نشانههای آغاز جنگ بزرگ و شکست بزرگ!
🔸به نظر میآید عملیات طوفان الاقصی برای رژیم صهیونیستی آنقدر سنگین بوده که هنوز رفتارهای دیوانهوار آنها به پایان نرسیده است. کشتن زنان و کودکان و به طور کلی حمله به غيرنظاميان در هیچ کجای دنیا دستاورد نظامی محسوب نمیشود، اما رژیم جعلی از یکسو چون خطر موجودیتی را در نزدیکی خود میبیند و از دیگر سو راهی برای تغییر معادلات نظامی جنگ در اختیار ندارد، لذا به اقدامات وحشیانه روی آورده است. اما این یک واقعیت یقینی است که نتیجه قطعی حرکات وحشیانه و خارج از چارچوب عقلانیت و محاسبه، شکست قطعی است.
🔸بر این اساس چه اهمیتی دارد که آمریکای جنایتکار فرماندهان سنتکام و نیروهای ویژه خود را در سرزمینهای اشغالی مستقر کند و خود فرماندهی عملیات علیه مردم غزه را به دست گیرد. آمریکاییها به دنبال آنند تا نقش خود در حوادث غزه را در حد ارسال تجهیزات و حمایت سیاسی نشان دهند. اما واقعیت را نمیتوان تغییر داد که از اساس این آمریکاست که فرماندهی صحنه جنگ را در اختیار گرفته است.
🔸در ساعات پایانی روز گذشته رسانهها به نقل از منابع رسمی و مقامات صهیونیستی حمله زمینی رژیم جعلی را به غزه منتشر کردند. اینجا اما همان جایی است که بعد از گذشت حدود ۲۰ روز از آغاز جنگ، سرنوشت این مصاف،حقیقت درونی خود را نشان خواهد داد. در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی دیشب عملیات گسترده زمینی،دریایی و هوایی را علیه باریکه غزه آغاز کرد، اما دانیل هگاری سخنگوی ارتش این رژیم به آی بی سی نیوز ( ABC News )گفت عملیاتی که در غزه در حال انجام است یک تهاجم زمینی رسمی نیست و یک گسترش زمینی در منطقه غزه است!
🔸این یعنی اینکه صهیونیستها درباره نبرد زمینی کاملا با نگرانی و احتیاط عمل می کنند تا در صورت شکست عملیات_که نشانههای قطعی آن آشکار شده_امکان توجیه ناکامی را داشته باشد. درست در ساعاتی که اخبار تجاوز زمینی رژیم صهیونیستی به غزه مخابره شد، رسانهها خبر دادند که انفجارهای شدیدی در بندر ایلات به وقوع پیوسته است و مبدأ آن را یمن دانستند. از منظر راهبردی اهمیت این رخداد فراتر از جنگ فعلی و تأثیرگذار در معادلات و تحولات آینده خواهد بود.
🔸گروههای مقاومت پیشتر اعلام کرده بودند در صورت آغاز حمله زمینی به غزه همه ظرفیتها و جبههها را فعال خواهند کرد. به جامع تحولات جاری منطقه میتوان از زاویه دیگری نیز نگریست و آن را تحلیل و حتی پیشبینی کرد؛جبهه مقاومت در طی چند سال اخیر در هر جنگی با هر مختصاتی جز با موفقیت از آن خارج نشده است. جنگ کنونی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
جغرافیای نبرد کجاست؟
آیا میتوان آمریکا را خارج از تحولات کنونی فلسطین به حساب آورد و نقش این کشور را در حمایتهای همه جانبه از رژیم صهیونیستی نادیده انگاشت؟ آیا سکوت توام با حمایت دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی قابل انکار است؟ مسئله این نیست که سرزمین و جغرافیای جنگ کنونی کجا قرار دارد؛ مسئله اصلی این است که از حیث راهبردی سطوح سیاسی و امنیتی جنگ تا کجا امتداد پیدا کرده است. در سمت دیگر ماجرا و در پی آشکارتر شدن و تشدید اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی، گروههای مقاومت مرحله¬ای جدید و بلکه بیسابقهای از قدرت نمایی خود در قالب یک ائتلاف منسجم را نمایان ساختند.
نه فقط در جبهه مقاومت بلکه تقریبا همه یا دست کم اکثرا کارشناسان سیاسی و امنیتی وابسته به غرب و حتی برخی مقامات صهیونیستی، جبهه مقاومت را بازیگر پیروز و دارای ابتکار عمل در صحنه نبرد کنونی دانسته و رژیم صهیونیستی را بازیگر شکستخورده و فاقد گزینههای راهبردی و نظامی معرفی کردهاند. برای درک بهتر این موضوع کافیست تحولات جاری جنگ را نه در مقیاس ۳۶۵ کیلومتری باریکه غزه، بلکه در سطح منطقه و نظام بینالملل یعنی همانگونه که صحنه واقعی و راهبردی جنگ است،تحلیل و ارزیابی کنیم.
از مقاومت ملت و مجاهدان فلسطینی که بگذریم، شلیک های پی در پی و هزار و هفتصد کیلومتری انصارالله به ایلات و اریتره و برخی نقاط دیگری سرزمینهای اشغالی اتفاقی مهم، راهبردی و جدید است. حزب الله به تنهایی حدود یک سوم از توان نظامی ارتش رژیم موقتی را در شمال مرزهای فلسطین اشغالی زمین گیر کرده و سران رژیم کودک کش را به استیصال کشانده و در عمق چند کیلومتری بسیاری از تجهیزات و پایگاههای نظامی و راداری رژیم را منهدم ساخته است. حملات مستمر گروههای مقاومت به پایگاههای ارتش آمریکا در عراق و سوریه به طرز کمسابقه ای در جریان است؛ در پی وارد ساختن ضربات اساسی به امکانات آمریکا در غرب آسیا، همین چند روز پیش یک مقام آمریکایی در یک اعتراف بزرگ گفت که ایران و شرکای منطقهای او منزلت ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه در نظر نمی گیرند.
این را باید در نظر داشت که جبهه و ائتلاف مقاومت علیه رژيم صهيونيستي هیچ گاه اینگونه منسجم و یکپارچه آرایش متحد نگرفته بود. به نظر میرسد این خود یکی از بزرگترین توفیقات و تجربیات موفق گروههای مقاومت به حساب میآید. به هر ترتیب جبهه مقاومت پای در هر نبرد منطقهای گذاشته، جز با پیروزی از آن خارج نشده است. این را تجربه نبردها و تحولات نظامی و سیاسی گذشته گواهی میدهد؛ مصاف راهبردی کنونی نیز از قواعد پيشين مستثنی نیست.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استقبالی خاص از رئیس جمهور در شهرکرد
@ghazanfari58
رئیس جمهوری متفاوت
علاقه و رغبتی به مبالغه ندارم، اما آقای رئیسی یک چهره قابل بررسی و مطالعه در میان رؤسای جمهوری اسلامی ایران در دوره رهبری مقام معظم رهبری به حساب میآید. کافی است مقداری کنش گری اسلاف او را مرور کرد تا تفاوتها نمایان گردد. به نظر میرسد مشرب و منش فردی و شخصیتی آقای رئیسی از چند منظر متمایز است و ارزیابی از او را او مثبت کرده است.
اول؛ آقای رئیسی نشان داده هرگز بدنبال بهم زدن سیاستها و برنامههای منطقهای و جهانی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. او بر خلاف پیشینیان هرگز در پی بازی کردن نقش اپوزیسیون نیست تا بلکه راهی به دلهای مردم بیابد. او نمی خواهد محبوبیت و مقبولیت اجتماعی خود را از دریچه تعارض با نظام بدست آورد.
دوم؛ مزیت نسبی آقای رئیسی عمل و اکت اجتماعی اوست. بر خلاف ضعف او در دیالوگ و کنش زبانی، اما عمل اجتماعی آقای رئیسی او را واجد خصلت کاریزما کرده است. چیزی که در آینده نیز میتواند او و دولتش را به پیش ببرد همین است. با این ملاحظه که عمل اجتماعی آقای رئیسی توأم با اقدامات قابل لمس برای مردم باشد.
سوم؛ آقای رئیسی به گونهای عمل میکند که هرگز اهل انداختن کنایه و یا تخریب رقبای سیاسی خودش نیست. کاری که مع الاسف سیره رایج گذشتگان بود. هنوز تولید و پراکندن نفرت، عصبانیت و خشم نسبت به رقبای سیاسی که از سوی رؤسای جمهور گذشته صورت میگرفت در یادها باقی مانده است. اما مواجهه توأم با تکریم و احترام آقای رئیسی سبب شده نیروهای سیاسی منتقد و مخالف نیز به تمجید خصلتهای فردی او روی بیاورند.
چهارم؛ یقینا رئیس جمهور توان ظرفیت سازی و توسعه سرمایه اجتماعی برای نظام و متعادل سازی رفتارهای عناصر و نیروهای سیاسی منتقد و حتی مخالف برخی سیاستهای نظام جمهوری اسلامی را دارد؛ مشروط بر اینکه جريان انقلابی نه تنها نباید او را به باد انتقاد بگیرد، بلکه تسهیل کننده نیز باشد.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
لیبرال دموکراسی کیلویی چند؟!
جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین ابعاد گوناگونی برای بررسی دارد. برخی از این ابعاد آنقدر مهم هستند که نباید از آن صرف نظر کرد. راهکار نیز آن است که در این باره تولید آگاهی صورت گیرد و حتی بهتر آن است ثبت و ضبط شود تا در تاریخ بماند. یک جریان فکری و سیاسی در دنیا که تا داخل ایران نیز امتداد دارد، سالهای طولانی است میکوشد تا ليبرال دموکراسی را نسخه شفابخش و پایانی نظامهای سیاسی معرفی کند و از طرف دیگر میکوشد دولتهای غربی را بهترین الگوها و حامیان دموکراسی و حقوق بشر در جلوی دیدگان جهانيان بیارآیند.
جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت که توسط رژیم صهیونیستی علیه غيرنظاميان غزه صورت میگیرد نشان داد که همه ادعاهای آنها شعارهایی بیش نیست. کشورهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی که فوت مرحومه مهسا امینی سبب شد، تا آسمان را به زمین بدوزند و ماهها هر چه در توان داشتند علیه جمهوری اسلامی ایران بکار بگیرند و جنگی ترکیبی علیه ملت ایران به راه بیاندازند، چگونه است که اینک در مسئله بحران انسانی غزه، سکوت توأم با رضایت و فاجعهبارتر اینکه برخی از آنها حمایت آشکار و علنی از صهیونیستها را نیز در پیش گرفتهاند.
دیگر این رژیم جعلی چه باید بکند تا مدعيان حقوق بشر مسیر مخالفت را در پیش بگیرند. سایر اماکن عمومی که جای خود دارد، بیمارستانها به اصلیترین هدف صهیونیستها در طی بیش از چهل روز گذشته تبدیل شده است. اما باز صدایی از مدعیان حقوق بشر برنمیخیزد. بخش عمدهای از شهدای فلسطینی را کودکان و زنان تشکیل میدهد اما باز دولتهای غربی خاموشی پیشه کردهاند. حتی مردم اروپا و آمریکا به طرز بیسابقهای در حمایت از ملت فلسطین و در مخالفت با سکوت و حمایت دولتهای خودشان اعتراضات و راهپیمایی برگزار کردهاند، اما باز خبری از مقامات غربی نیست که نیست.
این نحوه مواجهه دولتهای غربی با موضوع فلسطین در آینده نیز تغییر نخواهد کرد. در لیبرال دموکراسی غرب، منافع سیاسی و استکباری تعیینکننده رفتارهای جهانی است. اخلاق و انسانیت مادامیکه منافع آن دولتها چیز دیگری را اقتضا میکند در سیاستهای آنها جایگاهی ندارد. جدا از تلاشهای دستگاه دیپلماسی کشور، دانشگاهها و مراکز فکری و فرهنگی کشور هرگز نباید این عمل خباثت آلود دولتهای غربی را نادیده بگیرد. در این زمينه ضروری است دستگاهها و رسانههایی که در فضای خارج از کشور کار میکنند اقدامات مناسب را ترتیب دهند. بایستی در دانشگاهها حقایق لیبرال دموکراسی غرب انعکاس یابد. عرصه هنر نیز نباید از مسؤلیت تاریخی و انسانی خود در معرفی چهره حقیقی غرب شانه خالی کند.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔸دوگانه کارآمدی و رقابت در انتخابات
🔻این یک واقعیت غیر قابل انکار است که نفس برگزاری انتخابات در ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. جدای از اینکه انتخابات مجرایی برای انتخاب مدیران و کارگزاران نظام محسوب میشود، بسیاری از رخدادهای سیاسی و صورتبندی فکری و تشکیلاتی در ایران پس از انقلاب اسلامی، حول و حوش انتخاباتها سامان پیدا کرده است. با این مبنا، انتخابات پایان سال نیز در همین چارچوب قابل بررسی و ارزیابی است.
🔻سیاست نظام در این باره برگزاری انتخابات پرشور است. در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با فقهای و حقوقدانان شورای نگهبان-که برخی برگزاری آن را در چنین مقطعی کم سابقه ارزیابی کردند- ایشان تاکید نمودند که همه وظیفه دارند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را در اسفند ماه امسال فراهم کنند. اما در اینکه چه باید کرد تا انتخابات پرشور بدست آید بحثهای فراوانی در جریان هست.
🔻برخی کارآمدسازی سیستمهای خدمات رسانی به مردم را سبب ایجاد رضایتمندی و امید و در نهایت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات میدانند. عدهای دیگر نیز بر این باورند که مشارکت پرشور از مسیر انتخابات رقابتی میگذرد. البته نظرهای دیگر نیز در این میانه مطرح میشود. هر کدام از این دو نگاه و سایر نظرهای وارده در جای خود اهمیت دارد. اما هیچ کدام از این زمینههای خلق مشارکت پرشور جای دیگری را تنگ نمیکند. نه تنها مانع یکدیگر نیستند بلکه وجود این زمینهها اصالتا دارای اهمیت و اعتبار است.
🔻وجود برخی اشکالات در بخش کارکردی نظام یک واقعیت است و باید به فکر رفع آن خطاها بود؛ اما دستگاه تبلیغاتی و مأیوس سازی دشمنان و استمرار جنگ ادارکی رسانه-های منسوب به نظام سلطه، بخشی از مسئله «کارکرد» و مسئله «رضایت» در ایران را به یک امر ذهنی تبدیل ساخته است. بنابراین باید هم در میدان عمل نظام و سازوکارهای معطوف به حوزه خدمات رفاهی را کارآمد ساخت و هم راههای طی شده و اقدامات موفق نظام را در عرصه ذهن و در منظر افکار عمومی تشریح کرد.
🔻حتی با فرض اینکه نظام در مسئله کارآمدی و تولید رضایتمندی در مسیر مطلوبی قرار دارد، باز نباید راهبرد رقابت را از گردونه خارج ساخت. نظام جمهوری اسلامی مفتخر به برگزاری انتخابات به شکل واقعی، جدی و رقابتی است. این دقیقا همان چیزی بوده که در طی ادوار گوناگون سبب شده مردم به انتخابات و صندوقهای رأی به مثابه فرصتی برای اعمال دیدگاههای سیاسی خود بنگرند. رقابتهای سیاسی در زمانه انتخابات سبب شده پرستیژ و شخصیت جهانی نظام ارتقا پیدا کند. بنابراین راهبرد رقابت صرفا مستمسکی برای گرم کردن تنور انتخابات نیست؛ بلکه باعث شده سرمایه اجتماعی و نیز اعتبار و موقعیت جهانی نظام جمهوری اسلامی محفوظ باقی بماند.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔰اغماض در سلایق؛ اصرار بر اصول
♻️رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با بسیجیان در بخش توصیهها به نکات مهمی اشاره کردند کردند که یکی از آنها پرهیز از دوقطبی سازی جامعه بر اساس اختلاف سلایق سیاسی بود. نخست بکوشیم ببینیم مشکل اساسی در این باره چیست.
♻️مسئله اساسی در اینجا صفر و صدی دیدن قضایا و عملکرد عناصر سیاسی است. در اینجا گویی قانون "همه یا هیچ" حکمفرماست. یعنی اگر عناصر سیاسی "همه" سلایق و خصلتهای سیاسی ما را ندارند، گویی "هیچ" محدوده و عقاید مشترکی با يکديگر نداریم. گاه توجه نمیشود که بین صفر و صد اعداد و نقاط دیگری نیز هست. اینکه نیروهای سیاسی که همفکر و هم سلیقه ما نیستند، پس دقیقا در نقطه مقابل ما هستند،پدیدهای مخاطرهآمیز است. مشکلات سیاسی و اجتماعی ناشی از آن نیز دقیقا از همین جا آغازمیشود. چرا که به فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایجاد دو قطبی های کاذب، بیفایده و البته پرضرر است.
♻️رهبر معظم انقلاب صریح و با تأکید از اینکه سخنرانی برخی چهرههای سیاسی در حرم حضرت معصومه و حرم حضرت امام خمینی از سوی عناصر دلبسته به نظام و براساس دوقطبی سازی های ذهنی، دچار اختلال میشود تذکر داده و فرمودند "بنده با این کار مخالفم! با این نوع تخریب کردنها و سروصدا کردنها موافق نیستم، من مخالفم"؛ در جای دیگری فرمودند "اینکه عدهای برخی را ضدولایت و ضدبصیرت بنامند و شعار بدهند، نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم."
♻️شاید اگر در پیامدهای خسارتآمیز این گونه دوقطبی سازیها قدری درنگ شود، این وضعیت بکلی رخت بربندد. در چند نوبت رهبری تاکید کردند که "این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است." یا آنکه بیان داشتند"بنده با این جور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که میتوانند جلوی این موارد را بگیرند، تذکر دادهام...تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست."
♻️پیامدهای این اعمال در جامعه آن است که اخلاق عمومی را زایل میکند؛ خشم و نفرت در جامعه میپراکند؛ انسجام اجتماعی را دچار مشکل میکند؛ چهره و شخصیت جهانی نظام را مخدوش میسازد. راه توطئهگری دشمنان را هموار مینماید.بر اساس بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، در زمینه مواجهه با عناصر و نیروهای سیاسی راهکار اساسی نیز آن است که بر اصول ایستادگی کرد و در سلایق اغماض به خرج داد؛ یا آنکه بین نقاط قوت و ضعف چهرهها، جریانهای سیاسی و دولتها جمعبندی بندی کرد و محاسن و کاستیها را با هم دید و سپس قضاوت کرد.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
هدایت شده از صبح صادق
🔺نقشجدید گروسی در فیلم آمریکایی
🔹سرمقاله 1120
✍️عزیز غضنفری - عضو شورای سیاست گذاری صبح صادق
📝عجیب این بود که گروسی مدعی شد، بهدلیل معطوف شدن تمام توجهات جهانیان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حماس، دنیا نباید خطرهای برنامههای اتمی ایران را دست کم بگیرد! مواضع سیاسی مدیر کل آژانس در حالی است که در جریان جنگ غزه، «عمیخای الیاهو» وزیر میراث رژیم صهیونیستی در برنامهای تلویزیونی خواستار بمباران اتمی غزه شد، اما بر اساس محاسبهای که انجام داد، ترجیح داد حرفی نزند و انگار نه انگار تهدید اتمی صورت گرفته است.
🔗متن کامل را بخوانید
📥 پی دی اف این شماره را از قسمت سنجاق شده دریافت کنید
@ssweekly
🔳ارتش آلمان و سوخت هواپیمای ظریف!!
▪️در ورای نگاههای جناحی، برجام دارای ضعفها و قوتهایی است. یکی از ضعفهای برجام آنجایی بود که ترامپ مانند آب خوردن از آن خارج شد، بی آنکه احساس کند مانعی بر سر راه او وجود دارد و یا آنکه دستکم خروج از توافق هستهای برای او همراه با ریسک است. تیم رادیکال آمریکا اما از یک منظر دیگر نیز خیالشان آسوده بود که خروج از برجام برای آنها همراه با دردسر از سوی ایران نخواهد بود. چون چند روز پیش از اینکه ترامپ از برجام خارج شود روحانی به مکرون اطلاع داده بود که اگر آمریکا از توافق هستهای خارج شود دولت ایران در برجام باقی میماند. همان نظری که دقایقی بعد از اقدام ترامپ بیان کرد؛"خوشحالم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است." روزنامه ایران نیز درست در فردای خروج آمریکا از توافق هستهای در روز ۱۹ اردیبهشت ۹۷ با تیتر بزرگ نوشت؛ "برجام بدون مزاحم".
▪️اگر آمریکا به زعم دولت گذشته "موجود مزاحم برجام" بوده و از رفتن آن از برجام "خوشحال" بودند پس نوبخت و ظریف چرا این روزها ناراحتند از اینکه قانون اقدام راهبردی مجلس مانع بازگشت این"موجود مزاحم"به برجام شده است؟ تجربه تلخ اقداماتی که ترامپ علیه منافع ملی ایران کرده بود، هیچ راهی جز واکنش منطقی از سوی ایران باقی نگذاشته بود. قانون اقدام راهبردی نیز همان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره کارکرد آن گفتند، تصویب این قانون کشور را از وضعیت سردرگمی خارج کرد.چه بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در ۱۸ اردیبهشت ۹۸ و چه تصویب قانون اقدام راهبردی مجلس در ۷ آذر ۹۹مبتنی بر این پیشفرض پایهگذاری شده بود که تنها راه باقیمانده برای کاستن از فشارهای ناشی از تحریم آمریکاییها و انتفاع اقتصادی ملت ایران، هزینهساز کردن رفتارهای آنان است.
▪️قانون اقدام راهبردی نیز برای آن بود تا متنی که دربرگیرنده منافع اقتصادی کشور است نوشته شود و کاری که ترامپ با برجام و منافع ملی ایران کرد، رؤسای جمهور بعدی آمریکا نتوانند انجام دهند و یا دستکم ریسک اقدام علیه منافع ملی ایران برای آنها افزایش یابد. ظریف خود از حواشی سفرش به اجلاس امنیتی مونیخ در سال ۹۶ خبر دارد. سفری که در آن شرکتهای آلمانی بخاطر فشار دولت آمریکا به هواپیمای وزیر خارجه ایران سوخت ندادند. تأکید بر "انتفاع ملی" در قانون راهبردی مجلس نیز بدین خاطر بود که تحریمها به گونهای رفع شود تا حداقل شرکتهای سوخترسان آلمانی بتوانند باک هواپیمای وزیر خارجه ایران را پر کنند و نیاز نباشد با دهها خواهش و تمنای سفارت ایران در آلمان، در نهایت وزارت دفاع و ارتش آلمان به هواپیمای ظریف سوخت برسانند!
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
🔸رأی خاتمی؛ به نفع آمریکا به ضرر ایران!
🔺فقط یک فردی که دلبسته به هویت و سرشت غرب است میتواند در صحنه مواجهه ایران و آمریکا و اقدامات خصمانه دولتهای آمریکا علیه ملت ایران،به نفع آمریکاییها رأی دهد! اما این ارزیابی و بخشی از سخنرانی جدید آقای خاتمی در جمع مشاوران خود است. دکتر مصدق نمونه خوبی برای نقض این ادعاست. دکتر مصدق اولا باورهای ایدئولوژیک در او راه پیدا نکرده بود. جدای از این،مصدق از حیث سیاسی نیز متأثر از تحولات زمانه دل از انگلیس بریده و در آغوش آمریکا غلتیده بود. اما آن خصلتی که مصدق داشت و همان هم کافی بود تا آمریکا با کودتا کار دولتش را یکسره کند و سرلشکر زاهدی را به جای او بنشاند،کوشش وی برای ملی کردن صنعت نفت کشور بود.
🔺 اصلا چرا راه دور برویم؛ خود دولت آقای خاتمی مورد مناسبی برای مطالعه است. مگر آقای خاتمی شعار تنشزدایی و نفی ستیزه جویی با غرب را در پیش نگرفت؟ مگر بر مبنای شعار گفتگوی تمدنها سیاست خارجی خود را تنظیم نکرد؟ مگر در سال ۲۰۰۱ پیام همراهی با آمریکا و شراکت در ائتلاف مقابله با تروریسم به غرب نرساند؟ مگر در سال ۸۲ غنیسازی اورانیوم را به طور کامل متوقف نکرد؟ پس چرا در نهایت آمریکا به این رفتارها و یا دستکم سیگنالهای مثبت دولت ایران وقعی ننهاد و با فاصله اندکی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، ایران از سوی دولت وقت آمریکا به عنوان محور شرارت و شیطانی معرفی شد؟ شما این را نیز باید اضافه کنید که آمریکاییها به همین نامگذاری که خودشان سزاوار به آن هستند نیز بسنده نکردند و مطابق با اسناد و نشانههای آشکار با حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و تهاجم نظامی به عراق در سال ۲۰۰۳ تصمیم داشتند به خیال خود حلقه محاصره ایران را تنگتر کنند، تا پس از آن حمله نظامی به ایران کار دشواری نباشد.
🔺بگذارید به مورد اخیر که هنوز تلخی آثار منفی آن در جریان هست بپردازیم. مگر آقای روحانی، آمریکا را کدخدا ندانست و دولتش با آمریکاییها مذاکره مستقیم نکرد و وزاری خارجه دو کشور با یکدیگر پیادهروی نکردند و به رد و بدل کردن ايميل نپرداختند؟ مگر به توافق هستهای حتی تا یکسال پس از خروج آمریکا کاملاً پایبند نبود؟ پس چرا دولت آمریکا این همه همراهی و نفی ستیزه جویی را ندید و در سال ۹۷ از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را برای جنگ اقتصادی با ايران در پيش گرفت؟ حتما باید عزت و امنیت ملی را با پذیرش برجام موشکی و منطقهای ذبح میکردیم تا ستیزه جو با غرب و خاصه آمریکاییها نباشیم؟ بنابراین مسئله آمریکاییها، جمهوری اسلامی و یا سیاستهای آن نیست. همچنان که دولت مصدق را نیز نتوانستند تحمل کنند. آنها با ایران قوی و اینکه تصمیمات کلان در داخل کشور گرفته میشود مخالفند.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
آغاز اقدامات هزینهساز
در ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه که روز چهارشنبه ۲۹ آذر ماه (۲۰ دسامبر)در مراکش برگزار شد، آنان خواستار ارجاع پرونده جزایر سه گانه به محاکم بین المللی شدند و از ایران خواستند به مذاکره بر سر این جزایر تن دهد.در این باره توجه به چند نکته حائزاهمیت است:
۱.دولت سیزدهم از کنار این موضعگیری نادرست دولت روسیه به سادگی نگذشت و دفاع از منافع ملی را تحتالشعاع همکاریهای ایران و روسیه قرار نداد. اعتراض شدید دستگاههای رسمی کشور و حتی نیروهای سیاسی ایران سیاست گرایش به شرق و توسعه روابط با روسیه سبب نمیگردد، موضوع تمامیت ارضی کشور مورد خدشه و تعرض دیگران قرار گیرد. تجربه اما نشان داده این اقدامات کافی نیست؛ باید از همین حالا اقدامات و هزینههای عینی و واقعی علیه روسیه و امارات آغاز شود.
۲. ایران در عرصه روابط خارجی سطحی از همکاریها را با روسیه به جریان انداخته است، اما این سبب نشده از مواضع اصولی خود دست بردارد. بخاطر همین هیچگاه الحاق شبه جزیره کریمه،دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون به روسیه را به رسمیت نشناخته است. ایران حتی در اسفند۱۴۰۱ با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در چارچوب آن از روسیه خواسته شده تا حمله به اوکراین را پایان داده و نظامیانش را از خاک این کشور خارج کند، مخالفت نکرد. بیان این مصادیق از این منظر اهمیت دارد که در نظر گرفته شود، گزاره افتادن ایران در بازی روسیه به هیچ وجه صحت ندارد.
۳.غرب گرایان در حالی از موضع اخیر و نادرست روسیه درباره جزایر سهگانه به تلاطم افتادهاند،که از نحوه عمل دولتهای غربی و خاصه آمریکا که دهها بار بدتر از روسیه در این زمینه ایفای نقش کردهاند، همیشه خود را به ندیدن و نشنیدن میزنند. از قضا از حیث تاریخی،فتنه انگیزی در حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه زیر سر غربیها بوده است.تحریف واقعیتهای خلیجفارس و جزایر سهگانه در قالب انتشار متون و نقشههای جعلی، بیش از همه توسط دول غربی و خاصه آمریکاییها صورت میگیرد.
۴.در پایان به نکتهای مهم و سرنوشتساز اشاره میشود؛ امروز که جمهوری اسلامی ایران قدرت مؤثر و بازیگر مسلط بر ترتیبات امنیتی خلیجفارس است و فردا روزی اگر تمامیت ارضی ایران در منطقه خلیجفارس به مخاطره افتاد، بخاطر بود و نبود این اعلامیهها و بیانیهها نیست و نخواهد بود. رمز و راز سیادت دریایی ایران در منطقه استراتژیک خلیجفارس و تنگه هرمز،نخست انسجام ملی در داخل و سپس استمرار بازدارندگی همتراز و نامتقارن در خلیجفارس و دریای عمان است، که در این سالها بخش نظامی کشور به شایستگی از عهده آن برآمده است.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58
آریانا و زرکوه را پس بگیریم(بازنشر)
ماجرا از آن جایی آغاز میشود که دفاع کردن شده عادت معمول ما ایرانیها؛ در سیاست، در رسانه، در فوتبال و...همین ایام که درگیر جنگ ترکیبی دشمنان هستیم، باز منفعلانه و تدافعی روزگار میگذرانیم. اگر دست پیش میگرفتیم لااقل امروز کشوری به خود جرأت نمیداد به تمامیت سرزمینی ایران نگاه بد کند. اگر بعد از انقلاب اسلامی بر اشغال جزایر آریانا و زرکوه که توسط انگلیسیها صورت گرفت و بعدا با ساخت و پاختی که با پهلوی کردند و آنها را دو دستی تحویل امارات دادند، تأکید کرده و موضوع بازگرداندن آنها را به ایران را مطرح میکردیم، کار به جایی نمیرسید که برخی کشورهای ذرهای منطقه مدعی مالکیت امارات بر این دو جزیره مهم ایرانی شوند.
دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب میآیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژهای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتیها بعدها برای آنکه نشان دهند این جزایر عربی است نام آنها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچگونه معاهده و قرارداد بینالمللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکلگیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسیها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت.
طبق اسناد موثق تاریخی، دوجزیره آریانا و زرکوه که ابتدا توسط انگلیس و سپس توسط امارات به اشغال درآمدند، به ایران تعلق دارند. ازجمله این اسناد میتوان به نقشه دریانوردی ترسیم شده توسط انگلیسیها در اوایل قرن بیستم اشاره کرد که محدوده جزایر موردادعای امارات و بهطور کلی همه کرانههای خلیجفارس را با رنگ شناسه ایران مشخص کرده است. اگر از منظر قانونی هم به این ماجرا نگاه کنیم، آریانا و زرکوه به ایران تعلق دارند.
در این زمینه راهکار معینی وجود دارد و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و قانونی و با طرح رسانهای موضوع، افکار عمومی و نهادهای جهانی را به سمت پذیرش دیدگاهها و باورهای واقعی و منطفی خود متمایل سازد. در این زمینه مهم آن است که در همه دورهها و دولتها موضوع جزایر ایرانی آریانا و زرکوه در دستور کار قرار بگیرد و لحظه ای از طرح آنها در مجامع جهانی غفلت نورزیم. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سهگانه را مطرح میکنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب میآید.
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58