eitaa logo
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
391 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
41 فایل
کانال رسمی مجموعه فرهنگی جهادی فطرس (دخترانه)🌱 برای دختران نوجوان و جوان ادمین @Mobinaa_piri شماره کارت برای کمک های مومنانه 5892_1014_8433_1869 💳 به نام مسعود رحیمی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔥دشمنی از جنس آتش🔥 #شیطان #دشمن_شناسی 3⃣ جلسه سوم @fotros_dokhtarane
🔰 🔺جلسه سوم 1️⃣ شگرد شیطان برای فریب انسانها چیه ؟ 2️⃣ طبق آیه ای گفته شد هدف شیطان از فریب انسان چیست؟ 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 برای پاسخگویی و شرکت در قرعه کشی مسابقه تا 24 ساعت از زمان بارگزاری سوالات فرصت دارید. جواب سوالها را به آیدی زیر ارسال کنید @mari313 🔴 جوابها را بر اساس صوت های بارگزاری شده در کانال باید بدهید جوابهایی که از اینترنت باشه قابل قبول نیست. ☺️ 🌺 @fotros_dokhtarane
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔰#سوالات #مسابقه 🔺جلسه دوم 1️⃣ شیطان با چه ترفندی حضرت آدم و حوا را از بهشت بیرون کرد؟ 2️⃣ زیّن له
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 سلاام به دخترای گل فطرس رسیدن به قسمت جذاب 🤩 اعلام جواب⁦☝️⁩ و اعلام برنده های😍🤩 2️⃣ جلسه دوم ✨پاسخ سوال اول : ۱)ادم را نرم کرد با قسم خوردن و خوب جلوه دادن خود و ✨سوال دوم : ۲)بهترین ارایشگر دنیا شیطان است وکارهای بد را خوب جلوه می کند 🤠 اعلام برندگان پاسخ 2️⃣ جلسه دوم : 🌿💚اسامی: 💕مریم حاجیان و 💕زهره صادقی @fotros_dokhtarane ،🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
#رویای_نیمه_شب 🌱🌻🌱 #قسمت_صد_نه 🌼🌙🌼 خدا خدا میکردم ابوراجح و خانواده اش شهر را ترک نکرده باشند ، و
🌼 🌸🌸🌸🌸رویای نیمه شب🌸🌸🌸🌸 که دیگر او را نبینم و یا این که با یکی مثل مسرور ازدواج کند.😟 از این فکر که مسرور ممکن بود از وزیر بخواهد ريحانه را به ازدواج با او مجبور کند، بر خود لرزیدم؛ 😖 گرچه ریحانه کسی نبود که به این زندگی خفت بارتن دهد. او هرگز با خائنی که پدرش را به کشتن داده بود، زندگی نمی کرد، اما شاید هرگز نمی فهمید که مسرور به آنها خیانت کرده. من و ابوراجح کشته میشدیم و حمام و ریحانه به مرور می رسید، چیزی بدتر از این، قابل تصور نبود؛ هرچند قنواء که از خیانت مسرور اطلاع داشت ، ساکت نمی نشست در مقابل همه این افکار پریشان و عذاب دهنده، آنچه مایه امید بود و گوشه ای از ذهنم را مثل فانوسی در شب تاریک ، روشن می کرد، آن بود که شاید موفق به دیدن ريحانه میشدم، ممکن بود هنوز در خانه باشند. 😌 در این صورت می توانستم آنها را به کوفه ببرم. احتمال هم داشت ابوراجح مرا با خودشان به جای امن دیگری ببرد. دوست داشتم این طور خیال کنم که موقع فرار از حله، مأموران ما را تعقیب می کردند. آن وقت بالای صخره ای موضع می گرفتم و از ابوراجح و خانواده اش می خواستم تا من مأموران را به خودم مشغول میکنم، دور شوند.😜 ابوراجح، ريحانه و مادرش خود را به جای امنی که می توانست بالای کوهی باشد، می رساندند. از آن بالا می دیدند که چطور چند مأمور را با تیر و کمانم از پا درمی آورم.🙂 مأموران کم کم حلقه محاصره را تنگ می کردند، در جنگ تن به تن مجبور میشدم شمشیر بکشم و یک تنه با چند نفر بجنگم. طولی نمی کشید که بر اثر زخم های فراوان، از پای در می آمدم. 😎 در این هنگام أبوراجح مشت بر سنگی می کوفت و می گفت: «حیف که زودتر از این نتوانستم هاشم را آن طور که بود بشناسم! او بهترین دوست ما بود.» 😔 پایان قسمت صد و ده❄️❄️ این داستان ادامه دارد.....🌻🌻🌻 ╔════🍭🌸═══╗ ♡ @fotros_dokhtarane ♡ ╚═══🌈🧚🏼‍♀════
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
#رویای_نیمه_شب 🌼 #قسمت_صد_ده 🌸🌸🌸🌸رویای نیمه شب🌸🌸🌸🌸 که دیگر او را نبینم و یا این که با یکی مثل مسر
🌺🌺🌺🌺رویای نیمه شب🌺🌺🌺🌺 ريحانه کنار پدرش اشک می ریخت و میگفت: «او در کودکی هم فداکار❤️ بود!»😁 تنها خدا می توانست پایانی بهتر از این مرگ زیبا و دلخواه را برایم مقدر کند.😅 برای کسی که مرگ در کمینش بود و نمی توانست با ريحانه ازدواج کند، چه سرانجامی بهتر از این، قابل تصور بود؟☺️ وارد کوچه ای شدم که خانه ابوراجح میان آن بود. قلبم چنان تپیدن گرفت که انگار در سینه ام طبل میزدند. در کودکی چند بار ریحانه را به خانه شان رسانده بودم. در خانه باز بود و کسی در آستانه آن ایستاده بود. پشتش به من بود. از این که هنوز کسی در آن خانه بود، از شادی برخود لرزیدم. شادی ام با همان سرعت، جای خود را به نگرانی و خشم داد. آن که در آستانه در ایستاده بود، کسی جز مسرور نبود.😤 به در خانه نزدیک شدم و در پناه برآمدگی درگاه ایستادم، قبل از هر چیز باید میفهمیدم مسرور آن جا چه می کند. از راه دیگری آمده بود که او را ندیده بودم.😕 صدای مادر ریحانه را شنیدم که با گریه پرسید: «حالا چه کنیم؟».. مسرور آهی کشید و گفت: «نباید این جا بمانید. می ریزند شما را هم میگیرند.» - به کجا برویم؟😔 - قبل از آن که این جا بیایم، با یکی حرف زدم. از رفقاست. چند روزی را باید در خانه او مخفی شوید. بعد سر فرصت شما را از شهر خارج می کنم. به من اطمینان کنید. ابوراجح و شما خیلی به من محبت کرده اید. حالا وقتی است که باید جبران کنم. من آن موقع صدای لرزان ریحانه را شنیدم که پرسید: «ولی چرا... پایان قسمت صد و یازده 🌾🌱 این داستان ادامه دارد...... ╔════🍭🌸═══╗ ♡ @fotros_dokhtarane ♡ ╚═══🌈🧚🏼‍♀════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 رمضان، ماهِ امام زمان عجل الله...🌙🌙🌙🌙 🔸بسیار شنیدنی و تاثیر گذار👌 🎙استاد ┏━━━━━━━━🌙🌸━┓ @fotros_dokhtarane ┗━━🌙🌸━━━━━━━┛
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔰#سوالات #مسابقه 🔺جلسه سوم 1️⃣ شگرد شیطان برای فریب انسانها چیه ؟ 2️⃣ طبق آیه ای گفته شد هدف شیطان
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 سلاام به دخترای گل فطرس رسیدن به قسمت جذاب مسابقه🤩 اعلام جواب⁦☝️⁩ و اعلام برنده ها😍🤩 ✨پاسخ سوال اول : 1 شیطان از شگرد های مختلفی برای گول زدن و فریب دادن ما استفاده میکنه یعنی همیشه ی جور نمیاد گول بزنه هرکسی رو از راه خودش وارد میشود و فریبش میدهد از پشت سر و سمت چپ و راست به انسان وارد میشودو فریبش میدهد و ✨سوال دوم : 2 شیطان به خدا گفت میرم سر راه انسان می ایستم از راه به درش میکنم بالاخره کاری میکنم که این انسان اون چیزی تو میگفتی بهش سجده کن نباشه انسانی پست باشه و شاکر نباشه و بندگی تو خدارو نکنه 🤠 اعلام برندگان پاسخ سوال جلسه سوم : 💌اسامی: زهرا دهقانی🍀 و اسما سناگانی🌱 @fotros_dokhtarane ،🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🍭 سلام سلام خوبین ؟؟خوشین؟ نماز و روزه هاتون قبول باشه🙃 امروز یه قاب عکس ساده میخوایم یاد بگیریم😉 بریم ببینیم⏪
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔥دشمنی از جنس آتش🔥 #شیطان #دشمن_شناسی 4⃣ جلسه چهارم @fotros_dokhtarane
🔰 🔺جلسه چهارم 1️⃣ ۳ تا از شگردهای شیطان که به حضرت نوح گفت را نام ببرید؟ 2️⃣ دو چیزی که شیطان با تحریک آن انسان را در گناه و خطا میندازه را نام ببرید؟ 🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒 برای پاسخگویی و شرکت در قرعه کشی مسابقه تا 24 ساعت از زمان بارگزاری سوالات فرصت دارید. جواب سوالها را به آیدی زیر ارسال کنید @mari313 🔴 جوابها را بر اساس صوت های بارگزاری شده در کانال باید بدهید جوابهایی که از اینترنت باشه قابل قبول نیست. ☺️ 🌺 @fotros_dokhtarane
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
#رویای_نیمه_شب #قسمت_صد_یازده 🌺🌺🌺🌺رویای نیمه شب🌺🌺🌺🌺 ريحانه کنار پدرش اشک می ریخت و میگفت: «او در
💕هوالرّحمان💕 🌠🌜 همان موقع صدای لرزان ریحانه را شنیدم که پرسید:(ولی چرا ماموران،پدرم را این‌طور ناگهانی دست‌گیر کردند؟هر چه فکر می‌کنم سر در نمی‌آورم.)😕🔥 مسرور باز آه کشید و گفت:( خبر دارید که این روزها هاشم به دارالحکومه می‌رود.این‌طرف و آن‌طرف شنیده‌ام که قرار است با قنواء،دختر حاکم،ازدواج کند.احتمال می‌دهم او چیزی دربارهء پدرتان گفته و کار به اینجا کشیده.)🙂💫 ریحانه با اطمینان گفت:( هاشم؟دربارهء او هرگز نباید این‌طور حرف بزنی.) با شنیدن این حرف ریحانه،می‌خواستم بال در بیاورم.🤥🌱 مسرور دست و پایش را گم کرد و گفت:( شنیده‌ام هاشم با پیشنهاد ابوراجح،دو نفر از شیعیان را از سیاه چال نجات داده.فکر نمی‌کنید دارالحکومه این را فهمیده باشد؟🤥🌱 شاید قنواء در این باره با حاکم یا وزیر حرفی زده باشد. فراموش نکنید که وزیر به خاطر قضیهء قوها از دست پدرتان عصبی است. :/🌱 ریحانه و مادرش ساکت ماندند.مسرور با لحن دلسوزانه ای گفت:( چیزی که من می‌دانم این است که دو نفر وارد حمام شدند و ابوراجح را به اتهام جاسوسی و توطئه برای کشتن حاکم با خود بردند.حالا هر لحظه ممکن است بریزند و شما را هم دست‌گیر کنند.به جای هر حرف دیگر، بهتر است آماده شوید تا برویم.پس از آن‌که شما را به جای امنی رساندم،می روم و ته و توی قضیه را در می‌آورم.هرچه زودتر باید از این خانه دور شویم.)😕✊🏿 مادر ریحانه گفت:(ما به خانهء کسی که نمی شناسیم نمی‌رویم.بگذار بیایند ما را هم دستگیر کنند.)😱😢 ریحانه گفت:(تو بهتر است بروی و هر طور هست با هاشم تماس بگیری و دستگیر شدن پدرم را به او خبر بدهی.شاید او به کمک قنواء بتواند برای نجات پدرم کاری کند.)😄✨ _فکر می کنید در این وضعیت خطرناک، هاشم حاضر شود خود را به خطر بیندازد؟ بیش از آن نتوانستم تحمل کنم. نگاهی به دو طرف انداختم. 👀از مأموران خبری نبود. از پناه کنارهء درگاه بیرون آمدم و قبل از آنکه مسرور بتوانند مرا ببیند و عکس‌العملی نشان دهد،او را به داخل خانه هل دادم.مسرور فریادی کشید و کنار باغچه،که در آن بوته های گل و سبزیجات و چند نهال نخل بود، به زمین افتاد.🌴🌱 وحشت‌زده برگشت و به من نگاه کرد.خود را چهار دست و پا عقب کشید.پا در حیاط گذاشتم با دیدن ریحانه و مادرش سلام کردم.مادر ریحانه دست روی قلبش گذاشت و گفت:(آه!شمایید هاشم؟مرا ترساندید!)😢😶 ریحانه لبخندی زد و گفت:(خدا را شکر که آمدید!) اشک در چشمانش حلقه زد و باحالت گریه گفت:( پدرم را دستگیر کرده‌اند.)😣😭 در یک لحظه از شوق دیدن او و دیدن لبخند و اشکش و از خطری که همه مان را تهدید می کرد،چنان متاثر شدم که نزدیک بود من هم مهار اشکم را از دست بدهم.از طرفی چنان عصبانی بودم که میخواستم مسرور را خفه کنم.حال خودم را نمی فهمیدم با دیدن ریحانه چنان شوری به دلم افتاده بود که با بی‌هوشی فاصلهء چندانی نداشتم. از خدا خواستم به من چنان توانی بدهد که بتوانم عشق سوزانم را مخفی کنم.😕🔥 پایان قسمت صد و دوازده 🌾🌱 این داستان ادامه دارد......👑💞 ╔════🍭🌸═══╗ ♡ @fotros_dokhtarane ♡ ╚═══🌈🧚🏼‍♀════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🌼🌼 گنجینه نورانی قرآن، رمضان است 🌼 آرامش دلهای پریشان رمضان است 🌼 مجموعه گلهاست شب و روز عزیزش 🌼 یعنی به حقیقت که گلستان، رمضان است 🌼 شد باز دررحمت خالق به روی خلق 🌼 چون ماه مبارک زافق گشت هویدا 🌼 🌼@fotros_dokhtarane
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔥دشمنی از جنس آتش🔥 #شیطان #دشمن_شناسی 5⃣ جلسه پنجم @fotros_dokhtarane
🔰 🔺جلسه پنجم 1️⃣ طبق روایت پیامبر انواع خواب(۳نوع) را بنویسید؟ 2️⃣ شیطان چگونه با خواب انسان را فریب میده؟ 🌹✅🌹✅🌹✅ برای پاسخگویی و شرکت در قرعه کشی مسابقه تا 24 ساعت از زمان بارگزاری سوالات فرصت دارید. جواب سوالها را به آیدی زیر ارسال کنید @mari313 🔴 جوابها را بر اساس صوت های بارگزاری شده در کانال باید بدهید جوابهایی که از اینترنت باشه قابل قبول نیست. ☺️ 🌺 @fotros_dokhtarane
فرازی از وصیت نامه شهید ردانی.. 🙂 برداشتم از زندگی:🙂 آنچه خوانده ام ولمس کرده ام، خلاصه اش این است که تنها راه سعادت رسیدن به کمال بندگی خداست.. 😍 وبندگی او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهیش می باشد🙃🙂 همه دستورات اسلام دراین دوجمله خلاصه میگردد: 🙃🙂 فرمان برداری از خدا😍😌و نافرمانی ازشیطان 😈برای انسان شدن 🥺 این برنامه اسلام است🙂باغیر اسلام کاری ندارم، که انسان را باانسان کار است 🙃نه با حیوان که هرآنکه مسلمان تسلیم خدابود 😌🙂انسان است😍 وبقیه فقط از انسانیت، حیوانیتش رادارند.. 🥺🙃🥀 🥀@fotros_dokhtarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【🌿♥️】 حسین‌گفتن‌ما‌ از‌عنایت‌حــــ‌س‌ــن‌است در نيمه ماه 🌙ماه تمام امده است🌕 عطر نفس گل به مشام امده است در خانه زهرا و امير مومنان اول پسر و دوم امام امده است (ع) ‌-------•|📱|•-------‌ @fotros_dokhtarane 💞💟🌸🌹🍀🍁🍂🍃🌺
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
🔰#سوالات #مسابقه 🔺جلسه چهارم 1️⃣ ۳ تا از شگردهای شیطان که به حضرت نوح گفت را نام ببرید؟ 2️⃣ دو چیز
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 سلاام به دخترای گل فطرس رسیدن به قسمت جذاب مسابقه🤩 اعلام جواب⁦☝️⁩ و اعلام برنده ها😍🤩 ✨پاسخ سوال اول : پاسخ👇👇 1⃣هنگام خشم و قضاوت و خلوت با نامحرم شیطان نفوذ می‌کند و ✨سوال دوم : 2️⃣خشم و غضب 🤠 اعلام برندگان پاسخ سوال جلسه چهارم : 💌اسامی: زهرا قطبی🌿 و فاطمه صفری💐 @fotros_dokhtarane ،🌹🌸🌹🌸🌹🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا