امتحان اول: سه سال بهتنهایی...
[امَّا أَوَّلُهُنَّ: فَمَکَثْنَا بِذَلِکَ ثَلَاثَ حِجَجٍ...]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنگاه علی(علیهالسلام) نشست و رو به یهودی کرد و فرمود:
[ فَجَلَسَ عَلِیٌّ(علیهالسلام) وَ أَقْبَلَ عَلَى الْیَهُودِیِّ فَقَالَ: ]
ای مرد یهودی! خدای متعال مرا در زمان حیات پیامبرمان محمد(صلیالله علیه وآله) هفت بار آزمود و مرا در همۀ آنها مطیع یافت؛ اطاعتی که توفیق خود او بود؛ نه اینکه بخواهم خودستایی کنم.
[ یَا أَخَا الْیَهُودِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ امْتَحَنَنِی فِی حَیَاةِ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ(صلیالله علیه وآله) فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ فَوَجَدَنِی فِیهِنَّ مِنْ غَیْرِ تَزْکِیَةٍ لِنَفْسِی بِنِعْمَةِ اللَّهِ لَهُ مُطِیعاً
یهودی گفت: امیرمؤمنان! خداوند چگونه تو را امتحان کرد؟
[ قَالَ: وَ فِیمَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ ]
امام فرمود: اولین امتحان آن بود که خداوند پیامبرمان را به نبوت برگزید، درحالیکه من کمسنترین فرد خاندانم بودم و در منزل پیامبر(صلیالله علیه وآله) خدمتگزارش بوده، اوامرش را اجرا میکردم.
[ قَالَ: أَمَّا أَوَّلُهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى نَبِیِّنَا(صلیالله علیه وآله) وَ حَمَّلَهُ الرِّسَالَةَ وَ أَنَا أَحْدَثُ أَهْلِ بَیْتِی سِنّاً أَخْدُمُهُ فِی بَیْتِهِ وَ أَسْعَى فِی قَضَاءٍ بَیْنَ یَدَیْهِ فِی أَمْرِهِ.]
پس از مدتی، رسول خدا(صلیالله علیه وآله) فرزندان عبدالمطلب از بزرگ و کوچک را در مجلسی گرد آورد و از آنها خواست تا به انکار همۀ خدایان به جز الله و نیز نبوت او شهادت دهند؛ اما حضار امتناع کرده و از در مخالفت و انکار درآمدند و رابطۀ خود را با او قطع کرده و تنهایش گذاشتند.
[ فَدَعَا صَغِیرَ بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ کَبِیرَهُمْ إِلَى شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ. فَامْتَنَعُوا مِنْ ذَلِکَ وَ أَنْکَرُوهُ عَلَیْهِ وَ هَجَرُوهُ وَ نَابَذُوهُ وَ اعْتَزَلُوهُ وَ اجْتَنَبُوهُ. ]
سایر مردم نیز همینگونه با ایشان رفتار کردند. دعوت به اسلام بر مردم سنگین میآمد و دلها و عقلهایشان تاب تحمل و پذیرش آنچه پیامبر به آن دعوت میکرد، نداشت.
[ وَ سَائِرَ النَّاسِ مُقْصِینَ لَهُ وَ مُخَالِفِینَ عَلَیْهِ، قَدِ اسْتَعْظَمُوا مَا أَوْرَدَهُ عَلَیْهِمْ مِمَّا لَمْ تَحْتَمِلْهُ قُلُوبُهُمْ وَ تُدْرِکْهُ عُقُولُهُمْ.]
اما من بهتنهایی دعوتش را اجابت کردم؛ بهسرعت و با یقین کامل؛ بهگونهای که هیچ شکی در آن نداشتم. تا سه سال بعد از آن هیچکَس جز من و خدیجه کبری رحمة الله علیها بر روی این کرۀ خاکی نماز نمیخواند و به نبوت پیامبر شهادت نمیداد.(1)
فَأَجَبْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) وَحْدِی إِلَى مَا دَعَا إِلَیْهِ مُسْرِعاً مُطِیعاً مُوقِناً لَمْ یَتَخَالَجْنِی فِی ذَلِکَ شَکٌّ. فَمَکَثْنَا بِذَلِکَ ثَلَاثَ حِجَجٍ وَ مَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ خَلْقٌ یُصَلِّی أَوْ یَشْهَدُ لِرَسُولِ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) بِمَا آتَاهُ اللَّهُ غَیْرِی وَ غَیْرُ ابْنَةِ خُوَیْلِدٍ رَحِمَهَا اللَّهُ وَ قَدْ فَعَلَ.
آنگاه علی(علیهالسلام) رو به اصحاب کرد و گفت: آیا چنین نبود؟
[ ثُمَّ أَقْبَلَ(علیهالسلام) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَ لَیْسَ کَذَلِکَ؟ ]
گفتند: چرا ای امیرمؤمنان!
[ قَالُوا: بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ. ]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) این فرمایش امام منافاتی ندارد با اینکه طبق برخی گزارشها افراد دیگری در این سه سال مسلمان شده باشند؛ زیرا ممکن است ایمان آوردن آنها پنهانی و بدون نماز خواندن علنی پشت سر پیامبر باشد. (خلاصۀ توضیح علامه سیدجعفر مرتضی عاملی (ره) در الصحیح من سیرۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام)
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۵۶ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل قيافه ها!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
بعضي ها فكر مي كنند كه آدم ها توي قيافه هاشان زندگي مي كنند؛ براي همين، هر روز خود را به يك تيپ و شكل درمي آورند، ولي #آرامش پيدا نمي كنند.
بعضي ها فكر مي كنند كه آدم ها توي خانه هايشان زندگي مي كنند؛ براي همين، هر روز خانه هاي خود را به يك شكل و با يك دكور خاصي تزيين مي كنند، ولي باز آرامش پيدا نمي كنند.
و اين ها در اشتباه اند، بايد بدانند كه آدم ها توي دل هاشان زندگي مي كنند و نه توي قيافه ها، خانه ها و...
روز عاشورا #سيدالشهداء(علیهالسلام) به خداوند چه فرمود؟
فرمود: خدايا! ما از تو ممنونيم كه جَعَلتَ لَنا اَفئِدَةً، تو به ما دل دادي و ما را اهل دل كردي.
سيدالشهداء(علیه السلام) و ياران نازنينش اهل دل بودند.
و درس بزرگ عاشورا يكي همين است كه آي آدم ها! بياييد اهل دل شويد. آي آدم ها! اگر آرامش و آسايش مي خواهيد، بايد دل هاي خود را آباد كنيد.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۵۷ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل پرطاووس!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
قديم ها وقتي كه قرآن مي خواندند، براي اين كه نشانه بگذارند كه تا كجا خوانده اند از پر طاووس 🦚 استفاده مي كردند، و هيچ گاه هيچ كَس از پر كلاغ 🪶 استفاده نمي كرد، چون قرآن زيباست و چيزي هم كه در دل آن قرار مي گيرد بايد زيبا باشد.
#امام_حسين(علیهالسلام) حقيقت قرآن است، پس اگر كسي مي خواهد در دل او جاي بگيرد و در كنار او قرار بگيرد، و همراه و همگام با او باشد شرطش اين است كه يك زيبايي هايي از خود نشان بدهد.
حبيب بن مظاهر به خاك و خون كشيده شده بود، امام حسين(علیهالسلام) بر بالين او آمد و يك جمله به او گفت كه اشاره به همين حقيقت داشت.
حضرت فرمود: «لَقَد كُنتَ فاضِلاً»
حبيب تو آدم با فضيلتي بودي، يعني آن چيزي كه مرا به
تو پيوند داد، فضيلت تو بود.
و اين يك درس و بلكه يك پيغام به همه ماست كه اگر مي خواهيد با من حسين بن علي(علیهماالسلام) جوش بخوريد و پيوند و ارتباط برقرار كنيد، بايد اهل فضيلت باشيد.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۵۸ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل نان سنگك!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
نان سنگك تا خمير و خام است، به سنگ ها حتي به ريزترين آن ها مي چسبد؛ اما همين كه پخته شد، خيلي راحت از همه آن ها جدا خواهد شد.
انسان هم همين طور است؛ تا خام است، دلبسته و وابسته است، اما همين كه پخته شد، خيلي راحت از اين چيزهايي كه به آن ها وابسته و دلبسته است، دل برمي كند.
اصحاب #سيدالشهدا(علیهالسلام) بر اثر آتش عشق اباعبدالله(علیهالسلام) پخته شده بودند، لذا خيلي راحت از اين دلبستگي ها، و از عزيزترين كسان و بستگان خود گذشتند.
وقتي هم كه تهديد شدند كه خانه هاشان را خراب خواهند كرد، خيلي سريع و صريح آدرس و نشاني خود را به تيرها بستند و به وسيله كمان ها به سوي آن ها پرتاب كردند، چون هيچ دلبسته نبودند.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۵۹ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل تعويض خودرو!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
تعويض خودرو را ديده ايد؟
طرف ماشين مدل پايين و فرسوده خود را مي برد و تحويل مي دهد و آن گاه پيش چشم خودش شيشه ها را خرد مي كنند و ماشين را پرس مي كنند.
صاحب ماشين 🛻 هم وقتي كه مي بيند و تماشا مي كند لذت مي برد، چون ماشين 🚙 مدل بالاتري به او مي دهند.
و اين تعريف دقيق مرگ است.
اين بدن ها مثل يك ماشين است و يك روزي جمع مي شود، خاك مي شود، و ما تماشا مي كنيم و لذت مي بريم. چرا؟ چون يك قالب نوراني و روحاني به ما مي دهند.
سّر اين كه اصحاب #سيدالشهدا(علیهالسلام) بي باكانه در برابر تير و تيغ و نيزه و سِنان سينه سپر مي كردند، همين بود كه مرگ را خوب فهميده بودند.
ما نيز اگر مرگ را خوب بفهميم، زندگي برايمان شيرين خواهد شد.
#شهادت
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═ ۶۰ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅
❒ مثل حبه هاي ذغال!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
كنار منقل بنشين و حبه هاي ذغال را خوب تماشا كن!
ببين چه گرمايي! و چه دوامي دارند!
چرا؟ چون با هم اند.
اگر با هم نبودند يا به قول معروف #صله_رحم نداشتند و جدا از يكديگر مي سوختند، خيلي زود خاموش مي شدند، يعني عمرشان كوتاه مي شد و هم انرژي و گرماي چنداني نداشتند.
پس بيا پاي منقل بنشينيم البته نه مثل بعضي كه مي نشينند و آن كار ديگر مي كنند؛ نه.
بنشينيم درس بياموزيم، درس با هم بودن.
مگر نه اين كه امام كاظم(علیهالسلام) فرمود: از هر چيزي مي شود چيزي آموخت. پس از منقل هم مي شود آموخت.
مي شود آموخت كه طول عمر در صله ي رحم است.
و مي شود آموخت كه افزايش رزق و روزي در صله ي رحم است.
و اين همان چيزي است كه وجود نازنين #سيدالشهداء(علیهالسلام) مي فرمود:
«مَن سَرَّهُ اَن يُنسِأَ فِي اَجَلِه وَ يزادَ فِي رِزقِه فَليَصِل رَحِمَه»
هر كَس خوشحال مي شود از اين كه در أجلش
تأخير شود، يعني عمر طولاني پيدا كند مثل همان حبه هاي ذغال، و رزق و روزي اش افزايش يابد مثل همان حبه هاي ذغال كه به خاطر با هم بودن گرماي بيشتري يافتند، بايد صله ي رحم كند.
و اين يعني هر كَس اهل صله رحم نباشد هم عمرش كوتاه خواهد بود و هم در زندگي، دخلش با خرجش نمي خواند.
پس ديگر نگو صبح تا شب مي دوم؛ اما هشتم گرو نه است.
به جاي اين حرف ها، مادرت و پدر پيرت را درياب و برو به جاي دست، پاي ايشان را ببوس، دلشان را به دست بياور، لبخندي به لب هاشان بنشان و از آن ها بخواه تا برايت دعا كنند.
نشنيدي پيامبر(صلیالله علیه وآله) مي فرمود: دعاي پدر و مادر در حق فرزند مثل دعاي پيامبر در حق امت خويش است؟
نشنيدي آن جوان به محضر پيامبر خدا(صلیالله علیه وآله) آمد و گفت: هر گناهي كه بگويي كرده ام آيا اميد آمرزش براي من خواهد بود؟ و پيامبر خدا(صلیالله علیه وآله) فرمود: پدر و مادر داري؟
گفت: مادر نه، اما پدر دارم.
فرمود: پدرت را درياب و به او خدمت كن!
البته همين كه جوان رفت، فرمود: اي كاش! مادر داشت، چون زودتر نتيجه مي گرفت.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
«نام معشوق مبر، نزد من از عشق مگو
عشق دیری است که در پیچ و خم عباس است.»
🌸 عیدتون مبارک 🌸
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
※ بخش دوازدهم : فهم آینده و نقش انقلاب در تمدن سازی نوین الهی، علّت اصلی رهایی انسان از پوچ گرایی، ا
※ بخش سیزدهم : نگاه اندیشمندان جهان به #امام_خمینی (ره) و نقش نهضت ایشان در آینده جهان.
@ostad_shojae
╭═══════๛- - - 🇮🇷 ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
آینده جهان 13.mp3
17.27M
📼 #مستند_صوتی
🎧 #انقلاب_اسلامی_و_آینده_جهان
✍ به قلم استاد محمد شجاعی
※ برای اولین بار در تاریخ، رهبر یک انقلاب هدف نهضت خود را فراتر از تشکیل حکومت و مسائل مادی اعلام کرد.
※ #امام_خمینی (ره) به فکر ایجاد تمدنی بودند که در آن نه فقط ملت ایران، که همه مردم جهان سود ببرند.
✘ آیا تأثیرگذاری امام خمینی (ره) در جهان به اندازهی چشماندازشان بوده است؟
✘ اندیشمندان جهان در مورد این شخصیت تاریخی و انقلابش چه نظری داشته اند؟
@Ostad_shojae
╭═══════๛✌️🇮🇷 ┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
#کتاب_صوتی #خون_دلی_که_لعل_شد "خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مدظله العالی از زندان
#کتاب_صوتی
#خون_دلی_که_لعل_شد
"خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مدظله العالی از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب"
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
Part06_خون دلی که لعل شد.mp3
8.11M
🎧 کتاب صوتی | قسمت ششم
🩸خون دلی که لعل شد
" #خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای مدظله العالی از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب"
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
انسان شناسی 020.mp3
8.34M
#انسان_شناسی ۲۰
#استاد_شجاعی 🎤
کو؟
کجاست؟
خدایی رو که نمیبینید، چگونه #باور میکنید؟
💥 کسی که عقل دارد، و عقلش سالم است، قطعاً براحتی خدایی را که نمیبینید، باور نمیکند!
@Ostad_Shojae
________
9:30 |🖱| وسواس
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
📗 صحیفه جامعه سجادیه 📖 حاوی 272 دعا از #امام_سجاد علیه السلام ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۳
دعای سوم – ستایش یکتایی خداوند عزوجلّ
إِلٰهیٖ بَدَتْ قُدْرَتُكَ وَ لَم تَبْدُ هَيْئَةُ جَلاٰلِكَ، فَجَهِلُوكَ وَ قَدَّرُوكَ بِالتَّقْدِيرِ عَلیٰ غَیْرِ مٰا أَنتَ بِهٖ، شَبَّهُوكَ وَ اَنَا بَرِیءٌ يٰا إِلٰهیٖ مِنَ الَّذِينَ بِالتَّشْبِيهِ طَلَبُوكَ، لَيْسَ کَمِثْلِكَ شَیْءٌ،
[خدای من، قدرتت آشکار شد در حالی که هیئت جلالت ظاهر نگردید؛ پس تو را جاهل گشتند و سنجیدند به سنجشهایی!
نسبت دادند به نسبتهایی غیر از آنچه تو بر آن هستی، ترا تشبیه نـمودند و من بیزاری میجویم ای خدای من از آنان که با تشبیه نـمودن تو را جستند، چیزی همانند تو نیست]
إِلٰهیٖ وَ لَمْ يُدْرِكُوكَ، وَ ظَاهِرُ مٰا بِهِمْ مِنْ نِعْمَةٍ دَلِيلُهُمْ عَلَيْكَ لَوْ عَرَفُوكَ، وَ فیٖ خَلْقِكَ يٰا إِلٰهیٖ مَنْدُوحَةٌ عَنْ أنْ يَنٰالُوكَ، بَلْ سٰاوَوْكَ بِخَلْقِكَ، فَمِنْ ثَمَّ لَمْ يَعْرِفُوكَ، وَ اتَّخَذُوا بَعْضَ اٰيَاتِكَ رَبًّا، فَبِذٰلِكَ وَصَفُوكَ، فَتَعَالَیْتَ يٰا إِلٰهیٖ عَمّٰا بِهِ الْمُشَبِّهُونَ نَعَتُوكَ.
[ خدای من، و آنان تو را درک ننمودند، و ظاهر آنچه دارند از نعمت، راهنمای آنان بر تو است اگر تو را میشناختند، و در میان آفریدگانت وسعت و گستـردگی است از اینکه تو را بیابند بلکه تو را با آفریدگانت برابر دانستند و از اینجا است که تو را نشناختند و گرفتند بعضی از نشانههایت را به عنوان پروردگار، و به آن تو را توصیف نـمودند، و تو بالاتری ای خدای من از آنچه تشبیه کنندگان تو را به آن وصف کردهاند.]
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#آن_چهارده_روز
هفت امتحان علی(علیهالسلام) در زمان حیات پیامبر(صلیالله علیه وآله)
[امتحانه(علیهالسلام) فی سبعة مواطن فی حیاة الرسول(صلیالله علیه وآله)]
↓°↓°↓°↓°↓°↓°↓
امتحان دوم: خوابیدن به جای پیامبر(صلیالله علیه وآله) در شبی مخاطرهآمیز
[وَ أَمَّا الثَّانِیَةُ : لیلة المبیت]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام(علیهالسلام) در ادامه فرمود: اما امتحان دوم این بود: قریشیان همواره در این فکر بودند که چگونه میتوانند پیامبر را به قتل برسانند. تا اینکه روزی در دارُالنَدوه(محل مشورت سران قریش) پس از بررسی بسیار، بر یک نقشه اتفاق نظر پیدا کردند.
در آن جلسه، که ابلیس 😈 ملعون هم در شمایل «مُغِیرَة بن شُعْبه» حاضر بود، تصمیم گرفتند که از هر طایفۀ قریش یک مرد داوطلب شود و این گروه، شبانه هنگامی که پیامبر خواب است به ایشان حمله کرده و کار را یکسره کنند و بدین ترتیب بنیهاشم(خویشان پیامبر) با همۀ قبایل قریش طرف میشد و یک قاتل مشخص از یک قبیله در میان نبود تا بتوانند او را قصاص کنند.
[ فَقَالَ(علیهالسلام): وَ أَمَّا الثَّانِیَةُ یَا أَخَا الْیَهُودِ فَإِنَّ قُرَیْشاً لَمْ تَزَلْ تَخَیَّلَ الْآرَاءَ وَ تَعَمَّلَ الْحِیَلَ فِی قَتْلِ النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله) حَتَّى کَانَ آخِرُ مَا اجْتَمَعَتْ فِی ذَلِکَ یَوْمَ الدَّارِ دَارَ النَّدْوَةِ وَ إِبْلِیسُ الْمَلْعُونُ حَاضِرٌ فِی صُورَةِ أَعْوَرِ ثَقِیفٍ فَلَمْ تَزَلْ تَضْرِبُ أَمْرَهَا ظَهْرَ الْبَطْنِ حَتَّى اجْتَمَعَتْ آرَاؤُهَا عَلَى أَنْ یَنْتَدِبَ مِنْ کُلِّ فَخِذٍ مِنْ قُرَیْشٍ رَجُلٌ ثُمَّ یَأْخُذَ کُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ سَیْفَهُ ثُمَّ یَأْتِیَ النَّبِیَّ(صلیالله علیه وآله) وَ هُوَ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَیَضْرِبُوهُ جَمِیعاً بِأَسْیَافِهِمْ ضَرْبَةَ رَجُلٍ وَاحِدٍ َیَقْتُلُوهُ وَ إِذَا قَتَلُوهُ مَنَعَتْ قُرَیْشٌ رِجَالَهَا وَ لَمْ تُسَلِّمْهَا فَیَمْضِیَ دَمُهُ هَدَراً.]
اما جبرئیل(علیهالسلام) بر نبی اکرم(صلیالله علیه وآله) نازل شد و ایشان را از نقشۀ قریش و زمان هجوم مطلع کرد و به پیامبر گفت که آن هنگام از شهر خارج و به غاری در آن اطراف برود. پیامبر(صلیالله علیه وآله) هم مرا از ماجرا باخبر ساخت و دستور داد تا (در شب هجرت) در بسترش بخوابم تا با این جانفشانی، جان او محفوظ بماند.
[فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ(علیهالسلام) عَلَى النَّبِیِّ(صلیالله علیه وآله) فَأَنْبَأَهُ بِذَلِکَ وَ أَخْبَرَهُ بِاللَّیْلَةِ الَّتِی یَجْتَمِعُونَ فِیهَا وَ السَّاعَةِ الَّتِی یَأْتُونَ فِرَاشَهُ فِیهَا وَ أَمَرَهُ بِالْخُرُوجِ فِی الْوَقْتِ الَّذِی خَرَجَ فِیهِ إِلَى الْغَارِ فَأَخْبَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله) بِالْخَبَرِ وَ أَمَرَنِی أَنْ أَضْطَجِعَ فِی مَضْجَعِهِ وَ أَقِیَهُ بِنَفْسِی.]
من نیز با کمال میل و به سرعتِ تمام این فرمان را اجرا کردم و رضایت کامل داشتم که برای حفظ او کشته شوم.
آنگاه پیامبر رفت و من در بسترش خوابیدم.
در موعد مقرر، مردان قریش درحالیکه مطمئن بودند اکنون پیامبر را میکشند، وارد اتاق شدند و آمادۀ حمله به بستر بودند که ناگهان من شمشیر 🗡 کشیده، از خودم دفاع کردم. و خدا و مردم از این واقعه آگاهاند و این ماجرا را میدانند.
[ فَأَسْرَعْتُ إِلَى ذَلِکَ مُطِیعاً لَهُ مَسْرُوراً لِنَفْسِی بِأَنْ أُقْتَلَ دُونَهُ فَمَضَى(صلیالله علیه وآله) لِوَجْهِهِ وَ اضْطَجَعْتُ فِی مَضْجَعِهِ وَ أَقْبَلَتْ رِجَالاتُ قُرَیْشٍ مُوقِنَةً فِی أَنْفُسِهَا أَنْ تَقْتُلَ النَّبِیَّ(صلیالله علیه وآله) فَلَمَّا اسْتَوَى بِی وَ بِهِمُ الْبَیْتُ الَّذِی أَنَا فِیهِ نَاهَضْتُهُمْ بِسَیْفِی فَدَفَعْتُهُمْ عَنْ نَفْسِی بِمَا قَدْ عَلِمَهُ اللَّهُ وَ النَّاسُ.]
سپس رو به اصحاب فرمود: آیا اینگونه نیست؟
[ثُمَّ أَقْبَلَ(علیهالسلام) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَ لَیْسَ کَذَلِکَ؟]
اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان.
[قَالُوا: بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ.]
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -