eitaa logo
مدرسه مطالعات فقه نظام
1.3هزار دنبال‌کننده
416 عکس
8 ویدیو
4 فایل
💠 کانال رسمی مدرسه مطالعات تخصصی فقه نظام 🔶 مرجع تخصصی دروس خارج فقه نظام 🔶 اطلاع رسانی برنامه ها و نشست های تخصصی 🔶 معرفی آثار علمی برگزیده در حوزه فقه نظام 🌐 وبگاه اطلاع رسانی http://www.fiqhenezam.com 📞 ارتباط با ما: @Admin_1001
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ آداب زندگی را می‌توان در دو بخش مورد بررسی قرار داد. یک بخش در خصوص مسائل فردی است که ارتباطی با جامعه و دیگران ندارد؛ مانند حب و بغض درونی، کسب علم، آداب خوابیدن، پوشاک، تدبر و... بخش دیگر مسائلی است که مرتبط با دیگران می‌باشد مانند رابطه انسان با خداوند، انسان، حیوانات و طبیعت. ⬅️ سه نگاه در سبک زندگی وجود دارد؛ 1) سبک رهبانیت. 2) نگاه التذاذی به دنیا: 3) ترکیبی از دو نگاه سابق می‌باشد. ⬅️ غالبا تألیفات شیعیان در خصوص این موضوع، تحت عنوان «آداب» نوشته شده است؛ مانند کتاب «الاداب الدینیه» از مرحوم طبرسی. این کتاب مشتمل به 12 باب است که به آداب فردی و اجتماعی اشاره کرده است. فرزند ایشان حسن بن فضل طبرسی، کتابی را در تکمله «آداب الدینیه» به نام «مکارم الاخلاق» نوشته است. ⬅️ چنین مباحثی در کتابهای فقهی ما وجود ندارد. هرچند به مناسبتها موضوعاتی مانند آداب التجاره و آداب مساجد، مطرح شده است اما اینکه مجموعه‌ای منسجم با عنوان آداب یا آداب العشره که در آن مباحث به صورت فقهی و استدلالی مطرح شود، وجود ندارد. در علم فقه نسبت به آداب زندگی، کم لطفی شده است. در حالی که آداب زندگی دارای گستره بسیار زیادی است. گویا در نگاه فقها، فقه منحصر در واجبات و محرمات است و مستحب در آن جایگاهی ندارد. 📝 متن کامل: yun.ir/olafy7 ——————————————————— 🔎@fiqhenezam_com
✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️به دلیل اینکه موضوع سبک زندگی اسلامی را به صورت درون دینی بحث می‌کنیم، برای ما مقوله‌ای به نام سبک زندگی اسلامی پذیرفته شده است. اما افرادی که نگاه برون دینی دارند، ممکن است بر این باور باشند که اسلام منحصر در یک تعامل عبادی با خداوند است و نسب به زندگی توجهی ندارد. ⬅️آیا بحث از سبک زندگی از مباحث فقهی محسوب می‌شود یا اخلاقی؟ باتوجه به دامنه وسیع و گسترده فقه، می‌توان گفت تمامی بایدها و نبایدهای الزامی و غیر الزامی انسان از مباحث فقهی است. البته این بیان موجب مستغنی بودن ازعلم اخلاق در سبک زندگی نمی‌شود. ⬅️ اخلاق به دو بخش اخلاق نظری که موضوع آن نفس و اخلاق عملی مانند عدالت، صدق و کذب تقسیم می‌شود. اخلاق عملی از جهت موضوع به علم فقه نزدیک است اما از آن جهت که مرتبط با نفس انسان است، با علم فقه متفاوت می‌باشد؛ به تعبیر دیگر علم فقه و اخلاق عملی از جهت موضوع یکی می‌باشند اما اخلاق عملی به حسن و قبح فعل می‌پردازد و علم فقه حکم شرعی آن را بیان می‌کند. اما اخلاق نظری موضوعا و محمولا با علم فقه متفاوت است؛ زیرا موضوع آن نفس است در حالی که موضوع فقه فعل مکلفین می‌باشد. ⬅️ پرکاربردترین الفاظی که در منابع دینی، فقهی و روایی مرتبط با سبک زندگی به‌کار رفته است، عبارتند از، «ادب»، «آداب»، «مکارم اخلاق»، «محاسن اخلاق»، «سنت» و «معروف و عرف». در مواقع متعددی، واژه خاصی برای دست یابی به این موضوع وجود ندارد لکن محتوایی که بیان شده است اشاره به سبک زندگی دارد. مانند آیات آخر سوره فرقان: «أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ...» 📝 متن کامل: yun.ir/jnbt3f ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ از جمله الفاظ پرکاربرد دیگری که در منابع دینی، فقهی و روایی مرتبط با سبک زندگی به‌کار رفته، کلمه «سنت» می‌باشد. ⬅️ در علم اصول اصطلاح سنت به فعل، قول و تقریر معصوم می‌باشد و در علم فقه نیز سنت به معنای مستحب بکار می‌رود. سنن یعنی مستحبات اما با بررسی روایات به این نتیجه می‌رسیم که در مواقعی به معنای آداب، در مواقعی به معنای واجب بکار رفته است‌؛ نتیجه اینکه سنت فقط به معنای مستحب نمی‌باشد. ⬅️ در مواقعی ترک مندوبات حرام شمرده می‌شود. بحث و گفتگو در خصوص این موضوع نسبتا فراوان است. این موضوع معمولا در ذیل کتاب الشهادات، بحث عدالت مطرح شده است؛ به این نحو که عده‌ای از بزرگان ترک المندوبات را مخل عدالت دانسته‌اند. در میان علمای شیعه بر اساس میزان بررسی من، محقق حلی اولین عالمی می‌باشد که به این موضوع پرداخته است. ⬅️ در کتاب شرایع آمده است: «و لو أصر مضربا عن الجميع ما لم يبلغ حدا يؤذن بالتهاون بالسنن» بعد از ایشان مرحوم علامه در کتب مختلف خود از جمله در کتاب قواعد گفته است: «و لا يقدح في العدالة ترك المندوبات و إن أصرّ، ما لم يبلغ الترك إلى التهاون بالسنن» در کتابهای التحریر و تلخیص المرام نیز به این نکته اشاره کرده است. ⬅️ شیخ علی کاشف الغطاء درکتاب «النور الساتع فی الفقه النافع» جلد دوم صفحه 266 بر این باور است که ترک مندوبه مخل عدالت می‌باشد زیرا مخالف مروت و برخی از روایات می‌باشد؛ به عنوان نمونه در روایتی ذکر شده است: « إن تارك الفريضة كافر و إن تارك النوافل ليس بكافر و لكنها معصية» 📝 متن کامل: https://b2n.ir/e76720 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
🔻 حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ برخی از علما بر این نظر می‌باشند که ترک جمیع مندوبات یا صنفی از اصناف آن ممنوع است و عبارات گوناگونی در این رابطه ذکر کرده‌اند؛ مانند تهاون و قلت مبالات به دین، علت اهتمامات به کمالات شرع، عدم الاعتنا به شریعت سیدالمرسیلین... ⬅️ عده‌ای دیگر مخالف نظر مذکور هستند. در این بین برخی از آنان بحث صغروی کرده و بر این باور هستند که عادتا ترک جمیع مستحبات اتفاق نمی‌افتد بلکه صدور چنین فعلی از مسلمان ممکن نیست و در صورت وقوع، به آن تهاون گفته نمی‌شود. عده‌ای دیگر انکار کبروی کرده و می‌گویند مراد از تهاون چیست؟ اگر مراد از تهاون، تساهل و تکاثر باشد در این صورت حرام است اما اگر مراد استخفاف بر دین و اعتراض به شریعت باشد، کفر است. ⬅️ به نظر می‌رسد برای حل این مسئله باید به روایاتی با موضوع «رغبة عن السنه » رجوع کرد. در خصوص سنت سه استعمال انجام شده است؛ نخست استعمال لغوی و به معنای طریقه و روش. دوم معنایی در مقابل فریضه است و مراد از آن اموری اعم از واجب می‌باشد که در قرآن کریم ذکر نشده. معنای سوم مستحبات می‌باشد. محل بحث ما معنای سوم است. ⬅️ با توجه به مجموعه روایات ذکر شده به نظر می‌رسد باید پذیرفت که ترک سنت از روی بی اعتنایی و بی‌توجهی، قابل مواخذه می‌باشد. همه این روایات از جهت سند و دلالت تمام هستند. ⬅️ از جمله مویدات این نتیجه، ارتکاز ذهنی عموم مردم و متشرعین در زمان اهل بیت می‌باشد. ذهنیت مردم به گونه‌ای بود که ترک مستحبات بازتاب بدی در انظار مردم داشت. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/z25700 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
🔻 حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ✅ در خصوص ممنوعیت ترک جمیع یا صنفی از اصناف سنن شرعیه -مندوبات و مستحبات- دلالت برخی از روایات بر این است که انجام واجبات برای افراد کفایت می‌کند و نیازی به انجام مستحبات نیست. ✅ این روایات را می‌توان به چند وجه با روایات بحث گذشته، جمع کرد؛ نخست اینکه با توجه به شاهد خارجی می‌توان گفت این روایات در مقام بیان ترک استخفافی نمی باشند؛ زیرا شخص سوال کنند دلواپس اعمال مستحبی بوده است. اما روایت بحث قبل در رابطه با اشخاصی بود که نسبت به فرائض بی‌تفاوت بودند. ✅ وجه جمع دیگر این است که بگوییم مراد از دو نوع روایات این است که شأن فرائض پایین آورده نشود به گونة که با سنن هم رتبه شوند. هرچند افعال مستحبی از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشند اما اهمیت آنان به میزان فرائض نیست متن کامل: https://b2n.ir/u87622 ——————————————————— 🔎@fiqhenezam_com
🔻حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ✅ یکی از موضوعاتی که باید در ذیل بحث سنت مورد بحث قرار بگیرد، بحث تسامح در ادله سنت می‌باشد. به نظر می‌رسد از عواملی تأثیر گذار بر رغبت افراد یا بی‌توجهی آنها به سنت، حجم فراوان سنتهای بی اعتبار می‌باشد. این مطلب دلیلی است بر بررسی قاعده تسامح در ادله سنن. ✅ روایاتی نیز در میان علمای شیعه تحت عنوان تسامح از شهید در کتاب ذکری، علامه حلی، شیخ انصاری و محشین به مکاسب ذکر شده است. اما در وسائل الشیعه تعدای روایت وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود. ✅ مدعا این است که روایت می‌گوید «مَا بَلَغَهُ». کلمه «بلغ» به نگاه بلاغ عقلایی، مانند همه خبرها می‌باشد. تفاوتی که با واجبات و محرمات دارد این است که در واجبات و محرمات انگیزه و ترس از عقاب وجود دارد. اما در مستحبات اینگونه نیست. همچنین در اوامر واجب و حرام، احتمال خلاف وجود دارد. در مستحبات به دلیل اینکه احتمال عقاب وجود ندارد، در صورت وجود احتمال خلاف، انگیزه فرد از میان می رود. ✅ شهید صدر اشکال می‌کند «انها و الاحتمال و ان کان واردا فی نفسه الا ان حمل کل اخبار الباب حتی المطلق منها علی ذالک لا حجت» روایات با مضمون فوق دو دسته می‌باشند که بخشی از آنها را می‌توان اینگونه گفت، اما در خصوص بخش دیگر این مطلب جریان ندارد. ✅ مرحوم هاشمی شاهرودی اشکال می‌کند: «علی ان المراد من الخیر الخیر العنوانی لا الواقعی ولو به قرینه ان الدلیل ابلاغ الثواب عادتا هو الدلیل الخیریه و الاستحباب لذی الشارع لا ان هناک دلیلیم احدهما علی الستحباب و الاخر علی الثواب. ✅ به نظر می رسد این دو اشکل وارد نیست؛ زیرا شهید صدر می‌گوید همه اخبار باب دو دسته است، می‌گوییم باید میان این دو دسته روایت جمع کنیم و برای این امر باید یکی را حمل بر دیگری کرد. بیشترین تکیه ایشان بر روایت خیر است. فرمایش مرحوم شاهرودی باید گفت شارع اینگونه عمل نمی‌کند که در یک اصل استحباب را بیان کند و در روایت دیگر ثواب آن را ذکر کند. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/n37946 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️ از نگاه برخی از روشنفکران جدید معروف یعنی هرآنچه که عرف می‌پسندد ✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ آداب عرفیه یعنی آدابی که در جوامع مورد توجه قرار می‌گیرد. واژه ادب در قرآن استعمال نشده گویا در زمان جاهلیت نیز مورد استعمال قرار نمی‌گرفته است. اما در دوره گذار از زمان جاهلیت به اسلام، استعمال دارد؛ یعنی در بیانات پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام واژه ادب استعمال شده است. ⬅️ بنابراین واژه ادب یا ریشه در دعوت دارد یا ریشه در ظرافت یا ریشه در هر دو دارد. با رجوع به متون دینی مشاهده می‌شود که ادب به معنای حد نگاه داشتن یا حد هر چیزی را رعایت کردن است؛ به عنوان نمونه امیرالمومین علیه اسلام می‌فرماید «أفضل‏ الأدب‏ أن‏ يقف‏ الإنسان‏ عند حدّه‏ و لا يتعدّى‏ قدره‏» انسان تا زمانی که حد خود را نشناسد، ادب لازم آن را هم نمی‌شناسد. ⬅️ کلمه مروت است. این کلمه نیز همانند کلمه ادب در قرآن کریم به کار نرفته اما در روایات وجود دارد. در کلمات فقها به عنوان شرط عدالت مطرح شده است. برخی مروت را واجب و بعضی شرط پذیرش شهادت دانسته‌اند. با کنار هم قرار دادن مثالهایی که برای این کلمه ذکر شده، به این نتیجه می‌رسیم که مورت به معنای شخصیت است. ⬅️ به نظر می‌رسد در روایات، مروت مصداقی از ادب محسوب شده است. آنچه از این کلمه به دست می‌آید نزدیکی آن به ادب است با این تفاوت که از پشتوانه روحی بهره‌مند می‌باشد. ادب فقط اشاره به جنبه ظاهری دارد اما مودت اشاره به حالت درونی دارد که انعکاس بیرونی پیدا کرده. متن کامل: https://b2n.ir/w94038 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️عرف عهده دار تشخیص مصداق مستحبات ✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ عناوینی مانند ادب، حسن خلق، معروف، خیر و ... کلیاتی را به ما ارائه می‌دهند. بحث در این است که تشخیص مصادیق واقعیه خارجی این موارد بر عهده چه کسی است؟ ⬅️ در اصول فقه دو شبه مصداقیه و شبه صدقیه ذکر شده است که با همدیگر تفاوت دارند. شبه صدقی از شبهات حکمی محسوب و یک مفهوم عام را منطبق بر یک مفهوم عام جزئی‌تر می‌کند؛ به عنوان مثال احترام که یک مفهوم کلی می‌باشد منطبق بر مفاهیم قیام و سلام می‌شود. این موارد مصداق نیستند. مراد ما از اینکه می‌گوییم تشخیص مصداق بر عهده کیست، مفهوم کلیه است نه وقایع خارجی. قطعا تشخیص وقایع خارجی بر عهده مکلف می‌باشد. ⬅️ صاحب جواهر بر این باور است که تسامح در سنن همان تسامح در حکم است؛ به عنوان نمونه زمانی که با استناد به دلیل ضعیفی اکرام رحم مستحب دانسته شد، به ضعف سند توجه نمی‌شود و حکم استحباب رحم پذیرفته می‌شود. بعد از مشخص شدن موضوع عام، آداب در حکم و موضوع آن قابل تسامح است. ⬅️ قاعده تسامح را در کلیت نمی‌پذیریم؛ از این رو در تشخیص مصداق نیز نمی‌توانیم بیان ایشان را بپذیریم. بیشتر بزرگان بر این باور هستند که این گونه موارد باید رجائا انجام داده شود. آنها تسامحی که مستحب ساز باشد را نمی پذیرند. متن کامل: https://b2n.ir/s72580 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️ ممنوعیت بی‌تفاوتی نسبت به مومنین / تبلیغ مستحبات، نیازمند تدرج است ✅ حجه الاسلام خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ از ادله چنین استفاده می‌شود که بی‌تفاوتی نسبت به مومنین ممنوع است و باید نسبت به دیگران دغدغه‌مند بود. روایات دال بر این موضوع چند دسته می‌باشند: دسته نخست، روایات دال بر اهتمام به امور مسلمین است. دسته دوم، روایات دال بر اعانه به مومنین و از بین بردن غم و غصه آنها است. این دو دسته را در مباحث گذشته بیان کردیم. روایات دسته سوم روایات دال بر ممنوعیت بی مهری نسبت به حاجات مومنین است که ارشاد جاهل و وجوب نصیحت آنها از این دسته محسوب می شود. ⬅️ در متون روایی، روایات متعددی مبنی بر وجوب نصیحت همدیگر، وجود درد. بزرگان بر اساس روایات باب نصیحت فتوا بر وجوب نداده‌اند. مرحوم خویی می‎‌گوید فتوای به وجوب نصیحت موجب عسر و هرج شدید می‌شود. به نظر می‌رسد اگر با این نگاه موضع بررسی شود باید گفت نماز خواندن برای شخصی که نماز نمی‌خواند یا روزه گرفتن برای کسی که روزه نمی‌گیرد، هرج آور است. آیا به این افراد نیز باید گفت نماز نخوانید یا روزه نگیرید؟ ⬅️ مستحبات همانند واجبات، حکم خداوند هستند حال به چه دلیل بیان آنها را لازم ندانیم؟ یعنی وجوب تبلیغ منحصر در تبلیغ واجب و حرام است یا باید تفسیر قائل شد؟ به نظر می‌رسد تبلیغ مستحبات، نیازمند تدرج در تبلیغ است و باید به گونه‌ای تبیلغ شود که مستحب منجر به عمل شود. از سوی دیگر باید برای بیان مستحبات زمینه سازی کرد. متن کامل: https://b2n.ir/w16955 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com
♦️مویدات حرمت بی‌تفاوتی نسبت به دیگران ✅ حجه الاسلام عبد امیر خطاط در درس خارج «سبک زندگی اسلامی» مطرح کرد؛ ⬅️ در بخش‌هایی از فقه، حرمت به دلیل نفع به دیگران تخصیص زده شده است. از جمله آن موارد «تولی من ولایت جائر الا لنفع المومنین»، «یمین کاذبه» و «کذب در اصلاح بین المومنین» می‌باشد. در این سه مورد روایات به تعدد وجود دارد و بزرگان نیز به آنها پرداخته‌اند. ⬅️ اولین شخصی که در مسئله ولایت به این موضوع تصریح کرده است، مرحوم قطب راوندی می‌باشد. ایشان می‌فرماید: «اعلم أن تقلد الأمر من قبل السلطان الجائر إذا تمكن معه من إيصال الحق إلى مستحقه جائز. يدل عليه بعد الإجماع المتردد و السنة الصحيحة قول الله تعالى حكاية عن يوسف عليه السّلام قالَ‌ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ‌ الْأَرْضِ‌ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» ⬅️ در خصوص ذاتی بودن حرمت کذب مطالب مختلفی بیان شده است. آیا ادله حرمت کذب شامل دروغی می‌شود که برای دیگران ضرری ندارد؟ یا اینکه ادله شامل مواردی می‌شود که برای دیگران ضرری داشته باشد؟ معمولا می‌گویند اطلاق دارد. ⬅️ عنوان دیگری که می‌شود در عناوین سبک زندگی اسلامی وارد کرد، این است که در جنبه مالی نیز نمی‌توان نسبت به دیگران بی تفاوت بود. نمی‌توان گفت برای ما زکات، خمس، زکات فطره و کفارات واجب است و در غیر این موارد تعهدی نسبت به جامعه نداریم. 📝 متن کامل: https://b2n.ir/x77393 ————————————————————————————-— 🔎@fiqhenezam_com