eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
454 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🕊آمد خبر او شد شهید - اسرار حق را جمله دید 🌹از کربلای در دمشق - آن رفته بازآمد به عشق 🕊بازآمد اما غرقه خون – همچون شقایق لاله‌گون 😔 🌹او از دیار مست‌ها - آمد ولی بر دست‌ها 😭 🕊آمد ولی گلگون‌کفن - غرقابه در خون پاره تن 😭😭 🌹آمد ولی خون‌بار عشق - مه رو شهیدی از دمشق 😊 🕊گفتم کجا بودی { هلا } – گفتا که دشت کربلا 🌹گفتم بگو دیدی چه را - گفتا که کوچه ماجرا 😒 🕊در کوچه آتش بود و یاس –غوغای اشک و التماس 🌹دیدم علی را بسته دست - پهلوی زهرا در شکست 💔 🕊آنجا که دریا شبنمی است - دیدم خدا خون می‌گریست ... 😭😭 لبیک یا زینب✌️ {مهدی} 🇮🇷اسم جهادی : امیر🇮🇷 🇮🇷تيپ مخصوص صابرین🇮🇷 شهادت ماه 1394 {شب قدر } تدمر سويه ایتا https://eitaa.com/gharibshahid صبح بخير 🌸🌸
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: 🔺📀 بخش اول... 📀🔺 شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم. 📀 دارد .....📀 🌹کانال شهید مدافع حرم🌹 {مهدی} ایتا https://eitaa.com/gharibshahid 🔸〰〰🕊〰〰🔸
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊مدافع حرم {مهدی} غریب: 🔺📀 بخش دوم... 📀🔺 شهید🕊 غریب 🔸من بودم و با همسر دوست شان هم کار بودم. شنبه شب شیفت بودم آمد و گفت: زنگ زدم خانه تان با هماهنگ کردم، فردا بیاییم, و فردا شب هم در صدای تکبیر همسایه ها آمدند. درست 21 بهمن ماه 1384 ساعت 9 شب. 🔸🔸در روز خواستگاری چه صحبت هایی مطرح شد؟؟ 🔸🔸آیا آقا قاسم {مهدی} از همان ابتدا از شهادت حرفی زده بودند؟؟ 💠از های کارشان گفتند و این که 🕊هست. 💠گفتم : خیلی خوب است 🕊چیز خوبی است و من دارم زندگی ام قشنگ باشد مهم نیست. چند جلسه دیگه صحبت کردیم . ✴️مادرم خیی راضی نبود میگفت خیلی غریبه اند هیچ شناختی نداریم. جلسه در قرار گذاشته بودیم. از معصومه (س) خواستم اگر با ایشان خوشبخت و عاقبت به خیر میشوم راضی شود. ✴️خانه که برگشتیم مادرم گفت به معصومه(س) چه گفتی؟! این به دلم افتاد... 📀 دارد...... 📀 🌹کانال شهید مدافع حرم🌹 خلبان {مهدی} ایتا https://eitaa.com/gharibshahid 🔸〰〰🕊〰〰🔸 شب بخير ... 🍁
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹 بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار : دی ماه 1395 و گوی تفصیلی 598 با شهید مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب : 🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺 شهید : ❣یک بار هم در صحبت کردیم. 🔸🔸🔸🔸 قاسم {مهدی}🕊 را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در هستم . حسین(ع) مبارکشان را گذاشته بودند زانوی من و : 🚩🚩 ؟؟ 🕊 هم گفتم : جان 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟ خواند و من فیلم گرفتم. 🌷درباره ی خواند. 🌷🌷شهادت همه آرزوی من .... 🌷🌷شهادت همه رویای من ... ✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی 🕊دارد دلم لرزید. 💠 بعد از پسر اولم امیر عباس وقتی از مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده دوم هستم. بزرگ شود 🕊شده ام😔 ❇️گفتیم مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞 ❇️ پس از رشادت در مختلف داخلی و برون مرزی و شدن، برای بار دوم میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شیرین 🕊 را نوش جان میکند ..😔 پایان.. 🌴شادی ارواح پاک شهدا صلوات🌴 🌹کانال شهید مدافع حرم🌹 قاسم {مهدی} غریب ایتا https://eitaa.com/gharibshahid 🔸〰〰🕊〰〰🔸 شب بخير ... 🍁🍁
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: 🔺📀 بخش اول... 📀🔺 شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم. 📀 دارد .....📀 شب بخير ♻️ 🌹کانال شهید مدافع حرم🌹 {مهدی} تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 #تاریخ انتشار:  دی ۱۳۹۵ #گفت‌وگوی تفصیلی 598 با #همسر #شهید 🕊مدافع حرم #قاسم{مهدی} غریب: 🔺📀 بخش دوم... 📀🔺 #همسر شهید🕊 #قاسم غریب 🔸من #خادم #جمکران بودم و با همسر دوست شان هم کار بودم. #سه شنبه شب شیفت بودم آمد و گفت: زنگ زدم خانه تان با #مادر هماهنگ کردم، فردا #خواستگاری بیاییم, و فردا شب هم در #میان صدای تکبیر همسایه ها آمدند. درست 21 بهمن ماه 1384 ساعت 9 شب. 🔸🔸در روز خواستگاری چه صحبت هایی مطرح شد؟؟ 🔸🔸آیا آقا قاسم {مهدی} از همان ابتدا از شهادت حرفی زده بودند؟؟ 💠از #سختی های کارشان گفتند و این که #احتمال #شهادت 🕊هست. 💠گفتم : خیلی خوب است #شهادت 🕊چیز خوبی است و من #دوست دارم #عرض زندگی ام قشنگ باشد #طولش مهم نیست. چند جلسه دیگه صحبت کردیم . ✴️مادرم خیی راضی نبود میگفت خیلی غریبه اند هیچ شناختی نداریم. #یک جلسه در #حرم قرار گذاشته بودیم. از #حضرت معصومه (س) خواستم اگر با ایشان خوشبخت و عاقبت به خیر میشوم #مادرم راضی شود. ✴️خانه که برگشتیم مادرم گفت به #حضرت معصومه(س) چه گفتی؟! #مهر این #خواستگار به دلم افتاد... 📀 #ادامه دارد...... 📀 شب بخير 🌷 تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid
🌹 بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 #تاریخ انتشار : دی ماه 1395 #گفت و گوی تفصیلی 598 با #همسر #شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} غریب : 🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺 #همسر #شهید 🕊 #قاسم غریب ❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم. 🔸🔸🔸🔸 #آقا قاسم {مهدی}🕊 #خوابش را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در #بیابانی هستم . #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند: 🚩🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟؟ #من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : #آقا مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟ خواند و من فیلم گرفتم. 🌷درباره ی #شهادت خواند. 🌷🌷شهادت همه آرزوی من .... 🌷🌷شهادت همه رویای من ... ✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت 🕊دارد دلم لرزید. 💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم. #وقتی بزرگ شود #شهید 🕊شده ام😔 ❇️گفتیم #آقا مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞 ❇️ #سرانجام پس از #سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن، برای بار دوم #عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه #شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند ..😔 💐شادی ارواح پاک شهدا صلوات💐 پایان.. صبح بخير 🌷 🌴شادی ارواح پاک شهدا صلوات🌴 تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid
بسم رب الشهدا والصدیقین مصاحبه #آنلاین با خانواده #شهید_مدافع_حرم_حسین_هریری #پنجشنبه_شب #تاریخ ۱۳۹۷.۹.۲۹ #امشب #ساعت_۲۲_شب #شهید_شهیدت_میکند. أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، أَلسَّلامُ  عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ... أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ... هاتگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid
🍃❤️ 🔰آخرین بار که فرشاد به سوریه رفت،‌ گفت اگر سفرم طول کشید برنامه‌ای می‌ریزم تا تو هم بیایی. خلاصه فرشاد رفت و از آن روز بیشتر با یکدیگر تماس می‌گرفتیم. 🍃دوم مهر بود که با من تماس گرفت و گفت خودت را آماده کن تا به سوریه بیایی، من هم #خوشحال شدم، اما دو روز بعد زنگ زد گفت سفر کنسل است، کمی ناراحت شدم، ولی چیزی نگفتم. می‌دانست که نارحت شده‌ام. هما‌ن روز دوباره زنگ زد و گفت به سوریه بیایم و قرار شد سه روز #سوریه باشیم و بعد باهم به ایران برگردیم. در سوریه در ویلایی بودیم که بزرگ و وحشتناک بود. شرایط خیلی خوبی داشت، اما چون خودش نبود برای من ترسناک بود، ویلای ما در زینبیه بود و از آنجا می‌شد صدای تیراندازی را شنید. 🔻یک‌بار به فرشاد گفتم اینجا چقدر صدای تیر و خمپاره می‌آید، او هم گفت حدود 50 کیلومتر با داعشی‌ها فاصله داریم، البته بعد متوجه شدم فاصله‌مان پنج کیلومتر بوده است. 😔حرف‌های آخرمان را آنجا به‌هم زدیم، به نظرم خدا ما را قشنگ جدا کرد. آن چند روز کارش شده بود آشپزی و نمی‌گذاشت من آشپزی کنم. می‌گفت من باید برای مجاهدم غذا درست کنم، می‌گفت شما که دارید تحمل می‌کنید مجاهد هستید،‌ البته در این مدت هر روز هم به حرم می‌رفتم. #مدافع_حرم #شهید_فرشاد_حسونی_زاده #تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۲۰ jamejamonline @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
🍃🌷 فرمانده شجاعی که در محله خود معروف به حاج احمد بود، حاج احمدی که اگر در محل کار خیری رخ می‌داد، اولین نفری بود که به ذهن می‌آمد. ولایت‌مداری و بصیرت او زبانزد دوستان و آشنایان بود. تا جایی که همه اذعان داشتند که اولویت زندگی او امام خامنه‌ای (مد ظله‌العالی) است. سن بالا #شوق_شهادت را در او کم نکرده بود بلکه همیشه به دنبال #شهادت بود و ماموریت‌های سخت و طولانی را برای رسیدن به هدفش با جان و دل پذیرا بود. از ارتفاعات جاسوسان در شمال غرب، دفاع از حرم عمه سادات #حضرت_زینب کبری (س) در سوریه گرفته و تا دشت‌های سیستان و بلوچستان در جنوب شرق. ✨آرزویی که وعده‌اش را از علامه حسن زاده آملی گرفته بود، وعده‌ای که به فرموده آیت‌الله احدی او را آرام کرد و سرانجام این دلاورمرد رشید اسلام در شب تاسوعای حسینی در حالی که لباس مشکی بر تن داشت، به آرزوی دیرینه خود رسید. #شهید_امنیت #شهید_احمد_مایلی رزمنده #مدافع_حرم #تاریخ شهادت : ۹۵.۰۷.۱۹، نقطه صفر مرزی ایرانشهر Defapress @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
🍃🌷 شوهرم راننده تریلی بود، در کنار زوریک چهار دختر به نام های "دیانا"، "اُفیک"، "ژانت" و"روبینا"  داشتم. پسرم به وطن داشت برای همین داوطلبانه و خیلی اتفاقی با وجود استعداد خوبی که در درس خواندن داشت آن را نیمه تمام گذاشت و چند ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت. پسرم شیفته ورزش بود و فوتبال بازی می کرد و به همین دلیل جمعی از دوستانش تیم فوتبالی به نام "شهید زوریک مرادیان" تشکیل دادند. 😔هنوز هم  با وجود اینکه ۳۴ سال از شهادت پسرم می گذرد غذاهایی که او دوست داشت را درست نمی کنم؛ او ماکارونی و کتلت خیلی دوست داشت. 💔غم از دست دادن زوریک شوهرم را سخت افسرده کرده بود و تا چند وقت نمی توانست به سر کار برود. 🔰همیشه پسرم نامه میداد که حالش خوب است و هر وقت که به مرخصی می آمد می گفت : در آنجا مرا خیلی دوست دارند، ولی من دست خودم نبود انگار به من الهام شده بود که او از میان ما می رود و دائم به او می گفتم: زوریک مواظب خودت باش. هنوز ۹ ماه بیشتر از خدمت او نگذشته بود که یک روز صبح بیدار شدم به پدرش گفتم: خیلی نگران و دلواپس هستم. شب خواب دیدم، مثل اینکه زانوی "زوریک"  تیر خورده و خونی شده بود. جیغ کشیدم، ولی او دست روی پایش گذاشت و گفت چیزی نشده است... شهادت : ۵۹.۰۷.۲۲ Defapress @gharibshahid کانال 👆🌷
🦋شهدا، رفقای با معرفت! مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار #زائرین را می‌دادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم. 😱یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمی‌دانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود. 🌷سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز پرچم سیدالشهدا (ع) را روی دیگ کشید و به بچه‌های خادم گفت : «بچه‌ها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک #شهید نیت کنید.» 💐سپس ذکر #صلوات گرفت و یک توسل کوچک نیز به #حضرت_زهرا (س) پیدا کرد. پرچم را از روی دیگ برداشت و #یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم. ⚠️برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند! 😉سید خیلی خوشحال بود. آن‌جا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا #رفیق است و #شهدا نیز حسابی هوای‌مان را دارند. #مدافع_حرم #شهید_بی_سر #شهید_سید_میلاد_مصطفوی #تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۲۵ میلاد همیشه لبخند به لب داشت، به او «سید خندان» می‌گفتند. ۲۹ ساله بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در محور «حلب» شهید شد. در ایام #عاشورا و #محرم مانند اربابش #سر از بدن سید جدا کردند. تکفیری‌های بی‌دین بدنش را قطعه قطعه کردند... @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
🦋او یک فرشته بود... از چهار سالگی #نماز می‌خواند. شاید باور نکنید، اما خدا تربیت‌شان کرده بود، من کُلفَتی بیشتر نبودم. بیشتر کار‌های من را انجام می‌داد. خیلی صبور و مظلوم بود. تا وقتی خانه بود، نصف کارهایم را از درست کردن غذا و جارو کرد و ... خودش انجام می‌داد. 😉خیلی به پدرش و من احترام می‌گذاشت. هرچه بگم کم گفتم. موقعی که پدرش از دنیا رفته بود، اگر کار داشت، تا ساعت ۱۱ شب هم که می‌شد سری به من می‌زد و بعد می‌رفت خونه خودش تا سرنمی‌زد، خونه نمی‌رفت. 👌کم‌حرف بود، ولی عملش زیاد بود. موقع خداحافظی به من نگفت که می‌خواهم برم سوریه، گفت: مادر یک چند روزی می‌خواهم بروم ارومیه، مأموریت دارم. من قبول کردم و خداحافظی کردم. به خانمش هم همین‌طور گفته بود. موقعی که رفت، در دلم حس کردم که می‌خواهد حادثه‌ای براش پیش بیاید. 😔از احساس خودم فهمیدم که می‌خواد شهید بشود و وقتی که خبرش را از بنیاد شهید آوردند، برام ثابت شد. لیاقتش را داشت، آخر او یک فرشته بود. خودم هم هیچ نفهمیدم که کی بود. خودم هم آن‌طور که باید نشناختمش.... #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مسلم_نصر #تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۳۰، شب تاسوعای حسینی Defapress @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ 🌹 بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار : دی ماه 1395 و گوی تفصیلی 598 با مدافع حرم {مهدی} غریب : 🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺 🕊 غریب ❣یک بار هم در صحبت کردیم. 🔸🔸🔸🔸 قاسم {مهدی}🕊 را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در هستم . حسین(ع) مبارکشان را گذاشته بودند زانوی من و : 🚩🚩 ؟؟ 🕊 هم گفتم : جان 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟ خواند و من فیلم گرفتم. 🌷درباره ی خواند. 🌷🌷شهادت همه آرزوی من .... 🌷🌷شهادت همه رویای من ... ✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی 🕊دارد دلم لرزید. 💠 بعد از پسر اولم امیر عباس وقتی از مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده دوم هستم. بزرگ شود 🕊شده ام😔 ❇️گفتیم مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞 ❇️ پس از رشادت در مختلف داخلی و برون مرزی و شدن، برای بار دوم میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شیرین 🕊 را نوش جان میکند ..😔 💐شادی ارواح پاک شهدا صلوات💐 🌴شادی ارواح پاک شهدا صلوات🌴 🌹کانالهای شهید مدافع حرم🌹 دلیر سردار پاسدار خلبان {مهدی} 🌑تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش ⬅️ https://sapp.ir/gharibshahidg اينستاگرام ⬅️ Shahid.ghasem.gharib
این روزها که کشور درگیر است، خط حزب‌الله نقش رهبر انقلاب در مواجهه با چالش‌ها را بررسی می‌کند 📝 1️⃣پیچیده‌ترین جمهوری اسلامی حمله‌ی به مهمترین و پیچیده‌ترین تصمیم استراتژیک جمهوری اسلامی در سال ۹۸، و یک معنا حتی در کل خود بود. شلیک چندین فروند به بزرگترین قدرت مادی دنیا، اقدام فوق‌العاده سختی بود. در طول ۷۵ سال گذشته، هیچ کشور و قدرتی جرأت چنین اقدامی را به خود نداده بود. می‌بایست تصمیم سختی می‌گرفت، تصمیمی چند لایه و چند وجهی که هم می‌بایست متناسب با اقدام خبیث آمریکایی‌ها باشد، هم مرهمی باشد بر قلب جریحه‌دار میلیون‌ها که خواهان انتقام از عاملان این جنایت بودند و یأس آنان را به امید و حماسه تبدیل کند، و هم از همه مهم‌تر در عین جسارت و شجاعت، کشور را به سمت نکشاند. محاسبه‌ و حل این معادله‌ی چندمجهولی، نیازمند دقت و ظرافت و هوشیاری بالایی بود. 2️⃣ شاخص‌های کلیدی رهبران استراتژیست گفته‌اند ، علم شناخت، مهار و كنترل و است. یك مدیر استراتژیست باید محورها و نقاط فرصت و تهدید را به خوبی كرده و با شناخت كامل و دقیق آنها، در وقت مشخص و معین، بهترین بهره را از آن ببرد. شاید همین موضوع، مهمترین وجه تفاوت بین و مابقی «مسئولان/مدیران» باشد. یک رهبر، هیچ‌گاه اسیر وضع موجود نشده و منفعل نمی‌شود. در کنار این موضوع، مسائل دیگری نیز بر عهده‌ی رهبران است. مثلا یکی از آنها تزریق و دمیدن «روح امید و انگیزه» در جامعه است. «پیش‌برندگی» و «بسیج‌کنندگی ظرفیت‌ها» نیز از خصوصیات دیگر رهبران است. 🔶«اشراف دقیق اطلاعاتی» و در کنار آن، نیز از مؤلفه‌های دیگر رهبری است. «من از طُرق رسمی و غیررسمی سعی می‌کنم با واقعیات در تماس باشم. گزارش‌هایی که به من داده می‌شود، بسیار متنوع است؛ هم گزارش‌های دستگاه‌های مختلف اطلاعاتی است... هم بخشی از دفتر ما کارش اطلاع‌رسانی است؛ مثل دفتر ارتباط مردمی و دفتر بازرسی، که اینها از طریق نامه و تلفن مرتباً با مردم در تماسند. با اشخاص و تیپ‌های مختلف اجتماعی هم ملاقات‌های فراوانی دارم و نامه هم زیاد دریافت می‌کنم... معتقدم که برای یک مسئول در دستگاه حکومتی، انقطاع از واقعیات و دوری از مردم، عامل انحطاط است... یکی از کارهایی که بحمدالله من از اوایل تا به‌حال انجام داده‌ام - البته گاهی بیشتر است، گاهی کمتر - این است که به منازل اشخاصی از و می‌روم، روی فرششان می‌نشینم، با آنها حرف می‌زنم و زندگیشان را از نزدیک لمس می‌کنم.» ۷۹/۱۲/۹ 3️⃣رهبری بی‌بدیل در طول رهبری سی ساله‌ی آیت‌الله خامنه‌ای، با چالش‌های متعددی مواجه بوده است. چالش‌هایی که شاید یکی از آنها برای از پا در آوردن یک جامعه کفایت می‌کرد. ماجرای حمله به عین‌الاسد که به آن اشاره شد، تنها مشتی نمونه از خروار است اما به گواهی و تصریح کارشناسان معتبر بین‌المللی، این علیرغم آنکه هزینه‌هایی بر کشور متحمل کرد، اما با تدبیر و درایت هوشمندانه‌ی رهبر انقلاب نتوانست تبدیل به تهدیدی جدی برای کشور شود. 🔷ماجرای که این روزها کشور و مردم را درگیر خود کرده است، در مقایسه با حوادث فوق‌الذکر، «یک مسئله‌ی گذرا است، یک چیز فوق‌العاده نیست... نمی‌خواهم مسئله را خیلی کوچک بگیرم امّا خیلی هم بزرگش نکنیم مسئله را.» ۹۸/۱۲/۱۳ کشور می‌تواند از این حادثه نیز عبور کند و حتی این تهدید را به فرصت و یک دستاورد تبدیل کند. بازخوانی رفتاری که رهبر انقلاب در همین دو هفته‌ی اخیر از خود نشان داده و در رسانه‌ها نیز منتشر شد، مؤید همین مطلب است. انتشار پیام تصویری و روحیه دادن به جامعه‌ی پزشکی ایران، جلسه با رئیس فرهنگستان علوم پزشکی، بسیج کردن همه‌ی نهادهای زیرمجموعه‌ی رهبری برای کمک به وزارت بهداشت، حذف نکردن برنامه‌ی روز درختکاری به منظور بزرگ نشان ندادن ماجرا، در عین حال اما رعایت موارد بهداشتی نظیر استفاده از دستکش، توصیه به همه‌ی مردم برای تخطی نکردن از توصیه‌های مسئولین، توجه به خدا و عامل معنویت به‌عنوان حلال مشکلات، توصیه‌ی معنوی خواندن دعای هفتم ، تقدیر از اقدامات خودجوش مردمی، و نهایتا شهید محسوب شدن مدافعان سلامت، تنها بخشی از اقدامات منتشرشده از سوی ایشان در روزهای اخیر، برای حل این مشکل است. @Khattehezbollah @gharibshahid 🌺🍃
‍ ‍ ‍ 🕊آمد خبر او شد شهید - اسرار حق را جمله دید 🌹از کربلای در دمشق - آن رفته بازآمد به عشق 🕊بازآمد اما غرقه خون – همچون شقایق لاله‌گون 🌹او از دیار مست‌ها - آمد ولی بر دست‌ها 🕊آمد ولی گلگون‌کفن - غرقابه در خون پاره تن 🌹آمد ولی خون‌بار عشق - مه رو شهیدی از دمشق 🕊گفتم کجا بودی { هلا } – گفتا که دشت کربلا 🌹گفتم بگو دیدی چه را - گفتا که کوچه ماجرا 🕊در کوچه آتش بود و یاس –غوغای اشک و التماس 🌹دیدم علی را بسته دست - پهلوی زهرا در شکست 🕊آنجا که دریا شبنمی است - دیدم خدا خون می‌گریست لبیک یا زینب✌️ {مهدی} 🇮🇷اسم جهادی : امیر🇮🇷 🇮🇷تبپ مخصوص صابرین🇮🇷 شهادت ماه 1394 {شب قدر } تدمر سوریه 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در۰ شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم. 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/COzca14AVCT/?igshid=1toi6t46krqv5 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم.
🚨 پوستر ویژه سایت رهبری 🌏 خون‌آورد سلیمانی، تغییر مسیر تاریخ جهان 🔰 رهبر انقلاب: در این قضیّه شهادت شهید سلیمانی و همراهانش کار بزرگی انجام گرفت، حادثه بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را که بعدها قضاوت خواهد شد تغییر داد. 📥 khl.ink/f/49434 C A N ™ "---------------------------------------------"
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار : دی ماه 1395 و گوی تفصیلی 598 شهید قاسم (مهدی) غریب ❣یک بار هم در صحبت کردیم قاسم (مهدی) را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در هستم حسین(ع) مبارکشان را گذاشته بودند زانوی من و : 🚩 ؟ 🕊 هم گفتم : جان 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم.😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : مهدی{قاسم} میکنید من فیلم بگیرم ؟ خواند و من فیلم گرفتم درباره ی خواند 🌷شهادت همه آرزوی من..شهادت همه رویای من .. برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی دارد دلم لرزید 💠 بعد از پسر اولم امیر عباس وقتی از مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده دوم هستم بزرگ شود 🕊شده ام😔 گفتیم {قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است پس از سالها رشادت در مختلف داخلی و برون مرزی و شدن مجددا عازم میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شربت شیرین 🕊 را نوش جان میکند😔
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار : دی ماه 1395 و گوی تفصیلی 598 شهید قاسم (مهدی) غریب ❣یک بار هم در صحبت کردیم قاسم (مهدی) را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در هستم حسین(ع) مبارکشان را گذاشته بودند زانوی من و : 🚩 ؟ 🕊 هم گفتم : جان 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم.😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : مهدی{قاسم} میکنید من فیلم بگیرم ؟ خواند و من فیلم گرفتم درباره ی خواند 🌷شهادت همه آرزوی من..شهادت همه رویای من .. برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی دارد دلم لرزید 💠 بعد از پسر اولم امیر عباس وقتی از مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده دوم هستم بزرگ شود 🕊شده ام😔 گفتیم {قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است پس از سالها رشادت در مختلف داخلی و برون مرزی و شدن مجددا عازم میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شربت شیرین 🕊 را نوش جان میکند😔 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cbflz25MaIH/?utm_medium=copy_link 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ‍ 🌹 بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار : دی ماه 1395 و گوی تفصیلی 598 با شهید مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب : 🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺 شهید : ❣یک بار هم در صحبت کردیم. 🔸🔸🔸🔸 قاسم {مهدی}🕊 را برایم تعریف کرد و گفت : 🚩 دیدم در هستم . حسین(ع) مبارکشان را گذاشته بودند زانوی من و : 🚩🚩 ؟؟ 🕊 هم گفتم : جان 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔 ❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم : مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟ خواند و من فیلم گرفتم. 🌷درباره ی خواند. 🌷🌷شهادت همه آرزوی من .... 🌷🌷شهادت همه رویای من ... ✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی 🕊دارد دلم لرزید. 💠 بعد از پسر اولم امیر عباس وقتی از مهدی{قاسم} فیلم می‌گرفتیم، گفت: ❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده دوم هستم. بزرگ شود 🕊شده ام😔 ❇️گفتیم مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞 ❇️ پس از رشادت در مختلف داخلی و برون مرزی و شدن، برای بار دوم میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شیرین 🕊 را نوش جان میکند ..😔 پایان.. 🌴 ارواح پاک شهدا صلوات🌷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
آمد خبر او شد شهید - اسرار حق را جمله دید 🌹از کربلای در دمشق - آن رفته بازآمد به عشق 🕊بازآمد اما غرقه خون – همچون شقایق لاله‌گون 🌹او از دیار مست‌ها - آمد ولی بر دست‌ها 🕊آمد ولی گلگون‌کفن - غرقابه در خون پاره تن 🌹آمد ولی خون‌بار عشق - مه رو شهیدی از دمشق 🕊گفتم کجا بودی { هلا } – گفتا که دشت کربلا 🌹گفتم بگو دیدی چه را - گفتا که کوچه ماجرا 🕊در کوچه آتش بود و یاس –غوغای اشک و التماس 🌹دیدم علی را بسته دست - پهلوی زهرا در شکست 🕊آنجا که دریا شبنمی است - دیدم خدا خون می‌گریست لبیک یا زینب✌️ {مهدی} 🇮🇷اسم جهادی : امیر🇮🇷 🇮🇷تبپ مخصوص صابرین🇮🇷 شهادت ماه 1394 {شب قدر } تدمر سوریه 21/4/1394 ت ش