⚜قصه جنگ ناتمام امام حسن علیه السلام
🎤استاد عباسی ولدی
1⃣ یکی بود یکی نبود
غیر از خدای مهربون هیچکی نبود 🌸
بعد از اینکه امیر مومنان علی علیه السلام به شهادت رسیدند امام حسن علیه السلام به امامت رسیدند ولی معاویه تصمیم گرفت کارشکنی کند و نگذاره امام به راحتی حکومت کنه و حرفهای خدا رو تو مملکت مسلمانها بگوید و اجرا کند⭕️
امام حسن از این تصمیم خبردار شدند و برای معاویه نامه نوشتند که بله من خبردار شدم که تو با من سر جنگ داری و من تو این مسئله هیچ شکی ندارم پس حالا که اینطوره منتظر این جنگ باش .⚔
معاویه جواب نامه امام را داد و با ان نامه معلوم شد که وای فکرهای خیلی عجیب و غریبی تو کلشه 👺. اون به امام پیشنهاد داد که بزار من خلیفه همه مسلمانها باشم تو را هم ولیعهد خودم میکنم . وقتی نه امام حسن علیه السلام پیشنهاد معاویه رو قبول کردند و نه معاویه از فکر سرکشی دست برداشت اروم اروم نشانه های جنگ بین دو سپاه معلوم شد .⚔
معاویه تصمیم گرفت یک لشگر خیلی بزرگ جمع کنه و به جنگ با امام حسن علیه السلام برود ، از این طرف هم امام حسن علیه السلام تصمیم گرفتند سربازهایشان را برای جنگ با معاویه جمع کنند . 👥👥👥
ادامه👇
#قصه
#قصه_امام_حسن_علیه_السلام
#سیره
#استاد_عباسی_ولدی
#نوجوان
#بالای_شش_سال
#جنگ_ناتمام