🚨 راهی مسجد جمکران میشویم!
✍ آقای #سیدحسن_نصرالله میگفت: یک دفعه به همراه شورای حزب الله لبنان محضر #مقام_معظم_رهبری بودیم. اوج سختی و تنگنایی ما بود و خیلی به حزب الله سخت میگذشت. کنفرانس شرم الشیخ هم صورت گرفته بود، همهی توطئهها شده بود که حزب الله را نابود کنند. موقعی که ما با رهبر معظم جهان اسلام دیدار داشتیم، ایشان به ما امید داد و فرمود: «شما پیروز میشوید، این چیزها زیاد مهم نیست.»
سپس اضافه کردند: من در اداره امور کشور بعضی وقتها حل مسائل برایم دشوار می شود و دیگر هیچ راهی پیدا نمیشود، به دوستان و اعوان و انصار میگویم که آماده شوید به #جمکران برویم. راه #قم را پیش میگیریم و راهی مسجد جمکران میشویم، بعد از راز و نیاز با آقا، من احساس میکنم همانجا دستی از غیب مرا راهنمائی میکند و من در آنجا به تصمیمی میرسم و مشکل بدین صورت حل میشود و همان تصمیم را عملی میکنم.»
📚خبرگزاری رسمی حوزه علمیه به نقل از حجةالاسلام والمسلمین کعبی
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹 بسم الرب الحسین🌹
💐مدافعان حرم💐
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊
#تاریخ انتشار : دی ماه 1395
#گفت و گوی تفصیلی 598
با #همسر شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب :
🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺
#همسر شهید :
❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم.
🔸🔸🔸🔸 #آقا قاسم {مهدی}🕊 #خوابش را برایم تعریف کرد
و گفت :
🚩 دیدم در #بیابانی هستم . #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند:
🚩🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟؟
#من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔
❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم :
#آقا مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟
خواند و من فیلم گرفتم.
🌷درباره ی #شهادت خواند.
🌷🌷شهادت همه آرزوی من ....
🌷🌷شهادت همه رویای من ...
✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت 🕊دارد دلم لرزید.
💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس
وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم میگرفتیم، گفت:
❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم.
#وقتی بزرگ شود
#شهید 🕊شده ام😔
❇️گفتیم #آقا مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞
❇️ #سرانجام پس از #سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن، برای بار دوم #عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه #شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند ..😔
پایان..
🌴 ارواح پاک شهدا صلوات🌷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
🌷 زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#قاب_فیروزهای
💠 حال و هوای صبحگاهی میعاد منتظران در روز چهارده شعبان
▫️در آستانه جشن میلیونی نیمه شعبان و همزمان با صبح چهاردهم شعبان، بارش برف و باران حال و هوای دیگری را به آستان مقدس مسجد جمکران داد و زائران این مسجد مقدس را خوشحال کرد.
#جمکران
#امام_زمان
#تا_انقلاب_مهدی
#جشن_میلیونی_نیمه_شعبان
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
629.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊
#تاریخ انتشار : دی ماه 1395
#گفت و گوی تفصیلی 598
#همسر شهید قاسم (مهدی) غریب
❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم
#آقا قاسم (مهدی)#خوابش را برایم تعریف کرد
و گفت :
🚩 دیدم در #بیابانی هستم #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند:
🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟
#من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم.😔
❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم :
#آقا مهدی{قاسم} #مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟
خواند و من فیلم گرفتم
درباره ی #شهادت خواند
🌷شهادت همه آرزوی من..شهادت همه رویای من ..
برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت دارد دلم لرزید
💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس
وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم میگرفتیم، گفت:
❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم
#وقتی بزرگ شود
#شهید 🕊شده ام😔
گفتیم #آقا {قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است
#سرانجام پس از سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن مجددا عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند😔