eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
796 عکس
421 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢مواظب باشید فتنه رنگ عوض می‌کند!!! 👈گاهی لباس دیانت به تن کرده و با اهرم دین و شعار مبارزه با انحراف و تندروی به میدان می‌آید 👈گاهی لباس مردم‌داری و دموکراسی‌خواهی به تن کرده و با روش‌های پوپولیستی و شعار دغدغه مردم و مبارزه با دیکتاتوری به میدان می‌آید 👈گاهی لباس مظلوم و بی‌گناه به تن کرده و با اهرم مظلوم‌نمایی و مورد ظلم واقع‌شدن و با شعار به داد مظلوم برسید، وارد میدان می‌شود 👈گاهی از در دوستی وارد شده و لباس رفیق بی‌کلک به تن کرده و با اهرم بیایید با هم دوست و متحد شویم و شعار همه برای یکی یکی برای همه وارد میدان می‌شود 📌اما فتنه با هر لباسی آید در هر صورت کار خود را می‌کند و صرفاً ذات پلید خود را زیر نقابی جدید پنهان می‌دارد 📌باید اهل دل بازی بکند ولی بازی نخورد باید استخوان در گلو و خار در چشم باشد ولی فریاد وا مصیبتا هم سر ندهد آگاه کند، نفاق عیان سازد ولی نباید جنجال کند و زخم های چرکین بعمل آورد 📌سخت است ولی قطعاً پیروزی با حق است، این فتنه ها نیز با این یال و کوپال و پیچیدگی موقتی و گذراست آنچه می ماند فقط خواست خداست و این مسیر مشیت الهیست پس باید ادامه داد و نامید و خسته نشد 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 چراغ راه حضرت امام خامنه‌ای(مدظله العالی): پیشرفت جوانان در معنویت علی‌رغم فتنه‌های گمراه کننده در فضای مجازی 👈این‌همه جوانِ خوب در کشور هست؛ شما ببینید الان در فضای مجازی چه خبر است! چقدر «مُضِلّاتُ الفِتَن» در این و در ماهواره‌ها و در این تشکیلات وجود دارد و جوان در معرض همه‌ی اینها است، درعین‌حال شما ببینید راه‌پیمایی اربعین چه‌جوری است، اعتکاف چه‌جوری است، نمازجماعت‌های دانشگاه‌ها چه‌جوری است. اینها خیلی مهم است؛ چرا ما اینها را نباید ببینیم؟ اینها نشان‌دهنده‌ی این است که حتّی معنویّت که سخت‌ترین [بخش] است -آن بخش معنویِ فرهنگ- دارد پیشرفت میکند. جلسات ماه رمضان را شما ملاحظه کنید؛ بنده بخصوص در ماه رمضان‌ها و همچنین محرّم و صفر از این معنا استفسار میکنم و از کسانی سؤال میکنم که بروند تحقیق کنند، کار کنند و ببینند نسبتِ جلساتِ امسالِ ماه رمضان به سال گذشته چیست؛ میروند گزارش می‌آورند؛ انسان واقعاً حیرت میکند از این پیشرفت، از این حرکتِ رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم، چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده بشود، تحلیل بشود و گفته بشود؛ اینهایی که بلندگوهای پُرمخاطب در اختیار دارند، اینها را بایستی بیان کنند و بگویند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 فرمانِ آزاداندیشی یا اعلان اغتشاش؟! آقای پزشکیان اخیراً از راه‌اندازی کرسی‌های آزاداندیشی گفته و به وزارت علوم دستور داده که اساتید و دانشجویان اخراجی مجدد به دانشگاه برگردند. 👈به‌عنوان کسی که سالها در حوزه مطالبه‌گری و مبارزه با فساد، فعالیت رسانه‌ای دارم از حرف‌های آقای ‎پزشکیان بعنوان راه‌اندازی ‎ که ۲۲ سال پیش رهبری گفتند ولی در حوزه علمیه و دانشگاه راه نیفتاده، حتماً استقبال می‌کنم. البته بصورت موردی و پراکنده در برخی دانشگاه‌ها شاهد برگزاری برخی جلسات آزاداندیشی بوده‌ایم اما بصورت عمومی و جدی خیر! تازه، حوزه علمیه که خیلی عقب تر است! 👈اما اگر هدف آقای رئیس جمهور نبود بصورت سیستمی و بدون سروصدا‏ به وزارت علوم و سایر نهادها دستور می‌داد که پرونده افراد را بررسی کنند اگر برخورد نهادهای انضباطی بود و یا افراد واقعاً اهل اغتشاش نبودند، تجدیدنظر شود! فرمان علنی و عمومی برای بازگشت کسانی که خاصه در ۱۴۰۱ رسماً را به خطر انداختند، بیشتر شبیه حاشیه‌سازی و ست تا مجدداً کسانیکه بجای نقد، می‌دادند، فضای دانشگاه‌ها را ملتهب و متشنج کنند! 👈راه‌اندازی نقد و کرسی آزاداندیشی و مبارزه با فساد بصورت مستند و نقد ساختارها و سیاست‌ها و عملکردها، در چارچوب عقل، منطق، اخلاق و آزادی حتماً با تحریک و تشجیع به و و کشتن و انتظامی متفاوت است!‏ 👈من سالها لمس کرده‌ام که مسئولین ما، (هم دستگاه‌های انتخابی و هم بیشتر نهادهای انتصابی و ذیل رهبری) مقابل نقد و انتقاد و امر به معروف و مقاومت می‌کنند و شرح صدر ندارند؛ مثل آب خوردن پرونده‌سازی می‌کنند، شکایت می‌کنند و...! 👈اما راه اصلاح، از فحاشی و فتنه‌گری نمی‌گذرد! ✅نمی‌توان با کسانی که امنیت کشور را مختل می‌کنند، ارزش‌های انسانی و اسلامی را عامدانه زیرپا می‌گذارند، جوان و نوجوان، دانش آموز و دانشجو را تحریک به برهم زدن نظم عمومی و شکستن و تخریب و قتل صبر و شکنجه مامورین و بسیجی‌ها می‌کنند، به نام آزاداندیشی مماشات کرد! البته قبول دارم بعلت نبودِ زیرساخت‌های اعتراض قانونی و مسالمت‌آمیز و عدم آموزش مطالبه‌گری و حقوق شهروندی و بعلتِ سیاستِ سانسور و بایکوت و ، مرجعیت رسانه‌های قانونی و منتقدین سالم شکسته می‌شود و برخی فتنه‌گران که منافع و امنیت ملی را به خطر می‌اندازند، پرچمدار اعتراضات و مطالبات مردم می‌شوند و فضا به سمت می‌رود! 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢قلم‌های حزبی 👈قلم‌های حزبی و تحلیل‌های یک‌بار مصرف، حکایت این روزهاست. تیترها و متن‌های مربوط به فضای سیاسی کشور، نشان می‌دهد آنچه بیشتر غلبه دارد نگاه و رقابت حزبیست تا نگاه اصولی و معارف انقلاب. اگر ما و شمایی که قصدمان خدمت به انقلاب و سعادت مردم است، شاخص و معیار نداشته باشیم، کم‌کم سرباز حزب‌های سیاسی می‌شویم در حالی که احساس می‌کنیم در مسیر درست، حرکت می‌کنیم. برای نمونه در خصوص انتصاب ظریف در دولت، اغلب مباحث خطاب به دولت یا حزب غرب‌گرا نگاشته می‌شود اما با یک نگاه مکتبی و انقلابی، نوع قضاوت و تحلیل و مطالبه، تغییر کرده و موثر می‌شود. 👈در نگاه انقلابی، انتصاب ظریف فقط تقصیر دولت یا انفعال مجلس نیست. یعنی اگر انتصاب ظریف، غیرقانونیست، مستقیم سراغ دولت نروید. سراغ نهادهای مربوطه و افراد دارای مسئولیت و تکلیف هم برویم. 👈در این رابطه دو عرصه تعریف می‌شود. ➖عرصه مطالبه و موضع‌گیری: مانند علمای دینی، ائمه جمعه، اعضای مجلس خبرگان و... عرصه مسئولیت رسمی: قوه قضاییه، مجلس، وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و... حالا اگر در مرده‌باد زنده‌باد حزبی، نتیجه‌ای در این حدود نیم قرن دیده‌اید ادامه بدهیم و الا از این بازی دوسرباخت دست بردارید. ✍حجت الاسلام رحمت الله معظمی 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢نَقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی ۱. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس‌جمهور و هیئت دولت تصریح کردند که دربارۀ «بیشترِ» وزرای پیشنهادیِ‌ رئیس‌جمهور و در مقام مشورت به ایشان گفتم: « ». در این گفته، دو نکته وجود دارد: نخست این‌که ایشان، «همۀ وزرای پیشنهادی» و یا حتی اکثریّت آنها را نمی‌شناختند و تأیید نکردند و این برخلاف روایتی است که مدعی بود «همۀ وزرا» به تأیید ایشان رسیده است و بدین‌جهت باید به همۀ آنها رأی داد؛ دیگر این‌که با وجود آن‌که ایشان دربارۀ بیشترِ وزرای پیشنهادی، شناخت و نظری نداشتند، اما این افراد به «مجلس» معرفی شدند و این یعنی لازمۀ معرفی وزرا به مجلس، «تأیید رهبر» نیست و مجلس باید به‌طور «مستقل» و «مسئولانه» تصمیم بگیرد و تصوّر نکند که معنی مشورت رئیس‌جمهور با رهبر انقلاب این است که اگر مجلس به برخی از وزرا، رأی اعتماد ندهد، این است که در برابر موضع رهبر انقلاب ایستاده است. خطای اخیر رئیس‌جمهور در « » از مشورت با رهبر انقلاب، و همچنین «ساده‌نگری» و «ناپخته‌گی» و «نسجیده‌کاریِ» ‌اکثریّت مجلس در اطمینانِ مطلقِ‌ به نقل رئیس‌جمهور _که هم برخلاف سیره و منطقِ رهبر انقلاب بود و هم ناسازگار با عقلانیّت انقلابی– تبدیل به یک تجربۀ تأسّف‌برانگیز در دولت و مجلس شد. ۲. سخن رهبر انقلاب نشان داد که موضعِ‌ جوانِ‌ نوپایی همچون ، درست بود و به‌اصطلاح،‌ عقلای سیاسی‌کارِ ‌اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، ره به خطا بردند و نامعقول و کودکانه عمل کردند؛ درحالی‌که در طول یک هفته، وی را به نام‌طلبی و تندروی و خودنمایی متهم کردند و در جهت او کوشیدند. او درست عمل کردند، اما مخالفان پُرمدعایش، نشان دادند که از « »، بهرۀ ناچیز دارند؛ هرچند سال‌هاست که در عرصۀ سیاسی و مجلس، حضور دارند. بسیار در همه‌جا بوده‌اند اما اندک آموخته‌اند؛ مدعی‌اند، اما تهی‌دست هستند؛ از عقلانیّت انقلابی -که به هر بهانه بر زبان خویش، لفظ آن را جاری می‌کنند- جز همین لفظِ‌ القاشده و رسانه‌ای، درک و تحلیلی ندارند؛ و در اثر یک نطقِ‌ بی‌منطقِ‌کوتاه، هیجان‌زده و اغوا می‌شوند و استدلال‌ها و شواهد را به‌راحتی کنار می‌گذارند. وقتی مجلس در چنین موقعیّت ساده و پیش‌پاافتاده‌ای، این‌چنین «عاجز» و « » و «زودباور» است، در موقعیّت‌های دشوار و پیچیدۀ سیاسی، هرگز نمی‌توان به آن تکیه کرد. باید به حال انقلاب گریست که امر سیاسی در آن این‌قدر تنازل یافته که اکثریّت نمایندگان مجلسش، از عوامِ کوچه‎‌وبازار، «سطحی‌تر» و «احساسی‌تر» نظر می‌دهند. اگر معرکه‌ای رخ بدهد که حیات و تقدیر انقلاب به آن وابسته باشد، هرگز نمی‌توان به چنین مجلسی دل‌خوش داشت؛ زیرا به‌آسانی می‌توان آن را به بازی گرفت و با یک نقل‌قولِ بی‌اساس، رأی آن را جابجا کرد. این وضع به آن معنی است که حتی در میان نیروهای سیاسی نیز، عقلانیّت رو به ضعف و کاستی نهاده و کج‌روایت‌ها می‌توانند اینان را نیز در بازیِ ساخته‌گیِ خویش، هضم کنند. ۳. به‌عنوان یک برداشت راهبردی و پهن‌دامنه باید گفت امر سیاسی در جامعۀ کنونی، سخیف و سطحی و فرومایه شده و عقول در برابر احساسات، زانو زده‌اند و تفکّر مستقل و خلاف‌آمد، به انحطاط کشیده شده است. همه‌چیز به «روایت» وابسته شده و هرکه بتواند جریان رسانه‌ای بیافریند و موج روایتی ایجاد کند، برنده خواهد بود. دیگر «استدلال»، مؤثّر نیست، بلکه بی‌منطقی و قشری‌گری و تعصّب و لجاجت و هیجان‌زدگی، رایج گردیده است. تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، استدلال است. به‌آسانی می‌توان دروغ گفت و انتخاب شد. کسی دربارۀ «صدق» و «کذب»، پرسش نخواهد کرد و «دلیل» نخواهد طلبید. «تفکّر»، دچار بن‌بست شده و این در سیاست، بیش از همه‌جا خود را نشان می‌دهد. امر سیاسی، به ، فروکاهیده شده و نظریۀ مردم‌سالاریِ‌ دینی، استحاله شده است. هرکه به معیارهای اصیل انقلاب، متعهدتر و وفادارتر است، تندرو و افراطی و متحجّر خوانده می‌شود و بوقلمون‌صفت‌های دَم‌دَمی‌مزاج و آفتاب‌پرست‌های رنگ‌پذیر، به مظهر عقلانیّت انقلابی یا اصلاح‌طلبیِ ‌مردم‌گرا تبدیل شده‌اند. الفاظ با معانیِ حقیقی‌شان بیگانه شده‌اند تا ، به سیاستِ‌ معطوف به قدرت تبدیل شود. امر سیاسی در اینجا، مبتنی بر مردم‌سالاری است، اما برآمده از منطق و عقلانیّت نیست، همچنان‌که نسبتی با انقلابی‌گریِ‌ مؤمنانه ندارد. هنگامی‌که سازوکارهای تعلیم و تربیت دینی، علیل شوند و نفسانیّت در سیاست، جولان بدهد،شاید بتوان از مردم‌سالاری سخن گفت، اما نمی‌توان از مردم‌سالاریِ ‌دینی سخن گفت. و این مرض تا جایی پیش می‌رود که حتی مجلسی که باید عصارۀ ملّت باشد، به تجلّی‌گاهِ فروبستگیِ‌ عقلانیّت و استقلال نظر تبدیل می‌گردد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 معافیت شبهه‌برانگیز فرزندِ استاندار #کهگیلویه_و_بویراحمد ؛ زنگ خطری برای اعتماد عمومی ✍ ایشان که
💢بر اثر فشار افکار عمومی در رسانه‌های اجتماعی، سید علی احمدزاده استاندار در نامه‌ای به درخواست را کرد. 👈آیا ، این ابطال خواهد شد؛ یا صرفاً برای کاسته‌شدن فشارِ رسانه‌ها در فضاهای اجتماعی فقط چنین ابطالی رپرتاژ شده است؟؟ 👈فرماندهی محترم فراجا ، توپ در زمین شماست:)) 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
💢 استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟ تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم ترويج و تجويز کرد تا تبدیل به قانون شد، چرا که معضل تورم را صرفا ناشی از عرضه غافلگيرانه پول توسط دولت برای تامین کسری بودجه می‌داند. در حالی که عرضه پول صرفا بابت كسری بودجه نيست، بلكه بخش قابل توجهی از آن مربوط به (به ويژه بانك‌های خصوصی) بوده است. 👈نئولیبرالیسم نوشداروی ادعایی معضل تورم را «مستقل كردن ماشين عرضه پول (بانك مركزی) از دولت» می‌داند. در حالی که 13 متغير اقتصادی بر روی تورم تاثيرگذارند كه رتبه نخست آن مربوط به و حامل‌های انرژی است، پس این ادعا که تنها دليل تورم، عرضه پول توسط دولت است، پذيرفتنی نيست. 👈اساساً هيچ‌گونه رابطه‌ علّی ميان استقلال بانك مركزی و كاهش نرخ تورم وجود ندارد. نئولیبرال‌های ایرانی ریشه تورم را از پولی شدن کسری بودجه می‌دانند و بر این اساس، بانک مرکزی را از دولت مستقل کردند. آن زمان خطاب به طراحان طرح گفتیم فرضاً بانک مرکزی را مستقل کردید. کسری بودجه که رفع نخواهد شد! را چگونه می‌خواهید رفع کنید؟ وقتی کار به این سوال می‌رسد، دوباره نئولیبرال‌ها می‌گویند و حذف یارانه‌های تولید و افزایش قیمت ارز را افزایش دهید تا کسری جبران شود! در حالیکه همین‌ها که اینها عاملان اصلی تورم در ایران هستند. می‌خواستند با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت، کسری بودجه را جبران کنند تا دولت، از بانک مرکزی استقراض نکند و نقدینگی ایجاد نشود تا تورم درست نشود. الان می‌گویند ارز و سوخت را گران کنید تا کسری بودجه جبران شود! 👈 استقلال بانك مركزی يعنی انفكاك ماشين تجهيز و تخصيص منابع از نقشه پيشرفت و 👈اهميت مديريت تسهيلات بانكی توسط دولت و هدايت تسهيلات به بخش‌های اولويت‌دار آنقدر زياد است كه تسهيلات بانكی نقش سوخت برای حرکت لوكوموتيو دولت را دارند و استقلال بانك مركزی، قطار پيشرفت را بدون سوخت خواهد گذاشت و دولت را عملا بدون سرمايه رها خواهد كرد. 👈مجله فارين پاليسی مقاله مبسوطی در خصوص استقلال بانك مركزی نوشته است و خواهان كنارگذاشتن اين تفكر غلط شده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 استقلال بانك مركزی راهکار یا بیراهه؟ تفکر نئوليبرال پيوسته استقلال بانك مركزی را برای كنترل تورم
💢علت تورم در ایران 👈نقش دولت در اقتصاد نه رهاسازی نئولیبرالیستی است و نه دولت گرایی کمونیستی، بلکه دولت باید از تصدی‌گری به حامی، هادی و ناظر بر بخش خصوصی تغییر نقش دهد. 👈 دولت باید بین منافع بخش خصوصی و تامین منافع عمومی پیوند برقرار کند و آنها را در یک امتداد قرار بدهد. 👈از الزامات تثبیت جایگاه دولت در نقش حامی، هادی و ناظر، داشتنِ سیاست صنعتی و اشراف بر جریان پول، کالا و فعالیت‌های اقتصادی است. 👈"اسلام فعالیت اقتصادی را آزاد می‌داند منتهی برای دولت در اشراف و نظارت بر این حرکت آزاد، اختیارات بی حد و حصر قائل است". (مقام معظم رهبری-۱۳۶۴) 👈 و نقدینگیِ ناشی از هر دو آدرس غلطیست که در خصوص علت تورم می دهند، زیرا تحریم برای آسیب زدن به درآمدهای ارزی کشور و اختلال در تجارت خارجی وضع شده، ولی می‌بینیم از سال ۹۰ ما مثبت بوده و مشکلی در تامین ارز برای واردات نداشتیم. 👈نقدینگی و کسری بودجه معلول تورم هستند، نه علت آن! زیرا دولت بزرگترین مصرف کننده است و با تورم روزبه روز دولت کسری بودجه بیشتری پیدا می‌کند. 👈تورم دو نوع است. جاذبه تقاضا و فشار هزینه علت تورم ناشی از جاذبه تقاضا همان است؛ پول زیاد در دست مردم تقاضا ایجاد میکند، اما وقتی میزان عرضه کالا ثابت است تورم ایجاد می‌شود. حال آنکه نسبت نقدینگی به در ایران ۷۴ درصد است و میانگین جهانی ۱۴۳ درصد است. پس پول در دست مردم زیاد نیست بلکه بالعکس تولید ما از رنج می برد. 👈تورم در ایران ناشی از فشار هزینه است، که در اثر بالا رفتن هزینه تولید ایجاد می‌شود. به عبارتی هزینه مواد اولیه و عوامل تولید افزایش می‌یابد، قیمت کالا بالا رفته و تورم ایجاد می شود. 👈دو محرک اصلی در ایران نرخ ارز و قیمت مواد اولیه است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢نَقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی ۱. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس‌جمهور
💢انقلابی‌هایی که استحاله شدند: تحجر ما، یا تجدد آنها؟! 👈۱. برخی می‌گویند نباید «برچسب» زد و مقصودشان این است که از جمله نباید تعبیر « » را به کار برد. من تعبیر «لیبرال‌های مذهبی» را از استاد مطهری آموخته‌ام و می‌دانم که تحلیل جهان انسانی و اجتماعی، مبتنی بر «مفاهیم» است. ما با مفاهیم سخن می‌گوییم. این «مفاهیم» را نمی‌توان با تعبیرِ منفیِ «برچسب»، کنار زد. این مفاهیم -یا به بیان منتقدان، برچسب‌ها- اگر تطبیق بر مصداق دارند، خطا نیستند. نباید گفت مفهوم به کار نبرید، بلکه باید دلیل بر «انطباق مفهوم بر مصداق» طلبید. برخی به جای اینکه در مقام اثبات و ابطال «کیفیّت انطباق» باشند، بی‌درنگ تعبیر برچسب را به کار می‌برند تا «سنخ‌بندی» نشوند و در «بی‌مکانی» و «بی‌موقعیّتی»، حس آرامش داشته باشند. می‌خواهند کنند اما در «جا»یی قرار نداشته باشند و فقط بتوانند به دیگری‌های ثابت‌شده و مستقر، حمله کنند. در این روش گفتگو، ما با حریفی مواجه خواهیم بود که سیّال و ژله‌ای است و در سایۀ ابهام و تاریکی نشسته است. ازاین‌رو، او می‌تواند به نقد ما بپردازد، ولی ما باید نظاره‌گر و منفعل باشیم؛ چون طرف مقابل، «تعیّن» و «استقرار»ی ندارد که بتوان آن را به چالش کشید. به‌هرحال، تردیدی در میان نیست که ، خواه‌نا‌خواه، برآمده از ها هستند و اگر علوم انسانی با معرفت عامیانه، دو تفاوت داشته باشد، یکی از آنها، همین مفهوم‌سازی‌هاست. 👈۲. من با بخش‌های دگرگون‌شدۀ جریان انقلابی، گفتگو کردم و به نتیجه نرسیدم؛ چون مسأله، «سلیقه» نیست و به واقع، به «دو نظام فکریِ مختلف» تبدیل شده‌ایم. جریان انقلابی، دو لایه شده است و این یک واقعیّت است. هیچ‌یک از دو طرف، همدیگر را قبول ندارند و برنمی‌تابند. این شکاف فکری، یک حقیقت است و قابل تقلیل‌دادن به سلیقه نیست. وضعی که پدید آمده بدین صورت است که پاره‌ای از در طول دو دهۀ اخیر، به سوی فضای فکریِ اصلاح‌طلبی، گذار تدریجی داشته و هویّت جدیدی به دست آورده است. ازاین‌رو، ما اکنون در مواجهه با این بخش از جریان انقلابی، باید به همان اشکال‌ها و مناقشه‌هایی پاسخ بدهیم که جریان اصلاح‌طلبی از دهۀ هفتاد به این سو، مطرح کرده است. براین‌اساس، مشاهده می‌کنید که مناظره‌ها و مواجهه‌های این بخش استحاله‌شده از جریان انقلابی با جریان اصلاح‌طلبی، به تضارب و تقابل جدّی نمی‌انجامد و این دو در بسیاری از زمینه‌ها، توافق فکری دارند. روشن است که جریان اصلاح‌طلبی، همچنان بر بنیان‌های فکریِ آغازین خویش، وفادار است و تعدیل نشده، پس این بخش از نیروهای انقلابی هستند که به آنها نزدیک شده‌‌اند. 👈۳. بزرگ‌ترین مسأله‌ای که در دو سال اخیر، به گسست درونیِ فزاینده در جریان انقلابی انجامید، اغتشاش ۱۴۰۱ بود. درحالی‌که بخش اصیلِ جریان انقلابی، این اغتشاش را یک توطئۀ بیرونی و طراحی‌شده قلمداد کرد که معطوف به سبک زندگی است و می‌خواهد از این طریق، جامعه را در برابر حاکمیّت قرار بدهد، اما جریان اصلاح‌طلبی که از مدّت‌ها قبل، تحرّکات رسانه‌ای و تخریبی خویش را آغاز کرده بود، ادّعا کرد که از لحاظ عملی، مواجهۀ نظام در قالب گشت ارشاد ، علّت این اغتشاش بود؛ و از لحاظ نظری نیز، دیگر باید و ارزشی را در جامعه پذیرفت و دین‌داری را اصل و الگو تصوّر نکرد. برای جریان انقلابیِ اصیل، روشن بود که گشت ارشاد، یک بهانه و دستاویز است و نه علّت و ریشه، و مسأله این است که نیروهای تجدّدی، در پی هستند و منطق «نه به حجاب اجباری»، منطق مخالفت با نحوۀ برخورد و راهکار حل مسأله نیست، بلکه منطقی است که می‌خواهد با ، دست تصرّف به دراز کند. طبق آمار یکی از نهادهای فرهنگی، چهل درصد از ، پیش از واقعۀ ۱۴۰۱ بوده است. این یعنی یک «روند» در طول دهۀ نود در جریان بوده که ارتباطی هم با گشت ارشاد نداشته است. زمانی که گشت ارشاد بود، باز هم کشف حجاب بود و اینک هم هست. کشف حجاب، واکنش به گشت ارشاد نیست، بلکه یک « » است؛ یعنی از بیرون، القا و تلقین می‌شود. در هر زمینه‌ای می‌توان با ارجاع به چند خطای موردی، واکنشی در حد کشف حجاب را مستند به آن کرد و گفت چون چنین کردیم، چنان شد. کسانی در درون جبهۀ انقلاب که کشف حجاب را حاصل گشت ارشاد می‌انگارند، تصوّری از واقعیّت‌های و روایتی و رسانه‌ای در دهۀ نود که مستقل از گشت ارشاد به جریان افتاد، ندارند و بی‌پروا، همان سخنِ را تکرار می‌کند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─