eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
435 دنبال‌کننده
37هزار عکس
12.3هزار ویدیو
192 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
وَ فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم عشـق است . . . که دل به راه دلبر دادن جان را به هوای آل حیـدر دادن این کارِ بزرگ، کار مردان خداست ماننـد حسین بن علـے دادن 📎پ ن: ●مادر شهید می‌گفت: همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش خـوابی دیده و همه را بیدار ڪرد. گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم بشوم... دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟ ●گفت: من خواب دیدم (ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر ســرت را بریدند، نترس، درد ندارد..." ●وقتی من این را شنیدم واقعاً آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم ڪه خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته... 🌷 : ۹۲/۱۱/۸ 🕊🕊 🇮🇷
‏او را میشناسید؟ شهید اولین شهید ‎، داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم ‎ میگفت. ‎ 🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ دلم تنگ، زبانم قفل و چشم هایم بارانی است. . زندگی نامه اش روضه ای بود ، برای دل گمشده من و تاریخ تولدش ، تلنگری برای من که روزهایم بی هدف ، شب می شوند. هم نام الغربا است ‌. شاید هم آهو ، ضامن عاقبت بخیری اش شد. قهرمانی که غیرتش اجازه نداد .بماند و خبر تهدید حرم را بشنود. وقتی ۱۹ ساله بود ، سربند یا بر پیشانی بست و به هیئت پیوست و راهی سوریه شد. حتی خبر پدرشدنش هم نتوانست ، قدم هایش را برای رفتن به سست کند. نمی دانم از عمه سادات و بچه های چقدر دلش به درد آمده بود که می گفت ، دعا کنید اسیر نشوم. اما، خواب ، شد تسکین ساعات اسیری اش و با ذکر و ، سرش را از تن جدا کردند. و باز هم ماجرای سری که در طبق گذاشتند گویی هنوز هم شمشیر کینه علی، بر دست این اهالی کور دل است. ای خدا کند ، فرزندت که بعد از شهادتت 🕊، چشم به دنیای بدون پدر گشود. اگر بهانه ات را گرفت ؛کسی عکس ات را نشانش ندهد. راستی ، چه به حال مادرت آمد وقتی فیلم ذبح کردنت را دید .همان مادری که داغ برادر شهیدش را هم بر دل شکسته اما با ایمانش دارد. گویی تاریخ از این داغ ها بسیار بر دل دارد.در هم ، خواهری از روی تل ، شاهد لحظه ای بود که سر حسینش را از تن جدا کردند و که در یا بُنَیَّ گفت.. همان مادری که این روزها، خانه اش بوی میدهد ، نمازش را شکسته می خواند و دست هایش را به زحمت بالا می آورد و دعای می خواند و کودکانی که دل هایشان به آمین گفتن راضی نیست. ای شهید ، تورا قسم به این روزهای غم ، سفارشمان را به مادر کن و پیش ارباب کمی دعایمان کن.. دعا کن حداقل شویم ما راه را گم کرده ایم... ✍نویسنده : منتظر به مناسبت شهادت مدافع حرم 📅تاریخ تولد : ۱۳۷۱/۷/۲۶ 📅تاریخ شهادت :۱۳۹۲/۱۱/۸ 🗺محل شهادت : دمشق سوریه 🗺محل دفن : بهشت زهرا مشهد 🌐
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💟 استاد : 🛑 شهید لحظه ذبح شدن توسط داعش چه میگفت⁉️   🇮🇷
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💟 استاد : 🛑 شهید لحظه ذبح شدن توسط داعش چه میگفت⁉️   🇮🇷
سالگرد شهادت شهید مدافع حرم ذبیح شهید پنجشنبه ۷ بهمن ماه ساعت ١٧:٣٠ الی ۲۰ 🇮🇷
وقتی ‏داعشی‌ها محاصره‌اش کردن تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید تیرش که تمام شد، داعشی ها نیت کرده بودند زنده دستگیرش کنند همان موقع حاج قاسم در منطقه بود خلاصه اینقدر این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد. ‏ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد... تشنه بود آب را جلوی او روی زمین می‌ریختند فهمیدن حاج قاسم توی منطقه است برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا را گرفتند جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش ‏کم کم برای اینکه زجر کشش کنند آروم آروم شروع کردند به بریدن سرش بهش می گفتند به حضرت زینب فحش بده ولی از اول تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: ‏"اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی... اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا زهرا..." میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج قاسم... شهید ❤️ 🇮🇷