#قصه_کودکانه
🐕🌳 شغال کوچولو کجایی؟ 🌳🐕
یکی بود، یکی نبود. شغال کوچولویی بود که در یک جنگل زندگی می کرد. او هر روز به آبگیر می رفت، کمی آب می نوشید و از آبگیر ماهی می گرفت و می خورد.
یک روز عصر، وقتی شغال کوچولو به آبگیر رفت، فلامینگو را دید. شغال کوچولو بعضی وقت ها او را می دید و با هم سلام و علیک داشتند.
فلامینگو کمی عجول بود. ماهی ها را چند تا چند تا می گرفت و قورت می داد. آن روز هم وقتی شغال کوچولو او را دید، فلامینگو سه تا ماهی را یک جا قورت داده بود. داشت خفه می شد. چشمانش از حدقه بیرون زده بود و با صدای گرفته ای کمک می خواست.
شغال کوچولو گفت: «تو چرا این طوری غذا می خوری؟ چند بار به تو گفتم ماهی ها را یکی یکی بخور؟!»
بعد با عجله رفت و چوبی پیدا کرد. آن را توی دهان فلامینگو فرو کرد. چوب را آن قدر فشار داد تا ماهی ها پایین رفتند و راه گلوی فلامینگو باز شد.
فلامینگو نفس راحتی کشید و گفت: «وای ... داشتم می مردم!»
شغال گفت: «از بس که لقمه های بزرگ بر می داری! اینکه وضع غذا خوردن نیست.»
فلامینگو از شغال تشکر کرد و پرواز کرد و رفت. از آن روز فلامینگو و شغال با هم دوست شدند، آن ها هر روز به آب گیر می رفتند. مدتی با هم حرف می زدند و ماهی می خوردند. فلامینگو هم دیگر ماهی ها را یکی یکی می خورد.
یک روز شغال کوچولو به آب گیر نیامد. فردا و پس فردا هم پیدایش نشد. چهار روز گذشت و خبری از شغال کوچولو نشد. فلامینگو با خود گفت: «چی شده؟ چرا شغال کوچولو به آب گیر نمی آید؟ باید بروم و پیدایش کنم.»
بعد رفت و از این و آن نشانی لانه شغال کوچولو را پرسید. پرسان پرسان لانه اش را پیدا کرد. جلوی لانه رفت و شغال کوچولو را صدا زد. او بیرون آمد و از دیدن فلامینگو خوشحال شد.
فلامینگو پرسید: «شغال جان چطوری؟ چرا دیگر به آب گیر نمی آیی؟ دلم برایت تنگ شده.»
شغال کوچولو گفت: «نمی توانم بیایم. مادرم مریض است. از او مراقبت می کنم.»
فلامینگو داخل لانه شد. خانم شغاله گوشه ای دراز کشیده بود. ضعیف و لاغر بود.
فلامینگو مدتی آنجا ماند و بعد خداحافظی کرد و رفت. با خود گفت: «مادر شغال کوچولو که مریض است. خودش هم مجبور است پیش مادرش بماند و از او پرستاری کند. پس چطوری غذا پیدا می کنند؟»
فردای آن روز فلامینگو باز به لانه شغال کوچولو رفت. وقتی شغال کوچولو از لانه بیرون آمد، دید فلامینگو چند تا ماهی چاق و چله برای او و مادرش آورده است. شغال کوچولو از او تشکر کرد و گفت: راضی به زحمتت نبودم فلامینگو جان! نوک و بالت درد نکند.»
از آن روز به بعد، فلامینگو هر روز به لانه شغال کوچولو می رفت. برای او و مادرش ماهی می برد و مدتی آنجا می نشست.
بالاخره خانم شغاله حالش خوب شد و شغال کوچولو دوباره توانست به آب گیر برود. شغال کوچولو، فلامینگو را بهترین دوستش می داند. فلامینگو هم همین طور.
#قصه
🐕
🌳🐕
🐕🌳🐕
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
2_144140477269126216-mc.mp3
7.29M
#قصه_صوتی
🐝جوخه عسل (قسمت سوم)
#توضیحات: از قصه های مهدوی
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
🌼🐝🍯🐝🍯🐝🌼
کانال قصه های کودکانه
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🍃🌼
@Ghesehaye_koodakaneh
پلیس کوچولو_صدای اصلی_424034-mc.mp3
9.7M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌼 پلیس کوچولو
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🍂﷽🍂
آغاز هر روز شروع
دوبارہ براے آموختن است
آغازے براے تڪاندن غبار از دل
ونشاندن غنچہ هاے
عشق و محبت
پس شروع دوبارہ
زندگے برتو مبارڪ
روزتون زیبا و درپناہ خدا
وصبحتون بخیر و شاد🍂☕️
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔅🎲بچه های باهوش🎲🔅
ما بچه های باهوش
نمی کنیم فراموش
از دستفروش کوچه
نمی خریم کلوچه
همراه اهل خانه
خوب میخوریم صبحانه
تا قوی و با نشاط
بازی کنیم تو حیاط
ما شادیم و با ایمان
پیرو خوب قرآن
#شعر
👆👆👆
🎲
🔅🎲
🎲🔅🎲
🔅🎲🔅🎲
🎲🔅🎲🔅🎲
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
💭🎲داستان ق🎲💭
یک روز ف غير آخر داشت تو پارك بازي ميكرد. يهو خورد زمين و پاش پيچ خورد. دور و اطرافشو نگاه كرد و ديد اي داد بيداد نقطه شو از رو سرش افتاده. با اون پاش شروع كرد ب گشتن. ف آخر اومد و گفت:چرا اينجوري راه ميري.
گفت :آخه پام پيچ خورده و نقطمم رو هم گم كردم. ف آخر گفت بيا تو بغلم تا ببرمت پيش دكتر. ف. غير آخر گف پس نقطه م؟؟
همه ي حرفاي اينا رو قمري مهربون شنيد و گفت:شما استراحت كنيد من براتون پيدا ميكنم.
قمري ،گشت و گشت. لا ب لاي گل ها رو ديد. وااااااي اينجا چقد نقطه هست.
بعد با نوكش يك نقطه و با ي چنگال دستش يك نقطه و با اون يكي چنگالش يك نقطه ديگه برداشت.
رفت رو سر ف غير آخر دوتا نقطه گذاشت. خوب كه نگاه كرد ديد با اون يكي فرق داره. اون نقطه ي ديگه رو هم گذاشت رو سر ف آخر.
ف آخر گفت حالا ف كوچولو بيا تو بغلم. اما ف ديگه با اون دوتا نقطه سنگين شده بود و ف آخر مجبور شده بود يكم خودشو خم كنه و راه افتاد.
به شهر الفبا كه رسيدن گ بهشون گفت :خوش آمديد ق ها
او دوتا ب هم نگاه كردن و تازه فهميده بودن كه ديگه شكل و صداشون با ف فرق داره.
(ق غير آخر. ق آخر)
#قصه_آموزشی
🎲
💭🎲
🎲💭🎲
💭🎲💭🎲
🎲💭🎲💭🎲
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#بازی
〰〰〰⚜🌷⚜〰〰
🌀بازی های کثیف کاری🌀
🔆🔆به بازیهایی گفته میشود که بچه در اون احساس آزادی می کند و می تواند آزادانه با مواد مختلف بازی کند.
✅این بازیها سیستم پردازش حسی کودک را تقویت می کنند ، خلاقیت را پرورش می دهند و هیجانات منفی کودک مثل ترس ، اضطراب و خشم را کم می کنند.
✅انجام این بازیها ممکن است در خانه سخت باشد ولی در محیط کلاس با شرایط امن می شود این بازیها را انجام داد.
🔺 توجه:
💭برای گروه سنی زیر ۲ سال مواد استفاده شده باید قابل خوردن و کاملا بهداشتی باشد.
〰〰〰〰⚜🌷⚜〰〰〰
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
4_5985486300814246603-mc.mp3
8.19M
#قصه_صوتی
🐝جوخه عسل (قسمت چهارم)
#توضیحات: از قصه های مهدوی
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
🌼🐝🍯🐝🍯🐝🌼
کانال قصه های کودکانه
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🍃🌼
@Ghesehaye_koodakaneh
#نکته_تربیتی
✅ بعضی از والدین، فرزندشان را در اتاق حبس میکنند تا به کار اشتباهش فکر کند، در حالیکه فرزندشان تنها با خشم درباره رفتار والدینش فکر خواهد کرد.
مجرمان را به همین نیت به زندان می اندازند در حالیکه بسیاری از آنها جریح تر از زندان بیرون خواهند آمد.
❌برای تنبیه فرزندتان او را حبس نکنید حتی برای یک دقیقه زیرا رابطه تان را با او که بزرگترین سرمایه شماست نابود میکنيد.
➿➿➿➰🌿🌼🌿➰➿➿
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
رفتن به بیمارستان_صدای اصلی_443203-mc.mp3
8.92M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه:رفتن به بیمارستان
🌸هدی و پدر و مادرش، برای عیادت عموش که قلبش رو عمل کرده، به بیمارستان رفته بودند. هدی براش سؤال پیش اومده که چرا با اینکه پزشکها کارشون رو انجام دادن، باید برای عموش دعا کنه؟
🍃این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که در هنگام بیماری، برای بهبودی علاوه بر دعا کردن و چشم امید به کمک خداوند داشتن، باید به پزشک هم مراجعه کنن؛ چراکه پزشک با کسب علم و دانش و عقل و توانایی که خداوند به او عطا کرده، به بهبود ما کمک میکنن.
🍃 در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به آیه های ۷۸، ۷۹ و ۸۰ سورهی مبارکهی «الشعراء» اشاره می کنن.
🍃خداوند در این آیه ها میفرماید:
« ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهۡدِینِ (۷۸) وَٱلَّذِی هُوَ یُطۡعِمُنِی وَیَسۡقِینِ (۷۹) وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ یَشۡفِینِ (۸۰). آن کس که مرا آفریده و هماو راهنماییام مى کند (۷۸) و آنکس که به من خوراک مىدهد و سیرابم مىگرداند (۷۹) و چون بیمار شوم او مرا درمان مىبخشد (۸۰).»
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
💚﷽💚
الهے
در این صبح ڪہ نوید بخش
امید و رحمت توست
هرآنڪہ چشم گشود
قلبش سرشار از امید
و زندگیش سرشار
از رحمت و برڪت تو باد
هرچہ لطف خداست
در این صبح زیبا برایتان آرزومندم
صبحتون بخیر🍂☕️
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
کنترل عصبانیت
هنگامی که والدین به طور کار آمد هیجان های خود را مهار می کنند، فرزندان شان هم یاد می گیرند تا به همین شیوه عمل کنند. روشی که والدین برای مدیریت خود در شرایط انفجاری (عصبانیت بیش از حد) به کار می برند، الگویی برای فرزندشان می شود تا به هنگام خشم یا اندوه از آن الگو تبعیت کنند.
بنابراین کنترل خشم و عصبانیت چیزی است که همه والدین به آن نیازمندند. خود مهار گری روشی برای کمک به والدین است تا از وارد کردن صدمه به فرزندشان اجتناب کنند. با کسب این مهارت، والدین خواهند توانست تا با فرزندشان به شیوه هایی موثر حتی در لحظات تنش زا، تعامل کنند.
مثلا وقتی کودک ما شاهد است که به نظر خیلی عصبانی می آییم، خشم خود را فرو بخوریم و سکوت کنیم و چند دقیقه ای از او بخواهیم محیط را ترک کند تا کنترل خود را دوباره به دست آوریم، او نیز از این شیوه استفاده خواهد کرد. در واقع رفتارهای خشن فرزندانمان بازتابی از رفتار والدین است.
خشم، هیجان پایه ای است که هر کسی آن را می فهمد. می توان به افراد آموزش داد که چگونه خشم خود را بدون آسیب زدن به خود یا دیگران مهار کنند. آنچه حائز اهمیت است قبول مسئولیت اعمال خود و پذیرش احساسات به عنوان بخشی از ماهیت بشری است.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
#تصویری pdf
🌸عنوان قصه:
🍃لک لک و روباه 🦊
قصه در مطلب بعدی 👇
لک لک و روباه.pdf
1.32M
#قصه_کودکانه
#تصویری pdf
🌸عنوان قصه:
🍃لک لک و روباه 🦊
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
مديريت_خشم_در_كودكان
#بازي_كنترل_خشم
⚡️بازی پاره پاره کردن روزنامه
🔮در بازی «پاره پاره کردن روزنامه» معلم از بچههایی که پرخاشگر هستند و زبان عشقشان لمسی است میخواهد تا ابتدا دست راستشان را بالا برده و تعهد دهند که بعد از اتمام بازی تمام کاغذپارهها را جمع میکنند. سپس چندین روزنامه باطله به آنها میدهد و از آنها میخواهد تا به شیوهای که خودش آموزش میدهد روزنامهها را تکه تکه کنند، آنها را به هوا بریزند و با صدای بلند هورا و فریاد بکشند.
💣دو سه دقیقه بعد، بچهها دچار تغییرات هیجانی میشوند که تأثیر آن در کنترل خشم و پرخاشگری آنها موثر است.
🔮این بازی موجب ارتباط موثر دانشآموزان با معلم میشود و احساس صمیمیت را بین آنها بیشتر میکند که این بازی ارتباط بین فردی دانش آموزان را با معلم برای حل مشکلات فردی و خانوادگی تقویت میکند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🎲💭داستان نشانه ی(ض)💭🎲
یک روز دوبرادرکوچکتر صادکه از لحاظ ظاهری خیلی شبیه برادراشون یعنی صاد بودند برای تفریح رفته بودند لب دریا با ماسه های ساحل بازی کردند ودست وصورت شون کثیف شد مجبور شدن بااب دریا دست وصورت شونو شستند
رفتن خونه وچون خسته بودنداون شب به خواب عمیقی فرو رفتند صبح که بیدار شدند متوجه شدند که خروسک گرفتن وصداشون تغییر کرده بود ونفری یک لکه ی سیاه روی سرشون گذاشته شد .
دلیلش این بود که اب دریا الوده بوده این دو برادر بخاطر شستن دست وصورت شون با اب دریا مریض شدند این صدا وشکل برای همیشه باانها موندگار شد،
صدای این دو برادر شده بود مثل (ز)و (ذال)همه فکر می کردن که (ز) هستند اما هیچ شباهتی با (ز ) و(ذال)نداشتند اسم این دوبرادر یعنی (ضـ ض )را تو شهرک الفبا گذاشتند ضاد
ویک نشانه ی دیگه به نام ضاد به شهرک الفبا وارد شدند اسمش (ضاد)صداش(ز)
که کلماتی مثل
رضا ،وضو،مریض،بعضی،ریاضی،حوض،و......را با این نشانه میشه نوشت .
#قصه_آموزشی
🎲
💭🎲
🎲💭🎲
💭🎲💭🎲
🎲💭🎲💭🎲
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
در کشور همسایه ام ..
چه غریبانه زنان و کودکان..
چه غریبانه پدران و پسران ..
چه غریبانه
و وحشیانه …
جان می دهند !
و چه دردناک است مرگ انسانیت .
#فلسطین
#غزه
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
آرزوی ماهی کوچولو_صدای اصلی_447355-mc.mp3
9.45M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🐟 آرزوی ماهی کوچولو
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
سلام صبحتون بخیر🌺
امروز
خواهان آنم ڪـہ ضربان قلبت 💗
بـہ لبخندهاے 😊 مڪرر تڪرار شود
و هر آنچـہ بـہ دل آرزویش را دارے
بے بهانـہ اے از آن تو باشد. 💝
صبح بخير☀
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✅برای تشویق کودک به فعالیتهای مورد نظرتان، انجام آنها را در قالب بازی از او بخواهید.
⭕️مثلا بگویید تا ۱۰۰ میشمارم تا ببینم میتوانی اسباب بازیهایت را مرتب کنی⁉️
💭💭💭🔅🔆🔅💭💭💭
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔅💕داستان نشانه ی (پ) 💕🔅
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
یک روز پرستو کوچولو با پدرش رفت پارک و توپ قشنگش وهم باخودش بردتا بازی کنه، توپارک یک پروانه ی زیبارو دیدکه روی گل های پونه نشسته بود، یکم انطرفتر روی پله های پارک یک پرنده رو دید که بالا وپایین می پرید، به پدرش گفت پدر این پرنده اسمش چیه؟پدرش گفت اسمش
مثل اسم قشنگه توهست .پرستو درحال بازی کردن با توپش بود که دوستش پریسا رو دید باهم کمی بازی کردند مادرپریسا که پیتزا خریده بود به پرستو پیتزا تعارف کرد پریسا از پرستو خداحافظی کرد ورفت پدرپرستو چون ازاداره پرونده اورده بود باید زودتر بر می گشت خونه. تو راه برای منزل پرتقال خریدن وبه فروشنده پول دادند. پرستو وقتی خونه رسید پولیور شو درا اورد وگذاشت توکمد بد نشست خاطره ی یک روز در پارک رو برای خودش تعریف کرد،دید چقدر امروزچیزهای رو دیده که حرف (پ) داره اون کلمات رو تویک کاغذ جدا نوشت دید توبعضی کلمات حرف(پ) دراول کلمه دربعضی ها وسط وبعضی ها اخر اخه ما دوتا پ داریم پ غیر اخر پ اخر .بچه های خوبم شما هم میتونید با پرستو همراه بشین وکلماتی که (پ) دارند رو بگید بنویسید.
#قصه_آموزشی
👆👆👆
💕
🔆💕
💕🔆💕
🔆💕🔆💕
💕🔆💕🔆💕
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦊 نقاشی روباره کارتونی
🍃این آموزش زیبا را در مطلب بعدی مشاهده بفرمایید.
🎨کانال آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ویدیو آموزش نقاشی روباه 🦊
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
بر اساس یک تحقیق؛ بچههایی که بیشتر بابت تلاششان مورد ستایش قرار میگیرند -تا بابت تواناییهایی که دارند- شانس بیشتری برای موفقیت دارند چرا که آنها از انگیزه بالاتری برخوردا هستند.
همین تحقیقات به این نکته اشاره دارد که اگرچه طبیعیست که پدر و مادرها از هوش و ذکاوت فرزند خود تعریف و آن را ستایش کنند، اما ضرری که این کار میتواند برای بچهها داشته باشد این است که این بچهها برای اینکه ثابت کنند باهوش هستند و چیزی کم ندارند ممکن است به تقلب کردن برای بهتر شدن روی بیاورند.
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
خانواده خرچنگها_صدای اصلی_447341-mc.mp3
9.56M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🦀 خانواده خرچنگ ها
🌸زیر آبهای دریا شهری پر از خانه های کوچک و بزرگ بود. بعضی از خانه ها هم صدفی بودند....
🍃بهتره ادامه ی داستان رو بشنوید.
🌸قصه های کانال قصه های کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعرکودکانه
سلام گلای خونه
خوشگلای نمونه
میخوام یه چیزی بگم
خوب یادتون بمونه
مسواک زدن بچه ها
لازمه واسه دندون
دندون اگه نباشه
زندگی میشه زندون
مسواک اگه نباشه
میپوسه دندوناتون
باید که دندون باشه
تا بجوین غذاتون
مسواک با میکروبای
دندوناتون میجنگه
هر کی که مسواک کنه
یه بچه ی زرنگه
دندون که داشته باشید
خنده هاتون قشنگه
اونوقت با خنده هاتون
زندگی رنگارنگه
🍃یاسمن مجیدی
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
🐻🐻 خرس کوچولو و زنبورهای عسل🐝🐝
خرس کوچولو از خواب بيدار شد. دلش مي خواست براي صبحانه يک دل سير عسل بخورد. به طرف کندوي زنبورها به راه افتاد. اما چون هنوز خواب آلود بود و حواسش جمع نبود، وقتي به کندوي عسل رسيد بياجازه انگشتش را در ظرف عسل زنبورها زد و يک انگشت عسل برداشت. زنبورها از اين کار خرس کوچولو عصباني شدند و افتادند به جان او و شروع کردند به نيش زدن.
خرس کوچولوي بيچاره از ترس به سمت رودخانه فرار کرد و شيرجه زد توي آب . اين طوري زنبورها مجبور شدند دست از سر خرس کوچولو بردارند.
خرس کوچولو دلش شکست و به خانه رفت و تصميم گرفت ديگر سراغ عسل نرود. اما دو روز بعد اتفاق ديگري افتاد .وقتي خرس کوچولو کنار درختي نشسته بود، ناگهان سرو صداهاي زيادي از سمت کندوها شنيد. خرس کوچولو جلوتر رفت و ديد کندوي زنبورهاي عسل آتش گرفته است. خرس کوچولو با ديدن اين صحنه بدون معطلي به سمت رودخانه رفت و سطلش را پر از آب کرد و براي نجات زنبورها برد. خرس کوچولو خيلي زود آتش را خاموش کرد و زنبورها را نجات داد و به خانهاش برگشت.
زنبورها بعد از اين اتفاق تازه متوجه شدند که چه اشتباهي کردهاند. آنها حالا حسابي شرمنده شده بودند. دلشان مي خواست بروند و از خرس کوچولو تشکر کنند اما به خاطر کار بدي که قبلاً کرده بودند خجالت ميکشيدند. زنبورها تصميم گرفتند هر طوري شده از خرس کوچولو تشکر کنند.
به خاطر همين يک ظرف بزرگ از عسل برداشتند و براي خرس کوچولو بردند. اما چون از او خجالت ميکشيدند ظرف عسل را پشت در خانهاش گذاشتند و روي آن نوشتند لطفاً ما زنبورها را ببخشيد.
خرس کوچولو وقتي در را باز کرد يک ظرف عسل خوشمزه پيدا کرد و خوشحال شد.
#قصه
🐻
🍯🐝
🐝🍯🐻
🐻🐝🍯🐻
🐝🍯🐻🐝🍯
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
❄️❄️ برفاي دونه دونه❄️❄️
اتل متل كلوچه
برف اومده تو كوچه
برفاي دونه دونه
كلاغه شعر مي خونه
شعرش چيه؟قار و قار
يعني ببار تا بهار
#شعر
❄️
❄️❄️
❄️❄️❄️
❄️❄️❄️❄️
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✅نقاشی و خط خطی های کودکانه باعث تخلیه انرژی و در نتیجه آرام شدن کودکانان می شود. آن ها را در این کار کمک کنید.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4