⚠️ و بالجمله باید دانست؛ کسی که علاقه قلبیّهاش به شهوات نفسانی و امور فانی دنیوی بیشتر از علاقه به خدا و رسول و امام و امور باقی اخروی باشد در خطر شدید است ؛ یعنی امتحاناتی برایش پیش خواهد آمد و غالباً دین خود را به دنیا می فروشد و اگر در مدت حیات دنیویه اش به سلامت بگذرد ساعت آخر عمرش در خطر دستبرد شیاطین است؛ چنانچه در داستان مزبور نقل گردید مگر اینکه فضل و لطف الهی یاری فرماید و در مواقع خطر دستگیری نماید و چاره ای نیست جز تضرّع و التجای به درگاه حضرت آفریدگار و اینکه خودش #ایمان را حفظ فرماید چنانچه #امام_صادق علیه السّلام فرمود : فَاِذا دَعا وَ اَلَحَّ ماتَ عَلَی اْلایمانِ ¹.
یعنی : چون بنده دعا کند و خدا را بخواند و اصرار کند در دعا، بر #ایمان می میمرد .
کنون هر ساعتی غم بیش دارم که روز واپسین در پیش دارم در آن ساعت خدایا یارئی ده ز #غفلت بنده را بیدارئی ده در آن ساعت ز شیطانم نگهدار به لطفت نور ایمانم نگهدار چو جان من رسد در نزع، بر لب فرو مگذار دستم گیر یا ربٌ چو در جانم نماند زان لقا هوش تو در جانم مکن نامت فراموشو اما جهت رجاء پس باید دانست کسی که از روی صدق و #اخلاص به پروردگار خود ایمان آورد و محمد و آل محمد علیهم السّلام را اولیای خدا و حجج او و واسطه رساندن #وحی او دانست و آنها را از جان و دل دوستدار شد و نیز سرای آخرت را باور داشت و آن را مهم بلکه اهم از دنیا دانست و رسیدن به بهشت و جوار آل محمد علیهم السّلام و لقاءاللّه را دوستدار و آرزومند گردید ، به طوری که این ایمان و #محبت در دل او جای گیرد که لازمه آن خضوع و عبودیت برای پروردگار و حاضر شدن برای اطاعت از اوست، چنین ایمانی اگر تا آخر #عمر بماند و از دست ندهد مورد حمله و دستبرد شیاطین نخواهد شد و پروردگار چنانچه در قرآن مجید وعده داده بنده مؤمن را یاری خواهد فرمود : ( وَ ما کانَ اللّهُ لِیُضیعَ ایمانَکُمْ اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ )² یعنی : خداوند ضایع نمی کند ایمان شما را ، خداوند به مردمان حتما مهربان و رحیم است . ( وَ یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَولِ الثّابِتِ فِی الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ اْلاخِرَهِ )³ یعنی : ثابت و استوار می دارد خداوند آنان را که ایمان آوردند به سبب سخن راست و محکم که همان ایمان باشد در حیات دنیویه و در سرای آخرت. در تفسیر عیاشی از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده که فرمود : شیطان در ساعت مرگ شخصی از دوستان ما حاضر می شود و از سمت راست و چپ او می آید تا ایمان او را بگیرد ولی خدا نخواهد گذاشت چنانچه فرموده : ( وَ یُثّبِتُ اللّهُ ) تا آخر آیه را تلاوت فرمود و روایات بسیاری در این مطلب وارد شده است و در دو داستانی که نقل شد یاری کردن و نجات دادن از شرّ شیطان را ملاحظه کردید و نظیر آن بسیار است . ------------------------------------------------ 1- اصول کافی ، کتاب الایمان والکفر. 2- سوره بقره ، آیه 143. 3- سوره ابراهیم ، آیه 27. 🇯 🇴 🇮 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/51657 —— ⃟ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۹۵ - بیدارعلی باش
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
و نیز جناب مولوی مزبور نقل کردند در قندهار شخصی از نیکان به نام ( مُحبّ علی ) مشهور بود و محبت حضرت #امیرالمؤمنین علیه السّلام تمام دل او را احاطه کرده و به درجه عشق به آن بزرگوار رسیده بود به طوری که هرگاه به او می گفتند محب علی( بیدارعلی باش ) از حال طبیعی خارج می شد و بی اختیار اشکش جاری می گردید و چون از دنیا رفت، در غسالخانه غسلش می دادند رفقایش گریه می کردند، رفیقی در آن حال او را صدا زد و گفت محب علی ( بیدارعلی باش ) ناگاه دست راستش بلند شد و آرام آرام بر سینه خود گذاشت. چون این موضوع فاش شد شیعیانِ قندهار دسته دسته برای تماشا آمدند و چون آن منظره را می دیدند همه از روی شوق گریان می شدند و تا آخر غسل دادن همینطور دستش روی سینه اش بود :
گر نام تو بر سر بگویند
فریاد برآید از روانم
دوستی #حضرت_امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر اهلبیت علیهم السّلام فریضه مهم الهی بر تمام مسلمانان است و در قرآن مجید، أجر رسالت بیان شده و در اخبار متواتره لازمه #ایمان به خدا و رسول؛ بلکه نفس ایمان شمرده شده و از برای آن آثار عظیمه در دنیا و آخرت وعده داده شده است و برای دانستن این حقایق به کتاب بحارالانوار ، مجلد 7 مراجعه و در این مقام تنها حدیثی را که محقق و مفسر بزرگ عامه در تفسیر کشاف ذیل آیه : ( قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی ) نقل کرده و امام فخر رازی در تفسیر کبیرش از او نقل نموده یادآوری می شود :
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود : هرکَس با دوستی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد #شهید و آمرزیده شده و با #توبه و با ایمان کامل مُرده است و ملک الموت و نکیر و منکر او را بشارت به #بهشت می دهند و او را با إکرام و احترام به بهشت می برند مانند بُردن عروس به حجله زفاف و در قبرش دو در به سوی بهشت باز می شود و خداوند قبرش را محل #زیارت ملائکه رحمت قرار می دهد و بر سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و جماعت مسلمین مرده است. آگاه باشید هرکَس با دشمنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله بمیرد کافر مرده است و #روز_قیامت بر پیشانی او نوشته شده از #رحمت خدا بی بهره است و بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید¹.
و بالجمله وجوب محبت خدا و رسول و آل محمد علیهم السّلام و برکات آن بدیهی است.
چیزی که #یادآوری آن لازم است دانستن مراتب محبت است و اینکه مرتبه اول آن واجب است لکن بهره مندی از آثار عظیمه آن به اعتبار قوّت و شدت این محبت است تا برسد به مرتبه عشق؛ و به عبارت دیگر : اگر کسی یک ذرّه #محبت حقیقی در دل داشته باشد و با آن بمیرد در هلاکت ابدی و دوری از رحمت الهی نخواهد ماند و #عاقبت اهل نجات خواهد بود و با محبوبان خود یعنی آل محمد صلّی اللّه علیه و آله جمع می شود هرچند پس از سیصد هزار سال در عذاب یا دوری از رحمت باشد؛ چنانچه در حدیث به این مطلب تصریح شده و اگر کسی مرتبه کامله محبت نصیبش شود به اینکه دوستی خدا و هرچه راجع به او است.
و بالجمله خداوند سید را به دعای شیخ شفا بخشید ؛ تا شب هیجدهم جمادی الثانیه سال ۱۲۸۱ شیخ از دنیا رفت و تصادفا سید در نجف نبوده و به زیارت کربلا مشرف شده بود ، فردا جنازه شیخ را در صحن مطهر می آورند و برای نماز بر او حیران بودند ، ناگاه صدا بلند می شود ، سید آمد پس جناب سید بر جنازه نماز می خواند و سپس بر منبر شیخ تدریس می فرماید و گویند چنان بوده که گویا شیخ درس می گوید.
تا در سال ۱۲۸۳ جناب سید از دنیا می رود رحمة اللّه علیهما .
و این فرمایش شیخ در جواب از #پرسش اجابت دعا، بمانند این داستان کوتاه است که : بچه خردسالی که بر دست و پا راه می رفت در پشت بام مادرش او را تعقیب کرده که او را بگیرد، پس بچه به سمت ناودان آمد مادر فریاد و ناله می کرد.
عبورکنندگان در کوچه تماشا می کردند و اینکه کاری از آنها ساخته نیست که ناگاه بچه افتاد.
در همان لحظه سقوط، بزرگی از اهل #ایمان و #تقوا که حاضر بود گفت خدا او را بگیرد ، یک لحظه در هوا واقف شد تا آن مؤمن او را گرفت و بر زمین گذارد.
مردم اطراف آن بزرگ را گرفته و بر دست و پای او می افتادند.
آن بزرگ فرمود ، مردم ! چیز تازه و عجیبی واقع نشده. عمری است این بنده رو سیاه اطاعت او را کرده ام اگر یک دفعه او عرض بنده اش را اجابت فرماید تعجبی ندارد .
مؤلف گوید در جزء حدیث ملک داعی در شبهای رجب چنین است : اَنَا مُطیعُ مَنْ اَطاعَنی.
【 ۲ از ۲ 】
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/53472
— ⃟ ———
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
هدایت شده از مباحث
1. هر چه فرزند آدم پیرتر می شود، دو صفت در او جوانتر می گردد: حرص و آرزو.
2. دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح می یابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد می شود: علما و حُکّام.
3. شما همه شبان و مسؤول نگاهبانی یکدیگرید.
4. نمی توان همه را با مال راضی کرد؛ اما به #حسن_خلق، می توان.
5. ناداری بلاست. از آن بدتر، بیماری تن و از بیماری تن دشوارتر، بیماری دل.
6. مؤمن همواره در جستجوی حکمت است.
7. از نشر دانش نمی توان جلو گرفت.
8. دل انسانی همچو پری است که در بیابان به شاخه درختی آویزان باشد، از وزش بادها دائم در انقلاب است و زیر و رو می شود.
9. مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند.
10. رهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است.
11. هر دل سوخته ای را عاقبت پاداشی است.
12. بهشت زیر قدمهای مادران است.
13. در رفتار با زنان، از خدا بترسید و آنچه درباره آنان شاید، از نیکی دریغ ننمایید.
14. پروردگار همه یکی است و پدر همه یکی. همه فرزند آدمید و آدم از خاک است. گرامی ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.
15. از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، نادانی و حاصل آن، پشیمانی است.
16. بدترین مردم کسی است که گناه را نبخشد و از لغزش چشم نپوشد، و باز از او بدتر کسی است که مردم از گزند او در امان و به نیکی او امیدوار نباشند.
17. خشم مگیر و اگر گرفتی، لَختی [یعنی اندکی] در قدرت کردگار بیندیش.
18. چون تو را ستایش کنند، بگو ای خدا مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمی دانند بر من ببخش و مرا مسؤول آنچه می گویند قرار مده.
19. به صورت مُتملّقین خاک بپاشید.
20. اگر خدا خیر بنده ای را اراده کند، نفس او را واعظ و رهبر او قرار می دهد.
21. صبح و شامی بر مؤمن نمی گذرد مگر آنکه بر خود گمان خطا ببرد.
22. سخت ترین دشمن تو همانا نفس اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد.
23. دلاورترین مردم آن است که بر هوای نفس غالب آید.
24. با هوای نفس خود نبرد کنید تا مالک وجود خود گردید.
25. خوشا به حال کسی که توجه به عیوب خود، او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد.
26. راستی به دل آرامش می بخشد و از #دروغ شک و پریشانی می زاید.
27. مؤمن آسان انس می گیرد و مانوس دیگران می شود.
28. مؤمنین همچو اجزای یک بنا همدیگر را نگاه می دارند.
29. مَثل مؤمنین در دوستی و عُلقه به یکدیگر، مثل پیکری است که چون عضوی از آن به درد بیاید، باقی اعضا به تب و بی خوابی دچار می شوند.
30. مردم مانند دندانه های شانه با هم برابرند.
31. دانش جویی بر هر مسلمانی واجب است.
32. فقری سخت تر از نادانی و ثروتی بالاتر از خردمندی و عبادتی والاتر از #تفکر نیست.
33. از گهواره تا گور دانشجو باشید.
34. دانش بجویید گرچه به چین باشد.
35. شرافت مؤمن در شب زنده داری و عزت او در بی نیازی از دیگران است.
36. دانشمندان تشنه آموختنند.
37. دلباختگی، کر و کور می کند.
38. دست خدا با جماعت است.
39. پرهیزگاری جان و تن را آسایش می بخشد.
40. هر کس چهل روز به خاطر خدا زندگی کند،چشمه حکمت از دلش به زبان جاری خواهد شد.
41. با #خانواده خود بسر بردن، از گوشه #مسجد گرفتن، نزد خداوند پسندیده تر است.
42. بهترین دوست شما آن است که معایب شما را به شما بنماید.
43. دانش را به بندِ نوشتن✍️ در آورید.
44. تا دل درست نشود، #ایمان درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد بود.
45. تا عقل کسی را نیازموده اید، به #اسلام آوردن او وقعی نگذارید.
46. تنها به عقل می توان به نیکیها رسید. آن که عقل ندارد از دین تُهی است.
47. زیان نادانان بیش از ضرری است که تبهکاران به دین می رسانند.
48. هر صاحب خردی از امت مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به علم، به خاطر سپردن و منتشر ساختن دانش و بدان عمل کردن.
49. مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.
50. من برای امت خود، از بی تدبیری بیم دارم نه از فقر.
51. خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد.
52. خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست دارد.
53. تملّق، خوی مؤمن نیست.
54. نیرومندی به زور بازو نیست، نیرومند کسی است که بر خشم خود غالب آید.
55. بهترین مردم، سودمندترین آنان به حال دیگران اند.
56. بهترین خانه شما آن است که یتیمی در آن به عزت زندگی کند.
57. چه خوب است ثروت حلال در دست مَرد نیک.
58. رشته عمل، از #مرگ بریده می شود مگر به سه وسیله: خیراتی که مُستمر باشد، علمی که همواره منفعت برساند، فرزند صالحی که برای #والدین دعای خیر کند.
59. پرستش کنندگان خدا سه گروهند: یکی آنان که از ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است، دیگر آنان که به طمع پاداش عبادت می کنند و این عبادت مُزدوران است، گروه سوم آنان که به خاطر عشق و محبت عبادت می کنند و این عبادت آزادگان است.
اگر گفتهاند از مال دنیا بترس که تو را برده نگیرد و بنده خودش نکند، مال و ثروت نمیتواند مرا بنده کند، این خود من هستم که خودم را بنده و برده میکنم.
میگوید پس خودم را از قید صفات نفسانی پلید آزاد میکنم؛ آن وقت میبینم که مال دنیا در خدمت من است نه من در خدمت مال دنیا.
آن وقت مقام وجودی خودش را میفهمد، این معنا را میفهمد که قرآن میگوید: هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکمْ ما فِی الْأرْضِ جَمیعاً [۱] اوست خدایی که آنچه در این زمین است برای شما آفرید.
میبیند پس مال و ثروت، بنده و برده من است، او در خدمت من است نه من در خدمت او، پس دیگر بخل یعنی چه؟!
افزونطلبی به خاطر افزونطلبی یعنی چه؟!.
بله، انسان خودش اسیر خودش میشود، خودش برده و بنده خودش میشود.
انسان دو مقام یا دو درجه دارد: درجه دانی، درجه حیوانی؛
و درجه عالی، درجه انسانی. پیغمبران آمدهاند که آزادی معنوی بشر را حفظ کنند، یعنی نگذارند شرافت انسان، انسانیت انسان، عقل و وجدان انسان، اسیر شهوت یا خشم یا منفعتطلبی انسان بشود.
این معنی #آزادی_معنوی است.
هر وقت شما دیدید بر خشم خودتان مسلّط هستید نه خشم شما بر شما مسلّط است، شما آزادید.
هر وقت دیدید شما بر شهوت خودتان مسلّط هستید نه شهوت شما بر شما، هر وقت شما دیدید یک درآمد غیرمشروع در مقابل شما قرار گرفت و این نفس شما اشتیاق دارد میگوید این درآمد را بگیر؛ اما #ایمان و وجدان و عقل شما حکم میکند که این نامشروع است، نگیر و بر این میل نفسانی خودتان غالب شدید، بدانید شما از نظر معنوی واقعاً انسان آزادی هستید.
اگر شما دیدید یک زن نامحرم دارد میرود و حسّ شهوت شما، شما را تحریک میکند به چشم چرانی و تعقیب کردن، ولی یک وجدانی بر وجود شما حاکم است که شما را منع میکند و تا فرمان میدهد فرمانش را اطاعت میکنید، بدانید شما آزادمرد هستید؛ اما اگر دیدید تا چشم یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش، گوش یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش، دامن یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش، شکم یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش، شما اسیرید، برده و بنده هستید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- بقره/ ۲۹
╭────๛- - - - - ┅ ╮
│📚 @ghararemotalee
╰ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─
استقامت در شداید
در این داستان، شگفتیها و عبرتها و دانستنیهای چندی است که برای تذکر به آنها اشاره می شود :
۱- شجاعت و شهامت و بزرگواری و بردباری را از این مرد شریف عرب باید یاد گرفت : ( ( اَلشُّجاعُ الشَّدیدُ الْقَلْب حَینَ الْباءَسِْ ) ) یعنی شجاع کسی است که هنگام سختی و حادثه ناگوار، قویدل باشد، متزلزل نشود، جزع ننماید، خود را کنترل کند و به راستی سهمگین ترین حادثه ها و سختیها مرگ ناگهانی فرزند است، آن هم در شب زفاف او، آن هم به طور کشته شدن.
پدری که در چنین هنگامه ای عقل و #ایمان خود را از دست ندهد و از جاده بندگی منحرف نشود ؛ یعنی خود و فرزندش را ملک خدا داند و مرگش را قضای او شناسد و مرجع فرزند و خودش را خدای عالم بداند فرزندش جایی رفته که خودش نیز باید برود و از روی اعتراف به این حقایق بگوید ( اِنّا للّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) سزاوار است که مورد بشارت و صلوات و رحمت و پاداش بی نهایت خداوند باشد : ( اُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ ) و چنین اشخاصی وزن و صلابت و استقامتشان را امام علیه السّلام به کوه تشبیه فرموده است : ( ( اَلْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا یُحَرّکُهُ الْعَواصِفُ ؛ مؤمن مانند کوه محکم است که بادها و طوفانها او را جابجا نمی کند ) ) .
در برابر، کسانی که در پیش آمدهای ناگوار صبر و تحمل ندارند و از طریق عقل و ایمان زود منحرف می شوند و به قضاء و قدر الهی خشمگین می گردند و ایراد می کنند، ایشان به مانند کاهی هستند که کوچکترین بادی از بادهای حوادث آنها را متزلزل می سازد تا جایی که مبتلا به شوک و سکته قلبی می شوند.
صبر دیگران در مرگ آن جوان داماد و تبدیل نکردن عیش به عزا نیز شگفت آور 😲 است؛
بلی به برکت بزرگ خود، آنها هم دارای صبر شدند چنانکه صبر حضرت زینب علیهاالسّلام شگفت است و صبر دیگر بانوان حرم حسین علیه السّلام به برکت آن مخدره بوده است.
#داستانهای_شگفت
۱۲۵ - سگی بر روی جنازه
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
صاحب فضیلت تقوا و ایمان، مرحوم دکتر احمد احسان که سالها مقیم کربلا بود و چند سال آخر عمرش مجاور قم بود و در همانجا مرحوم و مدفون گردید تقریبا در 25 سال قبل در کربلا نقل فرمود که روزی جنازه ای را دیدم که جمعی او را به حرم مطهر #حضرت_سیدالشهداء علیه السّلام به قصد تبرک و زیارت می برند، من هم همراه مُشیّعین رفتم، ناگاه دیدم روی تابوت، سگی سیاه وحشت انگیز نشسته است. حیران شدم. برای اینکه بدانم آیا دیگری هم می بیند یا تنها من این امر غریب را مشاهده می کنم، از شخصی که سمت راست من حرکت می کرد پرسیدم پارچه ای که روی جنازه است چیست ؟ گفت شال کشمیری است. گفتم به روی پارچه چیز دیگری می بینی؟ گفت نه.
همین سؤال را از آنکه سمت چپ من بود کردم و همین پاسخ را شنیدم، دانستم که جز من کسی نمی بیند. تا درب صحن رسیدیم ناگاه آن سگ از جنازه جدا شد تا وقتی که جنازه را از حرم مطهر و صحن شریف برگرداندند، باز در خارج صحن آن سگ را با جنازه دیدم همراهش به قبرستان رفتم ببینم چه می شود، در غسالخانه و تمام حالات، سگ را دیدم که به جنازه متصل است تا وقتی که میت را دفن کردند آن سگ هم در همان قبر از نظرم محو گردید.
نظیر این واقعه را قاضی سعید قمی در کتاب اربعینات خود از استاد کل #شیخ_بهائی اعلی اللّه مقامه نقل کرده و خلاصه اش آن است که یک نفر از اهل #معرفت و #بصیرت مجاور مقبره ای از مقابر اصفهان بوده. روزی جناب شیخ بهائی به ملاقاتش می رود، شیخ می گوید روز گذشته در این قبرستان امر غریبی مشاهده کردم، دیدم جماعتی جنازه ای را آوردند در فلان موضع دفن کردند و رفتند. چون ساعتی گذشت بوی خوشی به مشامم رسید که از بوهای دنیوی نبود! متحیر شدم به اطراف نظر کردم تا بدانم این بوی خوش از کجاست ناگاه صورت بسیار زیبایی در زیّ ملوک دیدم که نزد آن قبر رفت و از دیده ام پنهان شد. طولی نکشید ناگاه بوی گندی که از هر بوی گندی پلیدتر بود به مشامم رسید، چون نظر کردم سگی را دیدم که رو به آن قبر می رود و نزد آن قبر از نظرم محو شد و در حال حیرت و تعجب بودم که ناگاه دیدم آن جوان را بدحال، بدهیئت، مجروح و از همان راهی که آمده بود برمی گشت، دنبال او رفتم و از او خواهش کردم که حقیقت حال را برای من بگو.
گفت من عمل صالح این میت بودم و مأمور بودم با او باشم، ناگاه آن سگی را که دیدی آمد و او عمل ناشایسته او بود و چون کردارهای ناروایش بیشتر بود بر من چیره شد و نگذاشت با او باشم و مرا بیرون کرد و فعلاً انیس آن میت همان سگ است.
شیخ فرمود : این مکاشفه صحیح است ؛ زیرا عقیده ما آن است که کردارهای آدمی در برزخ به صورتهای مناسب با آن اعمالش با شخص خواهد بود و مسئله تجسم اعمال و مصور شدنشان به صورتهای مناسب با احوال، مسلم است .
مردم آزاری به صورت درنده
خواننده عزیز باید بدانی آنچه در این دو مکاشفه نقل شد و همچنین فرمایش شیخ بهائی علیه الرحمة مطلبی راست و درست و عین واقع است و نزد اهل بصیرت مسلم است که هر آدمی که در دنیا راه و روش درندگان و سگان را داشته باشد ؛ یعنی به وسیله زبان و اجزای بدنش اذیت کن و آزاررسان باشد، بیرحم، بی انصاف، متکبر ، یعنی زیر بار حق نرفته کبریایی کند و خلاصه بی بندوباری و جنایت و خیانتکاری پیشه اش باشد؛ پس از مرگ، حشرش با صورت سگی است یا گرگی یا پلنگی یا خنزیری؛ البته نه مانند سگها و گرگهای دنیوی بلکه صدها درجه زشت تر، موذی تر، وحشتناکتر ، حتی صورت ملکوتی خودش نیز چنین خواهد بود.
در برابر هر انسانی که در مدت عمرش خیرخواه خود و خلق و خیررسان و مهربان و متواضع و بنده وار زندگی کند و از هر شری پرهیز داشته باشد و سرتاسر هستی او را نور #ایمان و #تقوا و اعمال صالحه گرفته باشد پس از مرگش با زیباترین صورتهاست که فرشتگانند بلکه خودش فرشته ای خواهد بود بالاتر از فرشتگان.
اما آنهایی که هم طاعات و اعمال صالحه دارند و هم گناهان و کردارهای ناشایسته و بدون توبه و تدارک بمیرند، در برزخ گاهی از صورتهای لذتبخش نیکیهای خود بهره مندند و گاهی از صورتهای رنجاننده گناهان خود در شکنجه اند .
بلی گاه می شود در اثر کمی گناهان در همان برزخ یک طرفی می شود و حسابش تصفیه می گردد یعنی مدت رنج و عذابش از آثار گناهانش تمام می شود به طوری که وارد محشر که می شود هیچ آثار آن گناهان با او نیست و شواهد این مطلب در ضمن بعضی از داستانهای گذشته نقل گردید و در اینجا برای تأیید و تأکید به نقل یک روایت قناعت می شود :
هدایت شده از مباحث
@Aminikhaahخدای زنده، نهضت زنده.mp3
زمان:
حجم:
3.78M
🎙️#پادکست
✍️ خدای زنده، نهضت زنده
🔻 زنجیرهای ترس، نشانی از حضور شیطان
🔰 توکل به خدای زنده، زندهکننده ایمان و آرامش
⬅️ خدایی که شنها را به سپاه اول دنیا چیره میکند.
📌 برگرفته از جلسات «به وقت شام»
#ایمان | #رهبری
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از آثار شهید مطهری
حقیقت مطلب این است که آنجا هم که انسان فکر میکند بنده و برده دنیاست، بنده مال و ثروت 🤑 است، واقعاً بنده مال و ثروت نیست، بنده خصایص روحی خودش است، بنده حیوانیت خودش است، بنده حرص 🤤 است، یعنی خودشْ خودش را برده گرفته است و الّا پول 💸 که نمیتواند انسان را بنده کند، زمین که قدرت ندارد انسان را برده کند، گوسفند 🐑🐏 که قدرت ندارد انسان را برده کند، ماشین 🚙🚗 که قدرت ندارد، جماد است. اصلًا جماد نمیتواند در وجود انسان تصرف کند.
🧐 وقتی انسان خوب مسئله را میشکافد، میبیند این خودش است که خودش را برده کرده است.
میبیند یک قوّهای است در خودش به نام حرص، قوّهای است به نام طمع، قوّهای است به نام شهوت🤤، قوّهای است به نام خشم 😡؛ این شهوت است که او را برده کرده است، این خشم است که او را برده کرده است، این حرص😒 است که او را برده کرده است، این طمع است که او را برده کرده است، این هوای نفس است که او را برده کرده است.
أ فَرَایتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَواهُ[¹].
قرآن میگوید: آیا دیدی آن کسی را که هوای نفسِ خودش را خدای خودش قرار داده است، بنده هوای نفس شده است؟
اینجا بشر به حقیقت مطلب پی میبرد، میبیند مال و ثروت دنیا در حد ذات خودش مذمّتی ندارد؛ اگر گفتهاند از مال دنیا بترس که تو را برده نگیرد و بنده خودش نکند، مال و ثروت نمیتواند مرا بنده کند، این خود من هستم که خودم را بنده و برده میکنم.
میگوید پس خودم را از قید صفات نفسانی پلید آزاد میکنم؛ آن وقت میبینم که مال دنیا در خدمت من است نه من در خدمت مال دنیا. آن وقت مقام وجودی خودش را میفهمد، این معنا را میفهمد که قرآن میگوید:
هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکمْ ما فِی الْأرْضِ جَمیعاً [²]
اوست خدایی که آنچه در این زمین است برای شما آفرید.
میبیند پس مال و ثروت بنده و برده من است، او در خدمت من است نه من در خدمت او، پس دیگر بخل یعنی چه؟!
افزونطلبی به خاطر افزونطلبی یعنی چه؟!.
بله، انسان خودش اسیر خودش میشود، خودش برده و بنده خودش میشود.
انسان دو مقام یا دو درجه دارد: درجه دانی، درجه حیوانی؛
و درجه عالی، درجه انسانی. پیغمبران آمدهاند که آزادی معنوی بشر را حفظ کنند، یعنی نگذارند شرافت انسان، انسانیت انسان، عقل و وجدان انسان، اسیر شهوت یا خشم یا منفعتطلبی انسان بشود.
این معنی آزادی معنوی است.
هر وقت شما دیدید بر خشم خودتان مسلط هستید نه خشم شما بر شما مسلّط است، شما آزادید.
هر وقت دیدید شما بر شهوت خودتان مسلط هستید نه شهوت شما بر شما، هر وقت شما دیدید یک درآمد غیرمشروع در مقابل شما قرار گرفت و این نفس شما اشتیاق دارد میگوید این درآمد را بگیر، اما #ایمان و #وجدان و #عقل شما حکم میکند که این نامشروع است، نگیر و بر این میل نفسانی خودتان غالب شدید، بدانید شما از نظر معنوی واقعاً انسان آزادی هستید.
اگر شما دیدید یک زن نامحرم دارد میرود و حس شهوت شما، شما را تحریک میکند به چشم چرانی و تعقیب کردن، ولی یک وجدانی بر وجود شما حاکم است که شما را منع میکند و تا فرمان میدهد فرمانش را اطاعت میکنید، بدانید شما آزادمرد هستید؛ اما اگر دیدید تا چشم 👁👁 یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش،
گوش 👂👂یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش،
دامن 📛 یک چیزی را میخواهد میدوید دنبالش،
شکم 🍗🍖 یک چیزی را میخواهد میدوید 🏃🏻♂🏃 دنبالش، شما اسیرید، برده و بنده هستید.
____________
۱) جاثیه/ 23
۲) بقره/ 29
│📕 @athar_shahid
╰๛- - - - - - - - - - - - - -
میمون برهنه!
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
1⃣
بهراستی چرا در جوامع توسعه یافته «کار» به عنوان شری واجب و امری مُصدّع تلقّی میشود و در مقابل آن، فراغت و تفریح و تفنن ارزشی مطلق پیدا کرده است؟
آرمانی که فراراه توسعه به شیوهی غربی قرار گرفته نوعی زندگی است که اوقات آن تماماً به فراغت و تفنن میگذرد و فراغت یکی از ارزشهای مطلقی است که به مثابه میزانی برای توسعهیافتگی اعتبار میشود و در مقابل آن، کار ضد ارزش است.
گریز از کار زاییدهی تنبلی و تنآسایی است و این خصوصیت از گرایشهای حیوانیی است که در وجود بشر قرار دارد.
با غلبهی روح حیوانی بر وجود انسانی، تنبلی و تنآسایی به صورت یکی از صفات ذاتی بشر جلوه میکند.
در کتاب ارجمند «کافی» ـ کتاب الحجة ـ روایتی است که ترجمهاش این است: مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام از علم امام پرسیدم نسبت به آنچه در اقطار زمین باشد با این که خودش در میان خانه است و پرده هم جلوی او افتاده؟ فرمود: ای مفضل، براستی خدا تبارک و تعالی، در پیامبر(صلیالله علیه وآله) پنج روح نهاده: روح حیات و زندگی که به وسیلهی آن بجنبد و راه رود، روح توانائی که به وسیلهی آن قیام کند و مبارزه نماید، روح شهوت که به وسیلهی آن بخورد و بنوشد و به حلالی با زنها بیامیزد، روح ایمان که به وسیلهی آن عقیده دارد و عدالت میورزد، و روح القدس که به وسیلهی آن تحمّل نبوت کند.(١)
در کتاب «بصائر الدرجات» در ادامهی روایتی نظیر آنچه ذکر شد میفرماید: در مؤمنین چهار مرتبه از این ارواح (روح ایمان، روح شهوت، روح قوت و روح حیات) وجود دارد و کفار فاقد روح ایمان هستند، روح ایمان مادامی که انسان به گناه کبیرهای آلوده نشده ملازم با اوست و چون کبیرهای مرتکب شود از او جدایی حاصل میکند و...(٢)
از این دو روایت و بسیاری از احادیث دیگر برمیآید که انسان مادام که #ایمان نیاورده است، در مرتبهی روح شهوت ـ که مقام حیوانی است ـ توقف دارد و فضائل و اعمال و افکارش همگی با این مقام ـ یعنی #حیوانیت ـ مناسبت دارد.
تنبلی و تنآسایی از خصوصیات ذاتی روح شهوت و مفتاح همهی شرور است.
با غلبهی روح شهوت بر وجود انسان، دیگر انگیزهای برای کار کردن ـ جز پول و لذت ـ باقی نمیماند.
تذکری که در اینجا ضروری است این است که مراد امام صادق(علیهالسلام) از این ارواح متعدد، مراتب مختلفی از روح است که بر وجود بشر غلبه مییابد.
روح انسان در هر یک از مراتب پنجگانه صاحب خصوصیاتی ذاتی است که بروز و ظهور مییابند و منشأ انگیزههای متفاوتی قرار میگیرند و بشر را به جانب اعمال مختلفی میکشانند.
بشری که هنوز از مرتبهی روح شهوت به روح ایمان عروج نکرده است، از کار میگریزد و تنها انگیزهای که او را به تحرک وا میدارد، طلب لذت است.
تعبیر «اولوا العزم» که به پنجتن از بزرگترین پیامبران الهی اطلاق میشود به معنای «صاحبان عزم» است.
🤔 چرا از میان همهی خصوصیاتی که پیامبران اولوا العزم داشتهاند تنها عزم آنها مورد نظر قرار گرفته است؟
✅ جواب روشن است. مراتب روحی انسان در عزم اوست که ظهور مییابد و انسان متناسب با مراتب ایمانی خویش، صاحب ثبوت بیشتری در عزم میشود.
اگر در احادیث ما آمده است که ایاک و الکسل و الضجر فانهما مفتاح کل شر(۳) به همین علت است که تنبلی و تنآسایی و کمحوصلگی ملازم با روح شهوت در وجود آدمی است و انسان تا از این مرحله به مرتبهی بالاتر ـ که روح ایمان است ـ عروج نکرده است، تنها علتی که او را به تحرک وا میدارد لذت طلبی است.
بنابراین، روی دیگر سکهی گریز از کار، لذتطلبی لجامگسیختهای است که حد و مرزی نمیشناسد. در جامعهی کنونی غرب اصل لذت چون حق مسلمی برای عموم انسانها اعتبار شده است و متناسب با آن، نظامات قانونی غرب بهگونهای شکل گرفته که در آن، امکان اقناع آزادانهی شهوات برای همهی افراد فراهم باشد.
البته علت این را که تمایلی اینچنین بر عموم افراد یک جامعه تسلط مییابد و از آن میان هیچ صدایی به اعتراض برنمیخیزد، و همه، این تمایلات نفسانی را چون حقوقی غیر قابل انکار برای خویش تلقی میکنند، باید در فلسفهی غرب جست و جو کرد.
در مرتبهی روح شهوت گرایشهای حیوانی بر سایر وجوه و ابعاد وجودی انسانی غلبه مییابند و بشر مصداق ″ اولئک کالانعام بل هم اضل ″ قرار میگیرد.
به همین علت است اگر تفکر غالب بشر در مغرب زمین بدین سمت متمایل شده که انسان را در زمرهی حیوانات قلمداد کند، اگر نه، معارف الهی تأکید دارند که رسیدن به انسانیت با گذشت از مراتب حیوانی میسر است نه توقف در آن.
تبلیغات تجاری در سراسر دنیا بر وجود حیوانی بشر و کثیفترین امیال و آمال او بنا شده است و هیچ چارهای جز این نیست: برای حفظ سیستم کنونی اقتصاد آزاد و دستآوردهای آن که فرآوردههای تمدن کنونی مغرب زمین باشد، باید از یک سو دوام و ماندگاری تولیدات کارخانهها را تقلیل داد و از سوی دیگر مردم را به مصرف هر چه بیشتر و اسراف و تبذیر وادار کرد.
تصور اینکه مردم دنیا حتی برای لحظهای به نیازهای حقیقی خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناکترین 😨 چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد.
اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک ☝️ لحظه، درست به اندازهی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامهی روند کنونی توسعهی صنعتی دچار مخاطرات و بحرانهایی آن همه عظیم خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است.
از یک سو اقتصاد بر همهی وجوه دیگر زندگی بشر غلبه یافته است و انسان را در محدودهی مادی وجود خویش محصور ساخته، و از جانب دیگر، اقتصاد نیز ـ با مفهومی که امروزه پیدا کرده است ـ بنیان توسعهی خویش را بر پستترین امیال و آمال حیوانی بشر استوار داشته است.
موجبیت اقتصاد ـ یا بهقول شوماخر دیکتاتوری اقتصاد ـ به ناچار تمدن امروزی بشر را به جانبی متخالف با غایات حقیقی آفرینش انسان و حوائج واقعی او میکشاند.
تولید هر چه بیشتر ضرورتاً مصرفی هر چه بیشتر را ایجاب میکند و بر همهی آنان که احاطهای هر چند محدود در زمینهی اقتصاد دارند روشن است که جلوگیری سیستم اقتصادی امروز از شتاب فزایندهای که در زمینهی تولید دارد، به چه معناست.
جلوگیری از شتاب فزایندهای که امروز در زمینهی تولید کارخانهای وجود دارد، حتی برای لحظهای چند، بدون شک به فروپاشی ابرقدرتهای اقتصادی و تحولاتی بسیار عظیم و غیر قابل پیشبینی در سیستم واحد اقتصاد کنونی کرهی زمین منجر خواهد شد.
هیچکس کوچکترین تردیدی ندارد که حاکمیت ابرقدرتها و ادامهی سُلطهی آنها بر جهان از طریق کارتلها و تراستها و دستهای پنهانی سرمایهداران بینالمللی اعمال میشود و آنان نیز حاکمیت خویش را بر عادات و نقاط ضعف بشریت بنا کردهاند و سعی میکنند با ایجاد حوائج کاذب و غیر حقیقی برای آدمها، موقعیت استکباری خویش را از خطر محفوظ دارند.
🛡 برای مبارزه با این سلطهگری چه میتوان کرد؟
❓آیا میتوان از همان طریقی که این ابرقدرتها حکومت جهنمی خویش را بر کرهی زمین مستدام میدارند، با آنها مبارزه کرد؟
یا باید راههایی خارج از سیستمهای شناخته شدهی کنونی جست و جو کرد؟
پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها تجربهای است که حقیقت را آنچنان که هست به مردم جهان نشان داد. #انقلاب_اسلامی_ایران 🇮🇷 نشان داد که برای مبارزه با قدرت جهنمی استکبار هرگز نمیتوان از همان طرقی اقدام کرد که او خود بنیان آن را نهاده است.
شعار «مشت ✊ و درفش» و «خون🩸 و شمشیر🗡» بهخوبی میتواند از عهدهی بیان حقیقت برآید و همینطور، #قیام_عاشورا 🚩 اسوهای است که تنها راه پیروزی بر باطل را بر ما نمایان میسازد.
اگر جبهههای جنگ ما امروز بر همان سلاحهایی متکی بود که خود ابرقدرتها میسازند و اگر ادامهی جنگ ما موکول به تهیهی سلاحهای مدرن میشد، مطمئناً امروز هیچ اثری از انقلاب اسلامی در جهان باقی نمانده بود و حتی یادگار آن نیز از کتابهای تاریخ پاک شده بود.
سِرّ پیروزی ما در جبهههای جنگ با ابرقدرتها همین است که ما هرگز متکی به سلاح نیستیم.
اتکای ما به #ایمان خود و امدادهای غیبیی است که ایمان ما مَجاری نزول آنهاست و اگر اینچنین نبود و پیروزی ما موکول به همپایی با قافلهی نظام اقتصادی و صنعتی غرب میشد، همان طور که عرض شد، امروز حتی یادگارهای انقلاب اسلامی را نیز از کتابهای رسمی تاریخ شسته بودند، چه برسد به اینکه نظام جمهوری اسلامی بتواند همانند امروز مجرای تحقق ارادهی حق تعالی و اقامهی قسط و عدل در کرهی زمین قرار بگیرد.(۲۵)
✌️ رمز پیروزی ما در این است که خود را از دیکتاتوری اقتصاد رها کردهایم، و یا بهتر بگویم، در راهی قرار داریم که به نفی دیکتاتوری اقتصاد میانجامد.
دشمن نیز بر این واقعیت بهخوبی آگاهی دارد و میداند که شکست ما آنجاست که اقتصاد بتواند بر سایر وجوه زندگی ما غلبه پیدا کند و اگر اینچنین نبود و دشمن بر این حقیقت وقوف نداشت، بدون شک همهی تلاش خود را در این جهت تمرکز نمیبخشید.
جنگ نفت 🛢 و حملات سازمانیافتهی دشمن به مراکز صنعتی ما نشاندهندهی همین واقعیت است که استکبار جهانی میخواهد با تحمیل فشارهای تحملناپذیر اقتصادی، ما را وادار کند که از اعتقاداتمان صرف نظر کنیم.
آنها میخواهند با اقتصاد بر اعتقاد ما غلبه کنند، و انصافاً در دنیای امروز، اگر هم راهی برای غلبه بر ایمان و اعتقاد وجود داشته باشد، همین است و لاغیر.
بدین ترتیب است که پول، هر چند خود فی نفسه مطلوب انسان نیست؛ اما از آنجا که مقدمهی تأمین همهی حوائج مادی است غایت آمال او میشود و به تنها عاملی که ارادهی او را برمیانگیزاند تبدیل میشود.
این درد همهگیر بشر امروز است و دردی هم نیست که از طریق داروهای شیمیایی یا روانپزشکی درمان شود.
ما اکنون در جست و جوی درمان نیستیم؛ اما ذکر این نکته لازم است که درمان همهی دردهای بشر امروز در بازگشتن به وطن ایمانی است.
بشر امروز درد غربت دارد، غربت از وطن قدسی #ایمان، و از همه تأسفبارتر این نکتهی ظریف است که این غربت به فراموشی انجامیده است و او این خراب آباد را وطن پنداشته و دیگر دلش در هوای وطن حقیقی نمیتپد.
پیش از ادامهی بحث باز هم ذکر این نکته ضروری است که ما هرگز قصد انکار نقش پول را نداریم.
پول امروز که جانشین نقدین ـ طلا و نقره ـ شده است، هر چند برخلاف نقدین دیگر فی نفسه دارای ارزش نیست؛ اما با این همه نشاندهندهی نسبت ارزشی فیمابین اشیاست.(۱۶)
البته این نسبت که در اختلاف قیمتها ظاهر شده با تغییر نظام ارزشی دگرگون میشود؛ اما به هر تقدیر ضرورت وجود چیزی مثل پول که نسبت ارزشی بین اشیا از طریق آن ظاهر میشود، قابل انکار نیست.
آنچه مذموم است و به پول قدرتی اینچنین بخشیده حاکمیت سرمایه یا دیکتاتوری #اقتصاد است که آن نیز خود نتیجهی مادهگرایی بشر امروز است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ پی نوشت ها:
١. نگ.ک. به «علم اقتصاد»، صص ٦٩ تا ٩٧.
٢. Rupa
٣. علم اقتصاد، ص ٧٢.
٤. علم اقتصاد، ص ٧٢.
۵. نگ.ک. به: «علم اقتصاد»، صص ٧٤ و ٧٥ .
۶. نگ.ک. به: «علم اقتصاد»، صص ٧٥ تا ٧٨ .
۷. نگ.ک. به: «علم اقتصاد»، ص ٧٨ .
۸. البته اینجا در استفاده از کلمات باید بسیار دقیق بود. ساختار اجتماعی که بر محور اصالت پول بنا شود، نه تنها قوام ندارد بلکه برعکس کاملاً از هم گسیخته و غیر قابل اعتماد است و اصلاً نمیتوان آن را «ساختار» به معنای حقیقی آن نامید.
9. function
10. (Adam Smit (١٧٢٣_١٧٩٠؛ اقتصاددان و نظریهپرداز اسکاتلندی، از سران جنبش منورالفکری و دوست دیوید هیوم؛ پایهگذار اصول اولیهی اقتصاد آزاد در کتابش «ثروت ملل». _ و.
11. The Wealth of Nations
۱۲. موج سوم، ص ٦٨.
13. (Henry Ford (١٨٦٣_١٩٤٧؛ معروف به فورد اول، کارخانهدار و طراح اتومبیل، مبدع خط تولید اتومبیل و بانی بنیاد فورد. _ و.
۱۴. رنه گنون، سیطرهی کمیت و علائم آخرالزمان، علیمحمد کاردان، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، اول، ١٣٦١، ص ٦٧.
15. Phenomenology: پدیدار شناسی.
۱۶. علامه سید محمد حسین طباطبایی، بررسیهای اسلامی، دارالتبلیغ اسلامی، قم، ص ٧٤.
📖 منبع: کتاب توسعه تمدن غرب
📎 برچسب های مرتبط: اصالت پول، تأثیر پول بر نظام اداری، نظام اسلامی، وطن ایمانی
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -