eitaa logo
طب و منطق
310 دنبال‌کننده
21 عکس
6 ویدیو
1 فایل
⭕️کپی باذکر منبع بلا مانع است. ادمین: @Ad_k_e_15 کانال در تلگرام: @noskheh_teb_sonnati سایت: http://as937183.blogfa.com/ ترجمه کتاب طبی ترجمه نسخه های خطی طب سنتی تایپ نسخه های خطی طب سنتی
مشاهده در ایتا
دانلود
[وجه هلاكت آدمى از حركت روح به خارج‏] اما وجه هلاكت از حركت روح به خارج آن است كه هر گاه اكثر روح برون ميل نمايد و قدرى اندك درون بماند آن به اندك نيز براى ضرورت خلأ كه در باطن حاصل شده متخلّل مى‏گردد و منبسط نمى‏شود تا امتلا كند و بدين سبب قوت روح به ضعف مى‏گرايد و به تدبير باطن كفايت نمى‏يابد و بالضرور باطن سرد مى‏شود و آنچه به خارج ميل كرده بود بنا بر امتداد مزاج نيز تحليل مى‏يابد و چون از باطن بدو منقطع شده لا محاله به ظاهر هم برودت طارى مى‏شود و حادث مى‏گردد غشى و موت، چنانچه در فرح مُفرِط و غضب مُفرِط مشهود است، ليكن موت در فرح بيشتر واقع مى‏شود نسبت به غضب مُفرِط و لِمّش آن است كه در غضب حركت روح نمى‏شود مگر با غليان خون دل و با حصول قوت به طلب انتقام، زيرا كه طلب انتقام با ضعف قوت صورت نه‏بندد و چون چنين باشد مستعد است كه غضب به غشى انجامد فضلًا عن الموت و إنما يقع نادرا. (شرح_قانونچه)، https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[وجه هلاكت آدمى از حركت روح به باطن‏] و وجه از حركت روح به باطن آن است كه چون روح و خون به باطن مى‏گرايند به افراط در مجارى مى‏افتد بنا بر اجتماع و انحصار روح و خون و بالضرور غريزى مى‏گردد و سرد مى‏شود و نيز سرد مى‏گردد لانصراف الروح و الدم عنه. (شرح_قانونچه)، https://eitaa.com/ghanoonfeteb
🔹 [مضرت افراط در حركت و سكون نفسى‏] 🔹پوشيده نماند همچنان كه حركت نفسى ضرر مى‏رساند نيز ضرر مى‏دهد بنا بر برودت در بدن و در ذهن، زيرا كه موجب سخونت و ذكا حركت و حرارت و لطافت روح است، لهذا صاحب خون غليظ شديد البلادة مى‏باشد. بالجمله هر امرى كه حكيم مطلق مودع نموده آلاف حكمت در وى متضمّن شده از اين قبيل است كه مذكور مى‏شود. (شرح_قانونچه)، 🔹صغری : افراط سکون نفسانی موجوب احداث برودت در بدن است 🔹کبری : هر چیزی موجب برودت در بدن باشد مئوجب بلادت ذهن است 🔹نتیجه : افراط سکون نفسانی مئوجب بلادت ذهن است https://eitaa.com/ghanoonfeteb
بدانند كه نزد محققان به اثبات رسيده كه گاهى مى‏گردد بدن از هيئات نفسانيه كه غير غضب و فرح و حزن و فزع و همّ و خجل است و نظير آن هيئات مؤثره كه آثاره امور طبيعيه مى‏نمايد و اين مقدمه‏اى است كه امكان بر آن منتفى ساخته‏اند و مى‏گويند كه: گاه باشد كه سبب مى‏گردد و شك نيست در صدق مذكور لهذا در قانون نوشته : و أما الذين لهم غوصٌ في المعرفة فلا ينكرونها إنكار ما لا يجوز وجوده. و قرشى در اين باب حكايت‏ها آورده‏ چه از واقعات خويش و چه‏ از واردات ديگران و ما برخى از آن مرقوم نمائيم تا بر مخالفان حجت باشد. ✅پوشيده نماند كه به تجربه رسيده كه وقت مجامعت خاصه عند هر گونه شكل حسن و ياد قبيح منظور باشد به تعمق نظر در اكثر فرزند كه از آن منى متكوّن گردد مشابه به همان شكل مى‏باشد در حسن و قبح، نه در نوعيّت، زيرا كه تصور نفسى در تغيّر نوع تصرف نمى‏تواند كرد كما لا يخفى. ؟ القلوب (شرح قانونچه)، ص: 177
🔹و كذلك مشهود است كه كسى چون چيزى حامض خورد آب در دهان بيننده پيدا مى‏شود و دندانش كُند مى‏ گردند. 🔹و هم چنان كسى را كه رََمد باشد و ديگر بيشتر در وى نظر كند چشمش نيز به درد مى ‏آيد در اكثر. 🔹و به دستور كسى را كه غلبه خون باشد و به جانب سر متوجه بود از ديدن چيزهاى سرخ زود ثوران مى‏ كند لهذا مرعوفين.(خون دماغ) را منع كرده ‏اند از نگريستن بر اشياى سرخ. و اين جمله از تصورات نفسانى است. 🔹و از همين قبيل است به سبب تصور (ترساننده ها) و ( خوشحال کننده ها) و مثالى كه در وى احتمال شك نباشد و تغيّر عظيم دفعةً پديد آيد حال است كه از ظلم و جفاى معشوق به درجه انجاميده باشد و مُشرف به گردانيده چون ناگهان رؤيت وى دست دهد دفعةً عود به صلاح نمايد و استقامت در مزاج پديد آيد. 🔹و از اين جمله است كه كسى كند يا ، حتى كه اين تصور مستكمل شود، پس البته بر طبق آن صحت يا مرض حقيقى عارض گردد و قصه اطفال و ملا در مثنوى مولوى خوانده باشى. 🔹از اين جمله است كه مشى(راه رفتن) بر موضع ضيق عالى مؤدى به سقوط مى‏شود كسى را كه سقوط متصور باشد و گرنه معتادين بر ريسمان كه در هوا بندند مشى مى‏ كنند چنانچه در بازيگران مرئى است. ✅بالجمله تأثير امور نفسى متيقن و متحقق است و تصورات را در احداث حوادث دخل تمام، غايت آن كه حسب محل و مقام صدور آثار متفاوت الدرجات مى‏باشد كما هو الظاهر عند الهمام. القلوب (شرح قانونچه)، ص: 177 https://eitaa.com/ghanoonfeteb
طب و منطق
🔹و كذلك مشهود است كه كسى چون چيزى حامض خورد آب در دهان بيننده پيدا مى‏شود و دندانش كُند مى‏ گردند. 🔹
و از تصور چيزى كه بصورتى و هيئتى باشد اگر شخص آن را تصور كند صورت بآن شكل برآيد چنانكه زنى زائيد از آنكه در وقت مجامعت او را صورت مار در نظر بوده است و از مار مى‏ترسيده بود و از ان بچه مى‏كشيد و اگر همچنين مجامع نظر در چيزى كند طفل را صورت بآن چيز مناسب باشد چنانكه اگر به نگاه كنند چشم آن فرزند نيكو شود و اگر به زن كنند چشم آن فرزند و برين قياس كن احوال اعراض نفسانى را- قانون ابن سينا (ترجمه)، متن‏ج‏1، ص: 115 https://eitaa.com/ghanoonfeteb
و نيز سبب آن است كه هر يك از بدن و نفس، منفعل مى‏گردند از احوالى كه عارض ديگرى مى‏گردد: امّا انفعال نفس از بدن، آن است كه هر گاه غلبه نمايد در بدن، حادث مى‏گردد در نفس خوف و توحّش و فكر فاسد و چون غلبه نمايد خون، حادث مى‏گردد سرور و فرح و انبساط و بر اين قياس [است‏] غلبه صفراء و بلغم كه به مناسبات آن هر دو متأثر مى‏گردد. https://eitaa.com/ghanoonfeteb
و امّا انفعال بدن از نفس، آن است كه چون عارض گردد خوف مفرطى، استحاله مى‏يابد به‏ مزاج سوداوى يك دفعه. و چون عارض گردد مفرطى، حادث مى‏گردد از آن جفاف مفرط و غلبه سودا؛ پس عَود مى‏نمايد مزاج به سوى صلاح به يك دفعه به وصال معشوق خود. و امثله اين بسيار است و علت اصل اين، همان كمال توجّه نفس عاشق به سوى معشوق و معشوق به سوى عاشق و اتّحاد و تقويت هر دو با هم ذكر يافت. الحكمة، ج‏2، ص: 301 https://eitaa.com/ghanoonfeteb
خوارق عادات و انبياء و اولياء- عليهم السّلام- همه به سبب نفس كامله قدسيه قويه اوشان است در ضعيفه و تصرّف در صوَر كونيه و هر چند قوّت نفس شخص و اقتدار او در اكوان زياده و اكمل و اشمل باشد، انبساط و ظهور معجزات و خوارق عاداتِ او نيز اشمل و ابسط خواهد بود؛ چنان چه خلقى را به طوفان غرق نمودن حضرت نوح و غرق نمودن فرعون و لشكر او را در رود نيل حضرت موسى- عليه السلام- و ابرء أكمَه و ابرَص و احياء موتى از حضرت عيسى- عليه السّلام- و شقّ قمر و ردَّ شمس از جناب مقدّس نبوى و جناب مقدّس علوى- صلوات اللّه و سلامه عليهما اجمعين- و غير اين‏ها از معجزات بسيار و شفاى اكثر عليلان به توجّه به ارواح مقدّسه و مَشاهِد مطهّره- خصوص در آن اماكن مشرّفه- بيش تر از آن است كه در بيان آيد. https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[فايده جليله‏]: از معالجات جيده مشتركة النفع در اكثر امراض، فرح و سرور به لقاى محبوب و امر مرغوب است و ملازمت شخصى كه مريض حيا مى‏نمايد از او و از كمال اظهار مرض خود و ظهور آثار آن نزد او و شخصى كه محبت و انس بسيار به حضور او دارد تا به حدى كه بسا است مريض صاحبِ فراشِ عارى از قوت رفتار، به مجرد ديدن محبوب و معشوق خود تقويتى و قدرتى در خود مى‏يابد كه به استقبال او ميرود و آن را آورده نزد خود مى‏نشاند و مادام كه او نشسته با او تكلم مى‏نمايد، او به كمال شوق استماع مى‏نمايد و نشسته مى‏باشد و آه و ناله نمى‏كند و درد و وجع و و را فراموش مى‏نمايد هر چند كه مريض قريب به موت باشد. و هر چند محبوب و او عزيز و بزرگ تر و محترم‏تر و و اين زياده باشد، حالت تقويت و افاقه زياده مى‏باشد؛ به سبب كمال توجّه طبيعت و نفس و روحِ اين به او و اتّصال بر او و حصول تقويت از او؛ 🔹مانند شخص ضعيف مضطرّى و خايف از عدوّى كه پناه به شخص قوى برد و دخيل آن گردد كه دست عدوى او به او نرسد چگونه او را آرام و اطمينان حاصل مى‏گردد هم چنين اين مريض. و امثله آن بسيار است: 🔹از آن جمله «» حكايت نموده كه ديدم شخصى بسيار قوى داشت از امراض و به حدّى رسيده بود به سبب ضعف كه قادر بر قيام و قعود نبود، 🔹پس هنگامى كه حاضر شد معشوق او، مفارقت نمود مرض او در ساعت و تقويت يافت و بر آمد از براى قضاى حوايج او در آن ساعت. الحكمة، ج‏2، ص: 300 https://eitaa.com/ghanoonfeteb
[فايده‏]: 🔹 نيز از معالجات جيده مشتركه، روايح لذيذ و الحان طيبه است كه تقويت مى ‏يابند به آن هر دو، و ارواح نفسانيه و حيوانيه و به تقويت آن هر دو طبيعيه نيز؛ به جهت آن كه گويا از روايح لذيذه و استماع طيبه، تغذيه مى ‏يابند قوا و آن‏ ها غذاى روح ‏اند. الحكمة، ج‏2، 🔹صغری بوییدن بو های خوش و شنیدن صوت های دلنواز ، موجب تقویت ارواح نفسانی و حیوانی میگردد 🔹کبری هر چیزی موجب تقویت ارواح حیوانی و نفسانی گردد ، موجب تقویت روح طبیعی میگردد 🔹نتیجه بوییدن بو های خوش و شنیدن صوت های دلنواز ، موجب تقویت روح طبیعی میگردد https://eitaa.com/ghanoonfeteb
طب با فقه چیست ؟ ✅ روایات طبی با روایات فقهی چیست ؟ 🔹در فقه بحث حجیت مطرح است بحث اعتبار شارع مطرح است شارع خبر واحد را در احکام حجت نموده است ولو در برخی موارد مخالف حکم واقعی باشد شارع به آن راضی است و غرض فقهی حاصل می شود و مکلف ثواب و یا عقاب به او داده می شود . 🔹لکن روایات طبی و کلا مسائل طبی مساله تکوین است نه تشریع !!! مساله هست و نیست است نه باید و نباید !!! 🔹اگر خبر واحد در مساله طبی واقعا از معصوم صادر نشده باشد ، ان دارو در واقع دارای اثر ی که در روایت ذکر شده نمی گردد ( مثلا در روایت امده باشد که سنجد برای فلان بیماری خوب است حال اگر معصوم این را نفرموده باشند در واقع و چنین خاصیتی را هم نداشته باشد سنجد ؛ ایا بخاطر این که روایت به معصوم نسبت دارد ، سنجد دارای خاصیت می گردد ؟ ) 🔹یا مثلا اگر روایتی از امام صادر شده در یک بحث طبی و منظور امام از این روایت این است که افراد خاصی از ان استفاده نمایند نه همه بیماران حال ایا چون این روایت از امام صادر شده است این موجب میشود که هر کس این دارو را مصرف کند بیماری اش درمان شود ولو منظور امام این نبوده است که این فرد نیز مصرف کند 🔹ایا روایات طبی نیز مانند روایات فقهی قابل اطلاق گیری است ؟ 🔹ایا امام در مقام بیان این بوده اند که هر کس مثلا بیماری معده دارد این دارو را بخورد ؟ یا اشخاص خاصی را اراده کرده است ؟( هر چند برخی از روایات طبی با صرف نظر از سندشان کلی هستند ) https://eitaa.com/ghanoonfeteb