eitaa logo
فلسفه تابع وحی
232 دنبال‌کننده
41 عکس
41 ویدیو
71 فایل
معرفی اندیشه فلسفه تابع وحی (فتوح) ارتباط با مدیر کانال: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
در این عبارت سه مفهوم کلیدی «حجت»، «عقل» و «شریعت» به کار رفته شده است و چنین نتیجه گرفته شده که عقل، حجت باطن و شرع از داخل است. ضعف این بیان از آنجاست که متأسفانه فهم خود این مفاهیم، آسان و عرفی تلقی می شود و به درک سطحی و ساده عرفی بسنده می شود، دراینصورت بی آنکه در این مفاهیم و نسبت آنها تفقه کنیم و به اندازه یک فرع فقهی به فحص ادله و جمع بندی ادله اقدام کنیم، سریع حکم صادر می کنیم! آنچه از مجموع ادله به دست می آید، عقل، حجت باطن است اما حتماً متقوم به حجت ظاهر است و نه مستقل از آن. اما این عقل، قوه ای است در وجود انسان که میل به عبودیت دارد و با عقل مصطلح منطق و فلسفه که قوه درک کلیات است و در تعریف انسان، اخذ می شود متفاوت است. در معارف، عقل در مقابل جهل است و انسان می تواند سرپرستی خود را به عقل بسپارد و یا در مقابل جهل، منفعل گردد. اما «شریعت»، غیر از حجت است، حجت یعنی انسان حق و باطل را تشخیص می دهد اما شریعت، عبارت است از آنچه خداوند متعال تشریع کرده است و از طریق قرآن بیان کرده است و در کنار آن سنت نبوی قرار گرفته است. بنابراین مصادر شریعت، منحصر به کتاب و سنت است و حجیت عقل ربطی به مصادر شریعت ندارد. در فهم شریعت و اتمام حجت، عقل با تقوم با حجت ظاهر، ایفای نقش می کند اما عقل هیچگاه حاوی شریعت نیست و سند و مصدر و مخزن شریعت به حساب نمی آید. در هیچ روایتی هم عقل را در کنار کتاب و سنت معرفی نکرده اند. بررسی مبانی تفقه با روش اجتهادی ضرورتی است که پیش از تحقق آن، ورود به قواعد و روش ها، اقدامی ابتر است. از جمله این مبانی، «شریعت شناسی» است که شریعت به نحو ثبوتی چیست؟ در همین راستا می بایست شأن شارع را مشخص کرد و از کیفیت تشریع سخن گفت. تبیین این محورها نیز متوقف بر مبحث دین شناسی است. 🏠@fotoooh
💥برشی از یک در باب فلسفه مخالف: اگر شما سراغ ارسطو و افلاطون نرفته بودید و قرآن و احادیث عترت را مقابل خود می گذاشتید و تعقل می کردید درست بود ...ولی شما رفتید سراغ ارسطو و افلاطون و با آن مبانی به سراغ آیات و روایات آمدید.... دکتر حسین غفاری: تعقل آزاد یعنی استقلال داشتن عقل در حجیت خود. اگر عقل استقلال داشته باشد جا دارد که به کلام ارسطو و افلاطون هم توجه کند و سخن حق آنان را بپذیرد اما تابع تقلیدی آنان نباشد...همان طور که در مبانی و اصول دین هم اینگونه عمل میکنیم و نمی گوییم چون پیامبر و ائمه اطهار صلوات الله علیهم فرموده اند، میپذیریم. این عقل زندانی است که از ابتدا با افلاطون و ارسطو خصومت دارد و نگاه میکند که آنها چه گفته اند تا او ضد آنها را بگوید.... 📚کتاب جدال با مدعی، ص 175 ✍️پ.ن: دکتر حسین غفاری استاد دانشگاه تهران و از شاگردان شهید مطهری می باشد. 🌸کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab
قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَام‏ يَا هِشَامُ، نُصِبُ الْحَقُّ لِطَاعَةِ اللَّهِ، وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ، وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ، وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ، وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ يُعْتَقَدُ، وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِيٍّ، وَ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ بِالْعَقْلِ. 📚 كافي (ط - دار الحديث)، ج‏1، ص: 37 🔸 تصور می کنید عقل شما آزاد است، درحالی که همین تصویر و تعریف از عقل را از ارسطو و دیگر فلاسفه فراگرفته اید، و الا به چه دلیل عقل آزاد است؟ و مستقلاً حجت است؟ اساساً عقل مستقل، تصویر دارد؟ عقل تحت اختیار و اراده انسان عمل نمی کند؟ از امیال و گرایشات و تعلقات انسان تأثیر نمی پذیرد؟ جزیره ای مستقل از ایمان و کفر انسان است؟ بین او و قلب انسان دیوار کشیده شده است؟ تحت تربیت اجتماعی قرار نمی گیرد؟ متأثر از فرهنگ زمان و زمانه نیست؟ تحت ولایت طاغوت همانطور عمل می کند که تحت ولایت حق عمل می کند؟ اگر از ابتدا و در همین مبانی و مبادی معرفت شناختی، در محضر وحی خضوع می کردیم و از او فرا می گرفتیم، مسیر ما از فلاسفه غرب جدا می شد. 🔸 امام موسی کاظم ع به هشام می فرماید: عقل، نیازمند علم است و علم را می بایست از عالم ربانی (امام) فرا بگیرید. بنابراین عقل ، حجت درون است که با حجت ظاهری (حجج الهی) پیوند می خورد.
🔺پاسخی کوتاه به نقدی بر مطلب استاد غفاری اگر عقل مستقلا حجت نیست پس چجور حجت درون است و چرا امام بین حجت درون و بیرون استقلال قائل شده؟! سوالی عمیق تر، شما سخن امام را از چه باب حجت می دانید؟ چه کسی گفته امام و نبی معصوم است و از طرف خدا آمده؟ چه کسی گفته خدا باید نبی مبعوث کند؟ آیا جز عقل؟ تمام مبانی اساسی اعتقادی(اصل توحید و نبوت و امامت و..) با عقل مستقل اثبات می شود، خوب است کمی بیشتر کلام بخوانیم. همه چیز با فقه و اصول حل نمی شود. عقل مستقل اگر نباشد چجور می خواهیم گفتگو و استدلال کنیم با غیر شیعیان؟ چرا اهلبیت مناظره و احتجاج می کردند با مخالفین؟ چرا اینهمه قرآن تاکید به تعقل و تفکر دارد؟ افلا یعقلون های قرآن برای کیست؟ مشکل شما این است که خودتان در استدلال عقل را مستقلا حجت می دانید ولی توجه به آن ندارید! شبیه ابن تیمیه برای ردّ منطق از منطق استفاده می کنید! حال بماند که این روایتی که به آن استناد کردید مرفوعه است! بیشتر بخوانید👉 💎کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab
باتشکر از بزرگواری که این نکته انتقادی را قابل بحث و گفتگو دانستند. بی شک برخی مباحث بنیادین در این فرصت اندک قابل اثبات نیست و صرفاً به مدعا اشاره می کنم و تفصیل آن را به تحقیق های دیگر ارجاع می دهم. 🔸نکته اول اینکه آنچه از مجموع ادله و نصوص به دست می آید این است که اولا مفهوم «عقل» در معارف با منطق و فلسفه متفاوت است؛ عقل در معارف قوه ای است که تشخیص حق و باطل می دهد و اقتضای عبودیت دارد و به سوی حق، زجر و نهی می کند. اما در منطق و فلسفه، قوه درک کلیات است که قوام انسانیت هر انسانی است. از این رو عقل در معارف وحی، مقابل جهل است و اگر انسان در مسیر کفر، پیش رفت، جهل بر او غلبه می کند و عقلش مغلوب می گردد. از این رو شخصی مثل معاویه را نمی توان عاقل دانست «فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ قَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِعَقْل‏». 🔸 نکته دوم اینکه، اصطلاح رایج حجت باطنی (درونی) بودن عقل از فرازی از همین روایت هشام است: يَا هِشَامُ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ. ولی متاسفانه همین مقدار که عقل حجت است را اخذ می کنیم و با عقل ارسطویی تطبیق می کنیم! نه مفهوم عقل را از وحی سوال می کنیم و نه کیفیت حجیت آن را از دیگر ادله جستجو می کنیم. عقل حجت باطنی است اما به چه دلیل حجیت آن استقلالی است؟ کجای روایت بین حجت درون و بیرون استقلال قائل شده است؟ چرا روایت کتاب العقل را بدون ابواب کتاب الحجه معنا می کنیم که می فرماید: بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَاتَقُومُ لِلَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَام‏ 🔸 نکته سوم؛ فرمودند، سخن امام را از چه باب حجت می دانید؟ و... با همان فرایندی که ذکر شد، پیوند عقل و حجت ظاهر. وحی، انبیاء و ائمه معصومین ع آمده اند برای اثاره و شکوفایی عقل «يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»، لذا ‏اگرعقل نباشد، احتجاج واقع نمی شود اما عقل در یک منزلت با سرمایه معرفت های فطری جلو می رود و بیش از آن، برای اثاره نیازمند نور ولایت است. این هستی شناسی کارکرد عقل است و مقصود، نقلی شدن احتجاج نیست. 🔸 نکته چهارم؛ فرمودید عقل مستقل اگر نباشد چگونه گفتگو و استدلال کنیم با غیر شیعیان و چرا اهل بیت (ع) مناظره می کردند؟ و چرا قرآن بر تعقل تأکید دارد؟ یک پاسخ عینی و مصداقی می دهم، بررسی و مطالعه کنید این فلاسفه ای که می گویند تنها راه ارتباط با غیر مسلمان و کفار، عقل نظری اوست، آیا از طریق این استدلال های خشک و بی روح توانسته اند کسی را مسلمان کنند؟ همین الان، قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و نور روایات اهل بیت ع بیشتر مردم را به اسلام می گراید یا براهین فلسفی؟ خوب، قرآن چه می کند؟ آیا با برهان منطقی و فلسفی با مردم سخن می گوید یا با قلب و عقل او (عقل به مصطلح معارفی) توأمان؟ (آنچه گذشت اشاراتی بود که می بایست در محل خود تبیین شود)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹به فلسفه دستور ندهید.... 🔹نه دینی‌ها حق دارند دستور دهند، نه پوزیتویست‌ها... ✍️ تعلیقه بر این دیدگاه، به زودی. https://eitaa.com/monir_ol_din
💠 به فلسفه دستور ندهید... آیا دین فقط دستور می دهد؟ این تلقی از دین، تلقی «اذا امر مولا بعبده» است که مبتنی بر نظام برده داری، وقتی مولای به برده فرمان می دهد، او باید تبعیت کند. به فلسفه دستور ندهید ولی بالاخره نسبت آن با دین چه می شود؟ نه دینی که کارش فقط دستور دادن است که تلقی سخیفی از دین است، بلکه دینی که در مقام هدایت و ولایت است و در یک جریان دوطرفه ولایت و تولی، با اختیار و اراده انسان موجب رشد او می شود. ولایتی که موجب اثاره عقل می شود، آیا می تواند فلسفه کامل تری را به ارمغان آورد؟ آیا اساساً فلسفه رشد و تکامل دارد یا به عالی ترین درجه از کمال رسیده و دیگر رشد و تکاملی برای آن متصور نیست؟! اگر تکامل پذیر است، زمینه های رشد و تکامل آن چیست؟ بی تردید فلسفه دستوری ، فلسفه و عقلانیت نیست اما این ساده سازی ها که بیشتر با فضای ژورنالیستی تناسب دارد به سوال اصلی عصر ما پاسخ نمی دهد که تکامل عقلانیت و فلسفه چگونه واقع می شود؟ نسبت فلسفه و ایمان چیست؟ آیا فلسفه آزاد و رها از زمین و زمانه وجود خارجی دارد؟ فلسفه آزاد از فرهنگ اجتماعی و تاریخی مصداق دارد؟ فلسفه بی قید و بند از ایمان و کفر می شود پیدا کرد؟
به مناسبت سالگرد رحلت آیت الله مصباح یزدی سخنان با اهمیت ایشان پیرامون ضرورت پژوهش های بنیادین در علوم انسانی و تاریخچه انقلاب فرهنگی در جمع مسئولان فرهنگستان علوم اسلامی قم (1390) بازنشر می گردد: 👇👇👇 💠 https://eitaa.com/fotoooh/333 گزارش استاد میرباقری از اندیشه فرهنگستان 👇 💠https://eitaa.com/fotoooh/336 🏠@fotoooh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 کرسی نظریه پردازی و مناظره فلسفه اخلاق (تحلیل ماهیت الزامات اخلاقی و نقدی بر نظریه فلسفه اخلاق استاد مصباح یزدی) 🔹 ارائه کننده : آیت الله صادق لاریجانی ناقدین: استاد میرسپاه و استاد حسن معلمی داور: آیت الله فیاضی 1️⃣ بخش اول 📎ادامه دارد. 📖انتشار با ذکر آدرس کانال لطفاً! 🏠@fotoooh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 کرسی نظریه پردازی و مناظره فلسفه اخلاق (نقدی بر نظریه فلسفه اخلاق استاد مصباح یزدی) 🔹 ارائه کننده : آیت الله صادق لاریجانی ناقدین: استاد میرسپاه و استاد حسن معلمی داور: آیت الله فیاضی 2️⃣ بخش دوم 📎ادامه دارد. 📖انتشار با ذکر آدرس کانال لطفاً! 🏠@fotoooh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 کرسی نظریه پردازی و مناظره فلسفه اخلاق (نقدی بر نظریه فلسفه اخلاق استاد مصباح یزدی) 🔹 ارائه کننده : آیت الله صادق لاریجانی ناقدین: استاد میرسپاه و استاد حسن معلمی داور: آیت الله فیاضی 3️⃣ بخش سوم 📎ادامه دارد. 📖انتشار با ذکر آدرس کانال لطفاً! 🏠@fotoooh