۞ و مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِه و مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ و رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدين •⁴⁰•
بعضی از آنها، به آن ایمان میآورند؛ و بعضی ایمان نمیآورند؛ و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است
#نکات_تفسیری
۱. انسان دارای اختیار است، نه آنكه مجبور باشد. «مِنْهُمْ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ و مِنْهُمْ مَنْ لا یُؤْمِنُ بِه»
۲. رهبر نباید توقّع داشته باشد كه همهی مردم به راه و آیین او ایمان آورند. «و مِنْهُمْ مَنْ لا یُؤْمِنُ بِه»
۳. بیایمانی و فساد، ملازم یكدیگرند. هم گناه مانع ایمان است و هم بیایمانی انگیزهی فساد میشود. لا یُؤْمِنُ بِهِ ... بِالْمُفْسدین
۴. انسان، زیر نظر پروردگار است. «رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ»
۵. روشن است كه این گروه مردم، افراد فاسد و مفسدی هستند و به همین دلیل در پایان آیه میفرماید: «پروردگار تو مفسدان را بهتر میشناسد» (وَرَبُّكَ اَعْلَمُ بِالْمُفْسِدینَ).
اشاره به این كه افرادی كه زیر بار حق نمیروند، در فاسد كردن نظام جامعه نقش مؤثری دارند.
﴿ فرقان نذیر ﴾
بِسْم اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم
الٓر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير •¹•
الفلامراء، این كتابی است كه آیاتش استحكام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حكیم و آگاه (نازل گردیده) است!
#نکات_تفسیری
۱. قرآن كتابی بس مهم است. ( «كِتابٌ» نكره وتنوین دارد كه رمز عظمت است)
۲. قرآن كتابی است محكم، نه تغییر و تحریف یافته و نه قابل شكّ و تردید است. بنای آن بر حدس و فرض نیست، بلكه همهی مطالبش محكم و استوار است.
قرآن كتابی است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصیح است و هم بلیغ، محتوایش در فصلها و سورههای مختلف، جدای از یكدیگر امّا به دنبال هم و پیوسته آمده است.
۳. بنیان قرآن، محكم واستوار است وهیچ چیزی نمیتواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پیشرفت علم، اسرار این كتاب بیشتر كشف میشود. «أُحْكِمَتْ آیاتُهُ»
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ و أَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً و مِنَ الشَّجَرِ و مِمَّا يَعْرِشُون •⁶⁸•
و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» نمود كه: «از كوهها و درختان و داربستهایی كه مردم میسازند، خانههایی برگزین!
#نکات_تفسیری
۱. تلاش و حركت حیوانات و انتخاب مسكن آنها بر اساس غریزهای است كه خداوند در نهاد آنها قرار داده است. أَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ..
در اینجا لحن قرآن به طرز شگفت انگیزی تغییر مییابد و در عین ادامه دادن بحثهای پیشین در زمینه نعمتهای مختلف الهی و بیان اسرار آفرینش، سخن از «زنبور عسل» (نَحْل) و سپس خود عسل به میان میآورد، اما در شكل یك مأموریت الهی و الهام مرموز كه نام «وحی» بر آن گذارده شده است.
«وحی» در اینجا همان فرمان غریزه و انگیزهها و الهام ناخودآگاهی است كه خداوند در جانداران مختلف آفریده است.
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ فَريقاً هَدَىٰ و فَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطینَ أَولِيآءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ و يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُون •³⁰•
گروهی را هدایت كرد و گروهی گمراهی بر آنها محقق شد، آنها شیاطین را به جای خدا ولیّ خود گرفتند و میپندارند كه راه یافتهاند.
#نکات_تفسیری
۱. هدایت كار خداست، «فَرِیقاً هَدی» ولی گمراهی، به خاطر سوء انتخاب خود ماست. «اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ»
۲. انسان آزاد است و میتواند ولایت الهی را انتخاب كند یا ولایت شیطان را. «إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطِینَ»
۳. دیدگاه منحرفان، واقعبینانه نیست، بلكه خیالپردازانه است. «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُون»
۴. انحراف فكری و جهل مركّب، (گمراه بودن ولی خود را در راه حقّ دیدن،) از بدترین انحرافات است. «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُون»
۵. و عجب این كه با تمام گمراهی و انحراف «چنین میپنداشتند كه هدایت یافتگان واقعی آنها هستند» (ویَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ مُهْتَدُون).
این حالت مخصوص كسانی است كه در طغیان و گناه فرو روند; و در این حال درهای هدایت بكلی به روی آنها مسدود خواهد شد، و این همان چیزی است كه خودشان برای خویشتن فراهم ساخته اند.
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ إِنْ تَكْفُروا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ و لا يَرْضَىٰ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ و إِنْ تَشْكُروا يَرْضَهُ لَكُمْ و لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرىٰ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُور •⁷•
اگر كفران كنید، خداوند از شما بینیاز است و هرگز كفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شكر او را بجا آورید آن را برای شما میپسندد! و هیچ گنهكاری گناه دیگری را بر دوش نمیكشد! سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد؛ چرا كه او به آنچه در سینههاست آگاه است!
#نکات_تفسیری
۱. فرمان عبادت، نشانهی نیاز خداوند به ما نیست. «إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ»
۲. خداوند منحرفان را نیز بندهی خود میداند. «لِعِبادِهِ الْكُفْرَ»
۳. شكر، كلید رضایت خداست. «إِنْ تَشْكُرُوا یَرْضَهُ لَكُمْ»
۴. خداوند عادل است و هر كس جزای كار خودش را میبیند. «لا تَزِرُ وازِرَةٌ»
۵. هر كس مسئول كار خویش است و نمیتوان گناه كسی را به دوش دیگری انداخت. «و لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری»
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ و لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فی الْأَرْضِ وَلَٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشَآءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِير •²⁷•
و اگر خدا روزی را برای بندگانش وسعت میداد، مسلما در زمین سر به عصیان بر میداشتند، و لیكن به اندازهای كه میخواهد نازل میكند. به راستی او به بندگانش آگاه و بیناست.
#نکات_تفسیری
۱. همان گونه كه عطاهای الهی لطف است، گاهی محرومیّتها نیز لطف است. «لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا»
۲. فضل الهی بر اساس مصلحت و حكمت تقسیم میشود نه بر اساس تمایلات انسان. وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ...
۳. روابط اجتماعی سالم در گرو زندگی معتدل و در حدّ نیاز است. لَوْ بَسَطَ ... لَبَغَوْا
۴. مؤمنان نباید به خاطر تنگنای معیشت به خداوند سوءظن داشته باشند. «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ»
۵. رفاه بیش از حد زمینهی طغیان است. لَوْ بَسَطَ ... لَبَغَوْا
۶. مشیّت الهی بر اساس حكمت است. «ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ»
۷. رزق مردم حساب و كتاب دارد. «یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ»
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ و لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَديد •⁷•
اگر شكر کنید حتما بر (نعمتهای) شما میافزایم، و اگر ناسپاسی كنید قطعا عذاب من بسیار سخت است!
#ترجمه_اختصاصی
#نکات_تفسیری
۱. شكر نعمت مراحلی دارد:
الف: شكر قلبی كه انسان همهی نعمتها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانی، نظیر گفتن «الْحَمْدُ لِلَّهِ».
ج: شكر عملی كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسیر رضای خدا و خدمت به مردم به دست میآید.
۲. شكر در برابر نعمتهای الهی بسیار ناچیز و غیرقابل ذكر است
۳. سنّت خداوند بر آن است كه شكر را وسیلهی ازدیاد نعمت قرار داده و این سنّت را قاطعانه اعلام كرده است. «تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ»
۴. با شكر، نه تنها نعمتهای خداوند بر ما زیاد میشود، بلكه خود ما نیز رشد پیدا میكنیم، زیاد میشویم و بالا میرویم. «لَأَزِیدَنَّكُمْ»
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ إِنَّ الَّذينَ قَالوا رَبُّنا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُون •¹³•
كسانی كه گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت كردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین میشوند.
#نکات_تفسیری
۱. ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین میبرد. رَبُّنَا اللَّهُ ... فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ
۲. تنها كسانی از گذشته خود پشیمان نمیشوند كه همواره در راه خدا حركت میكنند. رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا ... لا هُمْ یَحْزَنُون
۳. انسان به طور طبیعی، خواهان آرامش و رفاه و زندگانی جاوید است و خداوند، راه رسیدن به تمام این خواستهها را در گرو ایمان و عمل صالح پایدار میداند.
پایداری بر حق مشكل است، ولی با پاداش بزرگی مثل بهشتِ پر نعمت و دور از حزن واندوه، آسان میشود. لذا باید كارهای سخت را با پاداشهای بزرگ جبران كرد.
۴. مراد از اینكه گفتند (ربنا اللّه ) اقرار و شهادت به انحصار ربوبیت در خدای سبحان، و یـگـانـگـی او در آن اسـت. و مـراد از اسـتـقـامـتـشـان در مقابل شهادت خود، این است كه از آنچه كه شهادت به حقانیتش می دهند منحرف نمی شوند، و رفتاری بر خلاف آن و بر خلاف لوازم آن نمی كنند.
۵. (فـلا خـوف عـلیـهـم و لا هـم یـحـزنـون ) - یـعـنـی در پیش روی خود هیچ خطر محتملی ندارند، و هیچ عقابی حتی احتمالی در انتظارشان نیست، و به همین جهت خوف ندارند. و نیز هـیـچ مـكـروه قـطعی و محققی ندارند و به همین جهت اندوهی نخواهند داشت ؛ چون همیشه خوف جـایـی پـیـدا مـی شـود كـه پـای احـتـمـال خـطـری در بـیـن بـاشـد، و انـدوه وقـتـی بـه دل می آید كه خطری واقع شده باشد.
#سوره_انفال
#صفحه_۵۰۳
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جَآءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَٰٓئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيم •¹⁰⁵•
و همانند كسانی نباشید كه پس از آمدن دلایل روشنگر برای ایشان، پراكنده شدند و اختلاف كردند، و اینانند كه عذابی بزرگ خواهند داشت.
۱. همیشه ریشهی اختلافات جهل نیست، هوسها نیز اختلاف برانگیز است. «وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّنات»
۲. اختلاف و تفرقه، نه تنها قدرت شما را در دنیا میشكند، بلكه در قیامت نیز گرفتار عذاب جهنّم میسازد. «لَهُمْ عَذابٌ عَظیم»
۳. در این آیه بار دیگر درباره مسأله اتّحاد و پرهیز از تفرقه و نفاق بحث میكند.
اصرار قرآن در این آیات در مورد اجتناب از تفرقه و نفاق، اشاره به این است كه این حادثه در آینده در اجتماع آنها وقوع خواهد یافت زیرا هر كجا قرآن در ترساندن از چیزی زیاد اصرار نموده، اشاره به وقوع و پیدایش آن میباشد.
جامعهای كه اساس قدرت و اركان همبستگیهای آنان با تیشههای تفرقه درهم كوبیده شود، سرزمینشان برای همیشه جولانگاه بیگانگان و قلمرو حكومت استعمارگران خواهد بود. راستی چه عذاب بزرگی است !
#سورهآلعمران_صفحه۶۳
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا •²⁷•
و روزی كه ستمكار دستهای خود را به دندان گزد و گوید: ای كاش با پیامبر راهی پیش میگرفتم!
#نکات_تفسیری
۱. «خذلان» این است كه انسان به حمایت كسی امید داشته باشد، ولی او انسان را رها كند.
۲. رها كردن راه انبیا ظلم است. (ظلم به خود و ظلم به انبیا) «یَعَضُّ الظَّالِمُ»
۳. دوستیهای نامشروع امروز، فردای خطرناكی دارد. «یا لَیْتَنی» دوست در سرنوشت انسان مؤثّر است.
۴. ایمان به تنهایی كافی نیست، همراه بودن با انبیا نیز لازم است. «مَعَ الرَّسُولِ»
۵. ارتباط با انبیا هر چند اندك باشد، میتواند راه نجات باشد. «سَبِیلا
۶. دوستان منحرف، عوامل شیطانند. «فُلاناً خَلِیلًا- وَ كانَ الشَّیْطانُ»»
۷. نشانهی دوست بد آن است كه انسان را غافل كند. «أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْر»
۸. گاهی عواطف دوستی، بر استدلال و منطق غلبه میكند. «أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی»
۹. خداوند با همهی مردم اتمام حجّت میكند. «بَعْدَ إِذْ جاءَنِی»
#سورهفرقان_صفحه۳۶۲
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَالَّذينَ جاهَدوٱ فينا لَنَهْدِيَنَّهُم سُبُلَنا و إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المحسنين •⁶⁹•
و كسانی كه برای ما تلاش کنند، بدون شک آن ها را به راههای خود راهنمایی میكنیم؛ و قطعا خدا با نیکوکاران است!
#ترجمه_اختصاصی
#نکات_تفسیری
۱. تعبیر به «جهاد» تعبیر وسیع ومطلقی است وهرگونه جهاد وتلاشی را كه در راه خدا وبرای او وبه منظور وصول به اهداف الهی صورت گیرد شامل میشود، خواه در طریق كسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شكیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر كمك به افراد مستضعف، ویا انجام هر كار نیك دیگر.
۲. برای رسیدن به هدایت ویژهی الهی، تلاش لازم است و باید گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِیَنَّهُمْ»
۳. گاهی، یك گام و یك لحظه تلاش خالصانه، هدایت و نجات ابدی را به دنبال دارد. (مانندقیامامامحسین)
۴. در مدیریّت و رهبری، لازم نیست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همین كه گامی الهی بر داشته شد، در وسط راه، هدایتهای غیبی میآید. «جاهَدُوا- لَنَهْدِیَنَّهُمْ»
۵. آنچه به تلاشها ارزش میدهد، خلوص است. «فینا»
۶. راههای وصول به قرب الهی، محدودیّتی ندارد. «سُبُلَنا»
۷. به وعدههای خداوند اطمینان داشته باشیم. «لَنَهْدِیَنَّهُمْ» (حرفلامونونتأكید،نشانههایتأكیداست)
۸. نشانهی نیكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فینا- لَمَعَ المُحْسِنین»
۹. همراه بودن خدای بزرگ با بندهای ضعیف، یعنی رسیدن انسان به همه چیز. «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحْسِنین»
۱۰. خداوند، هم راه قرب را به ما نشان میدهد و هم تا رسیدن به مقصد، دست ما را میگیرد. لَنَهْدِیَنَّهُمْ ... لَمَعَ المُحْسِنین
#عنکبوت۶۹
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَلا تَقُولُوٱ لِمَن يُقْتَلُ فی سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْيآءٌ ولـٰکنْ لا تَشعرون •¹⁵⁴•
و به آنها كه در راه خدا كشته میشوند، مرده نگویید! بلكه آنان زندهاند، ولی شما نمیفهمید!
#نکات_تفسیری
۱. اصولا در هر نهضتی گروهی راحت طلب و ترسو خود را كنار میكشند و علاوه بر اینكه خودشان كاری انجام نمیدهند، سعی در دلسرد كردن دیگران دارند. گروهی از این دسته در آغاز اسلام بودند كه هرگاه كسی از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نایل میآمد میگفتند: فلانی مُرد! و با اظهار تأسّف از مردنش، دیگران را مضطرب میساختند.
خداوند در پاسخ این سخنان مسموم با صراحت میگوید: كسانی كه در راه خدا جان میدهند آنها زنده اند، زنده جاویدان و از روزیهای معنوی در پیشگاه خدا بهره میگیرند، اما شما كه در چاردیواری محدود عالم ماده محبوس و زندانی هستید، این حقایق را نمیتوانید درک كنید.
۲. نگرشهای محدود مادّی را باید با ایمان به خدا و گفتههای او تكمیل و تصحیح كرد. «لا تَقولوا»
۳. تكالیف سخت، نیاز به پشتوانه اعتقادی و جبران خسارتها دارد. آری، كسی كه بداند زنده است، به شهادت رو میكند. «لا تَقُولُوا ... أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ»
۴. شهادت، زمانی ارزش دارد كه در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّه»
۵. پیكار در راه دین، از ارزشهای والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّه»
۶. روح، بعد از مرگ باقی است، هرچند جسم و بدن متلاشی شود. «أَحْیاءٌ»
۷. سرچشمه بسیاری از تحلیلها، ناآگاهی از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا، لا تَشْعُرُونَ»
#بقره۱۵۴
﴿ فرقان نذیر ﴾