..................🌿🍀🌿🌸🌿🍀🌿................
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره فرقان آیه۶۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...................................................................
آیه۶۲)وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا
🌿🍀................................................🍀🌿
آیه۶۲) و او همان كسی است كه شب و روز را جانشین یكدیگر قرار داد برای كسی كه بخواهد متذكّر شود یا شكرگزاری كند (و آنچه را در روز كوتاهی كرده در شب انجام دهد و به عكس).
...................................................................
تفسیر آیه۶۲) در این آیه ، باز به معرفى پروردگار عالم ادامه داده و بخش دیگرى از نظام هستى را بازگو مى کند، مى گوید: او کسى است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد، براى آنها که بخواهند متذکر شوند، و یا شکرگزارى کنند (وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً).
این نظام بدیع، که بر شب و روز حاکم است، و متناوباً جانشین یکدیگر مى شوند، و میلیون ها سال این نظم ادامه دارد، ـ نظمى که اگر نبود زندگى انسان بر اثر شدت نور و حرارت یا تاریکى و ظلمت به تباهى مى کشید ـ براى آنها که مى خواهند خدا را بشناسند، دلیل جالبى است.
مى دانیم: پیدایش نظام شب و روز بر اثر گردش زمین به دور خویش است، و تغییرات تدریجى و منظم آن که دائماً از یکى کاسته و بر دیگرى افزوده مى شود، به خاطر تمایل محور آن نسبت به مدارش مى باشد که باعث وجود فصل هاى چهارگانه است.
اگر کره زمین ما در حرکت دورانى تندتر، و یا کندتر از امروز مى چرخید، در یک صورت شب ها آن قدر طولانى مى شد که، همه چیز منجمد مى گشت، و روزها آن قدر طولانى که نور آفتاب همه چیز را مى سوزاند.
و در صورت دیگر، فاصله کوتاه شب و روز، تأثیر آنها را خنثى مى کرد، به علاوه قوّه گریز از مرکز، آن قدر بالا مى رفت که موجودات زمینى را به خارج از کره زمین پرتاب مى نمود!
خلاصه، مطالعه این نظام از یکسو، فطرت خداشناسى را در انسان بیدار مى سازد، (و شاید تعبیر به تذکر و یاد آورى اشاره به همین حقیقت است) و از سوى دیگر، روح شکر گذارى را در او زنده مى کند، که با جمله أَوْ أَرادَ شُکُوراً به آن اشاره شده است.
قابل توجه این که: در بعضى از روایات که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یا ائمه معصومین(علیهم السلام) در تفسیر آیه، نقل شده، چنین مى خوانیم: جانشین شدن شب و روز نسبت به یکدیگر براى آن است که: اگر انسان در یکى از وظائف خویشتن در عبادت پروردگار کوتاهى کرده، در دیگرى جبران یا قضا کند .
این معنى ممکن است تفسیر دومى براى آیه باشد، و از آنجا که آیات قرآن داراى بطون است، منافات با معنى اول نیز ندارد.
✨در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: هر عبادت و اطاعتى که در شب از تو فوت شد، در روز قضا کن، خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً:
یعنى انسان وظائف فوت شده در شب را در روز، و وظائف فوت شده در روز را در شب قضا کند.
نظیر همین معنى را فخر رازى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده است.
تفسیر نمونه)
.............................................✏ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
0591cada50bd6ca95b3bfdc7945e91b9c8a69903.mp3
55.3K
سوره فرقان:۶۲
شهریار پرهیزگار
✏️ @ghorun
💐⚜•〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰•⚜💐
دوستان سوره ضحی آیه۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
- - - - - - - - - - - - - - - - -
آیه۵) «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ»
- - - - - - - - - 💐 - - - - - - -
آیه۵) و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردى.
- - - - - - - - - - - - - - - - -
تفسیر آیه۵) دراین آیه ، برترین نوید را به او(پیامبر) داده، مى فرماید: به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا مى کند که خشنود شوى (وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى).
✨این، بالاترین اکرام و احترام پروردگار نسبت به بنده خاصش محمّد(صلى الله علیه وآله)است، که مى فرماید: آن قدر به تو مى بخشیم که راضى شوى، در دنیا بر دشمنان پیروز خواهى شد و آئین تو جهان گیر خواهد گشت، و در آخرت نیز، مشمول بزرگترین مواهب خواهى بود.
بدون شک، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به عنوان خاتم انبیاء و رهبر عالم بشریت، خشنودیش تنها در نجات خویش نیست، بلکه آن زمان راضى و خشنود مى شود که، شفاعتش درباره امتش نیز پذیرفته شود، به همین دلیل، در روایات آمده است:
💐 این آیه، امید بخش ترین آیات قرآن مجید و دلیل بر پذیرش شفاعت آن حضرت است.
✨در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) از پدرش زین العابدین(علیه السلام) از عمویش محمّد بن حنفیه از پدرش امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: رسول اللّه فرمود: روز قیامت من در موقف شفاعت مى ایستم، و آن قدر گنهکاران را شفاعت کنم، که خداوند گوید:
أَ رَضِیْتَ یا مُحَمَّدُ؟!: اى محمّد آیا راضى شدى ؟!
من مى گویم: رَضِیْتُ، رَضِیْتُ: راضى شدم، راضى شدم !
آن گاه، امیرمؤمنان(علیه السلام) رو به جمعى از اهل کوفه کرده، افزود: شما معتقدید: امید بخش ترین آیات قرآن آیه: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّه: اى کسانى که نسبت به خود زیاده روى کرده اید از رحمت خدا نومید نشوید است.
گفتند: آرى، ما چنین مى گوئیم!
فرمود: ولى ما اهل بیت مى گوئیم: امیدبخش ترین آیات قرآن، آیه وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى است .
ناگفته پیدا است: شفاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شرائطى دارد، نه او از هر کس شفاعت مى کند، و نه هر گنهکارى مى تواند چنین انتظارى را داشته باشد.
✨در حدیث دیگرى، از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: رسول خدا وارد خانه فاطمه(علیها السلام) شد، در حالى که لباس خشنى از پشم شتر در تن دخترش بود، با یک دست آسیا مى کرد، و با دست دیگر فرزندش را شیر مى داد، اشک در چشمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) ظاهر شد، فرمود: دخترم! تلخى دنیا را در برابر شیرینى آخرت تحمل کن، چرا که خداوند بر من نازل کرده است که، آن قدر پروردگارت به تو مى بخشد که راضى شوى (وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى). تفسیر نمونه)
- - - - - - - - - - - - - - - 📚📚
🆔📚 @ghorun
🌼•~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~•🌼
دوستان سوره لیل آیه۴ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
~~~~~~•~~~~~
آیه۴} «إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّىٰ»
•🌼•
آیه۴}كه همانا تلاش شما پراكنده است.
~~~~~•~~~~~
تفسیر آیه۴}
مى فرماید: سعى و تلاش و کوشش شما در زندگى، گوناگون و مختلف است (إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتّى).
جهت گیرى تلاش ها و نتائج آن، نیز کاملاً مختلف و متفاوت مى باشد.
اشاره به این که: شما به هر حال در زندگى آرام نخواهید گرفت، و حتماً به سعى و تلاشى دست مى زنید، و نیروهاى خدا داد که سرمایه هاى وجودتان است، در مسیرى خرج مى شود، ببینید سعى و تلاش شما در کدام مسیر، به کدام سمت، و داراى کدام نتیجه است؟
نکند تمام سرمایه ها و استعدادهاى خود را به بهاى اندکى بفروشید، و یا بیهوده به هدر دهید!
شَتّى جمع شَتِیْت از ماده شَتّ (بر وزن شط) به معنى پراکنده کردن جمعیت است، و در اینجا اشاره به تفاوت کوشش هاى مردم از نظر کیفیت، هدف گیرى و نتیجه آنها است.
{تفسیر نمونه}
🍃•~~~~~~~~~~🌼~~~~~~~~~•🍃
🆔📖 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
d048717b982cd054b87a51368df6d402ef3d5a29.mp3
23.3K
سوره لیل:۴
شهریار پرهیزگار
🆔📖 @ghorun
🍃🍃🍃🍃🍃🍃.💐💐.🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوستان سوره اسرا آیه۸۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
•🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃•
آیه۸۰] «وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا»
💐••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••💐
آیه۸۰]و بگو: «پروردگارا، مرا [در هر كارى] به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود براى من تسلطى يارىبخش قرار ده.»
•🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃•
تفسیر آیه۸۰] در این آیه به یکى از دستورات اصولى اسلام که از روح ایمان و توحید، سر چشمه مى گیرد، اشاره کرده، مى گوید: بگو:
🍀پروردگارا! مرا در هر کار، صادقانه وارد کن و صادقانه، خارج نما ! (وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْق وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْق).
هیچ کار فردى و اجتماعى را جز با صدق و راستى آغاز نکنم، همچنین هیچ برنامه اى را جز به راستى پایان ندهم، راستى، صداقت و درستى و امانت، خط اصلى من در همه کارها باشد، آغاز و انجام همه چیز با آن صورت گیرد .
گر چه مفسران بعضاً، خواسته اند: مفهوم وسیع این آیه را در مصداق یا مصادیق معینى محدود سازند، از جمله ورود به مدینه و خروج از آن به مکّه ، یا دخول در قبر و خروج از آن به هنگام رستاخیز، و یا مانند اینها، ولى پر واضح است که: تعبیر جامع فوق هیچ گونه محدودیتى در آن نیست، تقاضائى است براى ورود و خروج صادقانه در همه چیز، در همه کار، و در هر برنامه.
🌿در حقیقت، رمز اصلى پیروزى در همین جا نهفته شده است، و راه و روش انبیاء و اولیاى الهى همین بوده که: فکرشان، گفتارشان و اعمالشان از هر گونه غش، تقلّب، خدعه، نیرنگ و هر چه بر خلاف صدق و راستى است، پاک باشد.
اصولاً، بسیارى از بدبختى هائى که امروز با چشم خود مى بینیم که: دامنگیر افراد، اقوام و ملت ها شده، به خاطر انحراف از همین اصل است، گاهى پایه اصلى کارشان بر اساس دروغ و نیرنگ است، و گاه که ورودشان در کارها بر اساس راستى است این خط اصیل را تا پایان حفظ نمى کنند، و همین عامل شکست آنها خواهد بود.
☘دومین اصل، که از یک نظر، میوه درخت توحید، و از نظر دیگر، نتیجه ورود و خروج صادقانه در کارها است، همان است که در پایان آیه، بدین گونه به آن اشاره شده: خداوندا! براى من از سوى خودت سلطان و یاورى قرار ده (وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً).
🌷چرا که من تنها هستم، و به تنهائى کارى نمى توان انجام داد، و با اتکاء بر قدرتم، در برابر این همه مشکلات، پیروز نخواهم شد، تو مرا یارى کن و تو یاورانى براى من فراهم ساز! به من منطقى نیرومند، دلائلى دندان شکن در برابر دشمنان، دوستانى جانباز، اراده اى قوى، فکرى روشن، عقلى سرشار، که همه، یاوران من در این راه خواهند بود، مرحمت فرما، که جز تو کسى قادر بر این کار نیست. [تفسیر نمونه]
🆔📖 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
9adbd05f1cdd5097b16bedead35ad15b1a39e8b3.mp3
62.8K
سوره اسرا:۸۰
شهریار پرهیزگار
🆔📖 @ghorun
•🔹•♦•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°♦•🔹•
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...................................................................
آیه۷۰] وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
................•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•...................
آیه۷۰]خداوند شما را آفرید؛ سپس شما را میمیراند؛ بعضی از شما به نامطلوبترین سنین بالای عمر میرسند، تا بعد از علم و آگاهی، چیزی ندانند (و همه چیز را فراموش كنند)؛ خداوند دانا و تواناست!
...................................................................
تفسیر آیه۷۰] سرچشمه تفاوت روزیها
از آنجا که در آیات گذشته، بخشى از نعمتهاى مهم الهى و مواهب گوناگونى که در جهان گیاهان و حیوانات آفریده شده است، بیان گردید، تا از این راه مردم به آفریننده این همه نعمتها و نظام دقیق آنها آشنا شوند، آیات مورد بحث، از طریق دیگرى مسأله اثبات خالق یکتا را تعقیب مى کند و آن، از طریق دگرگونى و تغییرات نعمتها است که از اختیار انسان بیرون است و نشان مى دهد از ناحیه دیگرى مقدر مى شود.
نخست، مى گوید: خداوند شما را آفرید (وَ اللّهُ خَلَقَکُمْ).
سپس روح شما را مى گیرد و مرگتان فرا مى رسد (ثُمَّ یَتَوَفّاکُمْ).
هم حیات از ناحیه او است، و هم مرگ، تا بدانید این شما نیستید که آفریننده مرگ و حیاتید.
مقدار طول عمر شما نیز در اختیارتان نیست، بعضى در جوانى یا نزدیک به پیرى از دنیا مى روند ولى، بعضى از شما به بالاترین و بدترین سالیان عمر یعنى نهایت پیرى باز مى گردند (وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ).
و نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که: بعد از علم و دانش و آگاهى چیزى نخواهد دانست و همه را به دست فراموشى مى سپارد (لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْم شَیْئاً).
درست مانند آغاز عمر و سنین کودکى که یکپارچه نسیان بود و فراموشکارى و ناآگاهى، آرى خداوند آگاه و قادر است (إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ).
همه قدرتها در اختیار او است و به هر مقدار که صلاح بداند، مى بخشد و به هر موقع که لازم ببیند مى گیرد.
تفسیر نمونه]
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•✒ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
e79a5115d051c99305edbb33d80f7f8cc44287ad.mp3
106.4K
سوره نحل: ۷۰
شهریار پرهیزگار
✒️ @ghorun
.🔶..🌻..▫.▫.▫.▫️.▫️.▫.▫..🌻..🔶.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
. . . . . . . . . . . . . ▫.▫.▫ . . . . . . . . . . . .
آیه۷۱} وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَىٰ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَآءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
. . . . . . . . . . . . . 🌻.🌻.🌻 . . . . . . . . . . . .
آیه۷۱} خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا كه استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است)! اما آنها كه برتری داده شدهاند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند؛ آیا آنان نعمت خدا را انكار مینمایند (كه شكر او را ادا نمیكنند)؟!
. . . . . . . . . . . . . ▫.▫.▫ . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۷۱} در آیه بعد نیز ادامه مى دهد: حتى روزى هاى شما به دست شما نیست، این خداوند است که بعضى از شما را بر بعض دیگرى از نظر روزى برترى مى دهد (وَ اللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْض فِی الرِّزْقِ).
اما آنها که برترى یافته اند به خاطر تنگ نظرى، حاضر نیستند از آنچه در اختیار دارند به بندگان مملوک خود بدهند و آنها را در اموال خویش شریک سازند تا آنها نیز با شما مساوى گردند (فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ).
بعضى از مفسران، احتمال داده اند: این جمله اشاره به پاره اى از اعمال احمقانه مشرکان باشد که، براى بتها و آلهه خود، سهمى از چهارپایان و کشت و زرع خود قائل بودند، در حالى که، این سنگ و چوبهاى بى ارزش کمترین نقشى در زندگى آنها نداشتند، ولى، حاضر نبودند همان را در اختیار بردگان بیچاره اى بگذارند که شب و روز به آنها خدمت مى کردند.
تفسیرنمونه}
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .🌻 @ghorun
.🔶..🌻..▫.▫.▫.▫️.▫️.▫.▫..🌻..🔶.
🔆در اینجا این سؤال پیش مى آید پس چرا در آیات و روایات بسیارى آمده، روزى به دست خدا است و تلاش در راه آن مذموم است؟!
در پاسخ این سؤال باید به دو نکته توجه داشت:
🔅۱ ـ دقت در منابع اسلامى نشان مى دهد: آیات و یا روایاتى که در نظر سطحى و ابتدائى ـ چه در این بحث چه در بحثهاى دیگر ـ متضاد به نظر مى رسند، هر کدام به یکى از ابعاد مسأله اى که داراى بعدهاى مختلفى است، نظر دارند که غفلت از این ابعاد، موجب توهم تناقض شده است.
آنجا که مردم با ولع و حرص هر چه شدیدتر به دنبال دنیا و زرق و برق جهان ماده مى روند، و براى نیل به آن از هیچ جنایتى فروگذار نمى کنند، دستورات مؤکد و پشت سر هم وارد مى شود و آنها را به ناپایدارى دنیا و بى ارزش بودن مال و جاه، توجه مى دهد.
و آنجا که گروهى به بهانه زهد، دست از کار و کوشش و تلاش مى کشند، اهمیت کار و کوشش به آنها گوشزد مى شود.
برنامه رهبران راستین نیز باید چنین باشد که جلو افراط و تفریطها را به طرز شایسته اى بگیرند.
آیات و روایاتى که تأکید مى کند: روزى در دست خدا است، و سهم و بهره هر کسى را خدا تعیین کرده در حقیقت براى پایان دادن به حرص و ولع و دنیا پرستى، و فعالیت بى قید و شرط و بى حد و مرز براى کسب درآمد بیشتر است، نه این که: هدف آن خاموش کردن شعله هاى گرم و داغ نشاط کار و کوشش براى زندگى آبرومندانه و مستقل و خود کفا است.
و با توجه به این واقعیت، تفسیر روایاتى که مى گوید: بسیارى از روزى ها است که اگر شما هم به دنبال آن نروید به دنبال شما مى آید، روشن مى شود.
🔅۲ ـ از نظر جهان بینى توحیدى همه چیز به خدا منتهى مى شود، یک خداپرست موحد راستین چیزى را از ناحیه خود نمى داند، بلکه هر موهبتى به او مى رسد، سرچشمه آن را از خدا مى بیند و مى گوید: بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ: کلید همه خوبیها و نیکیها به دست تو است و تو بر هر چیزى قادر و توانائى.
و به این ترتیب، او باید در هر مورد توجه به این حقیقت داشته باشد که حتى فرآورده هاى سعى و کوشش و فکر و خلاقیت او نیز ـ اگر درست بنگرد ـ از طرف خدا است، و اگر یک لحظه نظر لطفش برگرفته شود همه اینها خاموش مى گردد.
او به هنگامى که بر مرکب سؤار مى شود، سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا مى گوید: منزه است خداوندى که این را مسخر ما ساخت.
هنگامى که به نعمتى برسد، سرود توحید را سر مى دهد و مى گوید: وَ ما بِنا مِنْ نِعْمَة فَمِنْکَ: هر نعمتى داریم از تو است اى خدا.
و حتى هنگامى که یک گام مهم اصلاحى همچون پیامبران در مسیر نجات انسانها برمى دارد، مى گوید: وَ ما تَوْفِیقِی إِلاّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ: موفقیت من تنها از ناحیه خدا است، بر او توکل کردم، و به سوى او باز مى گردم .
ولى آنچه مسلّم است در کنار همه این بحثها، اساس و پایه کسب روزى، تلاش و فعالیت صحیح، مثبت و سازنده و دور از هر گونه افراط و تفریط است، و اما روزى هائى که بدون تلاش به انسان مى رسد، جنبه فرعى دارد نه اساسى، و شاید به همین دلیل، على(علیه السلام) در کلمات قصارش در درجه اول، روزى هائى را ذکر مى کند که انسان به دنبال آن مى رود سپس آنها که به دنبال انسان مى آید: یَا ابْنَ آدَمَ! الرِّزْقُ رِزْقانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ:
✨ اى فرزند آدم روزى دو گونه است یکى آن روزى که تو به دنبال آن مى روى، و دیگرى آن روزى که به دنبال تو مى آید .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .🌻 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
fa8ac064f0c77f8ff53b7ecb02716def36ea7710.mp3
108.1K
سوره نحل:۷۱
شهریار پرهیزگار
🌻 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۷۲} وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
.〰.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.〰.
آیه۷۲} خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد؛ و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوههایی به وجود آورد؛ و از پاكیزهها به شما روزی داد؛ آیا به باطل ایمان میآورند، و نعمت خدا را انكار میكنند؟!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۷۲} آخرین آیه مورد بحث که مانند دو آیه گذشته با کلمه اللّه شروع مى شود، و بیانگر نعمتهاى خداوند است، اشاره به مواهب او از نظر نیروهاى انسانى و معاونان و کمک کاران، و همچنین روزیهاى پاکیزه، مى کند، و این حلقه هاى سه گانه نعمت را که در این سه آیه ذکر شده، تکمیل مى نماید.
یعنى از نظام حیات و مرگ، شروع کرده، آن گاه تفاوت روزى ها و استعدادها را که نظام تنوع زندگى است بیان مى کند، و با آیه مورد بحث که ناظر به نظام تکثیر مثل بشر، و روزى هاى پاکیزه است پایان مى گیرد.
مى گوید: خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد (وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً).
همسرانى که هم مایه آرامش روح و جسمند و هم سبب بقاء نسل.
لذا بلافاصله اضافه مى کند: و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه ها قرار داد (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً).
حَفَدَة جمع حافد در اصل به معنى کسى است که بدون انتظار پاداش، با سرعت همکارى مى کند، ولى در آیه مورد بحث، به عقیده بسیارى از مفسران، منظور نوه ها است و بعضى خصوص نوه هاى دخترى را گفته اند.
بعضى دیگر معتقدند: بَنِین به فرزندان کوچک گفته مى شود و حَفَدَه به فرزندان بزرگ که مى توانند کمک و همکارى کنند.
و بعضى آن را هرگونه معاون و کمک کار را اعم از فرزندان و غیر فرزندان دانسته اند
ولى معنى اول یعنى نوه ها در اینجا از همه، نزدیکتر به نظر مى رسد، هر چند مفهوم حَفَدَة در اصل، ـ چنانکه گفتیم ـ وسیع است.
و به هر حال، بى شک وجود نیروهاى انسانى، همچون فرزندان، نوه ها و همسران در اطراف هر کس، نعمت بزرگى براى او است، که هم از نظر معنوى او را حمایت مى کنند و هم از نظر مادى.
سپس مى فرماید: خداوند از پاکیزه ها به شما روزى داد (وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).
طَیِّبات در اینجا مفهوم وسیعى دارد که هر گونه روزى پاکیزه را شامل مى شود خواه جنبه مادى داشته باشد، یا معنوى، جنبه فردى داشته باشد یا اجتماعى.
و در پایان، به عنوان یک نتیجه گیرى کلى از این بحث مى گوید: آیا آنها با این همه آثار عظمت و قدرت خدا که مشاهده مى کنند، و با این همه مواهبى که از ناحیه او به آنها ارزانى شده، باز به سراغ بتها مى روند؟ آیا به باطل ایمان مى آورند و نعمت خداوند را انکار مى کنند ؟ (أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ).
این چه نوع قضاوتى است؟ و این چه برنامه نادرستى است؟ که انسان سرچشمه نعمتها را فراموش کرده و به سراغ موجودى برود که منشأ کمترین اثرى نیست و مصداق روشن باطل در تمام ابعاد است.تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰🆔 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
آیا ایجاد تفاوت با عدالت سازگار است؟
در اینجا این سؤال پیش مى آید: آیا ایجاد تفاوت و اختلاف، از نظر رزق و روزى در میان مردم با اصول عدالت پروردگار، و مساواتى که باید بر نظام جوامع بشرى حاکم باشد، سازگار است؟
در پاسخ این سؤال باید به دو نکته دقیقاً توجه داشت:
🔸۱ ـ بدون شک اختلافى که در میان انسانها از نظر بهره هاى مادى و درآمدها وجود دارد قسمت مهمش مربوط به تفاوت استعدادهاى آنها است، این تفاوت استعدادهاى جسمانى و روحانى، که سرچشمه تفاوت در کمیت و کیفیت فعالیتهاى اقتصادى مى شود بهره بعضى را بیشتر، و در آمد بعضى را کمتر مى کند.
البته، تردیدى نیست: گاهى حوادثى که از نظر ما صرفاً جنبه تصادف دارد، سبب مى شود: بعضى به مواهب بیشترى دست یابند، ولى اینها را مى توان امور استثنائى شمرد، آنچه پایه و ضابطه اصلى در غالب موارد است، همان تفاوت در کمیت یا کیفیت تلاشها است ـ البته موضوع بحث ما یک جامعه سالم و خالى از استثمار و بهره کشیهاى ظالمانه است، نه جوامع منحرف که از قوانین آفرینش و نظام انسان برکنارند ـ .
حتى کسانى را که گاهى ما آنها را انسانهاى بى دست و پا و بى عرضه اى مى پنداریم و از این که: در آمدهاى قابل ملاحظه اى دارند تعجب مى کنیم، اگر با دقت بیشترى در جسم و روان و اخلاق آنها بنگریم و قضاوتهائى که از مطالعات سطحى سرچشمه مى گیرد، دور بیفکنیم، خواهیم دید: آنها غالباً نقطه قوتى داشته اند که به جائى رسیده اند (باز تکرار مى کنیم موضوع بحث ما جامعه سالمى است که از استثمار دور باشد).
به هر حال، این تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهائى سرچشمه مى گیرد که آن هم نیز از مواهب الهى است، ممکن است در پاره اى از موارد اکتسابى باشد ولى در پاره اى از موارد نیز قطعاً غیر اکتسابى است، بنابراین، حتى در یک جامعه سالم از نظر اقتصادى نیز تفاوت در آمدها غیر قابل انکار است، مگر این که: بتوانیم انسانهاى قالبى همشکل، همرنگ و هم استعداد بسازیم که هیچگونه تفاوتى با هم نداشته باشند و تازه اول درد سر و مشکلات است!.
🔸۲ ـ بدن یک انسان، یا اندام یک درخت، یا یک بوته گل را در نظر بگیرید، آیا امکان دارد این ساختمانِ موزون با تساوى میان اعضاء و اندامها از هر نظر پیدا شود؟ آیا قدرت مقاومت و استعداد ریشه درختان مى تواند با گلبرگهاى لطیف شکوفه ها، و استخوان پاشنه پا با پرده هاى ظریف شبکیه چشم از هر نظر یکسان باشد؟ و اگر ما بتوانیم آنها را یکسان کنیم آیا فکر مى کنید کار صحیحى انجام داده ایم؟!
اگر از شعارهاى کاذب و خالى از شعور بگذریم، فرض کنید ما یک روز بتوانیم همان انسانها قالبى و خیالى از هر نظر را بسازیم و کره زمین را از پنج هزار میلیون نفر انسان هم شکل، هم قواره، هم ذوق، هم فکر و همسان از هر نظر، درست مانند سیگارهائى که به یک کارخانه سفارش داده اند، پر کنیم.
آیا آن روز زندگى خوبى نصیب انسانها خواهد شد؟ مسلماً نه، جهنمى پیدا مى شود که همه، در آن در زحمت خواهند بود، همه، به یکسو حرکت مى کنند، همه، یک چیز مى خواهند، همه، یک پست مى طلبند، همه، یک نوع غذا را دوست دارند، و همه، مى خواهند یک کار واحد انجام دهند.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
ادامه تفسیر:👇
بدیهى است، خیلى زود، عمر چنین زندگى پایان مى یابد و به فرض باقى بماند زندگى خسته کننده بى روح و یکنواختى خواهد بود که چندان تفاوتى با مرگ ندارد.
بنابراین، وجود تفاوت در استعدادها و آنچه لازمه این تفاوت است، براى حفظ نظام جامعه و حتى براى پرورش استعدادهاى مختلف، نهایت لزوم را دارد، و شعارهاى کاذب هرگز نمى تواند جلو این واقعیت را بگیرد.
اما مبادا این سخن را چنین تفسیر کنید که: ما جامعه طبقاتى و نظام استثمار و استعمار را با این سخن مى پذیریم، نه، هرگز، منظور، تفاوتهاى طبیعى است و نه مصنوعى، تفاوتهائى است که در عین حال، مکمل یکدیگر و معاون یکدیگر بوده باشند، نه سدّى بر سر راه پیشرفت یکدیگر ایجاد کنند و به تجاوز و تعدى بپردازند.
اختلاف طبقاتى (توجه داشته باشید منظور از طبقات همان مفهوم اصطلاحى آن، یعنى طبقه استثمار کننده و استثمار شونده است) هرگز موافق نظام آفرینش نیست، آنچه موافق و هماهنگ نظام آفرینش است، تفاوت استعدادها و تلاشها و کوششها است و میان این دو از زمین تا آسمان فرق است (دقت کنید).
و به تعبیر دیگر، تفاوت استعدادها باید در مسیر سازنده به کار افتد، درست مانند تفاوت ساختمان اعضاء یک بدن، یا اندام یک گل، آنها در عین تفاوت معاون یکدیگرند، نه مزاحم یکدیگر.
کوتاه سخن این که: نباید تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ایجاد جامعه طبقاتى گردد.
و به همین دلیل در پایان آیه مورد بحث، مى فرماید: آیا آنها نعمت خدا را انکار مى کنند (أَ فَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ).
اشاره به این که: این تفاوتها در صورت طبیعى اش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خدا است که براى حفظ نظام مجتمع بشرى ایجاد شده است.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
6cb6dfb022bbd87246e09c1105d0ed8ad906fe8a.mp3
112.4K
سوره نحل:۷۲
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
▫⚪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .⚪▫
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره آل عمران آیه۴۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
◽️.▫️.◽️.▫.◽.▫.◽.▫.◽.▫.◽.▫
آیه۴۵) اتْلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
⚪..........................................................⚪
آیه۴۵) آنچه را از كتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه كارهایی انجام میدهید!
◽️.▫.◽.▫.◽.▫.◽️.▫️.◽.▫.◽.▫.
تفسیر آیه۴۵)نماز، باز دارنده از زشتى ها و بدى ها
بعد از پایان بخشهاى مختلفى از سرگذشت اقوام پیشین و پیامبران بزرگ، و برخورد نامطلوب آنها با این رهبران الهى، و پایان غم انگیز زندگى آنها، روى سخن را ـ براى دلدارى و تسلى خاطر و تقویت روحیه و ارائه خط مشى کلى و جامع ـ به پیامبر کرده، دو دستور به او مى دهد:
🔹نخست مى گوید: آنچه را از کتاب آسمانى (قرآن) به تو وحى شده، تلاوت کن (اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ).
این آیات را بخوان، که هر چه مى خواهى در آن است: علم و حکمت، نصیحت و اندرز، معیار شناخت حق و باطل، وسیله نورانیت قلب و جان، و مسیر حرکت هر گروه و هر جمعیت.
بخوان، و در زندگیت به کار بند، بخوان و از آن الهام بگیر، بخوان و قلبت را به نور تلاوتش روشن کن. بعد از بیان این دستور، که در حقیقت جنبه آموزش دارد، به دستور دوم مى پردازد که شاخه اصلى پرورش است، مى گوید:
🔹و نماز را بر پا دار (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ).
سپس، به فلسفه مهم نماز پرداخته، مى گوید: زیرا نماز انسان را از زشتى ها و منکرات باز مى دارد (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ).
از آنجا که طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده، یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منکر است.
انسانى که به نماز مى ایستد، تکبیر، مى گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر مى شمرد، به یاد نعمت هاى او مى افتد، حمد و سپاس او مى گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت مى ستاید، به یاد روز جزاى او مى افتد، اعتراف به بندگى او مى کند، از او یارى مى جوید، صراط مستقیم از او مى طلبد، راه کسانى که به آنها نعمت داده شده، غضب بر آنها نشده و گمراه نگشته اند (مضمون سوره حمد).
بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق، و حرکتى به سوى پاکى، و جهشى به سوى تقوا پیدا مى شود.
براى خدا رکوع مى کند، و در پیشگاه او پیشانى بر خاک مى نهد، غرق در عظمت او مى شود، و خودخواهى ها و خود برتربینى ها را فراموش مى کند.
شهادت به یگانگى او و گواهى به رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد.
بر پیامبرش درود مى فرستد، و دست به درگاه خداى بر مى دارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام).
همه این امور، موجى از معنویت در وجود او ایجاد مى کند، موجى که سد نیرومندى در برابر گناه، محسوب مى شود. این عمل، چند بار در شبانه روز، تکرار مى گردد، هنگامى که صبح از خواب برمى خیزد، در یاد او غرق مى شود.
در وسط روز، هنگامى که غرق زندگى مادى شده، ناگهان صداى تکبیر مؤذن را مى شنود، برنامه خود را قطع کرده، به درگاه او مى شتابد، و حتى در پایان روز و آغاز شب، پیش از آن که به بستر استراحت رود، با او راز و نیاز مى کند و دل را مرکز انوار او مى سازد.
از این گذشته، به هنگامى که آماده مقدمات نماز مى شود، خود را شستشو مى دهد، پاک مى کند، حرام و غصب را از خود دور مى سازد، و به بارگاه دوست مى رود، همه این امور، تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد.
منتها هر نمازى، به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشاء و منکر مى کند، گاه، نهى کلى و جامع و گاه، نهى جزئى و محدود.
ممکن نیست، کسى نماز بخواند و هیچ گونه اثرى در او نبخشد، هر چند نمازش صورى باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز، تأثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند، از این هم آلوده تر بودند.
روشن تر بگوئیم: نهى از فحشاء و منکر، سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى، به نسبت رعایت شرایط، داراى بعضى از این درجات است.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
▫⚪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ⚪▫
ادامه تفسیر:👇
از آنچه در بالا گفتیم، روشن مى شود، سرگردانى جمعى از مفسران، در تفسیر این آیه، و انتخاب تفسیرهاى نامناسب، بى جهت است، شاید آنها به همین دلیل که دیده اند بعضى، نماز مى خوانند و مرتکب گناه مى شوند، و آیه را در معنى مطلقش بدون سلسله مراتب دیده اند، گرفتار شک وتردید شده اند، و راه هاى دیگرى را در تفسیر آیه برگزیده اند.
از جمله، بعضى گفته اند: نماز انسان را از فحشاء و منکر باز مى دارد، مادام که مشغول نماز است!!
چه حرف عجیبى؟ این مزیتى براى نماز نیست، بسیارى از اعمال چنین است.
بعضى دیگر گفته اند: اعمال و اذکار نماز، به منزله جمله هائى است که هر یک انسان را از فحشاء و منکر نهى مى کند، مثلا تکبیر، تسبیح و تهلیل هر کدام به انسان مى گوید: گناه مکن، حال انسان گوش به این نهى مى دهد، یا نه؟ مطلب دیگرى است.
آنها که آیه فوق را چنین تفسیر کرده اند، از این حقیقت غافل شده اند که نهى در اینجا فقط نهى تشریعى نیست، بلکه نهى تکوینى است، ظاهر آیه این است که، نماز اثر بازدارنده دارد، و تفسیر اصلى همان است که در بالا گفتیم، البته مانعى ندارد که بگوئیم نماز هم نهى تکوینى از فحشاء و منکر مى کند و هم نهى تشریعى.
✨✨✨
در دنباله آیه اضافه مى فرماید: ذکر خدا از آن هم برتر و بالاتر است (وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ).
ظاهر جمله فوق این است که: بیان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد، یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز، که حتى از نهى از فحشاء و منکر مهمتر است، آنست که انسان را به یاد خدا مى اندازد، که ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز، همین ذکر اللّه مى باشد، در واقع برترى آن، به خاطر آنست که علت و ریشه محسوب مى شود.
اصولاً، یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دل ها است، و هیچ چیز، به پایه آن نمى رسد: أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است.
اصولاً، روح همه عبادات ـ چه نماز و چه غیر آن ـ ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه، در واقع، یاد خدا را در دل انسان زنده مى کند.
قابل توجه این که: در آیه ۱۴ سوره طه اشاره به این فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گوید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی: نماز را بر پا دار، تا به یاد من باشى .
ولى مفسران بزرگ، براى جمله بالا تفسیرهاى دیگرى ذکر کرده اند، که در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاراتى به آن تفسیرها شده، از جمله این که: منظور از جمله فوق، این است که: یاد خدا از شما به وسیله رحمت برتر از یاد شما از او به وسیله طاعت است.
دیگر این که: ذکر خدا از نماز برتر و بالاتر است; چرا که روح هر عبادتى ذکر خدا است.
این تفسیرها که بعضاً در روایات اسلامى نیز آمده، ممکن است اشاره به بطون آیه، بوده باشد، و گرنه، ظاهر آن با معنى اول، هماهنگ تر است، زیرا در اکثر مواردى که ذکر اللّه به کار رفته، منظور یاد کردن مردم از خدا است، و آیه فوق، نیز همین معنى را تداعى مى کند، البته یاد کردن خدا از بندگان مى تواند، به عنوان یک نتیجه مستقیم براى یاد بندگان از خدا بوده باشد، و به این ترتیب تضاد میان دو معنى بر طرف مى شود.
🔸در حدیثى از معاذ بن جبل چنین آمده: هیچ یک از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى، برتر از ذکر اللّه نیست، از او پرسیدند: حتى جهاد در راه خدا؟ گفت: آرى، زیرا خداوند مى فرماید: وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ .
ظاهر این است که، معاذ بن جبل این سخن را از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) استفاده کرده، زیرا خود او نقل مى کند: از پیامبر خدا پرسیدم: کدام عمل از همه اعمال برتر است، فرمود: أَنْ تَمُوتَ وَ لِسانُکَ رَطْبٌ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ: این که به هنگام مردن، زبانت، به ذکر خداوند بزرگ مشغول باشد .
و از آنجا که نیات انسان ها و میزان حضور قلب آنها در نماز، و سائر عبادات، بسیار متفاوت است، در پایان آیه، مى فرماید: و خدا مى داند چه کارهائى را انجام مى دهید (وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ).
چه، اعمالى را که در پنهان انجام مى دهید، یا آشکار، چه، نیاتى را که در دل دارید، و چه سخنانى که بر زبان جارى مى کنید.
تفسیر نمونه)
〰▫️〰▫〰▫〰▫〰▫ @ghorun