eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
460 دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
187 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 🌹🕊🌹🕊 🕊مدافعان حرم🕊 🇮🇷یادگاه تیپ مخصوص صابرین🇮🇷 ✍فرازی از وصیت نامه 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب 🔸🔸اکنون شریفین در حال تخریب به دست یزیدیان زمان داعشیان پست مسلمان نماست . گونه از شهر و دیار خود کرده و از همه دنیا دل کنده تا به یاری شیعه اهل بیت (ع) به ان دیار بروم. ❣❣ ⬇️همسر عزیزم ⬇️ همانگونه که و بودی همانگونه بمان پشتیبان فقیه باش و را کن ...... ❣❣ ⬇️فرزندانم ⬇️ /امیر عباس و محمد امین/ عزیز به معظم رهبری به امر و بپردازید و گوش به عزیز باشید ...... 1394/4/21 جبهه سوریه... ❣بابای جانباز و شهیدتان مهدی {قاسم}❣ {مهدی}_غریب_
‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در۰ شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم. 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/COzca14AVCT/?igshid=1toi6t46krqv5 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 💐مدافعان حرم💐 🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊 انتشار:  دی ۱۳۹۵ تفصیلی 598 با 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب: شهید: آقا مهدی{قاسم} 🕊 دوست داشتند ما را آقا ببرند و آخر هم به عمل کرد/ {قاسم} 🕊 دستهایش را برایم گذاشت و رفت...😔 سادات حسینی می گوید: احساس میکردم ای از وجودم کنده شده است.😭 برای همه مان دل کندن خیلی سخت بود. ها خیلی به 🕊 بودند. میگفتند🕊 راست بابا چپ بابا . دست هایش را برایم گذاشت.....😞 ❗️به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598❗️  🕊قاسم(مهدی) غریب در نخستین روز ماه سال 1361 در سیدمیران استان گلستان در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود ، ❣دوران کودکی و نوجوانی خود را در گلستان سپری نمود و در  ۱۳۷۹ در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین(ع) قبول شد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. ۵ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در قم با سادات حسینی خادم افتخاری مسجد جمکران ازدواج کرد که این ازدواج فرزند پسر۶ و ۸ ساله بنام های و امین بود. 🌺همسر و دو فرزند این شهید🕊 بزرگوار در اخیر معظم انقلاب با برخی از خانواده های شهدای مدافع حرم حاضر بودند که به همین بهانه ❗️خبرنگار پایگاه 598 گفتگوی تفصیلی با سرکار خانم اعظم السادات حسینی داشته است. ✴️ابتداً در مورد آشنایی تان با آقا {قاسم}🕊 و با ایشان بفرمایید. 🔸خانواده 🕊 قاسم(مهدی) غریب در شمال و ساکن بود و خود وی نیز عضو سپاه پاسداران و از صابرین و خلبان بود. 🔸برای زیارت به آمده بود. در دوستش میپرسد نمیخواهی ازدواج کنی؟؟ 🕊 اگر مورد خوبی باشد که با شرایطم: کنار بیاید مایل هستم. دارم سید باشد، داماد زهرا شوم.
‍ ‍ ‍ 🌷 🌷 🕊❣مارا مدافعان حرم آفریده اند ❣🕊 📒 ای از مدافع حرم فرمانده بی ریا. {مهدی} 🔸 اول وقتی با 🕊قاسم غریب به رفتیم ، 🕊شهید قاسم به عنوان مستشاری انتخاب شد و به نیروهای سوریه مردمی سوریه و های فاطمیون آموزش میدادند. 🔸بعد از پایان ماموریت به شهر تاریخی تدمر در سوریه برای بازدید رفتیم و از آنجا به حضرت زینب س رفتیم و قصد برگشت به ایران را داشتیم. 🕊قاسم به من گفت : من به ایران برنمیگردم. خیلی به ایشون اصرار کردم که این ماموریت ما به اتمام رسیده و باید برگردیم. 🔸گفت : به یک شرط قبول میکنم. در ماموریت بعدی من نه تنها آموزش میدم بلکه خودم دخالت مستقیم میکنم در جنگ چون طاقت ندارم این حرامیان داعشی یکی یکی نیروهام و پرپر کنند. 🔸قبول کردم و آماده برگشت به ایران شدیم. 🕊ولی این عزیز آرام و قرار نداشت با مشت به زانوهای خودش میکوبید و افسوس میخورد. ☘گویا در عمه سادات گذاشت. 🔸بچه های ارتش و نیروهای مردمی سوریه و بچه های فاطمیون از دلیر و بی ریای خودشون یعنی 🕊قاسم غریب خیلی ناراحت بودند و دل کندن از این شهید عزیز براشون سخت بود. ولی قاسم به بچه ها برگشت حتمی به سوریه را به بچه ها داد و به قولش کرد .... ❣پایان.❣ ❣✍راوی همرزم شهید در سوریه. 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/
‍ 🌷 🌷 یک روز تا شهادت به تاریخ هجری قمری شب قدر .. ۲۲ ماه رمضان 1394 📒 ای از مدافع حرم فرمانده بی ریا. {مهدی} 🔸 اول وقتی با 🕊قاسم غریب به رفتیم ، 🕊شهید قاسم به عنوان مستشاری انتخاب شد و به نیروهای سوریه مردمی سوریه و های فاطمیون آموزش میدادند. 🔸بعد از پایان ماموریت به شهر تاریخی تدمر در سوریه برای بازدید رفتیم و از آنجا به حضرت زینب س رفتیم و قصد برگشت به ایران را داشتیم. 🕊قاسم به من گفت : من به ایران برنمیگردم. خیلی به ایشون اصرار کردم که این ماموریت ما به اتمام رسیده و باید برگردیم. 🔸گفت : به یک شرط قبول میکنم. در ماموریت بعدی من نه تنها آموزش میدم بلکه خودم دخالت مستقیم میکنم در جنگ چون طاقت ندارم این حرامیان داعشی یکی یکی نیروهام و پرپر کنند. 🔸قبول کردم و آماده برگشت به ایران شدیم. 🕊ولی این عزیز آرام و قرار نداشت با مشت به زانوهای خودش میکوبید و افسوس میخورد. ☘گویا در عمه سادات گذاشت. 🔸بچه های ارتش و نیروهای مردمی سوریه و بچه های فاطمیون از دلیر و بی ریای خودشون یعنی 🕊قاسم غریب خیلی ناراحت بودند و دل کندن از این شهید عزیز براشون سخت بود. ولی قاسم به بچه ها برگشت حتمی به سوریه را به بچه ها داد و به قولش کرد ... ❣✍راوی همرزم شهید در سوریه 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instag
‍ ‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 🌹🕊🌹🕊 🕊مدافعان حرم🕊 🇮🇷یادگاه تیپ مخصوص صابرین🇮🇷 ✍فرازی از وصیت نامه 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب 🔸🔸اکنون شریفین در حال تخریب به دست یزیدیان زمان داعشیان پست مسلمان نماست . گونه از شهر و دیار خود کرده و از همه دنیا دل کنده تا به یاری شیعه اهل بیت (ع) به ان دیار بروم. ❣❣ ⬇️همسر عزیزم ⬇️ همانگونه که و بودی همانگونه بمان پشتیبان فقیه باش و را کن ...... ❣❣ ⬇️فرزندانم ⬇️ /امیر عباس و محمد امین/ عزیز به معظم رهبری به امر و بپردازید و گوش به عزیز باشید ...... 16/4/1394 جبهه سوریه... ❣بابای جانباز و شهیدتان مهدی {قاسم}❣ تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= نام جهادی 1394/4/21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ 📽 کلیپ همراه با تصاویر مدافع استان بمناسبت فردا 21 تیرماه هفتمین سالروز شهادت شهید مدافع حرم قاسم غریب 🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود😭
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= وات ساپ 👇 https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
از دم مزن ،که همه مست شهادتیم دم از نزن،که همه کوه غیرتیم..
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷     ⭕️                   ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️                   ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️               🛑⭕️🛑🌷      ⭕️          ⭕️🛑⭕️🌷    🌷           🛑⭕️🛑🌷    🌷🛑      ⭕️🛑⭕️🌷    🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷     🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم    👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم:  آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠  دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم.  😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷      🛑⭕️🛑🌷           🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم  👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
🕊شهید قاسم به عنوان مستشاری انتخاب شد و به نیروهای سوریه مردمی سوریه و های فاطمیون آموزش میدادند. 🔸بعد از پایان ماموریت به شهر تاریخی تدمر در سوریه برای بازدید رفتیم و از آنجا به حضرت زینب س رفتیم و قصد برگشت به ایران را داشتیم. 🕊قاسم به من گفت : من به ایران برنمیگردم خیلی به ایشون اصرار کردم که این ماموریت ما به اتمام رسیده و باید برگردیم 🔸گفت : به یک شرط قبول میکنم. در ماموریت بعدی من نه تنها آموزش میدم بلکه خودم دخالت مستقیم میکنم در جنگ چون طاقت ندارم این حرامیان داعشی یکی یکی نیروهام و پرپر کنند 🔸قبول کردم و آماده برگشت به ایران شدیم. 🕊ولی این عزیز آرام و قرار نداشت با مشت به زانوهای خودش میکوبید و افسوس میخورد. ☘گویا در عمه سادات گذاشت. 🔸بچه های ارتش و نیروهای مردمی سوریه و بچه های فاطمیون از دلیر و بی ریای خودشون یعنی 🕊قاسم غریب خیلی ناراحت بودند و دل کندن از این شهید عزیز براشون سخت بود. ولی قاسم به بچه ها برگشت حتمی به سوریه را به بچه ها داد و به قولش کرد .... ❣پایان ❣✍راوی همرزم شهید در سوریه
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بسیار زیبا و دیدنی:)❤️ 🥺آرزو کنیم هممون بشیم یک روزی مدافعان حرم🥺 به مناسبت شب لیلة الرغائب(شب آرزو ها) «امشب شب جمعه شب طاعات باشد» «مانند قدر است و شب حاجات باشد» دعای خیر همه تون برآورده انشاالله..... شبتون زیبا:) ☀️❤️
♦️دستور وزیر کشور عراق برای آغاز طرح تامین امنیت زیارت امام کاظم (ع) 🔹وزیر کشور عراق دستور آغاز طرح تامین امنیت زیارت امام کاظم (ع) در سالروز شهادت ایشان را صادر کرد.
روزی رسد ز سینه غم آزاد می‌کنیم همراه منتقم آزاد می‌کنیم 🔳 🌷
‍ ‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 🍀🍀پنجشنبه و ياد شهدا با صلوات 🍀🍀 🌹🕊🌹🕊 🕊مدافعان حرم🕊 🇮🇷یادگاه تیپ مخصوص صابرین🇮🇷 ✍فرازی از وصیت نامه 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب 🔸🔸اکنون شریفین در حال تخریب به دست یزیدیان زمان داعشیان پست مسلمان نماست . گونه از شهر و دیار خود کرده و از همه دنیا دل کنده تا به یاری شیعه اهل بیت (ع) به ان دیار بروم. ❣❣ ⬇️همسر عزیزم ⬇️ همانگونه که و بودی همانگونه بمان پشتیبان فقیه باش و را کن ...... ❣❣ ⬇️فرزندانم ⬇️ /امیر عباس و محمد امین/ عزیز به معظم رهبری به امر و بپردازید و گوش به عزیز باشید ...... 1394/4/21 جبهه سوریه... ❣بابای جانباز و شهیدتان مهدی {قاسم}❣
•یه قاب و یه دنیا زیبایی از بارش باران در حرم رضوی چادر مادر پناه دخترک شد و چادر دخترک پناه عروسکش ع
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid
‍ ‍ ‍ 🌹بسم الرب الحسین🌹 🌹🕊🌹🕊 🕊مدافعان حرم🕊 🇮🇷یادگاه تیپ مخصوص صابرین🇮🇷 ✍فرازی از وصیت نامه 🕊 مدافع حرم {مهدی} غریب 🔸🔸اکنون شریفین در حال تخریب به دست یزیدیان زمان داعشیان پست مسلمان نماست . گونه از شهر و دیار خود کرده و از همه دنیا دل کنده تا به یاری شیعه اهل بیت (ع) به ان دیار بروم. ❣❣ ⬇️همسر عزیزم ⬇️ همانگونه که و بودی همانگونه بمان پشتیبان فقیه باش و را کن ...... ❣❣ ⬇️فرزندانم ⬇️ /امیر عباس و محمد امین/ عزیز به معظم رهبری به امر و بپردازید و گوش به عزیز باشید ...... 1394/4/21 جبهه سوریه... ❣بابای جانباز و شهیدتان مهدی {قاسم}❣