eitaa logo
📚📖 مطالعه
101 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
169 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و ششم. این توصیه مبارک خود به مسأله دگرگون شدن اوضاع زمان پرداخته مى فرماید: «هرگاه حاکم تغییر پیدا کند زمانه نیز دگرگون مى شود»; (إِذَا تَغَیَّرَ السُّلْطَانُ تَغَیَّرَ الزَّمَانُ). اشاره به اینکه اوضاع جامعه بر محور وضع حاکمان مى گردد; نه تنها «اَلنّاسُ عَلى دینِ مُلُوکِهِم» از واقعیّت برخوردار است، غالب حرکات و سکنات مردم بر محور نوع حکومت ها مى چرخد. 💚 اگر حاکمان، افرادى آگاه، پیشه و باتقوا باشند، مردم به سوى و عدالت حرکت مى کنند، 🖤 و اگر افرادى سودجو، ظالم، بى تقوا و سنگدل باشند، تمام این روحیات در جامعه منعکس مى شود. به همین دلیل پیغمبران بزرگ الهى سعى داشتند قبل از هر چیز حکومت عادلانه اى برقرار کنند تا اصلاح مردم در سایه آن میسّر شود. 🛑 آنها که تصور مى کنند سیاست از دیانت جداست سخت در اشتباهند؛ زیرا ترویج دیانت بدون اصلاح حکومت امکان پذیر نیست و به همین دلیل پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در اوّلین فرصت دست به تشکیل حکومت اسلامى زد تا بتواند با قدرت، راه را براى تبلیغات صحیح و مؤثر اسلامى بگشاید و  سازى صحیح را جانشین فرهنگ جاهلیّت کند. مخصوصاً در دنیاى امروز که رسانه هاى عمومى با تأثیر عمیقى که در افکار مردم دارد و همچنین برنامه هاى مربوط به آموزش و پرورش از سطوح پایین تا سطح عالى در اختیار حکومت ها یا عناصر وابسته به حکومت است. آیا ممکن است بدون در دست داشتن این امور، جامعه را از فساد رهایى بخشید؟ از آنچه در بالا گفتیم معلوم شد که منظور از تغییر زمان، تغییر مردم جامعه است و منظور از تغییر سلطان، تغییر حالات سلطان است. پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِی وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِی قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ مَنْ هُمَا قَالَ الْفُقَهَاءُ وَ الاُْمَرَاءُ; دو گروه از امّت من هستند که اگر اصلاح شوند، مردم اصلاح مى شوند و اگر فاسد بشوند مردم فاسد مى گردند: بعضى از حاضران از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پرسیدند: آن دو گروه کدامند؟ فرمود: عالمان و حاکمان».(۳۰) در بعضى از تواریخ آمده است که روزى انوشیروان کارگزاران روستاهاى خود را جمع کرد و گوهر گرانبهایى در دست داشت و آن را در دست خود مى گرداند. به آنها خطاب کرد و گفت: چه چیز بیش از هر چیز به روستاها زیان مى رساند و آن را به نابودى مى کشاند؟ هر کَس از شما پاسخ صحیح آن را بگوید این گوهر 💎 گرانبها را در دهانش مى گذارم. بعضى گفتند: قطع شدن آب و بعضى گفتند: خشکسالى. بعضى دیگر گفتند: غلبه بادهاى مخالف (انوشیروان هیچ کدام را نپسندید) آن گاه رو به وزیرش (بوذرجمهر) کرد و به او گفت: تو پاسخ بگو من تصور مى کنم عقل تو به اندازه عقل همه رعایا یا بیشتر است. بوذرجمهر گفت: عامل ویرانى و فساد آبادیها تغییر رأى سلطان درباره رعیّت و تصمیم بر ظلم و جور گرفتن اوست. انوشیروان گفت: آفرین بر این عقل تو... آن گاه گوهر گرانبها را در دهان او قرار داد.(۳۱)
┅═ ۷۶ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅ ❒ مثل آب زلال! ⿻◌⿻◌⿻◌⿻ آب، گوارا است و صداي آب هم آرام بخش است؛ اما آبي كه زلال باشد، وگرنه آب گل آلود نه گوارايي دارد و نه آرامش مي بخشد. من و تو مثل آبيم؛ اگر صاف و صادق باشيم، ديگران در كنار ما به خيال مي رسند و در كنار ما راحت و آسوده اند و گرنه مايه ي رنج آن ها خواهيم بود. و چيزي كه آدم را زلال و تصفيه مي كند تقواست. يعني، نامردي نكن! ⛔️ بي انصاف نباش! ⚠️ حرف كسي را پيش كسي نبر!🚸 قرآن از ما همين را مي خواهد: 📢 «اتَّقُوا اللهَ» ؛ باتقوا باشيد. ┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━ 📚 @ghararemotalee 📳 @Mabaheeth
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ، أَوِ اقْتِـرَافِ صَغِیرَةٍ أَوْ كَبِیرَةٍ، وَ أَجْزِلْ لَنٰا فِيهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ، وَ أَخْلِنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ امْلَأْ لَنٰا مٰا بَیْنَ طَرَفَيْهِ حَمْداً وَ شُكْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً. اَللّٰهُمَّ يَسِّـرْ عَلَی الْكِرَامِ الْكَاتِبِینَ مَؤُونَتَنَا، وَ امْلَأْ لَنٰا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا، وَ لاٰ تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا. خداوندا ؛ بر محمّد و آلش درود فرست و رفاقت و هم‌نشینی با این روز را نصیب ما گردان و ما را از بد جدا شدن با او، همراه دست زدن به گناه و ارتکاب معصیت کوچک یا بزرگ، حفظ کن. و در آن بهرۀ ما را از خوبی‌ها پرپیمانه کن و از زشتی‌ها تُهی کن؛ و از ابتدا تا پایانش را، برای ما از سپاس و شکر و پاداش و اندوختۀ آخرتی و فضل و احسان، پُر فرما. خداوندا ؛ سختی و دشواری ما را به برکت و اعمال شایسته، بر کرام کاتبین که فرشتگان نویسندۀ اعمال‌اند، آسان ساز و صفحات پروندۀ ما را از خوبی‌ها انباشته و تکمیل کن و ما را نزد فرشتگان نویسندۀ اعمال، به کردارهای زشت‌مان رسوا مساز. اَللّٰهُمَّ اجْعَلْ لَنٰا فیٖ كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ حَظّاً مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ نَصِيباً مِنْ شُكْرِكَ، وَ شَاهِدَ صِدْقٍ مِنْ مَلَائِكَتِكَ. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَیْنِ أَيْدِينَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَيْـمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِيعِ نَوَاحِينَا، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِيَتِكَ، هَادِياً إِلیٰ طَاعَتِكَ، مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِكَ. خداوندا ؛ در هر ساعتی از ساعات روز، بهره‌ای از بندگی‌ات و سهمی از شکرگزاری‌ات و گواه درست و پاکی از فرشتگانت، برای ما قرار ده. خداوندا ؛ بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از پیش رو و پشت سـر و طرف راست و سمت چپ و از تـمام ناحیه‌های‌مان، حفظ کن؛ حفظی که ما را از نافرمانی‌ات باز دارد و به فرمان برداری‌ات راهنمایی کند و برای عشق و محبّتت به کار گیرد. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فیٖ يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِەِ وَ فیٖ جَمِيعِ أَيّٰامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَیْرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّـرِّ، وَ شُكْرِ النِّعَمِ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلَالِهِ، وَ نُصْـرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِەِ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِيفِ، وَ اِدْرَاكِ اللَّهِيفِ. خداوندا ؛ بر محمّد و آلش درود فرست و ما را در این روز و شب‌مان و در همۀ روزگارمان برای این امور موفّق بدار: ✓ به کارگیری خیر ✓ و دوری از شـرّ ✓ و شکر نعمت‌ها ✓ و پیروی از روش‌های نیک ✓ و دوری از نوآوری‌های ضد اسلام ✓ و _معروف ✓ و _از‌_منکر ✓ و پاسداری اسلام ✓ و کم کردن و خوار ساختـن باطل ✓ و یاری و گرامی داشت حق ✓ و راهنمایی گمراه ✓ و کمک کردن به ناتوان ✓ و پناه دادن به اندوهگین و ناراحت. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْهُ أَيْـمَنَ يَوْمٍ عَهِدْنَاهُ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ، وَ خَیْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِيهِ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضیٰ مَنْ مَرَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِكَ، أَشْكَرَهُمْ لِمٰا أَوْلَيْتَ مِنْ نِعَمِكَ، وَ أَقْوَمَهُمْ بِـمٰا شَـرَعْتَ مِنْ شـرَائِعِكَ، وَ أَوْقَفَهُمْ عَمّٰا حَذَّرْتَ مِنْ نَهْيِكَ. خداوندا ؛ بر محمّد و آلش درود فرست و امروز را فرخنده‌ترین روزی که تا کنون شناخته‌ایم و برترین هم‌نشینی که با او همراه بوده‌ایم و بهتـرین زمانی که در آن به سـر برده‌ایم، قرار ده. و ما را از میان همۀ آفریده‌هایت، از خشنودترین کسانی که شب و روز بر آن‌ها گذشته و شاکرترین کسانی که نعمت‌هایت را به آنان داده‌ای و مستقیم‌ترین آنان، در عرصه‌گاه قوانینی که وضع کرده‌ای و خویشتـن‌دارترین مردمی که از نافرمانی‌ات بیم‌شان داده‌ای، قرار ده.
| مقدمه ───── • ◆ • ───── بسم الله الرحمن الرحيم مقدمه چاپ چهلم آزادی معنوی مجموعه ای است مشتمل بر پانزده سخنرانی از استاد شهید آیة الله مطهری که در زمانها و مکانهای مختلف ایراد شده اند و وجه مشترک همه آنها این است که موضوع آنها مسائل معنوی و مربوط به و تزکیه نفس است، اگرچه در خلال سخنرانیها گاه به مسائل اجتماعی نیز اشاره شده است. از چاپ اول این کتاب حدود ۲۲ سال میگذرد و در این مدت این کتاب از اقبال زیادی برخوردار بوده است، چنانکه تعداد چاپ آن شاهدی بر این مدعاست. چند چاپ اول این کتاب به نام «گفتارهای معنوی» منتشر گردید ولی نظر به اینکه یکی از عناوین سخنرانیها «آزادی معنوی» بود که شامل مطالب سایر سخنرانیها نیز می شد، بهتر آن دیده شد که نام کتاب به «آزادی معنوی» تغییر یابد. در چاپ نوزدهم دو سخنرانی یعنی دو گفتار اول از چهار گفتار فصل دوم (عبادت و دعا) اضافه شد و علت آن این بوده است که نوارهای آن بعدا به دست ما رسید. مطالب کتاب در هشت فصل مرتب شده است و هر فصل شامل یک یا چند سخنرانی است. تاریخ و مکان ایراد هر سخنرانی در ابتدای فصل مربوط ذکر شده است. چاپ اول آزادی معنوی در سال ۱۳۶۵ منتشر شده است. از آن تاریخ تاکنون جهت عرضه بهتر و شکیل تر، این کتاب سه نوبت حروفچینی مجدد گردیده است، یک بار در چاپ نوزدهم، بار دیگر در چاپ سی ام، و بار سوم در چاپ چهلم، و طبعاً در هر نوبت، ویرایش جدید صورت گرفته و اصلاحات جزئی لازم انجام پذیرفته است. در این چاپ، طرح جلد نیز تغییر یافته است و در مجموع، این چاپ با مزایای بیشتری نسبت به چاپهای گذشته منتشر می شود و امیدواریم که رضایت خاطر علاقه مندان به آثار اسلام شناس عظیم الشأن شهید آیت الله مطهری را فراهم آورد. مطالعه این کتاب، گذشته از اینکه خواننده محترم را با بُعد معنوی شخصیت استاد آشنا می سازد، وی را گام به گام به سوی خودسازی و حرکت می دهد و در واقع یک سلوک معنوی است، همان چیزی که همه ما سخت بدان نیازمندیم؛ زیرا بسیاری از مشکلات جامعه ما اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ناشی از عدم خودسازی و بی تقوایی و اسير تمایلات نفسانی بودن است. این جمله از آن منفکر شهید در همین کتاب است که «آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست». برای حل مشکلات اجتماعی، ابتدا باید سراغ آدم سازی و تهذیب نفوس رفت و کار مهم پیامبران و اولیاء خدا نیز همین بوده است. مطالعه این کتاب، گامی است در این راه، و برای عارف و عامی سودمند و فرح زاست. از خدای متعال توفيق خدمت مسألت می کنیم. ۹ شهریور ۱۳۸۷ برابر با ۲۸ شعبان ۱۴۲۹
آزادی معنوی ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ اما نوع دیگر آزادی، آزادی معنوی است. تفاوتی كه میان مكتب انبیاء و مكتبهای بشری هست در این است كه پیغمبران آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند، و آزادی معنوی است كه بیشتر از هر چیز دیگر ارزش دارد. تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست، بلكه آزادی معنوی هم مقدس است و آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست. و این است درد امروز جامعه ی بشری كه بشر امروز می خواهد آزادی اجتماعی را تأمین كند ولی به دنبال آزادی معنوی نمی رود؛ یعنی نمی تواند، قدرتش را ندارد، چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، انبیاء، دین، ایمان و كتابهای آسمانی نمی توان تأمین كرد. حال ببینیم آزادی معنوی یعنی چه. انسان یك موجود مركب و دارای قوا و غرایز گوناگونی است. در وجود انسان هزاران قوه ی نیرومند هست. انسان شهوت❤️‍🔥 دارد، غضب😡😤 دارد، حرص 😏 و طمع دارد، جاه طلبی و افزون طلبی دارد. در مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقی دارد. انسان از نظر معنا، باطن و روح خودش ممكن است یك آدم آزاد باشد و ممكن است یك آدم برده و بنده باشد؛ یعنی ممكن است انسان بنده ی حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد و ممكن است از همه ی اینها آزاد باشد. گفت: فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم ممكن است انسانی باشد كه همان طور كه از نظر اجتماعی آزادمرد است، زیر بار ذلت نمی رود، زیر بار بردگی نمی رود و آزادی خودش را در اجتماع حفظ می كند، از نظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ كرده باشد، یعنی وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد. این آزادی همان است كه در زبان دین «تزكیه ی نفس» و «» گفته می شود. ادامه دارد ... │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - - - - - - - - - - - - - -
و بالجمله خداوند سید را به دعای شیخ شفا بخشید ؛ تا شب هیجدهم جمادی الثانیه سال ۱۲۸۱ شیخ از دنیا رفت و تصادفا سید در نجف نبوده و به زیارت کربلا مشرف شده بود ، فردا جنازه شیخ را در صحن مطهر می آورند و برای نماز بر او حیران بودند ، ناگاه صدا بلند می شود ، سید آمد پس جناب سید بر جنازه نماز می خواند و سپس بر منبر شیخ تدریس می فرماید و گویند چنان بوده که گویا شیخ درس می گوید. تا در سال ۱۲۸۳ جناب سید از دنیا می رود رحمة اللّه علیهما . و این فرمایش شیخ در جواب از اجابت دعا، بمانند این داستان کوتاه است که : بچه خردسالی که بر دست و پا راه می رفت در پشت بام مادرش او را تعقیب کرده که او را بگیرد، پس بچه به سمت ناودان آمد مادر فریاد و ناله می کرد. عبورکنندگان در کوچه تماشا می کردند و اینکه کاری از آنها ساخته نیست که ناگاه بچه افتاد. در همان لحظه سقوط، بزرگی از اهل و که حاضر بود گفت خدا او را بگیرد ، یک لحظه در هوا واقف شد تا آن مؤمن او را گرفت و بر زمین گذارد. مردم اطراف آن بزرگ را گرفته و بر دست و پای او می افتادند. آن بزرگ فرمود ، مردم ! چیز تازه و عجیبی واقع نشده. عمری است این بنده رو سیاه اطاعت او را کرده ام اگر یک دفعه او عرض بنده اش را اجابت فرماید تعجبی ندارد . مؤلف گوید در جزء حدیث ملک داعی در شبهای رجب چنین است : اَنَا مُطیعُ مَنْ اَطاعَنی. 【 ۲ از ۲ 】 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/53472 — ⃟‌ ——— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
صفحه ۱۹ |-------------------------- فرعون مردم را استعباد می‌کرد، رسماً هم می‌گفت: وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدونَ‏ [۱] موسی چه می‌گویی؟ اینها بندگان و بردگان ما هستند. دیگر یک روپوش روی استثمار و استعباد خودش نمی‏‌گذاشت؛ اما بشر امروز به نام جهان آزاد و دفاع از صلح و آزادی، تمام سلب آزادی‌ها، سلب حقوق‌ها، بندگی‌ها و بردگی‌ها را دارد، چرا؟ چون آزادی معنوی ندارد و در ناحیه روح خودش آزاد نیست و چون ندارد. علی علیه السلام جمله‌ای دارد که مانند همه جمله‌های ایشان باارزش است؛ راجع به تقواست که به نظر بعضیها دیگر خیلی کهنه شده است! می‌فرماید: انَّ تَقْوَی اللهِ مِفْتاحُ سَدادٍ وَ ذَخیرَةُ مَعادٍ وَ عِتْقٌ مِنْ کلِّ مَلَکةٍ وَ نَجاةٌ مِنْ کلِّ هَلَکةٍ [۲] تقوای الهی کلید هر راه راستی است. بدون تقوا انسان به راه راست نمی‌رود، راه خود را کج می‌کند. بدون تقوا انسان اندوخته‌ای برای آخرت ندارد. بدون تقوا بشر آزادی ندارد: وَ عِتْقٌ مِنْ کلِّ مَلَکةٍ تقواست که بشر را از هر رقّیتی آزاد می‌کند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- مؤمنون/ ۴۷. ۲- نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۲. —— ⃟‌ ———————— مطلب بعدی »» آزاد مرد واقعی‏ ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
پذیرفتن اندرز از دانش است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۲- شخص عاقل هرگاه ناصح امین مهربانی او را اندرزی دهد یا امر به صبر در پیش آمدی بنماید باید برای او متواضع و خاضع شده و اندرزش را از جان و دل بپذیرد تا سعادتمند گردد مانند این مرد شریف عرب در برابر مرحوم خالصی و اگر جاهلی کند و بر شخص ناصح تکبر نماید مثل اینکه اگر امر به صبرش کند به او بگوید تو چه خبر از دل من داری؟ تو چه می دانی که من در چه حالی هستم؟ تو که جایت درد نمی کند و مانند این کلمات ناهنجار. یا اگر او را امر به کند و از گناه نهی نماید مثلاً بگوید فحش نده، نزاع نکن و مانند اینها، تکبر کند و بگوید تو کیستی که به مثل من اندرز می دهی، تو برو کار خودت را درست کن، تو خودت چنین و چنانی! به راستی چنین جاهلی نه تنها از سعادت محروم است بلکه بر شقاوت خود می افزاید. در قرآن مجید درباره چنین اشخاصی می فرماید : و چون او را گویند پرهیزگار باش، زورِ کافری و غرور، او را به گنهکاری بگیرد و او را همان دوزخ پسندیده است که بد آرامگاهی است.¹ هر که به گفتار نصیحت کنان، گوش نگیرد بخورد گوشمال ─── ۱- وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِاْلاِثِمْ فحَسْبُهُ جَهَنّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد (سوره بقره، آیه ۲۰۶).
۱۲۵ - سگی بر روی جنازه ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ صاحب فضیلت تقوا و ایمان، مرحوم دکتر احمد احسان که سالها مقیم کربلا بود و چند سال آخر عمرش مجاور قم بود و در همانجا مرحوم و مدفون گردید تقریبا در 25 سال قبل در کربلا نقل فرمود که روزی جنازه ای را دیدم که جمعی او را به حرم مطهر علیه السّلام به قصد تبرک و زیارت می برند، من هم همراه مُشیّعین رفتم، ناگاه دیدم روی تابوت، سگی سیاه وحشت انگیز نشسته است. حیران شدم. برای اینکه بدانم آیا دیگری هم می بیند یا تنها من این امر غریب را مشاهده می کنم، از شخصی که سمت راست من حرکت می کرد پرسیدم پارچه ای که روی جنازه است چیست ؟ گفت شال کشمیری است. گفتم به روی پارچه چیز دیگری می بینی؟ گفت نه. همین سؤال را از آنکه سمت چپ من بود کردم و همین پاسخ را شنیدم، دانستم که جز من کسی نمی بیند. تا درب صحن رسیدیم ناگاه آن سگ از جنازه جدا شد تا وقتی که جنازه را از حرم مطهر و صحن شریف برگرداندند، باز در خارج صحن آن سگ را با جنازه دیدم همراهش به قبرستان رفتم ببینم چه می شود، در غسالخانه و تمام حالات، سگ را دیدم که به جنازه متصل است تا وقتی که میت را دفن کردند آن سگ هم در همان قبر از نظرم محو گردید. نظیر این واقعه را قاضی سعید قمی در کتاب اربعینات خود از استاد کل اعلی اللّه مقامه نقل کرده و خلاصه اش آن است که یک نفر از اهل و مجاور مقبره ای از مقابر اصفهان بوده. روزی جناب شیخ بهائی به ملاقاتش می رود، شیخ می گوید روز گذشته در این قبرستان امر غریبی مشاهده کردم، دیدم جماعتی جنازه ای را آوردند در فلان موضع دفن کردند و رفتند. چون ساعتی گذشت بوی خوشی به مشامم رسید که از بوهای دنیوی نبود! متحیر شدم به اطراف نظر کردم تا بدانم این بوی خوش از کجاست ناگاه صورت بسیار زیبایی در زیّ ملوک دیدم که نزد آن قبر رفت و از دیده ام پنهان شد. طولی نکشید ناگاه بوی گندی که از هر بوی گندی پلیدتر بود به مشامم رسید، چون نظر کردم سگی را دیدم که رو به آن قبر می رود و نزد آن قبر از نظرم محو شد و در حال حیرت و تعجب بودم که ناگاه دیدم آن جوان را بدحال، بدهیئت، مجروح و از همان راهی که آمده بود برمی گشت، دنبال او رفتم و از او خواهش کردم که حقیقت حال را برای من بگو. گفت من عمل صالح این میت بودم و مأمور بودم با او باشم، ناگاه آن سگی را که دیدی آمد و او عمل ناشایسته او بود و چون کردارهای ناروایش بیشتر بود بر من چیره شد و نگذاشت با او باشم و مرا بیرون کرد و فعلاً انیس آن میت همان سگ است. شیخ فرمود : این مکاشفه صحیح است ؛ زیرا عقیده ما آن است که کردارهای آدمی در برزخ به صورتهای مناسب با آن اعمالش با شخص خواهد بود و مسئله تجسم اعمال و مصور شدنشان به صورتهای مناسب با احوال، مسلم است . مردم آزاری به صورت درنده خواننده عزیز باید بدانی آنچه در این دو مکاشفه نقل شد و همچنین فرمایش شیخ بهائی علیه الرحمة مطلبی راست و درست و عین واقع است و نزد اهل بصیرت مسلم است که هر آدمی که در دنیا راه و روش درندگان و سگان را داشته باشد ؛ یعنی به وسیله زبان و اجزای بدنش اذیت کن و آزاررسان باشد، بیرحم، بی انصاف، متکبر ، یعنی زیر بار حق نرفته کبریایی کند و خلاصه بی بندوباری و جنایت و خیانتکاری پیشه اش باشد؛ پس از مرگ، حشرش با صورت سگی است یا گرگی یا پلنگی یا خنزیری؛ البته نه مانند سگها و گرگهای دنیوی بلکه صدها درجه زشت تر، موذی تر، وحشتناکتر ، حتی صورت ملکوتی خودش نیز چنین خواهد بود. در برابر هر انسانی که در مدت عمرش خیرخواه خود و خلق و خیررسان و مهربان و متواضع و بنده وار زندگی کند و از هر شری پرهیز داشته باشد و سرتاسر هستی او را نور و و اعمال صالحه گرفته باشد پس از مرگش با زیباترین صورتهاست که فرشتگانند بلکه خودش فرشته ای خواهد بود بالاتر از فرشتگان. اما آنهایی که هم طاعات و اعمال صالحه دارند و هم گناهان و کردارهای ناشایسته و بدون توبه و تدارک بمیرند، در برزخ گاهی از صورتهای لذتبخش نیکیهای خود بهره مندند و گاهی از صورتهای رنجاننده گناهان خود در شکنجه اند . بلی گاه می شود در اثر کمی گناهان در همان برزخ یک طرفی می شود و حسابش تصفیه می گردد یعنی مدت رنج و عذابش از آثار گناهانش تمام می شود به طوری که وارد محشر که می شود هیچ آثار آن گناهان با او نیست و شواهد این مطلب در ضمن بعضی از داستانهای گذشته نقل گردید و در اینجا برای تأیید و تأکید به نقل یک روایت قناعت می شود :
| حفظه الله تعالی: ▫️اگر دين‌تان همراه با عقل بود و جنبه‌ ولايت شما هم درست شد، ثمره و ميوه‌های آن و ورع خواهد بود. ▫️ اگر شما دين‌تان همراه با عقل و ولايت باشد، استحکامی در وجودتان حاصل خواهد شد که نمی‌توانيد دروغ بگوييد، نمی‌توانيد به ناموس ديگران توجه کنيد. ▫️ يعنی اگر هم بخواهيد دروغ بگوييد، اين کار برايتان سخت خواهد بود، در خيابان به نامحرم نگاه نخواهيد کرد. @ostadelahi ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
| مقدمه ───── • ◆ • ───── بسم الله الرحمن الرحيم مقدمه چاپ چهلم آزادی معنوی مجموعه ای است مشتمل بر پانزده سخنرانی از استاد شهید آیة الله مطهری که در زمانها و مکانهای مختلف ایراد شده اند و وجه مشترک همه آنها این است که موضوع آنها مسائل معنوی و مربوط به و تزکیه نفس است، اگرچه در خلال سخنرانیها گاه به مسائل اجتماعی نیز اشاره شده است. از چاپ اول این کتاب حدود ۲۲ سال میگذرد و در این مدت این کتاب از اقبال زیادی برخوردار بوده است، چنانکه تعداد چاپ آن شاهدی بر این مدعاست. چند چاپ اول این کتاب به نام «گفتارهای معنوی» منتشر گردید ولی نظر به اینکه یکی از عناوین سخنرانیها «آزادی معنوی» بود که شامل مطالب سایر سخنرانیها نیز می شد، بهتر آن دیده شد که نام کتاب به «آزادی معنوی» تغییر یابد. در چاپ نوزدهم دو سخنرانی یعنی دو گفتار اول از چهار گفتار فصل دوم (عبادت و دعا) اضافه شد و علت آن این بوده است که نوارهای آن بعدا به دست ما رسید. مطالب کتاب در هشت فصل مرتب شده است و هر فصل شامل یک یا چند سخنرانی است. تاریخ و مکان ایراد هر سخنرانی در ابتدای فصل مربوط ذکر شده است. چاپ اول آزادی معنوی در سال ۱۳۶۵ منتشر شده است. از آن تاریخ تاکنون جهت عرضه بهتر و شکیل تر، این کتاب سه نوبت حروفچینی مجدد گردیده است، یک بار در چاپ نوزدهم، بار دیگر در چاپ سی ام، و بار سوم در چاپ چهلم، و طبعاً در هر نوبت، ویرایش جدید صورت گرفته و اصلاحات جزئی لازم انجام پذیرفته است. در این چاپ، طرح جلد نیز تغییر یافته است و در مجموع، این چاپ با مزایای بیشتری نسبت به چاپهای گذشته منتشر می شود و امیدواریم که رضایت خاطر علاقه مندان به آثار اسلام شناس عظیم الشأن شهید آیت الله مطهری را فراهم آورد. مطالعه این کتاب، گذشته از اینکه خواننده محترم را با بُعد معنوی شخصیت استاد آشنا می سازد، وی را گام به گام به سوی خودسازی و حرکت می دهد و در واقع یک سلوک معنوی است، همان چیزی که همه ما سخت بدان نیازمندیم؛ زیرا بسیاری از مشکلات جامعه ما اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ناشی از عدم خودسازی و بی تقوایی و اسير تمایلات نفسانی بودن است. این جمله از آن منفکر شهید در همین کتاب است که «آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست». برای حل مشکلات اجتماعی، ابتدا باید سراغ آدم سازی و تهذیب نفوس رفت و کار مهم پیامبران و اولیاء خدا نیز همین بوده است. مطالعه این کتاب، گامی است در این راه، و برای عارف و عامی سودمند و فرح زاست. از خدای متعال توفيق خدمت مسألت می کنیم. ۹ شهریور ۱۳۸۷ برابر با ۲۸ شعبان ۱۴۲۹
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ در این دعا به شکایت از نفس امّاره، وسوسه‌های شیطانی و ضعف‌های انسانی پرداخته می‌شود. این دعا چند موضوع کلیدی را در بر می‌گیرد: ۱. شکایت از نفس امّاره امام (علیه‌السلام) از نفسی شکایت می‌کند که: - به بدی فرمان می‌دهد ( بِالسُّوءِ أَمَّارَهً ). - به گناه شتابان است ( إِلَى الْخَطِیئَهِ مُبَادِرَهً ). - به معصیت عادت کرده است ( بِمَعَاصِیکَ مُولَعَهً ). - خود را در معرض خشم الهی قرار می‌دهد ( لِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَهً). این بخش یادآور آیۀ قرآنی ″ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ″ (یوسف: ۵۳) است و نشان می‌دهد که نفس انسان اگر کنترل نشود، او را به سوی هلاکت می‌کشاند. ۲. وسوسه‌های شیطان امام (علیه‌السلام) از دشمنی (شیطان) شکایت می‌کند که: - او را گمراه می‌کند (یُضِلُّنِی). - با وسوسه دلش را پر می‌کند (مَلَأَ بِالْوَسْوَاسِ صَدْرِی). - عشق به دنیا را در نظرش زیبا جلوه می‌دهد (یُزَیِّنُ لِی حُبَّ الدُّنْیَا). - میان او و اطاعت خدا مانع می‌شود (یَحُولُ بَیْنِی وَ بَیْنَ الطَّاعَهِ). ← این بخش هشدار می‌دهد که شیطان 😈 همیشه در کمین است و با تزیین دنیا، انسان را از مسیر دور می‌کند. ۳. سختی دل و خشکی چشم امام (علیه‌السلام) از قلبی شکایت می‌کند که: - سخت شده است (قَلْباً قَاسِیاً). - تحت تأثیر وسوسه‌ها قرار دارد (مَعَ الْوَسْوَاسِ مُتَقَلِّباً). - از ترس خدا نمی‌گرید (عَیْناً عَنِ الْبُکَاءِ مِنْ خَوْفِکَ جَامِدَهً). این بخش اشاره به زنگار قلب (الرَّیْنِ) دارد که در قرآن (مطففین: ۱۴) به آن اشاره شده است. ۴. درخواست یاری از خدا امام (علیه‌السلام) در پایان با توکل کامل به خدا می‌گوید: - هیچ نیرویی جز به قدرت خدا ندارد (لَا حَوْلَ لِی وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِقُدْرَتِکَ). - از خدا می‌خواهد او را از فتنه‌ها حفظ کند (لَا تَجْعَلَنِی لِلْفِتَنِ غَرَضاً). - از او می‌خواهد پرده‌پوش عیوبش باشد (عَلَى الْمَخَازِی وَ الْعُیُوبِ سَاتِراً). این بخش یادآور دعای پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) است: اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ. 🪧 درس‌های این دعا : ۱. شناخت ضعف‌های نفس: انسان باید به ضعف‌های خود آگاه باشد تا بتواند با توکل بر خدا آنها را کنترل کند. ۲. مبارزه با شیطان: شیطان همیشه در کمین است و باید با ذکر خدا و استعاذه از او پناه برد. ۳. توبه و بازگشت: امام (علیه‌السلام) اشاره می‌کند که نفس، توبه را به تأخیر می‌اندازد (تُسَوِّفُنِی بِالتَّوْبَهِ)، پس باید در توبه تأخیر نکرد. ۴. توکل بر خدا: تنها راه نجات، استعانت از خداست (لَا نَجَاهَ لِی إِلَّا بِعِصْمَتِکَ). این دعا به ما می‌آموزد که در برابر نفس و شیطان، تنها پناهگاه واقعی خداوند متعال است و باید با دعا و تضرع به درگاه او، از گناهان و فتنه‌ها در امان بمانیم. پایان دعا با نام مهربان‌ترین مهربانان (یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ) نشان می‌دهد که حتی در حال شکایت از خود، امید به رحمت بی‌پایان الهی داریم. 📖 ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -