eitaa logo
-گِرھ کلمـٰاٺ✨
38 دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
0 فایل
"کلماٺ در هم گرھ مے خورند و وصف می کنند، طُ را .. و جز طُ، نیافتم کسی تا در وصفش، ؏-شق؛بگویم..!♥} گوشِ جآݩ؛ @Ammajj کپی با حفظ لینک کانال اشکالی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
-شب بخیر،امام زمانم💙🌱
-امروز هم مثل روز های دیگر از خواب که بلند شدم اول به پرچمتان نگاه کردم، ساکت و آرام بود حتی تکان هم نمی خورد انگار منتظر بادهایی بود که هیاهوی ظهور، در دلشان افتاده‍! صبحت بخیر،آقای دلتنگی🥀:)) 💙 {ح*ج}
عازمِ سرزمینِ خیاݪم،با مݩ بیآ..✨ -کبوتر های سفید را کہ می بینم، اولیݩ چیزی که به ذهنم می رسد، حرم است..🕊 همیشہ امیدوارم کہ آن کبوترِ کوچک نشانہ اے باشد برایم.. نشانہ اے کہ می گوید: بہ سوے حرم بیا ! یا شاید هم،یک دعوت نامہ از طرفِ امام رضا{؏}..❤️((((: شاید امام رضا{؏} دلش برایم تنگ شدہ اما..... همه ی این ها خیالاٺ من است.. چقدر تلخ... اے کاش حتے ذره اے از این خیالات واقعی بود ! اما نمی شود که نمی شود که نمی شود💔)))): من و دعوٺ نامھ امام رضا{؏}!! اصلا با هم جور در نمی آییم منی که جز روسیاهے، چیزی در دݪ ندارم... اصلا شاید کبوٺر امام رضا نیست .. شاید رهگذرے .... یا اصلا شاید مهمان این شاخہ هاے نارنج است🍊 ولے... بدون خیاݪ کہ نمی شود زندگے کرد❤️((((: پس باز هم خیاݪ مے کنم .. باز هم .. باز هم .. کبوتر می پرد و نزدیک ٺر می آید، می نشیند روے بند رخٺ و زݪ می زند به مݩ.. روزنہ ے امیدی،دݪم را روشن می کند.. شاید این کبوٺر،پیامے از طرف امام رضاسٺ❤️((((: شاید... بے حرم،نفسی نیسٺ کھ جوݪان بدهد در لحظاٺ..‌! 💙 🌿 {بہ قلمِ؛ آمـٰاج '' ح*ج} _هدیہ بہ امام رضا{؏}
-گداے عشق شما،در حوالے شهرم کوچھ نگاهتاݩ چقدر جا دارد ..🥀؟ {ح*ج}
-گِرھ کلمـٰاٺ✨
-امروز هم مثل روز های دیگر از خواب که بلند شدم اول به پرچمتان نگاه کردم، ساکت و آرام بود حتی تکان
-امروز هم بہ تو سلام می کنم؛ به امیدِ چهره اے کہ به من، لبخند زند ..🦋 صبحت بخیر،آقاے من🌿(((: 💙
-پیچ رادیو را کہ می چرخانم، صداے گویندھ با کمے خش خش، بلندتر مے شود. صدا آشفتہ است و خستہ انگار کہ دیشب را تا صبح، بیدار ماندھ.. پردھ را کھ کنار می زنم، گرگ و میش آسمان، نگاهم را می گیرد ..🌗 همان موقع،گویندھ شروع به گفتن مے کند حِزنی که در صدایش است، خودنمایی می کند؛ _امروز،یک جمعہ ے پاییزیسٺ🍁 هواے دݪ،ابرے☁️ دریاے ذهن،مواج !🌊 تاریخ،متوقف شدھ ! و ساعٺ....... ساعٺ بھ وقتِ چشم انتظارۍ است ..'💔 _شنوندگانِ عزیز! اینجا،حواݪۍِ دلتنگے ..🌺 سرشار از عطࢪِ نرگس ..🌷 و جهاݩ...در اظطرارِ آمدنِ موعود ..🍃 💙 🌸 {بہ قلمِ؛ آمـٰاج '' ح*ج} _هدیہ به امام زماݩ{عج}
-می گویند: گاهے باید رها کرد باید نخواسٺ باید گُریخٺ..🍃 از انتظار هایي کہ آدم را پیر و شکستہ مے کنند..🌿 -مے گویم: مݩ شکستہ مێ شوم پیر مێ شوم، اما،،،،، بہ انتظار مێ نشینم آمدنٺ ࢪا...🦋 💙 🌻 {ح*ج}
-آمدنٺ ࢪا، انتظار مے کشم ..''🦋 💙 {ح*ج}
‌-قطراٺِ باران که فرود مے آیند یادِ اشک هاے تو می افتم..💔 که می چکد..دانہ دانہ و بہ ما یاد آورد مے شود: موعود...منتظر ما اسٺ🕊 کہ این دݪ را بسازیم و بسوزانیم، این همہ نقطہ ؎ تاریک را..🥀 💙 {ح*ج}
-برا؎ من،برا؎ تو برا؎ دردهایٺ برا؎ مـٰا برا؎ این همہ تنهایي، اِے کاش خدا کارے کنھ ..🌿🌚 🦋 ‌🌸 {ح*ج}
-عصر جمعہ،می نشنم بر پا؎ صحبتِ گریہ هایم، و قصھ ی دلتنگی شان را، به رشتھ تحریر در می آورم. هیچکس به من نگفت برای سرباز شدن در راهٺ، و برای دیدار با تو، باید همہ ی نقاطِ تارکِ این دل را، سوزاند.و من هربار،با دیدن ردِ سیَھ که می افتد به دفترِ اعمالم،با خجالٺ و شرم، همنشین می شوم...💔 مݩ سوزاندن بلد نبودم و هیچکس به من نگفت، برای سوزاندنِ هرچہ سیاهیسٺ، تنها یک توبھ لازم است....! و بعد از آن،هیچکس به من نگفت که شکستنِ عهدم با خدا، تیشہ اے می شود، براے ضربه زدن،،،به رشتہ باریکِ بین مݩ و ٺو..💔)))))): 💙 {بہ قلمِ؛آمـٰاج '' ح*ج} _هدیہ به امام زماݩ{عج}