{عفو و اغماض}
اسلام دستور مى دهد كه مسلمانان نبايد در مقابل فحشها و خشونتها و ظلمهاى افراد از خود عكس العملى نشان دهند (الاّ در حدود و قصاص كه بحث جداگانه اى دارد).
حلم و بردبارى يكى از رموز شگفت انگيز موفقيت است، عفو و اغماض شما را در آغوش خوشبختى گرفته و هميشه دوستان و نزديكان از ديدن شما خشنود مى گردند.
حضرت على عليه السلام فرمود: "العفو تاج المكارم"
يعنى: عفو و اغماض تاج مردان بزرگ است.
شاعر در اين باره مى گويد:
چو ديدى خطا از گنهكار بگذر
كه عفو است تاج رجال و اعاظم
به گوش دل آويز پند على را
كه فرمود: "العفو تاج المكارم"
(از فرمايشات حضرت آيت الله سيدحسن ابطحى رحمة الله عليه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
غذای روح
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 3/ ادامه مطلب... حالا خواهى گفت: چطور اين مطلب را فهميدى و چگونه از جم
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 4/
ادامه مطلب...
كسانى كه اين اهداف را دارند، به خدا نمى رسند و در زمره ى محبّين و مخلَصين قرار نمى گيرند. زيرا هدفشان خدا نبوده و او را نمى خواسته اند، بلكه اين اهداف براى آنها #حجاب است. زيرا با خلوص واقعى منافات دارد، آنها تنها خدا را نمى خواهند بلكه ثوابهاى الهى را مى خواهند؛
ولى نور است، زيرا مبغوض ذات اقدس متعال نمى باشد، بلكه خداى تعالى آن را حلال كرده است. به خلاف وقتى كه انسان اهداف شيطانى و اعمال شيطانى داشته باشد، كه طيبعى است علاوه بر آنكه در حجاب قرار مى گيرد، حجابش هم ظلمانى است او را تاريك مى كند و از همه چيز باز مى دارد.
ولى وقتى انسان اين حجب نورانى را هم پاره كرد، يعنى به مقام #خلوص رسيد و از همه ى خواسته هاى نفسانى، حلال و حرامش صرف نظر كرد و جز #خدا و وصل به او چيزى نخواست، سراسر قلبش مملو از #محبت خدا شد، حتّى سر سوزنى محبت غير خدا در دلش نبود، #انقطاع كامل از غير خدا پيدا كرد، حجب ظلمانى و نورانى را پاره كرده، به وصل محبوب نائل شده و به حقيقت رسيده است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{راه ايجاد #علاقه و #محبت بين مردم اجتماع در بيان امام سجاد}
حضرت #امام_سجاد (عليه السلام) به محمد بن مسلم زهرى فرمود:
هيچگاه گمان مبر كه تو بر افراد ديگر #اجتماع فضيلت و برترى دارى، همه #مردم را به منزله خويشاوندان خود فرض نما، پيرمردان و پيرزنان را بجاى پدر و مادر، و خردسالان را بجاى فرزندان و افرادى كه سنّا با تو مساوى مى باشند به منزله برادران خود به حساب آور، و همه آنان را به همان اندازه دوست بدار كه آن سه دسته را دوست مى دارى
و اگر #شيطان اعمالت را در نظرت جلوه داد و به تو گفت كه تو بر #مسلمانان ديگر فضيلتى دارى، با خود بگو:
اما آنكه از من بزرگتر است، در ايمان به خدا و اعمال نيك بر من پيشى گرفته است و من حتما بايد او را مانند پدر دوست بدارم چون او از من بافضيلت تر است،
و اما آنكه از من كوچكتر به نظر مى آيد مسلما من در اثر زندگانى بيشترى در دنيا زيادتر از او دست به جنايت و گناه زده ام پس او از من بهتر است و من بايد شديدا به او علاقه مند باشم،
و اما كسى كه در سن با من مساوى است درباره او بايد معتقد شوم كه او بر من شرف و مزيت دارد چون يقين به گناه و نواقص خود دارم ولى درباره #برادر مسلمان خود اين موضوع را ترديد دارم و كجا مى توان گناهكار واقعى را بر كسى كه معصيت او قطعى نيست فضيلت داد؟ پس بايد همه افراد اجتماع را سخت دوست بدارم.
اى محمد بن مسلم! اگر به آنچه گفتم #عمل نمودى ديگر با استراحت كامل زندگى خواهى كرد دوستانت زياد و دشمنانت بسيار كم مى گردند.
(از فرمايشات حضرت آيت الله سيد حسن ابطحي رحمة الله عليه)
كتاب #اتحاد_و_دوستي
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 5/
ادامه مطلب...
دوّم:
گفتم: من در اين مكاشفه معنى انقطاع از خلق را درست لمس كرده بودم.
بله دوست محترم، من در آن حال كه از حجب نور عبور كرده بودم و #خلوص واقعى را بدست آورده بودم و متوجّه شدم كه تمام كمالات جماليّه و جلاليّه كه با فطرت ذاتى، آنها را دوست مى داشتم، در يك موجود همه ى آنها جمع شده و نام آن موجود "خداى تبارك و تعالى" است، فطرتم او را دوست مى داشت،
او را من نه به خاطر نعمتهائى كه به من داده و نه به خاطر طمعى كه به او دارم دوست مى داشتم، بلكه چون او دوست داشتنى بود، او را دوست مى داشتم و در دلم جز او به چيز ديگرى فكر نمى كردم و چيز ديگرى را هم دوست نمى داشتم، تا چه برسد كه از ديگرى اميد كمك داشته باشم.
سوّم:
گفتم: من در اين #مكاشفه معنى رسيدن به معدن عظمت و رحمت را فهميده بودم؛
بله من متوجّه شدم كه هدف اصلى و حقيقى از "سير الى اللّه" رسيدن به اين معدن است و معدن مركز جواهرات و اشياء قيمتى است و بدون ترديد چيزى پر قيمت تر از عظمت و آقائى واقعى نيست و اگر خداى تعالى مختصرى از آن را به هر كس ببخشد، داراى #كمالات_روحى و لايق مقام قرب الهى مى گردد.
من در آنجا فهميدم كه معدن كمالاتى كه ما بايد به آن خود را برسانيم و من در آن وقت رسيده بودم انوار مقدّسه ى ارواح "معصومين" (عليهم السّلام) بود.
آن نورى كه "اوّل ما خلق اللّه" است.
آن نورى كه آينه ى تمام نماى خداى تعالى است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 6/
ادامه مطلب...
آن نورى كه "اوّل ما خلق اللّه" است.
آن نورى كه آينه ى تمام نماى خداى تعالى است و تمام صفات كماليّه ى
الهى در آن جمع شده است.
آن نورى كه در دعاء رجبيه مى گوئيم: "بين تو اى خدا و بين آنها جز آنكه آنها بنده ى تو و مخلوق تواَند جدائى ديگرى نيست" و بالأخره آن نور مقدّس حضرت "خاتم انبياء" و اولاد "معصومينش" (عليهم السّلام) بودند، زيرا آنها معدن رحمت الهى هستند كه در زيارت جامعه مى گوئيم: "السّلام عليكم يا اهل بيت النبوة و ... و معدن الرحمة".
اين همان رحمتى است كه در دعاء كميل مى گوئيم: "و برحمتک التی وسعت كل شى ء" اين همان رحمتى است كه اگر از بخش خصوصيش شامل حال كسى بشود، به عظمت و كمال رسيده است كه در تفسير كلمه ى "رحيم" امام (عليه السّلام) مى فرمايد: "للمؤمنين خاصّة"
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{عدم يقظه}
يك عده بخاطر توجّه نكردن به راهنمائى هاى #خداى_تعالى، مواعظ انبياء و اولياء عليهم السلام و #كفر ورزيدن به نعمت #هدايت خوابشان به مرگشان منتهى شده و پروردگار آنها را اينگونه معرفى مى كند كه چه آنها را هدايت و تبليغ كنى و چه آنها را بترسانى و چه نترسانى فرقى نمى كند، دل آنها مُهر خورده و جلوى چشم و گوششان را پرده گرفته و روز قيامت كه از اين مرگ روحى برخيزند عذاب بزرگى در انتظار آنها است و لذا همه بايد از عاقبت #غفلت هايشان بترسند و نگذارند غفلتشان به بدبختى شان منتهى گردد.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 7/
ادامه مطلب...
استاد در اينجا به من گفت: مى دانم كه خوب نمى توانى مطلب را بفهمى، بايد برايت بيشتر توضيح دهم
خدا بود و هيچ چيز نبود.
سپس نور مقدّس "خاندان عصمت و رسالت" (عليهم السّلام) را خلق كرد و آنها را آينه ى تمام نماى خودش قرار داد و تمام #صفات_افعال خودش را در آنها ايجاد كرد و آنها همه ى صفات و خصوصيات الهى به جز #صفات_ذات، مثل ازليت و تجرد مطلق را دارا شدند. چون خداى تعالى براى ارسال فيض، واسطه مى خواهد و چون آنها واسطه ى فيض بين بالا و پائين اند، يعنى واسطه ى بين خالق و مخلوقند و چون خداى تعالى بزرگتر از آن است كه مخلوقات پست هم بتوانند مستقيم با او در ارتباط باشند، (و به همين دليل در شريعت حتّى يك جمله بدون واسطه به كسى وحى نشده و تنها به نور مقدّس حضرت "خاتم انبياء" (صلى اللّه عليه و آله) وحى گرديده است)، بايد هدف و مقصود همه ى سالكين الى اللّه رسيدن به معرفت و كسب فيض و آينه ى تمام نماى اين ميزان اعمال و ايجاد صفات و خصوصيّات اين معدن عظمت و رحمت در خود باشند كه اگر كسى به سر منزل مقصود رسيد، به حقيقت "مناجات شعبانيّه" رسيده، يعنى حجب نور را پاره كرده و به معدن عظمت و رحمت الهى رسيده و روحش به عزّت و پاكى پروردگار پيوسته است.
شايد تو در دلت خيال كنى كه چگونه من #سير_الى_الله را به رسيدن به انوار "معصومين" (عليهم السّلام) تفسير مى كنم.
در جواب مى گويم: خيالت راحت باشد، اين هم سير الى اللّه است. زيرا رهبران معصوم ما خودشان فرموده اند:
"معرفتى بالنّورانيّة معرفه اللّه عزّوجل" يعنى: "على" (عليه السّلام) فرموده: شناختن من در بُعد روحى بوسيله ى علمى كه نور است، همان شناختن خدا است.
و خودشان به ما دستور داده اند كه در زيارتهايشان بگوئيم: "من عرفكم فقد عرف اللّه" كسى كه شما را بشناسد، خدا را شناخته است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem