فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکوت کرده جهان اشک مادرانت را
سکوت کرده شب و روز غم نشانت را
به هیچ طرح و زبانی نمیزند فریاد
صدای هقهق و اندوه کودکانت را
چقدر سرو و صنوبر به خاکت افتاده است
چقدر صبر کنم مردن جوانت را؟
آهای غزهی مظلوم غزهی خونین
چگونه شعر کنم شرح داستانت را؟
چقدر هر وجبت روضه روضه عاشوراست
چقدر مقتل ناخوانده روضه خوانت را...!
چقدر تاختهاند اسب بر تنت غزه
گرفته است هدف خیزران لبانت را
کجاست حَمیّت قاسم سلیمانی
که باز دست شود زیر بازوانت را...؟!
آهای غزهی مظلوم غزهی خونین
بگیر از دل شب جسم نیمهجانت را
قسم به إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ غزهی مظلوم
بهار میشکفد باغِ در خزانت را
#محمدعلی_جهاندیده
#غزه
#رفح
#فلسطين
#آتش
#کربلا
«داغهای بیشمار»
چشمهای مضطرب
از سراسر جهان
با تمام بهت
دوخته
سوی مردم رفح
نیز خیمههای سوخته
این جنازهها جنازه نیستند
این جنازههای سوخته گدازهاند
داغهای بیشمار تا همیشه تازهاند
بمبها
در تمام شب تنوره میکشند
مثل نفرتی مذاب
تازیانههای وحشت و عذاب
خیمههای غزّه را
در دهان کوره میکشند
لیک
خشم کورشان
کاستیپذیر نیست
گریه کن رفح!
گریه کن که هیچ واقعیّتی
مثل قصّههای کودکان تو
راستیپذیر نیست!
✍🏻 #محمدرضا_ترکی
🏷 #فلسطین | #غزه | #رفح
حقوقبشرهای سوخته
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخمخوردۀ درهای سوخته
بر روی دست، نام خودش را نوشته بود
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوقبشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان!
نام تو مرهم است به پرهای سوخته...
✍🏻 #نغمه_مستشارنظامی
🏷 #فلسطین | #غزه | #رفح
بشنو برادر سوز فریادِ رفح را
در بین موج شعله ها دادِ رفح را
بار دگر جلّاد ،بیرحمانه سوزانْد
لبخندهای کودک شاد رفح را
زین غم دل بیتاب هر جنبنده ای سوخت
آورْد تا در خاطرش یاد رفح را
دردا نمی گیرد کنون بر شانه ی خویش
دنیا لوای سرخ امداد رفح را
آهِ دل این قوم می گیرد به زودی؛
در موجی از خون، جان جلّاد رفح را
﴿وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ﴾
#غزه
#رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۳/۹
"به طرّاران خیابان حقوق بشر"
"تو" فقط آدمی، تمدّن را، در میان وحوش جار بزن
در خیالات خویش نقشه بکش، بر سرِ این و آن هوار بزن
نطق کن، توی گوش پرده و مبل، در و دیوار پیروان تو اَند
زنده کن یاد "شام آخر " را... جای نوشابه زهرِ مار بزن
"تو" مسیحی و "اورشلیم" اینجاست، میخ: تیر و صلیب: اسلحهات
بستهبسته فشنگ را بردار! روی فرقت دودسته خار، بزن
"دین فقط دین توست" غیر از آن، دیگران کافرند و ملعونند
سمتِ در "قربه ً الی الشیطان" برو و جیغِ زنگدار بزن
*
فرض کن در "کرایست چرچ"ی تو، مسجدی کنج شهر پیدا کن
"تو" سفیدی و کافیَ است؛ این را_ همهجا با غرور جار بزن
"تو" فقط آدمی و حق با توست، حقّ ثروت، حیات، آزادی
به همین حق، خشاب را پر کن، ببرش روی تیربار، "بزن!"
فکر کن بازیای خوشایندست، امتیازت نگاه کن چند است؟
سِنت بر سنت امتیاز بگیر، آخرین سنت: شد دلار... بزن!
مثل همجنسهات در غزه، مثل هم نسلهات در بوسنی
چون پدرخواندههات در کابل، با ترّحم تو را چکار؟ بزن!
عقدههای "ترامپ" را بشمار: در سرت درد چین و روسیه اَست
به خودت زحمت حساب نده، هی به مغزت نده فشار، بزن
*
اولی غرق خون! چه تصویری!...
دومی را نشانه میگیری
بچکان زود! سومی در رفت، آفرین! آن یکی؟ "چهار" بزن!
به نیاکان خود تمسّک کن، دیگران برده و تو اربابی
فرض کن این تفنگ، شلاق است، برده برده است: چندبار بزن
تو سفیدی و کافیَ است همین، در خیالت: جهان هیروشیماست
ضامن بمب را فشار بده، بر زمین مُهر انفجار بزن
تروریستند این مسلمانان، یکبهیک را شبیه مرغ بکُش
نانجیبند آسیاییها، با قدمهای استوار... بزن!
به هواداری از حقوق بشر، ته قنداقه را فشار بده
نوبل صلح سهم توست، بگیر، در خودت دور افتخار بزن
خویش را لحظهای تصور کن، در ویتنام بین هالوها
خسته از بومیان آمریکا، با مسلسل کمی سهتار بزن
آن یکی گیجِ مهر و سجاده است، این یکی روی فرش افتاده است
سعی کن تیرها هدر نرود، نکند آن یکی فرار... بزن!
فیلمی از قتلِ عام خویش بگیر، پیرمردی چپیده گوشهی راه
گل سرخی به یاد استالین، روی پیشانیاش بکار! بزن!
بعد از آن هم به جرم این کشتار، در سوییتی سهخوابه حبس بکِش
چند بیپول آفریقایی را، در خیال خودت به دار بزن
*
راستی! فخر سینما و هنر! از مسلمانکشی بگو چه خبر؟
عوضِ این به سوگ گربهی خود، دو سه شب کنج خانه زار بزن
#محمد_مرادی
#اروپا
#حقوق_بشر
#رفح
#غزه
#واشنگتن
#سازمان_ملل
https://eitaa.com/mmparvizan