eitaa logo
گفتمانِ کتابی📚
84 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
377 ویدیو
83 فایل
الهی و ربی من لی غیرک.... ادمین کانال: @Fm2409 ادمین کانال: @boshra245
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Eftetah.mp3
7.82M
🍃🍃 🎤با نوای گرم مهدی سماواتی 🌸اللهم انی افتتح الثناء بحمدک....🌸 🤲التماس دعای فرج🤲
🌹خاطراتی از شهید حججی🌹 دو هفته قبل از محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.😊 خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."😇 لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه." گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها می خوام که پسر باشه." روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست. خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم. همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای علیه السلام نوشتم. به آقا نوشتم: "آقاجان.منتی ندارم سرتون. اما من محسنم رو سالم فرستادم،باید هم سالم بهم برگردونی ما بچه توی راهی داریم. این بار محسن برگرده،دفعه بعد شهید بشه!"😲 . از سوریه برام زنگ زد و گفت: "خانم، میخوان ما رو برگردونن. دارم میام ."😇 از خوشحالی بال درآوردم می خواستم جیغ بزنم.😍 فردا پس فرداش دوباره بهم زنگ زد گفت:" تهرانم. دارم میام سمت نجف آباد." ذوق زده بهش گفتم: "محسن می خواهیم تو کوچه برات بنر بزنیم."😉 فکر میکردم خوشش میاد و خوشحال میشود یکدفعه لحنش تغییر کرد.😶 گفت: "نکنین این کارو خانم. اگه بیام ببینم بنری یا پارچه ای زده اید و مردم چیزی از سوریه رفتن فهمیده‌اند از همون مسیری که اومدم برمیگردم."😔 می‌دانستم توی این جور چیزا محکم و روی حرفش می ایستد. تند تند گفتم: " باشه باشه. هرچی تو بگی."😉😇 بنر را نزدیم. فقط برایش یک گوسفند قربانی کردیم. 🙃 گوشتش را هم دادیم به فقرا.🤩💝 💢 همین که پایش را توی خانه گذاشت و سلام و احوالپرسی کرد شک کردم که اتفاقی برای گوش هایش افتاده‼️🤨 می‌گفتم: " خوبی محسن؟" الکی و بی ربط جواب میداد: "منم دلم براتون تنگ شده بود!"🤔 همانجا فهمیدم بله. کاسه ای زیر نیم کاسه است. تا اینکه یک روز اش را دعوت کرد خانه. آن بنده ی خدا هم یکهو سوتی داد و جلوی همه ما گفت: "محسن یادته اون موقع که تانکت موشک خورد؟ خدا بهت رحم کردها. "😅👌🏻 ما همه کپ کردیم. نفسمان بند آمد. تانک محسن و موشک‼️ یک دفعه محسن شد حسابی رنگ به رنگ شد. نمی‌خواست ما چیزی درباره مجروحیتش بدانیم. 😔نمی خواست بفهمیم که شنوایی یکی از گوش هایش رااز دست داده.می دانست اگر بویی از این مسئله ببریم، دیگر نمی گذاریم به سوریه برود. 😭💙 ♡♠️✧❥꧁♥️꧂❥✧♠️♡
🌹 🌹 ✨ "ابراهیم" روزهای آغاز جنگ تحمیلی، به همراه عده‌ای از دوستانش وارد بسیج "آبادان" شد و به همراه سایر رزمندگان به دفاع از انقلاب اسلامی پرداخت. یکی از روزها هنگام مغرب، در مسجد مشغول اقامه ی نماز بودند که توسط دشمن مورد اصابت ترکش توپ قرار می گیرند و خمپاره ای به محوطه ی مسجد اصابت می کند و "محمد غلام پور" -- دوست صمیمی "ابراهیم" -- به شهادت می رسد.😔 🔆 شهادت "محمد" تاثیر عجیبی روی "ابراهیم" گذاشته بود؛ طوری که او برای استراحت کوتاهی به "قزوین" آمد و سپس از طریق بسیج، به عنوان "آرپی جی" زن، مجدداً عازم جبهه های نبرد شد. 🔆او همیشه از اینکه همراه دوستش شهید نشده بود، ناراحت بود و می گفت: " هر وقت من شهید شدم، دوست دارم مرا در کنار "محمد" به خاک بسپارید." ✨ "ابراهیم" در عملیات "فتح المبین" با "آرپی‌جی"، مورد حمله ی چندین تانک دشمن قرار گرفته به درجه رفیع شهادت نائل می‌گردد. ✨ وصیت نامه‌اش را گشودیم. در سطری از آن نوشته بود: " مرا در کنار دوستم، در (آبادان) دفن کنید." ما هم به سفارش او عمل کردیم و پیکر مطهرش را به ( آبادان) منتقل کردیم. او درست یک سال بعد از دوستش به شهادت رسیده بود و علی رغم دفن شهدای زیادی در گلزار شهدای ( آبادان )، در کمال ناباوری دیدیم قبری در درکنار مزار شهید "غلام پور" --دوست "ابراهیم" -- خالی مانده و فراموش کرده‌اند کسی را در آن دفن کنند! ✨ ما "ابراهیم" را در کنار "محمد" به خاک سپردیم، تا هم در این دنیای خاکی و هم در "بهشت" برین با هم و در کنار هم باشند.😔😊 📚پابوس ، ص 47و48
تفسیر روایت🍃اِنْتِظارُ الْفَرَجِ عِبادَةٌ🍃 از زبان رهبر عزیز👇 ‎انتظار فرج فقط انتظار فرج به‌ معنای ظهور حضرت ولیّ‌عصر سلام‌الله‌علیه و عجّل الله فرجه و جعلنا الله فداه نیست، ✨ مطلق فرج است.✨ ♦️ نفس اینکه انسان انتظار فرج داشته باشد⬅️ یعنی اگر در یک شدّتی قرار دارد، انتظار داشته باشد که آن شدت برطرف بشود. این یعنی چه❓ یعنی اینکه شما هرگز در هیچ شرایطی نباید ناامید بشوید، در هیچ شرایط شما ‎امید را از دست ندهید.😍😍 😇 فرض کنید انسان در یک تونلی گیر افتاده که مدخل تونل را مثلاً یک سنگی بسته، انتهای تونل هم بسته است، در یک چنین وضعی هم انتظار فرج داشته باشید؛‏ یعنی خدای متعال ممکن است یک تفضلی بکند، فرض کنید گوشه‌ای از سقف بریزد راهی باز بشود انسان بیرون برود.😊 🍃 در هیچ‌شرایطی انسان نباید احساس بن‌بست بکند بلکه بایستی همیشه انتظار فرج داشته باشید. در مورد این انتظار فرج می‌فرمایند : 🍃✨ عبادت است✨🍃 (تهش اینه که در ناامیدی بسی امیداست پایان شب سیه سپید است😊) خلاصه که هیچوقت نا امید نباشید و همین نا امید نبودن یعنی انتظار فرج👌👌👌👌 شبتون پر خیر و برکت،یا علی✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3288332_476.mp3
11.15M
🌸🌸 🔉با نوای گرم استاد فرهمند♦️ اللهم انی اسئلک من بهائک...... ✨التماس دعای فرج✨
ان شاء الله خداوند آنچه را به خوبان و مقربان خودش از اول تا آخر داده و میده،نصیب ما هم بکنه🤲🤲 این دعا را با تفکر آمین بگید،ان شاء الله بعدا یه توضیح کوتاه داره میدم یکی از زمانهای استجابت دعا وقت اذان و نمازه،خیییلی التماس دعا از همه ی شما خوبان داریم🤲🌹🌹🌹