eitaa logo
قلمزن
486 دنبال‌کننده
715 عکس
122 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته است "اربعین بزرگنمایی رسانه‌هاست و با اینکه وام بدون سپرده به زور دادند که مردم بروند، کسی به آن صورت نرفته است" لااقل 90 درصد آدمها این عبارت را علیرغم آنکه یک نوشته باشد، چیزی شبیه می‌دانند و آنقدر مضحک است که اصلا لازم نیست درباره‌اش حرف بزنیم اما صرفا از باب اینکه سکوت کردن خطاست، عرض میکنم که حضراتِ دروغ! اولا آن وامی که حرفش را می‌زنید، مردم متدین، یعنی همین میلیون‌ها نفری که با شکل و پوشش‌های مختلف، راهی اربعین شدند، تحریم کردند و آن را درست ندانستند. ثانیا وقتی ظرف چندروز ده‌ها میلیون آدم یک مسیر 80 کیلومتری را پیاده طی می‌کنند، روی آسفالت خیابان، گروه گروه می‌خوابند و در گرمای ۴٨ درجه و هوای شرجی، جز عشق دریافت نمی‌کنند، ندیدن و انکار کردن، فقط مخاطبان شما را نگران سلامت عقل‌تان می‌کند، چون نمی‌شود روشنایی روز را انکار کنی مگر آنکه چشمانت را بسته باشند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
بسته‌های بادکنک‌هایی که رویشان عکس و چاپ شده بود، دارند تمام می‌شوند. بسته آخر را دستم گرفته‌ام و در مشایه به کودکان می‌دهم، چقدر ذوق می‌کنند و خنده صورت‌شان را پر می‌کند. ناگهان دورم پر می‌شود از ، نمی‌دانم از کجا پیدایشان می‌شود، خودم را در ازدحام و فشار تعداد زیادی کودک می‌بینم که التماس می‌کنند بادکنک بگیرند، سرعت توزیع من کمتر از طاقت آنهاست، جیغ می‌زنند و به زبان خودشان درخواست‌شان را تکرار می‌کنند، فشار زیاد می‌شود، کوله‌ام رها شده و نمی‌دانم در چه وضعیتی هست، هرکسی که می‌گیرد برای "اخت" و "اخی‌" اش هم می‌خواهد، بسته تمام می‌شود و همه شروع می‌کنند به باد کردن بادکنک‌هایشان، حال کسی را دارم که از زیر جمعیت بیرونش کشیده باشند، خودم را به کنار مسیر می‌کشانم تا نفسی بکشم، یک زن عراقی کوله‌ام را می‌آورد و می‌دهد دستم و گوشی موبایلی که از جیب کوله بیرون افتاده بوده است! شکرا شکرا می‌گویم و مدیون مهربانی‌اش می‌شوم، تماشای بچه‌های خوشحال و بادکنک به‌دست، خستگی را می‌گیرد، خداوند قبول کند از همه‌ی آنانی که در این شادی سهیم بوده‌اند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
توی صحن حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام نشسته و این را دستش گرفته، میگیرم و نگاه میکنم، میپرسم از کجا آمدی؟ می‌گوید قطیف، قطیف عربستان... میپرسم ملاذ القلب یعنی چه؟ نمی‌تواند بگوید، هی به قلبش اشاره می‌کند و با همان زبان غلیظ عربی می‌گوید یعنی امیرالمومنین فی قلبی و... باز نمی‌تواند توضیح بدهد، مستاصل شده، با دستش توی هوا دایره می‌کشد، تشکر میکنم و معنی کلمه را جستجو، در فرهنگ دهخدا نوشته است ملاذ یعنی مأمن، پناهگاه، ملجأ پس ملاذالقلب می‌شود: ...🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند رفیقانِ در آغوش هم گریسته را... @ghalamzann
پیرزن گوسفندش را با خودش آورده، سوال می‌کنم، می‌گوید نذر حسین‌ سلام‌الله علیه... کسی چه می‌داند شاید این همه‌ی دارایی پیرزن باشد مثل عراقی‌های دیگر... @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفته بودند این سفر نمی‌خواهد که می‌خواهد امروز یعنی سیزدهم صفر سال ١۴۴۵ هجری قمری در مسیر نجف به کربلا، حوالی عمود ٩٠٠، این پاهای پلاستیکی که به گَردشان نمی‌رسیدی، گواهی دادند که راست گفته بودند! @ghalamzann
روبروی پنجره فولاد حرم امام علی عليه‌السلام نشسته‌ام و می‌خوانم که در دستم یک تسبیح خوش‌رنگ می‌گذارد که یک آویز به آن متصل است. نگاهش میکنم پوشش پاکستانی دارد، "تنکیو وری ماچ"ی می‌گویم و اسمش را می‌پرسم، می‌گوید "بیلیکیس" یا چیزی شبیه این، تسبیح را می‌بوسم و باز تشکر می‌کنم و می‌دانم که اگر از عربی چند کلمه ابتدایی بلد باشم، از پاکستانی حتی الفبایش را نمی‌دانم. زن با حرکت مخصوص دست ادای احترام و تشکر می‌کند و می‌رود و من به جمعیتی خیره می‌شوم که امت اسلام هستند از هر رنگ و نژاد و ملیتی و بدون اینکه یکدیگر را بشناسند به هم مهر می‌ورزند. اتمسفر اینجا را اگر می‌شد در فضای مجازی بارگذاری کرد شبیه آسمانی می‌شد که در آن میلیون‌ها ایموجی قلب پرواز می‌کردند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
این کیست که عالم همه دیوانه اوست... 📷 حسن قائدی @ghalamzann
جایی که آدم‌ها در نقطه شروع می‌ایستند و بسم‌الله می‌گویند و نیت می‌کنند تا قدم‌هایی که قرار است بردارند برای چه کسانی باشد و برای کدام هدف، نیت آدمی در عوالم روحانی، وجه موثریست و تو با نیاتت حساب می‌شوی، نیت می‌کنند برای دوعالم، برای رفتگان‌شان، دوستان‌شان، آنها که دلشان را فرستادند و قدم‌هایشان نرسید. اینجا یک نقطه طلایی برای قرارهای رفاقتی و معنایی و عاشقانه است🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
اسمش حیدر بود بادکنک‌ها را که توزیع کردم آمد چیزی گفت، فکر کردم باز هم می‌خواهد، گفتم خلاص! به اصطلاح عراقی‌ها یعنی تمام شد و راه افتادم، یکی که آنجا بود گفت او می‌خواست از خودش و بادکنکش عکس بگیری، غصه‌ام گرفت، برگشتم و پیدایش کردم و عکسش را گرفتم، اشاره کرد که نشانم بده، نشانش دادم، خندید و رفت... @ghalamzann
اسمش عجب‌ناز است، اهل استان فارس، در مسیر پیاده‌روی، میان موکب‌ها می‌چرخد و پاهای خسته زائران را روغن می‌زند و ماساژ می‌دهد و تاول‌ها و جراحت‌ها را ضدعفونی و پانسمان، یک پلاستیک پر از پماد و باند و روغن دارد، چندتا را با هم ترکیب می‌کند و ماساژ می‌دهد. وقتی عذرخواهی می‌کنی، به گریه می‌افتد و می‌گوید من نوکرِ نوکرهای امام حسینم، اشک می‌ریزد و ماساژ می‌دهد و پانسمان می‌کند، یک روضه‌ی کامل است برای خودش، می‌گویم مشهد برایت زیارت می‌کنم، می‌گوید بگو آقا من را بطلبد و باز گریه می‌کند. می‌گوید پسرم رفت سوریه چشمش را از دست داد، خیلی گریه می‌کردم، یک‌شب حضرت رقیه را خواب دیدم که توی دستش را نشانم داد و گفت چشم پسرت پیش من امانت است، خیلی خجالت کشیدم و دیگر برای پسرم گریه نکردم... اینجا در مشایه، حسرتِ خوب بودنِ آدمها، آدم را می‌کُشد... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله‌الحسین عليه‌السلام... پایان مسیر پیاده‌روی، عَلَم بزرگِ ورودی ارض مقدس کربلا @ghalamzann
در مشایه حوالی غروب که می‌شود اهالی روستاهای اطراف، کوچک و بزرگ می‌آیند و به زائران التماس می‌کنند که شب را مهمان آنها باشند. ام‌حیدر را همانجا دیدم، آمد و دستم را گرفت و گفت مبیت... مبیت... نظیف... طعام... ملابس... و کلمات دیگری که خلاصه‌ی همه آنها این می‌شد که بیایید خانه‌ام، تمیز است، غذا می‌دهم، لباستان را می‌شویم، جای خواب دارم، حمام هست و و و... ام‌حیدر آنقدر اینها را مهربانانه و با التماس می‌گفت که اصلا توان نه گفتن پیدا نمی‌کردی و نه تنها ام‌حیدر که همه کودکان و بزرگسالانی که در مشایه جلویت را می‌گیرند، همین‌ها را همینقدر مهربانانه و ملتمسانه می‌گویند. با ام‌حیدر همراه می‌شویم، چند کودک دنبال ما می‌دوند و تلاش می‌کنند مارا منصرف کرده و به خانه خودشان ببرند، هدیه‌های کوچکی می‌دهم و سرهایشان را می‌بوسم و تشکر می‌کنم، دوسه ساعتی مهمان ام‌حیدر هستیم، بانوی نازنینی که صورتش نور دارد، نمی‌گذارد آب در دلمان تکان بخورد و طوری خودش را برای مهمان فدا می‌کند که باز هم برایمان فقط شرم و خجالت می‌ماند. در مشایه حتما مهمان خانه عراقی‌ها بشوید، این را زحمت نمی‌بینند که اجابتِ دعاهایشان می‌دانند و شکر می‌کنند... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فرموده‌اند* اجر و پاداشی که زنان در سفر اربعین دریافت می‌کنند قابل قیاس با مردان نیست! در شرایطی که به مردان توصیه می‌شود در طول سفر تیشرت خنک و حتی روشن بپوشند، زنان همچنان کمال پوشش را دارند و گاهی حتی بیشتر، و این پوشش کامل - که البته تاج افتخار بانوی محجبه است - در هنگام وضو گرفتن و همه‌ی اوقات دیگر، وقت زیادی می‌گیرد و زحمت افزونی دارد، شدت گرما که بماند. خانم‌هایی که بچه همراه دارند که ده‌ها برابر مضاعف... و این سختی‌ها برای آقایان حتی قابل تصور هم نیست. خداوند به بهترین شکل بپذیرد. *خودم! @ghalamzann
این موکب بستنی می‌داد و خدا می‌داند کودکان زائر چه ذوقی می‌کردند وقتی در صف، نوبتشان می‌شد و بستنی خوشمزه نصیب‌شان، اینجا برای شاد کردن همه فکری کرده‌اند... 🌱 @ghalamzann
اهل ذوق که باشی به لیوان‌های یکبارمصرف هم رحم نمیکنی! این دو جوان لیوان‌ها را طوری چیده بودند که دلت نمی‌آمد چای بخوری، وقتی پرسیدند چای عراقی یا ایرانی؟ و گفتم عراقی... به شکل عجیبی خوشحال شدند و گفتند شکرا! عراقی‌ها بخاطر ما ایرانی‌ها، دو جور چای می‌گذارند و چقدر دوست دارند که ما چای و غذای آنها را دوست داشته باشیم... @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم و قدم‌های ناقابلم فدای دل عاشق و شکسته‌ات پیرمرد... @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا گریه می‌کنند؟! یعنی چه اتفاقی افتاده که مردانی به این سن و سال اینطور بی‌قراری می‌کنند و مانند مصیبت‌زده‌ها زار می‌زنند؟ ماجرا این است که اینها موکب‌داران عراقی هستند، موسم اربعین به پایان رسیده و دارند بساط میزبانی را جمع می‌کنند و دلشان دارد از غصه می‌ترکد! باورش سخت نیست، وقتی در مشایه ملتمسانه به پایت می‌افتند که اجازه دهی میزبانی‌ات کنند و اینها همه بخاطر ربط تو به زیارت حسین علیه‌السلام است... این روزها زائران حرم رضوی در راهند، می‌شود آیا که وقتی ماه صفر به پایان می‌رسد، ما مشهدی‌ها هم اینگونه اشک حسرت بریزیم که فرصت میزبان بودن‌مان تمام شده است؟!... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
به گمانم انسان‌ها دوبار متولد می‌شوند یک بار وقتی به دنیا می‌آیند یک‌بار وقتی از خودشان عبور می‌کنند کاش روزی برسد که دومین تولد مبارک‌مان شود... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
مشهدی‌ها مهمان داریم! کمر خم کنیم و آستین بالا بزنیم و شال خدمت ببندیم، هر کجا که می بینیم کاری می‌شود کرد و آتشی روشن است دستی بر آتش شویم و حضور بزنیم که وقت حضور و غیاب، حسرتِ غیبت‌ها و از دست رفتنِ فرصت‌ها، آزارمان ندهد... موکب‌هایی راه افتاده‌اند که نیازمند حمایت شما هستند، زائر روستایی پیاده می‌آید، دمپایی‌اش پاره شده، لباس کم می‌آورد، جوراب می‌خواهد، دارو می‌خواهد، غذا می‌خواهد، خسته‌ی سفر هستند و با هدیه‌ای می‌توان دلشادشان کرد، اگر نذر یا نیتی دارید و دوست دارید سهمی داشته باشید، این حساب تا پایان ماه صفر به این موضوع اختصاص دارد:
5859831007297715
(روی شماره بزنید، کپی می‌شود. اگر بعد از این تاریخ واریزی انجام شود صرف نیازمندان خواهد شد) ف. حاجی وثوق @ghalamzann
"خدا به همه افرادی که پرچم این دستگاه را «به هر شکل و به هر نیت» برپا می‌کنند، خیر و توفیق خدمت دهد که در عظمت این دستگاه، حتی نیت‌ها و قصدها هم گم می‌شود..." ...
🔹تهیه برای کودکان نیازمند با نزدیک شدن سال تحصیلی و لزوم تهیه لوازم‌التحریر برای فرزندان‌مان، کودکان نیازمند نیز چشم‌انتظار اقلام ضروری برای مدرسه هستند. در هنگام بازگشایی مدارس، هیچ چیزی به قدر نوشت‌افزار جدید برای یک کودک جذاب و خوشحال‌کننده نیست. ✅شما می‌توانید در تهیه ابزار تحصیلی کودکان نیازمند مشارکت کنید یا از آنچه فرزند شما اضافه دارد، اهدا نمایید. ✅اگر کیف مدرسه در منزل اضافه دارید، حتی اگر استفاده شده اما تمیز است، لطفا به خیریه تحویل دهید. چند کودک را می‌توانید خوشحال کنید؟
6037997950204496
(شماره قابل کپی شدن است) 🔹شماره کارت خیریه فقط تا اول مهر به این حرکت ارزشمند اختصاص خواهد داشت. @kheiriyehnofel