{احترام خدا به این دو دسته}
خداى تعالى در قرآن براى دو دسته از مردم احترام قائل شده، يكى از آنها علماء و ديگرى اهل تقوى هستند. اين احترام به خاطر اين است كه آنها امر الهى را اطاعت كرده و تحصيل علم نموده و تقوى پيشه نموده اند و اگر براى علماء و متّقين ارزشى قائل نبود و آنها را با سائرين مساوى مى دانست، مردم به علم و تقوى تشويق نمى شدند و بلكه به جهل و بى تقوائى رو مى آوردند.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #توضیح_آیات_قرآن_کریم
#فضیلت #علم #تقوا
@Ghazayeroohemofid
{با توجّه به آيه ى شريفه ى:
"اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ"
آيا در زمان قبل از اسلام هم كسانى كه صاحب تقوى و علم بيشترى بوده اند "اولى الامر" مى شدند؟ در صورت مثبت بودن جواب، پس چرا "حضرت خضر" كه علم بيشترى نسبت به "حضرت موسى" داشت صاحب شريعت و رسول نشد؟} ١/
✳️ قرآن امتياز را بر دو چيز قرار داده است. (چون آنچه براى ما اهميت دارد قرآن است). و سه مطلب در مقدمه بايد بگوئيم تا جواب روشن شود:
👈 مطلب اوّل:
همان گونه كه گفتم در قرآن، امتياز مخصوص دو چيز است:
۱ ـ تقوى
۲ ـ علم.
❇️ چون در خصوص تقوى مى فرمايد:
"اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقيكُمْ"
❇️ و در مورد علم فرموده:
"هَلْ يسْتَوِى الَّذينَ يعْلَمُونَ وَالَّذينَ لايعْلَمُونَ"
يعنى كسى كه عالم است و تقوى دارد بر ديگران برترى دارد. هم خدا برايش برترى قائل شده و هم مردم بايد براى او برترى قائل شوند.
👈 مطلب دوّم:
هميشه امر از عالى به دانى است. يعنى شخصى كه بزرگتر و مقامش بالاتر است. اگر به زيردست چيزى گفت، يعنى گفت: «فلان كار را بكن» او امر كرده است.
امّا اگر زيردست به بالادست چيزى گفت، سؤال كرده است. در عرب اين طورى مى گويند. نمى گويند امر كرده. ما هم تقريبا همين طور هستيم. هيچ وقت نمى گويند كه پسر به پدر امر كرد كه اين كار را بكند. ولى مى گويند درخواست كرد. سؤال كرد.
👈 مطلب سوّم:
هر كس ميان بشر كه مقامش از همه بالاتر از جهت علم و تقوى باشد، او مى تواند بر همه امر كند و آمر بر همه است. پس در هر زمانى اگر بخواهيم همه ى مردم را كنار هم بگذاريم، طبعا يك نفر در علم و تقوى از همه برتر است.
در زمان ما "امام زمان" (عليه السّلام) است. و در زمان "امام حسن عسگرى" (عليه السّلام) حضرت عسگرى بوده. و همين طور ...
قبل از پيغمبر هم بايد ببينيم پيغمبر اولوالعزم آنكه هم علم و تقواى او بيشتر بوده كيست؟
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #پاسخ_به_٧٧_مشكل_ديني
#علم #تقوا #فضیلت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{با توجّه به آيه ى شريفه ى:
"اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ"
آيا در زمان قبل از اسلام هم كسانى كه صاحب تقوى و علم بيشترى بوده اند "اولى الامر" مى شدند؟ در صورت مثبت بودن جواب، پس چرا "حضرت خضر" كه علم بيشترى نسبت به "حضرت موسى" داشت صاحب شريعت و رسول نشد؟} ٢/
ادامه مطلب...
✳️ قبل از پيغمبر هم بايد ببينيم پيغمبر اولوالعزم آنكه هم علم و تقواى او بيشتر بوده كيست؟ او هم به اصطلاح كسى است كه مى تواند بر همه امر كند.
❇️ آن كسى كه بر همه مى تواند امر كند اولى الامر است. يعنى صاحب امر بر همه. يعنى اختيار دارد بر همه امر كند.
👈 گفتيم فقط علم و تقوى ارزش دارد.
يكى با قدرت تر يا كم قدرت تر. يكى بلندتر، يكى كوتاهتر و غيره اينها ارزشى نيست. پيغمبرانى داشتيم كه خيلى پول داشته اند و مقامشان پائين تر بوده است. مثل حضرت "سليمان" در مقايسه با حضرت "موسى" اينها را با هم مقايسه كنيم.
❇️ حضرت "سليمان" تمام كره ى زمين تحت اختيارش بود. امّا در عين حال عظمت حضرت "موسى" (عليه السّلام) را نداشت. حضرت "موسى" هم يك چوپان بود. تازه چند تا گوسفند را هم شعيب به او داده بود. همين طور مزد به او داده بود و ادّعاى چوپانى اين طورى داشت. ولى در عين حال هر كس علم و تقواى بيشترى دارد او صاحب امر است. برترى دارد و مى تواند بر همه امر كند.
✳️ پس اگر دو پيغمبر مساوى باشند، نه اين مى تواند به او امر كند و نه او مى تواند به اين امر كند. ولى نسبت به ساير مردم هر دوى اينها اولى الامر هستند.
🖊 از زمان "پيغمبر اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) تا روز قيامت چون هميشه يك نفر مثل "امام زمان" (عليه السّلام) يا مثل "امام صادق" (عليه السّلام) يا "على" (عليه السّلام) بوده است اولى الامر مطلق يعنى اولى الامر كلّى كه مى توانسته بر همه امر كند همان "امام زمان" است.
✅ امّا در زمانهاى سابق مولا حضرت "موسى" و حضرت "خضر" اين طور بودند كه حضرت "موسى" در يك بخش از دين تخصّص داشته يعنى در بخش احكام و حضرت "خضر" در بخش واقعيات و علوم پشت پرده تخصّص داشته است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #پاسخ_به_٧٧_مشكل_ديني
#علم #تقوا #فضیلت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{با توجّه به آيه ى شريفه ى:
"اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ"
آيا در زمان قبل از اسلام هم كسانى كه صاحب تقوى و علم بيشترى بوده اند "اولى الامر" مى شدند؟ در صورت مثبت بودن جواب، پس چرا "حضرت خضر" كه علم بيشترى نسبت به "حضرت موسى" داشت صاحب شريعت و رسول نشد؟} ٣/
بخش پایانی...
✳️ امّا در زمانهاى سابق حضرت "موسى" و حضرت "خضر" اين طور بودند كه حضرت "موسى" در يك بخش از دين تخصّص داشته يعنى در بخش احكام و حضرت "خضر" در بخش واقعيات و علوم پشت پرده تخصّص داشته است.
🖊 حال بايد اينها را با هم سنجيد و ديد كه كدام يك از اينها بر ديگرى امتياز داشته اند. كه اگر يكى بر ديگرى از نظر علم و تقوى مزيت داشته باشد، او مى تواند بر ديگرى امر كند و اولى الامر منحصر به فرد مى شود.
❇️ اگر "امام زمان" (ارواحنا فداه) را كنار بگذاريم اولى الامر ما (منهاى "امام زمان") همان مرجع تقليد و همان ولىّ امر مسلمين است. اگر او را منها نكنيم او (امام زمان) اولى الامر است و اولى الامر از يك نفر بيشتر نيست و اين شعاع وجودى آن اولى الامر است.
✳️ يعنى مثل خورشيد كه اين نور او است. اين مرجع تقليد اين اولى الامر تقريبا شعاع وجودى او است. والاّ نمى شود به او اولى الامر گفت. يعنى اگر گفتيم اولى الامر مطلق است، حتّى بايد طورى باشد كه بتواند بر "امام زمان" (عليه السّلام) هم امر كند و اين غلط است.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #پاسخ_به_٧٧_مشكل_ديني
#علم #تقوا #فضیلت
🆔 @Ghazayeroohemofid