محمد_علی_کلی.mp3
7.95M
#لالایی_فرشته_ها
🌹محمد علی کِلِی🌹
🔅قرائت #سوره_نصر
🔅با اجرای:اسماعیل کریم نیا
(عمو قصه گو)
🔅تدوین:رحیم یادگاری
🔅منبع:کتاب خدا در این قصه ها
🔅نوشته:مسلم گریوانی
✅کمک به ساخت اپلیکیشن و چاپ کتاب لالایی فرشته ها👇
@Lalaiehfereshteha
✳️ارسال صوت بچه های گلم فقط به این آیدی👈
@Mimmeslehmadar
http://eitaa.com/joinchat/1409548311C9b1650259b
🌸کپی لطفا با لینک🌸
9⃣3⃣
#قصه_متن
پیشی و بچه گربه ها🐱🐭
چند روز بود که پیشی، توی انبار، یک گوشهی گرم و نرم، چند تا بچه به دنیا آورده بود. بچه گربهها، خیلی کوچولو بودند و پیشی میترسید آنها را تنها بگذارد. برای همین هم این چند روز، اصلاً از جایش تکان نخورده بود و خیلی خیلی گرسنه بود. وقتی، بچه گربهها حسابی شیر خوردند و سیر شدند و خوابیدند، پیشی تصمیم گرفت از انبار بیرون برود و چیزی برای خوردن پیدا کند. پیشی آرام از انبار بیرون آمد و به دنبال غذا، این طرف و آن طرف را بو کشید. ناگهان بادی وزید و در انبار بسته شد. پیشی بیچاره ماند بیرون انبار و بچه گربههای کوچولو ماندند توی انبار. پیشی، هر چه میومیو کرد. هر چه پنچه به در کشید، در باز نشد که نشد. ناگهان، صدایی شنید. صدا از توی انبار بود. این صدای موشی بود که فریاد میزد: پیشی جان! اینقدر پنجه به در نکش! در باز نمیشود. پیشی با ناله گفت: بچه گربهها تنها هستند. اگر بیدار شوند؟! اگر شیر بخواهند؟! ای وای! من آنجا نیستم! موشی گفت: قول بده مرا نخوری، من هم کاری میکنم تا پیش بچههایت برگردی!
پیشی گفت: قول میدهم. قول میدهم. موشی از سوراخ در بیرون آمد و گفت: من میروم نزدیک پای خانم مزرعهدار. وقتی او جیغ کشید، تو دنبال من بیا. آن وقت او هم به دنبال تو میآید، یادت باشد مرا نخوری! کمی بعد، صدای جیغ خانم مزرعه دار بلند شد. پیشی به دنبال موشی دوید و خانم مزرعهدار با یک جارو به دنبال آنها دوید. موشی، از سوراخ در انبار، رفت تو. پیشی ماند پشت در و میومیو کرد. خانم مزرعهدار، در را باز کرد و همراه پیشی، رفت توی انبار. پیشی فوری رفت پیش بچه گربهها. خانم مزرعه دار با دیدن بچه گربهها، جارو را کنار گذاشت و پیشی را ناز کرد و گفت: وای! چه بچههای قشنگی داری! حتماً خیلی گرسنه هستی! صبر کن برایت غذا بیاورم! خانم مزرعه دار برای پیشی، آب و غذا آورد. او از دیدن بچه گربهها آنقدر خوشحال شده بود که موشی را فراموش کرده بود! کمی بعد، در انبار باز باز بود، پیشی سیر سیر بود و بچه گربهها خواب خوب بودند!
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🌾نان و گندم🌾
آب از چیه از بارون
نون از چیه از گندم
گندم کجاست توروستا
روستا کجاست تو صحرا
چی می کاره روستایی
چی می پزه نونوایی
ما می خوریم نونا رو
شکر می کنیم خدارو
#شعرآموزشی
🌾
🍞🌾
🌾🍞🌾
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
#قصه
🦉🐿مهمانِ نیمه شب🐿🦉
سنجاب کوچولو گفت:« من دوست دارم در یک خانه دیگر زندگی کنم، خانه ای که فقط برای خودم باشد.»
مامان سنجاب ناراحت شد: «اگر از این خانه بروی، دلم برایت تنگ می شود.»
سنجاب کوچولو خندید: «نگران نباش! هروقت خواستی می توانی بیایی خانه ام و مهمانم شوی.»
مامان سنجاب پرسید: «حالا کجا می خواهی بروی؟»
_ روی شاخه بغلی یک سوراخ است، مطمئنم لانه ی خوبی می شود، من دیگر باید بروم به لانه ام.
سنجاب کوچولو چند فندق برداشت و رفت توی لانه اش.
آن شب سنجاب کوچولو خوابش نمی برد. صدایی شنید:« هو.... هو... هو...»
با ترس گفت:«این چه صدایی است؟»
سرش را از سوراخ لانه بیرون کرد. دید چیزی به سرعت از این طرف به آن طرف پرواز می کند.
زود رفت درلانه ی مامان سنجاب: «تق...تق...تق...»
مامان سنجاب پرسید: « این وقت شب، کی آمده مهمانی؟ »
سنجاب کوچولو گفت: « من یک سوال دارم.»
مامان سنجاب در را بازکرد : « چه سوالی؟ »
سنجاب کوچولو پرسید: « اون چیه که شب ها همه اش می گوید: هو... هو... هو...؟ »
مامان سنجاب جواب داد:« او یک جغد است . شب، جغدها آواز می خوانند.»
سنجاب کوچولو تشکرکرد و به لانه اش رفت؛ اما دوباره زود برگشت :« تق...تق...تق...»
_ اون چیه سیاه رنگ است و شب ها به سرعت از این طرف به آن طرف پرواز می کند.
مامان سنجاب گفت: «اویک خفاش است. آن ها در شب پرواز می کنند.»
سنجاب کوچولو با خودش گفت: «پس چرا شب های قبل این ها را متوجه نمی شدم؟»
مامان سنجاب دستش را روی سر سنجاب کوچولو کشید: « می خواهی بیایی توی لانه ؟ شاید باز هم سوالی به فکرت برسد.»
سنجاب کوچولو با خوش حالی قبول کرد و توی لانه رفت.
همینکه سرش را روی بالش گذاشت،زود خوابش رفت.
این بار به جای سوال، یک عالمه خواب های رنگی داشت.
#قصه
🦉
🐿🦉
🦉🐿🦉
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
02_Awaiting.mp3
9.55M
#لالایی_فرشته_ها
🌹خط خوش🌹
🔅قرائت #سوره_فلق
🔅با اجرای:اسماعیل کریم نیا
(عمو قصه گو)
🔅تدوین:رحیم یادگاری
🔅منبع:کتاب قصه ما مثل شد جلد ۷
🔅نوشته:محمد میر کیانی
✅کمک به ساخت اپلیکیشن و چاپ کتاب لالایی فرشته ها👇
@Lalaiehfereshteha
✳️ارسال صوت بچه های گلم فقط به این آیدی👈
@Mimmeslehmadar
http://eitaa.com/joinchat/1409548311C9b1650259b
🌸کپی لطفا با لینک🌸
9⃣4⃣
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ |
باباحکیم و پسری که دندانش درد میکند...
#خمیر_دندان
#رحیق
#طبیعی
نشردهیم
@F_Tebiranii
#داستان_کودکانه
#حضرت_زینب (س)
داستان کودکانه نامگذاری حضرت زینب (سلام الله علیها)
صداهای دلنشینی در این روزها از خانه امام علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها به گوش می رسد که حکایت از خبرهای خوشی دارد؛ خانه امیرالمومنین علیه السلام رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود رحمت الهی بیش از همیشه بر این خانه سرازیر شده صدای نوزادی فضا را پر کرده است، آری خداوند به علی و فاطمه دختر داده .
نامی باید برای این دختر بچه انتخاب شود که برازنده او باشد حضرت فاطمه سلام الله علیها به امام علی علیه السلام گفتند: برای این کودک نامی انتخاب کنید.
اما امام علی علیه السلام به احترام رسول خدا صلی الله علیه و آله اقدامی نکردند و کار را به پیامبر خدا واگذار کردند رسول خدا صلی الله علیه و آله مسافرت هستندخبر تولد دختر را هنگام بازگشت از سفر دریافتند و نامگذاری را به خداوند متعال واگذار کردند و فرمودند:
درست است که فرزندان دخترم(فاطمه)، فرزندان من هستند اما نام این کودک را باید خدا انتخاب کند.
حضرت جبرئيل نازل شدند و سلام خداوند را به پیامبر رساندند و گفتند خداوند متعال می فرماید: «نام اين دختر را زينب بگذاريد كه اين نام را در لوح محفوظ نوشتهام. »
آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله زينب را گرفت و بوسيد و فرمود: توصيه ميكنم كه همه اين دختر را احترام كنند، كه او مانند خديجه كبري است.
زینب یعنی زینت پدر
#داستان
#حضرت_زینب(س)
🌸🌸🌸🌸
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/993067027Cb0acb6f00d
شبیه یاس ونسترن
شبیه ماه ومریمی
تو پاک وخوب با خدا
تو دختر پیمبری (ص)
خدا به بچه ههای تو همیشه داده سروری
محبت تو می دهد به من امید وآبرو
بمان بمان برای من تویی تمام آرزو
نشسته مهر فاطمه (س)به قلب من به جان من
نشسته نام فاطمه (س)به دفتر و زبان من
خدا به احترام او نشانده زیر پای ما
برای این محبتش بهشت جاودانه را
#شعر
#کودک_نوجوان
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
🌸🌸🌸🌸
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/993067027Cb0acb6f00d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💦🌼🌸💦
#بازی
#نقاشی_با_دایره
http://eitaa.com/joinchat/993067027Cb0acb6f00d
🌸💦🌼🌸💦
🔙122🔜
بچه شغال و فیل.m4a
4.42M
#لالایی_فرشته_ها
🌹بچه شغال و فیل🌹
🔅قرائت #سوره_مسد
🔅با اجرای:اسماعیل کریم نیا
(عمو قصه گو)
🔅منبع:کتاب قصه ما مثل شد جلد ۱۰
🔅نوشته:محمد میر کیانی
✅کمک به ساخت اپلیکیشن و چاپ کتاب لالایی فرشته ها👇
@Lalaiehfereshteha
✳️ارسال صوت بچه های گلم فقط به این آیدی👈
@Mimmeslehmadar
http://eitaa.com/joinchat/1409548311C9b1650259b
🌸کپی لطفا با لینک🌸
9⃣5⃣