eitaa logo
خودسازے و تࢪڪ گناھ
1.9هزار دنبال‌کننده
687 عکس
811 ویدیو
46 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd ﷽ ✍پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله و سلم: گنهڪارے ڪه به رحمتِ خدا اميدوار است از عابدِ مأيوس، به درگاهِ خدا نزديڪتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ #نشر_پیامهاے_این_ڪانال_صدقه‌ے_جاریه_است🌹 #ان‌شاالله 🌻 💙
مشاهده در ایتا
دانلود
'♥️𖥸 ჻ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚإِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ‌(نور۲۱) و از گام هاے شیطان پیروے نڪنید بی گمان شیطان برای شما دشمنی آشڪار است. مواظب شیطون باش ڪه با حرفهاش ناامیدت نڪنه ، نزنه تو سرت بگه تو آدم بشو نیستی! تو بنده‌ے خوب خدا هستی ، در رحمت خدا همیشه به روت بازه ، دستتو می‌گیره چون‌ڪه: تـو عـزیز دل خـدایی
شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات ✨🌱✨🌱✨🌱✨ واليبال تڪ نفره راوی: جمعی از دوستان شهید بازوان قوے ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد ڪه در بســيارے از ورزش ها قهرمان اســت. در زنگ هاے ورزش هميشــه مشــغول واليبال بود. هيچڪس از بچه ها حريف او نمي شد. يڪ بار تڪ نفره در مقابل يڪ تيم شش نفره بازے ڪرد! فقط اجازه داشت ڪه سه ضربه به توپ بزند. همه ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بوديم ڪه چطور پيروز شد. از آن روز به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تڪ نفره بازے می‌ڪرد. بيشتر روزهاے تعطيل، پشت آتش نشاني خيابان ۱۷ شهريور بازے می‌ڪرديم. خيلي از مدعي ها حريف ابراهيم نمي شدند. اما بهترين خاطره واليبال ابراهيم بر مي گردد به دوران جنگ و شهرگيلانغرب، در آنجــا يڪ زمين واليبال بود ڪه بچه هاے رزمنــده در آن بازے می‌ڪردند. يڪ روز چند دســتگاه ميني بوس براے بازديــد از مناطق جنگي به گيان غرب آمدند ڪه مســئول آن ها آقاے داودے رئيس ســازمان تربيت بدنی بود. آقاے داودے در دبيرستان معلم ورزش ابراهيم بود و او را ڪامل می شناخت. ايشان مقدارے وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صلاح می دانيد مصرف ڪنيد. بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته هاے ورزشی هستند و براے بازديد آمده اند. ✍ادامه دارد.... الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🔻شعور=براے هرچیز اندازه ارزشش وقت بذار! 👈براے چیزے ڪه تموم میشه؛ ڪمتر وبراے امور پایدار؛ بیشتر ❌تلنگر قرآن ڪسی ڪه دنیا رو برگزید و آخرتو رها کرد، قدرت درڪش رو از دست داده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎶موسیــقی های بهــشتی🎶 💠شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: در بهشت🏞 موسیقی🎧🎶 هم هست؟ 🕊 حضرت فرمودند: بله، درختی🎄 است که وقتی باد و نسیمی🌬 در آن می افتد، آهنگی 🎼 دارد که به گوش احدی نخورده است. بعد فرمودند: این برای کسی است که گوش دادن به موسیقی حرام را در دنیا از ترس خدا ترک کرده است. 📚 کتاب بهشت و جهنم 🦋نکته طبیب : همانطور که جسم انسان با خوردن غذای فاسد بیمار میشود ، روح انسان هم با گوش👂🏻 دادن به صدای فاسد بیمار میشود ، چرا که گوش ورودی روح است . 👌🏻مولانا چه زیبا میگه : آدمی فربه شود از راه گوش چارپا فربه شود از راه نوش 🌐برای اصلاح سبک زندگی و تغذیه به مجله طبی هُوَ اَلشَّافِی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3306684416C13b075036d
مرجعیت اعلی حضرت آیه اللّه المعظم آقا سیّد احمد خوانسارے(ره) می‌فرمودند: همه‌ے عشق‌ها، محبت‌ها و دوستی‌ها و وابستگی‌ها و دلبستگی‌ها در این عالم مجاز وقُلابی است و فقط یڪ عشق و محبت و دلبستگی حقیقی در این عالم است و خریدار دارد و آن عشق به حضرت سیدنا و مولانا أباعبداللّه الحسین(روحی فداه و سلام اللّه علیه) است. از دنیا می‌روم در حالی ڪه دستم خالی است ولی به یڪ چیز امید دارم و آن گریه برمصائب آن حضرت و عشق به اوست. 📚منبع: شرح دلدادگی، احوالات سید، ۷٨ ✨️ 🌙
نماز.سکوی پرواز_47.mp3
3.59M
۴۷ ✍درست مثل لحظه ای که با یه عزیزی قرار داری و...بی تابی: اگه عاشــق باشی؛ دلت برای شنیدن صدای اذان بیقراره. 🔻عاشقترین آدمها👇 بیتاب ترینِ شون برای ملاقات باخدا هستن. 🎤 ✨ ✨
نماز.سکوی پرواز_48.mp3
3.27M
۴۸ میگن انتظـــار نمـــاز، درست عیــن وقتی که به نماز ایستادی، روحت رو وسیع و قدرتمند میکنه! راستی؛ چه رازی در این انتظــــار هست؟ 🎤 ✨ ✨
22 💢قشنگترین صحنه براے شیطان؛ وقتیه ڪه دو مؤمن،بهم خشم میگیرن! 👈پس تمرین ڪنیم؛ نه تنهاعصبانی نشیم ڪه با اسلحه صبر، و غلبه بر نَفسِمون: شیطانِ خود وطرف مقابلو بسوزونیم!
۲۲ 💢خشم؛ بیشتر بخاطر مسائل دنیایی اتفاق میفته! سعی ڪن آروم آروم وابستگی هاتو به چیزهایی ڪه بیشتر بخاطرشون عصبانی میشی؛ ڪم ڪنی! 👈اینجورے خشمت راحت‌تر ڪنترل میشه!
✨🌱✨🌱✨🌱✨ ابراهيم ڪمي براے ورزشــڪارها صحبت ڪرد و مناطق مختلف شــهر را به آن ها نشان داد. تا اينڪه به زمين واليبال رسيديم. آقــاے داودے گفت: چند تــا از بچه هاے هيئت واليبال تهران با ما هســتند. نظرت براے برگزارے يك مسابقه چيه؟ ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر ڪه سه نفرشــان واليباليست حرفــه اے بودند يڪ طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل. تعداد زيادے هم تماشاگر بودند. ابراهيم طبق روال قبلي با پاے برهنه و پاچه هاے بالا زده و زير پيراهني مقابل آن ها قرار گرفت. به قدرے هم خوب بازے ڪرد ڪه ڪمتر ڪسی باور می‌کرد. بازے آن ها يڪ نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد. بعد هم بچه هاے ورزشڪار با ابراهيم عڪس گرفتند. آن ها باورشان نمی‌شــد يڪ رزمنده ساده، مثل حرفه اے ترين ورزشڪارها بازے ڪند. يڪبــار هم در پادگان دوڪوهــه براے رزمنده ها از واليبــال ابراهيم تعريف ڪردم. يڪي از بچه ها رفت وتوپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشــکيل داد و ابراهيم را هم صدا ڪرد. او ابتدا زير بار نمی رفت و بازے نمی‌ڪرد اما وقتي اصرار ڪرديم گفت: پس همه شما يڪ‌طرف، من هم تڪي بازے می‌ڪنم! بعــد از بازے چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــالا اينقدر نخنديده بوديم، ابراهيم هر ضربه اے ڪه مي زد چند نفر به سمت توپ مي رفتند و به هم برخورد مي ڪردند و روے زمين مي افتادند! ابراهيم درپايان با اختلاف زيادے بازے را برد. ✍ادامه دارد...
✨🌱✨🌱✨🌱✨ شرط بندے راوی: مهدے فریدوند، سعید صالح تاش تقريباً سال ۱۳۵۴ بود. صبح يڪ روز جمعه مشغول بازے بوديم. سه نفرغريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاے غرب تهرانيم، ابراهيم ڪيه!؟ بعد گفتند: بيا بازے سر ۲۰۰ تومان. دقايقي بعد بازے شروع شد. ابراهيم تڪ و آن ها سه نفر بودند، ولۍ به ابراهيم باختند. همان روز به يڪي از محله هاے جنوب شــهر رفتيم. ســر ۷۰۰ تومان شــرط بستيم. بازے خوبي بود و خيلي سريع برديم. موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد آن ها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور ڪنند. يڪدفعه ابراهيم گفت :آقا يڪی بياد تڪي با من بازے ڪنه. اگه برنده شــد ما پول نمی‌گيريم. يڪي از آن ها جلو آمد و شــروع به بازے ڪد. ابراهيم خيلي ضعيف بازے ڪرد. آنقدر ضعيف ڪه حريفش برنده شد! همه آن ها خوشحال از آنجا رفتند. من هم ڪه خيلي عصباني بودم به ابراهيم گفتم: آقا ابــرام، چرا اينجورے بازے ڪردے؟! باتعجــب نگاهم ڪرد وگفت: مي خواستم ضايع نشن! همه اين ها روے هم صد تومن تو جيبشون نبود! هفتــه بعد دوباره همان بچه هاے غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشــان آمدند. آن ها پنج نفره با ابراهيم سر ۵۰۰ تومان بازے ڪدند. ابراهيم پاچه هاے شلوارش را بالا زد و با پاے برهنه بازے می‌کرد. آنچنان به توپ ضربه می‌زد ڪه هيچڪس نمے‌توانست آن را جمع ڪند! ✍ادامه دارد.... شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات ✨🌱✨🌱✨🌱✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨ فرمودند: زيارت قبر رسول خدا (ص) و زيارت مزار شهيدان، و زيارت مرقد امام حسين عليه السلام معادل است با حج مقبولى ڪه همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.✨
🍃🌹 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ آن روز هم ابراهيم با اختلاف زياد برنده شد. شــب با ابراهيم رفته بوديم مسجد. بعد از نماز، حاج آقا احڪام می گفت. تا اينڪه از شرط بندے و پول حرام صحبت ڪرد و گفت: پيامبر می‌فرمايد: «هر ڪس پولی را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت از دست می‌دهد». و نيز فرموده اند: «ڪسی ڪه لقمه اے از حرام بخورد نماز چهل شب و دعاے چهل روز او پذيرفته نمی شود». ابراهيــم با تعجب به صحبت ها گــوش می‌ڪرد. بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز ســر واليبال ۵۰۰ تومان تو شــرط بندے برنده شدم. بعد هم ماجــرا را تعريف ڪرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده مســتحق بخشيدم! حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش ، ورزش بڪن اما شرط بندے نڪن. هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. اين دفعه با چند يار قوے تر، بعدگفتند: اين دفعه بازے سر هزارتومان! ابراهيم گفت: من بازے می‌ڪنم اما شــرط بندے نمی‌ڪنم. آن ها هم شــروع ڪردند به مســخره ڪردن و تحريڪ ڪردن ابراهيم و گفتند: ترسيده، می دونه می بازه. يڪی ديگه گفت: پول نداره و... ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندے حرومه، من هم اگه می دونستم هفته هاے قبل با شــما بازے نمی‌ڪردم، پول شما رو هم دادم به فقير، اگر دوست داريد، بدون شرط بندے بازے می‌ڪنيم. ڪه البته بعد از ڪلی حرف و سخن و مسخره ڪردن بازے انجام نشد. دوســتش می گفت: بــا اينڪه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه کرد ڪه.. ✍ادامه دارد...
از ❤️ 🌱دو سوره در قرآن، با ڪلمه "ویل" شروع شده، "ویل" یڪی از شدید ترین تهدید هاے قرآن هست، و اون دو آیه اینها هستند: 🌿۞ویل للمطففین۞ واے بر ڪم فروشان... 🌿۞ویل لکل همزه لمزه۞ واے بر عیبجویان طعنه زننده... ⚡️اولی در مورد مال مردم. ⚡️دوم در مورد آبروی مردم
◾️ : 🔹 إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ 🔺 براے شیعیان گنهڪارم، هر شب و روز، هزار بار دعا (و استغفار) می‌ڪنم. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ ۱ ص ۴۷۲ 🔺 امام زمان علیه السلام روزے هزاربار براے ما دعا می‌ڪند، حتّی براے گنهڪارترینِ ما! 🔹 ما چقدر دعاگوے او هستیم؟!! نشر =صدقه جاریه 🔶
✨🌱✨🌱✨🌱✨ شــرط بندے نڪنيد. امــا يڪ‌بار با بچه هاے محله نازے آباد بــازے ڪرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم! آخــراے بازے بود ڪه ابراهيم آمد. به خاطر شــرط بندے خيلي از دست ما عصباني شد. از طرفي ما چنين مبلغي نداشــتيم ڪه پرداخت ڪنيم. وقتي بازے تمام شــد ابراهيم جلو آمد وتوپ را گرفت. بعدگفت: ڪســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟ از بچه هاے نازے آباد ڪســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي و ڪاپيتان تيم برق بود . با غرور خاصي جلو آمد وگفت: سَرچي!؟ ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيرے. او هم قبول ڪرد. ابراهيــم به قدرے خوب بازے ڪرد ڪه همه ما تعجب ڪرديم. او با اختلاف زياد حريفش را شڪست داد. اما بعد از آن حسابي با ما دعوا ڪرد! ابراهيم به جز واليبال در بســيارے از رشــته هاے ورزشي مهارت داشت. در ڪوهنوردے يڪ ورزشڪار ڪامل بود. تقريباً از سه سال قبل از پيروزے انقلاب تا ايام انقلاب هر هفته صبح هاے جمعه با چندنفر از بچه هاے زورخانه مي رفتند تجريش. نماز صبح را در امامزاده صالح مي خواندند، بعد هم به حالت دويدن از ڪوه بالا مي رفتند. آنجا صبحانه مي خوردند و برمي گشتند. فراموش نمی‌ڪنم. ابراهيم مشغول تمرينات ڪشتي بود و مي خواست پاهايش را قوے ڪند. از ميدان دربند يڪي از بچه ها را روے ڪول خود گذاشــت و تا نزديك آبشار دوقلو بالا برد! اين ڪوهنوردے در منطقه دربند و ڪولڪچال تا ايام پيروزي انقاب هر هفته ادامه داشت. ابراهيم فوتبال را هم خيلي خوب بازے مي ڪرد. در پينگ پنگ هم استاد بود و با دو دست و دو تا راڪت بازے مي ڪرد و ڪسي حريفش نبود. ✍ادامه دارد... شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات ✨🌱✨🌱✨🌱✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم