eitaa logo
📚📖 مطالعه
69 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
946 ویدیو
72 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مقدمه مؤلف | این ضعیف، در مدت عمر خود، داستان‌هایی از بندگان صالحین و صاحبان تقوا و یقین دیده و شنیده‌ام که هریک از آن‌ها شاهد صدقی است بر الطاف الهیّه از بروز کرامات و استجابت دعوات و نیل به درجات و سعادات و دیدن آثار توسل به قرآن مجید و ائمه طاهرین - صلوات اللّه علیهم اجمعین . در این هنگام که سنین عمرم رو به آخر و از 65 گذشته و قاصدهای یعنی ضعف قوا و هجوم امراض، مرا به قرب رحیل در جوار ربّ جلیل و ملاقات اجداد طاهرین و سایر مؤمنین، بشارت می‌دهد، خواستم آنچه از آن داستان‌ها بخاطر دارم در این اوراق ثبت کنم به چند غرض : 1 - هرچند از عباد صالحین نیستم؛ لکن ایشان را دوست دارم و آرزومندم که از آن‌ها بگویم و از آن‌ها بنویسم و از آن‌ها بشنوم و آن‌ها را ببینم - ( گر از ایشان نیستی برگو از ایشان ) 2 - چنانچه در حدیث رسیده نزد یاد خوبان رحمت خدا نازل می‌شود، امید است نویسنده و خوانندگان عزیز مشمول این رحمت ( عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزلُ الرَّحْمَةُ ) باشیم . 3 - چون هریک از این داستان‌ها موجب تقویت و رغبت قلوب به عالم اعلی و توجه به حضرت آفریدگار است، آن‌ها را ثبت کردم تا فرزندانم و سایر خوانندگان بهره مند شوند و خصوصاً در شداید و مشکلات، دچار یأس نشوند و دل به پروردگار، قویّ دارند و بدانند که دعا و توسل را آثاری است حتمی چنانچه سعی در تحصیل مراتب تقوا و یقین را مقامات و درجاتی است که از حد ادراک بشری افزون است . 4 - شاید پس از من عزیزی از مطالعه آن‌ها با پروردگار خود آشنا شود و او را یاد کند و حال خوشی نصیبش گردد، خداوند هم به فضل و رحمتش، این روسیاه را یاد فرماید . ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
1. هر چه فرزند آدم پیرتر می شود، دو صفت در او جوانتر می گردد: حرص و آرزو. 2. دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح می یابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد می شود: علما و حُکّام. 3. شما همه شبان و مسؤول نگاهبانی یکدیگرید. 4. نمی توان همه را با مال راضی کرد؛ اما به ، می توان. 5. ناداری بلاست. از آن بدتر، بیماری تن و از بیماری تن دشوارتر، بیماری دل. 6. مؤمن همواره در جستجوی حکمت است. 7. از نشر دانش نمی توان جلو گرفت. 8. دل انسانی همچو پری است که در بیابان به شاخه درختی آویزان باشد، از وزش بادها دائم در انقلاب است و زیر و رو می شود. 9. مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند. 10. رهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است. 11. هر دل سوخته ای را عاقبت پاداشی است. 12. بهشت زیر قدمهای مادران است. 13. در رفتار با زنان، از خدا بترسید و آنچه درباره آنان شاید، از نیکی دریغ ننمایید. 14. پروردگار همه یکی است و پدر همه یکی. همه فرزند آدمید و آدم از خاک است. گرامی ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. 15. از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، نادانی و حاصل آن، پشیمانی است. 16. بدترین مردم کسی است که گناه را نبخشد و از لغزش چشم نپوشد، و باز از او بدتر کسی است که مردم از گزند او در امان و به نیکی او امیدوار نباشند. 17. خشم مگیر و اگر گرفتی، لَختی [یعنی اندکی] در قدرت کردگار بیندیش. 18. چون تو را ستایش کنند، بگو ای خدا مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمی دانند بر من ببخش و مرا مسؤول آنچه می گویند قرار مده. 19. به صورت مُتملّقین خاک بپاشید. 20. اگر خدا خیر بنده ای را اراده کند، نفس او را واعظ و رهبر او قرار می دهد. 21. صبح و شامی بر مؤمن نمی گذرد مگر آنکه بر خود گمان خطا ببرد. 22. سخت ترین دشمن تو همانا نفس اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد. 23. دلاورترین مردم آن است که بر هوای نفس غالب آید. 24. با هوای نفس خود نبرد کنید تا مالک وجود خود گردید. 25. خوشا به حال کسی که توجه به عیوب خود، او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد. 26. راستی به دل آرامش می بخشد و از شک و پریشانی می زاید. 27. مؤمن آسان انس می گیرد و مانوس دیگران می شود. 28. مؤمنین همچو اجزای یک بنا همدیگر را نگاه می دارند. 29. مَثل مؤمنین در دوستی و عُلقه به یکدیگر، مثل پیکری است که چون عضوی از آن به درد بیاید، باقی اعضا به تب و بی خوابی دچار می شوند. 30. مردم مانند دندانه های شانه با هم برابرند. 31. دانش جویی بر هر مسلمانی واجب است. 32. فقری سخت تر از نادانی و ثروتی بالاتر از خردمندی و عبادتی والاتر از نیست. 33. از گهواره تا گور دانشجو باشید. 34. دانش بجویید گرچه به چین باشد. 35. شرافت مؤمن در شب زنده داری و عزت او در بی نیازی از دیگران است. 36. دانشمندان تشنه آموختنند. 37. دلباختگی، کر و کور می کند. 38. دست خدا با جماعت است. 39. پرهیزگاری جان و تن را آسایش می بخشد. 40. هر کس چهل روز به خاطر خدا زندگی کند،چشمه حکمت از دلش به زبان جاری خواهد شد. 41. با خود بسر بردن، از گوشه گرفتن، نزد خداوند پسندیده تر است. 42. بهترین دوست شما آن است که معایب شما را به شما بنماید. 43. دانش را به بندِ نوشتن✍️ در آورید. 44. تا دل درست نشود، درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد بود. 45. تا عقل کسی را نیازموده اید، به آوردن او وقعی نگذارید. 46. تنها به عقل می توان به نیکیها رسید. آن که عقل ندارد از دین تُهی است. 47. زیان نادانان بیش از ضرری است که تبهکاران به دین می رسانند. 48. هر صاحب خردی از امت مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به علم، به خاطر سپردن و منتشر ساختن دانش و بدان عمل کردن. 49. مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. 50. من برای امت خود، از بی تدبیری بیم دارم نه از فقر. 51. خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد. 52. خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست دارد. 53. تملّق، خوی مؤمن نیست. 54. نیرومندی به زور بازو نیست، نیرومند کسی است که بر خشم خود غالب آید. 55. بهترین مردم، سودمندترین آنان به حال دیگران اند. 56. بهترین خانه شما آن است که یتیمی در آن به عزت زندگی کند. 57. چه خوب است ثروت حلال در دست مَرد نیک. 58. رشته عمل، از بریده می شود مگر به سه وسیله: خیراتی که مُستمر باشد، علمی که همواره منفعت برساند، فرزند صالحی که برای دعای خیر کند. 59. پرستش کنندگان خدا سه گروهند: یکی آنان که از ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است، دیگر آنان که به طمع پاداش عبادت می کنند و این عبادت مُزدوران است، گروه سوم آنان که به خاطر عشق و محبت عبادت می کنند و این عبادت آزادگان است.
60. سه چیز است: دستگیری با وجود تنگدستی، از حق خود به نفع دیگری گذشتن، به دانشجو علم آموختن. 61. دوستی خود را به دوست ظاهر کن تا رشته محبت محکمتر شود. 62. آفت دین سه چیز است: فقیه بدکار، پیشوای ظالم، مقدس نادان. 63. مردم را از دوستانشان بشناسید، چه، انسان همخوی خود را به دوستی می گیرد. 64. گناه پنهان به صاحب گناه زیان می رساند، آشکار به جامعه. 65. در بهبودی کار دنیا بکوشید؛ اما در کار آخرت چنان کنید که گویی فردا رفتنی باشید. 66. روزی را در قعر زمین بجویید. 67. چه بسا افرادی که از خودستایی، از قدر خود می کاهند و از فروتنی، بر مقام خود می افزایند. 68. خدایا! فراخترین روزی مرا در پیری و پایان زندگی کرامت فرما. 69. از جمله حقوق فرزند بر این است که نام نیکو بر او بگذارد و نوشتن به او بیاموزد و چون بالغ شد، او را همسر انتخاب کند. 70. صاحب قدرت، آن را به نفع خود به کار می برد. 71. سنگین ترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده می شود، خوش‌خویی است. 72. سه امر، شایسته توجه خردمند است: بهبودی زندگانی، توشه آخرت، عیش حلال. 73. خوشا کسی که زیادی مال را به دیگران ببخشد و زیادی سخن را برای خود نگاه دارد. 74. ، ما را از هر ناصحی بی نیاز می کند. 75. اینهمه حرص حکومت و ریاست و اینهمه رنج و پشیمانی در ! 76. عالم فاسد، بدترین مردم است. 77. هر جا که بدکاران حکمروا باشند و نابخردان را گرامی بدارند، باید منتظر بلایی بود. 78. نفرین باد بر کسی که بار خود را به دوش دیگران بگذارد. 79. زیبایی شخص در گفتار اوست. 80. هفت گونه است که از همه والاتر طلب روزی حلال است. 81. نشانه خشنودی خدا از مردمی، ارزانی قیمتها و عدالت حکومت آنهاست. 82. هر قومی شایسته حکومتی است که دارد. 83. از ناسزا گفتن، به جز کینه‌ی مردم سودی نمی بری. 84. پس از بت پرستیدن، آنچه به من نهی کرده اند در افتادن با مردم است. 85. کاری که نسنجیده انجام شود، بسا که احتمال زیان دارد. 86. آن که از سازش با مردم محروم است، از نیکیها یکسره محروم خواهد بود. 87. از دیگران چیزی نخواهید گرچه یک چوب مسواک باشد. 88. خداوند دوست ندارد که بنده ای را بین یارانش با امتیاز مخصوص ببیند. 89. مؤمن خنده رو و شوخ است، و منافق عَبوس و خشمناک. 90. اگر فال بد زدی، به کار خود ادامه بده و اگر گمان بد بردی، فراموش کن و اگر حسود شدی، خود دار باش. 91. دست یکدیگر را به دوستی بفشارید که کینه را از دل می برد. 92. هر که صبح کند و به فکر اصلاح کار مسلمانان نباشد، مسلمان نیست. 93. خوشرویی کینه را از دل می برد. 94. مبادا که ترس از مردم، شما را از گفتن حقیقت باز دارد! 95. خردمندترین مردم کسی است که با دیگران بهتر بسازد. 96. در یک سطح زندگی کنید تا دلهای شما در یک سطح قرار بگیرد. با یکدیگر در تماس باشید تا به هم مهربان شوید. 97. هنگام مرگ، مردمان می پرسند: از ثروت چه باقی گذاشته؟ فرشتگان می پرسند: از عمل نیک چه پیش فرستاده؟ 98. منفورترین حلالها نزد خداوند طلاق است. 99. بهترین کار خیر، اصلاح بین مردم است. 100. خدایا مرا به دانش توانگر ساز و به بردباری زینت بخش و به پرهیزگاری گرامی بدار و به تندرستی زیبایی ده. 📚 مجموعه آثار استاد ، مجلد ‏16، صفحه 49 🌐 @Mabaheeth
آن گاه امام(علیه السلام) به مثال دوم درباره دنیاپرستان بى ایمان پرداخته مى فرماید: «(اما) کسانى که به دنیا مغرور شده اند همانند مسافرانى هستند که در منزلى پرنعمت قرار داشته سپس به آنها خبر مى دهند که باید به سوى منزلگاهى خشک و خالى از نعمت حرکت کنند (روشن است که) نزد آنان چیزى ناخوشایندتر و مصیبت بارتر از مفارقت آنچه در آن بوده اند و حرکت به سوى آنچه که باید به سمت آن روند و سرنوشتى که در پیش دارند نیست»; (وَ مَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا کَمَثَلِ قَوْم کَانُوا بِمَنْزِل خَصِیب، فَنَبَا بِهِمْ إِلَى مَنْزِل جَدِیب، فَلَیْسَ شَیْءٌ أَکْرَهَ إِلَیْهِمْ وَ لاَ أَفْظَعَ(۱۰) عِنْدَهُمْ مِنْ مُفَارَقَةِ مَا کَانُوا فِیهِ، إِلَى مَا یَهْجُمُونَ عَلَیْهِ وَ یَصِیرُونَ إِلَیْهِ). آرى; آنها مى دانند که سرنوشتشان دوزخ با آن عذاب هاى مرگبار است و زندگى دنیا با همه مشکلاتش در برابر آن بسیار گواراست. به همین دلیل از مرگ، بسیار مى ترسند و از آینده خود بسیار در وحشتند😱، همان گونه که قرآن مجید درباره گروهى از دنیاپرستان بنى اسرائیل مى گوید: «(وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلى حَیاة وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ); و (آنان نه تنها آرزوى مرگ نمى کنند، بلکه) آنها را حریص ترین مردم ـ حتى حریص تر از مُشرکان ـ بر زندگى (این دنیا، و اندوختن ثروت) خواهى یافت; (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود، در حالى که این عمر طولانى، او را از کیفر (الهى) باز نخواهد داشت».(۱۱) نیز به همین دلیل در روایت معروفى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: «أَنَّ الدُّنْیَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْکَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلاَءِ إِلَى جِنَانِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلاَءِ إِلَى جَحِیمِهِمْ; دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و پلى است براى این گروه (مؤمنان) به سوى بهشتشان و پُلى است براى آن گروه (کافران) به سوى دوزخشان».(۱۲) به همین دلیل در روایتى از امام حسن مجتبى(علیه السلام) آمده است که کسى از محضرش پرسید: «مَا بَالُنَا نَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ لاَ نُحِبُّهُ؟ چرا از مرگ بیزاریم و از آن خوشمان نمى آید؟». در پاسخ فرمود: «إِنَّکُمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتَکُمْ وَ عَمَرْتُمْ دُنْیَاکُمْ فَأَنْتُمْ تَکْرَهُونَ النُّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرَانِ إِلَى الْخَرَابِ; زیرا شما آخرت خود را ویران ساخته اید و دنیایتان را آباد، از این رو شما کراهت دارید که از آبادى به سوى ویرانى روید».(۱۳) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاورقی : ۱ . «خَبَرَ» اين واژه فعل ماضى از ريشه «خُبر» بر وزن «قُفل» به معناى آگاه شدن و گاه به معناى آزمودن براى آگاه شدن آمده است. ۲ . «سَفْر» جمع مسافر است. ۳ . «جَديب» به معناى خشک و بى آب و علف 🏜 است و از ريشه «جَدَب» بر وزن «جلب» گرفته شده است. ۴ . «أمّوا» از ريشه «امّ» بر وزن «غم» به معناى قصد کردن گرفته شده است. ۵ . «خصيب» به معناى پر نعمت و پر آب 💦 و گياه 🍃🌱 از ريشه «خِصب» بر وزن «جسم» به معناى فزونى نعمت گرفته شده است. ۶ . «جناب» به معناى ناحيه است. ۷ . «مريع» به معناى پر نعمت، از ريشه «مَرَع» بر وزن «رأى» به معناى فزونى گرفته شده است و «اَرْضٌ مَريعَةٌ» به معناى زمين حاصل خيز است. ۸ . «وعثاء» از ريشه «وَعْث» بر وزن «درس» به معناى شن هاى نرمى است که پاى انسان در آن فرو مى رود و او را از راه رفتن باز مى دارد و به زحمت مى افکند. سپس بر هر گونه مشکلات اطلاق شده است، «وَعْثاءُ الطَّرِيقِ» اشاره به مشکلات سفر است. ۹ . «جَشُوبَة» به معناى خشونت و ناگوارى است. ۱۰ . «اَفْظَع» به معناى ناپسندتر، از ريشه «فَظاعت» به معناى شنيع و ناپسند بودن گرفته شده است. ۱۱ . بقره، آيه ۹۶ . ۱۲ . بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۵۴. ۱۳ . معانى الاخبار، ص ۳۹۰. ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │ 📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
🗞️ : ↓↓↓↓↓↓ 📄 ... (فرزندم!) بدان پيش روى تو گردنه صعب العبورى هست که سبکباران (براى عبور از آن) حالشان از سنگين باران بهتر است، و کندروان وضعشان بسيار بدتر از شتاب کنندگان است و (بدان که) نزول تو بعد از عبور از آن گردنه به يقين يا در است و يا در دوزخ؛ بنابراين پيش از ورودت در آنجا وسايل لازم را براى خويش مهيا ساز و منزلگاه را پيش از نزول، آماده نما؛ زيرا پس از راهى براى عذرخواهى نيست و نه طريقى براى بازگشت به دنيا (و جبران گذشته). ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
امروز بار خود را سبک کن! ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ امام(علیه السلام) در این قسمت از وصیّت نامه نورانى خود بار دیگر به مسأله سفر طولانى و پرخوف و خطر قیامت باز مى گردد و مسیر راه را به دقت روشن ساخته و وسیله نجات را یادآورى مى کند. نخست مى فرماید: «(فرزندم!) بدان پیش روى تو گردنه صعب العبورى هست که سبکباران (براى عبور از آن) حالشان از سنگین باران بهتر است و کُندروان وضعشان بسیار بدتر از شتاب کنندگان است»; (وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَةً کَئُوداً(۱)، الْمُخِفُّ(۲) فِیهَا أَحْسَنُ حَالاً مِنَ الْمُثْقِلِ(۳)، وَ الْمُبْطِئُ عَلَیْهَا أَقْبَحُ حَالاً مِنَ الْمُسْرِعِ). منظور از این گردنه صعب العبور یا و سکرات آن است یا عالم و یا پل صراط (و یا همه اینها). بدیهى است براى عبور سالم از گردنه هاى صعب العبور باید بار خود را سبک کرد و به سرعت گذشت؛ زیرا در این گونه گردنه ها ممکن است راهزنان و یا حیوانات درنده نیز وجود داشته باشند. این تعبیر برگرفته از قرآن مجید است آنجا که مى فرماید: «(فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَة * أَوْ إِطْعامٌ فِى یَوْم ذِى مَسْغَبَة...); ولى او از آن گردنه مهم نگذشت، و تو چه مى دانى که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن برده اى، یا غذا دادن در روز گرسنگى».(۴) برخى از مفسّران در شرح این آیات، عقبه را به معناى هواى نفس و بعضى دیگر به گردنه هاى صعب العبورِ روز قیامت تفسیر کرده اند که کلام حضرت متناسب با همین تفسیر دوم است. آن گاه در ادامه سخن مى فرماید: «و (بدان که) نزول تو بعد از عبور از آن گردنه به یقین یا در بهشت است و یا در دوزخ»; (وَ أَنَّ مَهْبِطَکَ بِهَا لاَ مَحَالَةَ إِمَّا عَلَى جَنَّة أَوْ عَلَى نَار). سپس مى افزاید: «بنابراین پیش از ورودت در آنجا وسایل لازم را براى خویش مهیا ساز و منزلگاه را پیش از نزول، آماده نما؛ زیرا پس از مرگ راهى براى عذرخواهى نیست و نه طریقى براى بازگشت به دنیا (و جبران گذشته)»; (فَارْتَدْ(۵) لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ، وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِکَ، «فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ(۶)» وَ لاَ إِلَى الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ(۷)). شایان توجّه است که جمله «لَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ» نخستین بار در کلام پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است آنجا که مى فرماید: «لَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصِ الشَّهَوَاتِ; بعد از مرگ راهى براى عذرخواهى و جلب رضایت پروردگار نیست؛ بنابراین بسیار به یاد چیزى باشید که لذات را در هم مى کوبد و شهوات را بر هم مى زند».(۸) جمله «وَ لاَ إِلَى الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ; راه بازگشتى وجود ندارد»، حقیقت و واقعیّت واضحى است که در آیات قرآن و روایات به طور گسترده به آن اشاره شده است. قرآن مجید مى فرماید: «(حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ...); (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى که مرگ یکى از آنها فرا رسد، مى گوید «پروردگارا! مرا بازگردانید; * شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم» (ولى به او مى گویند:) چنین نیست!».(۹)
🗞️ : ↓↓↓↓↓↓ 📄 ... (پسرم!) بدان تو براى آخرت آفريده شده اى نه براى دنيا، براى فنا نه براى بقا (در اين جهان)، براى مرگ نه براى زندگى (در اين دنيا) تو در منزلگاهى قرار دارى که هر لحظه ممکن است از آن کوچ کنى، در سرايى که بايد زاد و توشه از آن برگيرى و راه آخرتِ توست. و (بدان) تو رانده شده مرگ هستى (و مرگ پيوسته در تعقيب توست و سرانجام تو را شکار خواهد کرد) همان مرگى که هرگز فرار کننده اى از آن نجات نمى يابد و هرکَس را او در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت؛ بنابراين از اين بترس که مرگ زمانى تو را بگيرد که در حال بدى باشى (حال گناه) در صورتى که تو پيش از فرا رسيدن با خويشتن گفتگو مى کردى که کنى; ولى مرگ ميان تو و توبه حايل مى شود و اينجاست که خويشتن را به هلاکت افکنده اى. ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
هدف آفرینش ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ امام(علیه السلام) در این بخش از وصیّت نامه (بخش بیستم) به چند نکته مهم درباره هدف آفرینش انسان و حقیقت دنیا و زندگى در آن و موقعیت انسان در برابر اشاره مى کند که هر یک هشدارى به فرزند خود و به همه کسانى است که این وصیّت نامه را مى خوانند. نخست مى فرماید: «(پسرم) بدان تو براى آخرت آفریده شده اى نه براى دنیا، براى فنا نه براى بقا (در این جهان)، براى مرگ نه براى زندگى (در این دنیا)»; (وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلآْخِرَةِ لاَ لِلدُّنْیَا وَ لِلْفَنَاءِ لاَ لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لاَ لِلْحَیَاةِ). از دیدگاه اسلام و ادیان آسمان، هدف آفرینش انسان، زندگى در دنیا نیست، بلکه دنیا گذرگاهى به سوى آخرت و بازار تجارتى براى برگرفتن زاد و توشه است; سرانجامِ زندگىِ دنیا فناست و هیچ کَس حتى پیامبران الهى را بقایى نیست. درباره هدف آفرینش انسان، تعبیرات مختلفى در آیات و روایات آمده; قرآن مجید در سوره ذاریات مى گوید: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ)(۱). بر اساس این آیه هدف از آفرینش انسان، بندگى خداست. در آیه دوم از سوره ملک مى فرماید: «(الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً); آن کَس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کند». روشن است که آزمایش الهى، براى حسن عمل و عبودیت براى تهذیب نفوس است و نتیجه همه اینها زندگى سعادت بخش آخرت است و به این ترتیب همه اهداف به یکى بازمى گردد. آن گاه به نکته دوم یعنى حقیقت دنیا و موقعیت آن اشاره کرده مى فرماید: «تو در منزلگاهى قرار دارى که هر لحظه ممکن است از آن کوچ کنى، در سرایى که باید زاد و توشه از آن برگیرى و راه آخرتِ توست»; (وَ أَنَّکَ فِی قُلْعَة(۲) وَ دَارِ بُلْغَة(۳)، وَ طَرِیق إِلَى الاْخِرَةِ). ← امام(علیه السلام) در اینجا هم هدف آفرینش انسان را بیان مى کند و هم ماهیت زندگى دنیا را; هدف آفرینش; زندگى سعادت بخش در سراى آخرت است نه زیستن در دنیا و به همین دلیل سرانجام زندگى دنیا فناست نه بقا و به تعبیر قرآن: «(وَ إِنَّ الدّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوانُ); و فقط سراى آخرت، سراى زندگى (واقعى) است».(۴) این معنا در بسیارى از آیات دیگر قرآن منعکس است. اما اینکه حضرت دنیا را جایگاه «قُلْعة» (محلى که از آن باید کوچ کرد) و سراى «بلغة» (محلى که باید از آن زاد و توشه برگرفت) معرفى مى فرماید این نکته نیز در آیات قرآن مجید منعکس است. آیاتى همچون (إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَّیِّتُونَ)(۵) (کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْت)(۶) (کُلُّ مَنْ عَلَیْها فان)(۷) همگى ناظر به همین معناست و آیه شریفه (وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوَى)(۸) نیز اشاره به «دار بلغة» است. هرگاه نگاه ما به دنیا و آخرت آن گونه باشد که امام(علیه السلام) در اینجا بیان فرموده، چهره زندگى ما عوض خواهد شد و دیگر اثرى از حرص و آز، آرزوهاى دور و دراز، تکالب و نزاع با اهل دنیا براى چیره شدن بر اموال بیشتر و بخل و ثروت اندوزى وجود نخواهد داشت، بلکه همه چیز براى خدا و در راه خدا و در طریق جلب رضاى او براى سعادت جاویدان آخرت خواهد بود. امام(علیه السلام) در سومین نکته مى فرماید: «و (بدان) تو رانده شده مرگ هستى (و مرگ پیوسته در تعقیب توست و سرانجام تو را شکار خواهد کرد) همان مرگى که هرگز فرار کننده از آن نجات نمى یابد و هرکَس را او در جستجویش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت»; (وَ أَنَّکَ طَرِیدُ(۹) الْمَوْتِ الَّذِی لاَ یَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ، وَ لاَ یَفُوتُهُ طَالِبُهُ، وَ لاَ بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ). تعبیر به «طرید» یعنى شخصى که در تعقیب او هستند یا شکارى که صیاد به دنبال او مى دود تعبیر بسیار جالبى است👌 گویى از آغاز عمر، صیاد مرگ در تعقیب انسان است; گاه در کودکى گاه در جوانى و گاه در پیرى او را شکار خواهد کرد و هیچ کَس از دست این صیاد نمى تواند فرار کند و همان گونه که قرآن مى فرماید: «(أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِى بُرُوج مُشَیَّدَة); هرجا باشید مرگ شما را در مى یابد، هرچند در برج هاى 🏙🏯🌉 محکم باشید».(۱۰) در جاى دیگر مى فرماید: «(قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ); بگو: «اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید، سودى به حال شما نخواهد داشت».(۱۱)
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭 داستان دختری که بعد از پارتی متحول شد ... 🎞️ حجت الإسلام داستان پور 🗯️ ماجرای عجیب و واقعی متنبه شدن یک دختر در پارتی بعد از دیدن مرگ دوستش 📼 مربوط به چند سال پیش همه با صحنه مواجه خواهیم شد. | ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
| ... ... و بدانید که شما به زودی کوچ خواهید نمود و به سوی خدا خواهید رفت، و در آنجا چیزی دست شما را نخواهد گرفت جز عمل شایسته ای که جلو فرستاده باشید، یا ثوابِ نیکی که به دنبالْ گذاشته باشید. شما جز این نیست که بر آنچه پیش فرستاده اید روی خواهید نمود و بر آنچه انجام داده اید جزا داده خواهید شد؛ پس زینت های دنیایِ پست شما را گول نزند و از مراتب بهشت های برین باز ندارد! ره ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
🗞️ ➖➖➖➖➖➖ ↓↓↓↓↓↓ 📄 ... آرام باش (و کمى صبر کن) که به زودى تاريکى برطرف مى شود (و حقيقت آشکار مى گردد) گويا اين مسافران، به منزل رسيده اند (و پايان را با چشم خود مى بينند.) نزديک است کسى که سريع حرکت مى کند به منزلگاه () برسد. پسرم بدان آن کَس که مَرکبش شب و روز است، او را مى برند و در حرکت است، هرچند خود را ساکن پندارد؛ و پيوسته قطع مسافت مى کند، گرچه ظاهراً ايستاده است و استراحت مى کند. ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
آنها که بر مرکب شب و روز سوارند امام(علیه السلام) در این بخش از وصیّت نامه بار دیگر به فرزند دلبندش درباره و پایان هشدار مى دهد و مى فرماید: «آرام باش (و کمى مهلت بده) که به زودى تاریکى برطرف مى شود (و حقیقت آشکار مى گردد)»; (رُوَیْداً(۱) یُسْفِرُ(۲) الظَّلاَمُ). منظور از ظلام (تاریکى) در اینجا جهل به حال دنیاست که بعضى از بى خبران آن را گویى پایدار مى پندارند; ولى چیزى نمى گذرد که مرگ با قیافه وحشتناکش، خود را نشان مى دهد. آن گاه امام(علیه السلام)، اهل این جهان را به مسافرانى تشبیه کرده که به سوى سرمنزل مقصود در حرکتند مى فرماید: «گویا این مسافران به منزل رسیده اند (و پایان عمر را با چشم خود مى بینند)»; (کَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الاَْظْعَانُ(۳)). سپس مى افزاید: «نزدیک است کسى که سریع حرکت مى کند به منزلگاه (مرگ) برسد»; (یُوشِکُ(۴) مَنْ أَسْرَعَ أَنْ یَلْحَقَ). منظور از «مَنْ أَسْرَعَ» همه انسان ها هستند نه گروه خاصى؛ زیرا همه با سرعت به سوى سرمنزل نهایى که همان پایان زندگى است مى رسند. امام(علیه السلام) تشبیه جالبى درباره مردم جهان مى کند و مى فرماید: «پسرم بدان آن کَس که مرکبش 🌃شب و 🌇روز است او را مى برند و در حرکت است، هرچند خود را ساکن پندارد و پیوسته قطع مسافت مى کند، گرچه ظاهراً ایستاده است و استراحت مى کند»; (وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ مَنْ کَانَتْ مَطِیَّتُهُ(۵) اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ، فَإِنَّهُ یُسَارُ بِهِ وَ إِنْ کَانَ وَاقِفاً، وَ یَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ کَانَ مُقِیماً وَادِعاً(۶)). اشاره به اینکه حرکت به سوى پایان عمر حرکتى اجبارى است نه اختیارى; دست تقدیر پروردگار همه را بر مرکب راهوار زمان سوار کرده و چه بخواهند یا نخواهند با سرعت آنها را به سوى نقطه پایان مى برد، هرچند غافلان از آن بى خبرند. تعبیرهاى دیگرى در سایر کلمات امام(علیه السلام) در این زمینه دیده مى شود از جمله مى فرماید: «أَهْلُ الدُّنْیَا کَرَکْب یُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیَامٌ; اهل دنیا همانند سوارانى هستند که مرکبشان را به پیش مى برند و آنها در خوابند😴».(۷) در جاى دیگر مى فرماید: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ; نفس هاى انسان هر بار گامى به سوى سرآمد زندگى است».(۸) در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «إنّ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ یَعْمَلانِ فِیکَ فَاعْمَلْ فیهِما وَ یَأْخُذانِ مِنْکَ فَخُذْ مِنْهُما; شب و روز در تو اثر مى گذارند (و از عمر تو مى کاهند) تو هم در آنها از خود اثرى بگذار و کارى کن; آنها از تو چیزى مى گیرند تو هم چیزى از آنها بگیر».(۹) ابن ابى الحدید در اینجا داستان جالبى از یکى از اساتید خود نقل مى کند مى گوید: ابوالفرج محمد بن عباد (رحمه الله) از من خواست که این وصیّت نامه را براى او بخوانم و در آن روز من جوان کم سن و سالى بودم آن را از حفظ براى او خواندم هنگامى که به این بخش از وصیّت نامه رسیدم استادم فریادى کشید و به زمین افتاد در حالى که کسى بود که به این زودى تحت تأثیر واقع نمى شد.(۱۰) نکته: مسافران جهان دیگر! در تعبیرات امام(علیه السلام) در این فقرات، انسان ها به مسافرانى تشبیه شده اند که بر مرکبى تندرو سوارند و این مرکب آنها را به سوى منزلگاه نهایى پیش مى برد. شک نیست که گروهى از این مسافران در ایستگاه هاى وسط راه پیاده مى شوند و گروه دیگرى به راه خود همچنان تا پایان عمر طبیعى ادامه مى دهند و عجب اینکه هیچ کَس نمى داند در کدام ایستگاه او را پیاده مى کنند. دو چیز این سفر مسلم است: بدون اختیار بودن آن و اینکه پایان مقررى دارد. گروهى این سفر را در حال خواب مى پیمایند و عدّه اى بیدارند و بعضى گاه خواب و گاه بیدار; آنها که بیدارند پس از پیاده شدن نعمت ها و برکات فراوانى که در هر ایستگاه موجود است و به آن نیاز دارند تهیه مى کنند و آنها که در خوابند و یا موقعیت خود را نمى دانند به مفهوم «اَلنّاسُ نِیامٌ إذا ماتُوا انْتَبِهُوا»(۱۱) دست خالى به مقصد مى رسند. انبیا و رسولان الهى مأمورانى هستند که پیوسته در مسیر راه به مسافران مى دهند و بر خواب آلودگان🥱 فریاد مى زنند که برخیزید و از توقفگاه هاى وسط راه آنچه نیاز دارید برگیرید، چرا که وقتى به مقصد رسیدید در آنجا تهیه وسائل مورد نیاز ابداً امکان ندارد و از آن مهم تر اینکه بازگشت در این مسیر نیز ممکن نیست. گروهى این سخنان را باور مى کنند و از جان و دل مى پذیرند و گروهى انکار مى کنند یا ناباورانه به آن گوش مى دهند و هنگامى که به مقصد رسیدند به واقعیّت تمام آن سخنان پى مى برند و فریاد واحسرتاه سر مى دهند و نعره (یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنین) از آنها شنیده مى شود; ولى چه سود؟(۱۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳۸ - لطف خدا و ناسپاسی بنده ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ و نیز مرحوم شیخ الاسلام مزبور - علیه الرحمه - فرمود : شنیدم از عالم بزرگوار و سید عالیمقدار امام جمعه بهبهانی (اسم شریفش را نیز نقل فرمود ولی بنده فراموش کرده ام) که در اوقات تشرّف به مکه معظمه روزی به عزم تشرف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مکان مقدس از خانه خارج شدم. در اثنای راه، خطری پیش آمد و خداوند مرا از نجات داد و با کمال سلامتی از آن خطر رو به مسجد آمدم. نزدیک در مسجد، خربزه🍈 زیادی روی زمین ریخته بود و صاحبش مشغول فروش آنها بود، قیمت آن را پرسیدم؛ گفت آن قسمت، فلان قیمت و قسمت دیگر ارزانتر و فلان قیمت است. گفتم پس از مراجعت از مسجد می خرم و به منزل می برم. پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم، در حال نماز در این خیال شدم که از قسمت گران آن خربزه بخرم یا قسمت ارزانترش و چه مقدار بخرم و خلاصه تا آخر نماز در این خیال بودم و چون از نماز فارغ شده خواستم از مسجد بیرون روم، شخصی از در مسجد وارد و نزدیک من آمد و در گوشم گفت خدایی که تو را از خطر مرگ، امروز نجات بخشید آیا سزاوار است که در خانه او نماز خربزه ای بخوانی؟ فوراً متوجه عیب خود شده و بر خود لرزیدم، خواستم دامنش را بگیرم او را نیافتم. نظیر داستان 36 و 38 بسیار است؛ 📖 از آن جمله در کتاب قصص العلمای مرحوم تنکابنی، صفحه 311 می گوید: و از جمله کرامت سید رضی - علیه الرحمه - آن است که در وقتی از اوقات سید رضی نماز خود را به برادرش سیدمرتضی علم الهدی - علیه الرحمه - اقتدا کرد چون به رکوع رفتند سید رضی نمازش را فرادا خواند و اقتدا را منقطع ساخت؛ پس از وی سؤال کردند از سبب انفراد؛ در جواب فرمود که چون به رکوع رفتم دیدم که امام جماعت که برادرم سید مرتضی باشد در مسئله ای از حیض فکر می نماید و خاطرش بدان متوجه است و در دریای خون غوطه ور است؛ پس نماز خود را فرادا کردم. و در بعضی از کتب است که جناب سید مرتضی فرموده بود : برادرم درست فهمیده. پیش از آمدن برای نماز، زنی مسئله ای از حیض از من پرسش نمود و من در خیال جواب آن فرورفته بودم و از این جهت برادرم مرا در دریای خون غوطه ور دید. در نماز هر چند از شرایط صحت نیست؛ یعنی نماز بدون حضور هم تکلیف را ساقط می کند و قضاء و اعاده نماز واجب نیست لکن باید دانست که نماز بی حضور قلب، مانند بدن بی روح است ؛ یعنی چنانچه بدن بی جان را اثری و ثمری نیست، نماز بی حضور را اجر و ثوابی نیست و موجب قُرب به خدا نخواهد شد، مگر همان مقداری که با حضور بجا آورده شده و لذا بعضی نصف و بعضی ثلث و بعضی ربع تا اینکه بعضی عُشر نمازشان پذیرفته است.¹ در کتاب کافی از علیه السلام مروی است که ممکن است شخصی پنجاه سال نماز خوانده باشد ولی دو رکعت نمازِ پذیرفته شده نداشته باشد.( اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ صَلوهٍ لا تُرْفَعُ وَ عَمَلٌ لا یَنْفَعُ ) _____________ 1- برای دانستن اهمیت و لزوم حضور قلب در نماز و کیفیت تحصیل آن، به کتاب صلوه الخاشعین و همچنین مختصری هم در بحث ترک نماز در جلد دوم گناهان کبیره، از صفحه 262 تا 270 نوشته شده به آنجا مراجعه شود. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/47353 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
| ۲ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 📖 فصل اول: مرگ اوّل منزلِ این سفر، است و این منزل عَقَبات کَئُودَه و جاهای دشوار دارد، اینک ما به ذکر دو عقبه از آن اشاره می کنیم: ╭┅──────── عَقَبه اوّل: سَکَراتِ مَوْت و شدّتِ جان کندن است ╰┅──────── « وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنهُ تَحیدُ »¹ و این عقبه ای است بسیار دشوار زیرا که شدائد و سختی ها از هر طرف به مُحْتَضَر رو می کند؛ از طرفی شدّت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قُوا از اندام، از طرف دیگر گریستن😭 اهل و عِیال و وداع آن ها با او، و غم یتیمی و بی کَس شدن بچه های خود، از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوخته ها و چیزهای نفیس🏺 خود که عمر عزیز خود را صرف آن ها کرده و به وسیله های زیاد آن ها را تحصیل نموده، بلکه بسا شده که بسیاری از آن ها مال مردم بوده و به ظلم و غصب، آن ها را مالک شده و آنکه چقدر حقوق بر اموال او تعلّق گرفته و نداده، حالا ملتفت خرابی های کار خود شده که کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده؛ فَکانَ کَما قالَ اَمیرُالمُؤمنین علیه السلام «یَتَذَکَّرُ اَموالاً جَمَعَها اَغْمَضَ فی مَطالِبِها وَ اَخَذَها مِنْ مُصَرَّحاتِها وَ مُشْتَبِهاتِها قَد لَزِمَتْهُ تَبِعاتُ جَمْعِها وَ اَشْرَفَ عَلی فِراقِها تَبْقی لِمَنْ وَرائَهُ یَنْعَمُونَ فیها وَ یَتَمَتَّعُونَ بِها فَیَکُونُ المَهْنَأُ لِغَیْرِهِ وَ اِلْعِبْءُ عَلی ظَهْرِه ² و از طرفی هَوْلِ ورود به نَشْأِه ای که غیر از این نَشْأه است و چشمش می بیند چیزهایی را که پیش از این نمی دید؛ «... فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطائَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید»³ می بیند حضرت رسول و اهل بیت طهارت - صلوات اللَّه علیهم - و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر شده اند تا درباره او چه حکم شود و چه سفارش نمایند؟ 😈 و از طرف دیگر ابلیس و اعوان او برای آنکه او را به شکّ اندازند جمع شده اند و می خواهند کاری کنند که او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود، و از طرفی هَوْلِ آمدنِ مَلَکُ الْمَوْت که آیا به چه هیئت خواهد بود و به چه نحو جان او را قبض خواهد نمود؛ الی غیر ذلک. «قالَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ علیه السلام: فَاجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ سَکَراتُ الْمَوْتِ فَغَیرُ مَوْصُوفٍ ما نَزَلَ بِه⁴ شیخ کلینی رحمه الله روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد می کشد. فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بی تابی است یا از شدّت درد است؟ امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سخت تر از این درد باشد. فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش 🔥 ، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم! حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را؛ زیرا که دردِ مرا فراموشی داد. پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح می شود؟ فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد.⁵ _________ ۱. سوره ق، آیه 19 2. «به یاد می آورد اموالی را که آن ها را جمع کرده و در راه پیدا کردن آن ها - از حلال و حرام - چشم پوشیده، و از جاهایی که [حلال و حرامش واضح و یا مُشْتَبَه بود به دست آورد، تَبِعات و پی آمدهای جمع کردن مال ها همراه و ملازم اوست و مُشْرِفِ بر جدایی و فراق از آن ها گشته است. اموال برای بعدی ها می ماند و از آن ها بهره و لذت، می گیرند؛ گوارایی و لذّت مال غیر است و وبال و سنگینی بر پشت او مانده است». نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 331، ادامه خطبه 108. 3 . سوره ق، آیه 22 4. نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 331، ادامه خطبه 108 5. بحارالانوار، ج 6، ص 170.
فصل دوم: قبر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از منزل های هولناکِ سفرِ آخرت، قبر است که در هر روز می گوید: «اَنَا بَیْتُ الغُرْبَةِ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ، اَنَا بَیْتُ الدُّودِ». و این منزل عَقَباتِ بسیار سخت، و جاهای دشوار و هولناک دارد و ما در این جا به چند عقبه از آن اشاره می کنیم: ╭┅──────── عقبه اول: وحشت قبر است ╰┅──────── در کتاب «من لا یحضره الفقیه» است که چون میّت را به نزدیک قبر آورند به ناگاه او را داخل قبر نکنند، بدرستی که از برای قبر هول های بزرگ است، و پناه بَرَد حامل آن به خداوندِ تعالی از هَولِ مُطَّلَعْ و بگذارد میّت را نزدیک قبر، و اندکی صبر کند تا استعداد دخول را بگیرد؛ پس اندکی او را پیشتر بَرَد و اندکی صبر کند، آن گاه او را به کنار قبر بَرد. 📖 مجلسی اول رحمه الله در شرح آن فرموده: هر چند روح از بدن مفارقت کرده است و روح حیوانی مرده است؛ اما نفس ناطقه زنده است و تعلّقِ او از بدن بِالْکُلِّیّه زایل نشده است، و خَوفِ ضَغطِه قبر و سؤال مُنکَر و نکیر و رومان، - فتّانِ قبور - و عذابِ برزخ هست، با آنکه از جهت دیگران است که تفکر کنند چنین واقعه ای در پیش دارند. و در حدیث حسن از یونس منقول است که گفت: حدیثی از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام شنیده ام که در هر خانه [ای که به خاطرم می رسد، آن خانه با وسعتش بر من تنگ می شود، و آنست که فرمودند: چون میّت را به کنار قبر بری ساعتی او را مهلت دِه، تا استعداد سؤالِ مُنکر و نَکیر بکند. اِنتَهی ... و روایت شده از بُراءِ بنِ عازِب - که یکی از معروفینِ صحابه است - که ما در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم بودیم که نظرش افتاد به جماعتی که در محلّی جمع گشته بودند. پرسید: بر چه این مردم اجتماع کرده اند؟ گفتند: جمع شده اند قبر می کَنَند. براء گفت: چون حضرت اسم قبر شنید شتاب کرد در رفتن به سوی آن، تا خود را به قبر رسانید؛ پس به زانو کنار قبر نشست. من رفتم به طرف دیگر مقابل روی آن حضرت، تا تماشا کنم که آن حضرت چه می کند؟ دیدم گریست به حدّی که خاک را از اشک چشم خود تَر کرد. پس از آن رو کرد به ما و فرمود: «اِخوانی لِمِثلِ هذا فَاَعِدُّوا». «برادران من! از برای مثل این مکان تهیه ببینید و آماده شوید». شیخ بهایی نقل کرده که بعضی از حکما را دیدند که در وقت خود دریغ و حسرت می خورد. بِدو گفتند که: این چه حالی است که از تو مشاهده می شود؟ گفت: چه گمان می برید به کسیکه می رود به سفر طولانی بدون توشه و زاد، و ساکن می شود در قبر وحشتناکی بدون مونسی، و وارد می شود بر حاکم عدلی، بدون حُجّتی؟ و قطب راوندی روایت کرده که: حضرت عیسی علیه السلام صدا زد مادر خود حضرت مریم علیها السلام را بعد از مردنش و گفت: ای مادر! با من تکلم کن؛ آیا می خواهی به دنیا برگردی؟ گفت: بلی! برای آنکه نماز گزارم برای خدا در شب بسیار سرد، و روزه بگیرم در روز بسیار گرم. ای پسر جان من! این راه بیمناک است. و روایت شده که حضرت فاطمه - صلوات اللَّه علیها - در وصیت خود به امیرالمؤمنین - صلوات اللَّه علیه - گفت: چون من وفات کردم، شما مرا غسل بده و تجهیز کن و بر من نمازگزار و مرا داخل در قبر کن و در لحد بسپار و خاک بر روی من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا برای من بسیار بخوان؛ زیرا که آن ساعت، ساعتی است که مرده به اُنس گرفتن با زنده ها محتاج است. و سید بن طاووس رحمه الله از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که فرمود: نمی گذرد بر میت ساعتی سخت تر از شب اول قبر، پس مردگان خود را به صدقه رحم نمایید، و اگر نیافتی چیزی که صدقه بدهی پس یکی از شماها دو رکعت نماز کند، بخواند در رکعت اول فاتحة الکتاب یک مرتبه، و قُل هو اللَّه احد دو مرتبه، و در رکعت دوم فاتحه یک مرتبه، و اَلهیکُم التّکاثر ده مرتبه و سلام دهد و بگوید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ ذلِکَ المَیِّتِ فُلانِ بنِ فُلان». پس حق تعالی می فرستد همان ساعت هزار مَلَک به سوی قبر آن میّت با هر مَلَکی جامه [ای و حُلِّه ای] و تنگی قبر او را وسعت دهد تا روز نفخ صور و عطا کند به نماز کننده بعدد آن چه آفتاب بر آن طلوع می کند حسنات، و برای او چهل درجه بالا برده شود.
۴۴ - آثار سوء بُخل ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ بزرگی از اهل علم نقل فرمود وقتی یکی از تجّار محترم اصفهان که با مرحوم حاجی محمد جواد بیدآبادی سابق الذکر ارادت داشت، سخت مریض شد، مرحوم بیدآبادی از او عیادت کردند و او از شدت مرض بیهوش شد و آن مرحوم مریض را در خطر مشاهده فرمود. چون دارائیش زیاد بود به فرزندانش فرمود چهارده هزار تومان صدقه دهید و بین فقرا تقسیم نمایید تا من شفایش را به توسط حضرت حجت - عجّل اللّه تعالی فرجه - بخواهم؛ فرزندان مریض نپذیرفتند. مرحوم بیدآبادی با تأثّر از خانه آنها بیرون آمد و با کسی که مصاحب ایشان بود فرمود اینها بخل کردند و ندادند ولی چون این شخص رفیق ماست و بر ما حقی دارد، باید در باره اش دعا کنیم تا خداوند او را شفا بخشد؛ پس به اتفاق به منزل می آیند و بعد از نماز مغرب مرحوم بیدآبادی دستها را به دعا بلند می کند و در عوض اینکه شفایش را بخواهد عرض می کند خدایا ! او را بیامرز . رفیق آن مرحوم می گوید چه شد که شفایش را نخواستید؟ فرمود چون خواستم دعا کنم صدایی شنیدم ( استغفراللّه )؛ دانستم که مرحوم شده و پس از تحقیق معلوم شد که در همان ساعت مرحوم شده بود . 😔 زهی خسران و زیانکاری برای کسی که حاضر است مبلغ گزافی از دارائی خود را در راه هوی و هوس خرج کند ولی حاضر نیست مثل آن بلکه کمتر از آن را در راه خدا صرف نماید و می بیند در مریضخانه حاضر می شود و مبلغ زیادی هم می دهد و تعهد هم می سپارد که اگر مُرد ضمانی نباشد و گاهی هم شده که جنازه اش را از مریضخانه بیرون می آورند در حالی که حاضر نیست این مبلغ بلکه کمتر از آن را در راه خدا صدقه دهد با قطع به اینکه اگر أجل حتمی نباشد شفا خواهد یافت و اگر أجل حتمی باشد آن مبلغی که داده برای عالم آخرتش ذخیره خواهد شد و علتش منحصراً ضعف ایمان به وعده های الهی و حُبّ دنیاست . از حضرت صادق علیه السلام چنین رسیده : ( داووا مرضاکم بالصدقه ؛ یعنی معالجه کنید مریضهایتان را به صدقه دادن ) ناگفته نماند که مقصود ترک معالجه به وسیله دکتر و استعمال دارو نیست؛ بلکه باید به وسیله دعا و صدقه، معالجه دکتر و دارو را مؤثر و مفید قرار داد؛ زیرا بدیهی است اثر بخشیدن دارو متوقف بر خواست خداوند است و چنانکه به دکتر و دوا اهمیت می دهیم باید به صدقه و دعا هم بیشتر اهمیت دهیم. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/47835 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 درس اخلاق تکان دهنده درباره و قبر و حساب 🎙 امام خامنه ای مدظله العالی ┅─────────── 🤲 🌙 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا و میر در جوان ها زیاد شده؟! مرگ های ناگهانی در! ⚠️ 🎙 حجت‌الاسلام شهسواری ┅─────────── 🤲 ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
۶۰ - تهدید از ترک حج ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ مرحوم حاج عبدالعلی مشکسار نقل نمود که یک روز صبح در مسجد آقا احمد مرحوم عالم ربانی آقای حاج سید عبدالباقی اعلی اللّه مقامه پس از نماز جماعت به منبر رفت و من حاضر بودم فرمود امروز می خواهم چیزی را که خودم دیده ام برای موعظه شما نقل کنم: رفیقی داشتم از مؤمنین و مریض شد به عیادتش رفتم چون او را در حال سکرات دیدم نزدش نشستم و سوره یس والصافات را تلاوت کردم. اهل او از حجره بیرون رفتند و من تنها نزدش بودم؛ پس او را کلمه توحید و ولایت تلقین می کردم آنچه اصرار کردم نگفت! با اینکه می توانست حرف بزند و با شعور بود؛ پس ناگاه با کمال غیظ متوجه من شده و سه مرتبه گفت یهودی ! یهودی ! یهودی ! من بر سر خودم زدم و طاقت توقف دیگر نداشتم؛ از حجره بیرون آمدم و اهلش نزدش رفتند. درب خانه که رسیدم صدای شیون و ناله بلند شد، معلوم شد مرده است و پس از تحقیق از حالش معلوم شد که این بدبخت چند سال بود که واجب الحج بود و به این واجب مهم الهی اعتنایی ننموده تا اینکه یهودی از دنیا رفت. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/48883 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
سفر پر ماجرا 12.mp3
6.94M
۱۲ 🎙️ 💠 بدون خودشناسی، داشتن اعتقادی محکم که تا قیامت، پشتوانه ای برای نجات مان باشد؛ محال است. 😱 هَراسِ ، اعتقادت را می دُزدَد ... @ostad_shojae ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▬ ولایت اهل بیت علیهم السلام ▬ تحقیر نکردن واجبات [ حج، نماز، نماز اول وقت و ...] و الا مرگ خطرناکی خواهد داشت. ▬ عاق والدین [به خشم نیاوردن آنها] نشدن ▬ صله رحم داشتن ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ره —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
در قرآن مجید میفرماید مردم را از عاقبت وخیمِ سرپیچی از اتحاد و اجتماع در زیر لوای پرچم توحید و روی گردانیدن از شنیدن دعوت حق، بترسان و به آنها بگو عاقبت رویه ای که پیش گرفته اید تا چه اندازه وخیم است. چه خدای تعالی میتواند شما را بسوء عاقبت دچار نموده عذابی بر شما نازل کند که از آن فراری نداشته باشید و آن عذاب یا آسمانیست (مانند صیحه و سنگ و باد و طوفان نظیر عذابیکه بقوم عاد و ثمود و قوم شعیب و لوط رسید یا زمینی مانند حف و زمین لرزه های خرابی رساننده و هلاک کننده نظیر خفی که قارون را هلاک کرد. و بعضی از مفسرین گفته اند که عذاب بالا و پائین مانند سلاح های آتشینی است که اخیراً بشر آنرا اختراع کرده از قبیل جت های بمب افکن و بمبهای هیدروژنی و اتمی و توپهای سنگین و مخرّب و ضد هوائیها و زیر دریائیها و کشتی های جنگی و امثال آنها) و یا شما را بجان هم انداخته و بدست خودتان نابودتان کند¹ و براستی اختلاف کلمه و دسته بندیها علاوه بر اینکه سبب جنگ داخلی و خونریزی و موجب ضعف قوا و تسلّط دشمن است، به تنهائی عذابیست که زندگی را سخت و دچار ناراحتی های شدید میکند، بطوریکه آرزوی میکنند. و بالجمله روی آورندگان به شهوات و فرار کنندگان از اطاعت حق باید سخت از عذابهای الهی بیمناک باشند. جمله ذرات زمین و آسمان لشکر حق اند گاه امتحان باد را دیدی که با عادان چه کرد آب را دیدی که در طوفان چه کرد آنچه بر فرعون زد آن بحر کین و آنچه با قارون نموده است این زمین و آنچه آن بابیل با آن پیل کرد و آنچه پشه کله نمرود خورد ------------------------------------------------ 1. قل هو القادر علی ان یبعث علیکم عذابا* من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعاً و یذیق بعضکم بأس بعض. https://eitaa.com/mabaheeth/49219 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
| ۸۲ 『 هشتاد و دو – در دل شب 』 ࿐ྀུ༅࿇༅══‎═‎═‎═‎═‎═‎═‎ ⤶ امام سجاد (علیه‌السلام) در دل شب هنگامی که چشم‌ها آرام می‌گرفت، این دعا را می‌خواند: بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشندۀ مهربان إِلٰهیٖ غَارَتْ نُجُومُ سَمَائِكَ، وَ نَامَتْ عُیُونُ أَنَامِكَ، وَ هَدَأَتْ أَصْوَاتُ عِبَادِكَ وَ أَنْعَامِكَ، وَ غَلَّقَتِ الْمُلُوكُ عَلَیْهَا أَبْوَابَهَا، وَ طَافَ عَلَیْهَا حُرّٰاسُهَا، وَ احْتَجَبُوا عَمَّنْ یَسْأَلُهُمْ حَاجَةً، أَوْ یَنْتَجِعُ مِنْهُمْ فَائِدَةً. خدای من، ستارگان آسمانت غروب کردند، و چشمان آفریدگانت به خواب رفتند، و آرام شد صداهای بندگان و چهارپایانت، و بستند پادشاهان بر خود درهای‌شان را، و برگِرد آنها گردیدند نگهبانان‌شان، و پنهان شدند از کسی که حاجتی از آنها بخواهد، یا طلب کند از آنان فایده‌ای را. وَ أَنْتَ إِلٰهیٖ حَیٌّ قَیُّومٌ، لاٰ تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لاٰ نَوْمٌ، وَ لاٰ یَشْغَلُكَ شَیْ‌ءٌ عَنْ شَیْ‌ءٍ، أَبْوَابُ سَمَائِكَ لِمَنْ دَعَاكَ مُفَتَّحَاتٌ، وَ خَزَائِنُكَ غَیْرُ مُغَلَّقَاتٍ، وَ أَبْوَابُ رَحْمَتِكَ غَیْرُ مَحْجُوبَاتٍ، وَ فَوَائِدُكَ لِمَنْ سَاَلَکَها غَیْرُ مَحْظُورَاتٍ، بَلْ هِیَ مَبْذُولاٰتٌ. و تو خدای من، زندۀ پایدار هستی، که خواب آلودگی و خواب، تو را نـمی‌گیرد، و مشغول نـمی‌دارد تو را چیزی از چیز دیگری، درهای آسمانت بازند برای آنکه تو را بخواند، و خزانه‌های تو بسته نیستند، و درهای رحمتت پنهان و پوشیده نـمی‌باشند، و فواید تو برای کسی که آنها را از تو بخواهد ممنوع نـمی‌باشند، بلکه آنها بخشیده شده و در اختیارند. وَ أَنْتَ إِلٰهیِ الْکَرِیمُ الَّذِی لا ٰتَرُدُّ سَائِلاً مِنَ الْمُؤمِنِینَ سَأَلَكَ، وَ لاٰ تَحْتَجِبُ عَنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ أَرَادَكَ، لاٰ وَعِزَّتِكَ وَجَلاٰلِكَ لاٰ تُخْتَزَلُ حَوَائِجُهُمْ دُونَكَ، وَ لاٰ یَقْضِیهَا أَحَدٌ غَیْرُكَ. و تو خدای من، آن بزرگواری هستی، که درخواست کننده‌ای را باز نـمی‌گردانی از مؤمنین که از تو درخواست کند، و پنهان نـمی‌گردی از یکی از آنان، که تو را بخواهد، نه؛ سوگند به عزت و جلالت، که قطع نشود حاجت‌های‌شان در نزد تو، و برآورده نـمی‌سازد آنها را کسی جز تو. اَللّٰهُمَّ وَ قَدْ تَرَانِی وَ وُقُوفِی وَ ذُلَّ مَقَامِی بَیْنَ یَدَیْكَ، وَ تَعْلَمُ سَـرِیرَتِی وَ تَطَّلِعُ عَلیٰ مٰا فیٖ قَلْبِی، وَ مٰا یَصْلُحُ بِهِ أَمْرُ آخِرَتِی وَ دُنْیَایَ. خداوندا تو مرا می‌بینی و ایستادن و ذلت جایگاهم را در پیشگاهت، و می‌دانی رازهای درونم را، و آگاهی بر آنچه در دلـم می‌باشد، و آنچه امر آخرت و دنیایم را نیکو گرداند. اَللّٰهُمَّ إِنِّی إِنْ ذَکَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوَلَ الْمُطَّلَعِ، وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیْكَ، نَغَّصَنِی مَطْعَمِی وَ مَشْـرَبِی، وَ أَغَصَّنِی بِرِیقِی، وَ أَقْلَقَنِی عَنْ وِسَادِی، وَ مَنَعَنِی رُقَادِی، وَ کَیْفَ یَنَامُ مَنْ یَخَافُ بَیَاتَ مَلَكِ الْمَوْتِ فیٖ طَوَارِقِ اللَّیْلِ وَ طَوَارِقِ النَّهَارِ؟ بَلْ کَیْفَ یَنَامُ الْعَاقِلُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ لاٰ یَنَامُ، لاٰ بِاللَّیْلِ وَ لاٰ بِالنَّهَارِ، وَ یَطْلُبُ قَبْضَ رُوحِهِ بِالْبَیَاتِ أَوْ فیٖ آنَاءِ السّٰاعَاتِ؟ خداوندا، من هرگاه را به یاد آورم، و ترس قیامت، و ایستادن در پیشگاهت، خوردن و آشامیدنم را ناگوار می‌سازد، آب دهان از گلویم پایین نرود، و باز دارد مرا از بستـرم، و مانع شود خواب مرا و چگونه بخوابد کسی که می‌ترسد از حملۀ ناگهانی شبانۀ فرشتۀ مرگ، در حوادث شب و پیش آمدهای روز؟ بلکه چگونه شخص عاقل می‌خوابد، در حالی که فرشتۀ مرگ بخواب نـمی‌رود، نه در شب و نه در روز، و گرفتـن روحش را طلب می‌کند در هنگام شب و یا در لحظات ساعت‌ها؟ سپس سجده می‌کرد و گونه‌اش را به خاک می‌چسباند در حالی که می‌گفت: أَسْأَلُكَ الرَّوحَ وَ الرّٰاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عَنّیٖ حِینَ أَلْقَاكَ. از تو می‌خواهم راحتی و آسایش را در هنگام مرگ، و بخشیدنم را، هنگامی که با تو دیدار می‌کنم. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
1. هر چه فرزند آدم پیرتر می شود، دو صفت در او جوانتر می گردد: حرص و آرزو. 2. دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح می یابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد می شود: علما و حُکّام. 3. شما همه شبان و مسؤول نگاهبانی یکدیگرید. 4. نمی توان همه را با مال راضی کرد؛ اما به ، می توان. 5. ناداری بلاست. از آن بدتر، بیماری تن و از بیماری تن دشوارتر، بیماری دل. 6. مؤمن همواره در جستجوی حکمت است. 7. از نشر دانش نمی توان جلو گرفت. 8. دل انسانی همچو پری است که در بیابان به شاخه درختی آویزان باشد، از وزش بادها دائم در انقلاب است و زیر و رو می شود. 9. مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند. 10. رهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است. 11. هر دل سوخته ای را عاقبت پاداشی است. 12. بهشت زیر قدمهای مادران است. 13. در رفتار با زنان، از خدا بترسید و آنچه درباره آنان شاید، از نیکی دریغ ننمایید. 14. پروردگار همه یکی است و پدر همه یکی. همه فرزند آدمید و آدم از خاک است. گرامی ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. 15. از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، نادانی و حاصل آن، پشیمانی است. 16. بدترین مردم کسی است که گناه را نبخشد و از لغزش چشم نپوشد، و باز از او بدتر کسی است که مردم از گزند او در امان و به نیکی او امیدوار نباشند. 17. خشم مگیر و اگر گرفتی، لَختی [یعنی اندکی] در قدرت کردگار بیندیش. 18. چون تو را ستایش کنند، بگو ای خدا مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمی دانند بر من ببخش و مرا مسؤول آنچه می گویند قرار مده. 19. به صورت مُتملّقین خاک بپاشید. 20. اگر خدا خیر بنده ای را اراده کند، نفس او را واعظ و رهبر او قرار می دهد. 21. صبح و شامی بر مؤمن نمی گذرد مگر آنکه بر خود گمان خطا ببرد. 22. سخت ترین دشمن تو همانا نفس اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد. 23. دلاورترین مردم آن است که بر هوای نفس غالب آید. 24. با هوای نفس خود نبرد کنید تا مالک وجود خود گردید. 25. خوشا به حال کسی که توجه به عیوب خود، او را از توجه به عیوب دیگران باز دارد. 26. راستی به دل آرامش می بخشد و از شک و پریشانی می زاید. 27. مؤمن آسان انس می گیرد و مانوس دیگران می شود. 28. مؤمنین همچو اجزای یک بنا همدیگر را نگاه می دارند. 29. مَثل مؤمنین در دوستی و عُلقه به یکدیگر، مثل پیکری است که چون عضوی از آن به درد بیاید، باقی اعضا به تب و بی خوابی دچار می شوند. 30. مردم مانند دندانه های شانه با هم برابرند. 31. دانش جویی بر هر مسلمانی واجب است. 32. فقری سخت تر از نادانی و ثروتی بالاتر از خردمندی و عبادتی والاتر از نیست. 33. از گهواره تا گور دانشجو باشید. 34. دانش بجویید گرچه به چین باشد. 35. شرافت مؤمن در شب زنده داری و عزت او در بی نیازی از دیگران است. 36. دانشمندان تشنه آموختنند. 37. دلباختگی، کر و کور می کند. 38. دست خدا با جماعت است. 39. پرهیزگاری جان و تن را آسایش می بخشد. 40. هر کس چهل روز به خاطر خدا زندگی کند،چشمه حکمت از دلش به زبان جاری خواهد شد. 41. با خود بسر بردن، از گوشه گرفتن، نزد خداوند پسندیده تر است. 42. بهترین دوست شما آن است که معایب شما را به شما بنماید. 43. دانش را به بندِ نوشتن✍️ در آورید. 44. تا دل درست نشود، درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد بود. 45. تا عقل کسی را نیازموده اید، به آوردن او وقعی نگذارید. 46. تنها به عقل می توان به نیکیها رسید. آن که عقل ندارد از دین تُهی است. 47. زیان نادانان بیش از ضرری است که تبهکاران به دین می رسانند. 48. هر صاحب خردی از امت مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به علم، به خاطر سپردن و منتشر ساختن دانش و بدان عمل کردن. 49. مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. 50. من برای امت خود، از بی تدبیری بیم دارم نه از فقر. 51. خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد. 52. خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست دارد. 53. تملّق، خوی مؤمن نیست. 54. نیرومندی به زور بازو نیست، نیرومند کسی است که بر خشم خود غالب آید. 55. بهترین مردم، سودمندترین آنان به حال دیگران اند. 56. بهترین خانه شما آن است که یتیمی در آن به عزت زندگی کند. 57. چه خوب است ثروت حلال در دست مَرد نیک. 58. رشته عمل، از بریده می شود مگر به سه وسیله: خیراتی که مُستمر باشد، علمی که همواره منفعت برساند، فرزند صالحی که برای دعای خیر کند. 59. پرستش کنندگان خدا سه گروهند: یکی آنان که از ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است، دیگر آنان که به طمع پاداش عبادت می کنند و این عبادت مُزدوران است، گروه سوم آنان که به خاطر عشق و محبت عبادت می کنند و این عبادت آزادگان است.
هدایت شده از مباحث
60. سه چیز است: دستگیری با وجود تنگدستی، از حق خود به نفع دیگری گذشتن، به دانشجو علم آموختن. 61. دوستی خود را به دوست ظاهر کن تا رشته محبت محکمتر شود. 62. آفت دین سه چیز است: فقیه بدکار، پیشوای ظالم، مقدس نادان. 63. مردم را از دوستانشان بشناسید، چه، انسان همخوی خود را به دوستی می گیرد. 64. گناه پنهان به صاحب گناه زیان می رساند، آشکار به جامعه. 65. در بهبودی کار دنیا بکوشید؛ اما در کار آخرت چنان کنید که گویی فردا رفتنی باشید. 66. روزی را در قعر زمین بجویید. 67. چه بسا افرادی که از خودستایی، از قدر خود می کاهند و از فروتنی، بر مقام خود می افزایند. 68. خدایا! فراخترین روزی مرا در پیری و پایان زندگی کرامت فرما. 69. از جمله حقوق فرزند بر این است که نام نیکو بر او بگذارد و نوشتن به او بیاموزد و چون بالغ شد، او را همسر انتخاب کند. 70. صاحب قدرت، آن را به نفع خود به کار می برد. 71. سنگین ترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده می شود، خوش‌خویی است. 72. سه امر، شایسته توجه خردمند است: بهبودی زندگانی، توشه آخرت، عیش حلال. 73. خوشا کسی که زیادی مال را به دیگران ببخشد و زیادی سخن را برای خود نگاه دارد. 74. ، ما را از هر ناصحی بی نیاز می کند. 75. اینهمه حرص حکومت و ریاست و اینهمه رنج و پشیمانی در ! 76. عالم فاسد، بدترین مردم است. 77. هر جا که بدکاران حکمروا باشند و نابخردان را گرامی بدارند، باید منتظر بلایی بود. 78. نفرین باد بر کسی که بار خود را به دوش دیگران بگذارد. 79. زیبایی شخص در گفتار اوست. 80. هفت گونه است که از همه والاتر طلب روزی حلال است. 81. نشانه خشنودی خدا از مردمی، ارزانی قیمتها و عدالت حکومت آنهاست. 82. هر قومی شایسته حکومتی است که دارد. 83. از ناسزا گفتن، به جز کینه‌ی مردم سودی نمی بری. 84. پس از بت پرستیدن، آنچه به من نهی کرده اند در افتادن با مردم است. 85. کاری که نسنجیده انجام شود، بسا که احتمال زیان دارد. 86. آن که از سازش با مردم محروم است، از نیکیها یکسره محروم خواهد بود. 87. از دیگران چیزی نخواهید گرچه یک چوب مسواک باشد. 88. خداوند دوست ندارد که بنده ای را بین یارانش با امتیاز مخصوص ببیند. 89. مؤمن خنده رو و شوخ است، و منافق عَبوس و خشمناک. 90. اگر فال بد زدی، به کار خود ادامه بده و اگر گمان بد بردی، فراموش کن و اگر حسود شدی، خود دار باش. 91. دست یکدیگر را به دوستی بفشارید که کینه را از دل می برد. 92. هر که صبح کند و به فکر اصلاح کار مسلمانان نباشد، مسلمان نیست. 93. خوشرویی کینه را از دل می برد. 94. مبادا که ترس از مردم، شما را از گفتن حقیقت باز دارد! 95. خردمندترین مردم کسی است که با دیگران بهتر بسازد. 96. در یک سطح زندگی کنید تا دلهای شما در یک سطح قرار بگیرد. با یکدیگر در تماس باشید تا به هم مهربان شوید. 97. هنگام مرگ، مردمان می پرسند: از ثروت چه باقی گذاشته؟ فرشتگان می پرسند: از عمل نیک چه پیش فرستاده؟ 98. منفورترین حلالها نزد خداوند طلاق است. 99. بهترین کار خیر، اصلاح بین مردم است. 100. خدایا مرا به دانش توانگر ساز و به بردباری زینت بخش و به پرهیزگاری گرامی بدار و به تندرستی زیبایی ده. 📚 مجموعه آثار استاد ، مجلد ‏16، صفحه 49 🌐 @Mabaheeth