eitaa logo
قلم های بیدار
130 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
باز می‌بلعد ... همچنان سنگین وسرسخت و مهیب و کور آن شب افسون جنون آیین آن پلشتی زاده ی دلقک شهوت آواز ستم مسلک. می‌چکد از پوزه ی ذهنش بافه‌های مرگ دارهایی از عطش سرشار - وحشی و خونخوار- از تعفن می رسد از ماورای باتلاق شب بوی زرد توطئه می‌آید از افکار نامردش چشم شهوت سیرتش سرریز سرمستی ست تاجر عریانی عشق است تاجر سکس و سکوت و سُکر! در نگاهش عشق ماسیده گیسوان او پلاسیده هرزه گرد کوچه‌های جسم . ¤ باز می‌بلعد... هشت پای قرن نافرجام قرن اختاپوس! از هراس سایه‌ها می‌آید انگاری چشم‌هایش نبش قبر صبح مومیایی گشته ی ظلمت بی خبر از بعثت باران مثل خواب مُرده ی مرداب، در بلاهت غوطه ور یکسر ¤ ای تمدن زار بی حاصل! زادگاه صنعت افیون نشئه ی شب ، ظلمت شیّاد! قتلگاه فطرت خورشید حیف، حرفم را نمی‌فهمی شیشه ی حرف مرا سنگی چون بدآهنگی. ¤ ای غرور پوک، آمریکا! ای توحش، ای شب اعظم ای تو ابلیس بزرگ قرن از نگاه شاخه های خویش این غرور کاغذی را کاش می چیدی چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدی ست. شب نمی ماند ظلم زیبا نیست. کاش می فهمیدی ای خفاش! ای توهُم سلطه ی مغبون روزی از این روزها، تنها در غروبی زرد می میری. بعد تو، اما : آسمان این جهان آبی است باغ می روید آب می جوشد چشمه ها جاری است. باز شبنم هست روی برگ گل زندگی زیباست عشق ، مهتابی است. ¤ ای غرور پوک، آمریکا! حرف هایم را کاش می فهمیدی، اما حیف تو نمی فهمی! چون که فهم زندگی هرگز، نیست در وسُع تو ای مرداب. ¤ ای ُگراز ابله پروار گرگ آدمخوار از نژاد آدمی بیزار مرگ، نوشت باد مرگ، نوشت باد @ghalamhaye_bidar