eitaa logo
غزه آری کربلا گشته
122 دنبال‌کننده
97 عکس
203 ویدیو
0 فایل
🇵🇸 راه قدس‌ از کربلای غزه واگشته‌ #خبر #نگاره #غزه 📎 @fatherevayat سرای هنر و اندیشه(سُها)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌. معصومیتِ نگاهش تمسخری را به غر زدن‌ها و رنج‌هایم می‌‌زند که خوب میدانم از سرِ گمگشتگی‌‌ام است. آری، حقیقتا خود را درهیاهوی روزمرگی‌های این دوران گم کرده‌ام و معنی زندگی را نیز به دنبالش. اما او چه پیداست و چه زیبا در این سن کودکی، اصیل ترینش را یافته و نگاهش تورا به خودت یادآور می‌شود؛ نگاه مهربان و پر از حرف ناگفته‌اش، آب یخی می‌شود برصورتت تا بیدار شوی و خواب غفلت را از مقابل دیدگانت کنار زنی. و چه زیباست که در قصه فتح قرار بگیری، انگاه تمام سکنات و رفتارت، رنگ و بوی فاتحانه به خود خواهد گرفت. و در نسبتت دیگری نیز به فتحی خواهد رسید. فتحی بعد از فتحی دیگر. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. در قد و قامت کودکی ست، با زخم های عمیق، اما نگاه معنا دارِ او نگاه مردی ست رنج دوران دیده و پخته شده در حوادث. نگاهش ژرف تر و عمیق تر از زخم های اوست انگار دارد زخمِ کاری می زند بر وجودم و می گوید تو کجا توان تحمل درد و زخم های ما را داری وقتی با طرز نگاهت به زندگی، بر تن مولای غریبت زخم ها می زنی. من اما تاب نمی آورم دیدن زخم های او را، چه رسد به تحمل نگاهش که مرا شرمسار می کند. من کجا مولا کجا این کودک آرامِ فارغ از دنیا کجا... 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. اسیر فلسطینی که بعد از ۹ ماه از اسارت صهیونیست ها آزاد شده است 🇵🇸 @gaze_karbala
. آری ظاهرت از زمین تا آسمان متفاوت شده است. آری قبل از اسارت در بوکسر و بدن سازی، برای خودت کسی بودی، ضربِ شستی داشتی اما حیف بود که فقط در جسمت بدرخشی... انگار اسارت، فرصتی شد برای درخشیدن روحت و اینکه به گوش جهانیان برسانی که فلسطین، از زمین آسمانی شدن را به زیبایی رقم می زند. در وخیم ترین شرایط، با طنین دلنواز یارب یارب گفتن، انگار بابی از آسمان که به رویت باز شده است را جواد گونه، برای ما هم می گشایی. چه بگویم که زبان قاصر از گفتن و قلم توانی برای نوشتن ندارد اما چشم طلب دوباره دیدنت و گوش طلب همچنان شنیدنت را دارد. با کدام چشم ببینمت و با کدام گوش تو را بشنوم تا تو را در خودم بیابم. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. اسیر مقاومت نسبت به اسرای فلسطین می‌گوید که، آن‌ها فقط خدا را دارند؛ راست میگویید، تنها کسانی که خدا دارند در چنین حضور کربلایی خویش حاضر می‌شوند. زیرا هرکه خدا دارد همه چیز دارد، نهایتِ حضور را، همان غایت و تمنایِ هر انسانی که وجودش، فطرتش ندایِ بی‌صدای حضوری کربلایی در بطن جانش هر دم دمیده می‌شود. و آنکه خدا ندارد چه چیزی خواهد داشت؟ آری، هیچ نخواهد داشت، جز اوهامی پوچ که در ذهن خود پرورش می‌دهد به خیالِ پیروزیِ نهایی و کسب قدرتی زود گذر. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
خانواده شهید تمام افراد داخل عکس شهید شدن.. 🇵🇸 @gaze_karbala
نام تو اسماعیل است! و نقشی که در کوره راه غربت آدمی طی کردی برایم بس عجیب است. من نمی‌خواهم مقایسه کنم یا چیزی را به چیزی بچسبانم.اما مگر نه که ابراهیم خواست اسماعیل را قربانی کند و حسین(ع) علی اصغر و علی اکبر و عباسش را قربانی کرد تا ما به اینجا برسیم. به جایی که خلیل غزه هزاران اسماعیل را قربانی کند.اینجا تکرار تاریخ یا تلاشی خونبار اما پر از اجر و پاداش برای زنده نگه داشتن اسلام یا جهادی از جان و دل در راه خدا نیست. اینجا قصه ایست که خدا آن را کارگردانی می‌کند و نقش اصلی را ابراهیم و اسماعیل هایش بازی می‌کنند.در روزگارانی که نقش ها فرم های استخدامی هستند که سو سابقه و توانایی ها و استعداد ها را می‌خواهند،اینجا در ایران سناریوی شهادت نوشته می‌شود. چیزی که هیچ توانایی نیاز ندارد و در عین حال برای استخدامش نمیدانی باید چه کنی. شاید باید قربان صدقه اش بروی، دنبالش از فلسطین به ایران بیایی، از اوج آسمان به زمین و از زمین به اوج آسمان پرواز کنی و وقتی پیدایش نکردی، وقتی از همه جاهایی که خبری از او و نشانه ای از حضورش پیدا کردی برگشتی، در گوشه ای در خلوتی غریب از قسم شب های خفه کننده و کشنده، برایش جان دهی. و شهادت نام یک همچون میزانسن ایست... 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. دو کودک فلسطینی دمپایی‌هایشان را به هم قرض میدهند تا بتوانند از داغی زمین بکاهند و آب را ببرند 🇵🇸 @gaze_karbala
. 🏴 شاید تو را هم عهدی بوده است با خدا، انگار هر زمینی را رزقی برایش معین کرده‌اند و رزق تو شده یاران آخرالزمانیِ حسین‌بن‌علی(علیه‌السلام) و این تکیه‌ی اربعینی‌‌ها... اینجا که از دنیای بی‌مأوای ما بیرون است، اینجا که نور شده است وسط بیابانِ تاریکِ نیست‌انگاری؛ و اینجا که بیدار می‌شوی و می‌بینی قافله‌ی تاریخ با تمامِ نداشته‌هایش به سکان‌داریِ حسین‌بن‌علی(علیه‌السلام) به سمت مقصدِ خویش در حرکت است، و العاقبة‌لِلمُتَّقین... و‌ «قدس»، تو به روز‌های آزادی‌ات نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوی، این وعده‌ای است که سربازانِ در گهواره‌ی خمینیِ عزیز می‌دادند و‌ ما به چشم خود شاهد آن خواهیم بود... "وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ" 📌 @nanetazeh 🇵🇸 @gaze_karbala
63.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. روایت مردی که از اصفهان تا کربلا را پیاده آمد این پرچم قدرتها داره... ما ازش بی خبریم 🇵🇸 @gaze_karbala
ربط بعضی چیزها را نمی شود به راحتی فهمید. اصلا فهم شان با تجزیه و تحلیل های رایج مفهومی ممکن نیست. گویی تا در موقعیتش آرام و قرار نگیری با هزاران کتاب و جلسه نمی توانی از رمز و رازشان سر در بیاوری. رابطه و نسبت کربلا و غزه از این جنس است. می شود البته مقاله ها و پژوهش ها در مظلومیت مردم غزه و استقامت مثال زدنی شان نوشت و چاپ کرد اما زیر این قبه نشستن ماجرای دیگری دارد. علی الظاهر سازه ای بیش نیست اما قصه دارد این قبه. تا زیر این گنبد قدس ننشینی و چشم انتظار زائران کربلا نباشی قصه کربلا و غزه برایت رخ نمی نماید. اینجا زیر این قبه اگر بنشینی شاید بتوانی ذره ای و فقط ذره ای از این جمله را دریابی : غزه آری کربلا گشته است امروز . یاسر مرکزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هشتک حرف‌ها دارد.... ما در موکب «تکیه اربعینی‌ها» انتظار زائران را می‌کشیدیم که پذیرایی کنیم و گرد خستگی از تنشان به در کنیم و یاشاید آنها خستگیِ روزمرگی‌هامان را به‌در کنند و مشّایه‌ای که طی کرده‌اند را ما هم با جانمان طی کنیم و نظر کنیم خودمان را در زائرانی که مهمانشان بودیم ، آری آنها میزبان بودند و ما نشسته بودیم که چه برایمان می‌آورند. انگار آیه‌ی «کُل یومٍ هوَ فی شأن» را می‌توان برای اربعین و همه‌ی مواکبش هم گفت، ما سال قبل نمی‌دانستیم که طوفانی در راه است و بناست گنبد قدسی به جای خیمه‌ی سالهای قبل این میان باشد و بشود محل صلاة زائران اربعینی حسین(ع) که حرفشان با زائران دیگر در طول سال فرق دارد که «أبَد وَاللّه ما نَنسی حُسِینٰا» را می‌شنوی ازشان و چه غروری داشتند که زیر این گنبد نماز می‌خواندند که انگار «سَنُصَلی فی القُدس» برایشان محقق شده بود و دلشان راضی بود که راهی که رفتند حالا به سرانجام رسید که «راه قدس از کربلا می‌گذرد» و این غزّه است که امروز همان کربلا گشته و روزِعاشورایی که به قول آقاسید مرتضی‌آوینی هنوز به شب نرسیده، به پایان خویش نزدیک می‌شود که تا ظلم هست مبارزه هست و ما هستیم پای مردمانی که رگِ حیات این تاریخ را در دست گرفته‌اند و همه جهان خیره خیره به سمتشان می‌روند و آنانند وارثان... «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» 📌 @nanetazeh 🇵🇸 @gaze_karbala
هدایت شده از لَعلنَا
«غزه در انتظار کربلا» و «کربلا در انتظار غزه» شاید این مرتبه پنجم یا ششم باشد که می خواهم از غزه و کربلا و اربعین امسال بنویسم. البته هر بار هم چیزهایی نوشته ام اما به جایی که می رسید از خودم پرسیدم که چه؟ قبلا نوشتن حقیقتا برایم تفکر و آزمایش بود. یعنی آنچه را بودم با نوشتن عیان می کردم. اما الان حس و حال آزمایش را هم ندارم. اگر الان دوباره درباره غزه و اربعین می نویسم فقط یک دلیل دارد و آن هم تفصیل یادداشت کوتاه قبلی ام بوده که در حال و هوای قبه قدس موکب اوزونبلاغ نوشتم. دوستی آن نوشته را زاییده تعلقات تشکیلاتی ام دانسته بود. رفیق شفیق دیگری گفته بود تو برای فرار از نیهیلیسم این حرف ها را نوشته ای. قصد ندارم به این حرف ها جواب دهم. می نویسم تا شاید بتوانم مخاطب را در حال و هوای خودم شریک گردانم. من از حال و هوای خودم وقتی زیر آن قبه می نشستم گفتم. و البته که نمی خواهم و نمی توانم آن را مأمن و وثاقی برای فرار از پوچی و روزمرگی قرار دهم. چون همان موقع که در این حس و حال بودم یک وجه تردید قوی هم در ذهنم جولان می داد. القصه که حتی به بعضی از دوستان هم گفتم : «دعا زیر این قبه هم مستجاب است». این جمله را بدعت نپندارند. نمیخاستم در مقابل قبه امام حسین علیه السلام چیزی علم کنم. من این قبه را در افق کربلا می‌دیدم. اصلا موکب انتظار زائرین کربلا مگر می تواند در افق کربلا نباشد؟ شاید جور دیگری هم بتوان گفت : من کربلا را در افق غزه می بینم. اگر کربلا سرچشمه حیات است، غیر از غزه در کجای دنیا می توان ردپای حیات را جستجو کرد. به قول سید رسول فاطمی : تمام عالم ویران است و غزه آباد. البته آن جمله امام همچنان پابرجاست که فرمود: "راه قدس از کربلا می گذرد". چون تا کربلایی نشویم راهی به رهایی از اسرائیل نخواهیم داشت. غزه در انتظار کربلاست. غزه در انتظار کربلایی هاست. آری من در آن موکب و در زیر آن قبه به انتظار کربلایی بودم تا مرا از اسرائیل آزاد کند. در انتظار کربلایی هایی نشسته بودم تا در برق چشمانشان رهایی خودمان و غزه را از شر اسرائیل ببینم. در حقیقت در انتظار خودی بودم که از آن کربلا بازگشته است. اینها تحلیل های اتوکشیده ذهنی نیست. اینها آرزوها و تمناهای من است و مگر نفرموده اند : «اَلشِّيعَةُ تُرَبَّى بِالْأَمَانِيِّ» این وعده حاج قاسم است که : «قدس امکان ندارد آزاد شود جز با پرچم داری شیعه» . او که نمی خواست در ساز کوک شده اختلاف شیعه و سنی بدمد و به اصطلاح تشیع را باد کند. او از حقیقتی در شیعه حرف می زند که در کربلا رخ نمایان تر کرد. همه این قصه ها به همان قبه بر میگشت. با این تفاصیل چگونه می توانستم در پیاده روی اربعین شرکت کنم؟ و آنها که رفتند آیا غزه را در کجا دیدند؟ در پرچم فلسطینی که زائرین به کوله و لباس خود چسبانده بودند؟ اربعین بعد از غزه با اربعین قبل از غزه تفاوت ها دارد. اتفاق عظیمی با غزه در عالم وجود افتاده است. به تعبیر آقا عظمت اسلام امروز در غزه هویداست. بزرگترین و بلندترین پرچم عظمت اسلام در غزه به اهتزاز در آمده است. اما ما دیگر توان درک «عظمت» و «عزت» را نداریم. عظمت فهمی خودش مقوله ایست عظیم. غزه در اوج قله عظمت است امروز و ما کجا و غزه کجا !؟ همه اینها حس و حال و انتظاری است اجمالی که در وجودم خلجان دارد و نمی دانم تا چند روز دیگر همچنان چنین حس و حالی داشته باشم یا نه. ولی احساسم این است که با غزه افق جدیدی می تواند در فهم ما از دین گشوده شود و در فهم و نسبت مان با کربلا نیز. اگر چنین حال انتظاری در ما بوجود آمده باشد چگونه می توانیم همچون سال های قبل به مشایه اربعین برویم؟ واقعا حضوری حس می کنیم؟ من فکر می کنم اگر به این مسأله التفاتی نداشته باشیم دوباره گرفتار مناسک می شویم. و این هم زاییده نیهیلیسم عمیق و ضخیمی است که زمان و زمانه ما را در بر گرفته است. آری از نیهیلیسم راه گریزی نیست. نیست انگاری یک رای و نظر نیست که بر ما عرضه شود تا مهر تایید بگیرد یا ردش کنیم و به سمت دیگر رویم. نیست انگاری یک تاریخ است. و ما و همه اعتقادات و مناسک مان در معرضش هستیم. از قضا من می خواستم گرفتاری خودم به نیهیلیسم را در ماجرای غزه و کربلا دریابم. و الا من اصلا در موضع نقد و تخطئه کربلا رفته ها نیستم. اصلا به من و ما چه ربطی دارد که دیگران چرا یا چگونه رفته اند؟ این نوشته ها هم شاید حکم دعوت داشته باشند وگرنه در خط به خط و کلمه به کلمه اش می توان خدشه کرد. دعوت به ناگفته هایی که خودم هم عاجز از بیانش هستم و الا دیگر ناگفتنی نبود. خلاصه که : «غزه در انتظار کربلا و کربلا در انتظار غزه نشسته است.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 🇵🇸 @gaze_karbala
. قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ آری از رحمت خدا نا امید نباشید او همه ی گناهان را می بخشد چه زیبا تلاوت کردی و به ما قبرستان نشین ها تذکر دادی که اگر در خروار از کثافات یا باتلاق رذائل غرق شده ایم و گمانمان این است که پستی ما مانع می شود که به قداست شما نزدیک شویم یا لحظاتی در خلوت برایت اشک بریزیم یکباره این توهم را با دریای بخشش، به سیلاب سپردن که اثری از آن در وجودم باقی نماند توانی دهد که ما امت مسلمان هستیم و دیگر فرق نمی کنه در چه آیینی عمر سپری کرده باشیم. آری انسانیت است که پرچم افراشته و با محبت همه را زیر چتری که گسترانده با کرامت راه می دهد. پس دست به زانو بگذار و یاعلی گونه برخیز حتی اگر شده با قطره ایی اشک در همراهیم.... 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شعار تشییع کنندگان لبنانی در مراسم تشییع پیکر شهید «ابراهیم عقیل»: با خمینی عهد می بندیم که خامنه‌ای رهبر ما است 🇵🇸 @gaze_karbala
. ✍در راهِ شهید بودن، هم عهد با شهید شدن است. مگر نه این است که رهبر انقلاب ما در روز ولادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمود: انبیاء الهی هم راه را نشان میدهند، هم قدرت تشخیص و جهت‌یابی را در آحاد انسان و افراد انسان تقویت میکند. ۱۴۰۳/۶/۳۱ آری قدرت در طریق شهادت است که رنگی بیشتر می‌گیرد و با هم عهد شدن با شهید است که توانمندی‌ها افزون‌تر می‌گردد. شهادتی که همان ادامه‌ی راه انبیاست. 📌 @rastine_khish 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به راستی چه چیزی در عالم در حال وقوع است آیا ما را توان دیدن، شنیدن و استقامت ورزیدن هست؟ چند صباحی بود تشیع را در آب و خاک خودمان یافته بودیم و دلخوش، که شکر خدا، علی مولای ماست. اما چه شد که این شکر، به روزمرگی رسید و در قالب جشن ها خلاصه بهتر بگویم تقلیل داده شد. به گونه ای که انگار غیرت حیدری به جوش آمد و حقیقتش را به جلوه ایی دیگر رونمایی کرد آن هم در آب و خاکی که به ظاهر سنخیتی با ولایت علی گونه اش نداشت. اما به راستی چه شده که برای اینگونه شاهد شدن، جان به کف گرفته و شهادتی را در تاریخ به ظهور رساندند که هر انسانی را وادی تحیر در برگرفته و عقب افتادن از این قافله را خسرانی ابدی می بیند. آری می بیند آری کربلا بار دیگر سفره اش را گشوده و یارانش را فرا خوانده است. انگار حرف ولی زمان در "غیبت کبری" را فرزندان غزه با گوش جان شنیدند و با چشم دل دیدند و اینگونه سرازپا برای فداشدن نمی شناسند. آری گوش و چشم دیگر گشوده شده است انسانیت در حقیقت خودش در حال ظهور است. خدایا در قافله حقیقت راهمان بده. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. نمی‌دانم اما بعد از شهادت حاج قاسم و حاج علی زاهدی و مرحوم رییسی و هنیه نگران بودم. آبان ۹۸ ، آبان و مهر ۱۴۰۱ نگران بودم بعد از حمله زمینی اسرائیل به غزه و نسل‌کشی‌ها نگران بودم. بعد از انفجار پیجرها و بی‌سیم‌ها نگران بودم. اما امشب بعد از شهادت سید مقاومت، با اینکه دیشب حال خوشی نداشتم آرامش عجیبی دارم. امشب عجیب احساس می‌کنم خدا، همان‌طور که از زمین لاله می‌چیند و به آسمان می‌برد، دست خالی ما اهالی خاک را پر می‌کند. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
بسم رب شهداء و صدقین ندای کربلا گوش را نوازش می‌دهد و آزادگان رزم لبیک گویان شتابان سوی میدان می‌شتابند. سینه چاکانی که عمری آماده و گوش به فرمان حسین زمان خود لحظه‌ها را گذرانده‌اند. دلیر مردانی که بت‌های سیاست‌بازان منفور را با دستان خالی در هم شکستند. آنان عشق بازانی هستند که فارغ از هیاهوی دنیاپرستان،معشوق خود را یافتند. مردانی که در خون خود رقص می‌کنند و مستانه به سوی معشوق خود بال می‌کشند. آری گرمای آغوش معشوق را خریدند و از دنیای رنگارنگ با آن هم جمال دست کشیدند. تو چه می‌دانی از این بزم مستانه؟ عمری را در خواب سپری کردی و بی خبر از مظلوم آسوده سر بر بالین گذاشتی؟ از خواب غفلت بیدار شو و چون پیام رسان کربلا حضرت زینب سلام الله علیها آن بانوی استقامت از جا برخیز و فریاد ما رایت إلّا جمیلا را سر بده تا نامردان در نامردی و مستی و می‌گساری با خون مظلومان خاموش شوند و دنیا از وجود شیاطین پاک شود. دنیا بار دیگر از رذالت شیاطین بر خود پیچیده و شرمسار از ننگ آنان است. خوب نظاره کن شکوه نکن محکم و استوار چون سیدعلی در ميدان آماده باش و خم بر آبرو نیاور چرا که در باغ شهادت باز باز است. 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. سردار نیلفروشان: ان‌شاءالله در راه محو رژیم صهیونیستی به شهادت برسم 🇵🇸 @gaze_karbala
. وقتی روضه شروع می‌شود، وقتی فریاد ها با هم آمیخته میشوند، وقتی چشمان تو مات مانده بغضت هم سر گردنه بازی در می آورد و البته که اشک هم نقشی فراموش ناشدنی را بازی می‌کند. فقدان او با تمام این اشک ها گره خورده و او دیگر نیست. تحلیلگر شبکه خبر در عین تمام صحبت های به ظاهر امید بخشش سعی ای در پنهان کردن جمله ی سوالی اش ندارد:واقعا؟! به همین سادگی؟ و من باز گیج تر به پنجره نگاه میکنم و سعی میکنم یک بار دیگر همه چیز را مرور کنم:سید حسن نصر الله، رهبر حزب الله ترور شده. او نقش بسیار زیادی در رسیدن ما به حضور تاریخی دارد. اما نه‌!... هنوز هم قطره اشکی نیامده. عجب دارد بازی در می آورد. دوباره تلاش می‌کنیم:او در راه مقابله با دشمنان و زندگی آسمانی اش تکه تکه شد. باز هم نه... به پنجره نگاه میکنم. حوالی غروب است و نور کم کم دارد خداحافظی می‌کند.دوباره سعی ام را میکنم. شاید این آخرین امید است:امام حسین(ع). سید هم در این راه شهید شد. در قتلگاه لاحیه. نه! این هم نشد. به گمانم دیگر شانسی ندارم و اگر گریه ام هم بیاید از سر گریه نکردن است. اشکِ بی اشکی.ناچارا ماتم گرفته می‌نشینم و به پنجره نگاه میکنم. نه! من آخرش هم گریه ام نمی‌گیرد. من نه سوزی دارم نه نسبتی و نه طلبی و نه هیچ یک از این خوبان را. صدایی از آنسو بلند میشود:کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟... باز هم رو به سوی پنجره ام و به غروب نگاه میکنم.وقت سلام زیارت می‌رسد:السلام علی الحسین و علی... نمیتوانم بنشینم و مثل مار گزیده به خودم میپیچم. صورتم خیس خیس است و فریاد هایم کفاف نگاه به پنجره را نمی‌دهند.تنها راه سلام است. به حسین(ع).به پنجره... 1403/7/7 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ یحیی سنوار : ما از مرگ در بستر یا حوادث جاده ای می ترسیم اما از مرگ در راه دین ، وطن و مقدسات مان هراسی نداریم یحیی بگو از اسمت بگو که زنده بودن و زندگی را برایم تداعی کننده است آه، می سوزم چقدر عجیب و با سرعت فراخوان شده اید و به زیبایی لبیک می گویید نیامده، می روید! ؟ فرصت پذیرایی بدهید گویا در ما بوی خودتان را استشمام نمی کنید بمانید تا بوی شما را بگیریم و همراه تان شویم گویا آنقدر بوی تعفن از قبرستان دنیا گرفته ایم که با عرشی شدن تان می خواهید جان تازه به ما عطا کنید آری شما از دست نمی روید بلکه زنده می شوید با گذشتن از جانتان به ما جان می دهید به راستی تنها راه مقاومت است که شهادت ظهور آن است. چه اسم با مسمایی یحیی 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala