eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
454 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 ✍ ای از شهید مدافع حرم (مهدی) غریب درمورد که شهید غریب برایش تعریف کرد 🌻چشم دوخته بودم به فیروزه ای مسجد و گوش سپرده بودم به حرفهایش. خواب عجیبش را برایم تعریف کرد. گفت : خواب دیدم حسین ع سرش و گذاشت روی پاهام و گفت: «««هل من ناصر ینصرنی»»😔 ✨🍃من هم جواب دادم : آقا جان من شمارا یاری میکنم. جلسه ای بود که باهم صحبت میکردیم. 🌹 تمام ها و دلی هایم را با خودش و برد ... نام جهادی 🇮🇷 فرمانده امير 21/4/1394 تاريخ شهادت 🍒﷽ تلگرام @gharibshahid ایتا https://eitaa.com/gharibshahid اينستاگرام https://www.instagram.com/p/Bh9sm98F3W5
شعار✊ ما این بود یا 🌷 یا ⚜بعد از عملیات که مطمئن می شدیم شهادتی برای ما در کار نیست، با شهداوداعی می کردیم و می رفتیم زیارت. 🔱 دیدار مجروجین که معمولا در سطح کشور در بیمارستانها بستری بودند کار اول ما بود و بعد در گروه های چند نفری و گاهی هم گردانی ❣ میرفتیم زیارت آقا امام رضا "ع" ❣یا حضرت معصومه "س " 🌷🕊یادش بخیر بعضی از اون بچه ها بعد از زیارت به هم می رسیدند.🕊🌷 🌷 @gharibshahid ➖➖➖➖❄️❄️❄️➖➖➖
‍ ‍ ✍ ای از همرزم شهید قاسم غریب قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند ⚡️ و به استاد گفت : اگه شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... که استاد هم به قولش وفا کرد و در قم و بعد از شهادت برایش مداحی کرد .. 🍂🍃🌺🍂🍃🌺 تو را آرام بی‌ما هست.. لیکن مرا بی‌تو قراری نیست جایی... 21/4/1394 ت ش 🌑تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid
‍ ‍ ✍ ای از همرزم شهید قاسم غریب قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند ⚡️ و به استاد گفت : اگه شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... 🍂🍃🌺🍂🍃🌺 تو را آرام بی‌ما هست.. لیکن مرا بی‌تو قراری نیست جایی... 🌺🍂🌺 🇮🇷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid 21/4/1394 ت ش
‍ به نام خدای شهیدان🌷 ✍ گویی محترم شهید مدافع حرم {مهدی} غریب. 💠 بیست و ششم اسفند ماه امین عزیز جمع مارو چهار نفره کرده بود. 🔅من دوست داشتم اسمش را بگذاریم امین مهدی 🌷 اما گفت : فردای از که برای بچه میزاریم میشه. رفته بود شناسنامه اش را محمد امین گرفت. خوش مسافرت بود . 🌻 ماشین هم همیشه روشن بود و گوش میدادیم. و خودش زمزمه میکرد و سینه میزد. کمی که میگذشت میگفتم : آقا یه استراحتی هم به ما بده میخندید ، رادیو رو روشن میکرد و میگفت : اینم تنوع .... 👇 21/4/1394 ت ش تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid
‍ 🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌸 گویی همسر شهید مدافع حرم قاسم( مهدی) غریب آقا ( قاسم ) هرسال برای هاش میگرفت ✨✨✨ ماه بعد از خواب دیدم که به من میگن !! من میرم شمال شما یک هفته دیگه با بچه ها بیایید ✨✨✨ وقتی بیدار شدم # رو نگاه کردم که یک هفته دیگه چه داره ✨✨✨ دیدم 8 بهمن امیر عباس میشه به بچه ها گفتم که میریرم کنار مزار 😔 تولد بگیریم؟ ✨✨✨ ولی امیر عباس قبول نکرد. ولی محمد امین خیلی دوست داشت تولد و شمال بگیریم. ✨✨✨ عباس رو قم گرفتیم. ولی تولد امین که 26 اسفند بود .به طور اتفاقی همان روز سمت شمال حرکت کردیم. ✨✨✨ توی مسیر کیک تولد برای محمد امین گرفتیم . و کنار مزار آقا گرفتیم. ✨✨✨ 🌹کانال رسمی شهید قاسم (مهدی ) غریب 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid صبح بخیر 🌷
ای کوتاه از شهید ایمانی ...🕊🌹 ✍راوی برادر شهید غربب فرمانده شهید قاسم{مهدی} غریب میگویند از آنجایی که مهدی ایمانی زبان خوش و اخلاق نیکویی داشتند با ایشان هم صحبت شدم و فرمودند که روزی با قاسم به بهشت معصومه یا همان گلزار شهدای قم رفتیم گفتم قاسم ببینم کی زودتر شهید میشود من یا تو کدام زرنگتریم☺️ شربت شهادت را زودتر میخوریم رو کرد به من و گفت: معلوم است من ، حالا ببین من زودتر هم صحبت ارباب بی سرمان در بهشت میشوم ایمانی می فرمودند وقتی قاسم شهید شد انگار خاطره اون روز جلوی چشمانم گذشت آری قاسم زودتر آسمانی شد ✨برادر فرمانده غریب ادامه دادند که به حدی این مرد بی قرار قاسم و شهادت بود که گویا هیچ نمیبیند شادی ارواح طیبه شهید بزرگوار و دو 🌹فرمانده قاسم غریب 🌹اقا مهدی ایمانی گلبرگ صلواتی 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid صبح بخیر 🌷🌷
🌷 و یاد شهدا با صلوات 🌷 ‍ وقتی از شهر به در آمد تن تو دست در انداخت غم رفتن تو پشت هر پنجره یک به یادت گل کرد زنده شد در دل شب رفتن تو بابای شهیدم... 😔 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid
‍ ‍ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 ✍ ای از شهید غریب درمورد که شهید غریب برایش تعریف کرد..… 🌻چشم دوخته بودم به فیروزه ای مسجد و گوش سپرده بودم به حرفهایش. خواب عجیبش را برایم تعریف کرد. گفت : خواب دیدم حسین ع سرش و گذاشت روی پاهام و گفت: «««هل من ناصر ینصرنی»»😔 ✨🍃من هم جواب دادم : آقا جان من شمارا یاری میکنم. جلسه ای بود که باهم صحبت میکردیم. 🌹 تمام ها و دلی هایم را با خودش و برد ... 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg 21/4/1394 ت ش سلام بر امام حسین ع 🌹
💠بهش گفتم برگشتنی یه خورده کاهو و سبزی بخر😊 گفتــــــ سرم شلوغه میترسم یادم بره روی یه تیکه کاغذ بنویس😇 همون موقع داشتــــــ جیبشو خالی میکرد دفترچه یادداشتــــــ و خودکار در آورد گذاشت زمین. برداشتم آن چیزهایی که می‌خواستم براش بنویسم یه دفعه گفت ننویسی‌ها... جا خوردم نگاهش کردم به نظرم کمی عصبانی شده بود گفتم مگه چی شده؟؟☹️ گفتــــــ خودکاری که دستتِ مال بیت المال...😇 گفتم نمی‌خواهم باش کتاب بنویسم که دو سه تا کلمه بیشتر نیست.. گفتــــــ نه... ✨ 📚نیمه پنهان ماه،صفحه ۳۵ 🌱 @gharibshahid | 🇮🇷
‍ ‍ ✍ ای از همرزم شهید قاسم غریب قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند ⚡️ و به استاد گفت : اگه شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... 🍂🍃🌺🍂🍃🌺 تو را آرام بی‌ما هست.. لیکن مرا بی‌تو قراری نیست جایی... 🌺🍂🌺🍂🌺 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ مدتی قبل اومد آرامگاه شهید قاسم غریب دراستان گلستان. یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن. آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭 ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی ✍ راوی بنده خدا ... روح دو مدافع حرم غریب و ایمانی صلوات 🌷🌷
‍ ‍ مدتی قبل اومد آرامگاه شهید قاسم غریب دراستان گلستان. یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن. آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭 ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی ✍ راوی بنده خدا ... روح دو مدافع حرم (مهدی) غریب و ایمانی صلوات 🌷🌷
‍ به نام خدای شهیدان🌷 ✍ گویی محترم شهید مدافع حرم {مهدی} غریب. 💠 بیست و ششم اسفند ماه امین عزیز جمع مارو چهار نفره کرده بود. 🔅من دوست داشتم اسمش را بگذاریم امین مهدی 🌷 اما گفت : فردای از که برای بچه میزاریم میشه. رفته بود شناسنامه اش را محمد امین گرفت. خوش مسافرت بود . 🌻 ماشین هم همیشه روشن بود و گوش میدادیم. و خودش زمزمه میکرد و سینه میزد. کمی که میگذشت میگفتم : آقا یه استراحتی هم به ما بده میخندید ، رادیو رو روشن میکرد و میگفت : اینم تنوع ....☺️ 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/COzca14AVCT/?igshid=1toi6t46krqv5 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ ‍ 🌷 🌷 🕊❣مارا مدافعان حرم آفریده اند ❣🕊 📒 ای از مدافع حرم فرمانده بی ریا. {مهدی} 🔸 اول وقتی با 🕊قاسم غریب به رفتیم ، 🕊شهید قاسم به عنوان مستشاری انتخاب شد و به نیروهای سوریه مردمی سوریه و های فاطمیون آموزش میدادند. 🔸بعد از پایان ماموریت به شهر تاریخی تدمر در سوریه برای بازدید رفتیم و از آنجا به حضرت زینب س رفتیم و قصد برگشت به ایران را داشتیم. 🕊قاسم به من گفت : من به ایران برنمیگردم. خیلی به ایشون اصرار کردم که این ماموریت ما به اتمام رسیده و باید برگردیم. 🔸گفت : به یک شرط قبول میکنم. در ماموریت بعدی من نه تنها آموزش میدم بلکه خودم دخالت مستقیم میکنم در جنگ چون طاقت ندارم این حرامیان داعشی یکی یکی نیروهام و پرپر کنند. 🔸قبول کردم و آماده برگشت به ایران شدیم. 🕊ولی این عزیز آرام و قرار نداشت با مشت به زانوهای خودش میکوبید و افسوس میخورد. ☘گویا در عمه سادات گذاشت. 🔸بچه های ارتش و نیروهای مردمی سوریه و بچه های فاطمیون از دلیر و بی ریای خودشون یعنی 🕊قاسم غریب خیلی ناراحت بودند و دل کندن از این شهید عزیز براشون سخت بود. ولی قاسم به بچه ها برگشت حتمی به سوریه را به بچه ها داد و به قولش کرد .... ❣پایان.❣ ❣✍راوی همرزم شهید در سوریه. 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/
‍ 🍂🌺🕊 ✍ ای کوتاه از مدافع حرم قاسم غریب 📽 محترم {مهدی} غریب 🕊 🔸چند روز قبل از ماه 1394 بود مهدی {قاسم } یکی از لباسهای نظامی خودش و پوشید گفت ؛ این دفعه این لباسهام و میبرم, چه طوره ؟؟ نگاهی کردم و گفتم ؛ من این لباست رو خیلی دوست دارم ، از بین لباسهای نظامی که در این از همشون قشنگتره. 🔸رفت جلوی آیینه ایستاد و خودش رو نگاه کرد و گفت ؛ خوش استیل ام هرچی بپوشم بهم میاد.. 🔸انگار لباس رو تو تنم دوختن اینقدر قشنگه. و چقدر قشنگ براش رقم زد. لباس مهدی { قاسم } شد لباس ....🕊 🕊💐روحش محشور با ارباب بی کفن💐🕊 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cbflz25MaIH/?utm_medium=copy_link 21/4/1394 ت ش
‍ 🌷 🌷 یک روز تا شهادت به تاریخ هجری قمری شب قدر .. ۲۲ ماه رمضان 1394 📒 ای از مدافع حرم فرمانده بی ریا. {مهدی} 🔸 اول وقتی با 🕊قاسم غریب به رفتیم ، 🕊شهید قاسم به عنوان مستشاری انتخاب شد و به نیروهای سوریه مردمی سوریه و های فاطمیون آموزش میدادند. 🔸بعد از پایان ماموریت به شهر تاریخی تدمر در سوریه برای بازدید رفتیم و از آنجا به حضرت زینب س رفتیم و قصد برگشت به ایران را داشتیم. 🕊قاسم به من گفت : من به ایران برنمیگردم. خیلی به ایشون اصرار کردم که این ماموریت ما به اتمام رسیده و باید برگردیم. 🔸گفت : به یک شرط قبول میکنم. در ماموریت بعدی من نه تنها آموزش میدم بلکه خودم دخالت مستقیم میکنم در جنگ چون طاقت ندارم این حرامیان داعشی یکی یکی نیروهام و پرپر کنند. 🔸قبول کردم و آماده برگشت به ایران شدیم. 🕊ولی این عزیز آرام و قرار نداشت با مشت به زانوهای خودش میکوبید و افسوس میخورد. ☘گویا در عمه سادات گذاشت. 🔸بچه های ارتش و نیروهای مردمی سوریه و بچه های فاطمیون از دلیر و بی ریای خودشون یعنی 🕊قاسم غریب خیلی ناراحت بودند و دل کندن از این شهید عزیز براشون سخت بود. ولی قاسم به بچه ها برگشت حتمی به سوریه را به بچه ها داد و به قولش کرد ... ❣✍راوی همرزم شهید در سوریه 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instag
‍ ‍ ✍ ای از همرزم شهید قاسم غریب قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد رو با خودش به سوریه برد تا اونجا مداحی کند ⚡️ و به استاد گفت : اگه شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... 🍂🍃🌺🍂🍃🌺 تو را آرام بی‌ما هست.. لیکن مرا بی‌تو قراری نیست جایی... 🌺🍂🌺 🇮🇷 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ مدتی قبل اومد آرامگاه شهید قاسم غریب دراستان گلستان. یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن. آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭 ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی ✍ راوی بنده خدا ... روح دو مدافع حرم غریب و ایمانی صلوات 🌷🌷 🇮🇷🇮🇷 ╔══════════╗ 🆔 شهید غریب👈 ╚══════════╝
‍ به نام خدای شهیدان🌷 ✍ گویی محترم شهید مدافع حرم {مهدی} غریب. 💠 بیست و ششم اسفند ماه امین عزیز جمع مارو چهار نفره کرده بود. 🔅من دوست داشتم اسمش را بگذاریم امین مهدی 🌷 اما گفت : فردای از که برای بچه میزاریم میشه. رفته بود شناسنامه اش را محمد امین گرفت. خوش مسافرت بود . 🌻 ماشین هم همیشه روشن بود و گوش میدادیم. و خودش زمزمه میکرد و سینه میزد. کمی که میگذشت میگفتم : آقا یه استراحتی هم به ما بده میخندید ، رادیو رو روشن میکرد و میگفت : اینم تنوع .... 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
‍ به نام خدای شهیدان🌷 ✍ گویی محترم شهید مدافع حرم {مهدی} غریب. 💠 بیست و ششم اسفند ماه امین عزیز جمع مارو چهار نفره کرده بود. 🔅من دوست داشتم اسمش را بگذاریم امین مهدی 🌷 اما گفت : فردای از که برای بچه میزاریم میشه. رفته بود شناسنامه اش را محمد امین گرفت. خوش مسافرت بود . 🌻 ماشین هم همیشه روشن بود و گوش میدادیم. و خودش زمزمه میکرد و سینه میزد. کمی که میگذشت میگفتم : آقا یه استراحتی هم به ما بده میخندید ، رادیو رو روشن میکرد و میگفت : اینم تنوع ....😊
‍ ‍ مدتی قبل اومد آرامگاه شهید قاسم غریب دراستان گلستان. یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن. آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭 ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی ✍ راوی بنده خدا ... روح دو مدافع حرم غریب و ایمانی صلوات 🌷🌷
‍ به نام خدای شهیدان🌷 ✍ گویی محترم شهید مدافع حرم {مهدی} غریب. 💠 بیست و ششم اسفند ماه امین عزیز جمع مارو چهار نفره کرده بود. 🔅من دوست داشتم اسمش را بگذاریم امین مهدی 🌷 اما گفت : فردای از که برای بچه میزاریم میشه. رفته بود شناسنامه اش را محمد امین گرفت. خوش مسافرت بود . 🌻 ماشین هم همیشه روشن بود و گوش میدادیم. و خودش زمزمه میکرد و سینه میزد. کمی که میگذشت میگفتم : آقا یه استراحتی هم به ما بده میخندید ، رادیو رو روشن میکرد و میگفت : اینم تنوع ....☺️ 21/4/1394 ت ش
‍ ‍ ✍ ای از همرزم شهید قاسم غریب قاسم غریب در آخرین ماموریت خود به سوریه مداح اهل بیت ع استاد رو با خودش به سوریه برد تا اونجا  مداحی کند ⚡️ و به استاد گفت  :  اگه شدم برایم در ایران به طور رایگان مداحی کن ... 🍂🍃🌺🍂🍃🌺 تو را آرام بی‌ما هست.. لیکن مرا بی‌تو             قراری نیست                             21/4/1394 ت ش
‍ ‍ مدتی قبل اومد آرامگاه شهید قاسم غریب دراستان گلستان. یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن. آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭 ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی ✍ راوی بنده خدا ... روح دو مدافع حرم غریب و ایمانی صلوات 🌷🌷