eitaa logo
قصه های کودکانه
33.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
908 ویدیو
320 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمون غمگین_صدای اصلی_65722-mc.mp3
4.71M
🌸 آسمون غمگین 🌸🌸🌼🌸🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ(۱) اللَّهُ الصَّمَدُ(۲) لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ(۳) وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ(۴) « معنی قل هوالله » 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🥀 بگو خدا یگانه‌س 🍃 یکتا و جاودانه‌س 🥀 خدایِ بی نیازه 🍃 همیشه‌ چاره‌سازه 🥀 نه بچه داره الله 🍃 نه مامان و نه بابا 🥀 یادش چه‌خوشگواره 🍃 همتا دیگه نداره 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🐞🍃قصه پری کوچولو🍃🐞 پری کوچولو، دختری خوب و مهربان و با سلیقه بود که اتاق مرتّب و منظمی داشت. اتاقش صندلی خیلی خوشگلی داشت و گل های قشنگی روی میزش گذاشته بود. او کتاب هایش را منظّم می چید و لباس و کیف و کفش مدرسه اش را تمیز نگه می داشت و حتّی اسباب بازی هایش را تمیز و مرتّب نگه می داشت. پری کوچولو، عروسک زیبایی داشت که خیلی آن را دوست داشت و همیشه با عروسکش صحبت می کرد. اگر کسی عروسکش را دست می زد، به او می گفت که عروسکم را خراب نکنی. روزی دوستانش را به خانه شان دعوت کرد. آنان به اتاق پری کوچولو رفتند و شروع کردند به بازی کردن. مادر پری کوچولو برای دوستانش کیک پخته بود، به پری کوچولو گفت: بیا به من کمک کن میوه ها و کیک را به اتاقت ببریم تا از دوستانت پذیرایی کنی. پری کوچولو به مادرش کمک کرد کیک و میوه ها را به اتاق آورد و از دوستانش پذیرایی کرد. یکی از دوستان پری کوچولو گفت: پری جان! عروسکت چقدر قشنگ است، آن را بیاور بازی کنیم. پری گفت: مواظب باشید عروسکم خراب نشود؛ چون من به این عروسکم خیلی علاقه دارم. او همیشه با من صحبت می کند و خیلی مهربان است. او عروسک را از کمد برداشت و به دوستش داد، ناگهان عروسک از دست دوستش افتاد و شکست. پری خیلی ناراحت و عصبانی شد، گفت: چرا این کار را کردی؟ من عروسک زیبایم را از دست دادم. پری شروع کرد به گریه کردن، دوستش خیلی خجالت کشید و از او معذرت خواهی کرد. مادر پری به اتاق آمد و گفت: دخترم! چرا گریه می کنی؟ پری مادرش را بغل کرد و گفت: مادرجان! عروسک شیشه ای زیبایم شکست. من چه کار کنم؟ مادر پری گفت: دخترم! اشکالی ندارد. دوست تو که قصد بدی نداشت. تو نباید این قدر نگران باشی، من برایت یک عروسک دیگر می خرم، برو از دوستانت عذر خواهی کن؛ زیرا آنان مهمان تو هستند. تو باید با آنان با مهربانی رفتار کنی؛ زیرا مهمان حبیب خدا است. پری از دوستانش عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید! آخه من خیلی به این عروسکم وابسته بودم، بعد شروع کردند به خوردن میوه و کیک. دوستان پری بعد از مهمانی خداحافظی کردند و به خانه های شان رفتند. آن دوست پری که عروسک را شکسته بود خیلی چهره اش نگران بود. وقتی به خانه شان رفت مادرش پرسید: دخترم! مهمانی به شما خوش گذشت یا نه؟ چرا ناراحتی؟ دختر شروع کرد به گریه کردن، گفت: مادر امروز مهمانی برای من خیلی غم انگیز بود؛ من یکی از بهترین عروسک های پری را شکستم. مادرش گفت: دخترم! نگران نباش، بلند شو با هم به بازار برویم. آنها تمام مغازه های عروسک فروشی را نگاه کردند تا عروسکی مثل عروسک پری پیدا کنند، ناگهان دوست پری عروسکی شبیه عروسک پری دید، مادرش فوراً آن عروسک را خرید و کادو کرد، آن گاه به طرف خانه پری رفتند. وقتی به خانه پری رسیدند مادر پری از دیدن آنها خیلی خوشحال شد و گفت: خوش آمدید! پری کادو را از دست دوستش گرفت و باز کرد و از دیدن آن عروسک خیلی خوشحال شد و گفت: خدایا! این عروسک مثل عروسک خودم زیبا و دلنشین است دستت درد نکند، چرا زحمت کشیدی؟ پری از مادر دوستش تشکر کرد و گفت: خانم! خیلی از شما ممنونم، شما خیلی خوب و مهربان هستید. من به عروسکم خیلی علاقه داشتم، به خاطر همین، آن روز رفتار خوبی با دوستانم نداشتم. امیدوارم دوستانم مرا ببخشند. آن وقت دوست پری او را بوسید و خداحافظی کردند و رفتند. بچه ها! نباید به خاطر یک اتفاق کوچک دوستی تان را به هم بزنید. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
موش کوچولو توی جنگل گم شده_صدای اصلی_65701-mc.mp3
4.46M
🐭موش کوچولو توی جنگل گم شده 🐁موش کوچولو داستان ما خیلی دوست داشت که حیوانات جنگل را از نزدیک ببیند اما چون خیلی کوچک بود پدر و ماردش به او اجازه نمی دادند. اما یک روز موش کوچولو بدون اجازه پدر و مادرش بیرون رفت و در جنگل گم شد موش کوچولو محو تماشای جنگل شد و راه افتاد ، در راه... ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🌼🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸شعر کودکانه _سلام_ﷲ_علیها 🌸🌼🍃🌼🌸 ~ ایّـــــــــــامِ فــــاطمــــیة ~ یــــــــــــاد‌آورِ شهــادت ~ چشـــم‌ازجهان‌ بــبستی ~ ای مــادرِ امامـــــــــــت 🏴🥀🕯 ~ تو نـــورِ چـــشمِ احــمد ~ تو مَـظهَــــــرِ شـجاعت ~ گشتـــی فدای دین و ~ قــــربــــانیِ ولــــــــایت 🏴🥀🕯 ~ از کودکیـــست مــــا را ~ بـعد از نمـــــاز عـــادت ~ گوییم ذکــــــــرِ تسبیح ~ باشـــیم تا به یـــــــادت 🏴🥀🕯 ~ حـــــــقِ حسینِ مـظلوم ~ زهـــــرا بکــــــــن عنایت ~ گـــردد نصیبِ مــــا هم ~ در کــــــربلــــــــــا زیارت 🌸🌼🍃🌼🌸 شــــــعر: سلمان آتشی ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🌼🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🌸👦 دندانم را مسواک میزنم سار گفت:مامان جون!مرا به پارک نمی بری؟ مادر گفت:اول صبحانه ات را بخور،بعد هم دندان هایت رامسواک بزن تا به پارک برویم سارا پارک رفتن را خیلی دوست داشت، دلش می خواست زودتربه پارک برود برای همین صبحانه اش را خورد، اما تنبلی کرد ومسواک نزد سارادر پارک بازی می کردکه یک دفعه گفت: وای دندانم!مامان دندانم درد می کند مادرسارا دندان او را نگاه کرد و گفت:ای وای! دندانت کرم خورده وسیاه شده! سارا پرسید: دندانم چه جوری کرم خورده؟چرا درد می کند؟ مادرش گفت:حیوان های کوچولویی به اسم باکتری،دندان را می خورند و خراب می کنند آن وقت دندان،درد میگیرد سارا پرسید:این باکتری ها از کجا می آیند؟چطوری توی دهان ما می آیند؟ مادر گفت:بعد از اینکه غذا می خوریم، اگر مسواک نزنیم، ذره های کوچولوی غذا به دندان های ما می چسبند. آن وقت دندان سیاه می شود ودرد می گیرد سارا گفت: مامان جون، چطوری این باکتری ها را از روی دندانهایم جدا کنم؟ چه کار کنم که دندانهایم خراب نشود؟ مادرش گفت: اگر همیشه بعد ازغذا مسواک بزنی، این باکتری ها از بین می روند و دندانها خراب نمی شوند سارا گفت: مامان جون!برگردیم به خانه، می خواهم مسواک بزنم مادرش گفت: چی شد؟مگر مسواک نزده بودی؟ سارا گفت:نه مامان جون!ببخشید، من مسواک نزده بودم،ولی از این به بعد مرتب مسواک می زنم مادر سارا گفت: آفرین دختر خوبم! الان می رویم، دندان هایت رامسواک بزن سارا با خودش گفت:اول دندان های بالا را مسواک می زنم،بعد دندان های پایین را سارا دهانش را باز تر کردتادندان های عقبی راخوب مسواک بزند ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
همسایه های خوب آقا مورچه_صدای اصلی_57110-mc.mp3
12.09M
🐜همسایه های خوب آقا مورچه 🌸🌸🌼🌸🌸 ❤️کانال تربیت کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸 یادگاری از حضرت زهرا علیها السلام 🌸🌼🍃🌼🌸 🌸فاطمه قلب ِسوره ی کوثر 🌱همسرِ مرتضی علی حیدر 🌸چارده قرن پیش آنحضرت 🌱نکته ای را شده ست یادآور 🌸🍃 🌸که حیاوحجاب وعفتِ زن 🌱هم صفا و وفای هر دختر 🌸حفظ گردد به چادرِ عفت 🌱وخدا هم ازوست راضی تر 🌸🍃 🌸یادگارِتو هست‌فاطمه‌جان 🌱چادر این تاج بر سرِ دختر 🌸از برایِ زنان کسی ننهاد 🌱درجهان یادگار ازین بهتر 🌸🍃 🌸ماهمه دخترانِ این‌کشور 🌱تاجِ نورت نهاده‌ایم به سر 🌸دوست داریم یادگارت را 🌱ای گلِ بوستانِ پیغمبر 🌸🌼🍃🌼🌸 ✍🏼شاعر: سلمان آتشی 🔸 📎 📎 📎 📎 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✅ با کمک هم یک قصه بگویید. 🔴 یکی از فعالیتها برای پرورش ذهن خلاق و افزایش تفکر منطقی در کودکان این هست که شما قصه ای را شروع کنید. سپس در یک جای حساس آن را قطع کرده و از کودک بخواهید تا آن را ادامه دهد . سپس او در جایی که دوست دارد، داستان را قطع می کند و شما باید بقیه داستان را بسازید. ⏪ بد نیست که بعد از پایان یافتن داستانتان ، با کمک یکدیگر آن را در دفتر یادداشتی بنویسید تا یادگاری خوبی از این داستان برای روزهای بزرگسالی اش باشد. 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 یکی بود یکی نبود توی یک جنگل زیبا روی یک درخت قشنگ یک لانه پرنه بود توی لانه سه تا تخم زرد بود وقتی پرنده زرد روی تخمها خوابید پرنده جفت برای او غذا می آورد چند روزی گذشت جوجه ها از توی تخم بیرون امدند اول خیلی قشنگ نبودند جایی را هم نمی دیدند فقط دهانشان را باز می کردند و خانم پرنده و آقای پرنده برای آنها غذا می آوردند آنها با اتحاد وهمکاری جوجه ها را بزرگ کردند و زمان یاد دادن کارهایی شد که معمولا پرنده ها به بچه هایشان یاد می دهند خانم پرنده پرید پایین و یک تکه چوب را با منقار گرفت و پرید روی درخت جوجه ها هر کدام می خواستند به تنهایی یک شاخه چوب بزرگ را بالا بیاورند یکی میگفت من قوی ترم الان بلندش می کنم یکی دیگر میگفت خودم بلندش میکنم دعوا بالا گرفت و شروع کردند به هم نوک زدن خانم پرنده مهربون گفت جوجه های قشنگ با نمک من بیایید اینجا کارتون دارم ۱ - دعوا نکنید شما برادر و خواهرهستید. ۲- با هم باشید همیشه ۳- به این مورچه های کوچک نگاه کنید آن دانه که می برند مگر نه اینکه چندین برابر قد و قواره آنهاست ولی آنها با اتحاد و همدلی و انسجامی که دارند با هم دانه را بلند می کنند و همه در یک جهت حرکت میکنند در حالی که اگر این طرف و آن طرف میرفتند هرگز موفق به بردن دانه نمی شدند. ۴- کاری را انجام دهید که از عهده آن برآیید. حالا عزیزانم ببینم که چه میکنید. بعد هر سه پرنده با هم متحد شدند و آن تکه چوب را از زمین بلند کردند و پیش مامان پرنده نشستند. و مامان پرنده گفت آفرین و آنها را در آغوش گرفت آنها را در آغوش گرفت آنها از مورچه ها یاد گرفتند که با هم متحد باشند تا توان انجام کارها را پیدا کنند. 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
اول همسایه ها_صدای اصلی_390259-mc.mp3
3.45M
🌸اول همسایه ها 🌸🌸🌼🌸🌸 ❤️کانال تربیت کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸️شعر ﴿ مادر صاحب الزمان ﴾ سلام الله علیها 🌸🌼🍃🌼🌸 🕌 فرزندِ رسولِ مهربانی 🌱 مانندِبهشت‌بوی‌گل‌داشت 🌸 او در دلِ دوستانِ مولا 🌱همواره‌گلِ امید میکاشت 🌸🔸 🏴 درقلبِ رئوف و مهربانش 🌱 خورشیدِ محبتِ خدا بود 🌸 او مادرِ یازده امام‌ و 🌱 هم ‌یارِ علیِ مرتضی بود 🌸🍃 🕌 زهرایِ بتول و دختِ احمد 🌱 او سَروَرِ بهترین زنان است 🌸 او مادرِ زینب است وکلثوم 🌱 هم‌مادرِصاحب‌الزمان است 🌸🔸 🏴آخر چه شد آن گلِ پیمبر 🌱از کودک‌وهمسرش‌جداشد 🌸 در راه ولایتِ علی او 🌱 هنگامِ جوانیش فدا شد 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر: سلمان آتشی ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 🍃🌺همه باید!، به پدر و مادرشون👨‍👨‍👦 احترام بذارن و به اونا خوبی کنن . چون اگه کسی به پدر و مادر👨‍👨‍👦 خودش محبت و مهربونی کنه، خدا برای اون، توی بهشت یه خونه🏡 می‌سازه . مهم‌تر این که، اگه پدر و مادر👨‍👨‍👦 از دستمون خوشحال باشن خدا هم، خوشحاله و اگه ناراحت بودن، خدا هم از دست ما ناراحته . پدر و مادر👨‍👨‍👦 اینقدر عزیزن، که حتی اگه ما با محبت به اونا نگاه کنیم، عبادت کردیم و ثواب بردیم . چه برسه که باهاشون با احترام رفتار کنیم. تازه اگه کسی می‌خواد عمرش زیاد بشه، باید دل ❤️پدر و مادرش👨‍👨‍👦 رو شاد کنه و با اونا مهربون باشه ، تا براش دعا🙏 کنن و اون توی زندگیش موفق باشه. آخه دعای🙏 پدر و مادر👨‍👨‍👦 در حق فرزندشون مستجاب می‌شه. خداوند متعال می فرماید : به پـــــدر و مادر👨‍👨‍👦 خود نيـــکی کنيد . ( اسراء / 23) مبادا که آزار و شرّ و ضرر رسانی تو بر مادر و بر پــدر امام رضا عليه السلام مي فرمايند : کسی که از پدر و مادر👨‍👨‍👦 تشکُّر نکند ، از خُدا تشکُّر نکرده است .(ميزان الحکمه) قال امیر المؤمنین علی(ع): بر الوالدین اکبر فریضة. امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر👨‍👨‍👦 است. میزان الحکمة، ج 10، ص 709. عزیزای من؛ما نباید جلو پدر و مادر 👨‍👨‍👦حتی پاهامونو👣 دراز کنیم به اونها کمتر از اف هم نگیم و به حرف اونا گوش👂 بدهیم و از اونها اطاعت کنیم. احترام گداشتن به والدین واجب هست هر چند کافر باشند. 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قصه های کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شهادت حضرت زهرا (س) 🌸🌸🌸🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
هدایت شده از قصه های کودکانه
قصه حدیث کسا با زبان کودکانه و شعر گونه.pdf
1.2M
❇️قصه حدیث کسا به زبان کودکانه 🌸🖤🌸🖤🌸🖤🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
هدایت شده از قصه های کودکانه
زیارت مریم کوچولو_صدای اصلی_343334-mc.mp3
13.32M
🌃 قصه شب 🌃 🖤زیارت مریم کوچولو 🌸🖤🌸🖤🌸🖤🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔶شعر ( سوره‌ی کوثر ) 🌸خدایِ خوب و مهربون 🍃داده به پیغمبرمون 🌼هدیه‌ای مثلِ فاطمه 🍃فخرِ زمین و آسمون 🌸پس ای رسول‌ِ مهربون 🍃هدیه بده نماز بخون 🌼دشمنِ بد زبونِ تو 🍃گم‌میشه‌نسلِ‌او بدون ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 راه رفتن روی چوب تعادل، لبه باغچه، لبه جوب و ... چه قدر به بچه ها گفته ايد كه "اونجا راه نرو! اين راه صاف را برای من و شما ساختند"؟!!! ✅ كودک به هدايت فطرت و سائق رشدش روی لبه ها راه می رود؛ ما به او می گوييم "بی تربيت" چون نه ادب بازی را بلديم و نه اخلاق بازی را 😶 بعد هم به او فرمان می دهيم كه "بيا پايين" 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 ✋سلام بچه‌های گلم 🌼این قصه در مورد احترام به پدر و مادر هست. بچه های گلم؛می دونید دو تا نعمت بزرگ که خدا به ما داده و ما هم باید قدر این نعمتهاش و بدونیم چیه؟ آفرین👏 به شما ؛ کاملا درسته ؛پدر و مادر 👨‍👨‍👦 دوستان عزیر ! می دونید احترام به پدر و مادر 👨‍👨‍👦 اون قدر مهمه که خداوند در قرآن به احترام گذاشتن به اونها تاکید کرده! یکی از فرمانهای بسیار مهمّ خداوند به همه ی بندگان که از راههای سعادت و خوشبختی انسانها در دنیا و آخرته، مهربانی به پدر و مادر👨‍👨‍👦 ( مخصوصاً مادر ) 🙍و دوری از اذیّت و آزار اونهاست.احسان به پدر و مادر👨‍👨‍👦 ، با هدف قدردانی از زحماتی که برای فرزندان👨‍👨‍👧‍👦 خود کشیده اند در واقع تشکّر و سپاس از خدای مهربونه و به همین دلیل نیکی به والدین👨‍👨‍👦 در سرنوشت انسان تأثیر به سزائی داره. خدا بعد از نماز خوندن سر وقت، مهربونی با پدر و مادر 👨‍👨‍👦رو خیلی خیلی دوست داره و اونو به ما سفارش کرده . ما نه تنها حق نداریم به اونا حرف زشت بزنیم ، حتی اجازه نداریم صدامون رو از صدای پدر و مادر بلندتر بکنیم . ما موقع راه رفتن جلوتر از اونا راه 🚶نمی‌ریم . و با اخم😟 هم نگاهشون نمی‌کنیم . ما حتی پدر یا مادرمون👨‍👨‍👦 رو هم، به اسم نباید صدا بزنیم بلکه باید با ادب باشیم و به حرفشون گوش👂 بدیم که اگه کسی حرفشون رو گوش 👂نده، یه گناه خیلی خیلی بزرگ کرده و خدا از دستش ناراحتِ میشه. 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
غذاهای جورواجور_صدای اصلی_500361-mc.mp3
5.04M
🌸 غذاهای جور وا جور 🌳توی یه جنگل سرسبز و قشنگ، حیووانای زیادی زندگی میکردن. 🐭میوون حیوونای جنگل یه موش کوچولوی بازیگوش هم بود که تازه به دنیا اومده بود . موش کوچولو هر روز دوستای تازه ای پیدا میکرد و چیزای جدید و جالبی رو یاد میگرفت... 🌸 کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که برای خوب رشد کردن باید تمام مواد غذایی به بدنشون برسه. 🌸🌸🌼🌸🌸 ❤️کانال تربیت کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 من تو حياط خونه گذاشتم آب و دونه تا گنجشکا آب بخورن دون بخورن،يه کم خرده نون بخورن گنجشک ريزه ميزه الآن توي حياطه واي چه بي احتياطه! توي حياط خونه دنبال آب و نونه جيک و جيک و جيک دون مي خوره خرده هاي نون مي خوره نمي دونه رو ديوار يه گربه در کمينه داره اونومي بينه گنجشک خبر نداره گربه ي شيطون بلا تو فکر يک شکاره منم ميرم توي حياط ميگم آهاي بي احتياط بپر برو که گربه الآنه در کمينه داره تورو مي بينه گنجشک ريزه ميزه مي پره روي پشت بوم از اونجا هم پر ميزنه ميره به سوي آسمون گربه ي چاق تپلو ميگه ميو ميو ميو غذاي من کجا رفت؟ پر زد و تو هوا رفت  🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
زمین فوتبال دلش درد گرفته بود. خودش را تکان داد. دروازه فوتبال کج شد. دروازه بان میله درواز را محکم گرفت. کاپیتان تیم داد زد:(زلزله...) بازیکنها روی زمین نشستند. ابر خندید. زمین فوتبال دوباره خودش را تکان داد. ابر دوباره خندید و گفت:(چقدر تکان می‌خوری. ببین این ورزشکارها از ترس به چه روزی افتادند؟) زمین چمنها را تکان داد و گفت:( نمی‌دانم چرا دلم درد گرفته؟) ابر پرسید:( دلت زیر چمنهاست؟) زمین گفت:( نه، پایین‌تر است. می‌خواستم چمن را جابجا کنم تا شاید حواسم از دل دردم پرت شود.) ابر پرسید:(قبلا هم زمین فوتبال بودی؟ منظورم اینست که از اول اول زمین فوتبال بودی؟ ) زمین دوباره خودش را تکان داد:(نه، اول زمین کشاورزی بودم.) ابر پرسید:(چه محصولی داشتی؟) زمین شانه بالا انداخت. دروازه فوتبال دوباره کج شد. فوتبالیستها فریاد زدند:(زلزله) و زمین گفت:( نخود، لوبیا،...) . 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
عمو کفشدوزک_صدای اصلی_500360-mc.mp3
4.42M
🐞عمو کفشدوزک عمو کفش دوزک سالهای سال بود که برای حیوونای جنگل کفشهای راحت میدوخت عمو کفش دوزک دوست داشت تا همه از کارش راضی باشن یه روز زنبورک اومد پیش کفش دوزک و گفت که مورچه شاخدار کفشهاش رو گرفته دستش و داره می‌آید اونجا.... 🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که گاهی شوخی کردن با کسی باعث ناراحتی اون فرد میشه؛ پس باید در شوخی کردن هم حد و اندازه رو نگه داشت. 🌸🌸🌼🌸🌸 کانال تربیت کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر اسامی مبارک «دوازده امام» 🌸🌼🍃🌼🌸 🌷اول امامِ علی (ع)          🌼خوانده خدایش ولی 🌷دوم‌امامِ‌حسن (ع)           🌼مانندِ ماهِ روشن 🌷سوم‌امامِ‌حسین(ع)      🌼بـرادرِ زیــنَبــیــن 🌷چارم امامِ سجاد (ع) 🌼که بوده زینُ العِباد      🌷پنجم امامِ باقر (ع)           🌼علمش نموده ظاهر 🌷ششم امامِ صادق (ع)  🌼گویـنـده یِ حـــقایــق 🌷هفتم امامِ موسی (ع)       🌼کاظم غریب و تنها 🌷هشتم امامِ رضا(ع) 🌼راضی شده بر قضا 🌷نهم امامِ جواد (ع)   🌼مارا برس به فریاد 🌷دهم امامِ هادی(ع)   🌼آن رهنمای شادی 🌷یازدهم عسکری (ع )         🌼امام روشـنـگـــری 🌷آخر امامِ زمان (عج )         🌼آن مهدیِ مهربان 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر سلمان آتشی 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦 در ده قشنگی دو برادر زندگی می کردند. اسم یکی از انها فینگیلی و دیگری جینگیلی بود. فینگیلی پسر شیطون و بی ادبی بود و همیشه بقیه مردم ده را اذیت میکردو هیچکس از دست او راضی نبود. اما برادرش که اسمش جینگیلی بود. پسر باادب و مرتبی بود هیچ وقت دروغ نمی گفت و به مردم کمک میکرد. یک روز فینگیلی و جینگیلی به ده بالا رفتند و با بچه های انجا شروع به بازی کردند. بازی الک و دولک، طناب بازی و توپ بازی. در همین وقت فینگیلی شیطون و بلا یک لگد محکم به توپ زد و توپ به شیشه خورد و شیشه شکست. بچه ها از ترس فرار کردند و هر کس به سمتی دوید. ننه قلی از خانه بیرون امد. این طرف و ان طرف را نگاه کرد. اما کسی را ندید. ننه قلی به خانه برگشت و کنار حوض نشست. از انطرف بچه ها وقتی دیدند ننه قلی در را بست دوباره جمع شدند و شروع به بازی کردند. ننه قلی یواش یواش در را باز کرد و صدا زد آی فینگیلی، آی جینگیلی، آی بچه ها، کی بود که زد به شیشه؟ جینگیلی گفت: من نبودم. فینگیلی گفت: من نبودم. ننه قلی از فینگیلی پرسید: پس کی بوده؟ فینگیلی که ترسیده بود به دروغ گفت: کار قلی بوده. قلی با ترس جلو امد و گفت که کار او نبوده. یکی ازبچه ها گفت: اگه کسی که این کارو کرده راستشو نگه، دیگه اونو بازی نمی دیم. جینگیلی گفت: راست بگو همیشه، دروغگو چیزی نمیشه. فینگیلی از حرف بچه ها پند گرفت و گریه اش در اومد. جلو رفت و گفت: ننه جان شیشه رو من شکستم. بیا بزن به دستم. ننه قلی مهربون گفت: فینگیلی عزیزم حالا که متوجه اشتباهت شدی تو را می بخشم. 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
خورشید مالِ همه است_صدای اصلی_500357-mc.mp3
6.19M
خورشید مال همه است 🌞 ستاره کوچولو» یه دختر مهربون وبا ادبه. یه روز صبح که ستاره کوچولو از خواب بیدار شد، دید که هوا ابریه؛ آخه فصل پاییز بود. ستاره کوچولو از اینکه خورشید خانم توی آسمون نبود خیلی ناراحت شد... 🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد می‌گیرن که نور و گرمای خورشید باید به همه‌ی دنیا بتابه تا زندگی در جهان هستی جریان داشته باشه. 🌸🌸🌼🌸🌸 کانال تربیت کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶شعر ﴿سورة الكوثر﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ 🔸شعر ﴿ فاطمه‌ کوثرِقرآن﴾ 🌸🌼🍃🌼🌸 🌼 قرآن رو که باز کنی 💚 توو سوره‌یِ کوثرش 🌼 گفته خدایِ بزرگ 💚 خطاب به پیغمبرش 🌸🍃 🌸 ما به تو دختر دادیم 🍃 حضرتِ کوثر دادیم 🌸 مادرِ یازده امام 🍃 زهرایِ اَطهَر دادیم 🌼🍃 🌼 خدا میگه‌ای رسول 💚 دخترِ تو کوثره 🌼 نسلِ‌تو بسیار و هم 💚 دشمنِ تو اَبتره 🌸🍃 🌸 نمازِ شکری بخون 🍃 چون به تو زهرا دادیم 🌸 قربونی کن‌ ما به‌ تو 🍃 اُمِ اَبیها دادیم 🌼🍃 🌸 هرکی داره فاطمه 🍃 هیچ نداره واهمه 🌸 فاطمه در روزِ حَشر 🍃 می‌بخشه ما رو همه 🌸🌼🍃🌼🌸 روزِحشر: روزِمحشر؛قیامت شاعر سلمان آتشی 🦋🌼🌸🦋👦 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد… پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد! استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند. در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد. سر انجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان ، با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد! سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود. وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید. استاد گفت: “دلیل پیروزی تو این بود که اولا به همان یک فن به خوبی مسلط بودی. ثانیا تنها امیدت همان یک فن بود و سوم اینکه تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود، که تو چنین دستی نداشتی! یاد بگیر که در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت استفاده کنی 🦋🌼🌸🦋 ✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز می‌باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4