eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
45.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
33 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. قورباغه ته چاه یکی بود یکی نبود ،روزی روزگاری در یک دشت بزرگ و سرسبز🌿🌿🌿 ، قورباغه ی کوچولویی بود که در ته یک چاه عمیق و تاریک زندگی می کرد. حالا بیاین با هم بریم و ببینیم که این قورباغه کوچولو چه جور زندگی ای داشته؟. بچه ها جونم چاهی که قورباغه کوچولو 🐸ته اون زندگی می کرد خیلی قدیمی و تاریک بود و با آب خیلی کم عمقی هم پر شده بود. خزه های خیس همه ی دیوار های چاه رو پوشونده بود و چون خیلی عمیق بود نور خورشید هم به ته اون نمی رسید.قورباغه کوچولو 🐸وقتی تشنه میشد از همون اب کمی که ته چاه بود می نوشید و وقتی هم که گرسنه می شد از حشراتی که توی چاه زندگی می کردن می خورد و سیر میشد. قورباغه کوچولو وقتی خسته می شد و خوابش می گرفت روی یک تیکه سنگ کوچیک که در ته چاه بود دراز می کشید و به آسمون بالای سرش نگاه می کرد.قورباغه کوچولو از اون پایین به ابرهایی☁️ که توی آسمون در حال حرکت بودن نگاه می کرد. قورباغه ی قصه ما از وقتی که به دنیا اومده بود ته این چاه قدیمی زندگی می کرد و اصلا دنیای بیرون از چاه رو ندیده بود ، اون نمیدونست دریا چیه ، جنگل🌳🌳 چیه، خلاصه قورباغه ی ما از زندگی خودش خیلی راضی و خوشحال بود و فکر می کرد که جای خیلی خوبی داره زندگی میکنه.. هر وقت که پرنده ای بالای چاه پرواز می کرد و روی لبه ی چاه می نشست ، قورباغه ی 🐸کوچولو به بالا نگاه می کرد و با غرور و رضایت خاصی به پرنده می گفت :” سلام ، چرا نمیای پایین تا با هم بازی کنیم؟ اینجا خیلی خوب و خوشاینده ، اینجا آب خنک برای نوشیدن و حشرات زیادی برای خوردن پیدا میشه، بیا پایین ، من اینجا شب ها می تونم ستاره های⭐️ چشمک زن رو از تو آسمون تماشا کنم ، گاهی اوقات هم می تونم ماه زیبا رو ببینم” اما پرنده ها به قورباغه می گفتن:” سلام قورباغه🐸 کوچولو، دنیای بیرون خیلی بزرگتر و زیباتر از جاییه که تو توش زندگی میکنی ، اینجا خیلی بهتر از چاه کوچیکیه که تو داری” اما قورباغه حرف پرنده ها روباور نمی کرد و حرفاشون رو قبول نداشت، اون می گفت به من دروغ نگین ، من میدونم که هیچ جایی قشنگ تر و زیباتر و بهتر از چاهی که من دارم توش زندگی می کنم نیست” پرنده ها خیلی سعی کردن به قورباغه بفهمونن که زندگی بیرون از چاه خیلی بهتر و زیباتر از زندگی ته اون چاه قدیمی و تاریک و کثیفه ولی قورباغه 🐸اصلا حرفشون رو قبول نمیکرد که نمی کرد و حتی حاضر نمی شد که برای یک بار هم که شد دنیای بیرون از چاه رو ببینه. تا اینکه کم کم پرنده ها از دست قورباغه خسته شدن ،اونا فکر می کردن که قورباغه خیلی لجبازه به خاطر همین دیگه باهاش حرف نزدن و کاری هم به کارش نداشتن. قورباغه ی 🐸کوچولو اصلا نمی تونست بفهمه که چرا هیچکس دوست نداره به خونه ی خوب و زیبای اون بیاد. روزها یکی بعد از دیگری گذشتن تا اینکه یک روز ، گنجشک زرد زیبایی روی لبه چاه نشست ، قورباغه ی کوچولو که مدت ها بود کسی به دیدنش نیومده بود انقدر هیجان زده و خوشحال شد که با علاقه و مشتاقانه گنجشک زرد رو به خونه ش دعوت کرد و از اون خواست که به ته چاه بیاد. ” سلام گنجشک زرد زیبا ، حالت خوبه ؟ لطفا به خونه ی قشنگ من بیا و با من بازی کن” گنجشک زرد🐥 حرفی نزد و پرواز کرد و رفت.روز بعد گنجشک زرد 🐥دوباره به لبه ی چاه اومد و دوباره همون اتفاق روز قبل تکرار شد ، خلاصه ، گنجشک شش روز اومد و رفت تا اینکه روز هفتم بالاخره گنجشک گفت :” قورباغه🐸 کوچولو به من اجازه میدی که دنیای بیرون از چاه رو بهت نشون بدم؟” اما قورباغه ی🐸 قصه ی ما پیشنهاد گنجشک زرد 🐥رو رد کرد و حرفش رو قبول نکرد.گنجشک زرد که از دست قورباغه عصبانی😡 شده بود به پایین چاه پرواز کرد و قورباغه ی 🐸کوچولو رو از پشت برداشت و به طرف بالای چاه پرواز کرد.قورباغه ی🐸 کوچولو وقتی چشمش به دنیای بیرون از چاه افتاد کلی تعجب کرد و با صدای بلند گفت :” وای اینجا چقدر بزرگه به خاطر اینکه قورباغه 🐸کوچولو مدت ها بود ته چاه قدیمی زندگی کرده بود ، تا از چاه بیرون اومد تابش نور آفتاب🌞 باعث شد چشماش درد بگیره و به سختی بتونه به اطراف خودش نگاه کنه.اون چند بار محکم چشماش رو به هم زد تا اینکه بالاخره تونست کم کم دنیای بیرون از چاه رو بهتر ببینه.وقتی بالاخره چشم هاش رو کامل باز کرد چیزهای زیادی رو در اطراف خودش دید.اون با خوشحالی 🥰فریاد زد :” هی، اینهمه چیز سبز و بزرگ که مرتب و ردیف کنار هم چیده شده چیه؟” گنجشک زرد 🐥خنده ای کرد و گفت :” اینا کوه ها و دره هاست ، کوه های خیلی زیاد و بزرگی توی دنیا وجود داره مثل کوه هیمالیا مثل کوه آلپ” قورباغه🐸 کوچولو نمیتونست باور کنه که این همه کوه بزرگ و زیبا توی جهان وجود داره. ادامه دارد.. 🧸@gheseh_gheseh
یه دوست جدید.mp3
10.35M
👧🧒 ※ یک دوست جدید دوستای خوب از کجا شروع میشن؟ چی میشه که بعضی دوستامونو از بقیه بیشتر دوست داریم؟ «یه دوست جدید» رو گوش کن تا مثل ساره این راز رو پیدا کنی. نویسنده : فاطمه خاکسارپور 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام قشنگترین ها😍😘 صبح یکشنبه تون بخیر و شادی گلای من🌻🌞 🧸@gheseh_gheseh
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 هلیکوپتر 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕 تخم مرغ رنگی درست کنیم با بچه ها امروز کلی ایده برای رنگ کردن تخم مرغ براتون میگذاریم تا با بچه ها کلی کیف کنید ❤️ 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش آیه سلام‌کردن... توی این کلیپ درمورد سلام کردن با بچه‌ها گفتگو کردم، اگه میخوای شیوه آموزش آیه سلام کردن رو بدونی کلیپو ببین 🧸@gheseh_gheseh
💠دعای روز ششم ماه رمضان
گره های ابریشمی.mp3
11.97M
👧🧒 ※ گره های ابریشمی ماه‌بی‌بی یه راز بزرگ بلده که می‌تونه ارزش هرچیزی رو هزار برابر کنه تو هم اگه دوست داری این راز رو بدونی، همراه گلی و آیدا به این قصه سفر کن! نویسنده : مونا سادات خضرائی 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام به دخترا و پسرهای مودبم😘😍 صبحتون بخیر گل گلای من🌻🌞 🧸@gheseh_gheseh
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 کوسه 🧸@gheseh_gheseh
💠دعای روز هفتم ماه رمضان 🔹اللّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکرَک بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِک یا هَادِی الْمُضِلِّینَ 🔸خدایا یارى كن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبادت 🔸و بركنارم دار در آن از بیهودگى و گناهان 🔸و روزیم كن در آن یادت را براى همیشه 🔸 به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه شاد و آموزنده رو ببینید و کلی بازی های مهیج و جدید خانوادگی یاد بگیرید 💕💕 (تو رودخونه نیوفتی) 🧸@gheseh_gheseh
🔸️شعر خنده‌ی بابا 🌸دست بابام کوزه بود 🌱یادش نبود روزه بود 🌸نشسته بود یه گوشه 🌱می خواست که آب بنوشه 🌸گفتم: بابا به افطار 🌱چیزی نمونده انگار 🌸باباجونم تا شنید 🌱زد زیر خنده، خندید 🧸@gheseh_gheseh