼️در پیشگاه خداوند متعال و به نیابت از تمامی روحانیت شیعه قسم یاد میکنم تا آخرین نفس در کنار شما مردم مظلوم فلسطین تا پیروزی نهایی خواهیم ماند. الیس الصبح بقریب.
📎 متن کامل پیام
📚مجموعه #مقالات فقه تربیتی
#علمی_پژوهشی
💢استاد: حجت الاسلام دکتر حسین مولودی
👇👇👇
MFT_Volume 5_Issue 10_Pages 137-162.pdf
349.5K
📚 #مقاله: بررسی قاعده فقهی علم نافع در تعلیم و تعلم
نویسندگان
علیرضا اعرافی مجید طرقی حسین مولودی
چکیده
در تاریخ فقه، قواعد فقهیه به عنوان عام فوق در استنباط احکام شرعی به ویژه مسائل مستحدثه، نقش بیبدیلی دارند. فقه تربیتی نیز به عنوان فقه نوین نیازمند برخورداری از پشتوانۀ قواعد فقهی متناسب با خود است. این مهم هنگامی ضرورت مییابد که در بسیاری از مسائل تعلیم و تعلم ادلۀ مصرحی وجود ندارد. قاعدۀ فقهی علم نافع در تعلیم و تعلم، قابلیت تطبیق بر بسیاری از مسائل تعلیم و تعلم را دارد. مؤلف به شیوۀ اجتهاد جواهری که سنت پذیرفته شده حوزههای علمیه است وفادار بوده و با روش تحلیلی - توصیفی و انتقادی، ادلۀ قول مشهور در رجحان تعلیم و تعلم علم نافع و مرجوحیت تعلیم و تعلم علم غیر نافع را از منظر فقهی بررسی کرده است. اولویت تعلیم و تعلم، علم دینی و علم نافع اخروی نسبت به علوم دیگر، استحباب تعلیم و تعلم علم نافع، مرجوحیت تعلم علم غیر نافع و اباحه تعلیم علم غیر نافع صرف نظر از عناوین ثانویه، از نتایجی است که این تحقیق به آن دست یافته است.
📚مجموعه #مقالات فقه تربیتی
#علمی_پژوهشی
💢استاد: حجت الاسلام دکتر جواد ابراهیمی
👇👇👇
MFT_Volume 10_Issue 20_Pages 85-107.pdf
338.2K
مقاله:
قاعده اکرام در تربیت از منظر فقهی
نویسندگان
جواد ابراهیمی سید نقی موسوی جواد مهدوی یگانه
چکیده
«کرامت» انسان در عصر حاضر به خصوص، در اعلامیه حقوق بشر، مورد توجه قرار گرفته است؛ اما «کرامت ذاتی و اکتسابی» انسان، از دیرباز در ادیان آسمانی مطرح بوده است. «کرامت» میتواند یکی از مبانی انسان شناختی تربیت باشد و «إکرام»، بعنوان یک اصل بر تمام اقدامات تربیتی حاکم گردد. «فقه تربیتی» به مثابه دانشی نو در تربیتپژوهی، درحال رشد است و صورتبندی قواعد در آن اهمیت مضاعف دارد. مسأله نوشتار حاضر، امکانسنجی ملاحظه «إکرام» به عنوان یک «قاعده» در فقه تربیتی است که با روش اجتهادی برای اثبات مفاد این قاعده، مستندات قاعده را میکاود. نتایج تحقیق نشان میدهد، «إکرام» به لحاظ مفهومی «به هر اقدامی اشاره دارد که شخص نسبت به دیگری انجام میدهد تا شرافت او حفظ شود یا هر اقدامی است که شرافت فرد را حفظ میکند». بر اساس دلیل قرآنی آیه هفتادم سوره اسراء، «اصل قاعده اکرام»، قابل اثبات است و بر اساس ادله عقلی و نقلی، نظیر دلالت روایت «أکرموا اولادکم» و دلالت بسیاری از روایات منقول درباره «سیره و گفتار معصومین»، إکرام کودکان «مستحب» است و حکم رعایت کرامت متربیان در تربیت، «مستحب» است. معتبرترین دلیل بر این امر، آیه هفتاد سوره اسراء، و تضافر روایاتی است که در خصوص «تکریم کودکان» وارد شده است. این تحقیق نشان داده که إکرام در جایجای تربیت مصداق دارد و در مباحث مختلف فقه تربیتی قابل تطبیق است و استحباب إکرام، به شایستگی میتواند در قامت یک قاعده فقهی، در قلمروی فقه تربیتی بکار رود.
MFT_Volume 10_Issue 19_Pages 213-241.pdf
438.3K
مقاله:
کارکردها و آسیب های الگوبرداری از منظر نویسندگان
جواد ابراهیمی و روح الله ابراهیمی
چکیده
یکی از عناصر پایه نظام تربیتی، استفاده از روشهای تربیتی مناسب برای رسیدن به تربیت مطلوب است. در میان روشهای تربیت، روش الگوبرداری مبتنی بر انتخاب اسوه و الگویی ممتاز است که الگوبردار، شیوه و منش او را ملاک و معیار رفتار خود قرار میدهد. این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شد و هدف آن، بررسی کارکردهای مثبت و نیز، آسیبهای احتمالی استفاده از روش الگوبرداری از منظر دینی، با بهرهگیری از آیات قرآن و روایات پیامبر خدا و اهلبیتاست؛ کارکردهای الگوبرداری، اعم از بعد شناختی و عاطفی است و آسیبهای پیرامون آن درباره ارکان مهم اسوه، الگوگزین و روش الگوبرداری میباشد.
از جمله مهمترین کارکردهای مثبت این روش، شناخت ضعفها و نقائص، معیار سنجش رشد صفات و تقویت گرایش به فضائل و کمالات است. مهمترین آسیبهای این روش، شامل الگوهای رشد نایافته، عدم دسترسی به الگو، بیدقتی الگوگزین در گزینش، بیانگیزگی او، ابهام در پیامها و تأثیرگذاری تعصب و جهالت در روند الگوبرداری است. در نهایت، با مقایسه بین کارکردهای مثبت و آسیبهای احتمالی روش الگوبرداری تربیت و با تکیه بر مستندات دینی، نتیجهگیری شد که این روش، علیرغم آسیبهای احتمالی، ظرفیت بالایی برای بکارگیری در حوزه تعلیم و تربیت دارد؛ چون ابزار عملی در اختیار مربی است که تسهیلکننده جدی آموزش و انتقال آموزهها است و با تقویت آگاهی و اقناع عمیق مخاطب، او را برای مواجهه با الگوهای غیرواقعی یاری میکند، پس میتواند منشأ تحولات تربیتی باشد.
MFT_Volume 9_Issue 17_Pages 247-276.pdf
485.9K
مقاله:
بررسی فقهی ادله «عدم تحریک جنسی کودکان» بهمثابه قاعده فقهی
نویسندگان
محمد الکویتی و جواد ابراهیمی
چکیده
تربیت انسانها یکی از پیچیدهترین مهارتهای مهم در رساندن بشر به کمال است که عالمان تعلیم و تربیت در ابعاد مختلف بدان پرداختهاند. یکی از مهمترین و مؤثرترین ساحات تربیتی، ساحت تربیت جنسی است. قواعد کلی فقهی که مستفاد از آیات و روایات بوده و قابلیت تطبیق بر موضوعات تربیتی دارد، میتواند بیانگر راهبرد مورد نیاز در تربیت جنسی باشد. ازاینرو مقاله پیش رو در جهت تعامل میان فقه و تربیت جنسی، درصدد ارائه یک قاعده فقهی است.
محقق در این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان از ادله معتبر فقهی، قاعده عدم تحریک جنسی را برای کودکان استفاده نمود؟
در نوشتار حاضر برخی ادله قاعده مذکور با تکیه بر روششناسی اجتهادی بررسی میگردد. به نظر میرسد بتوان از خلال بررسی سندی و دلالی ادله منع آمیزش جنسی در برابر کودکان، ادله استیذان، ادله ضرورت جداسازی بستر خواب کودکان دهساله، ادله ضرورت پوشاندن عورت میان والد و ولد، ادله ممنوعیت مباشرت نمودن با عورت کودک و نیز ادله ممنوعیت نشاندن و بوسیدن دختر ششساله نامحرم، قاعده عدم تحریک جنسی کودکان را اصطیاد نمود.
طبق قاعده مذکور، والدین و عاملین امر تربیت، در کلیه اقدامات تربیتی خود که در مقابل دیدگان کودکان و متربیان صورت میپذیرد، حرام است بهگونهای رفتار نمایند که زمینه تحریکات جنسی در متربیان فراهم گردد.
MFT_Volume 7_Issue 14_Pages 245-273.pdf
413.9K
تأثیر هشدار در رفع مسئولیت(مربیان) بنابرقاعدههای اقدام به زیان و تحذیر
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
حسن محمدی جواد ابراهیمی علیرضا انتظاری نجف آبادی سید علی علوی قزوینی
چکیده
مسئولیت افراد در قبال اقدامات بیواسطه یا باواسطه خویش، موجب ضامن شمرده شدن عامل زیان است. روشن است که این امر بهطور طبیعی، سبب نوعی رفتار احتیاطآمیز و ترک ورود به عرصههای مورد نیاز مثل فعالیتهای ورزشی است که در ذات آن اقدامات پُرخطر وجود دارد. چارهاندیشی برای رفع این مشکل، توجه بسیاری از متصدیان و مجریان را به خود جلب نموده است. از عوامل مؤثر در رفع مسئولیت از عامل زیان، هشدار میباشد. این مقاله درصدد بررسی فقهی و حقوقی این مسئله است که در میان قواعد فقهی برای رفع مسئولیت از عامل زیان به چه قاعدهای میتوان استناد نمود و بهصورت کلی، حدود و قلمرو و حکم فقهی مستفاد از آن چیست؟
در پاسخ به این پرسشها بهاختصار میتوان چنین گفت که از نگاه فقه و حقوق قاعده تحذیر قابل استناد برای رفع مسئولیت افراد در فعالیتهای تربیتی، ورزشی، پزشکی و... است. جریان این قاعده شرایطی از جمله اعلام و انجام هشدارهای لازم و... دارد. درصورتیکه شخصی با آگاهی از هشدارهای لازم و کافی اقدام به شرکت در مسابقات و عملیات ورزشی کند و از این ناحیه متحمل خساراتی گردد، اصل برائت ذمه حاکم بر ادله اثبات مسئولیت و رافع آن است و لذا هیچگونه مسئولیت (مدنی یا کیفری) متوجه عامل غیر نمیباشد؛ بلکه خودش ضامن است.
MFT_Volume 7_Issue 13_Pages 201-224.pdf
374K
مقاله:
بررسی ضمان مربی در تربیت مبتنی بر قواعد فقهی با تأکید بر قاعده اقدام
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
حسن محمدی احمدآبادی جواد ابراهیمی سید علی علوی قزوینی
چکیده
قواعد فقهی عامه به عنوان یکی از منابع معتبر و قابل استناد در استنباط احکام فقهی مختلف نزد فقها پذیرفته شده است. قاعدههای لاضرر، اقدام و ضمان بر تعدی و تفریط از قواعد فقهی عامه هستند که فقهای متقدم و متأخر شیعه به تناسب ابواب فقهی برای یافتن پاسخ مسائل و موضوعات فقهی به آنها تمسک نموده و دیدگاه خویش را با تکیه بر آنها بیان کردهاند. در این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال هستیم که از لحاظ فقهی اقتضای جریان قواعد مذکور درباره ضمان ناشی از اقدامات تربیتی مربیان چیست؟
قاعده لاضرر در اصل درباره نفی احکام ضرری در تشریع است که میتواند شامل نفی ایراد ضرر به دیگران نیز بشود. قاعده اقدام نیز، در اصل درباره مشغولیت ذمه شخص در معاملات بالمعنی الأخص است. شمول ضمان ناشی از آن بر فعالیتهای تربیتی بهخاطر آن است که معاملات بالمعنی الأعم، شامل ارتباطات تربیتی مربیان و متربیان است؛ لذا ایراد آسیب بر مولی علیهم مشمول ادله ضمان میشود. تعدی و تفریط در رعایت مصالح تربیتی متربیان نیز بهخاطر عمومیت ملاک قاعده، از اسباب تحقق ضمان مربیان است. علاوه بر آن اقتضای بنای عقلا نیز ضمان مربیان است.
MFT_Volume 6_Issue 11_Pages 63-87.pdf
465K
وظیفه خانواده در تربیت دینی فرزندان از منظر سیره
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
جواد ابراهیمی علیرضا اعرافی
چکیده
بیتردید اساس شکلگیری جامعه اسلامی برخورداری افراد از تربیت شایسته دینی است که زمینهساز تحقق آرمانهای اسلامی است. در دین شریف اسلام بر دو عنصر خانواده و تعلیم و تربیت الهی تأکید شده است. اکنون سؤال این است که حدود وظایف والدین در تربیت فرزندان در خانواده چیست؟
دانش فقه اسلامی که مرجع تعیین وظایف مکلفان در حیطههای مختلف میباشد، مرجع معتبری است که میتواند حدود و ضوابط تکلیف والدین در تربیت فرزندان را با ملاحظه منابع استنباط حکم فقهی بیان نماید. سیره، یکی از ادله معتبر شرعی قابل استناد است. در این پژوهش دلالت انواع سیره از جمله سیره انبیا در قرآن و سیره معصومین( بر وظایف والدین در تعلیم و تربیت فرزندان بررسی میشود. سیرههای مذکور به طور عمده بیانگر اهتمام به امور آموزشی و تربیتی در حد اباحه بالمعنی الاعم است و برخی قراین و ارتکازاتی که در مورد آن وجود دارد، بر رجحان که اعم از وجوب و استحباب است دلالت میکند.
MFT_Volume 5_Issue 9_Pages 37-62.pdf
388.3K
تربیت اجتماعی از منظر فقهی مبتنی بر نظام قواعد فقهی
نویسندگان
مجید طرقی جواد ابراهیمی
چکیده
تربیت اجتماعی عرصهای مهم از مسائل نوپیدای فقهی است که بیان حکم فقهی آن لازم است. در این میان، قواعد فقهی اجتماعی نقش ویژهای در توانمندی فقه برای پاسخگویی به مسائل نو دارد. این قواعد مستند معتبر اثبات احکام فقهی هستند. از همین رو تحلیل، تدوین و تنظیم قواعد فقهی به خصوص با توجه به تأثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد برای کمک به استنباط حکم فقهی ضرورتی فقهی است.
این پژوهش تلاشی در جهت بررسی حکم فقهی تربیت اجتماعی مبتنی بر نظام قواعد فقه به شیوه متعارف فقهی است و در میان ادله قابل استناد فقهی، افزون بر قواعد فقه فردی، قواعد فقه اجتماعی نیز وجود دارد و طبق مفاد قواعد عامه مذکور، مسئولیت اجتماعی به شکل عام و در خصوص تربیت اجتماعی در چارچوب احکام اولیه، ولایی و حکومتی وظیفه حکومت، خانواده، عالمان و عموم جامعه است.