eitaa logo
گفتمان
93 دنبال‌کننده
6 عکس
64 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
38.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جامعه شناسی به مثابه بنیاد علوم در نظر 🔺سید حسین @goftman_ir
📜جامعه شناسی و طرح فیزیک اجتماعی ابداع حوزه نظریه اجتماعی جهشی تکاملی و نقطه عطفی در تاریخ نظریه‌پردازی تجدد به حساب می‌آید. جامعه‌شناسی ضمن پیروی و تبعیت از روش‌شناسی‌ای که در انقلاب علمی و به وسیله دانشمندانی چون نیوتن اعتبار و ارزش خود را در مقام شیوه معیار کشف حقیقت از پیش اثبات کرده بود، با پوشاندن لباس والا و ارزشمند علم اثباتی و تجربی بر تن عقل جامعه‌شناختی، بنیان و پایه‌ای استوار و غیر قابل تردید برای شناخت و فهم تجدد و عرضه آن به عنوان حقیقت ازلی و ابدی فراهم ساخت. جامعه شناسی مطابق طرح بنیانگذاران آن بویژه «کنت» نه یک علم اجتماعی در کنار سایر علوم اجتماعی بلکه معادل كل علوم اجتماعی و صورت درست نظریه شناخت جامعه می‌باشد. آنها اساسا بر همین مبنا کار نظریه پردازان قبل از خود در حوزه‌های اقتصاد و سیاست را نقد و رد می‌کردند. زیرا نظریات آنها را به دلیل غفلت از توجه به کلیت جامعه و در نظر نگرفتن پیوند حوزه‌های سیاسی و اقتصاد با این کلیت و دیگر بخش‌های جامعه، در کل موجب شناخت غلط و اشتباه، حتی از این حوزه‌ها یا کنش‌ها و تحولات سیاسی و اقتصادی می‌دانستند. بر خلاف تلقی عامیانه رایج، عمیق‌ترین و غیرقابل سازش‌ترین ستیزه‌ها با دین نه از سوی فیزیک - مکانیک گالیله‌ای - نیوتنی و یا زیست‌شناسی داروینی بلکه از ناحیه جامعه‌شناسی بوده است. خواست تجدد در دستیابی به علمی تجربی و عینی در باب موضوعات یا مقولات اخلاقی که پیش از آن در قالب علوم اخلاقی مورد تأمل و مطالعه قرار می‌گرفت، خواستی است که از اولین مرحله تظاهر جمعی تجدد یا عصر نوزایی یا حتی قبل از آن در جریان طرح «راه نو» أكامی در قلمرو علم از آغاز شکل گیری تحولات معارض با نظم دینی غرب ماقبل تجددی با قدرت در تاریخ تجدد وجود داشته و تحولات نظری حوزه اجتماعيات و انسانیات را متأثر و هدایت می‌کرده است. «جامعه‌شناسی» تمام آن نقصان‌های روش‌شناختی و معرفت‌شناختی موجود را لحاظ کرده و بجای تاملات نظری - فلسفی و روش‌شناختی فاقد اعتبار و استحکام منطقی قبلی، علم مدرن را با توجه به ویژگی‌های اثباتی یا ضداستعلایی، مبنای طراحی جامعه‌شناسی قرار می‌دهد. حسین کچویان جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📕کتاب "تجددشناسی و غرب شناسی: حقیقت‌های متضاد" نوشته حسین کچویان 📙کتاب" اندیشه اجتماعی غرب جدید جلد اول «تجدد»" نوشته محمدرضا قائمی‌نیک و سجاد صفارهرندی 📗کتاب "درآمدی بر فهم جامعه مدرن" دوره سه جلدی ویراستاران،استوارت هال وبرم گیبن @goftman_ir
تاریخ جنون در بیان فوکو.mp3
17.75M
🎧 گفتمان دکترعبدالحسین با موضوع تاریخ جنون در بیان فوکو همین اپیزود در ساندکلاد: https://soundcloud.com/goftman_ir/eivzpkmeihn7 همین اپیزود در کست باکس: https://castbox.fm/episode/تاریخ-جنون-در-بیان-فوکو-id4289831-id403502656?country=ir @goftman_ir
📜 فوکو و تاریخ جنون “…جنون انسان را مجذوب می‌کرد، زیرا معرفت پنداشته می‌شد. جنون معرفت بود، قبل از هر چیز از آن رو که این صور بی‌معنا در واقعیت عناصر معرفتی صعب و باطنی بودند که همگان بدان راه نداشتند. دیوانه با سادگی معصومانه خود، این معرفت غیر قابل دسترس و خوفناک را در اختیار داشت. در حالی که انسان صاحب خرد و فرزانگی تنها اشکال جزئی و تکه تکه معرفت را (که به همین دلیل اضطراب آور بود) ادراک می‌کرد، دیوانه آن را در گویی سالم و بی‌عیب به طور کامل در دست داشت. انسان از هر سو اسیر جذبه جنون بود. تصاویر تخیلی و وهم‌آلود حاصل از جنون، ظواهری فرار و گذرا نبودند که بسرعت از سطح اشیا ناپدید شوند. نکته شگفت و خلاف تصور معقول آنکه آنچه از عجیب‌ترین هذیانها ناشی می‌شد از پیش همچون رازی، همچون حقیقتی غیر قابل دسترس، در دل زمین پنهان بود. هنگامی که انسان به خودکامگی جنون میدان می‌دهد، با ضرورت اندوه‌بار جهان مواجه می‌شود؛ حیوانی که او در کابوسها و شب‌های خویشتنداری و امساک خویش می‌بیند، در واقع طبیعت و ذات خود اوست، همان طبیعتی که واقعیت بی رحم دوزخ آن را عیان می‌کند. تصاویر بی‌معنای حاصل از ساده‌لوحی و حماقت محض، معرفت عظیم دنیاست و شقاوت فرجام از هم اکنون در این آشفتگی و این عالم جنون‌زده رخ می‌نماید…..” 🔻میشل جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📙کتاب “تاریخ جنون “نوشته میشل فوکو ترجمه فاطمه ولیانی 📗کتاب “میشل فوکو فراسوی ساختارگرایی وهرمنوتیک” نوشته بحسین بشیریه “ 📙کتاب “سوژه، استیلا و قدرت ” نوشته پیتر میلر ترجمه نیکو سرخوش وافشین جهاندیده @goftman_ir
40.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اولین کارکرد در نسبت با علوم انسانی 🔺حجت الاسلام احمد @goftman_ir
📜حوزه و علوم انسانی "...ما نمی گوییم علوم انسانی غیر مفید است؛ ما می گوییم علوم انسانی به شکل کنونی مضر است؛ بحث سر این است. محل کلام بین آنچه که ما می گوییم و آنچه که ایشان فرمودند، دو تاست. اصلا مرکز اثبات و نفی، یک چیز نیست. بحث سر این نیست که ما جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی یا علم مدیریت یا تعلیم و تربیت نمی خواهیم یا چیز خوبی نیست یا فایده‌ای ندارد. چرا؛ قطعا خوب است؛ قطعا لازم است. من یکی از حرفهایی که دارم، همین رشتۀ تعلیم و تربیت در حوزه است. بحث در این نیست که این علوم مفید نیست؛ بحث در این است که اینی که امروز در اختیار ما قرار دادند، مبتنی بر یک جهان‌بینی است غیر از جهان بینی ما. علوم انسانی مثل پزشکی نیست، مثل مهندسی نیست، مثل فیزیک نیست که جهان‌بینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد؛ چرا، تأثیر دارد. شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم می کنید. علوم انسانی ما برخاستۀ از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلا که علوم انسانی‌ای وجود نداشته است؛... من با ورود علوم انسانی به حوزۀ علمیه اصلا مخالفتی ندارم. من می گویم حوزه‌ی علمیه باید پایه های علوم انسانی مبتنی بر تفکر اسلامی و جهان بینی اسلام را مستحکم بریزد؛ باید این پایه ها ریخته شود؛ و این ممکن نخواهد شد، مگر اینکه با علوم انسانی آشنا باشیم؛ شکی در این نیست. بنابراین در حوزه علمیه علوم انسانی را بخوانند، اینها را یاد بگیرند، صورت‌بندی مسائل و عناوین را در این علوم فرا بگیرند؛ بعد برگردند به مبانی اسلامی، ببینند مسائل متناظر آنها با تفکر اسلامی چگونه است و چگونه شکل می‌گیرد. بنابراین من نمی‌گویم علوم انسانی نافع نیست، می گویم اینی که هست مضر است؛ آنی که باید باشد، لازم است..." جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📘کتاب "نهضت توليد علم با نگاهی به ديدگاه فرهنگستان علوم اسلامی" نوشته محمدحسن جعفرزاده 📕کتاب "علم دينی: ديدگاه ها و ملاحظات" نوشته سید حمیدرضا حسنی و دیگران 📙کتاب "مبانی نظری نهضت: گفتارهايی در چرايی، چيستی و چگونگی توليد علم دينی" نوشته محمد مهدی میرباقری @goftman_ir
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نتایج بحث از 🔺آیت الله سید محمد مهدی این ویدیو بخشی از اپیزود نهم پادکست گفتمان با موضوع ضرورت بحث از فلسفه تاریخ است. اپیزود نهم پادکست گفتمان در sound cloud
📜فلسفه تاریخ "فلسفه تاريخ، علمی نظری است كه به تحليل و تعليل تاريخ به مثابه كليتی فراگير و منسجم و مبتنی بر روابط قاعده مند می پردازد؛ به گونه ای كه نتايج آن، معطوف به كاركردهای عينی است و در آن، سؤالاتی همانند علل پيدايش و تكامل تاريخ، مراحل و مراتب تاریخ، آغاز تاريخ و فرجام آن، نقش خالقيت و ربوبيت الهی و نيز نقش اراده های انسانی در پيدايش و تحولات تاريخی، جبهه بندی و مرزبندی های اصلی و فراگير درون تاريخ و عوامل و ريشه های آن و... مورد بحث و بررسي قرار گرفته و پاسخ می يابند. بر اساس تعریف ارائه شده، وجود يک فلسفه تاريخ صحيح، ضروری است تا بتوانيم حركت تاريخ و تحولات و درگيری هاي تاريخی را تبيين كرده و بفهميم اين تحول و تكامل چگونه اتفاق می افتد و چه مراحلی بايد پشت سرگذاشته شود تا تاريخ به مرحله نهايی و كمال خود برسد؟ پاسخ به این سؤالات از آن جا ضروری است که بتوانيم از طريق آشنايي به وضعيت كنوني و دست رسی به قواعد حاکم بر تاریخ، سياستی مناسب را براي آينده اتخاذ كنيم . به ديگر سخن، اگر چه سطحی از عبرت آموزی از تاريخ در سايه تحليل حوادث تاريخی و شناخت و تحليل آنها صورت می گيرد، اما تنها در سايه شناختِ اصول و قوانين حاكم بر تاريخ، كشف فرآيند حركت تاريخ و شناخت اهداف و محرک های تاريخ، فرد يا جامعه می تواند به موقف تاريخی خود اشراف پيدا كرده و طرحی برای حركت آينده خود داشته باشد. بر اين اساس در طراحی استراتژی و اهداف توسعۀ يک جامعه و در مهندسی ابعاد مختلف توسعه اجتماعی، داشتن فلسفه تاريخ خاص، ضرورتی اجتناب ناپذير است." سید محمد مهدی جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📘کتاب " در شناخت غرب " نوشته سید محمد مهدی میرباقری 📙کتاب " ما و علوم انسانی 2" مجموعه نشست های دومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی 📕کتاب "فلسفه تاریخ" نوشته شهید مرتضی مطهری @goftman_ir
40.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سیری در ابعاد نظری و عملی الهیات باستان 🔺دکتر سید جمال الدین @goftman_ir
📜 تئوس در فرهنگ اساطیری یونانیان خدایان و نامیرایان یونانی قدرت‌هایی هستند که جلوه‌های گوناگون کیهانی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی را در هم می‌آمیزند و این آمیزش چنان است که نمی‌توان اجزای آن را از یکدیگر جدا انگاشت. درمذهب یونانیان کهن و بخصوص در بینش هومر، ایزدان نیروهای فراطبیعی نبودند. در واقع این حوادث و رویدادهای بزرگ بودند که خود را با لباس‌های مینوی و قدسی در طبیعت نشان می‌دادند. برای مثال ارس خدای جنگ نبود، بلکه نیرویی بود که جنگ را الوهیت می‌بخشید. در فرهنگ اساطیری باستان، جهان در پرتو نیروهای قدسی شکل می‌گرفت و تجلی می‌یافت. البته برعکس ادیان ابراهیمی نیروهای قدسی فراسوی زمین و طبیعت نبود، بلکه در متن طبیعت حضور داشت. از نظر یونانیان، این جهان قدسی و مینوی محسوب می‌شد و خدایان در کلیه شئون هستی، نقشی فعال داشتند. هنگامی که هومر در ایلیاد می گوید: "پوزایدون بر امواج خروشان سوار بود و در واقع منظور او جلوه مینوی موجهای دریاست." در زبان یونانی واژه تثوس به هر رویداد خلاف عادت و خارق العاده‌ای اطلاق می‌شد. در نظر یونانیان تئوس معنایی محمولی و خبری ( predicative ) داشت و به هیچ وجه موضوعی و فاعلی نبود. به قول گاتری چنین نبود که یونانیان همچون مسیحیان و یهودیان ابتدا وجود خدا را اثبات نمایند و سپس به وصف او بپردازند و مثلا بگویند "خدا خیر مطلق است یا خداوند خالق زمین و آسمانهاست". بلکه آنها به رویدادهای خطير، وصف تئوس و یا قدسی می‌دادند. آنها از چیزی که هراس، هیبت و هیمنه را بر می‌انگیخت با صفت تئوس باد می‌کردند. مثلا می‌گفتند "عشق در زمره ایزدان است"، اما نمی‌گفتند "خداوند سرچشمه عشق است". در آثار هومر هر نوع توانایی، حالت، اندیشه و یا عملی در گوهر مینوی بازتاب می‌یابد و از این رو هر واقعه مهمی واجد وصف قدسی می‌شود. بدین اعتبار خدای یونانی را نمی‌توان به یک وجود و یا یک صورت خاص تقلیل داد، بلکه خدا در کلیه پدیده‌های عالم جلوه می‌یابد. یونانیان نه تنها به خدایان گوناگون باور داشتند، بلکه هریک از آنها را دارای ذاتی مبتکر می‌شمردند. در واقع خدایان یونانی منش و ماهیت حیات بر روی زمین را به نحوی بارز متجلی می‌ساختند. جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📙کتاب " جدال عقل و اسطوره در یونان باستان" نوشته پژمان گلچین 📗کتاب" نخستین فیلسوفان یونان" نوشته شرف الدین خراسانی 📕کتاب "گذر از جهان اسطوره به فلسفه" نوشته محمد ضیمران @goftman_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 معرف شناسی در فلسفه جدید و حکمت اسلامی 🔺دکتر انشاءالله @goftman_ir
📜 و برابری حیثیات انسانی محوری‌ترین تلاش كانت در حوزه اخلاق ارائه آموزه‌هایی است که در فرایندی صرفأ عقلانی به دست آمده باشند. در گفتمان اخلاق کانتی عمل مبتنی بر اراده آزاد و همراه با نیت خیری (Good wil) که ریشه در استقلال و آزادی فردی (Autonomy) داشته و بدون لحاظ تمایلات نفسانی و خودخواهی‌های شخص انجام گیرد اخلاقی تلقی خواهد شد. اما آیا واقعا می توان بر مبنای (ظاهرا) ذهنی فوق سیستمی از آموز‌های اخلاقی را بنا نهاد. در اینجا است که نظریه اخلاقی کانتی مفهوم قاعده و قانون فراگیر (Universal law) را مطرح می‌کند. قاعده و قانون فراگیر در حقیقت ملاک و معیاری عینی تر برای ترسیم آموزه‌های هنجاری ارائه می‌دهد. اخلاق در نظریه کانتی با نفی هر آموزه غير جهان شمول آغاز می‌شود. در حقیقت آموزه غيرقابل تسرّی به دیگران، نمی‌تواند یک آموزه اخلاقی تلقی شود. کانت با این آموزه بنیادین آغاز می‌کند؛ «بر اساس آموزه‌ای عمل کن که مایلی آن آموزه قاعده و قانونی فراگیر باشد». قاعده و قانون فراگیر در واقع چیزی نیست جز ترجمان عقلانی توافق انسانها بر اصول و هنجارهای مقبول و مطلوب. اینک می توان ادعا کرد که کانت پیشنهادی قرارداد مدارانه برای هنجارها و آموزه‌های اخلاقی و در نتیجه مبانی حقوق بشر ارائه می‌دهد. طرح كانت كشف وجدان اخلاقی جامعه در یک فرایند عقلانی است. حال از حاصل جمع اصل غایت بودن انسان (Principle of end) و قانون جهان شمول، مبنایی عقلانی برای حقوق بشر ارائه داده خواهد شد. مقتضای قانون جهانشمول و همچنین اصل غایت بودن انسان، تصویر برابری انسانها در حیثیت انسانی است. بنابراین می توان گفت اخلاق کانتی در حقیقت بر یک اصل بنیادین اخلاقی که حاصل جمع برابری و حیثیت انسانی است استوار است؛ «با همه انسانها به صورت برابری به عنوان غایت بالذات (End) رفتار کنید». ترجمان این اصل کانتی در حوزه توجیهی حقوق بشر بسیار واضح است. از آنجا که همه انسانها به صورت برابر از حیثیت ذاتی و انسانی برخوردارند، پس به صورت برابر و فقط به دلیل انسان بودنشان از حق‌هایی که لازمه محترم شمردن آنها به عنوان غایت ذاتی است، بهره‌مند هستند. سید محمد قاری جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می‌گردد: 📗 کتاب "حقوق بشر در جهان معاصر(درآمدی بر مباحث نظری)" نوشته محمدقاری سید فاطمی 📘مقاله " مبانی توجیهی- اخلاقی حقوق بشر معاصر" محمدقاری سید فاطمی 📒مقاله " حقوق طبیعی و حق طبیعی: تحلیل مفهومی و تکامل تاریخی"نوشته مجید نکویی و محمدقاری سید فاطمی @goftman_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ضرورت بحث از فلسفه تاریخ 🔺آیت الله سید محمد مهدی این ویدیو بخشی از اپیزود نهم پادکست گفتمان با موضوع "ضرورت بحث از فلسفه تاریخ" است. اپیزود نهم پادکست گفتمان در castbox
48.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 منفعت شخصی و امر اجتماعی 🔺دکتر علیرضا @goftman_ir
📜تقسیم کار "...این تقسیم کار که منشأ امتیازات بسیار است در اصل حاصل خرد هیچ انسانی که با پیش بینی و به منظور چنین غنای همه جانبه ای که از تقسیم کار حاصل آمده، نبوده است. تقسیم کار در واقع پیامد تدریجی و بسیار کند گرایشی معین در سرشت انسان است که به هیچ روی چنین سودمندیِ گسترده ای را در نظر ندارد: گرایش به معامله، داد و ستد پایاپای، و مبادله یک چیز با چیزی دیگر. خواه این گرایش یکی از آن اصول اصیل در سرشت انسان باشد که نمی توان توضیح بیشتری درباره آن ارائه کرد؛ خواه، آن گونه که محتمل تر می نماید، پیامد ضروری استعدادهای خرد و گفتار باشد، به هر روی این مسئله به موضوع مورد بررسی در اینجا مربوط نمی شود. این گرایش در همه انسانها مشترک است، و در هیچ نژاد جانوری دیگری یافت نمی شود، این انواع به نظر نمی رسد که هیچ نوع قرارداد دیگری را بشناسند. گاه به نظر می رسد که دو سگ شکاری که خرگوشی را دنبال می کنند به نوعی هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند. هریک خرگوش را به سوی همراهش می راند، یا هنگامی که همراهش خرگوش را به سوی او می راند می کوشد تا راه بر او بگیرد. به هرروی، این همه نتیجه هیچ قرار دادی نیست، بلکه هم زمانی تصادفی شورهای آنها در شیء واحدی در زمانی مشخص است. بچه گربه خودش را برای خانم جوانی که مراقب اوست لوس می کند تا به او غذا بدهد. انسان هم گاه از همین هنرها برای جلب توجه برادران نوعی اش استفاده می کند، و هنگامی که هیچ چاره دیگری برای درگیر کردن آنان در اقداماتی که مورد علاقه اوست ندارد، تلاش میکند تا با هر نوع توجه متواضعانه و چاپلوسانه خیرخواهی آنان را جلب کند. با این حال، در هر موردی مجال انجام این کار را ندارد. جامعه متمدن پیوسته نیازمند همکاری و یاری گروه کثیری است، در حالی که سراسر زندگی اش برای یافتن دوستی چند نفر هم به سختی کفایت میکند. تقریبا در هر نژاد دیگری از جانوران، هر فردی وقتی به بلوغ می رسد کاملا مستقل است، و در وضع طبیعی اش فرصت مساعدت با هیچ موجود دیگری ندارد. اما انسان تقریبا همیشه فرصتی برای یاری به برادران نوعی اش دارد، و انتظار این یاری صرفا از سر خیرخواهی آنان بیهوده است." آدام اسمیت @goftman_ir