eitaa logo
گفتارگاه
684 دنبال‌کننده
72 عکس
7 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت ششم/ سریال تجربه‌ها (۳) شتاب‌زدگی 🔸گفتارگاه: شتاب در
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت هفتم/ سریال تجربه‌ها (۴) ضرورت اقدام متقابل 🔸گفتارگاه: یکی از نقدهای مهمی که بر عملکرد دولت و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای او وارد شده، غفلت از اصل تقابل و توازن در تعهدات بود. منتقدان می‌گویند که در جریان مذاکرات حساس و پیچیده هسته‌ای، بیش از آنکه بر الزام طرف‌های غربی به اجرای تعهداتشان تأکید شود، تمرکز اصلی تیم ایرانی بر کاهش فوری و یک‌جانبه فعالیت‌های هسته‌ای بود؛ اقدامی که در نهایت تعهدات ایران را به نقطه‌ای پیش برد که عمل متقابل غربی‌ها در برابر آن یا بسیار دیرهنگام بود، یا در برخی موارد اصلاً محقق نشد. تاریخ دیپلماسی به ما نشان داده است که توافق‌های ناپایدار، اغلب زمانی شکل می‌گیرند که توازن میان "امتیاز دادن" و "امتیاز گرفتن" برهم بخورد. اما در مذاکرات هسته‌ای ایران، منتقدان معتقدند که این اصل ساده و بدیهی، گاه قربانی شتاب‌زدگی یا خوش‌بینی بیش‌ازحد به نیات طرف‌های مقابل شد. به زبان ساده‌تر، ایران تعهدات خود را به‌سرعت اجرایی کرد، سانتریفیوژها از کار افتادند، ذخایر اورانیوم کاهش یافت و تأسیسات کلیدی زیر ذره‌بین ناظران بین‌المللی رفت، اما در مقابل، طرف‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، یا تعلل کردند یا با پیچ‌وتاب‌های سیاسی، اجرای تعهداتشان را به آینده‌ای نامعلوم موکول کردند. این عدم توازن، در نهایت به یکی از نقاط ضعف اصلی برجام بدل شد. تصویری که در نگاه برخی، نه‌تنها نماد دیپلماسی موفق نبود، بلکه نشانه‌ای از ضعف در گرفتن تضمین‌های لازم بود. منتقدان بر این باورند که تیم مذاکره‌کننده به‌جای آنکه بر اجرای گام‌به‌گام تعهدات و اقدامات متقابل تأکید کند، بیشتر بر این استدلال تکیه کرد که اجرای سریع و یک‌جانبه تعهدات ایران، حسن نیت ما را به دنیا نشان خواهد داد و در نهایت باعث خواهد شد که طرف‌های غربی هم به توافق پایبند بمانند. اما آیا دیپلماسی جهانی بر مبنای حسن نیت می‌چرخد؟ پاسخ این پرسش، نه در نظریه‌پردازی، که در میدان عمل روشن شده است. تجربه تاریخی ایران و دیگر کشورها نشان می‌دهد که اعتماد در سیاست بین‌الملل، نه با سخنرانی و وعده، که با عمل و تضمین‌های متقابل ساخته می‌شود. هر جا این اصل نادیده گرفته شود، تعهدات یک‌طرفه به سرعت به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی می‌شود و طرف مقابل را به خواسته‌های بیشتری ترغیب می‌کند. حالا، در این نقطه حساس، دولت باید به گذشته نگاه کند و از آن بیاموزد. ، عرصه‌ای نیست که در آن، تنها یک طرف، تعهدات خود را انجام دهد و طرف دیگر به امید «حسن نیت» رها شود. در سیاست خارجی، حسن نیت مفهومی لوکس است که بدون تضمین، هیچ‌گاه عملی نمی‌شود. اگر دولت پزشکیان می‌خواهد از اشتباهات گذشته بگیرد، باید بر اصل تقابل تأکید کند. هر امتیازی که داده می‌شود، باید به‌وضوح با اقدامی مشخص از سوی طرف مقابل همراه باشد. هر گامی که برداشته می‌شود، باید در چارچوبی از ضمانت‌های عملی تعریف شود. دیپلماسی موفق، بازی توازن است. اگر کفه ترازو به نفع یکی سنگینی کند، توافق، حتی اگر در کوتاه‌مدت عملی شود، در بلندمدت دوام نخواهد آورد. این درس برجام است: اینکه تعهدات یک‌جانبه، نه‌تنها اعتمادسازی نمی‌کند، بلکه به تدریج، پایه‌های توافق را نیز سست می‌کند. دولت پزشکیان، اگر می‌خواهد در این میدان سخت موفق باشد، باید به یاد داشته باشد که اقدامات متقابل، نه یک امتیاز، که حق مسلم ایران است. این اصل باید در قلب هر مذاکره‌ای قرار گیرد تا دیگر تجربه‌های تلخ گذشته تکرار نشود. ✍🏻 ۶ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت هفتم/ سریال تجربه‌ها (۴) ضرورت اقدام متقابل 🔸گفتارگاه
برشی از متن بالا: توافق‌های ناپایدار، اغلب زمانی شکل می‌گیرند که توازن میان "امتیاز دادن" و "امتیاز گرفتن" برهم بخورد.
گفتارگاه
برشی از متن بالا: توافق‌های ناپایدار، اغلب زمانی شکل می‌گیرند که توازن میان "امتیاز دادن" و "امتیاز
برشی از متن بالا: ایران تعهدات خود را به‌سرعت اجرایی کرد، سانتریفیوژها از کار افتادند، ذخایر اورانیوم کاهش یافت و تأسیسات کلیدی زیر ذره‌بین ناظران بین‌المللی رفت، اما در مقابل، طرف‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، یا تعلل کردند یا با پیچ‌وتاب‌های سیاسی، اجرای تعهداتشان را به آینده‌ای نامعلوم موکول کردند.
گفتارگاه
برشی از متن بالا: ایران تعهدات خود را به‌سرعت اجرایی کرد، سانتریفیوژها از کار افتادند، ذخایر اورانیو
برشی از متن بالا: اگر دولت پزشکیان می‌خواهد از اشتباهات گذشته بگیرد، باید بر اصل تقابل تأکید کند. هر امتیازی که داده می‌شود، باید به‌وضوح با اقدامی مشخص از سوی طرف مقابل همراه باشد. هر گامی که برداشته می‌شود، باید در چارچوبی از ضمانت‌های عملی تعریف شود.
گفتارگاه
حقیقت زیر سایه تیترها 🔸گفتارگاه: رسانه، قرار بود آینه‌ای باشد در برابر حقیقت؛ شفاف، بی‌غرض، و بی‌واسطه. اما آیا چنین است؟ امروز حقیقت، در اتاق‌های خبر، زیر بار تفسیرهای جهت‌دار و تیترسازی‌های مغرضانه، به قطعاتی خرد شده که هر یک به رنگ جناحی خاص درمی‌آید. گویی رسالت آگاهی‌بخشی جایش را به بازی با افکار عمومی داده است. رسانه‌ای که باید آیینه تمام‌نمای حقیقت باشد، حالا بیشتر به ویترینی از منافع جناحی بدل شده؛ جایی که حقیقت در هیاهوی سیاست، له می‌شود. ماجرای سفر اخیر آقای به خوزستان، نمونه‌ای است از این رفتار دوگانه و گاه غیراخلاقی رسانه‌ها. در یکی از جلسات با فعالان اقتصادی استان، یکی از حاضران – گفته می‌شود خبرنگار صداوسیما بوده – صحبت‌های او را قطع کرده و باعث اختلال در جلسه شده است. رسانه‌ای منتقد دولت، این اتفاق را با تیتر «عصبانیت پزشکیان از سخنان یکی از حضار» روایت کرد. تیتر، طوری تنظیم شده که مخاطب شاید گمان کند پزشکیان رفتاری خارج از عرف نشان داده است. اما اگر فیلم کامل جلسه را ببینیم، داستان چیز دیگری است. همین سفر، صحنه دیگری بود برای نمایش تضادهای آشکار رسانه‌ای. در بازدید از یک مدرسه نیمه‌ساخته، پزشکیان لباس کارگری به تن کرد و مشغول کار شد. رسانه‌های همسو با دولت، این تصویر را با آب و تاب منتشر کردند: «رئیس مردمی، کنار کارگران». همان رسانه‌ها، در سال‌های گذشته، وقتی چهره‌ای از جناح مخالف اقدام مشابهی می‌کرد، این رفتار را با تیترهایی چون «نمایش پوپولیستی» به سخره می‌گرفتند. این رویکرد دوگانه، که یک عمل مشابه را بسته به هویت فرد یا جناح سیاسی او، به دو گونه متضاد روایت می‌کند، چیزی جز خیانت به حقیقت نیست. رسالت رسانه، رساندن خبر است، نه خلق روایت‌هایی که با نگاهی گزینشی حقیقت را مخدوش می‌کنند. تیترهای جنجالی، حذف بخشی از واقعیت یا افزودن حاشیه‌هایی برای تأثیرگذاری بر ذهن مخاطب، نه تنها غیراخلاقی است، بلکه به اعتماد عمومی ضربه می‌زند. ✍🏻 ۷ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
حقیقت زیر سایه تیترها 🔸گفتارگاه: رسانه، قرار بود آینه‌ای باشد در برابر حقیقت؛ شفاف، بی‌غرض، و بی‌واس
برشی از متن: رسانه‌ای منتقد دولت، این اتفاق را با تیتر «عصبانیت پزشکیان از سخنان یکی از حضار» روایت کرد.
گفتارگاه
حقیقت زیر سایه تیترها 🔸گفتارگاه: رسانه، قرار بود آینه‌ای باشد در برابر حقیقت؛ شفاف، بی‌غرض، و بی‌واس
برشی از متن: در سال‌های گذشته، وقتی چهره‌ای از جناح مخالف اقدام مشابهی می‌کرد، این رفتار را با تیترهایی چون «نمایش پوپولیستی» به سخره می‌گرفتند.
"مردمی بودن؛ فضیلت دیروز، نمایشی امروز"
گفتارگاه
"مردمی بودن؛ فضیلت دیروز، نمایشی امروز"
🔸گفتارگاه: روحیه نزدیکی به مردم، در هر مقام و جایگاهی، همواره فضیلتی ستودنی بوده است. مسئول اگر به میان مردم نرود، فاصله‌ای شکل می‌گیرد که با هیچ تلاشی ترمیم نخواهد شد. این همان خصیصه‌ای بود که داشت؛ سلوکی ساده و مردمی که از او چهره‌ای ماندگار ساخت. قاب‌های به یادماندنی از او باقی مانده که هنوز میان مردم دست‌به‌دست می‌شود، و هم روزگاری با شور و حرارت، این تصاویر را بازتاب می‌داد، از این نزدیکی به مردم به‌عنوان نقطه‌ی روشنی در کارنامه‌اش یاد می‌کرد. اما چه شده که امروز، همین رجانیوز، وقتی همان راه و رسم را برگزیده، ناگهان روایتش تغییر کرده است؟ نزدیکی به مردم که دیروز فضیلت بود، حالا نمایشی و پوپولیستی خوانده می‌شود. پرسش اینجاست: آیا معیارها تغییر کرده‌اند یا این رنگ و بوی جناح‌هاست که زاویه نگاه را عوض کرده؟ اگر مردمی بودن فضیلت است، چگونه ممکن است برای یکی مدح شود و برای دیگری مذمت؟ آیا نزدیکی به مردم، بسته به جناح سیاسی معنا پیدا می‌کند؟ این تضاد آشکار در روایت‌ها چیزی نیست جز حکایتی از سیاست‌زدگی رسانه. وقتی معیار قضاوت نه خود رفتار، که هویت کسی باشد که آن رفتار از او سر می‌زند، حقیقت در بازی رقابت‌ها گم می‌شود. حقیقت زیر سایه‌ی سیاست از نفس می‌افتد، و این است که باعث می‌شود اعتماد به روایت‌ها نیز از دست برود. ✍🏻 ۸ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت هفتم/ سریال تجربه‌ها (۴) ضرورت اقدام متقابل 🔸گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت هشتم/ سریال تجربه‌ها (۵) کلیدِ وعده‌ها، قفلِ اعتماد را باز نکرد 🔸گفتارگاه: دولت در همان روزهای نخست، با ژست کلید در دست و لبخندی که به هوادارانش وعده «صبح بدون تحریم» می‌داد، تصویری از یک قهرمان نجات‌بخش ساخت. او، با تکیه بر شعارهای امیدبخش، گویی آمده بود تا تمام قفل‌های بسته را یک‌باره باز کند. اما سیاست، میدان وعده‌های دم‌دستی نیست. میدان واقعیت است؛ جایی که حتی بزرگ‌ترین کلیدها هم نمی‌توانند یک‌شبه همه درهای بسته را باز کنند. روحانی و تیمش، تمام امید مردم را به «توافق هسته‌ای» گره زدند. گویا فقط همین یک نسخه برای شفای اقتصاد بیمار ایران کافی بود. اما چیزی که فراموش شد، این بود که مردم، با تمام صبوری‌شان، اهل حساب و کتاب‌اند. وقتی وعده‌های بزرگ داده می‌شود، توقعات هم بزرگ‌تر می‌شود. همین شد که مردم، انتظار داشتند پس از امضای توافق، تحریم‌ها یک‌شبه کنار برود، دلار ارزان شود، سفره‌ها رنگین‌تر شود و سرمایه‌گذاری خارجی سرازیر شود و اشتغال به‌سرعت افزایش یابد.اما واقعیت، چیزی دیگر بود. بدعهدی طرف‌های غربی، بازی‌های سیاسی و البته همان خوش‌بینی مفرط دولت، دست به دست هم داد تا این انتظارها، به جای تحقق، به تلخی بدل شود. تأخیر در رفع تحریم‌ها و گشایش اقتصادی، به سرعت نارضایتی عمومی را شعله‌ور کرد. مردمی که به قول‌ها دل بسته بودند، حالا دیگر اعتمادشان رنگ باخته بود. اینجاست که می‌فهمیم، مدیریت انتظارات مردم، چیزی نیست که بتوان با شعارهای زیبا یا لبخندهای دیپلماتیک از کنار آن گذشت. روحانی، به‌جای اینکه واقعیت‌های سخت مسیر را برای مردم توضیح دهد، فقط از آینده‌ای روشن سخن گفت؛ آینده‌ای که بدون ترسیم مسیر واقعی، به رؤیایی دست‌نیافتنی شبیه بود. سیاست، میدان جنگ وعده و عمل است. مردمی که در سخت‌ترین روزها پای دولت و کشور ایستاده‌اند، اگر بدانند مشکلات چگونه و چه زمانی حل می‌شود، صبرشان بیشتر از چیزی است که هر سیاست‌مداری تصور کند. اما وقتی صداقت در میان نباشد، همین مردم، بزرگ‌ترین مخالفان خواهند شد. درس بزرگ این تجربه، برای دولت بعدی، به‌ویژه دولت ، همین است: مردم، شعورشان بیشتر از چیزی است که در پشت میزهای دولتی تصور می‌شود. آن‌ها وعده نمی‌خواهند؛ بلکه عمل می‌خواهند. اگر گشایش اقتصادی قرار است زمان‌بر باشد، باید شفاف و صادقانه به آن‌ها گفت. اگر موانعی در مسیر است، باید توضیح داد که چگونه می‌خواهند بر آن‌ها غلبه کنند. مردم، حتی اگر خسته باشند، اما با دولت صادق همراه خواهند بود. اما آیا تیم پزشکیان، می‌تواند از این آزمون سخت عبور کند؟ آیا می‌تواند از تجربه تلخ دولت روحانی درس بگیرد و میان وعده‌ها و عمل، پلی از صداقت بسازد؟ پاسخ به این پرسش‌ها، به تصمیماتی بستگی دارد که همین حالا، در پشت درهای بسته گرفته می‌شود. این مردم، به‌خوبی تفاوت میان وعده‌های پوچ و اقدامات واقعی را می‌فهمند. اگر دولت روحانی با کلید و لبخند آمد و نارضایتی برجای گذاشت، تیم پزشکیان باید با صداقت و شفافیت بیاید؛ نه با وعده‌های بزرگ، بلکه با گام‌های کوچک اما استوار. حقیقت این است که مدیریت انتظارات مردم، مثل راه رفتن روی طناب باریکی است که از یک سو، صداقت می‌طلبد و از سوی دیگر، برنامه‌ریزی دقیق. دولت پزشکیان، اگر می‌خواهد به سرنوشت روحانی دچار نشود، باید به جای قهرمان‌بازی، شریک مردم در مشکلاتشان باشد. این مردم، اگر ببینند دولت کنارشان است، صبرشان بی‌انتها خواهد بود. اما اگر وعده‌ها را ببینند و عمل را نیابند، هیچ کلیدی نخواهد توانست درِ اعتماد از دست‌رفته را دوباره باز کند. ✍🏻 ۹ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت هشتم/ سریال تجربه‌ها (۵) کلیدِ وعده‌ها، قفلِ اعتماد ر
برشی از متن: دولت در همان روزهای نخست، با ژست کلید در دست و لبخندی که به هوادارانش وعده «صبح بدون تحریم» می‌داد، تصویری از یک قهرمان نجات‌بخش ساخت. او، با تکیه بر شعارهای امیدبخش، گویی آمده بود تا تمام قفل‌های بسته را یک‌باره باز کند. اما سیاست، میدان وعده‌های دم‌دستی نیست. میدان واقعیت است؛ جایی که حتی بزرگ‌ترین کلیدها هم نمی‌توانند یک‌شبه همه درهای بسته را باز کنند. روحانی و تیمش، تمام امید مردم را به «توافق هسته‌ای» گره زدند.