eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
46.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔قابل توجه مخاطبان محترم🔔 ❓سوالات پر تکرار شما را پاسخ می دهیم، خواهشمندیم تحت هیچ شرایطی دیگر ارسال نفرمایید. 💠اول: استفاده غیر تجاری از مطالب کانال مجاز است.برای تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی روح شهدا صلوات 💠دوم برای تبلیغ به کانون تبلیغاتی قاصدک مراجعه کنید. @ghaasedak 💠سوم ارسال پیشنهاد، نظر و اثر👇👇👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vD9c.b53 💠چهارم برای مشاوره در مورد موضوعات مختلف به لینکهای ذیل مراجعه کنید: 🔹مشاوره خانوادگی: https://eitaa.com/moshavereh_et 🔹مشاوره با وکیل: @vakil_et 🔹مشاوره اعتقادی: 🆔 @p_eteghaadi 🔹پاسخگویی به سوالات شرعی: ✍️سلام سوالات شرعی را از دفتر مرجعتان بپرسید یا با شماره 096400 تماس بگیریدشماره تماس دفاتر مراجع معظم تقلید👇👇👇 https://eitaa.com/moogharrabon/8159
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 السلام علیک یا صاحب الزمان سلام به بچه ها جون😍 😍 خوبین خوشین؟🧒👧 صبحتون بخیر باشه عزیزای دلم🌼🌸🌺🌹❤️😍 تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا سوره توحید بخونین🌸🍃 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃 🧸@gheseh_gheseh
مبارک ای مسلمانان که آمد جان و هم جانان شده خورشید سیمای امام عسکری تابان پدر هادی، پسر مهدی، هدایت از حسن باقی رخش چون ماه مهتاب و جبینش نور اشراقی 🎊🎆🎉🎇 سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع)، بر فرزند بزرگوارشان، حضرت امام مهدی - که خداوند فرجشان را نزدیک فرماید - و همه شیعیان آن حضرت مبارک باد 🌸🌷🌺🌹💐 🏷 علیه السلام 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلک جادویی بچه های عزیزم شما اگر بخواهید یه وسیله ی خیلی مهم و گرون بخرید از چه راهی به خواستتون میرسید؟ بیایید ببینیم هادی و‌مهدیه برای رسیدن به خواسته هاشون چیکار میکنن 🧸@gheseh_gheseh
📚 🌟عنوان:خرس_کتاب_دربرف🌟 ✍به قلم:کیتی_کلمینسون 🖋مترجم:آناهیتاحضرتی 🖨ناشر:نشرپرتقال 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی/مخاطب:کودک،خردسال 💠📜💠📜💠📜💠📜💠📜 🌟داستانی لطیف و کودکانه با محوریت کتاب و تصاویر بسیار زیبا🌟 داستان خرسی است به نام آتو که به همراه دوستش ارنست در یک کتاب در کتابخانه شهر زندگی می‌کند. آتو و شخصیت‌های کتاب‌های دیگر، هر شب از کتاب‌ها بیرون می‌آیند و تفریح می‌کنند. جشن زمستانی در راه است و قرار است آتو برای اولین‌بار در این جشن شرکت کند. اما فردای آن روز یک نفر کتاب آتو و ارنست را از کتابخانه به امانت می‌برد. مدتی بعد خانواده‌ای که آتو و ارنست را به امانت برده‌اند به سفر می‌روند آتو و ارنست هم تصمیم می‌گیرند به کتابخانه برگردند تا جشن زمستانی را از دست ندهند. اما کتابخانه دور است با این حال دو خرس تلاششان را می‌کنند و پس از کلی دردسر بالاخره خودشان را به موقع به جشن می‌رسانند. 🧸@gheseh_gheseh
😃 چی به چی مربوطه؟ 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک باکس یا سبد بالای سر کودک قرار داده تعدادی عروسک یا توپ نرم زیر پایش. او باید آنها را با پا بردارد و داخل باکس بیندازد بدون دخالت دست هایش. این بازی را برای ورزش و نرمش هم میتوان اجرا کرد.💛 🧸@gheseh_gheseh
خرگوش با هوش یكی بود یكی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. در جنگل🌳🌳🌳🌳 سر سبز و قشنگي خرگوش باهوشي زندگي مي كرد .🐰 يك گرگ پيرو يك روباه بدجنس هم هميشه نقشه مي كشيدند تا اين خرگوش را شكار كنند .🐕🐆 ولي هيچوقت موفق نمي شدند . يك روز روباه🦊 مكار به گر گ گفت : من نقشه جالبي دارم و اين دفعه مي توانيم خرگوش را شكار كنيم . گرگ گفت : چه نقشه اي ؟🐆 روباه🦊 گفت : تو برو ته جنگل ، همانجا كه قارچ هاي سمي رشد مي كند و خودت را به مردن بزن . من پيش خرگوش مي روم و مي گويم كه تو مردي . وقتي خرگوش مي آيد تا تو رو ببيند تو بپر و او را بگير .گرگ قبول كرد و به همانجائي رفت كه روباه🦊 گفته بود .🐆🍄 روباه 🦊هم نزديك خانه خرگوش رفت و شروع به گريه و زاري كرد .🐕😿🐇 با صداي بلند گفت : خرگوش اگر بدوني چه بلائي سرم آمده و همينطور با گريه و زاري ادامه داد ، ديشب دوست عزيزم گرگ پير اشتباهي از قارچ هاي سمي جنگل خورده و مرده اگر باور نمي كني برو خودت ببين .🐰🐆 و همينطور كه خودش ناراحت نشان ميداد دور شد . خرگوش🐰 از اين خبر خوشحال شد پيش خودش گفت برم ببينم چه خبر شده است . 🐇 او همان جائي رفت كه قارچ هاي🍄🍄 سمي رشد مي كرد . از پشت بوته ها نگاه كرد و ديد گرگ پير روي زمين افتاده و تكان نمي خورد .🐇🍄🐆 خوشحال شد و گفت از شر اين گرگ بدجنس راحت شديم . خواست جلو برود و نزديك او را ببيند اما قبل از اينكه از پشت بوته ها بيرون بيايد پيش خودش گفت :‌ اگر زنده باشد چي ؟ آنوقت مرا يك لقمه چپ مي كند . بهتر است احتياط كنم و مطمئن شوم كه او حتما مرده است . 😯 بنابراين از پشت بوته ها با صداي بلند ، طوريكه گرگ بشنود گفت : پدرم به من گفته وقتي گرگ ميمرد دهنش باز مي شود ولي گرگ پير كه دهانش بسته است .🐆😝 گرگ با شنيدن اين حرف كم كم و آهسته دهانش را باز كرد تا به خرگوش نشان بدهد كه مرده است. خرگوش🐰 هم كه با دقت به دهان گرگ نگاه مي كرد متوجه تكان خوردن دهان گرگ شد و فهميد كه گرگ زنده است . بعد با صداي بلند فرياد زد : اي گرگ بدجنس تو اگر مرده اي پس چرا دهانت تكان مي خورد . پاشو پاشو باز هم حقه شما نگرفت . و با سرعت از آنجا دور شد .🐰😄 🧸@gheseh_gheseh
🌹 در شبی زیبا و پر از ستاره ،💫 🌹 وقتی همه خواب بودند ؛ 🌹 حضرت محمد صلی الله علیه وآله ، 🌹 مشغول عبادت و خواندن قرآن بودند📖 🌹 که ناگهان ، 🌹 نوری از آسمان به زمین فرود آمد . 🌹 خانه پیامبر ، پر از نور شده بود .🏠 🌹 از دل همان نور ، 🌹 اسبی زیبا ، براق و نورانی ،🐴 🌹 بیرون آمد . 🌹 فرشته ای روی آن نشسته بود . 🌹 که به احترام پیامبر ، 🌹 از اسب پیاده شد .🐴 🌹 سپس به پیامبر سلام نمود . 🌹 پیامبر ، آن فرشته را شناختند 🌹 لبخندی زدند و گفتند : 🌸 جبرئیل تویی ؟! 🌸 چقدر دلم برایت تنگ شده بود 🌹 جبرئیل گفت : 🌷 بله سرورم ، منم همینطور 🌷 لطفا آماده شوید 🌷 تا به یک سفر فضایی برویم . 🌹 پیامبر فرمودند : 🌸 الآن ؟؟! این وقت شب ؟!! 🌸 سفر در فضا ؟! آخه با چی ؟! 🌹 جبرئیل دستش را ، 🌹 روی سر اسب کشید و گفت : 🌷 با این بُراق میریم 🌹 پیامبرخدا و جبرئیل ، 🌹 سوار اسب بُراق شدند .🐴 🌹 و به سرعت نور ، 🌹 از مکه به فلسطین رفتند . 🌹 و از فلسطین ، 🌹 به طرف آسمان حرکت کردند . 🌹 بعدها نام این سفر را ، 🌹 معراج گذاشتند . 🌹 حضرت محمد ، در فضا و آسمانها ، 🌹 به دید و بازدید پرداختند . 🌹 با بچه ها فرشته ها نیز ، 🌹 خیلی مهربان بودند .😍 🌹 بعد از انجام ماموریتی که داشتند 🌹 و قبل از برگشتن به زمین ، 🌹 به سمت بچه فرشته ها آمدند .😇 🌹 هم با آنها صحبت کردند . 🌹 هم برایشان قصه گفتند 🌹 هم شعر خواندند 🌹 هم با آنها بازی کردند 🌹 و هم به آنها ، قرآن یاد داد .📖 🧸@gheseh_gheseh
263-CheghadrBayadFekrKonim-www.MaryamNashiba.Com.mp3
7.08M
💠 چقدر باید فکر کنیم!؟ 🔻موضوع: اهمیت فکرکردن قبل از انجام کار 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 📚 عموکتابی | مربی تربیتی🌱 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕💕 شعر 🍜 سفره ی شام 🍜 🍴 شش دانه قاشق 🍽 شش دانه بشقاب 🍞 نان و نمکدان 💦 یک کاسه ی آب 🍜 دیگی پر از آش 🍝 یک شام ساده ⭕️ در دور سفره 👨‍👩‍👧‍👦 یک خانواده ❤️ با مهربانی 👩‍👩‍👦‍👦 با هم نشستند 😀 در سینه شادی ☺️ بر چهره لبخند 1⃣ گفتند اول ☀️ نام خدا را 🍝 خوردند با هم 🍞 نان و غذا را 🍗 یک سفره ی خوب 🍳 یک شام دلخواه 🙌🏻 بعد از غذا هم 💐 الحمدالله 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 الگوسازی و بازی فکری زیبا و سرگرم‌کننده 😍 ❇️ به جای مشغول کردن بچه‌هامون با گوشی، از اینها استفاده کنیم 😊 🧸@gheseh_gheseh
‌   ‌ روباه نادان وگربه زیرک روباه نادان گربه دانا گربه اي 🐱به روباهي🦊 رسيد .گربه كه فكر مي كرد روباه 🦊حيوان باهوش و زرنگي است ، به او سلام كرد و گفت : حالتان چطور است ؟  روباه 🦊مغرور نگاهي به گربه كرد و گفت : اي بيچاره ! شكارچي موش ! چطور جرات كردي و از من احوالپرسي مي كني ؟ اصلا تو چقدر معلومات داري ؟ چند تا هنر داري ؟  گربه 🐱با خجالت گفت : من فقط يك هنر دارم  روباه 🦊پرسيد : چه هنري ؟  گربه 🐱گفت : وقتي سگها🐶 دنبالم مي كنند ، مي توانم روي درخت 🌳بپرم و جانم را نجات بدهم .  روباه 🦊خنديد و گفت : فقط همين ؟ ولي من صد هنر دارم . دلم برايت مي سوزد و مي خواهم به تو ياد بدهم كه چطور با يد با سگها🐶 برخورد كني .  در اين لحظه يك شكارچي با سگهايش🐶 رسيد . گربه فوري از درخت بالا رفت و فرياد زد عجله كن آقا روباه .  تا روباه 🦊خواست كاري كنه ، سگها🐶 او را گرفتند .  گربه 🐱فرياد زد : آقا روباه 🦊شما با صد هنر اسير شديد ؟ اگر مثل من فقط يك هنر داشتيد و اين قدر مغرور نمي شديد ، الان اسير نمي شديد. 🧸@gheseh_gheseh
ایده نقاشی 🩵🎨🙂‍↔️ 🧸@gheseh_gheseh