رمز جاذبه ی علی علیهالسلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
سبب دوستی و محبت علی در دلها چیست؟
رمز محبت را هنوز كسی كشف نكرده است؛ یعنی نمی توان آنرا فرموله كرد و گفت اگر چنین شد چنان می شود و اگر چنان شد چنین، ولی البته رمزی دارد.
چیزی در محبوب هست كه برای محب از نظر زیبایی خیره كننده است و او را به سوی خود می كشد.
جاذبه و محبت در درجات بالا «عشق» نامیده می شود.
علی علیهالسلام محبوب دلها و معشوق انسانهاست، چرا؟
و در چه جهت؟
فوق العادگی علی علیهالسلام در چیست كه عشقها را برانگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و رنگ حیات جاودانی گرفته است و برای همیشه زنده است؟
چرا دلها همه خود را با او آشنا می بینند و اصلاً او را مرده احساس نمی كنند بلكه زنده می یابند؟
مسلماً ملاك دوستی او جسم او نیست؛ زیرا جسم او اكنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نكرده ایم.
و باز محبت علی علیهالسلام از نوع قهرماندوستی كه در همه ی ملتها وجود دارد نیست.
هم اشتباه است كه بگوییم محبت علی از راه محبت فضیلتهای اخلاقی و انسانی است و حُبّ علی حُبّ انسانیت است.
درست است علی مظهر انسان كامل بود و درست است كه انسان نمونه های عالی انسانیت را دوست می دارد؛ اما اگر علی همه ی این فضایل انسانی را كه داشت می داشت: آن حكمت و آن علم، آن فداكاریها و از خودگذشتگی ها، آن تواضع و فروتنی، آن ادب، آن مهربانی و عطوفت، آن ضعیف [نوازی ]، آن عدالت، آن آزادگی و آزادیخواهی، آن احترام به انسان، آن ایثار، آن شجاعت، آن مروّت و مردانگی نسبت به دشمن، و به قول مولوی:
در شجاعت شیر ربّانیستی
در مروت خود كه داند كیستی؟
آن سخا و جود و كرم و. . . اگر علی همه ی اینها را كه داشت می داشت؛ اما #رنگ_الهی نمی داشت، مسلماً این قدر كه امروز عاطفه انگیز و محبت خیز است نبود.
علی علیهالسلام از آن نظر محبوب است كه پیوند الهی دارد.
💓 دلهای ما به طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق سَر و سِرّ و پیوستگی دارد، و چون علی علیهالسلام را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق می یابند به او عشق می ورزند.
در حقیقت پشتوانه ی عشق علی علیهالسلام پیوند جانها با حضرت حق است كه برای همیشه در فطرتها نهاده شده، و چون فطرتها جاودانی است مهر علی علیهالسلام نیز جاودان است.
✨ نقطه های روشن در وجود علی علیهالسلام بسیار است؛ اما آنچه برای همیشه او را درخشنده و تابان قرار داده است #ایمان و #اخلاص اوست و آن است كه به وی جذبه ی الهی داده است.
سوده ی همدانی، بانوی فداكار و دلباخته ی علی، در مقابل معاویه بر علی درود فرستاد و در وصفش گفت:
صَلَّی الْاِلهُ عَلی روحٍ تَضَمَّنَها
قَبْرٌ فَاَصْبَحَ فیهِ الْعَدْلُ مَدْفونا
قَدْ حالَفَ الْحَقَّ لا یَبْغی بِهِ بَدَلا
فَصارَ بِالْحَقِّ وَ الْایمانِ مَقْرونا
درود خداوند بر روانی باد كه او را خاك بر گرفت و عدل نیز با وی مدفون گشت.
با حق پیمان بسته بود كه به جای آن بدلی نگزیند، پس با حق و با ایمان مقرون گشته بود.
صعصعة بن صَوْحان عبدی نیز یكی دیگر از دلباختگان علی علیهالسلام بود؛ از كسانی بود كه در آن دل شب در مراسم دفن علی علیهالسلام با عده ی معدودی شركت كرد.
پس از آنكه حضرت را دفن كردند و بدنش را خاك پوشانید، صعصعه یك دست خویش را بر قلبش نهاد و با دست دیگر خاك بر سر پاشید و گفت:
«مرگ گوارایت باد! كه مولدت پاك بود و شكیبایی ات نیرومند و جهادت بزرگ. بر اندیشه ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت.
بر آفریننده ات نازل گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائكش به گردت درآمدند. در همسایگی پیغمبر جایگزین گشتی و خداوند تو را در قُرب خویش جای داد و به درجه ی برادرت مصطفی رسیدی و از كاسه ی لبریزش آشامیدی.
از خدا می خواهیم كه از تو پیروی كنیم و به روشهایت عمل كنیم، دوستانت را دوست بداریم و دشمنانت را دشمن بداریم و در جرگه ی دوستانت محشور گردیم.
دریافتی آنچه را دیگران درنیافتند و رسیدی به آنچه دیگران نرسیدند. در پیشگاه برادرت پیغمبر جهاد كردی و به دین خدا آنچنانكه شایسته بود قیام كردی تا سنتها را بر پا داشتی و آشوبها را اصلاح نمودی و اسلام و ایمان منظم گشت. بر تو باد بهترین درودها.
به وسیله ی تو پشت مؤمنان محكم شد و راهها روشن گشت و سنتها بپا ایستاد. احدی فضایل و سجایای تو را در خود جمع نكرد. ندای پیغمبر را جواب گفتی. به اجابتش بر دیگران پیشی گرفتی. به یاری اش شتافتی و با جان خویش حفظش كردی. با شمشیر ذوالفقار در مراحل ترس و وحشت حمله بردی و پشت ستمگران را شكستی. بنیانهای شرك و پستی را در هم فرو ریختی و گمراهان را در خاك و خون كشیدی. پس گوارایت باد ای امیرمؤمنان!
نزدیكترین مردم بودی به پیغمبر. اول كسی بودی كه به اسلام گرویدی. از یقین لبریز و در دل محكم و از همه فداكارتر [بودی ] و نصیبت از خیر بیشتر بود. خداوند ما را از اجر مصیبتت محروم نكند و پس از تو ما را خوار نگرداند.
به خدا سوگند كه زندگی ات كلید خیر بود و قفل شر، و مرگت كلید هر شری است و قفل هر خیری. اگر مردم از تو پذیرفته بودند، از آسمان و زمین نعمتها برایشان می بارید؛ اما آنان دنیا را بر آخرت برگزیدند. » [1]
آری، دنیا را برگزیدند و در مقابل عدل و عدم انعطاف علی علیهالسلام تاب نیاوردند و عاقبت دست جمودها و ركودها از آستین مردمی بدر آمد و علی علیهالسلام را شهید كرد.
علی علیه السلام در داشتن دوستان و محبانِ سر از پا نشناخته كه در راه ولاء و محبت او سر دادند و بر سرِ دار رفتند، بی نظیر است.
تاریخچه های شگفت و جالب و حیرت انگیز آنها صفحات تاریخ اسلام را مفتخر ساخته است. دست جنایت ناپاكانی از قبیل زیادبن ابیه و پسرش عبیداللّه و حجّاج بن یوسف و متوكل و در رأس همه ی اینها معاویة بن ابی سفیان (علیهم اللعنة و العذاب) به خون این زبده های انسانیت تا مِرفق آلوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] بحارالانوار ، ج 42 / ص 295 و 296، چاپ جدید.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│ 📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
بخش دوم:
نیروی دافعه ی علی علیه السلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
دشمن سازی علی علیهالسلام
ناكثین و قاسطین و مارقین
پیدایش خوارج
عقاید خوارج
اعتقاد آنها درباره ی خلافت
اعتقاد آنها درباره ی خلفا
انقراض خوارج
شعار یا روح ؟
خوارج و دموكراسی علی علیهالسلام
قیام و طغیان خوارج
ممیّزات خوارج
سیاست قرآن بر نیزه كردن
اهمیت و لزوم پیكار با #نفاق
علی علیهالسلام، امام و پیشوای راستین
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چگونه نسل حضرت آدم علی نبیّنا و آله و علیه السلام، گسترش پیدا کرد ؟!
✅ #پاسخ را #بشنوید...
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│ 📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
179.mp3
15.78M
🎧 #بشنویم
🏷 جاذبه و دافعه | ۳
🎙 شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
⎚ #جاذبه_دافعه |
╭ ─━─━─• · · · · · ·
دشمن سازی علی
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
بحث خود را اختصاص می دهیم به دوران خلافت چهارساله و اند ماههی او.
علی علیهالسلام همه وقت شخصیت دو نیرویی بوده است. علی علیهالسلام همیشه هم جاذبه داشته است و هم دافعه.
مخصوصاً در دوره ی اسلام از اول گروهی را می بینیم كه به گِرد علی علیهالسلام بیشتر می چرخند و گروهی دیگر را می بینیم كه با او چندان میانه ی خوبی ندارند و احیاناً از وجود او رنج می برند.
ولی دوران خلافت علی علیهالسلام و همچنین دوره های بعد از وفاتش، یعنی دوران ظهور تاریخی علی علیهالسلام، دوره ی تجلّی بیشتر جاذبه و دافعه ی اوست.
به همان نسبت كه قبل از خلافت تماسش با اجتماع كمتر بود، تجلّیِ جاذبه و دافعه اش كمتر بود.
علی علیهالسلام مردی دشمن ساز و ناراضی ساز بود.
این یكی دیگر از افتخارات بزرگ اوست.
هر آدم مسلكی و هدفدار و مبارز و مخصوصاً انقلابی كه در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است و مصداق قول خداست كه:
یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اَللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ [1].
در راه خدا می كوشند و از سرزنش سرزنشگری بیم نمی كنند.
دشمن ساز و ناراضی درست كن است؛ لهذا دشمنانش، مخصوصاً در زمان خودش، اگر از دوستانش بیشتر نبوده اند كمتر هم نبوده و نیستند.
اگر شخصیت علی علیهالسلام، امروز تحریف نشود و همچنانكه بوده ارائه داده شود، بسیاری از مدعیانِ دوستی اش در ردیف دشمنانش قرار خواهند گرفت.
پیغمبر علی علیهالسلام را به فرماندهی لشكری به یمن فرستاد. در برگشتن برای ملاقاتِ پیغمبر عزم مكه كرد.
در نزدیكیهای مكه یكی از لشكریان را به جای خویش گذاشت و خود برای گزارشِ سفر زودتر به سوی رسول اللّه شتافت.
آن شخص حُلّه هایی را كه علی علیهالسلام همراه آورده بود در بین لشكریان تقسیم كرد تا با لباسهای نو وارد مكه شوند.
علی علیهالسلام كه برگشت به این عمل اعتراض كرد و آن را بی انضباطی دانست؛ زیرا نمی بایست قبل از اینكه از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله كسب تكلیف شود تصمیمی درباره ی حلّه ها گرفته شود، و در حقیقت از نظر علی علیه السلام این كار نوعی تصرف در #بیت_المال بود بدون اطلاع و اجازه ی پیشوای مسلمین.
از این رو علی علیه السلام دستور داد حلّه ها را از تن خود بكَنند و آنها را در جایگاه مخصوص قرار داد كه تحویل پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله داده شود و آن حضرت خودشان درباره ی آنها تصمیم بگیرد.
لشكریان علی علیه السلام از این عمل ناراحت شدند. همینكه به حضور پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله رسیدند و رسول اكرم صلی الله علیه و آله احوال آنها را جویا شد، از خشونت علی علیه السلام در مورد حلّه ها شكایت كردند. پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله آنان را مخاطب ساخت و گفت:
یا اَیُّهَا النّاسُ! لا تَشْكوا عَلِیّاً فَوَاللّهِ اِنَّهُ لَأَخْشَنُ فی ذاتِ اللّهِ مِنْ اَنْ یُشْكی [2].
مردم! از علی شكوه نكنید كه به خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از این است كه كسی درباره ی وی شكایت كند.
علی در راه خدا از كسی ملاحظه نداشت بلكه اگر به كسی عنایت می ورزید و از كسی ملاحظه می كرد به خاطر خدا بود. قهراً این حالت دشمن ساز است و روحهای پر طمع و پر آرزو را رنجیده می كند و به درد می آورد.
در میان اصحاب پیغمبر هیچ كَس مانند علی علیهالسلام دوستانی فداكار نداشت، همچنانكه هیچ كَس مانند او دشمنانی اینچنین جسور و خطرناك نداشت.
مردی بود كه حتی بعد از مرگ، جنازه اش مورد هجوم دشمنان واقع گشت. او خود از این جریان آگاه بود و آن را پیش بینی می كرد و لذا وصیت كرد كه قبرش مخفی باشد و جز فرزندانش دیگران ندانند. تا آنكه حدود یك قرن گذشت و دولت امویان منقرض گشت، خوارج نیز منقرض شدند و یا سخت ناتوان گشتند، كینه ها و كینه توزی ها كم شد و به دست امام صادق علیه السلام تربت مقدسش اعلان گشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] مائده/54.
[2] سیره ی ابن هشام، ج /4ص 250.
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
⎚ #جاذبه_دافعه |
╭ ─━─━─• · · · · · ·
ناكثین و قاسطین و مارقین
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
علی علیهالسلام در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد كرد و با آنان به پیكار برخاست:
اصحاب جمل كه خود آنان را «ناكثین» نامید و اصحاب صفّین كه آنها را «قاسطین» خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج كه خود آنها را «مارقین» می خواند [1]:
فَلَمّا نَهَضْتُ بِالْاَمْرِ نَكَثَتْ طائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ اُخْری وَ قَسَطَ اخَرونَ [2].
پس چون به امر خلافت قیام كردم، طایفه ای نقض بیعت كردند، جمعیتی از دین بیرون رفتند، جمعیتی از اول سركشی و طغیان كردند.
ناكثین از لحاظ روحیه، پول پرستان بودند؛ صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض.
سخنان او درباره ی عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است.
اما روح قاسطین روح سیاست و تقلّب و #نفاق بود. آنها می كوشیدند تا زمام حكومت را در دست گیرند و بنیان حكومت و زمامداری علی علیهالسلام را در هم فرو ریزند.
عده ای پیشنهاد كردند با آنها كنار آید و تا حدودی مطامعشان را تأمین كند. او نمی پذیرفت؛ زیرا كه او اهل این حرفها نبود. او آمده بود كه با ظلم مبارزه كند نه آنكه ظلم را امضا كند. و از طرفی معاویه و تیپ او با اساس حكومت علی علیهالسلام مخالف بودند.
آنها می خواستند كه خود مسند خلافت اسلامی را اشغال كنند، و در حقیقت جنگ علی علیهالسلام با آنها جنگ با نفاق و دورویی بود.
دسته ی سوم كه مارقین هستند روحشان روح عصبیتهای ناروا و خشكه مقدسی ها و جهالتهای خطرناك بود.
علی علیهالسلام نسبت به همه ی اینها دافعه ای نیرومند و حالتی آشتی ناپذیر داشت.
یكی از مظاهر جامعیت و انسان كامل بودن علی علیهالسلام این است كه در مقام اثبات و عمل، با فرقه های گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده است و با همه مبارزه كرده است.
گاهی او را در صحنه ی مبارزه با پول پرست ها و دنیاپرستان متجمّل می بینیم، گاهی هم در صحنه ی مبارزه با سیاست پیشه های ده رو 🎭 و صد رو، گاهی با مقدس نماهای جاهل و منحرف.
بحث خود را معطوف می داریم به دسته ی اخیر یعنی خوارج.
اینها ولو اینكه منقرض شده اند؛ اما تاریخچه ای آموزنده و عبرت انگیز دارند.
افكارشان در میان سایر مسلمین ریشه دوانیده و در نتیجه در تمام طول این چهارده قرن با اینكه اشخاص و افرادشان و حتی نامشان از میان رفته است ولی روحشان در كالبد مقدس نماها همواره وجود داشته و دارد و مزاحمی سخت برای پیشرفت #اسلام و مسلمین به شمار می رود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] و قبل از آن حضرت، پیغمبر آنان را به این نامها نامید كه به وی گفت: «سَتُقاتِلُ بَعْدِیَ النّاكِثینَ وَ الْقاسِطینَ وَ الْمارِقینَ» پس از من با ناكثین و قاسطین و مارقین مقاتله خواهی كرد. این روایت را ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ، ج 1 / ص 201 نقل می كند و می گوید: این روایت یكی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتبت است؛ زیرا كه اخباری صریح است از آینده و غیب كه هیچ گونه تأویل و اجمالی در آن راه ندارد.
[2] نهج البلاغه ، خطبه ی شقشقیه (3) .
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -