eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
479 دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
10.4هزار ویدیو
182 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الرب الشهدا 🌴مدافعان حرم ✍مادر شهید مدافع حرم قاسم (مهدی) غریب 🔸بیشتر اعضای بدن پسرم بود 🔸بعد از اینکه از را اسلام و حریم ولایت کرد ، از رزم ، از شده بود چون دیگه فقط داشت ، 🔸از طرفی وقتی به چشم جانباز پسرم نگاه میکردم خیلی ناراحت میشدم 🔸از طرفی هم دیگه خوشحال بودم که دیگه معاف از و تکاوری شده بود و بیشتر میتونیم کنارش باشیم، 🔸مدتی از شدن چشمش میگذشت بعد از 14الی 15 سال خدمت در گردان مخصوص صابرین مربوطه به پسرم تاکید کرده بود باید برای از چشم دیگرش در رطوبتی زندگی کند. 🔸به اجبار به گلستان منتقل شدند باز همان تکاوری و همان فعالیتهای سخت و دشوار را ادامه دادند، 🔸به پسرم گفتم ؛ شما دیگه خدمتت وکردی و همه میدونن دیگه نمیتونی فعالیتهای سخت داشته باشی، 🔸پسرم به روی های خودش با مشت میکوبید و میگفت ؛ همانند عباس دریده شد ولی این قلب و سینه من قلب و سینه حسین ع با تیر و ترکش دشمن نشود آرام نخواهم گرفت ... 🔸سرانجام مجاهدتهای خود را در از حریم اهل بیت ع گرفت و در سال 1394 مصادف با مومنان علی ع شب (قدر) نازنیش مورد اصابت تیر قرار میگیرد و شربت شیرین 🕊🕊را میچشد و به آرزوی دیرینه اش میرسد . محل و تاريخ شهادت سوريه ،تدمر، کوههای پاميرا 🌴تاریخ شهادت: 21/4/1394 ارواح پاک شهدا هديه سه صلوات🌷 🍒﷽ تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام ⬅️ https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5 التماس دعا شبتون مهدوی🍂🍃
يه سلامی ✋هم بکنيم به اون که سالها انتظار کشيد تا اسمش برای زيارت خانه خدا مکرمه درآمد ، اما.... خطاب به همسرش : راضی هستي مکه رو به و ببخشيم ؟ همسر محترم : بله حتما شهيد بزرگوار : ازت ممنونم خانم ، چون دلم نيومد قبل از پدر و مادرم به مکه برم و حاجی بشم ، شهيد : از مکه سوغاتی چي برات بيارم ? شهيد بزرگوار : مادرم هروقت دستت به کعبه و خانه خدا رسيد از خدا برايم را درخواست کن. سلام اي شهيد ✋ سلام ای فدایی زينب س شهادت گوارای وجودت 💐شهيد مدافع حرم جانباز رشيد قاسم(مهدی) غريب💐 ﷽ کانالهای شهيد مدافع حرم فرمانده (مسافر شام) 🌷 تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊مدافع حرم {مهدی} غریب: 🔺📀 بخش دوم... 📀🔺 شهید🕊 غریب 🔸من بودم و با همسر دوست شان هم کار بودم. شنبه شب شیفت بودم آمد و گفت: زنگ زدم خانه تان با هماهنگ کردم، فردا بیاییم, و فردا شب هم در صدای تکبیر همسایه ها آمدند. درست 21 بهمن ماه 1384 ساعت 9 شب. 🔸🔸در روز خواستگاری چه صحبت هایی مطرح شد؟؟ 🔸🔸آیا آقا قاسم {مهدی} از همان ابتدا از شهادت حرفی زده بودند؟؟ 💠از های کارشان گفتند و این که 🕊هست. 💠گفتم : خیلی خوب است 🕊چیز خوبی است و من دارم زندگی ام قشنگ باشد مهم نیست. چند جلسه دیگه صحبت کردیم . ✴️مادرم خیی راضی نبود میگفت خیلی غریبه اند هیچ شناختی نداریم. جلسه در قرار گذاشته بودیم. از معصومه (س) خواستم اگر با ایشان خوشبخت و عاقبت به خیر میشوم راضی شود. ✴️خانه که برگشتیم مادرم گفت به معصومه(س) چه گفتی؟! این به دلم افتاد... 📀 دارد...... 📀 🌹کانال شهید مدافع حرم🌹 خلبان {مهدی} ایتا https://eitaa.com/gharibshahid 🔸〰〰🕊〰〰🔸 شب بخير ... 🍁
🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 #تاریخ انتشار:  دی ۱۳۹۵ #گفت‌وگوی تفصیلی 598 با #همسر #شهید 🕊مدافع حرم #قاسم{مهدی} غریب: 🔺📀 بخش دوم... 📀🔺 #همسر شهید🕊 #قاسم غریب 🔸من #خادم #جمکران بودم و با همسر دوست شان هم کار بودم. #سه شنبه شب شیفت بودم آمد و گفت: زنگ زدم خانه تان با #مادر هماهنگ کردم، فردا #خواستگاری بیاییم, و فردا شب هم در #میان صدای تکبیر همسایه ها آمدند. درست 21 بهمن ماه 1384 ساعت 9 شب. 🔸🔸در روز خواستگاری چه صحبت هایی مطرح شد؟؟ 🔸🔸آیا آقا قاسم {مهدی} از همان ابتدا از شهادت حرفی زده بودند؟؟ 💠از #سختی های کارشان گفتند و این که #احتمال #شهادت 🕊هست. 💠گفتم : خیلی خوب است #شهادت 🕊چیز خوبی است و من #دوست دارم #عرض زندگی ام قشنگ باشد #طولش مهم نیست. چند جلسه دیگه صحبت کردیم . ✴️مادرم خیی راضی نبود میگفت خیلی غریبه اند هیچ شناختی نداریم. #یک جلسه در #حرم قرار گذاشته بودیم. از #حضرت معصومه (س) خواستم اگر با ایشان خوشبخت و عاقبت به خیر میشوم #مادرم راضی شود. ✴️خانه که برگشتیم مادرم گفت به #حضرت معصومه(س) چه گفتی؟! #مهر این #خواستگار به دلم افتاد... 📀 #ادامه دارد...... 📀 شب بخير 🌷 تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایی تو لحظه های آخرم در انتظارتم که برسی بالا سرم .... https://eitaa.com/gharibshahid
❤️ 1⃣ ⏪شبی در عالم خواب دیدم که جواد به من گفت : " ! شما شبهای جمعه دیگر سر قبر من نیایید ، ما شبهای جمعه به کربلا می رویم 😭، شما می آیید ، حسین ' علیه السلام ' می فرمایند : ❣" شما بازگردید ، دیدار مادرتان واجب تر است " ❣ 2⃣ ⏪ﺻﺒﺢ ﻫﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻲ ﻧﺸﺴﺖ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺯﻫﺮﺍ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﻱ ﺑﻐﻞ ﻣﻲ ﮔﺮﻓﺘﺶ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ، ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺑﺶ ﻣﻲ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ! ﻣﻲ ﮔﻔﺖ : ❣" ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻻ‌ﻥ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﻪ "❣ 3⃣ ⏪ داشتم برای ظهر وضو میگرفتم ، دست به شانه ام زد . و علیک کردیم ، نگاهی به آسمان کرد و گفت : " علی ! حیفه تا موقعی که ج نگه نشیم . معلوم نیست بعد از وضع چی بشه . باید یه کاری بکنیم " گفتم : " مثلا چی کار ؟ " گفت ❣" دو تا کار ؛ اول خلوص ، دوم سعی و تلاش "❣ ✨الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهمْ✨ 🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها (امُ الشــهداء)🌸 🍃 @gharibshahid 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🦋خاطره و دلنوشته محترم قاسم(مهدی ) غریب 🦋 🍂🍂 🌺 🌺 🌺 💐آقا مهدی خیلی به پدر و مادرش می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام می داد و کوتاهی نمیکرد 🌷 🌸و براش مهم بود که و از دستش راضی باشند سال 86 وقتی نوبت عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه بچه هاهردو کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود ✨✨ ✨اقا مهدی گفت خانم وقت زیاده ما مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر رو برن ✨✨ 🍀گفتم من راضی ام این سفر قسمت پدر مادر شماست بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت ازت ممنونم قبول کردی باور کن راضی نمی شد من از سفر برم 💐💐 ✨کانالهای رسمی شهید قاسم(مهدی ) غریب 👇 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid 🌺شب بخیر 🌺
‍ ‍ ‍ ‍ بسم الرب الشهدا🥀 🌴مدافعان حرم ✍مادر شهید مدافع حرم قاسم (مهدی) غریب 🔸بیشتر اعضای بدن پسرم بود 🔸بعد از اینکه از را اسلام و حریم ولایت کرد ، از رزم ، از شده بود چون دیگه فقط داشت ، 🔸از طرفی وقتی به چشم جانباز پسرم نگاه میکردم خیلی ناراحت میشدم 🔸از طرفی هم دیگه خوشحال بودم که دیگه معاف از و تکاوری شده بود و بیشتر میتونیم کنارش باشیم، 🔸مدتی از شدن چشمش میگذشت بعد از 14الی 15 سال خدمت در گردان مخصوص صابرین مربوطه به پسرم تاکید کرده بود باید برای از چشم دیگرش در رطوبتی زندگی کند. 🔸به اجبار به گلستان منتقل شدند باز همان تکاوری و همان فعالیتهای سخت و دشوار را ادامه دادند، 🔸به پسرم گفتم ؛ شما دیگه خدمتت وکردی و همه میدونن دیگه نمیتونی فعالیتهای سخت داشته باشی، 🔸پسرم به روی های خودش با مشت میکوبید و میگفت ؛ همانند عباس دریده شد ولی این قلب و سینه من قلب و سینه حسین ع با تیر و ترکش دشمن نشود آرام نخواهم گرفت ...
‍ يه سلامی ✋هم بکنيم به اون که سالها انتظار کشيد تا اسمش برای زيارت خانه خدا مکرمه درآمد ، اما.... خطاب به همسرش : راضی هستي مکه رو به و ببخشيم ؟ همسر محترم : بله حتما شهيد بزرگوار : ازت ممنونم خانم ، چون دلم نيومد قبل از پدر و مادرم به مکه برم و حاجی بشم ، شهيد : از مکه سوغاتی چي برات بيارم ? شهيد بزرگوار : مادرم هروقت دستت به کعبه و خانه خدا رسيد از خدا برايم را درخواست کن. سلام اي شهيد ✋ سلام ای فدایی زينب س شهادت گوارای وجودت 💐شهيد مدافع حرم جانباز رشيد قاسم(مهدی) غريب💐 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین: 🔹🔸🔹😭 چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد😭 مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. 👇👇👇 امروز صبح که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند😳 خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم😭 بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)😭 او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم.
‍ ‍ ‍ بسم الرب الشهدا🥀 🌴مدافعان حرم ❤️پنجشنبه و ياد شهدا با صلوات ❤️ ✍مادر شهید مدافع حرم   قاسم (مهدی)  غریب 🔸بیشتر اعضای بدن پسرم بود 🔸بعد از اینکه از را اسلام و حریم ولایت کرد ، از رزم ، از شده بود چون دیگه فقط داشت ، 🔸از طرفی وقتی به چشم جانباز پسرم نگاه میکردم خیلی ناراحت میشدم 🔸از طرفی هم دیگه خوشحال بودم که دیگه معاف از و تکاوری شده بود و بیشتر میتونیم کنارش باشیم، 🔸مدتی از شدن چشمش میگذشت بعد از 14الی 15 سال خدمت در گردان مخصوص صابرین مربوطه به پسرم تاکید کرده  بود باید برای از چشم دیگرش در رطوبتی زندگی کند. 🔸به اجبار به  گلستان منتقل شدند  باز همان تکاوری و همان فعالیتهای سخت و دشوار را ادامه دادند، 🔸به پسرم گفتم ؛  شما دیگه خدمتت وکردی و همه میدونن دیگه نمیتونی فعالیتهای سخت داشته باشی، 🔸پسرم به روی های خودش با مشت میکوبید و میگفت ؛ همانند عباس دریده شد ولی این قلب و سینه من قلب و سینه  حسین ع با تیر و ترکش دشمن نشود آرام نخواهم گرفت ... 🔸سرانجام مجاهدتهای خود را در از حریم اهل بیت ع گرفت و در سال 1394 مصادف با مومنان علی ع شب (قدر) نازنیش مورد اصابت تیر قرار میگیرد و شربت شیرین 🕊🕊را میچشد و به آرزوی دیرینه اش میرسد . محل و تاريخ شهادت سوريه ،تدمر،  کوههای پاميرا 🌴تاریخ شهادت:  21/4/1394 ارواح پاک شهدا هديه سه صلوات🌷