eitaa logo
گنج کاغذی
323 دنبال‌کننده
673 عکس
136 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان و همراهان عزیز سلام😊🙌 باسرچ های زیر به مطالب کانال راحت تر دسترسی پیدا کنید. 🗣 📚کتاب های بزرگسال: 🧑🏻👩🏻 👧🏻👦🏻 ♨️ 3⃣ 💽 ۱۴+۱ ☺️ 📩
ฯ🖤··📖ฯ 📚کتاب ✍نویسنده:  🤩 🏴 📝بریده کتاب: 👈علی(ع) با دست اشاره کرد که چابک سوار نزدیکش شود. 🏇چابک سوار در نزدیکی مولا علی(ع) از اسب پایین آمد. سرش را پایین انداخت و در برابر ایشان ایستاد. 💪بازوی راستش زخمی شده بود. همه در تاب و انتظار بودند که بدانند این دلاور کیست که ابوشعشاء مدعی و هفت پسرش را به هلاکت رسانده است. 🗣مولا علی(ع) دستار از صورت چابک سوار کنار زد. محمد حنفیه با شگفتی گفت:عباس! عباس که هنوز چهارده ساله نشده بود به امیرالمومنین گفت: 🍃 از خدا حیا کردم که شما و برادرانم را تنها بگذارم. فکر کردم اگر اجازه نبرد ندهید، لااقل می توانم برایتان سقایی کنم و آب بیاورم تا تشنه نمانید. پ.ن: شاید به جرئت بتونم بگم، زیباترین رمان در مورد حضرت عباس علیه السلام🌹 خواندن این کتاب را به همه توصیه میکنیم😍 🇮🇷⃟⃟🇮🇶 @ganjekaghazi
هدایت شده از گنج کاغذی
دوستان و همراهان عزیز سلام😊🙌 باسرچ های زیر به مطالب کانال راحت تر دسترسی پیدا کنید. 🗣 📚کتاب های بزرگسال: 🧑🏻👩🏻 👧🏻👦🏻 ♨️ 3⃣ 💽 ۱۴+۱ ☺️ 📩
📚کتاب ✍🏼نویسنده 🌀انتشارات 🤩 برادر من تویی قطره ای ست از دریایی بی کران… بخوان تا بی نصیب نمانی برگی از کتاب 🍀 علی(ع) با دست اشاره کرد که چابک سوار نزدیکش شود. چابک سوار در نزدیکی مولا علی(ع) از اسب پایین آمد. سرش را پایین انداخت و در برابر ایشان ایستاد. بازوی راستش زخمی شده بود. همه در تاب و انتظار بودند که بدانند این دلاور کیست که ابوشعشاء مدعی و هفت پسرش را به هلاکت رسانده است. مولا علی(ع) دستار از صورت چابک سوار کنار زد. محمد حنفیه با شگفتی گفت:عباس! عباس که هنوز چهارده ساله نشده بود به امیرالمومنین گفت: از خدا حیا کردم که شما و برادرانم را تنها بگذارم. فکر کردم اگر اجازه نبرد ندهید، لااقل می توانم برایتان سقایی کنم و آب بیاورم تا تشنه نمانید. 📲@ganjekaghazi
گنج کاغذی
📚کتاب #برادر_من_تویی ✍🏼نویسنده #داوود_امیریان 🌀انتشارات #کتابستان_معرفت 🤩#نوجوان برادر من تویی
📚کتاب ✍🏼نویسنده 🌀انتشارات 🤩 بریده کتاب برادر من تویی🌱🌸 گرمای ظهر بیداد می کرد. ناله و گریه کودکان و زنان خلیفه بلند شده بود. محمد حنفیه بر سر محاصره کنندگان فریاد کشید:مگر شما مسلمان نیستید؟ اهل و عیال خلیفه چه گناهی کرده اند که باید از تشنگی و عطش گریه و ناله سر بدهند؟ مردی عصبانی که فرمانده عده ای از محاصره کنندگان شده بود گفت: ما قسم خورده ایم که اجازه ندهیم آب به منزل او برسد. عثمان باید تاوان اشتباهات و جنایاتش را بدهد. به خانواده‌اش قبلا اجازه دادیم که بیرون بیایند و به مکان امنی بروند، اما قبول نکردند. -اما آنان تشنه هستند مسلمان. -ما به فرمایش ابوتراب چند مشک آب به آنان داده ایم، اما اجازه نمی دهیم هیچ مردی از محاصره ی ما عبور کند و برای آنان آب ببرد. اگر هنوز بالغ نشده باشد که مشکلی ندارید؟ نگاه ها به طرف عباس برگشت. عباس که تازه پا به نوجوانی می گذاشت، چند مشک پر از آب بر دوش انداخته و در برابرشان ایستاده بود. محاصره کنندگان به یکدیگر نگاه کردند. نمی دانستند چه جوابی بدهند. عباس گفت: من هنوز مرد کامل نشده ام، پس می توانم وارد منزل خلیفه بشوم. به این ترتیب قسم و عهد شما هم شکسته نمی شود. درست است؟ 📲@ganjekaghazi