eitaa logo
کاروان زیارتی نسیم ثامن🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
111 فایل
09156988541 : شماره تماس کاروان های زیارتی کربلا .قم جمکران؛گروهی،خانوادگی @KARBALAadmin :اطلاعات ثبت نام
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم . سوره توحیدجهت حوائج به امیرالمؤمنین حضرت علی صلوات الله علیه ابتدا دو رکعت نمازحاجت بخواندبعدصد صلوات وسپس چهارصد مرتبه سوره توحید به روح مطهر امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام هدیه کند چهارصدمرتبه سوره توحید باید در یک مجلس و بعد ازنمازحاجت که‌گفته شد باشد. و چهل و چهارمرتبه مرتبه سوره توحید را بعد از برامدن حاجت بخواند(جمعا 444 مرتبه می شود).بسیار سریع الاثر است ان شا الله تعالی.اگردر شب جمعه انجام‌ دهدبهتراست. 📚المخازن مرحوم علامه سیدعباس کاشانی(‌معروف به ایوب العلما)ص۶۸ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم کتابی که به دستور امام زمان علیه السلام به شیخ صدوق (ره) نوشته شد. شیخ صدوق رحمه الله علیه از بزرگترین محدثین جهان تشیع می باشد که یکی از ارزشمندترین کتاب ها در حوزه مهدویت را به نام کمال الدین و تمام النعمه را تالیف نموده است و پیرامون تالیف این کتاب می گوید : خواب دیدم در مکه بودم و در حال طواف کعبه که در شوط هفتم مقابل حجر‌الاسود آمدم و استلام و تقبیل (دست مالیدن و بوسیدن) حجر نمودم. در همان حال چشمم به باب کعبه افتاد، شخص بزرگواری را مقابل باب ایستاده دیدم و ملهم شدم که او حضرت امام مهدی(علیه السلام) است، جلو رفتم و سلام کردم، به من فرمودند: «لم لاتُصنِّفُ کتاباً فی الغیبة حتّی یَکفیَ ما قد هَمّک»؛ «چرا کتابی در موضوع غیبت نمی‌نویسی تا پریشانی خاطرت را برطرف سازد؟» گفتم: مولای من در این باب مطالبی نوشته‌ام. فرمود: «لیس من سبیل ذلک» ( آن از این قبیل نیست) «اینک از تو می‌خواهم کتابی بنویسی و غیبت‌هایی را که انبیاء(علیهم السلام) داشته‌اند، در آن بیاوری». از خواب بیدار شدم و تا سحر به گریه و ناله و زاری پرداختم و صبح قلم برداشتم و امتثالاً للامر نوشتن این کتاب را آغاز کردم. این کتاب مجموعاً دارای ۶۲۱ روایت از ۸۸ راوی در ۶۳ باب است. ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت معصومه سلام الله علیها شیخ_محمدعلی_نائینی_اردستانی (م۱۳۳۵ق) رحمت الله علیه مینویسد: یکی از خدّام آستانه مبارکه به نام آقای سید حسین فرزند مرحوم آقا سید صفی چنین نقل کرد که:پای عموی من میرزا_اسدالله انگشت‌هایش سیاه شده بود و اطبا از معالجه او عاجز شده بودند.و جراحان اتفاق بر این مطلب کرده بودند که باید پای او را برید که مرض بالاتر نرود.و بنا گذارده بودند فردا پای عموی مرا ببرند.تا آنکه خود میرزا اسدالله گفته بود:حالا که بنا شده فردا پای مرا ببرند، پس امشب مرا ببرید در حرم سلام الله علیهابگذارید. غلامی بود مبارک نام داشت او را به‌دوش کشید. او را برد وسط حرم_مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام گذارد و خدّام درب حرم را بستند و در پای ضریح بنا کرد از درد نالیدن و فریاد زدن؛ به‌حدی که بعضی از خدام که پشت در بودند، خواب نرفتند. آنها از درد و ناله او تا نزدیک صبح صادق متأثر بودند.خدامی که پشت درب حرم بودند، دیدند که میرزا اسدالله صدا می‌زند و می‌گوید:درب حرم را باز کنید که حضرت مرا شفا داده است.خدام برخاستند و در حرم را باز کردند، دیدند که میرزا اسدالله خوشحال و خندان است.او گفت: در عالم خواب دیدم بانوی مجلله‌ای آمد به نزد من و فرمود: چه می‌شود تو را؟ عرض کردم که: این مرض پای مرا گرفته و مرا عاجز کرده یا شفا و یا مرگ از خدا می‌خواهم. ایشان گوشه مقنعه خود را بر روی پای من چندین دفعه مالیده و فرمودند:شفا دادیم تو را.عرض کردم: شما کیستید؟فرمودند: مرا نمی‌شناسی و حال آنکه نوکری مرا می‌کنی!من فاطمه دختر موسی‌بن‌جعفر می‌باشم.بعد از بیدار شدن، قدری پنبه دیده بود در نزد خود. آن پنبه را برداشته بود و به هر مریضی ذره‌ای از آن پنبه می‌داد که بمالد به موضع درد، شفا می‌یافت و آن پنبه در خانه بود تا آن وقتی که سیلاب آمد آن را خراب کرد، آن پنبه از بین رفت و دیگر او را پیدا نکردیم". منبع:👇 أنوارالمشعشعین، شیخ محمدعلی نائینی اردستانی(چاپ کتابخانه آیت‌الله مرعشی‌نجفی، در قم)،جلد۱،صفحه۵۰۲ صلی الله علیک یا بنت موسی بن جعفر یاحضرت معصومه ورحمت الله و برکاته ولعن الله اعدائک بعددعلمه ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام رضا علیه السلام درخت بادام و.. مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه به نقل از محمّد بن احمد نیشابورى از قول جدّه‎اش خدیجه، دخترحمدان حکایت کند: در آن هنگامى که امام رضا علیه السلام در مسیر راه خراسان وارد شهر نیشابور گردید، به منزل ما تشریف فرما شد.امام علیه السلام پس از آن که اندکى استراحت نمود، در گوشه‎اى از حیات خانه ما یک بادام کشت نمود،که رشد کرد و بزرگ شد و یک ساله به ثمر رسید؛ و هر سال ثمره بسیارى مى‎داد.و چون مردم۷ متوجّه شدند، که امام رضا علیه السلام آن درخت را با دست مبارک خود کشت نموده است، هر روز به منزل ما مى‎آمدند و از بادام‎هاى آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده مى‎کردند و هر کس هر نوع مرضى که داشت، به عنوان تبرّک از آن بادام که تناول مى‎کرد، عافیت و سلامتى خود را باز مى‎یافت .وحتّى نابینایان شفا مى‎گرفتند و زن‎هاى آبستن - که درد زایمان برایشان سخت و غیرقابل تحمّل بود - از آن بادام استفاده مى‎کردند و به آسانى وضع حمل مى‎نمودند.و همچنین حیوانات مختلف مى‎آمدند و خود را به وسیله آن درخت متبرّک مى‎ساختند.پس از آن که مدّت زمانى از این جریان گذشت، درخت بادام خشک شد و جدّم، حمدان چند شاخه‎اى از آن درخت را قطع کرد که در نتیجه چشم‎هایش کور و نابینا گردید. و فرزند او - که عَمرو نام داشت و یکى از ثروتمندان مهم شهر نیشابور بود - آن درخت را از ریشه قطع و نابود کرد و او نیز به جهت این کار، تمام اموال و زندگیش متلاشى شد و بیچاره گردید، که دیگر به هیچ عنوان توان امرار معاش نداشت . و راوى درنهایت گوید: قبل از آن که درخت خشک شود، کرامات بسیارى به برکت امام رضاعلیه‎السلام از آن ظاهر مى‎گردید و مردم؛بلکه حیوانات از آن بهره مى‎بردند. منابع إثبات الهداةج۳ص۲۵۸ مدینةالمعاجزج۸ص۱۳۰ عیون‌اخبارالرضاعلیه السلام ج۲ص۱۳۲ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام جوادعلیه السلام شدن نوزادمرده بدعاحضرت شدن خانواده شاذویه در زمان امامت امام جوادعلیه‌السلام مردی به نام شاذویه که قبیله آنان تیره‌ای از بنی امیه بودند بر خلاف باورهای تبارشان فقط خود او و همسرش به امامت حضرت جواد (علیه‌السلام) اعتقاد داشتند. علت گرایش آنان نیز اعجازی بود که از وجود مبارک پیشوای نهم امام جواد علیه‌السلام درمورد فرزندشان رخ داده بود. ماجرا از این قرار بود که شاذویه روزی به طور اتفاقی همراه رفیقش به حضور امام محمدتقی حضرت جواد الائمه علیه‌السلام رفت. در آن جلسه محمد بن سنان نیز حاضر بود.امام علیه السلام به آنان خوش آمد گفت و درود فرستاد و فرمود: ‌ای شاذویه! در نظر تو موضوعی است که می‌خواهی آن را پیش ما مطرح کنی و نیز دلیل و نشانه‌ای نیز بر امامت ما می‌خواهی! تو این راز را نزد کسی آشکار نکرده‌ای!وقتی که شاذویه سخنان حضرت را ـ که از مکنونات قلبی اش آگاه بود ـ شنید به امامت و حقانیت آن گرامی یقین کرد و او فهمید که امام جواد علیه‌السلام از خاندان وحی، اهل بیت نبوت و میراث دار رسالت است. امام علیه السلام به وی فرمود: ‌ای شاذویه! تو می‌خواهی ما برایت انگیزه آمدنت و نیازی را که تو را پیش ما کشانده بیان کنیم شاذویه در حالی که از کلمات امام علیه‌السلام ذوق زده شده بود گفت: آری سرورم! من اینجا نیامده‌ام مگر به خاطر اینکه راز دل مرا آشکار کنی، سؤالم را پاسخ دهی و نیازم را بگویی!امام جواد علیه‌السلام فرمود: بله، همسر تو باردار است و به زودی پسری به دنیا می‌آورد. همسرت در هنگام تولد این فرزند زنده خواهد ماند. او همسر خوبی است و از قبیله امیه است. برو نزد همسرت! شاذویه گفت: بله. ‌ای ابا جعفر! رفیق شاذویه که به امام جوادعلیه‌السلام اعتقادی نداشت، گفتگوی وی با امام را بر نتابید و او را مذمت کرد و گفت: ابوجعفر این سخنان را به خاطر پیشبرد امامت خویش به زبان آورد؛ اما شاذویه سخن او را نپذیرفت.شاذویه پس از اینکه از محضر امام علیه‌السلام مرخص شد به خانه اش آمد. وی همسرش را در آستانه مرگ دید؛ اما چون به گفته امام جوادعلیه‌السلام اعتقاد داشت زیاد نگران نشد و آرامش خود را حفظ کرد. پس از مدتی عیالش نوزاد پسری به دنیا آورد که مرده بود.او دوباره به حضور امام علیه السلام رسید و وقتی نزدیک رفت، امام علیه السلام فرمود: ‌ای شاذویه! آیا آنچه را که در مورد همسر و فرزندت گفته بودم درست بوداوگفت: بله‌ای آقای من! اما چرا دعا نکردی تا پسرم زنده به دنیا بیاید؟ امام علیه السلام فرمود: آیا این را از ما می‌خواهی؟ شاذویه گفت: بله سرورم! امام علیه السلام فرمود: اما سرنوشت او مقدر شده است و حکم الهی در مورد او جاری است.شاذویه با لحنی ملتمسانه گفت: پس فضل و کرامت شما چه می‌شود؟محمد بن سنان نیز به یاری او شتافته و با اصرار و التماس شاذویه را تایید کرد و گفت: آقا جان! از خدا بخواهید تا پسر او را زنده کند! لبهای امام علیه السلام به حرکت در آمد و با خداوند متعال به نجوا پرداخت: خداوندا! تو به رازهای درونی بندگانت آگاهی! شاذویه دوست دارد که فضل و رحمت و کرامت تو را ببیند، پس خدایا! پسر او را برایش زنده کن!در همین لحظه امام خم شد و سر مبارکش را به شاذویه نزدیک نموده و فرمود: برو به نزد پسرت که خداوند او را برایت زنده کرد!شاذویه با شتاب تمام از محضرحضرت جوادالائمه علیه السلام خارج شد در حالی که از شنیدن زنده شدن پسرش سر از پا نمی‌شناخت. وقتی خبر به مادر بچه رسید، او از اعتقادات فاسد قبیله اش تبری جسته و به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید و امام جوادعلیه‌السلام را به عنوان امام برگزید.کسانی که در منزل شاذویه شاهد معجزه امام جواد علیه السلام بودند، همگی شیعه شدند. 📚الهدایه الکبری ج۱ ص۳۰۷ ختم کنید عجل لولیک الفرج =باقیات الصالحات
امام جوادعلیه السلام علی بن ابراهیم قمی از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل می کند: گروهى ازشیعیان از شهرهاى دور آمدند و از امام جوادالائمه علیه‌السلام اجازه تشرف گرفتند و خدمتش رسیدندو در یک مجلس سی هزار مساله از او پرسیدند، حضرت به آنها جواب‏ داددرحالی که آن زمان امام ده ساله بود! 📚الکافی،ج۱،ص۴۹۶ ختم‌کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم مستحبی ماه رجب وپادشاهان بهشت باشیم! عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ موسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ رَغْبَةً فِي ثَوَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ صَامَ يَوْماً فِي وَسَطِهِ شُفِّعَ فِي مِثْلِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ وَ مَنْ صَامَ فِي آخِرِهِ جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مُلُوكِ الْجَنَّةِ وَ شَفَّعَهُ فِي أَبِيهِ وَ أُمِّهِ وَ ابْنِهِ وَ ابْنَتِهِ وَ أُخْتِهِ وَ أَخِيهِ وَ عَمِّهِ وَ عَمَّتِهِ وَ خَالِهِ وَ خَالَتِهِ وَ مَعَارِفِهِ وَ جِيرَانِهِ وَ إِنْ كَانَ فِيهِمْ مُسْتَوْجِباً لِلنَّارِ. امام رضا عليه‌السّلام فرمودند: هركس اوّلين روز از ماه رجب را به اميد ثواب خداوند عزّوجلّ روزه بگيرد، بهشت براى او واجب مى ‏شود و هركس يك روز از وسط آن ماه را روزه بگيرد شفاعتش در افراد كثيرى به تعداد قبيله ربيعه و مضر قبول خواهد شد و هركس يك روز از آخر آن ماه را روزه بگيرد، خداوند او را ازپادشاهان بهشت قرارميدهد و شفاعت او را در مورد پدر، مادر، پسر، دختر، خواهر، برادر، عمو، عمّه، دايى، خاله، آشنايان و همسايگانش می‌پذیرد، هر چند در بين اين افراد مستحقّ آتش نيز وجود داشته باشد. 📚عيون أخبار الرضا عليه‌السلام ج‏۱ص۲۹۱ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام محمدباقرعلیه السلام شده جوان شامی جوانى از اهل شام در جلسه امام محمدباقر علیه‌السلام زياد حاضرمى‌شد، روزى در محفل حضرتش گفت: سوگند به خدا! من به جهت محبّت به شما در جلسه شما حاضر نمى‌شوم، بلكه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست كه در اين محفل حاضر مى‌شوم! امام محمدباقر عليه‌السلام تبسّمى نمود و مطلبی نفرمودند. چند روزى گذشت و خبرى از جوان نشد، حضرت جوياى حال آن جوان شد. شخصى گفت: او بيمار است. در اين حين شخصى وارد شد و گفت: اى فرزند رسول خدا! جوان شامى كه در مجلس شما زياد حاضر مى‌شد از دنيا رفت. او وصيّت كرده كه شما بر جنازه او نماز بخوانيد!..امام محمدباقر عليه‌السلام فرمود: وقتى او را غسل داديد، بگذاريد روى تخت باشد و كفن نكنيد تا من بيايم! آنگاه حضرتش برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و دعا نمود، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طول داد، بعد برخاست و عبای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر تن كرد و نعلين بر پا نمودوبه سوى او رفت. امام علیه‌السلام وارد خانه شد، آنگاه وارد اتاقى شد كه او را غسل مى‌دادند. او را غسل داده روى تختی گذاشته بودند، حضرت با نامش او را صدا زد و فرمود:اى فلانى! ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبّيك گفت و سر بلند كرد و نشست! حضرت شربت سويقى خواست، و به او خورانيد. آنگاه پرسيد: چه شده به تو؟گفت: ترديدى ندارم كه قبض روح شدم! وقتى روح از بدنم خارج شد صداى دلنشينى را شنيدم كه تا حال نيكوتر از آن نشنيده‌ام كه گفتند: رُدُّوا إلَيهِ رُوحَهُ، فَإنَّ مُحَمَّدَ ابْنَ عَلِيٍّ علیهماالسلام، قَد سَأَلَناهُ! روح او را باز گردانيد، زيرا محمّد بن على "علیهماالسلام" او را از ما خواسته است! 📚الثاقب في المناقب،ص ۳۶۹ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم روزجمعه ماه رجب در(بین نمازظهروعصر)غافل و‌محروم نباشیم عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي شَهْرِ رَجَبٍ مَا بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ، يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ الْحَمْدَ مَرَّةً وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ خَمْسَ مَرَّاتٍ، ثُمَّ قَالَ:«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» عَشْرَ مَرَّاتٍ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنْ يَوْمِ يُصَلِّيهَا إِلَى يَوْمِ يَمُوتُ كُلَّ يَوْمٍ أَلْفَ حَسَنَة، وَ أعْطاهُ اللهُ تَعالى ‏بِكُلِّ آيَةٍ قَرَأها مَدينَةً فِي الْجَنَّةِ مِنْ ياقُوتَةٍ حَمْراءَ، وَ بِكُلِّ حَرْفٍ قَصْراً فِي الْجَنَّةِ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضاءَ وَ زَوَّجَهُ اللهُ تَعالى مِنَ الْحَوْرِ الْعينِ، وَ رَضِيَ عَنْهُ رِضاً لا سَخَطَ بَعْدَهُ، وَ كُتِبَ مِنَ الْعابِدينَ، وَ خَتَمَ اللهُ تَعالى لَهُ بِالسَّعادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ، وَ كَتَبَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ رَكْعَةٍ صَلّاها خَمسينَ ألْفَ صَلاةٍ، وَ تَوَّجَهُ بِألفِ تاجٍ، وَ يَسْكُن الْجَنَّةَ مَعَ الصّدّيقينَ، وَ لا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنيا حَتَّى يَرَى مَقْعَدَهُ مِنَ الْجَنَّةِ. رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در روز جمعه ماه رجب،بین نماز ظهر و عصر، چهاررکعت نماز بخواند،(توجه دو نماز دورکعتی) ودرهر رکعت یک بار سوره حمد، هفت بار آیۀالکرسی و پنج بار سوره توحیدبخواند، و بعداز اتمام نماز ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ»، آمرزش می‌طلبم از خدایی که معبودی جز اونیست و ازاو درخواست توبه دارم خداوند از روزی که این نماز را خوانده تا زمانی که می میرد، به ازای هر روز، هزار کار نیک را برای وی می نویسد؛ به ازای هر آیه ای که قرائت کرده است، شهری در بهشت از یاقوت قرمز؛ و به ازای هر حرف، قصری در بهشت از مراورید سفید اعطا می کند و حور عین را به ازدواج او در می آورد؛ و از وی آنچنان راضی می شود که بعد از آن از او ناخشنود نخواهد ماند؛ خداوند وی را در زمره عابدین می نویسد؛ و عاقبتِ وی را به سعادت و آمرزش ختم می کند؛ و به ازای هر رکعت نمازی که خوانده است، پنجاه هزار نماز نوشته می شود؛ هزار تاج بر سرش گذاشته می شود؛ و در بهشت با راستگویان سکونت خواهد کرد؛ و از دنیا نمی رود تا آنکه جایگاهش را در بهشت ببیند.ان شا الله 📚اقبال الاعمال صفحه ۱۳۵ 📚مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی بذکر است وقت نماز در بین نماز ظهرو عصرجمعه می باشد افرادی که درنماز جماعت عبادی سیاسی جمعه شرکت می‌کنند می توانندباتوجه به زمانبر بودن‌نماز یاد شده و برای درک نماز ومحروم نشدن ازجماعت عصر...نماز یادشده را بعدازنمازجماعت عصر بجابیاورند. است نماز یاد شده را قربه الی الله جهت هدیه سلامتی و‌تعجیل درظهور امام زمان صلوات الله علیه نثارارواح طیبه محمدوآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و به نیابت ازجمیع شیعیان ودوستداران اهل بیت علیهم السلام و جمیع نیت های خیر و‌...و..انجام داد ختم کنید عجل لولیک الفرج رسانی باشما دعا ازهمگی
بسم الله الرحمن الرحیم روزسوم ماه رجب ومحروم نباشیم رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در روز سوم ماه رجب،۴ رکعت( دونماز دورکعتی) نماز بخواند، به گونه ای که در هر رکعت بعد ازتلاوت سوره حمد،این آیات را تلاوت کند: (سوره بقره،آیات ۱۶۳تا۱۶۵)،..خداونداجری به وی اعطا می کندکه هیچکس نمی تواند آن را توصیف کند. 📚اقبال الاعمال ج۲ص۸۷۰ 📚وسائل الشیعه ج۸ص۹۷ آیات۱۶۳ تا ۱۶۵ سوره بقره👇 وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۳﴾ ومعبودشمامعبوديگانه‏ اى است كه جز اوهيچ معبودى نيست واوست بخشنده مهربان إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۱۶۴﴾ براستى كه در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز و كشتيهايى كه در دريا روانند با آنچه به مردم سود مى ‏رساند و (همچنين)آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمين را پس از مردنش زنده گردانيده و در آن هر گونه جنبنده‏ اى پراكنده كرده و(نيزدر) گردانيدن بادها و ابرى كه ميان آسمان و زمين آرميده است براى گروهى كه مى‏ انديشند واقعا نشانه‏ هايى گوياوجوددارد وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾ و برخى از مردم در برابر خدا همانند و‌مثل هایی (براى او) برمى‏ گزينند و آنها را چون دوستى خدا دوست مى دارند ولى كسانى كه ايمان آورده‏ اند به خدا محبت بيشترى دارند،كسانى كه [با برگزيدن بتها به خود] ستم نموده‏ اند اگر مى‏ دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند،تمام نيرو(ها)از آن خداست و عذاب خدایسیارسخت است ختم کنید عجل لولیک الفرج واطلاع رسانی باشما
بسم الله الرحمن الرحیم مستحبی شب ۶رجب و‌محروم نباشیم عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةِ السَّادِسَةِ رَكْعَتَيْنِ بِالْحَمْدِ وَ آيَةِ الْكُرْسِيِّ سَبْعاً ، نُودِيَ يا عَبْدَ اللهِ أَنْتَ وَلِيُّ اللَّهِ حَقّاً حَقّاً، وَ لَكَ بِكُلِّ حَرْفٍ قَرَأتَهُ فِي هَذِهِ الصَّلاةِ شَفاعَةٌ فِي الْمُسْلِمينَ، وَ لَكَ سَبْعُونَ ألفِ حَسَنَةٍ، وَ كُلُّ حَسَنَةٍ أثْقَلُ مِنْ جِبالِ الدُّنيَا. جناب سلمان فارسی رحمه الله علیه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: هرکس در شب ششم ماه رجب دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار سوره حمد و هفت بار آیۀالکرسی، به وی ندا می شود: تو واقعاً و حقیقتاً دوست خدا هستی، و در برابر هر حرفی که در این ءنماز خواندی، می توانی از یک مسلمان شفاعت نمایی، و نیز ۷۰۰۰۰هفتادهزار عمل نیک که هریک از آنها نزد خداوند سنگین تر از کوه های دنیا می باشد، برای تو در نظر گرفته می شود. البلد الامین ص۱۶۸ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام جوادعلیه السلام ازعلی بن خالد مردشامی محضرامام نمودن کرامات طی الارض اززندان علی بن خالد می‌گوید: مدتی من در شهر سامرا بودم. در آنجا شنیدم مردی را از شام با قید و بند و زنجیر آورده‌اند و در سامرا حبس کرده‌اند. می‌گفتند که او ادعای نبوت کرده است. من با شنیدن این خبر کنجکاو شده و به محل حبس او رفتم. پس از تلاشهای فراوان و راضی کردن ماموران موفق شدم تا با مرد زندانی ملاقات نموده و حال و روزش را از زبان خودش بشنوم. با او صحبت کردم و متوجه شدم که او شخصی بیهوده گو و غیر معتدل نیست؛ بلکه دارای فهم و شعور و منطق است. گفتم: اگر ممکن است قصه ات را برایم بگو و علت دستگیریت را توضیح بده! او گفت: من مدتی در سرزمین شام و محل راس الحسین علیه‌السلام به عبادت و نیایش اشتغال داشتم. در یکی از شبها که در محراب ذکر خدا می‌گفتم شخصی به نزدم آمد و گفت: بلند شو با من بیا! من بلند شدم و چند قدم همراه او نرفته بودم(طی الارض) که خودم را در مسجد کوفه دیدم! از من پرسید: آیا اینجا را می‌شناسی؟ گفتم: بله اینجا مسجد کوفه است. او در آنجا نماز خواند و من هم نماز خواندم. سپس او از آنجا بیرون رفت و من هم در پی او رفتم. چند قدمی نرفته بودیم که خودمان را در مسجد پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دیدیم. او به پیامبرخداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌سلام داد و نماز خواند و من هم در پی او سلام دادم و در حرم نبوی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ نماز خواندم. از آنجا بیرون آمدیم و اندکی راه رفتیم که من خودم را در مکه و در کنار خانه خدا دیدم! در آنجا به همراه او طواف کردم و او دوباره آهنگ حرکت کرد. چند گام نرفته بودیم که خود را در همان محل عبادت قبلی‌ام در شام دیدم. آن شخص با عظمت از نظرم پنهان شد. من از آن همه کمال و شکوه وی در حیرت بودم و در اندیشه عمیقی فرو رفتم. یک سال پس از آن واقعه، همان شخص را دیدم و با دیدنش خوشحال شدم. او دوباره مرا صدا زد و همانند سال قبل به آن مکانهای مقدس برده و مسجد کوفه و مرقد مطهر نبوی و خانه خدا را زیارت کرده و به جایگاه اولم در شام آورد. هنگامی که می‌خواست برود دامنش را چسبیده و التماس کردم که: (ای مولای من) تو را قسم می‌دهم به آن کسی که به تو این همه قدرت و کرامت بخشیده است که قطره‌ای از آن را به چشم خود دیدم، تو کیستی؟ او گفت: من محمد بن علی بن موسی بن جعفرم(امام جوادعلیه السلام).من این سروخبروکرامات حیرت انگیز را با شخصی درمیان نهادم و کم کم گزارش به گوش محمد بن عبدالملک زیات ازحکمرانان عباسی رسید. اومامور فرستاد و مرا دست بسته به عراق فرستادند و چنان که می‌بینی در اینجا هستم و به من تهمت ناروای ادعای نبوت زده‌اند.علی بن خالد می‌گوید: از شنیدن قصه اش دلم به درد آمد و به او پیشنهاد کردم که دوست داری حقیقت را برای حاکم نوشته و توضیح دهم که تو بی گناهی؟ او پذیرفت.من نامه‌ای نوشتم و احوال او را به محمد بن عبدالملک زیات شرح دادم. او زیر نامه نوشت: به او بگو اگر راست می‌گویی همان فردی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و مکه برده است( کنایه همراه بودن طی الارض با امام جواد علیه السلام) ، بیاید و تو را از دست ماموران ما برهاند!علی بن خالد می‌گوید: من از پاسخ حاکم بسیار غمگین شدم و از اینکه نتوانستم به آن مرد بی گناه کمکی کنم متاثر بودم. مایوس و نگران به منزل رفتم؛ اما شب نتوانستم بخوابم. صبح زود باز به سوی زندان حرکت کردم تا از احوال آن شخص بی گناه خبری بگیرم و مقداری با او صحبت کرده، از غصه هایش بکاهم و به او آرامش دهم. اما با کمال شگفتی دیدم ماموران و زندان‌بانان با دلهره و اضطراب به این سمت و آن سمت می‌شتابند و مردم زیادی هم آنجا جمع شده‌اند. پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: آن مردی که ادعای نبوت کرده بود با این همه مامور و زندان‌بان دیشب ناپدیدشده است و معلوم نیست در زمین فرو رفته یا پرنده‌ای او را ربوده است!علی بن خالد می‌گوید: فهمیدم که امام جواد علیه‌السلام آن یار وارسته خود را از زندان نجات داده است. شیخ مفید رحمه الله پس از نقل این ماجرا اضافه می‌کند، علی بن خالد که تا آن لحظه به مذهب زیدیه گرایش داشت، با مشاهده این اعجاز آشکار به مذهب امامیه به ویژه امامت حضرت جوادعلیه‌السلام اعتقاد راسخ پیدا کرد و در اعتقادش ثابت قدم و استوار گردید. منابع ارشادشیخ مفیدص۶۲۹ روضة الواعظین ج۱ص۲۴۱ ختم کنید عجل لولیک الفرج =باقیات الصالحات