#قاب_ماندگار بازتاب تصویر پرچم فلسطین بر روی پیکر شهید اسماعیل هنیه، در عینک رهبر انقلاب
#شهید_اسماعیل_هنیه
#خونخواهی_عزیز
#اقتدار
@ghalamnegaremonfared
هرچند مسیر، مشکل و باریک است
با این که بهظاهر آسمان تاریک است
در چشم تو پرچمِ فلسطین پیداست
یعنی به امید حق، سحر نزدیک است
شاعر: سورنا جوکار
@Farsna
❌پیامدهای وحدتآفرین تشییع #شهید_هنیه در تهران از زبان یک استاد دانشگاه کویتی
✖️ "چه کسی باور میکرد که مردم شهر تهران که به تعصب و عرق فارسی مشهور بود، به صورت گسترده برای تشییع یک رهبر عربی که فارسی حرف نمیزد، و از مذهب شیعه نبود(مذهب رسمی و اغلب مردم تهران) به خیابان بیایند.
😎 این دستاورد انقلاب است که طایفهگرایی و نژاد پرستی را بدون هیچ هزینه میلیاردی از بین برد در راه خدا بودن نتیجه اش همینی میشود که میبینید
#کانال_سایبری_عصای_موسی
(Ⓜ️)@MOSES313STAFF
سید حسن نصرالله پس از شهادت شهید«اسماعیل هنیه» و شهید «فؤاد شکر»، خطاب به صهیونیستها: «کمی بخندید، خیلی گریه خواهید کرد.»
#شهید_اسماعیل_هنیه
#شهید_فواد_شکر
#مقاومت
@ghalamnegaremonfared
🔰 #یادداشت | چگونه «نهضت مشروطه» به «دیکتاتوری رضاخان» منتهی شد؟ - ۱
📝 «خط رهبری» به مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز نهضت مشروطه در این یادداشت به قلم «آمنه عسکری منفرد» براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، تحلیل جامع ایشان درباره این حرکت سیاسی – اجتماعی بزرگ ایرانیان را بازخوانی کرده است. زمینههای تاریخیِ نهضت مشروطه، موثرین این حرکت، علل انحراف در مشروطه و... از جملات مواردی است که در این تحلیل تاریخی میخوانیم.
* زمینههای شکلگیری نهضت مشروطه
🔸 رهبر معظم انقلاب، #نهضت_مشروطه را اولین حادثهی استثنایی بعد از ورود اسلام معرفیمیکنند: «در طول سالهای متمادی، نهضت مشروطیت، اولین حادثهی استثنایی بعد از ورود اسلام است. البته در ورود اسلام هم فضا بکلی تغییر پیدا کرد، اما خیلی زمان نگذشت که مجدداً همان شیوههای استبدادیِ گذشته به شکل دیگری در کشور حاکم شد؛ لیکن مشروطیت این را شکست. بنابراین مشروطیت حادثهی بسیار مهمی است.» ۸۳/۵/۱۱ ایشان همچنین با نگاهی به عظمت این نهضت میفرمایند: «مشروطیت حادثهی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئلهی آزادی؛ لذا جای این داشت كه این دریاچهی آرام فكر علمی ما را برآشوبد؛ یك طوفانی به وجود بیاورد و یک کاری انجام دهد؛ کما اینکه كرد.» ۹۱/۸/۲۳
🔹 حضرت آیتالله خامنهای در مورد زمینههای شکلگیری جنبشهای عظیم اجتماعی بر نقش بی بدیل مردم تأکید میکنند: «در همهی تحولات و جنبشهای گوناگون اجتماعی بزرگ، نقش #مردم، نقش معیار است. یعنی گسترش یک تحول، گسترش یک فکر، گسترش نفوذ یک مصلح اجتماعی، وابستهی به این است که با مردم چقدر ارتباط داشته باشد. هرچه ارتباط او و آن جریان و آن جنبش و آن تحول با مردم بیشتر باشد، امکان موفقیت او بیشتر است، اگر از مردم منقطع شد دیری نخواهد پایید، کاری نخواهد کرد.» ۹۰/۷/۲۰
* نقش اساسی علما در ایجاد مشروطیت
🔸 رهبر انقلاب تصریح میکنند که «در ایران همیشه ملت با ندای #دین به میدان آمده است؛ عدالت را در سایهی دین دیده است؛ به خاطر اعتماد به #روحانیت، هر جایی كه آنها پیشگام در تحوّلی شدهاند، آنها را تنها نگذاشته است.» ۸۱/۳/۱۴ و مشخصا حرکت مشروطیت را نیز در چارچوب دینداری مردم ایران و برآمده از ریشه و خاستگاه دینی معرفی میکنند: «مشروطیّت حرکتی بود که با پیشآهنگی علما که مظهر دینداری مردم بودند، توانست پیش برود... آنچه در #مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم شیخ فضلالله نوری، مثل مرحوم سیّدمحمّد طباطبائی، مثل مرحوم سیّدعبدالله بهبهانی… علمای بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اینها آمدند.» ۹۵/۱۰/۱۹
🔹 البته «دیگران هم در این نکته تردیدی ندارند [نقش اسلام و انگیزههای اسلامی و حضور علما] ، حتّی مخالفان هم اعتراف کردهاند؛ منتها همین را هم که در ایجاد حادثهی مشروطیت، علما نقش اساسی داشتند، #تحریف کردند. اگر علما در صحنه نبودند، چنین حادثهای اتفاق نمیافتاد... حادثهی مشروطیت متکی به مردم بود؛ مردم را هم جز علما هیچ عامل دیگری نمیتوانست به میدان بیاورد و به آن دفاع جانانهای که از #مشروطیت کردند، وادار کند.من میبینم در بعضی از نوشتههای مربوط به مشروطه - حتّی نوشتههایی که از لحاظ سند تاریخی، بهتر هم هست - آنجایی که به انگیزههای دینی و شعارهای دینی میرسند، عمداً از آن عبور می کنند.» ۸۳/۵/۱۱
* عدالتخانه؛ مطالبه علما در مشروطه برای کنترل و نظارت بر حکومت
🔸 از منظر رهبر معظم انقلاب در خصوص خواست و جهتگیری علما در این حرکت، توجه به چند نکته ضروری است:
«نكتهی اول این است كه شعار علما، «#عدالتخواهی» بود. به طور مشخص آنچه كه میخواستند، «عدالتخانه» بود... این، یك توقع اخلاقی نبود؛ چون خواست عدالت چیزی نبود كه این همه سر و صدا بخواهد... بلكه آنها چیز دیگری را كه فراتر از یک درخواست اخلاقی بود، میخواستند.
🔹 نكتهی دوم اینكه آن عدالتی كه اینها میخواستند، دقیقاً و مستقیماً عدالت در زمینهی #مسائل_حکومتی بود؛ چون مخاطب اینها حكومت بود... نكتهی سوم این است كه آنچه اینها میخواستند، یك بنیاد تأمینكنندهی #عدالت بود، كه اسمش را میگذاشتند «عدالتخانه»... میخواستند یك دستگاه قانونیای وجود داشته باشد كه بتواند پادشاه و همهی سلسله مراتب حکومتی را تحت كنترل و نظارت خودش قرار بدهد، تا اینها ظلم نكنند؛ تا عدالت تأمین بشود؛ یعنی یک دستگاه اینجوری میخواستند...
🔸 آنچه آنها میخواستند یك نهاد عملی و یك واقعیت قانونی بود كه قدرت این را داشته باشد كه جلوی شاه را بگیرد؛ چون شاه اسلحه و سرباز داشت كه اگر میخواستند جلوی او را بگیرند، طبعاً بایستی این دستگاه قدرتی فراتر از سرباز و سربازخانه داشته باشد...» ۸۵/۲/۹
@rahbari_plus
🔰 #یادداشت | چگونه «نهضت مشروطه» به «دیکتاتوری رضاخان» منتهی شد؟ - ۲
#ادامه_یادداشت :
🔹 «نكتهی آخر هم اینكه معیار این عدالت، قوانین اسلامی بود؛ یعنی #عدالت_اسلامی میخواستند؛ در این هیچ تردیدی نیست و این را بارها و بارها گفته بودند. آنچه كه مورد درخواست مردم بود این بود، كه متنش هم مواد اسلامی و احكام اسلامی و قوانین اسلامی است.» ۸۵/۲/۹
* اما انحراف در جریان مشروطه چگونه شکل گرفت؟
۱) غفلت از عاملِ استعمار بیگانه
🔸 «ملت ایران زودتر از اغلب ملتهای عالم به یك تحوّل سیاسی و اجتماعی نزدیك شد كه آن تحوّلی است كه در دوران مشروطیت اتّفاق افتاد. #ملت_ایران هوشیاری و پیشروی و مجاهدت و شرایط مناسب خودش را با این عمل ثابت كرد. علمای دین و دلسوزان جامعه، پیشوایان آن حركت بودند. یك غفلت از سوی سیاستمداران وابستهی به انگلیسِ آن زمان موجب شد كه قدرتهای غربی و خارجی بتوانند از این حركت ملت مسلمان سوء استفاده كنند؛ عدالتخواهی ملت ایران را در قالب از پیش ساختهای مطابق نظریات خودشان بریزند و حركت ملت ایران را منحرف كنند؛ بعد از چند سال هم سلسلهی #پهلوی را بر سركار آورند.» ۷۹/۳/۱۴
🔹 و شعار خط انگلیسیِ مشروطه هم توسعه و ترقیخواهی بود: «در قضیهی مشروطه، آن خط انگلیسیِ ماجرای مشروطه حرفش ترقیخواهی بود؛ شعارش توسعه و پیشرفت بود. همان كسانی كه رهبران مشروطه را نابود كردند؛ #شیخ_فضلالله را به دار كشیدند، مرحوم آیتالله بهبهانی را ترور كردند، ستارخان و باقرخان را غیر مستقیم به قتل رساندند و خلع سلاح كردند، رهبران صادق مشروطه را زیر فشار قرار دادند و یك عده افرادی را كه وابستهی به غرب و سیاستهای استعماری بودند، به نام مشروطهخواه بر مردم مسلط كردند، شعار آنها هم همین ترقیخواهی بود! آنها هم میگفتند: پیشرفت، تحول! زیر این نام، آنچنان #خیانت بزرگی انجام گرفت. ۸۶/۲/۲۵
🔸 این در حالی است که «خصوصیت ضد حضور بیگانه در مشروطیت، بسیار مهم است؛ این را نباید فراموش کرد. این همان چیزی بود که اولین ضربه را کسانی به آن زدند که طرف انگلیسیها و #سفارت_انگلیس رفتند. به این ترتیب، در واقع انگلیسیها با زرنگی و با مهارتِ تمام آمدند و ضدیت مردم با حضور خارجیها را آرام کردند؛ ولی مردم همیشه با حضور خارجیها مخالف بودند... خیلی از روشنفکرهایی که با مشروطیت همکاری میکردند، این بُعد را ندیده میگرفتند. البته بعضی هم ضد بیگانه بودند، اما بعضی هم بودند که این بُعد را ندیده میگرفتند.» ۸۳/۵/۱
۲) جدایی مردم از نهضت
🔹 جدایی #نهضت از مردم عامل دیگر انحراف و شکستِ نهضت بود: «ما یک تجربهی مشروطیت را داریم در دوران نزدیک خودمان، و یک تجربهی ملی شدن صنعت نفت را. در این دو، مردم حضور داشتند، شرکت داشتند؛ عامل پیروزی هر دو نهضت مردم بودند؛ ولی از مردم جدا شدند. در نهضت مشروطیت، انگلیسها با مکر و کلک خودشان، با حیله و خدعهی خودشان، آمدند بر امواج مشروطیت سوار شدند، مردم و رهبران مردمی را کنار زدند؛ مشروطیت سر از قلدری #رضاخان درآورد.» ۹۰/۷/۲۰
۳) غفلت علمای صدر مشروطه از خط غربگرایی و غربزدگان
🔸 غفلت از خط #غربگرایی و خطر روشنفکران غربزده دیگر آفت مهم نهضت مشروطیت بود: «در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند... که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در #مجلس_شورای_ملى آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری - جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضلالله مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند.» ۸۸/۱۳/۶
۴) اختلافافکنی استعمار بین علما
🔹 «چه شد كه غربیها، مشخصاً انگلیسیها، در این مسأله [مشروطه] كامیاب شدند... اینها توانستند یك عدهای از اعضای جبههی عدالتخواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما - را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و #اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه مرحوم آسید عبدالله بهبهانی و مرحوم سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابلهی با حرفهای شیخ فضلالله و جناح ایشان داشتهاند، نگاه میكند، این مسأله را درمییابد كه عمدهی حرفها به همین است كه اینطور میگفتهاند.» ۸۵/۲/۹
@rahbari_plus
🔰 #یادداشت | چگونه «نهضت مشروطه» به «دیکتاتوری رضاخان» منتهی شد؟ - ۳
#ادامه_یادداشت :
* نتیجه اعتماد به مستکبرین، عقبماندگی و شکست است
🔸 بنابراین «مشروطه هنگامی که به انگلیسیها اعتماد کرد و راه به سمت سفارت آنها کج شد، نتیجه آن ۷۵ سال عقب ماندن کشور شد.» ۹۵/۶/۲۸و با نگاه درس و #عبرت_تاریخی باید دانست که «مسألهی حفظ هویّت دینی و ملی و انقلابی یکی دیگر از ارزشهایی است که حتماً بایستی به مردم منتقل شود. افشای تهدیدها یکی از همین پیامهایی است که بایستی حتماً داده شود. تقویت روحیهی مسؤولیتشناسی در مردم یکی دیگر از ارزشهاست... دشمن ستیزی، مشخّص کردن #دشمن اصلی و متمرکز شدن روی دشمنان اصلی، از دیگر مسائل مهمّ است.» ۸۱/۱۱/۱۵ که با رعایت آنها، حوادثی چون شکستِ نهضت مشروطه تکرار نمیشود.
@rahbari_plus
ما از ادبیّات سیاسی دشمن استفاده نکنیم؛ من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیر دولتی و مانند اینها تأکید میکنم؛ از ادبیّات دشمن استفاده نکنید.
دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانهرو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است،.. فلان جریان میانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بندهی حقیر هستم...
امّا اسلام اینجوری حرف نمیزند؛ بفهمیم معارف اسلامی را. اسلام، طرفدار میانه و طرفدار «وسط» است: وَ کَذلِکَ جَعَلنٰکُم اُمَّةً وَسَطًا. امّا «وسط» در اسلام چیست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَلیَمینُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الوُسطیٰ هِیَ الجادَّة؛ این نهجالبلاغه است.
راه میانه یعنی راه مستقیم [است] در مقابل میانهرو تندرو نیست؛ در مقابل میانهرو منحرف است.
امّا در جادّه، بعضیها تندتر میروند و بعضیها کندتر میروند. تند رفتن در صراط مستقیم چیز بدی نیست؛ سابِقوا اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم؛...
...دوستان ما و برادران ما در داخل مراقب باشند آنچه مقصود او است تکرار نکنند. آنهایی که میگویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّمتر و پایدارترند؛ حزباللّهیها را میگویند تندرو. میانهرو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد... تندرو کسی است که پایبند انقلاب است، میانهرو کسی است که در مقابل خواستههای آنها تسلیم است.
حالا چه کسی در مقابل آنها تسلیم است؟
۱۳۹۴/۱۲/۰۵
@ghalamenajib