🔸️شعر مادر دعا
🌸توی دفتر خدا
🌱با مدادی از بهشت
🌸حرفهای خوب را
🌱او برای ما نوشت
🌸رنگ روشن بهار
🌱ابرهای بیقرار
🌸کوه و دشت و سبزهزار
🌱دانهدانهی انار
🌸غنچهها، شکوفهها
🌱هر چه هست در زمین
🌸گفتهاند یک صدا
🌱فاطمهست بهترین
🌸او که راز سجده است
🌱او که مادر دعاست
🌸در دعا برای خود
🌱چیزی از خدا نخواست
🌸در تمام زندگی
🌱درس از او فقط بگیر
🌸آنچه را که دوست داشت
🌱کرده بر تن فقیر
🌸از مسیر او ولی
🌱عدهای جدا شدند
🌸دشمنان فاطمه س
🌱دشمن خدا شدند
🌸از تبار او هنوز
🌱مانده است یک نفر
🌸منتظر نشستهایم
🌱تا بیاید از سفر
🌸او که نور عالم است
🌱او عزیز فاطمهست
🌸لحظهی ظهور او
🌱وقت شادی همهست
🌸از خدا شنیدهایم
🌱با دعای کودکان
🌸زودتر میآید او
🌱بیشتر دعا بخوان
مادر خوب
🧡 @maadar_khoob
🌛داستان الناز و باغ جادویی🌜 🌼✨
قسمت1️⃣
یک روز در یک روستای کوچک، دخترکی به نام الناز زندگی میکرد. الناز دختری باهوش و شیرینزبان بود و همیشه لبخند بر لب داشت. او عاشق طبیعت و گلها بود و هر روز صبح به باغ پدرش میرفت و با گلها بازی میکرد. 🌺
یک روز، وقتی که الناز در باغ مشغول بازی بود، ناگهان صدای عجیبی شنید. وقتی به سمت صدا رفت، یک پروانهی زیبا و رنگارنگ را دید که در میان گلها پرواز میکرد. پروانه به الناز گفت: "سلام الناز! من یک پروانه جادویی هستم. اگر بخواهی میتوانی به باغ جادویی من بیایی!"
الناز با خوشحالی پرسید: "باغ جادویی؟ کجاست؟" پروانه پاسخ داد: "فقط کافیست چشمانت را ببندی و به گلها فکر کنی." الناز چشمانش را بست و به گلها و رنگهای زیبا آنها فکر کرد. وقتی چشمانش را باز کرد، خودش را در یک باغ بزرگ و شگفتانگیز دید! 🤩
در این باغ، گلها میرقصیدند و درختان آواز میخواندند. الناز با خوشحالی در باغ پرسه زد و با موجودات جادویی دیگر دوست شد. آنها به الناز گفتند: "هر بار که به این باغ میآیی، میتوانی یک آرزو کنی!" ✨
الناز تصمیم گرفت که آرزوی دوستی با همه موجودات جادویی را کند. ناگهان، همه موجودات دور الناز جمع شدند و او احساس کرد که چقدر خوشبخت است. 🌈
وقتی وقت برگشتن به خانهاش شد، پروانه به او گفت: "هر وقت بخواهی میتوانی به اینجا برگردی!" الناز با دلی شاد از باغ جادویی خداحافظی کرد و با دوستیهای جدیدش به خانه برگشت.
ادامه دارد...
#قصه_متنی
🧸@gheseh_gheseh
.
قسمت 2️⃣
از آن روز به بعد، الناز هر بار که دلش تنگ میشد، به باغ جادویی میرفت و با دوستانش وقت میگذرانید. او فهمید که دوستی و عشق به طبیعت، بزرگترین جادوهای دنیا هستند.
تا همیشه با لبخند و خوشی زندگی کرد و به دیگران آموخت که همیشه باید به زیباییها و دوستیها اهمیت بدهند.🥰🦋✨
#قصه_متنی
🧸@gheseh_gheseh
#قصه_متنی
💝 ریزه میزه
🌊دریا بزرگ بود، خیلی بزرگ. توی دریا موجوادت مختلفی بودند: لاک پشتهای بزرگ، خرچنگهای بزرگ، گیاهای بزرگ، سنگهای بزرگ، ماهیهای بزرگ و البته یک ماهی کوچولو: خیلیخیلی کوچولو!
🐠🐠
🌊ماهی کوچولو دلش میخواست دوستهای جدید پیدا کند و با آنها بازی کند؛ اما خیلی وقتها ماهیهای دیگر با سرعت از کنارش رد میشدند و اصلاً او را نمیدیدند . ماهی کوچولو دلش میخواست کمی بزرگ تر باشد تا بقیه او را بهتر ببیند. برای همین هرروز یک عالمه غذا میخورد. تند و تند به جلبکها گاز میزد و آنها را میخورد؛ اما فقط کمی شکم اش بزرگتر میشد .
🐠🐠
🌊یک بار دوستش به ماهی کوچولو گفت: « هر قدر هم غذا بخوری فایده ندارد .تو همیشه همین اندازه باقی میمانی».
🐠🐠
🌊ماهی کوچولو بعضی وقتها یک گوشه مینشست و فقط به بقیهی موجودات دریا نگاه میکرد. با خودش میگفت: « شاید خدا من را دوست ندارد؛ برای همین من را این قدر ریز و کوچک آفریده.»
🐠🐠
🌊تا اینکه یک روز وقتی ماهی کوچولو داشت یک جلبک خوشمزه را به آرامی میخورد؛ یک دفعه دید اطرافش تاریک شد. ماهی کوچولو ترسید؛ فهمید یک نهنگ بزرگ او را خورده است و او توی دهان نهنگ است. با ترس گفت: «حالا چکار کنم؟»
🐠🐠
🌊وی دهان نهنگ خیلی تاریک بود. ماهی کوچولو از این طرف به آن طرف شنا کرد و بالا و پایین رفت؛ یک دفعه نوری را دید. نور از بین دندانهای نهنگ به داخل دهانش میتابید.
🐠🐠
🌊ماهی کوچولو فکری به ذهنش رسید. نزدیک دندانهای نهنگ رفت. وقتی نهنگ خوابیده بود ماهی کوچولو آرام شنا کرد و از وسط دندانهای نهنگ بیرون پرید.
🐠🐠
🌊او حالا آزاد شده بود. با خوش حالی توی دریای بزرگ شنا میکرد؛ میچرخید و با شادی آواز میخواند .
🐠🐠
🌊بعد از آن، هروقت دوستش از او میپرسید: «چراهمیشه این قدر شاد هستی؟» ماهی کوچولو زود جواب میداد: «چون حالا فهمیدهام خدا من را هم خیلی دوست دارد. اوآن قدر، من را کوچک آفریده که با خیال راحت میتوانم از لابه لای دندانهای نهنگ فرار کنم.»
تبیان-نویسنده: زهرا عبدی
🍃🌼🌸🍃🌸🌼🍃
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه بازی عالی که هم بچههارو سرگرم میکنه و هم تمرکزشون رو افزایش میده،
میتونید خودتون تو خونه با کارتن و در بطری درست کنید👌
🧸@gheseh_gheseh
آهو باهوش - @mer30tv.mp3
3.37M
#قصه_صوتی
یه قصه شیرین😍
برای کودک دلبند شما🥰
🧸@gheseh_gheseh
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام بچه ها جونم💚💛💞
حالتون خوبه؟😘😊
صبحتون بخیر باشه 🐣🐳👑
تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا صلوات بفرستین🌸🍃
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃
🧸@gheseh_gheseh
🔶کتاب محلهی فرانکلین 🌱
°•°•°📘°•°•°
✍ نویسنده:پالت بورژوا
مترجم:شهره هاشمی
🖨انتشارات:نردبان
@آدرس سایت:
https://entesharat.com/
#معرفی_کتاب
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧚🏻♂️ آموزش یک کاردستی فانتزی زیبا😍
#کاردستی_فانتزی
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی گروهی ۵ تا ۷ سال
#بازی
🧸@gheseh_gheseh
۹۱بازی هدفمند کودکان در منزل(1) (1).pdf
1.7M
مجموعه ٩١ سرگرمي و بازي كودكان در منزل
🧸@gheseh_gheseh
#شعر_کودکانه
#شعر_آموزشی
😊😇😊😇😊😇😊😇😊
شعر اشکال هندسی 🔸🔻▪️
آی بچه های مهربان
سلام به روی ماهتان
منی که رنگا رنگم
این همه هم قشنگم
آدمکم آدمک
عروسکم عروسک
بچه ها کار دستی ام
شگفتی هستی ام
معلم هندسه
آورد من ومدرسه
نگاه کنید با دقت
با مهر وبا محبت
ترکیب نازی دارم
شکل ریاضی دارم
خوب و قشنگ وشکیل
مربع ومستطیل
یک عالمه خاطره
مثلث و دایره
شکل های خوب وزيبا
کوشید ؟ کجایید شما ؟
من که سه گوشم این جا
مثلثم بچه ها
چار تا دیوار چار دلیل
به من می گن مستطیل
بی گوشه وبی دیوار
دایره ام من انگار
شکل های نازو دیدیم
حرفا شونا شنیدیم
#شعر
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون گیگول 👈 درس زندگی ما و آب
😃💧
#پویانمایی
🧸@gheseh_gheseh
سنجاب کجا قایم بشه؟! - @mer30tv.mp3
3.36M
#قصه_صوتی
یه قصه شیرین😍
برای کودک دلبند شما🥰
🧸@gheseh_gheseh
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام به عشقای نابم💚💛💞
حالتون خوبه جیگرااااا؟😍👸
صبحتون بخیر باشه 🎀💎
تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا سوره ی توحید بخونین😘🌸🍃
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃
🧸@gheseh_gheseh