eitaa logo
📚📖 مطالعه
101 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
170 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
1_494777447.pdf
حجم: 124.1K
💠 فایل pdf جلسه سوم 🏷 ایمان از روی "اگر بخواهیم ایمان، ایمان آگاهانه باشد، باید دائماً آگاهی بدهیم به آن کسانی که می‌خواهیم مومن باشند.!" مدظله العالی 🔺ایمان ارزشمند ایمان آگاهانه است. ایمان توأم با درک و شعور است. ایمانی است که از روی ، با چشم باز، بدون ترس از اشکال به‌وجود آمده باشد. آن ایمانی که فلان مرد مسلمان دارد برای نگه داشتنش باید بگوییم روزنامه نخواند، فلان کتاب را نخواند، توی کوچه بازار راه نرود، با فلان‌کَس حرف نزند، سرما و گرما نخورد، آفتاب و مهتاب نبیند، تا بماند؛ این ایمان متأسفانه نخواهد ماند؛ ایمانی لازم است که آن‌چنان آگاهانه انتخاب شده باشد که در سخت‌ترین شرایط هم آن ایمان از او گرفته نشود. « اِلّا مَن اُکرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌ بِاَلایمان». ◤ ※∵ [※] ∴ ※ ◢ ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
2.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 حاج سعید قاسمی: کجا باید جلوتر از ولیّ حرکت کرد و کجا باید پشت سر ولیّ ایستاد... | 🌐 @Mabaheeth
پیامبر(صلی‌الله علیه وآله) از سوی جبرئیل(علیه‌السلام) مطلع شد و دستور داد تا خندقی حفر کنند.(۱) سپاه کفر پشت خندق خیمه زد و ما را محاصره کرد. برآورد آنان این بود که مسلمانان بسیار ضعیف‌اند و پیروزی از آنِ قریش خواهد بود. 👹 کفار از آن سوی خندق فریاد می‌کشیدند و ما را تهدید می‌کردند و از این سوی، رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) آنها را به خدا دعوت می‌کرد و از آنها می‌خواست که به خاطر نسبت خویشاوندی دست از جنگ بردارند. 👺قریش اما جری‌تر شده، بیشتر پرخاش😤 و تهدید می‌کردند. [ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ(علیه‌السلام) عَلَى النَّبِیِّ(صلی‌الله علیه وآله) فَأَنْبَأَهُ بِذَلِکَ، فَخَنْدَقَ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ مَعَهُ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ. فَقَدِمَتْ قُرَیْشٌ فَأَقَامَتْ عَلَى الْخَنْدَقِ مُحَاصِرَةً لَنَا تَرَى فِی أَنْفُسِهَا الْقُوَّةَ وَ فِینَا الضَّعْفَ تُرْعِدُ وَ تُبْرِقُ‏ وَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی‌الله علیه وآله) یَدْعُوهَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُنَاشِدُهَا بِالْقَرَابَةِ وَ الرَّحِمِ فَتَأْبَى وَ لَا یَزِیدُهَا ذَلِکَ إِلَّا عُتُوّاً.] آن‌روزها تک‌سوار عرب «عَمْرو بن عَبْدِوُدّ» در سپاه کفر حاضر بود. او مانند شتری که هنگام جفت‌گیری صداهای شدید از گلو بیرون می‌آورَد عربده می‌کشید، رجز می‌خواند، شمشیر 🗡و نیزه‌اش را می‌چرخاند و حریف طلب می‌کرد. اما در سپاه اسلام، نه کسی داوطلب مبارزه با او می‌شد و نه کسی امید پیروزی بر او را داشت؛ نه تعصب و نه کسی را به مبارزه با او برنمی‌انگیخت؛ [ وَ فَارِسُهَا وَ فَارِسُ الْعَرَبِ یَوْمَئِذٍ عَمْرُو بْنُ عَبْدِ وُدٍّ، یَهْدِرُ کَالْبَعِیرِ الْمُغْتَلِمِ‏، یَدْعُو إِلَى الْبِرَازِ وَ یَرْتَجِزُ وَ یَخْطُرُ بِرُمْحِهِ مَرَّةً وَ بِسَیْفِهِ مَرَّةً. لَا یُقْدِمُ عَلَیْهِ مُقْدِمٌ وَ لَا یَطْمَعُ فِیهِ طَامِعٌ وَ لَا حَمِیَّةٌ تُهَیِّجُهُ وَ لَا بَصِیرَةٌ تُشَجِّعُهُ.] سپس رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) مرا خواست(۲) و با دست خود عمامه بر سرم نهاد، شمشیر خودش ذوالفقار را به من داد، به آن ضربه‌ای زد و مرا راهی میدان کرد. من در حالی به سمت میدان رفتم که زنان مدینه به‌سبب سرنوشتی که یقین داشتند در انتظار من است بر من می‌گریستند؛ اما خداوند متعال کشتن بزرگ‌ترین جنگاور عرب را به دست من مقدّر کرده بود و با این ضربۀ سنگین من بر آنان، قریش و دیگر طوایف عرب شکست خورده و پراکنده شدند. و این جراحت که در سرم می‌بینی بر اثر ضربه‌ای‌ است که عمرو در آن مبارزه بر من وارد کرد. [ فَأَنْهَضَنِی إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ(صلی‌الله علیه وآله) وَ عَمَّمَنِی بِیَدِهِ وَ أَعْطَانِی سَیْفَهُ هَذَا وَ ضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى ذِی الْفَقَارِ فَخَرَجْتُ إِلَیْهِ وَ نِسَاءُ أَهْلِ الْمَدِینَةِ بَوَاکٍ إِشْفَاقاً عَلَیَّ مِنِ ابْنِ عَبْدِ وُدٍّ. فَقَتَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِیَدِی وَ الْعَرَبُ لَا تَعْدِلُهَا فَارِساً غَیْرَهُ وَ ضَرَبَنِی هَذِهِ الضَّرْبَةَ - أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى هَامَتِهِ - فَهَزَمَ اللَّهُ قُرَیْشاً وَ الْعَرَبَ بِذَلِکَ وَ بِمَا کَانَ مِنِّی فِیهِمْ مِنَ النِّکَایَةِ.] آنگاه رو به اصحاب کرد و فرمود: آیا چنین نیست؟ [ ثُمَّ الْتَفَتَ(علیه‌السلام) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَ لَیْسَ کَذَلِکَ؟ ] اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان. [ قَالُوا: بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- در جنگ احزاب پیشنهاد حفر خندق توسط سلمان فارسی به عنوان یک تکنیک جنگی برای مواجهه با تعداد زیاد دشمنان داده شد. پیامبر این پیشنهاد را پسندیدند و دستور حفر خندق را دادند. (مغازی، واقدی، ج2، ص445) ۲- در بسیاری از منابع معتبر و کهن مانند تفسیر قمی و ارشاد شیخ مفید آمده است که ابتدا علی(علیه‌السلام) داوطلب شد و سپس رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) او را به میدان فرستاد. اینکه در اینجا علیه‌السلام بدون اشاره به داوطلب شدن خودشان، می‌فرماید «رسول خدا دستور داد و مرا به نبرد با عمرو بن عبدود راهی کرد»، شاید به خاطر این بوده که ضرورتی نمی‌دیدند که بیش از این از خود تعریف کنند. (خلاصۀ توضیح علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در کتاب الصحیح من سیرۀ الامام علی(علیه‌السلام)، ج21، ص64) ╭═══════๛- - - ┅ ╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
سِر اینکه امام به دعا رو آوردند، صرفاً به دلیل لزوم تقیه نبود؛ چون در دوران سایر ائمه هم تقیه وجود داشته است؛ اما ایشان از راه‌های دیگری وارد شده‌اند؛ برای مثال، در دوره منصور دوانیقی، هارون و مأمون، ائمه علیهم السلام از روش امام سجاد (علیه‌السلام) استفاده نکردند. امام سجاد (علیه‌السلام) با این روش به کمک انسانی رفتند، که به درون پناه برده و دیگر نمی‌توانست چیزی از بیرون بگیرد. برای مثال، ایشان توحیدی را که در آن جامعۀ خسته نمی‌توان با درس و بحث، به دل‌های غم‌دیده ارائه کرد؛ از طریق مناجات خمس عشر به خورد نفس گرسنۀ مردم دادند و این پیام را به ما مخابره کردند، که کسانی که از بیرون ضربه خورده‌اند، باید از درونشان مدد گرفته و از نیایش استفاده کنند. سِرّ انتخاب این روش توسط امام سجاد (علیه‌السلام) آن بوده که آن دوره، دورۀ ضربه‌ها بوده است. اصولاً در هجوم روزانۀ ضربه‌ها، هنر نقش بیشتری پیدا می‌کند؛ زیرا هنر، ناخودآگاه و غیرمستقیم انسان را پیش می‌برد و با فکر انسان کاری ندارد.[2] مناجات‌ها و ادعیه امام سجاد (علیه‌السلام)  هنرمندانه‌ترین روش برای بیرون کشیدن انسان از غار تاریک ناامیدی و روبه‌رو کردن او با حقیقت بی‌انتهای وجود خود بود. اولین حرکت امام سجاد (علیه‌السلام) پس از امامت مجلس شراب 🍷 در کاخ یزید برپا شده است. اسرا و اهل بیت علیهم‌السلام، همه حاضرند. یزید(علیه اللعنه و العذاب)، مست بر صدر مجلس نشسته و دست‌های امام سجاد (علیه‌السلام) به گردن بسته شده است. مکالمه‌ای بین امام و یزید آغاز می‌شود. ایشان خطبه‌ای تکان دهنده می‌خوانند؛ خطبه آن چنان عجیب و کوبنده است که گویی ستون‌های کاخ را از ریشه جنبانده و سُست کرده است. اما چرا امام در بیش از هفتاد درصد خطبه مدح امام علی (علیه‌السلام) را می‌کنند؟ چرا از علت قیام نمی‌گویند؟ گویی امام در کاخ یزید منبر علی‌شناسی برپا کرده‌اند. اصلاً شاید اولین مکانی که امام زین العابدین (علیه‌السلام) نشان دادند که همیشه، بهترین و نقطه‌زن ترین تدابیر و انتخاب‌ها از آن ایشان است، همین‌جاست. ایشان در این سخت‌ترین شرایط روحی و جسمی با خطبه‌ای، غدیر را زنده و سقیفه را خاک کردند. آنچه وحوش انسان‌نما در کربلا مانع اجرای آن توسط امام حسین (علیه‌السلام) شدند؛ علی بن الحسین (علیه‌السلام) مقابل تفالۀ بنی‌امیه اجرا کردند، هدفی که چیزی جز احیاء ولایت علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) نبود. امام زین العابدین (علیه‌السلام) خطبه خود را این‌گونه آغاز کردند:«خدا به ما اهل بیت، برتری‌هایی داد و رسول را به ما عطا کرد. امیر صدیق (علیه‌السلام) نیز از ماست.» از آنجا که بنی‌امیه لقب کذاب را در میان مردم شام برای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اشاعه داده بودند، امام سجاد (علیه‌السلام) از عبارت «امیر صدیق» استفاده کردند. نوع خطبه‌خوانی امام در آن شرایط روحی و جسمی استثنائی است. نوع معرفی خود و خاندان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) توسط امام خارق‌العاده و سرشار از کنایه و تحقیر بنی‌امیه است. ایشان فرمودند:«جد و پدر من کسی است که بنی‌امیه از ترس شمشیر او بر بالای سرشان، اسلام آوردند. من فرزند کسی هستم که با تمام وجود، پای رسول‌الله ماند. او دو هجرت کرد؛ هجرت به شعب و هجرت به مدینه. او شما و خاندانتان را قلع و قمع کرد که به اسلام رو آوردید. من پسرِ زین العابدین هستم.» سیستم تبلیغاتی معاویه علیه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شایعه کرده بود که علی (علیه‌السلام) نماز نمی‌خواند. امام هم برای معرفی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از لقب «زین العابدین» استفاده کردند و زحمات آنها را بر باد دادند. ایشان در چند دقیقه بنیان کاخ تزویر و دروغ را که چند ده سال با تلاش و هزینه‌های بی‌وقفۀ تبلیغات معاویه به پایگاه ضد علی (علیه‌السلام) تبدیل شده بود، در هم کوبیدند و  مجلس نحس شراب را به مجلس فضائل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تبدیل می‌کنند. در آخر چنان رعب و وحشتی 😱 به جان یزید می‌افتد، که همه چیز را انکار کرده و قتل امام حسین (علیه‌السلام) را گردن نمی‌گیرد. فاطمی و نفوذ کلام علوی در کلمات امام سجاد (علیه‌السلام) در همان اولین خطبۀ ایشان به عنوان امام نشان داد که اسلحۀ مبارزۀ ایشان، سلاح کلمات است. پس پردۀ مناجات‌ها ـــــــــــــــــــــــ شیوۀ هوشمندانه‌ای که امام سجاد (علیه‌السلام) برای تربیت انسان‌ها در مناجات‌ها و ادعیه پیش گرفتند، بسیار قابل تأمل است. هنگامی که به این بیانات می‌نگریم، روشی حکیمانه و‌ بسیار زیرکانه‌ را مشاهده می‌کنیم. ایشان ضمن اینکه به ظاهر در حال موعظۀ مردم هستند، به شکل نامحسوسی درس‌ها و نکات مورد نظرشان را به مردم القا می‌کنند. این روش، بهترین نحوۀ انتقال و القای ایدئولوژی و افکار درست است.[3]
۹۱ - شیردادن گوسفند به بچه انسان ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ در چند سال قبل که بنده چند روزی فیروز آباد بودم در منزل مرحوم حاج خلیل و حاج عبدالجلیل (رحمة الله علیهما) که هر دو از اخیار بودند نقل کردند که در این اوقات در فیروز آباد چوپان فقیریست به نام فلان، زوجه اش وضع حمل نمود و از دنیا رفت. چوپان بیچاره که نمیتوانست صحرا نرود و گوسفند چرانی نکند چون راه اعاشه ئی جز آن نداشت و نمیتوانست دایه‌ ئی برای نوزاد خود تدارک کند به ناچار بچه را در پارچه ای پیچید و همراه خود به صحرا برد. بچه را زیر درختی گذارد و به دنبال گوسفندان به کوه رفت؛ پس به یاد بچه افتاد که شاید از گرسنگی و ناله مرده است. 🏃🏿 به سرعت مراجعت کرد؛ چون نزدیک شد دید بزی از گله اش برگشته و آمده نزد بچه به اختیارش پستان را رها کرد و پس از آن هر وقت بچه صدا میداد فوراً آن بز از چرا دست بر میداشت و خود را به آن بچه رسانده و به همان ترتیب او را سیر میکرد و بر میگشت برای چرا و این کار عادت همه روزه آن حیوان شد. آری آفریدگار جهان آفریده خود را که بقائش را فرموده است باید آن یعنی آنچه وسیله بقاء او است فراهم آورد و چون معده نوزاد جز شیر، غذای دیگر را نتواند هضم نمود شیر را در پستان مادر درست کرده و مادر را مسخّر فرموده که پستان را در دهان بچه بگذارد چنانچه بچه را تکویناً مُلهَم ساخته که پستان را بمکد و شیر را به معده رساند. خلاصه همان خدائیکه مادر را مسخر میکند و رزق بچه را بوسیله او میرساند همان پروردگار است که حیوانی را مسخر می فرماید که بوسیله او رزق آن بچه به او برسد و هیچ جای شگفتی نیست؛ زیرا هر دو در دستگاه آفرینش و قدرت یکنواخت است. در آخر کتاب دار السلام عراقی داستانی عجیبتر نقل نموده و برای مزید در اینجا نقل میشود: شخصی از سادات محترمِ مجاور کربلا نقل کرد که من در وقتیکه با عیال خود بقصد زیارت کربلا از وطن بیرون شدم تا رسیدیم بخانقین، گماشتگان رومی ما را به جهت بروز مرض وبا در بعض بلاد ایران قرنطینه گذاشتند. اتفاقاً زوجه ام حامله بود و در همانجا وضع حمل نمود و بعد از چند روز وفات کرد. طفل بی شیر او بماند؛ پس از فراغت از دفن او از برای بچه در طلب دایه شدم، کسی را نیافتم چون در کاروانسرا بُردیم و اهل آنجا غالباً سُنّی متعصّب و دشمن شیعه بودند اقدام نمینمودند؛ بعلاوه گماشتگان رومی هم مانع بودند از خروج و دخول کاروانسرا. طفل هم بجز پستان به چیز دیگری آرامش نداشت؛ بیچاره شدم برای ساکت کردنش، پستان خودم را در دهن او گذارده پس آرام شد و مشغول مکیدن آن گردید! چون ملاحظه کردم دیدم از حلقوم او چیزی پائین میرود تعجّب 😳 کردم! پستانم را از دهانش خارج نمودم پس قطره شیری سر پستان خود دیدم. چون نیک تأمل کردم از قدرت کامله خداوندِ رزّاق و برکات حضرت سیدالشهداء علیه السلام پستان خود را مانند زنان پر از شیر دیدم؛ پس بچه را شیر کامل داده خوابانیدم و از غصه راحت شدم و به همین منوال تا وارد کاظمین علیهما السلام و سامراء و بعد وارد کربلا شدم و چون پس از ورود به کربلا پستانم را در دهان بچه گذاردم آرام نگرفت و چون در پستان خود تأمل کردم اثری از شیر در آن ندیدم و مانند سابق خشک بود و رطوبتی اصلاً نداشت. دانستم که تا پیش از ورود به کربلا چون مضطر بودم و هیچ چاره‌ای نبود چنین فرجی شد و الحال در کربلا که مرکز شیعه و محل اقامت من است تحصیل مُرضعه ممکن است؛ پس تفحّص کردم و مرضعه عفیفه دست آورده و او را هم برای خود عقد نمودم و شکر خدا را به جا آوردم. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/51718 —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
۱۲۵ - سگی بر روی جنازه ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ صاحب فضیلت تقوا و ایمان، مرحوم دکتر احمد احسان که سالها مقیم کربلا بود و چند سال آخر عمرش مجاور قم بود و در همانجا مرحوم و مدفون گردید تقریبا در 25 سال قبل در کربلا نقل فرمود که روزی جنازه ای را دیدم که جمعی او را به حرم مطهر علیه السّلام به قصد تبرک و زیارت می برند، من هم همراه مُشیّعین رفتم، ناگاه دیدم روی تابوت، سگی سیاه وحشت انگیز نشسته است. حیران شدم. برای اینکه بدانم آیا دیگری هم می بیند یا تنها من این امر غریب را مشاهده می کنم، از شخصی که سمت راست من حرکت می کرد پرسیدم پارچه ای که روی جنازه است چیست ؟ گفت شال کشمیری است. گفتم به روی پارچه چیز دیگری می بینی؟ گفت نه. همین سؤال را از آنکه سمت چپ من بود کردم و همین پاسخ را شنیدم، دانستم که جز من کسی نمی بیند. تا درب صحن رسیدیم ناگاه آن سگ از جنازه جدا شد تا وقتی که جنازه را از حرم مطهر و صحن شریف برگرداندند، باز در خارج صحن آن سگ را با جنازه دیدم همراهش به قبرستان رفتم ببینم چه می شود، در غسالخانه و تمام حالات، سگ را دیدم که به جنازه متصل است تا وقتی که میت را دفن کردند آن سگ هم در همان قبر از نظرم محو گردید. نظیر این واقعه را قاضی سعید قمی در کتاب اربعینات خود از استاد کل اعلی اللّه مقامه نقل کرده و خلاصه اش آن است که یک نفر از اهل و مجاور مقبره ای از مقابر اصفهان بوده. روزی جناب شیخ بهائی به ملاقاتش می رود، شیخ می گوید روز گذشته در این قبرستان امر غریبی مشاهده کردم، دیدم جماعتی جنازه ای را آوردند در فلان موضع دفن کردند و رفتند. چون ساعتی گذشت بوی خوشی به مشامم رسید که از بوهای دنیوی نبود! متحیر شدم به اطراف نظر کردم تا بدانم این بوی خوش از کجاست ناگاه صورت بسیار زیبایی در زیّ ملوک دیدم که نزد آن قبر رفت و از دیده ام پنهان شد. طولی نکشید ناگاه بوی گندی که از هر بوی گندی پلیدتر بود به مشامم رسید، چون نظر کردم سگی را دیدم که رو به آن قبر می رود و نزد آن قبر از نظرم محو شد و در حال حیرت و تعجب بودم که ناگاه دیدم آن جوان را بدحال، بدهیئت، مجروح و از همان راهی که آمده بود برمی گشت، دنبال او رفتم و از او خواهش کردم که حقیقت حال را برای من بگو. گفت من عمل صالح این میت بودم و مأمور بودم با او باشم، ناگاه آن سگی را که دیدی آمد و او عمل ناشایسته او بود و چون کردارهای ناروایش بیشتر بود بر من چیره شد و نگذاشت با او باشم و مرا بیرون کرد و فعلاً انیس آن میت همان سگ است. شیخ فرمود : این مکاشفه صحیح است ؛ زیرا عقیده ما آن است که کردارهای آدمی در برزخ به صورتهای مناسب با آن اعمالش با شخص خواهد بود و مسئله تجسم اعمال و مصور شدنشان به صورتهای مناسب با احوال، مسلم است . مردم آزاری به صورت درنده خواننده عزیز باید بدانی آنچه در این دو مکاشفه نقل شد و همچنین فرمایش شیخ بهائی علیه الرحمة مطلبی راست و درست و عین واقع است و نزد اهل بصیرت مسلم است که هر آدمی که در دنیا راه و روش درندگان و سگان را داشته باشد ؛ یعنی به وسیله زبان و اجزای بدنش اذیت کن و آزاررسان باشد، بیرحم، بی انصاف، متکبر ، یعنی زیر بار حق نرفته کبریایی کند و خلاصه بی بندوباری و جنایت و خیانتکاری پیشه اش باشد؛ پس از مرگ، حشرش با صورت سگی است یا گرگی یا پلنگی یا خنزیری؛ البته نه مانند سگها و گرگهای دنیوی بلکه صدها درجه زشت تر، موذی تر، وحشتناکتر ، حتی صورت ملکوتی خودش نیز چنین خواهد بود. در برابر هر انسانی که در مدت عمرش خیرخواه خود و خلق و خیررسان و مهربان و متواضع و بنده وار زندگی کند و از هر شری پرهیز داشته باشد و سرتاسر هستی او را نور و و اعمال صالحه گرفته باشد پس از مرگش با زیباترین صورتهاست که فرشتگانند بلکه خودش فرشته ای خواهد بود بالاتر از فرشتگان. اما آنهایی که هم طاعات و اعمال صالحه دارند و هم گناهان و کردارهای ناشایسته و بدون توبه و تدارک بمیرند، در برزخ گاهی از صورتهای لذتبخش نیکیهای خود بهره مندند و گاهی از صورتهای رنجاننده گناهان خود در شکنجه اند . بلی گاه می شود در اثر کمی گناهان در همان برزخ یک طرفی می شود و حسابش تصفیه می گردد یعنی مدت رنج و عذابش از آثار گناهانش تمام می شود به طوری که وارد محشر که می شود هیچ آثار آن گناهان با او نیست و شواهد این مطلب در ضمن بعضی از داستانهای گذشته نقل گردید و در اینجا برای تأیید و تأکید به نقل یک روایت قناعت می شود :
فریادرسی عمل خالص یک نفر از اهل و و مکاشفه ( یعنی دیدن امور برزخی ) بالین محتضری که در سکرات مرگ بود حاضر شد؛ پس بدن برزخی او را دید که از سر تا پا غرق کثافت و آلودگی است و آثار کثافتکاری و گناهکاری او آشکار است، سخت ناراحت شد و به خود گفت : وای اگر این بیچاره در این حالت بمیرد ، در برزخ چه بر او خواهد گذشت، در همان حال صدایی از غیب شنید که این بنده را نزد ما حقّی است و در این ساعت او را یاری خواهیم کرد؛ ناگاه می بیند چیزی مانند آب از سر تا پای او را احاطه کرد و تمام کثافتها شُسته شد و بدن برزخی بمانند یک قطعه بلوری صاف و پاک و درخشان گردید سپس ملک الموت او را میرانید و از دنیا رفت. از پروردگار خود خواست به او بفهماند این میّت چه حقی بر خداوندش داشت که این طور به فریادش رسید. شب در عالم خواب روح میت را می بیند و از او می پرسد؟ در پاسخ می گوید من در دنیا در دستگاه حکومتی آبرومند و صاحب نفوذ بودم، روزی مظلومی را محکوم به اعدام کردند و من یقین به مظلومیت و بی گناهی او داشتم، چون خواستند او را اعدام کنند نگذاشتم و سپس بی گناهی او را ثابت نمودم تا آزادش کردند و چون این کار را تنها برای خدا انجام دادم و هیچ منظوری جز او نداشتم، ساعت مرگم همانطور که مشاهده کردی مرا پاک فرموده و میرانید : ( اِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلاً ) . همه را به حساب خدا بگذارد به این مناسبت شما را به فرمایش علیه السّلام متذکر می نمایم در شهادت حبیب بن مظاهر و بعضی دیگر از شهدا وقتی که خبر شد فرمود : ( اَحْتَسِبُهُ عِنْداللّهِ ) یعنی این مصیبت را در حساب خداوند گذاردم. در مصیبت طفل شیرخوارش فرمود : ( بر من آسان می کند که در نظر خداوند است ) . خلاصه، مؤمن باید عبادتها، انفاقها، گذشتها، مصیبتهایش را در حساب خداوند بگذارد و نشانهٔ در حساب خدا بودن آن است که آنچه به جای آورده فراموش نماید و از آنها بازگو ننماید؛ زیرا در یاد و ذکر آنها خطر سُمعه و بیرون رفتن از حساب خداست و تفصیل این مطلب در کتابهای ( گناهان کبیره و قلب سلیم ) گفته شده است. چنانچه نشانهٔ در حساب خدا بودن، صبر بر مصیبت و بی تابی نکردن و به قضای الهی ایراد ننمودن است. خداوند ما را موفق بدارد که با او سر و کار داشته باشیم . فهرست کتاب 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/55303 — ⃟‌ ——— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
|به مناسبت هفته‌ی کتاب و | 🎉 تخفیف ۳۰درصدی امروز، ۲۷ آبان 📚 مجموعه‌ی ۴۰ جلدی ره‌نامه 📌 ثبت سفارش با ۳۰درصد تخفیف: https://shop.khameneibook.ir/category/فروش-ویژه ♦️ مجموعه‌ی «ره‌نامه» بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی در ۴۰ موضوع مختلف شامل عناوین زیر می‌باشد: روشنفکری، ، ، نبوّت، امام خمینی (قدّس‌سّره)، رسانه و فضای مجازی، اسلام ناب و اسلام آمریکایی، دشمن‌شناسی، علم و فناوری، مهدویّت، حوزه و روحانیّت، کار و تلاش، هنر، سلامت و ورزش، ایمان، آزادی و استقلال، غرب شناسی، انقلاب اسلامی، جوان، همسرگزینی و همسرداری، نماز، معنویت و مسجد، آرمان گرایی و بسیج، عاشورا، اخلاق و تربیت، شهروند تراز انقلاب اسلامی، اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، زندگی جهادی، تمدّن نوین اسلامی، بیداری اسلامی، ولایت و تشیّع، امامان معصوم ع، تفکّر عقلانیّت و آزاداندیشی، پیامبر (ص)، زن و خانواده، عدالت، ولایت فقیه، هویّت ملی، قرآن، توحید، دین دنیا آخرت 🛍 ثبت سفارش هر یک از این عناوین یا کل مجموعه با ۳۰ درصد تخفیف: https://shop.khameneibook.ir/category/فروش-ویژه @KhameneiBook ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه یک دختر بچه قاتل می‌شود؟! ♨️ نماز و روزه ی بدون به درد ما نخواهد خورد همانطور که به درد عامل انتحاریِ شهادت آیت‌الله دستغیب نخورد... ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
22.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏯ در عاشورای ۸۸ چه گذشت؟ | ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │ 📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از نهج البلاغه
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ حضرت امیر علیه‌السلام در این خطبه درباره ماهیت شبهه، تفاوت بین مؤمنان و دشمنان خدا و حقیقت مرگ بیان فرموده اند. ۱. ماهیت شبهه ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ امام(علیه‌السلام) با ریشه‌شناسی واژه «شبهه» توضیح میدهند که علت این نامگذاری، شباهت آن به حق است. ← این نشان میدهد که شبهات اغلب در لفافه حق‌نمایی ظاهر میشوند و تشخیص آنها نیاز به دارد. ← این موضوع در عصر حاضر که اطلاعات متناقض و شبهه افکنی ها گسترده است، بسیار کاربردی است.👌 ۲. تمایز بین اولیاءالله و دشمنان خدا ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ - اولیاءالله : نور هدایتشان «یقین» است و راهنمایشان «سمت الهدی» (مسیر هدایت)؛ یعنی ایمان و بصیرت، آنها را از لغزش در شبهات نجات میدهد. - دشمنان خدا: دعوت کنندهشان «ضلالت» و راهنمایشان «کوری» است. ← این تعبیر نشان میدهد که گمراهی، نتیجه طبیعی پیروی از هوایِ نفس و دوری از حق است. ۳. نگاه واقع‌بینانه به مرگ ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ امام(علیه‌السلام) با بیانی حکیمانه یادآوری میکنند که مرگ اجتناب‌ناپذیر است: - ترس از مرگ باعث نجات از آن نمیشود (پس نباید مانع انجام وظایف الهی شود). - دوستداران زندگیِ جاودانه نیز به خواسته خود نخواهند رسید (پس وابستگی به دنیا بیهوده است). این بخش اشاره به آمادگی روحی برای پذیرش مرگ و اولویت دادن به اهداف متعالی دارد، به‌ویژه در مسیر دفاع از حق. 📝 نکات تربیتی ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ 🖋 شبهه شناسی: ضرورت تقویت بصیرت برای تشخیص حق از باطل در فضای پرآشوب امروز. 🖋 مرگ آگاهی: نگرش فعالانه به مرگ به عنوان یک واقعیت طبیعی، نه عاملی برای سُستی در عمل. 🖋 انتخاب راه : تأکید بر اینکه انتخاب همراهی با اولیاءالله یا دشمنان خدا، سرنوشت انسان را در شبهات تعیین میکند. 🖊 این خطبه میتواند الگویی برای مواجهه با چالشهای فکری و اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی باشد. 📖 ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از مباحث
22.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ تذکر جدّی رهبر انقلاب به دوره گردهای سیاسی | | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────