eitaa logo
آرشیو گفتگوهای مادرانه
38 دنبال‌کننده
255 عکس
42 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ا گوشت و پوست و استخوان معنی اسراف رو فهمیده😂😂😂😂 افرین فائزه خانم هنرمند👏👏 منم روی آب حساسم مخصوصا موقع ظرف شستن سعی میکنم زیاد شیر آب رو باز نزارم. موقع حمام هم تا وقتی که آب داغ بشه باهاش دور و بر حموم رو فرچه میکشم یا یه تیکه لباس رو میسابم زیر شیر آب. و در حیطه لباس من و پریسا و زینب و بهاره با همدیگه مبادله لباس داریم. لباس بچه های همو به همدیگه امانت میدیم دقیقا منم وقتی بچه رو پامه مثل الان یا کتاب میخونم یا گوشی چک میکنم وقتی هم که خوابه ظرف میشورم و کارای خونه رو میکنم زینب بهشتی پور: اینم یاد رفت بگم که از حاج خانم خداشاهی یاد گرفتیم که حبوبات و غلات وحتی آرد رو تو بطری های نوشابه نگه داری کنید عمرشون واقعا زیاد میشه واز شر پروانه های سرگردان تو خونه راحت میشید این روش نگه داری حبوبات اینقدر مجربه که مادر فائزه خانم افشار این بطری های نوشابه رو به این صورت ملبس کرده وروی جهیزیه به دخترش داده😂😂😂 سمانه آتیه دوست: سلام به همگی. چه بحث خوبی امروز در جریانه. 👏👏 ماشالله همه اهل تجربه. خدا خیرتون بده استفاده کردم و خیلی ها رو آرشیو کردم برای خودم 🤗 من دارم صوت های خانم مهاجر رو گوش میدم. هنوز صوت پنجم هستم ولی واقعا عالیه به نظرم. با اینکه خودم تقریبا اهل برنامه ریزی بودم ولی با گوش دادن این صوت ها میفهمم چقدر مسائل کاربردی بوده که من نمیدونستم و چقد وقتم اسراف میشه. خداروشکر میکنم بابت این رزق. به نظرم هرکسی که نگران اسراف عمرشه این صوت ها رو گوش بده. من روزی یکی دوتا شو گوش میدم که نهایت حدود 30 دقیقه تا 40 دقیقه یا حتی کمتر وقتتون رو میگیره. ولی از جمله مهارت هاییه که تا آخر عمر به دردمون میخوره. هم بهتون افق و چشم انداز میده هم بهتون روش برنامه ریزی طبق شرایط خودتون رو یاد میده و خیلی چیزهای دیگه. مثلا کسایی که تو بحث استفاده از گوشی نگران بودن و خیلی عادت به گوشی دارن هم این صوت بهشون کمک میکنه. خوبی صوت های خانم مهاجر اینه که ایشون این مسائل رو بر اساس نگاه توحیدی مطرح میکنن. ☺️ میخواستم این رو توی روز حظ بگم ولی دیدم به اینجا هم بی ربط نیست. چون بالاترین اسراف ما اسراف عمر و زمان مون هست که غیر قابل جبرانه. 😔 درضمن خانم مهاجر همون خانمی هستن که صوت های چهل حدیث رو میگن. چقد خوب من یک سوال واسم پیش میاد اینجا وقتی میخوام مثلا لباس فاطمه رو نگه دارم برای بچه بعدی ان شاء الله یک چیزی تو ذهنم میاد که حالا کو مثلا تا چند سال دیگ که بخوای استفاده کنی. وقتی الان میتونی بدی به یک کسی که نیاز داره و استفاده کنه چرا الان نگه داری برای چند سال دیگ. نمیدونم چیکار کنم 😔 فاطمه جلمبادانی: منم تا وقتی شیر آب داغ بشه یه لنگمو زیر آب نگه میدارم که اسراف نشه.🤪 منم که از پارسال با ایشون آشنا شدم خیلی حال میکنم با صوت هاشون. صحبت هاشون به منابع انرژی وجود انسان که میرسه فوق العاده میشه. مریم برزویی: آفرین دخترم😂 محققان ثابت کردن این راه حل بشدت از عذاب وجدان در حمام می کاهد👌😂 فاطمه جلمبادانی: منم تو بطری نوشابه نگه میدارم. ولی لخت هستن😱😅 اینا چه نازن خانم افشار یه روز بیاید برای امثال من بی سواد و بی هنر دوخت این ها رو آموزش بدید. مریم برزویی: من خیلی ضعیفم تو عدم اسراف آب مخصوصا تو حمام. دلم میخواد یه ساعت زیر دوش وایستم🤦‍♀ تا آخر حمومم نمی تونم دوشو ببندم😢 سمانه آتیه دوست: آره خدا خیرت بده فاطمه جان. شما یکی از کسایی بودی که ایشون رو معرفی کردی 🌹🌹🌹 فاطمه جلمبادانی: من دو سه ساله متنبه شدم تشت گذاشتم.خیلی حال میده با خیال راحت می‌شینم رو چهارپایه و کارآمو میکنم😜 عزیزمی❤️ خانم مهاجر گفته ب زودی عازم وطن هستم. دوست دارم وقتی میاد ایران و احتمالا تهران دعوتش کنم با بچه های مادرانه بریم روستامون😍 از اینکه تو سبک زندگی روستایی چیزی اسراف و دور ریز نمیشه خیلی خوشم میاد برای ماها که مرغ و خروس نداریم دورریز غذاها خیلی عذاب اوره.😔 سمانه آتیه دوست: دقیقا دقیقا. خیلی حس خوبیه. ماهایی که اسراف رو تجربه کردیم متاسفانه 😢 (خودم رو میگم) می‌فهمیم زندگی هایی که اسراف ندارن چقدر آرامش بخشه فاطمه عباسی: اگه اونقدر پولداری که واسه بعدی همه رو نو بخری خیلی هم خوبه بدی به کسی😄 فاطمه جلمبادانی: به تجربه دیگه از زنداداش جانم پنیر رو بجای اینکه داخل آب نمک نگه داری کنید داخل آب بعلاوه مقداری کمه که حل شده تو آب نگه دارید.ماندگاریش عالیه هم چنین طعم فوق العاده ای ب پنیر میده سمانه آتیه دوست: 😅 ای خواهر 🤪 نه آخه واقعا باخودم میگم خوب بالاخره اون موقع میتونی تهیه کنی. اصن شاید مردی تا اون موقع جدی میگم میمونم چیکار کنم مریم برزویی: یه کار خوب صرفه جویانه تو خونه ی ما تعمیر وسایل خونه هست. انواع چسب و مواد چسبوندنی داره همسرم و روز به روز جعبه ابزارشو به روز رسانی می کنه😁
تا نیازهای خونه هم توسط خودمون تامین بشه هم مقوله ی تعمیر جدی بشه تو خونه! مثلا تخت لازم شده بودیم تصمیم گرفتیم خودمون بسازیمش یا قفسه ی کتاب تو اتاق خواب لازم داشتیم خودمون ساختیمش با هزینه ی بسیار بسیار کمتر از بیرون! آقا یه کتاب خوشگل داره معیشت مومنانه بذاریدش تو برنامه. بسیار خوشمزس😋😋 من به [ همه] خانم‌ها عرض می‌کنم: مصرف باید در حد باشد نه در حد . خانم‌های کسانی که همسرانشان یا خودشان مسئولیّت‌هایی در بخش‌های مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. نشان دهند که شأن زن مسلمان بالاتر از این حرف‌هاست که اسیر زر و زیور و جواهرآلات و از این قبیل شود. اسراف، الگوی زن مسلمان نیست. فصل سوم: تجمّل‌گرایی و مصرف‌زدگی فاطمه عباسی: من ولی یه بقچه پر لباس نوزادی دارم به شخصه تو بعضی موارد صرفه جو هستم تو یه جاهایی بی توجه مثلا تو حموم نمیتونم از لگن استفاده کنم و باید زیر دوش باشم البته مثل مریم از اول تا آخر آب باز نیست موقع شامپو و لیف زدن می‌بندم 🤪 ولی مثلا تو غذا به ندرت غذا تو خونه ما اضافه میاد وجود مرغها هم تو خونمون خیلی کمک میکنه به عدم اسراف تقریبا همه چی میخورن تو استفاده از مداد و دفتر حساسم به قدری که مطمئنم بعضی اطرافیانم تو دل منو خسیس میدونن خیلی دیدم همکلاسی های پسرام تا نیمه صفحه نوشتن واسه مشق بعدی میرن صفحه بعد میگن زشته ولی من حتی اگه یه خط از صفحه مونده باشه به بچه ها یاد دادم پر کنن بعد برن صفحه بعد مداداشون تا جایی که تو دست بشه گرفت باید استفاده کنن و اصلا برام مهم نیست سر کلاس بهش بخندن کیف مدرسه رو هیچگاه نمیگم خب ۲ سال استفاده شده پس یکی نو بخریم ملاک واسم قابلیت استفادشه نه مدت استفادش مسلما من الحمدلله لنگ ۳ تومن پول مداد و دفتر نیستم ولی اسراف نکردن برام خیلی مهمه تو روشنایی تو خونه ما جا افتاده تا از جایی میریم بیرون چراغ باید خاموش بشه تا ببینیم چراغی بیخودی روشنه هر کسی خودش رو موظف میدونه پاشه خاموش کنه برم جایی ببینم تلویزیون بیخودی روشنه مور مورم میشه بچه ها باید تا دونه آخر برنج تو بشقابشون رو بخورن و .... حسین پور: چه بحث مفیدی چقدر عالیه که این مطلب رو گذاشتین متاسفانه الان عده زیادی از این کار خجالت می کشن .من خودم با خواهرم و زنداداشام مبادله لباس بچه داریم و لباس های بچه های خودمم به دیگران می دم ولی متاسفانه عده ای این کار رو بی کلاسی می دونند .ولی به نظر من گفتنش خیلی مهمه اینجا .چون حداقل مادرهای ارزشی گرفتار این ارزش توهمی نشن .یکی از دوستان همسرم استاد دانشگاهن و برای تحصیل مدتی به المان رفتند می گفتند وقتی فرزندمون به دنیا اومد همسایه ها وسایل بچه مثل کالسکه .لباس و...که مال بچه های خودشون بود رو برامون اوردند . اینکه اقا فرمودند می خواهند جای ارزش ها رو عوض کنند همینه .اسراف رو دست و دلبازی و اقایی معرفی می کنند و قناعت رو خساست. من فرزند چهارمم که به دنیا اومد بعد مدتی که لباس هاش کوچک شد همه رو دادم به کسی .وهیچ لباسی نموندو گفتم تا چند سال دیگه خدا بزرگه. وقتی با فاصله یک سال و 7 ماه فرزند پنجمم به دنیا اومد باید همه چیز براش می خریدم ولی اواخر بارداری زنداداشم کلی لباس بچه خونه و بیرون برام اورد که مال پسرش بود که استفاده نشده بود .البته برای هر بچه روزی خاص خودش هست که شامل پوشاکشونم میشه و این بود نتیجه اعتماد به بزرگی خدا😊😊😊
حسین پور: منم عاشق این منش روستایی هاهستم مریم برزویی: صد حیف که دارن یکی یکی روستاها رو تبدیل به شهر می کنند و خیال می کنند چه لطف بزرگی در حق مردم و کشور دارند😕 حسین پور: خیلی عالیه من خودم اینجوریم ولی هرچه به بچه ها می گم فایده نداره مثل خاموش کردن برق اضافی و دفتر و مدادهاشون و... مرتب گم می کنند و نصف صفحه رو می نویسن و بعد صفحه بعد و حتی دو صفحه بعد .همیشه برق های اتاق ها رو روشن می گذارند لطفا راهکار بدهید ممنون مریم برزویی: بله بله رفتیم یه چرخی تو بازار زدیم دیدم قیمت ها فضایی هستند. ما حداقل برای یک تخت خواب و کمد کوچیک کنارش و یه کتابخونه کوچیک که لازم داشتم تو اتاق خواب، باید هفت هشت تومنی هزینه می کردیم و هیچ جوره با بودجه ما سازگاری نداشت! اومدیم چرخی تو اینترنت زدیم ببینیم اصلا تخت چه طوری ساخته میشه و..... دیدیم چیز خاصی نیست. رفتیم یه کارگاه بزرگ نجاری. یه برگه ام دی اف طبق طرحی که انتخاب کرده بودیم، خریدیم و با پول برشش شد یک و پونصد حدودا. پانصد هم پیچ و بست و اینا شد. و بعد آوردیم وسط خونه و درستش کردیم باهم. با دو میلیون تومان صاحب یه تخت و کمد کنار تخت وکتابخونه کوچیک شدیم. تازه اضافه هم اومد ازش که برج هیجان شد😁 هنوزم اضافات کوچیک داره داریم براش فک می کنیم😂 فاطمه عباسی: ماشالله ما چند ماه پیش ۱۰ تومن پول یه تخت دادیم کاش زودتر میگفتی به شما سفارش میدادیم حسین پور: تو بحث اسراف به نظر من الان ریخت و پاش فرهنگ شده .چه بحث خوراک که سفره ها رنگین تر میشه وقتی مهمانی هست از اول تا اخر پذیراییه .غذا و دسر و کیک و اجیل و میوه و... در لباس هم انگار باید هر سال همه چی خرید و من خودم که به این رسم پایبند نیستمولی کمی نگرانم که بچه ها در مقایسه خود با بچه های فامیل احساس کمبود نکنند .البته تو خونه ما برای کتاب و بازی های فکری و مواد غذایی سالم هزینه می شه .و من اینو عین مصرف بهینه می دونم . فاطمه عباسی: گم که پسرای منم میکنن متاسفانه🤦‍♀ ولی واسه موارد دیگه شاید اینقدر تکرار کردم تو خونه که رفته تو ناخوداگاهشون مَو٘لاتٓـے حَض٘رَتِــــ مَعـص٘ومهِـ: چه باحال عکسشو میذاری ببینیم مریم جانم اگه حسشو داری بری عکس بگیری البته😅 مریم برزویی: دارم تو گوشی انقد ذوق داشتم که از تک تک مراحل عکس گرفتم😂 الان هروقت تو اتاق می بینمش حس می کنم اورانیوم غنی کردیم😂 فاطمه جلمبادانی: خیلی کیف کردم آفرین . مهمه که همسرت هم هم چین نگاهی داره و از اون مهم تر همچین ذوق و مهارت و حوصله ای داره... عکسشو بزار برامون بیشتر کیف کنیم‌ زهرا: متاسفانه الان هم توی روستاها اینقدر از نایلون و پلاستیک استفاده میشه که هر موقع میبینم غصه‌دار میشم این سنت تعمیر وسایل هم خیلی عالیه. قبلا یکی دوتا تجربه اینجا گذاشته بودم دقیقا. این سنت امانت یا هدیه دادن هم خوبه احیا بشه. با بازی شعر بهشون بگین هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش😁😁😁 اضافاتش رو شلف بسازین شما راه خودتو برو خواهر جان اگه توی خونه منش پدر و مادر و اطرافیان چشم و هم چشمی و ریخت و پاش نباشه بچه ها هم همونجوری بار میان آن کس که تو را شناخت جان را چه کند...: سلام. منم همین کارو کردم. با خودم گفتم من بخوام بچه بعدی مو بیارم خدا بزرگه الان می بینی کسی لباسا رو لازم داره برای همین جز دو سه تا تیکه همه ی لباسای فاطمه رو هدیه دادم. تازه تا الانش خدا خوبب رسونده مثلا یه سویشرت خیلی خوب از بهارمون به دخترم به ارث رسیده،تاب پارچه ای که وصل میله بارفیکس میشه و تااازه بانوجی که بابای فاطمه برای کولیکش درست کرده هم دادیم به امانت😊 🌱تو پخت غذا هم خیلی سعی میکنم اضافه درست نکنم و موفق هم هستم به جز موقعی که مهمون داریم و از ترس کم نبودن زیاد میاد که اونم فردا بار و بندیلمو می بندم میبرم تا با بقیه بخوریم😉 اضافه غذای خودمونم اگه باشه میره فریزر تا برسه به مرغ و خروس ها زینب: خب اینکه تو طب سنتی گفته میشه نباید غذای مونده خورد و برای بدن خوب نیس پس چی میشه؟ مریم برزویی: سفارشات پذیرفته نمی شود حتی شما دوست عزیز😂 دعا کن در آینده ها بتونیم یه کارگاه نجاری داشته باشیم براتون بسازیم😁 وگرنه وسط خونه تون باید درست کنیم😅 زهرا: یکی دو وعده بعدش میخوریم دیگه. خیلی نمیمونه مریم برزویی: ایناهاشش البته این کارها باید به سلیقه آدم جور دربیاد. مثلا آقا نجار می گفت مطمئنی خانومت همچین چیز ساده ای رو میپذیره تو اتاق خواب ینی باید این مدل کار رو قبول کنی. چون خروجی یه چیز ساده هست. و خب مثل مدلهای بیرون نیست. ولی خب من دوسش دارم. چون توش روح داره. ازون روح ها نه ها😁 نازنین اسحاقیان: سلام درباره بحث امروز من الحمدا...دور ریز لباس ندارم هم ولع خرید لباس ندارم هم لباس بچها رو برای همدیگه استفاده میکنم فقط یه عیب بزرگ دارم لباس از دیگران دوست ندارم بپوشم😒 یعنی به داشته های خود
م قانعم ولی از بقیه نه!!!! تو غذا هم هم به اندازه درست میکنم هم بقیه رو تو کشو فریزر میذارم کپک نزنه بعد به کسایی که سگ نگهبان یا مرغ دارن میدم البته این نقطه ضعفم هم بخاطر برخورد اطرافیانه که دید خیلی بدی به اینکار دارن و خسیسی یا نداری میدونن عالیه ما هم باید خودمون آستین همت بالا بزنیم چون قیمتای بازار خیلی عجیب غریبه اگه خوشخواب رو بتونیم درست کنیم دیگه نور علی نوره... مریم برزویی: در حین ساخت البته سوتی زیاد داشتیم که تجربه شد شما هم دقت کنید😁 مثلا عدم توجه به راه های روی ام دی اف که همین طوری پیچ کردیم بعد دیدم هر راهی داره یه طرف میره😁 و یه سوتی گنده موقع چسبوندن اون سفید ها به سر تخت بود. جای این که اول اونا رو بچسبونیم بعد سر تخت رو پیچ کنیم، اول سر تخت رو پیچ کردیم، بعد حالا اون سفیدها رو چسب زدیم هی لیز می خورد. هیچی دیگه دو نفری با جفت پا نیم ساعت پامونو فشار میدادیم به اون تیکه سفیده سر تخت که خشک بشه چسبش😂😝 نه این قلم رو خدا رسوند. ولی خب نمی‌دونم چه جوری میسازن میشه پرسید. مَو٘لاتٓـے حَض٘رَتِــــ مَعـص٘ومهِـ: 😍😍😍😍چه با سلیقه خیییلییی خوب شده به دوستم پیشنهاد بدم شاید اونام مث شما با هزینه ی کم تخت دار شدن😍 خیلی خوب شده افریییین👏👏👏👏👏 زهرا معراجی مقدم: چه جالب من از بس مشکل دارم با حشره زدن حبوبات حبوباتم همیشه تو فریزره جونم براتون بگه ما هم خدا رو شکر ا ز بچگی پدر و مادرمون یادمون دادن اسراف نکنیم یه چیزی که منو خیبییییلی شاد میکنه اینه که اب اشپزخونه میره تو حیاط پای درختا و ما تو این هوای گرم شبزوار یک قطره هم به درختامون اب نمیدیم☺️ دور ریز غذا شکر خدا تقریبا نداریم نون هم سعی میکنیم از جایی بخریم که دور ریز نداشته باشه و در نگه داریش دقت میکنم که مانده و خراب نشه دوستان گلم ! این که میگین غذای اضافه رو به حیوانات میدیم این عدم دور ریز نیستا! برای اون برنج و حبوبات و هر چیزی که ما داریم میخوریم وقت و انرژی کشاورز، اب، کود، انرژی های فسیلی( موقع برداشت محصول) و ....طی مراحل تولیدش استفاده شده و ما نباید صرفا بگیم مثلا یک بشقاب برنجه دیگه ! تمرین کنیم که غذا رو کاملا به اندازه بپزیم که نه اضافه بیاد که غذای مونده بخوریم یا دور بریزیم نه کم بیاد...حالا یکم کم بیادم چیزی نمیشه دو لقمه نون میخوریم کنارش حد اقل برای خانواده ی خودمون برای مهمون میخوان کم نیاد زشته و ... خب همیشگی نیست ولی برای خانواده خودمون دقت کنیم زینب بهشتی پور: زهرا خانم عزيز! اگه حبوبات رو از تولید کننده خریداری کنین که بدونید تازه هست وبعدشم در بطری نگهداری کنین تا چند سال هم ماندگاری داره من الان نخودی که خودمون ۲سال پیش کاشته بودیم به این روش سالم مونده. از مغازه که تهیه میکنید ممکنه خیلی کهنه باشه وزودتر خراب بشه. البته ماش ولوبیا چشم بلبلی حساس ترن وبهتره تو یخچال نگه داری بشه مریم برزویی: آره منم یه جایی اینو دیدم که اولویت با کم پختن هست با دادن به حیوان نیست🤔 نازنین اسحاقیان: خوب بین بد و بدتر انتخاب کردن دادن به حیوانات بهتره یا دور ریختن؟! واگرنه بله درسته از اول باید به اندازه تهیه بشه زهرا معراجی مقدم: من انواع سبزیجات رو تو قابلمه روحی و تو یخچال نگه میدارم ماندگاریشون خیلی بالا می‌ره پوست و دور ریزشون رو هم که خشک میکنم برای ببعیا معمولا تو خونه ی ما میوه و سبزی اضافه نمیمونه اگر بمونه خشکشون میکنم یه مرابا و ترشی میسازم مامانم یه دوستی داشت پوست سیب رو خشک میکرد و تفت میداد بعد باهاش چای درست میکرد ...ولی من تنبلم🙈 سیب قیمت مناسب میخرم یهویی درست میکنم جمع میکنم تو بحث برق من یکم لنگ میزنم متاسفانه همسر تذکر میدن لامپ اضافه خاموش، من به روشنایی علاقه دارم دوست دارم همه لامپا روشن باشه یه جا تو سایه روشن باشه دلم میگیره یک چیزی هم هست که به نظر من اسرافه و خیلی هامون حواسمون نیست ، استفاده ی زباد از جرم گیر ها تو شست و شوی سرویس های بهداشتیه هم ریه خودمون خراب میشه هم لعاب سرامیک ها ، جرم گیر ها خیییییلی سریع لعاب سرامیک رپ خراب میکنن من با تابد دستی سرویس ها رو میشورم و نهایت سالی یکی دو بار جرم گیر فاطمه عباسی: حالا ما هم اینجوری نیست که یه پیمانه برنجم هر دفعه واسه مرغا بریزیم😂 برنج توی زیر سفره ای میشه غذای مرغا زهرا معراجی مقدم: مسلما دادن به حیوانات ولی ما باید یک مرحله بالاتر باشیم دیگه، به اندازه بپزیم چون خیلی وقتا نا خوداگاه میگیم حالا موندم میدم به مرغا متوجه ام فاطمه جان ...کلی گفتم اخه من خیلی ها رو دیدم مثلا بچه دو قاشق از غذاش خورده میگن ولش کن بریز برا مرغا😳 خو چرا اون غذا تمیزه حیفه زینب بهشتی پور: احسنت به شما که آب آشپزخونه رو به باغچه هدایت کردین. من منزل یکی از دوستان در تربت حیدریه که آب تصفیه کن داشتن دیدم که اون آبی که دستگاه حین تصفیه پس میزنه که ظا
هرا خیلی هم زیاده رو هدایت کرده بودن به حوض تو حیاط. اما فکر میکردم که ماد شوینده وچربی در پس آب آشپزخانه برای باغچه مناسب نیست 🤔🤔 زهرا معراجی مقدم: ببینید ماده ی شوینده برای خود گیاهان مشکلی نداره چون حجمش کمه در اشپزخانه الان ۳ ساله ما داریم میدیم به باغچه و درختا حالشون خوبه شکر خدا ولی اون مواد شیمیایی چون جذب گیاه میشه میوه اش از حالت ارگانیک و سالم خارج میشه درختای ما تا حالا میوه نداشت الان دنبالم مایع ظرف شویی گیاهی تهیه کنم چه ازین جهت هم خیالم راحت باشه نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: اسراف محبت شوخی بودزهراجان یاواقعا مصداق داری براش ؟میشه بگی فایزه: سلام دوستان چقدر شماها خوبین هر دفعه میام گروهو باز میکنم،کلی چیز یاد میگیرم ازتون😍 ممنون🌸🌸🌸🌸 زهرا معراجی مقدم: تو حمام هم که دوستان اشاره کردن من به جای لنگ مبارک😁 یک دبه ی ۶ لیری گذاشتم تا اب گرم بشه اب تو دبه جمع میشه و استفاده میشه بعدن منم جدیدن تو حمام اب تو لگن میریزم و حساااابی صفا میکنم کلی مصرف اب کم میشه تازه پاهامو میزارم تو اب و ماساژ میدم...یکم خودمونو تحویل بگیریم🤪 زهرا: من تجربه تبدیل خوشخواب خراب شده رو به پشتی دارم زهرا معراجی مقدم: تو لباس هم حقیقتش من خیلی لباس دوست دارم 🙈😢 خیلی هم میدوزم برای خودم ولی شونصد سال میپوشمشون الان یک لباس دارم که سال ۹۰ دوختمش هنوز ده سال دیگه هم کار میده😂 ولی کلا مراقبت میکنم از لباسام در مواردی هم که میسوزن یا پاره میشن تعمیرشون میکنم قبلا زیاد گذاشتم تو گروه لباسایی که به هر دلیلی دیگه قابل استفاده نباشه برامون ولی پارچه اش خوب باشه تبدیل میشن به چیر دیگه اها یه چیزی که خیلی بهم چسبید تعمیر حوله ی تنپوشم بود...از اولش بهتر شد😂 فایزه: من چیز اضافه ای برا گفتن ندارم فقط سعی میکنم حواسم به سبد خریدم باشه چه پوشاک چه مواد غذایی و ... مخصوصا مواد غذایی سعی میکنم همیشه یه آمار از محتویات یخچال و کابینت مواد غذایی داشته باشم که موقع خرید فقط ضروریا رو بخرم اینطوری چیزی نمیمونه و خراب نمیشه در روش نگهداریشونم سعی میکنم دقت کنم که زود پلاسیده و خراب نشن لباساما تا زمانی که واقعا رنگ و رو داشته باشه استفاده میکنم و سعی میکنم خوب نگهشون دارم تا بیشتر ازشون استفاده کنم در مورد وقتم هنوز هنوز زیاد اسراف دارم در مورد فکرم به برکت وجود یه فرشته تو خونمون😍 ،سعی کردم فکرم رو بیشتر کنترل کنم و الکی هدرش ندم مریم برزویی: نمونه اش من تازه فک می کردم چه قدرم صرفه جویی دارم می کنم🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀ زهرا: موقع غذا خوردن من و بچه هام تمرین کردیم که همیشه ته بشقاب رو نون بکشیم و تمیز تمیز کنیم بهشون گفتم اگه هر کسی چندتا برنج بزاره ته بشقابش چقد زیاد میشه و اسرافه. استفاده از جارو نپتون بجای استفاده مدام از جاروبرقی هم گزینه خوبیه برای صرفه‌جویی. جارو برقی رو هفته ای یکی دوبار بیشتر استفاده نکنیم که برق مصرف نکنه. حتی میشه بدیم بچه‌ها جارو دستی بکشن. روم به دیفال🙈 متاسفانه توی خونه ما دورریز کاغذ زیاده. تجربه ای در این مورد ندارین؟ آن کس که تو را شناخت جان را چه کند...: من جارو برقی ماهی یه بار استفاده می کنم یا شاید هم کمتر همیشه حواسم هست چیزی می ریزه سریع جارو دستی میکشم زهرا: کفش بچه ها خراب شده بود یکی از دخترا گفت بابا کفشامون پاره شده برامون میخری؟؟؟ 👞👟👠 دختر دیگم گفت نه بابا نمیخواد بخری کفشای ما رو هم مثل فیلم بچه های آسمان ببر بده بدوزن 😊 بعد هم توضیح دادن که کفاش به وسیله یه سوزن بزرگ کفشارو میدوزه.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند...: من همیشه جارو دستی دم دستمه تا فاطمه چیزی می ریزه یا هر چیز دیگه سریع میکشم بهاره خیرابادی: من نگه نمی دارم، لباس تو خونه ای هایی که لکه میشن رو اصلا حوصله م نمیکشه و جا هم ندارم، و زشت هم هستن واسه کهنه آشپزخونه، پیرو همون بیماری روانی که ست باشن باید🙈 پس لباسایی که رسشون کشیده میشه میرن زباله، لباس تمیزهایی که تو خونه ای ان و آبروداری می کنن هم باز هم نگه نمی دارم، چون واسه هر بچه ذوق داری بخری و این صوبتا، میدم به کسانی که لازم دارن. می مونه مجلسی های شیک و پیک و نوزادی هایی که خاطره دارن، و بعضی لباسای خوشگل که دلت میخواد باز هم استفاده کنی، اینا رو به افراد امین امانت میدم و بعدا پس میگیرم، ممکنه دو سه دست بچرخه و بعد برسه به خودم هیییییع دیگه زندگی سخت میشه😱 باز نیای بگی دنیاست و سخته و ... که دعوامون میشه😂 خونه شما میشه از موارد توسعه یافته بودن در این زمینه 😎 ( یکی از معیار های توسعه یافتگی جوامع پیشرفته میزان مصرف کاغذه ) من با پوست سیب دمنوش درست می کردم، دوستام گفتن پوستش ممکنه سم رو ذخیره کرده باشه، مریم برزویی: بعید نیست با این حجم سم پاشی ها😕 منم خیلی دوست دارم میوه رو با پوست بخورم ولی گاهی این موارد میاد تو ذهنم...حیف.. زینب بهشتی پور: جند سال پیش با یک غیر انتفاعی خیلی معتبر با رویکرد دینی در مشهد همکاری میکردم . موظف شده بودیم مفاهیم دینی رو به بچه های کلاس اول در قالب نمایش وقصه وخلاصه به شکلی زیبا وغیر مستقیم انتقال بدیم. در اون روز به بچه ها نهار هم می دادیم وقرار بود تمام آداب سفره به بچه ها بگیم واونا عملی انجام بدم. معلم ها بیشتر موقع سفره کنار بچه ها بودن ونمیرسیدن غذا بخورن وبعد در دفتر مدرسه که اتاق نبود ویه فضایی گوشه سالن بود معلم ها غذا میخوردن واغلب تا موقع غذا سرد شده بود واز دهن افتاده بود وهمکارا غذاهاش رو نصفه نیمه رها میکردن وبچه ها هم شاهد بودن که مستخدم مدرسه همه اون ظروف یکبار مصرف رو بامحتویاتش درون سطل زباله میریزه . من همیشه اضافه غذام رو با خودم می‌بردم به خونه. یه بار به همکارام گفتم رطب خورده کی منع رطب کند . صد که ما به شاگردان میگیم یه دونه برنج هم نباید اسراف کنیم ولی این صحنه از سفره ی ما؟! یکیشون گفت من میخواستم یه بار به شما بگم خوش به حالت که روت میشه غذات رو ورمیداری میبری خونه. من میدونم اسراف ولی خجالت میکشم این کار رو بکنم. همون اتفاقی که در مجالس در تالار ها ویا رستوران ها میفته😔😔 زهرا: من کاغذهایی که بچه ها یه طرفش نقاشی کشیدن طرف دیگش برای نوشته های خودم یا لیست خرید استفاده میکنم بعد که دوطرف استفاده شده رو نواری برش میدم و برای موم اندازون ماهانه استفاده میکنم البته اگه موم سرد استفاده میکنید🤭🤭🤭 فایزه: راستی این ساک دستی و دستمال هایی که زهرا جان معراجی تولید میکنن هم خیلی خوبه مخصوصا این دستمال ها جدای از بحث سلامتیش،خیلی به صرفه است مثلا من خودم قبلا هر ماه سه رول دستمال توالت روانه طبیعت میکردم ولی الان شده صفر تا☺️ بماند که چقدر دعا به جون زهرا میکنم بابت بحث سلامت و ... یه تجربه دیگه هم اینکه من قبلا همیشه یه بسته نایلون فریزر تمیز و نو تو ساک تعویض فاطمه میزاشتم که بعد از تعویض برا پوشکش استفاده کنم،اما الان دیگه ۹۰درصد مواقع از نایلون های استفاده شده قبلی بهره مند میشم زهرا معراجی مقدم: اره درسته کلا میگن میوه ها رو قبل از مصرف بزارید دو سه ساعت تو اب خالی بمونن چون سموم حلال در اب هستن بخش قابل توجه ایش خارج میشه دقیقا متاسفانه😔 هر کارم کنیم بازم درگیریم با این موارد زهرا: نگفتم کلا جایگزین بشه که😂😂😂😁😁😁 افرین👏👏👏👏 البته من موم استفاده نمیکنم ولی مورد اولش خوب بود برام. باید یه کمد بخرم که اون همه کاغذو نگه دارم🤪🤪🤪🤪 نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: یعنی فک کنم گروه مادرانه تنهاگروهی باشه که بادقت همه ی پیامهارومیخونم وچه لذتی میبرم و چه چیززززی یادمیگیرم دم همتون گرررم❤️❤️❤️👌👏👏👏 بانو‌جـٰان‌♡: من فکر میکنم اسراف کردن ارتباط مستقیم داره با راحت طلبی مثل همین استفاده از جارو برقی و... زهرا معراجی مقدم: راستی ماهم کتاب خونه و کمد دیواری درست کردیم خیییییلی ارزون تر درومد☺️ نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: فایره واقعا برام سواله تو کی میخوای ازاین بطری هابرای من درست کنی هدیه بدی🤨🤨🤨 خوب ازمامانت یادبگیر دیگه ☹️ دوست به این قانعی باچهارتابطری دست ساز خوشحال میشه خوب بشتاب دیگه😂😂😂 زهرا جلمبادانی: محبت های افراطی محبت های نا بجا ک نه تنها آثار خوبی نداره ک حتی مصرف خارج از اعتدالش باعث تخریب روح و روان خود فرد میشه..!! یه جورایی مصرف هرچیزی از حد اعتدال خارج بشه اسراف میشه!! خدا در قرآن حتی درباره انفاق هم فرموده (هرگاه انفاق کنند نه اسراف دارند نه سخت گیری..)
زینب بهشتی پور: ببخشید دز مورد ماشین ظرف شویی این که گفته میشه آب کمتری مصرف میکنه درسته؟ زهرا: آب کمتر اگرم مصرف کنه مصرف برق و پودرای مخصوصش که میگن خیلی گرونه رو در نظر بگیرید دیگه مصرف کاغذتون خیلی بالاست که باز نیاز به یه کمد داری 😱😱😱 زهرا: ولی باور کن بهاره من امتحان کردم توی زمان هم صرفه جویی میشه این که فکر میکنیم با جارو برقی سریعتر جارو میشه، توهمه فقط مشکل جارو نپتون اینه که کناره‌های دیوار و فرش رو نمیشه باهاش جارو کنی نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: واینکه اگه زهراخانم عباسی الان بیادمیگن که ظرف شستن خودش یه نوع مبارزه بانفس به حساب میاد اینها حربه های شیطانه که ماشین بخریم کمترآب مصرف کنیم😐😐😐 برگرفته ازصحبتهای خانم عباسی درمنزل خانم معصوم زاده درجلسات سالهای حدودا95🙊 زهرا جلمبادانی: منم روم ب همون دیفال🤭 مام خیلی کاغذی هستیم .. کاغذ ساندویچی کیلویی میگیرم هم برای خودمون هم سلما ک دفتراشو پاره نکنه برای کاردستی و مناسبتره. ولی بازم همونم حد و سهمیه روزانه مشخص کردم براش! انقد کاغذ دوست داره ک گاهی جایزه اش برگه اضافه بر سهمیه اشه 😁 زهرا: کناره های فرش و موکتم میشه بتکونی بیاری وسط فرش بعد راحت جارو دستی بکشی .من همیشه این کارو میکنم استفاده جارو دستی تو خونمون بیشتر از جارو برقیه آره واقعا خود ظرف شستن حتی به موقعش یه مبارزه با نفسه.چه برسه به اینکه ماشین ظرفشویی استفاده کنی مثل لباس شستن با دست که میگن هم وغم رو برطرف میکنه گاهی لازمه بادست بشوری هم برای برطرف شدن هم وغم هم مبارزه با راحت طلبی هم صرفه جویی در برق و... زهرا جلمبادانی: ای ولللل 👏👏👏👏 خیلی خوب شده ک مام با دراور کهنه میز عسلی درست کردیم 😁😁 🤭🤭🤭 حرفات درست و مقبول👌 اما آقا من ماشین ظرفشویی دوووس گاهی لازم 🤭 سمانه آتیه دوست: آره واقعا بعضی وقت ها انجام کار خونه روحت رو لطیف میکنه. ولی البته به نظرم باید یک چیزی رو در نظر بگیریم تا از اون ور بوم نیفتیم. البته نظر منه. دوستان نظر بدن.👇👇 اینکه ببینیم هدف و نیت ما از استفاده از تکنولوژی چیه. یک وقت هست من صرفا برای راحت طلبی و اینکه برم پامو بندازم رو هم و تخمه بخورم دارم از لباسشویی یا... استفاده میکنم. ولی یوقت هست واقعا اون لباسشویی در مدیریت زمان برای انجام کارهای مهم تری که ان شاء الله برای ظهور لازمه به من کمک میکنه. اینجا دیگه فلسفه استفاده اش به نظرم تغییر میکنه. ولی تا جایی که اون تکنولوژی نشه خدای من. یعنی اونقدر بهش عادت کنم که اگه یک جایی یک وقتی نیاز بود، برای مثال نتونم خودم لباس بشورم. یعنی اون لباسشویی بشه هدف و وسیله راحت طلبی ولی اگه اون تکنولوژی رو درست استفاده کنم و وسیله باشه جهت رفع موانع رشد، اونوقت به نظرم استفاده اش رو نباید کلا نادیده گرفت. نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: دقیقامنم همین فکرومیکردم امانمدونم چراخانم عباسی میگفتنمبارزه بانفسش بهتره البته شایدالان نظرشون عوض شده باشه زهراخانم بیامارو از شبهه دربیار سمانه آتیه دوست: حالا زهرا جان بیان شفاف سازی کنن. ولی من فکر میکنم همه چی در درون ما اتفاق میفته. ما خودمون رو نمیتونیم گول بزنیم. خودمون میدونیم واقعا یک کاری رو برای راحت طلبی صرفا داریم انجام میدیم یانه. مثلا دو نفر میرن کربلا یکی نیت اش واقعا زیارته و تقرب به خداست ولی یکی ممکنه به این نیت بره که بقیه بگن عجب آدم خوبیه. لیاقت کربلا داشت. در اصل هر دو رفتن کربلا و یک کار در ظاهر انجام شده ولی این کجا و آن کجا! نازنین اسحاقیان: آره دقیقا نیت خیلی مهمه حالا من کار مهمی که منجر به ظهور بشه در توان ندارم ... ولی خیلی وقتا بدلیل تعداد بالای بچه😅 تند تند ظرف کثیف میشه از ماشین استفاده میکنم اونم گاهی نصفه نیمه میشوره دوباره باید دربارم خودم بشورم😡😤 در مجموع اگه منجر به راحت طلبی نشه استفاده از وسایل خوبه خیلی مهمه کارها اولیت بندی بشه گاهی جارو بادست مبارزه است گاهی وقت تلف کردن باید موقعیت سنجی بشه زهرا: قرارنیست که همیشه با دست لباس بشوریم منم گفتم گاهی اونم برای همون دلایل که گفتم مثلا گاهی که لباس کمه ونیاز به روشن کردن لباسشویی نیست ووقت داریم ولباسهایی مثل لباس زیر و جوراب و اینا رو با دست بشوریم هم به خاطر رفع هم وغم هم مبارزه و..... نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: منم تنها صرفه جویی هایی که میکنم روسن نکردن ماشین لباسشویی درساعات اوج مصرف برق هستش واینکه عیدها اگه لباس خوب داشته باشم دلم نمیادلباس فقط بخاطرجدیدبودن بخرم البته اگه اصرار اطرافیان بزاره🤦‍♀ وقتی هم تنهام کولرکمترروشن میکنم (امیدوارم درحساب وکتاب خدامبارزه بانفس حساب بشه🤪😭) دربقیه ی موارد غالبا روم سیاس😞 فاطمه جلمبادانی: خب کشیدن جارو برقی که سختتره. ولی انصافا خیلی تمیزتر میشه خونه.همینکه گوشه و کنار فرشها و لابلای درز موکت ه
ا تمیزتر میشه خیلی باعث آرامش روحه😁 Masoume joghatayi: سلام بر دوستان گلم خیلی تجربه های جالبی داشتید واقعا آموزنده بودند👏👏👏 یک نکته که من واسه پوشک بچه استفاده میکردم این بود که من وقتی دخترم رو پوشک میکردم یه پارچه نخی روی پوشک مینداختم و میبستم گاهی پیش میومد که همین که تازه پوشک میکنیم مدفوع میکنن و یه پوشک حیف میشه وقتی اینطوری میشد من فقط پارچه رو برمی داشتم و دوباره پوشک رو میبستم تازه اینطوری باعث میشه کمی از مضرات پوشک هم برای بچه کم بشه اگرم فقط جیش میکرد که پارچه رو میشستم و دوباره استفاده میکردم برای این یکی نی نی هم همین کار رو خواهم کرد همچنین من تبادل لباس و کالا با برخی اقوام و دوستان دارم اینطوری زیاد پول خرج نمیشه نکته دیگه صرفه جویی واسه مصرف قند و روغنه، ما سعی می‌کنیم از روغن مایع و جامد استفاده نکنیم بخاطر مضراتش بجاش از روغن های گیاهی و حیوانی سالم استفاده میکنیم اما غذاهام خیلی کم چرب هستن قند هم کم مصرف میکنیم یه جورایی بیشتر در حد مهمان فاطمه جلمبادانی: من ک خیلی تنبلم😁 ولی خیلی مهمه تو اون لحظه که پری خانم داره لباس میشوره واقعا تو مشغول کار مفیدتر و مهم تر و ضروری تر از لباس شستن باشی وگرنه که گول زدن خودمونه.نه لباس شستیم نه کار بهتر از لباس شستن کردیم.😁 Z..zz: و یه مشکل دیگه هم داره سر زانوهای شلوارت زده میشه و به مرور پاره😂😂😂😂 زهرا: # ارسالی‌مادران سلام مادرانه ای های عزیز لطفا در گذاشتن پیام درگروه هم صرفه جویی کنید.میدونید چندتا پیام بود؟؟؟؟؟ چقدر زمان برد خو ندنش؟ ولی می ارزید👌واقعا عالی🙏🙏🙏 من هم همه ی موارد دوستان رو اجرا میکنم. پارچه هایی که دورریزند و قابلیت تبدیل شدن به چیزی رو ندارند، بهمراه جورابهایی که غیر قابل تعمیرند، البته شسته🙈،در کیسه ای نگهداری میکنم. و از اینها برای تمیز کردن جا گلدانی حیاط،زیر کابینتها،بالای کمدها،....که خیلی خاک و چربی دارند استفاده میکنم که بعد بندازم دور. خانم معراجی یادآوری کردند که بازیافت پارچه طولانی ست در طبیعت. کاغذ دو رو سفید اصلا نداریم☺️همون یه رو سفیدم خیلی کم داریم،نمونه سوالات امتحانی که حاشیه یا پایینش سفیده میشه برگه یادداشت و نقاشی پسر کوچیکه.برای تمرین آبرنگ و مدادشمعی هم از همینا استفاده میشه. هرکس سهمیه کاغذشو در پوشه طلقی مرتب تو کمدش میذاره.مقوا و کاغذرنگی کاردستی هم، تا آخرین تکه باید استفاده بشه.بااین حال،هفته ای یکی دوبار یه نایلون پر از کاغذهای استفاده شده میذارم بیرون و عذاب وجدان دارم. ماشین ظرفشویی اگر سایز خانواده باشه عالیه.ماشین من شش نفره ست،تقریبا هرشب یا شب در میان، بسته به نوع غذا و ظروف مصرفی روشن میشه.در دو سال و نیم یه قوطی پودر خریدم که شده نود هزار تومان.که بنظرم برای این زمان،هزینه معقولیه.مصرف آب هم دو سوم سینک هست.اسمش شش نفره ست،تا میشه توشو پر میکنم مثلا هجده تا بشقاب،چهارده تا لیوان ،پنجاه تا قاشق چنگال،کفگیر ملاقه،دوسه تا پیاله سالاد و دوتا کاسه بزرگ.🙈 منزل ما خیلی ظرف کثیف میشه. ایراد کارم،مصرف وایتکس برای شستن سرویس ها هر ماه هست. قسمت نشیمن خونه روفرشی پهن هست برای کارهای بچه ها.برای هروعده غذا هم روفرشی جدا پهن میشه.تقریبابیست روزی جارو میزنم.از جارو نپتون هم استفاده میکنم گاهی. زمان حمام روبرای بچه ها یه ربع گذاشتم که فرصت هدر دادن نداشته باشن. بچه ها لیوانهای رنگی مخصوص به خود دارند که مرتب لیوان جدید برندارن،ظرف کثیف بشه. اینجوری اگه گفتم غلط گفتم زهرا عباسی سال ۹۵؟! و الآن ۱۴۰۱ می‌باشد..... و ما دائم در مسیرِ شدن..... آهان. نزدیکه به نظر فعلی من که فرصت تایپ نداشتم در پاسخ وجیهه خانم😁😁😁 عه خودتم گفتی البته من یادم نیس اونجا دقیقا چی گفتم ولی اگه اونقدر مطلق گفتم، خبط کردم یقیناً😁😁😁😁 کلا ابزار تکنولوژی باید در خدمت اهداف متعالی ما قرار بگیرن و یک وسیله تسهیل جهت وصول به اهداف باشن و نه اینکه خودشون بشن هدف و آرمان. و با این نگاه باید ازشون بهره ببریم و البته در افراد مختلف متفاوته و نمیشه نسخه واحد داد و در واقع هر کسی خودش باید ببینه که چرا استفاده میکنه و از چی استفاده کنه. یه معیار داشته باشیم ابزار امروزی و تکنولوژی رو نباید مطلقا رد کنیم منتها جهت استفاده باید طبق معیار درستی باشه و باید تکنولوژی به خدمت آرمان دربیاد نه اینکه از ریشه قلع و قمع بشه فرصت ندارم بیشتر توضیح بدم😁 ولی برای اونایی که نزدیک زایمانشونه حرکت خوبیه برای ورود سر بچه به لگن🤪🤪🤪🤪🤪🤪 فاطمه جلمبادانی: یکی از دوستان من که اتفاقا بچه پولدارم هستن😁😍می‌گفت من میخام کارگر بگیرم برای کارای خونه که بتونم وقت داشته باشم تو زمینه ی تربیت بچه هام مطالعه کنم. نظرتون چیه؟ البته من پاسخ خودم رو دادم بهش شمام دوست داشتید نظر بدید. البته ایشون می‌گفت حس میکنم خیلی تو قرب الهی
و تربیت فرزند عقب هستم و برای این میخام کارگر بگیرم تا خودم به نوعی عبادت کنم‌ مَو٘لاتٓـے حَض٘رَتِــــ مَعـص٘ومهِـ: خب تو اسلام هم ما کنیز داریم کسی که تمکن مالی داره چرا این کار رو نکنه اگه نیتش اینه که با اومدن کارگر هدفش قرب الهی و تربیت درست و اتفاقا کمک مالی به اون بنده خداس بنظرم اشکالی نداره چون مهم نیته ادمِ اگه توش راحت طلبی و کلاس گذاشتن قاطی بشه اره ایراد داره و الا فک نکنم... البته این مسائل ذره بینی و من نمیتونم نظر بدم چون خیلی سختن و یه وقتا دلایلمون توجیح کردنه🤦‍♀ سکینه حسینی: سلام دوستان یه نکته در مورد اسراف کاغذ بگم می تونید از دوستان اقوام همکاران هر کدوم دانشجو معلم استاد و ....که با تحقیق نوشتن و مقاله و اینجور کارا سر و کار دارن استفاده کنین ازشون بخواین برگه های یک رویی که برای کاراشون استفاده کردن دور نندازن و در اختیار شما قرار بدن برای نقاشی و کاردستی بچه ها در مواقع غیر مدرسه برای مدرسه ام که سالی یه دفتر نقاشی نیاز هست من ۳ سال هست برای دخترم فقط دفتر نقاشی برای مدرسه می خرم و اصلا برگه آچار سفید تو خونه استفاده نمیشه سمانه آتیه دوست: در راستای استقبال شما عزیزان در پی وی جهت دریافت صوت های خواستم اینجا هم اعلام کنم هرکس از عزیزان که میخواد تشریف بیاره پی وی تا براش بفرستم 🤗 مریم برزویی: خیلی خوب بود پیام های همه دوستان. خدا حفظ تان کند برای امت اسلام❤️ بحران غذا و انرژی جزء بحران های جدی جهان و مخصوصا برای کشور ما هست. با این ریخت پاشی عظیمی که تو سال های اخیر اتفاقا افتاده و داره هم چنان ادامه پیدا می کنه. الان خیلی از کشورهای دنیا و اطراف خودمون صادرات گندم رو ممنوع کردن. جهان با یک بحران جدی در زمینه ی غذا داره رو به رو میشه. حالا به نظرم علاوه بر این که باید خودمون برنامه ی جدی داشته باشیم. دیگران رو هم باید ترغیب کنیم به مصرف درست. شاید ما مجبور باشیم حتی دست به محدود کردن انرژی بزنیم. یه برنامه جدی برای کنترل مصرف و دخیل کردن دیگران تو این برنامه. به شکل همون امر به معروف و نهی از منکر تو زمینه ی غذا هم همین طور مخصوصا نون که به وفور در حال اسرافه و باید فکری اساسی براش بشه.
حسین پور: البته من معتقدن امکانات تا حدی لازمه و تشخیص این قضیه به خود فرد بر می گرده .من خیلی از تجمل بدم میاد .ولی از وقتی خدا دو بچه پشت هم 6 ماهه و 2 ساله رو بهم داد( و به اون اضافه کنید 2 پسر و یک دختر) واقعا به کارام نمی رسیدم و اوضاع خونه باعث فشار روحی و جسمی بهم می شد همسرم ماشین ظرفشویی خریدند( با وجود زندگی ساده ای که داریم) خیلی کمک کارمه .البته شرایط افراد فرق می کنه .خود فرد بهترین تشخیص رو می ده نازنین اسحاقیان: من میشینم رو زمین و دور خودم چرخم😅😉 اونجوری روم به دیوار افتادگی رحم میگیرم من هم موافقم البته اون هم باید کنترل شده باشه و باز بحث های راحت طلبی و نیت میاد وسط که باید منصفانه نظر بدیم مریم برزویی: دوستان یه سوالی پیش اومد برام! خب ابزار اومدن کار ما رو راحت کنن دیگه مگه غیر اینه؟ پس راحت طلبی که میگیم این جا ینی چی🤔 نازنین اسحاقیان: من تو این زمینه امر به معروف و نهی از منکر دیگران به غیر از خانواده ام خییییلییییی ضعیفم اصلا زبونم قفل میشه بلد نیستم تذکر نرم و دوستانه بدم عالیه شوهر من هر سال نوری که میخواد ظرف بشوره شیر رو مثل شیر سماور باز میکنه سه ساعت طول میکشه... همش به من ایراد میگیره تو خیلی آب مصرف میکنی😡 یعنی اسراف تو استفاده از ابزار و وابستگی به اونا مریم قلی: از این شیرای آب جدید که پایین بالامیشه راحت میشه از اسراف آب مخصوصا در حمام جلوگیری کرد. فاطمه عباسی: اسراف به معنای از حد اعتدال خارج شدن، دارای مصادیق بسیاری است که عبارتند از: عقیدتی: در آیات قرآن کریم گناه کردن نیز اسراف است چرا که انسان از حد میانه خارج شده است. ” و کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ، وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ، وَ لَعَذابُ الْآخِرَهِ أَشَدُّ وَ أَبْقى‏”[۱۱] اخلاقی و رفتاری: در جایی که از مرزهای اخلاقی انسان فاصله بگیرد، اسراف واقع می شود. انحراف جنسی، سو رفتارها و هر گونه اخلاق نادرست شامل اسراف می شود. در قرآن در رابطه با قوم لوط خداوند آنان را به خاطر عمل زشتشان مسرف خوانده است چرا که پا را از حدود شرع و عقل بیرون گذاشته اند. ” إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَهً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُون‏”[۱۲] اقتصادی: اسراف در موارد بسیاری که در زندگی روزمره رخ می دهد شامل این گروه است: از بین بردن چیزهای که قابل استفاده است. برآورده کردن چیزهایی که نیاز نیست. امام صادق (ع) می فرماید: ” رختخوابی برای مرد و رختخوابی برای خانواده اش و رختخوابی برای میهمانش لازم است و رختخواب اضافه از آنِ شیطان است.”[۱۳] مصرف چیزی که برای بدن ضرر داشته باشد یا کم یا زیاد. مانند مصرف شراب که حتی میزان کم آن هم برای بدن ضرر دارد٬ از جمله مصادیق این امر هستند. مصرف بیش از حد اندازه در هر چیزی خوردن، آشامیدن، پوشاک تهیه وسایلی که خارج از شان انسان باشد مثل خانه بسیار بزرگ، وسیله نقلیه وموارد دیگر محدثه جون: سلام .خوب همین کار خانوم تو خونه اگه برا رضای خدا باشه خودش عبادته دیگه بستگی به نوع نگاه ونیت آدم داره اگه اینطوری نگا کنیم دیگه احساس کمبود تو این زمینه نمی‌کنیم وخسته نمیشیم البته خوب گاهی وقتا هم هست که خانوم نیاز به یه کمک داره واقعا ولی اگه برا همیشه باشه به نظرم خوب نیس.واینکه همین که سعی کنیم وقتمون رو طوری تنظیم کنیم که هم به کارخونه وبچه ها برسیم وهم به مطالعه خودش یه تربیت نفس و باعث رشد آدم میشه. مریم قلی: منم الان کمددیواری لازم دارم پس خودمون بسازیم،ممنون از مریم برزویی فردا میای تدبر در قرآن ببینیمت ؟ بااینکه امروزتولدته(مبارکه😉)چه مطلب قشنگ ومهمی گذاشتی اینطوری به قضیه نگاه نکرده بودیم. سادات: سلام دوستان پیام ها هرچندخیلی زیاد ولی عالی بود 😉👌 یه نکته خواستم بگم اونم اینکه تو بدون تعارف یه معلمی آورده بودن که مدرسه ساخته بود تو سه تا روستا از چی؟! از کاغذ باطله های بچه های خود روستا اونا جمع کردن و از فروش اونا سه تا مدرسه یک و دوکلاسه برای اون بچه های طفلی ساختن واقعا خیلی جالب بود🤔 یه ایده میشه گرفت و ما هم تو مادرانه این کارو بکنیم کاغذ باطله و پلاستیک هارو جمع کنیم و صرف خرید کتاب یا اجاره محل برای مادرانه بکنیم ☺️ من خودم پلاستیک زیاد داشتم و کاغذ ۲۵۰ ت شد البته تو مرکز ضایعات جمع کنی بردم نه این ماشینا مریم برزویی: سلام به دوستای گل مادرانه ای 🔸در مورد اسراف یک چیز خیلی مهم ‌از نظر من اینه که هزینه کنیم و مواد غذایی سالم و ارگانیک مصرف کنیم تا بعدا پولمون خرج دوا دکتر نشه. 🔹یکی اینکه از قند قهوه ای به جای قند سفید استفاده میکنم. با یه قند قهوای میشه یه لیوان چای خورد و هم اینکه سالمتره. 🔸یکی اینکه قندهای تو قندون رو با انبرقند کوچیک کوچیک کنیم که کمتر مصرف بشه. اینجوری یه حبه قند تبدیل چهار پنج تکه ی کوچیک میشه و میشه با همونا یه لیو
ان چای خورد. 🔹اضافه برنج و خورش رو تو فریزر نگه میدارم و یه وعده دیگه استفاده میکنم. 🔸روزی یکی دوبار دخترم رو با کهنه و لاستیکی میبندم و اینجوری هم به خودم فشار نمیارم و هم اینکه روزی یکی دوتا پوشک کمتر مصرف میکنم. البته چون دو تا لاستیکی بیشتر ندارم روزی دوبار لاستیکی میبندم وگرنه دوست دارم بیشتر از کهنه و لاستیکی استفاده کنم تا پوشک 🔹از پدهای پارچه ای خانم معراجی هم‌ استفاده میکنم به جای نوار بهداشتی. 🔸لباس های خودم که دیگه به هر دلیلی قابل استفاده نیست، تبدیل به لباس برای دخترم میشه. البته من خیاط نیستم، میدم به خیاط همسایه مامانم. 🔹اضافه آب سبزی اگه یادم بمونه برای گل ها و شستن بالکن استفاده میشه. 🔸یه پارچ کنار سینک دارم و آب های اضافی رو تو اون میریزم و بعدا برای گل ها استفاده میکنم. برای شستن سرویس ها هم مناسبه. 🔹برای دخترم دستمال پارچه ای دارم. 🔸برای رابطه زناشویی هم چندتا دستمال پارچه ای داشته باشین و از دستمال کاغذی استفاده نکنین. هم سالمتره، هم به صرفه تر، هم برای محیط زیست بهتره. 🔹تو خونمونم از این جاروهای سیخی که مامانمون دارن استفاده میکنم و با اونا خونه رو جارو میکنم. گوشه دیوار و درز موکت ها و فرش ها رو هم تمیز میکنه. از جارو برقی خیلی کم استفاده میکنم. 🔸برای کاغذا هم تبدیل میشن به تیکه های کوچیکتر و همسرم برای چک نویس ازشون استفاده میکنه و گاهی هم خودم برای لیست خرید و کارا ازشون استفاده میکنم 🔹لباس هایی که واسمون تکراری شده رو یه مدت از جلو چشممون برداریم و بعد چندماه دوباره بیاریمشون و بپوشیمشون. هم اسراف نشده و هم برامون تازگی داره. 🔸منم لباس از بقیه زیاد میگیرم برای بچه هام. کلللللی تو هزینه لباس برای بچه هام صرفه جویی میشه. آره میشه خودتون بسازید. الان با یه جست و جوی ساده میشه فهمید بعضی وسایل چه طور ساخته میشن اگر در توان مون بود می تونیم خودمون بسازیم و کلی ایده بدست بیاریم. زهرا معراجی مقدم: این ساک خرید دستمال هم که دستمال نخی هست منم با تیکه های پارچم کاور لباس دوختم ولی چرخم خراب شد بقیش نصفه موند😔 طی یک حادثه ی نا گوار😜 استین پیراهن همسر گیر کرد به در ماشین و پاره شد ازون جهت که پیراهن رو مدت زیادی نبود که میپوشید اهی از نهادمان برخواست ... همسر گفت اصلا غصه نخور استینش رو کوتاه کن برام ، میپوشمش استینش رو کوتاه کردم ، رد پارگی بالا بود زیادی کوتاه شد غیرتم اجازه نداد😜😄 اون پیراهن زیادی استین کوتاه رو همسر بپوشن پس از کلی اندیشیدن که چی درستش کنم ، از ساک خرید تا لباس برای پسر، در انتها این بلوز خوشگل رو برای خودم دوختم☺️ خیلی با نمک شد خلاصه که اب از دست من نمیچکه😅 از شوخی که بگذریم کلا منسوجات و صنعت مد بسیار الاینده هست و معضلات محیط زیستی زیادی رو به دنبال داره به همین خاطر بهتره سعی کنیم از چیزهایی که داریم به خوبی استفاده کنیم ، که البته این در دینمون هم بسیار موکده تا حدی که یک حدیث خواندم که فرموده بودند حتی اگر لباس بیرون رو تو خونه بپوشی اسرافه دینی که تا این حد ظرافت داره و تا این حد در مساله ی اسراف تاکید شده ولی ما به راحتی همه چیز رو اسراف میکنیم... وقتی یه لباس جنس خوب ایرانی میخری دو سال تن بچه میکنی و آخ نمیگه مجبوری بزرگش کنی دیگه...مگه راهی جز این هست؟؟ پایین لباس و سر استینش کشباف اثافه کردم...دیدم به چه نو شد....بعد دیدم یقش اون وسط داره تو ذوق میزنه...اخه سرمه ای بود از یه جنس پارچه ی دیگه که سفید شده بود...دل را به دریا زدیم و یقه رو هم بریدیم و جای کشباف دوختیم.... حالا دوسال دیگم کار میکنه😉 حیف که عکس از قبلش ندارم بله البته همسر کلا فنی هستن و اینکه کلی تحقیق کردن و کلی حساب کتاب کردن و فیلم اموزشی دیدن و مشورت گرفتن از اهل فن زهره بهجتی(مرکز مامایی آوا): سلام دوستان با اینکه مطالب خیلییی زیاد بود😉ولی همه رو خوندم و سعی میکنم یاد بگیرم ازتون. من در مصرف برق حساسم وقتی کسی تو اتاق یا آشپزخونه نباشه ولی جایی ک نشستم باید خیلی نورانی باشه😬غذا هم بجز زمانای مهمون اصلا اضافه نمیاریم چون ب اندازه میپزم...ولی متاسفانه لباسشویی زیاد روشن میکنم و هم اینکه لباس زیاد میخرم😑البته ناگفته نماند لباسهایی ک کوچیک شدن یا دیگه نمیخوامشون و نو هستن رو میدم ب افرادیکه لازم دارند. و بقول بعضی دوستان در گوشی بدست گرفتن هم گاهی افراطی ام! که بخشیش مربوط میشه ب کارم ولی واقعا دنبال راه حلم زهرا: منم لباسشویی زیاد روشن میکنم. اصلا با وجود بچه کوچیک نمیشه زیاد لباسشویی روشن نکرد. من تقریبا دو روز یکبار روشن میکنم. خانوم علی اقا جوان: سلام آره منم دیدم تو همون برنامه گفتن اگه هر خانواده ای سالانه 5 کیلو کاغذ جمع کنه میشه کار بزرگ کرد مثل همین ساختن مدررسه و ... منم دارم جمع میکنم
فقط کاغذ و کارتن زهرا: بنظر من کارگر گرفتن اگه واقعا لازمم باشه و هزینه‌شو داشته باشم، ایرادی نداره که گاهی که کارهام سنگین و زیاده بگیرم. ولی استدلال ایشون رو قبول ندارم. بنظر من مطالعه کردن مبنایی و جهت‌دار برای تربیت فرزند لازم هست ولی کافی نیست و عوامل دیگه‌ای هم برای تربیت فرزند لازمه که یکی از مهمترینش در خلال کارهای روزانه و امور منزل اتفاق می افته که در واقع با حذف اونها، فرصتهای ناب تربیت و رشد رو از خود و فرزندمون دریغ کردیم. و مادر بواسطه درگیر بودن با کارهای مختلف خونه داره کلی گزاره تربیتی به بچش منتقل میکنه. مثلا مادر برای اینکه به همه کارهاش برسه برنامه‌ریزی و تلاش میکنه و فرزند این مدیریت زمان و تلاش همه جانبه مادر رو میبینه و یاد میگیره که چند کار رو با هم پیش بره. فردا که بزرگ شد نمیگه چون میخوام درس بخونم پس تا سی سالگی ازدواج نمی کنم. یاد میگیره که ازدواج و درس رو با هم پیش ببره. دیگه اینکه مادر در خلال کارهای خونه میتونه بچه رو درگیر کنه و بچه هم تمرین کنه و تجربه کنه و بازی کنه و.... دیگه اینکه کار جوهره آدمه و با حذف کردنش، به خودمون ضربه میزنیم. دیگه اینکه برای باز کردن وقتمون برای مطالعه، بجای حذف کارهای خونه، میتونیم از برنامه‌های غبرصروری‌مون بزنیم. ساعت خوابمونو کم کنیم. بین الطلوعین بیدار بشیم. فیلم دیدنمون رو کم کنیم و....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ موضوع: از امام روح الله چه می دانیم؟ امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است. ✅از امام خمینی و شخصیت و منشش چی میدونیم؟ چه تصویری از امام در ذهن و دل ما نقش بسته؟ اولین قابی که در کودکی ،از امام در ذهنمون حک شد ، چی بود؟ ✅ ۱۴ خرداد چه خاطراتی رو برای شما زنده میکنه؟ ✅ اگر بخواهید امام رو برای فرزندانتون معرفی کنید چطور این کار رو انجام میدین؟ ✅بنظرتون جای چه تصاویری از امام خمینی در ذهن ما خالیه؟ بیایم امروز کنار هم یه تصویر کاملتر و شفافتر از امام ، برای خودمون بسازیم. دوستان عزیز، چنانچه برای بحث گروهی پیشنهاد ِموضوع دارین با آیدی زیر در میون بگذارین.👇 https://eitaa.com/Horeza909498 ضمنا مطالب گفتگوی مادرانه در این کانال آرشیو میشوند: آرشیو گفتگوهای مادرانه https://eitaa.com/goftogu
زهرا: تا چند روز دیگر فارغ می‌شد اما دست بردار نبود. هر روز عصر به سختی به کلاسهای نهضت سوادآموزی روستا می رفت. هر چه می گفتند با این وضعیت مگر مجبوری؟ می‌گفت: امام (ره) گفته بی‌سوادها باید درس بخوانند. من هم تا روزی که بچه‌ام به دنیا بیاید به نهضت می‌روم. آن روز دیکته‌اش را بیست گرفت. غروب بود و برف سنگینی باریده بود. چندبار بین برفها به زمین خورد. وقتش شده بود. چند ساعت بعد فارغ شد. بهمن ماه 1362 مادرم خاطره شب تولدم رو چندین بار برام تعریف کرده.... و من هر بار کلی ذوق می‌کنم که دغدغه مادرم موقعی که منو باردار بوده و موقعی که منو به دنیا آورده، عملی کردن حرف امامش بوده...😍😍😍🤩🤩🤩🤩😃😃😃😃😃 تصویری که از امامِ مستضعفان توی ذهنم نقش بسته، برمی‌گرده به فضای پاک یک روستای کویری.... اولین تصویر از امام توی این روستایِ روشن، توی ذهنم نقش بسته.... قاب عکسش روی دیوارهای گاهگلی خونه‌های روستا و دیوار مسجد و دیوار پایگاه.... از ذهنم پاک نمیشه اولین تصویر رسانه‌ای امام، روی صفحه تلویزیون سیاه‌سفید خونمون بود که با یک روکش گلدوزی شده، لبه طاقچه جاخوش کرده بود..... فاطمه عباسی: اولین تصویری که از امام تو ذهنم میاد یه فیلم سینمایی بود و یه دختر خارجی و یه گردنبند و نامه اتوبوسایی که از محله ما اعزام میشدن به مرقد و من نا لحظه آخر با اشک آویزون مامانم بودم که منم ببرید ولی... و بعد اون گردنبند مرواریدی که سوغات مادرم از حرم امام بود و خیلی دوسش داشتم و وقتی پاره شد😭😭😭😭 بزرگ تر که میشدم با اینکه هیچ شناخت درستی از امام نداشتم ولی برام خیلی خیلی مقدس بود یه روز تو مدرسه با توهینی که یکی از هم کلاسی ها به امام کرد دلم شکست و اینقدر گریه کردم😭😭😭 و تا مدتها باهاش قهر بودم S.nasehnejad آب حیات،یا اباعبدالله...کشتی نجات،یا اباعبدالله: تنها تصویری ک تا قبل از یک سال پیش در ذهنم تداعی میشه از اول کتاب های مدرسه هست...‌ و قشنگ ترین تصویر امام توی خوابم هست ک منو محکم کرد..‌ک تو این شش ماه کلی بهم کمک کرد و من نادان در خواب روشن شدم... شاید نمیخاستم از خوابم بگم ولی شبهه ای برام نزاشت ک ایشون پرچم دار امام زمان عج هستند و هر چند شما همه ب این مهم رسیدید و من هنوز اون ته تهام.‌‌.. ولی ته دلم گفت بگو ک دلشون قرص باشه ب راهی ک دارن میرن... زهرا: دو سه سال بعد از رحلت امام، مادرم می‌خواست با یه کاروان برای سالگرد رحلت امام برن تهران. هر چی التماس کردم منم ببر، گفت نمیشه. گفتن بچه نیارین. برادرم که سه سال از من بزرگتر بود، خیلی برای امام گریه میکرد روی در و دیوار می‌نوشت یادمه مامانم میگفت عشقی شده🤔 مامانم خداحافظی کرد و رفت حرم امام، من و خواهربرادرام پیش بی‌بی‌ موندیم توی خونه. نیم ساعت از رفتن مامانم نگذشته بود که برگشت و گفت زهرا زود آماده شو تا تو رو هم ببرم با خودم. بقیه خانمها هم بچه آوردن. منم خوشحال و خندان آماده شدم برای رفتن به حرم امام😍 همه ناراحت بودن همه گریه می‌کردن حتی داداشای بزرگترم که ۹ یا ۱۰ سال بیشتر نداشتن، گریه می‌کردن چهره روستا غمگین بود و درهم فرو رفته بود روح خدا به خدا پیوسته بود....😭😭😭😭 از مدتها قبل بی‌بی و مادر پدرم برای خوب شدن حال امام دعا می‌کردن، و اون روز براش گریه می‌کردن.... خدایا سایه‌ای رفت از سر ما😭😭 منم شناخت درست و دقیقی از امام نداشتم، ولی توی ذهنم خیییلی بزرگ بود و مرررد.💪 خیلی بچه بودم ولی وقتی بچه‌ها عکس امام اول صفحه کتابشون رو پاره یا خط‌خطی می‌کردن ناخواسته دلم میگرفت😔 کلاس سوم راهنمایی بودم که این جمله👆 مدااااااام توی ذهنم می‌چرخید😇 یه پارچه نوشته بود از محل کار بابام که چند وقت توی خونه بود. مدام جمله رو تکرار می‌کردم و توی ذهنم دنبال معنیش بودم.🤔 تا اینکه یک روز از برادر پرسیدم، کالبُد یعنی چی؟ برادرم گفت: کالبُد نه، کالبَد🤭 چقدر به این جمله فکر میکردم اون موقع🤔🤔🤔 خمینی روح خدا بود در کالبد زمان و امروز رگهای زمان، تشنه خون تفکر خمینی است تفکر اسلام ناب محمدی چقدر پیامت قشنگ بود سمیرا جان😭 حکمت سبز: حضرت امام همینطور که میدونید قبل از بستری شدنشون که منجر به فوت شون شد ده سال قبلش همینطور قلبشون دچار مشکل شده بود و بستری شده بودن اون موقع ها سال۵۷ یا۵۸بوده بنظرم بابا جونم اون موقع ها یه جوون ۱۷ یا۱۸ ساله بوده توی یه روستای دورافتاده ... وقتی خبر بستری شدن امام به گوش مردم میرسه و پزشکان و... از مردم میخوان که برای سلامت امام امت دعا کنن بابام شب توی مسجد کلی گریه میکنه و توسل میکنه و نذر میکنه که خدایا۱۰سال از عمر منو بگیر و به عمر امام اضافه کن با اشک و اندوه به خونه برمیگرده و شام نخورده میخوابه خواب میبینه روی سینه ش با نور نوشتن لااله الا الله... پدربزرگشون که ملای ده بود بدون اینکه از ماجرای
شب قبل حبر داشته باشن براشون تعبیر میکنن که نذری داشتی که خداوند ازت پذیرفته😊 همه مون از همون بدو تولدمون تصویر امام تو خونه هامون بوده و مامان و باباهامون از امام به بزرگی یاد کردن الحمدلله زهرا: وای زهرا من فکر کنم این ماجرا رو نوشته بودم توی وبلاگم. یادمه که این ماجرا رو برام تعریف کردی حکمت سبز: آره عزیزم ازش یه داستان کوتاه نوسته بودم برات فرستاده بودم قبلنا😉 فاطمه جلمبادانی: اولین تصاویر امام رو مادرم برای ما واضح میکرد،وقتی که بچه بودیم و هر موقع تصویری از امام یا آقا پخش میشد مادرم دست می کشید روی صفحه تلویزیون همزمان صلوات می‌فرستاد بعد دستشو میکشید روی صورت خودش و ما. و همه گی رو متبرک میکرد.😁 یادمه وقتی مادرم دستشو میکشید رو صفحه ی تلویزیون در اثر سایش دست و صفحه تلویزیون سیاه سفید خونمون صدای برقش و جریان الکتریسیته تا اون سر اتاق می‌رفت.😁❤️ حتی الان هم مادرم چنین رسمی داره.و اون دست متبرک می‌ره رو صورت نوه ها☺️ فاطمه عباسی: خدایا سایه ای رفت از سر ما😭😭😭 زهرا: باید برویم، رسم ماندن این است این بار از ماهی، دریا را گرفته بودند رمان ارمیا را بر خلاف خیلی ها خیلی دوست دارم چون مرا یاد چیزهای خوبی می اندازد که امام خوبترین آن خوبهاست. صفحات آخر کتاب بوی خرداد می دهد. صبح روز پانزدهم، ارمیا یک دانشجو بود که زمانی رزمنده بوده است ولی غروب روز پانزدهم ارمیا رزمنده ای بود که زمانی دانشجو بوده است. خانه، محله، دانشگاه، حتی تهران برایش تنگ شده است. به سفر می رود، به جایی که بتواند نفس بکشد. ناخواسته به شمال می رود و چند روزی را در جنگل سپری می کند. در آنجا با چند کارگر معدن آشنا می شود و چند وقتی در معدن مشغول به کار می شود. اما آنچه او را از کار در معدن باز داشته و مجبور به بازگشت می کند، شنیدن خبر رحلت امام خمینی (ره) به طور اتفاقی از رادیو است. ارمیا به هم می ریزد مدام گریه می کند. وقتی مادر از او می خواهد برای خواندن نماز میت با آنها برود، ارمیا می گوید: "بریم برا امام نماز میت بخونیم؟ مامان حواست کجاس؟ منِ ارمیا برم بگم خدا، ارحم روح الله!؟ خدا، روح خودت رو بیامرز؟ مامان کجای کاری؟ ما  بریم از خدا بخوایم امام رو بیامرزه؟ حواست نیست مامان. هیچ کس نمی فهمه. چرا همه این جوری شدن؟ امام رو نباید دفن کرد. امام زنده اس. مامان، امام زنده اس!" ارمیا اما فردای آن روز برای مراسم تدفین امام به بهشت زهرا می رود. ارمیا با اهالی این شهر بیشتر دوست است تا اهالی شهر خودش. ساکنان این شهر هر چند حرف نمی زنند اما حرف ارمیا را بهتر می فهمند. نزدیک بهشت زهرا، خاکها مثل خاکهای جنوب می شوند. خاکهای بهشت زهرا مثل خاکهای جنوب اند. این شاید به خاطر به خاک سپردن بعضی آدمها در بهشت زهرا باشد. آدمهایی که گوشت و پوست و استخوانشان از خاکهای جنوب ساخته شده است. بوی خاکهای جنوب را همه حس می کردند. خاصه آنهایی که لباسهای خاکی و سبز تنشان بود. خاصه آنهایی که با ویلچر آمده بودند. ارمیا در بهشت زهرا و در ازدحام جمعیت به زمین می افتد و در زیر گامهای عشاق امام نمی تواند بلند شود. وقتی هلی کوپتر حامل جنازه امام به زمین می نشیند، ارمیا هم روی زمین است، در آغوش مصطفی، دوست شهیدش. ارمیا خودش را یک ماهی می بیند که بدون آب که امام خمینی است نمی تواند زنده بماند. ماهی بدون آب و بسیجی بدون امام معنی ندارد. این بار کسی از دریا، ماهی نگرفته بود، از ماهی، دریا را گرفته بودند. فاطمه جلمبادانی: یادمه پنج سالم بود که مسابقات حفظ قرآن استانی شرکت کرده بودم،یکی از عموهام که خیلی مشوقم بود بهم گفت یه حدیث بهت یاد میدم قرآنت رو خوندی پشت بلندگو اینو بگو. گفتم باشه.منم اونجا گفتم و برای داورها خیلی جالب بود.هرچند معنیش رو نمی‌فهمیدم ولی در ناخودآگاه من چیزهایی رو می‌ساخت. اون حدیث چی بود؟ و از کی بود؟ خمینی یک حقیقت همیشه زنده است .....از آقای خامنه ای ❤️😁 حکمت سبز: کلاس سوم ابتدایی بودم روز آخر مدرسه ها یکی از دوستام کتاب شو باز کرد و صفحه اولش(عکس امام) رو کند و داد دستم گفت زهرا این یادگاری برای تو😁 منم با ذوق ازش گرفتم و آوردم خونه اطرافشو برش زدم و گذاشتم توی آلبومم هنوزم دارمش و از دیدنش و یادآوری اون روز لذت میبرم یقینا اون عکس برای من و دوستم هر دو!!!! خیلی مقدس بود که به عنوان هدیه داده و پذیرفته شد زهرا: این کتاب رو زمان دانشجویی خوندم و پا به پاش اشک ریختم😭😭😭 هرچند الان بنظرم این قاب کتاب، خلاهایی داره ولی همون موقع خیلی به دلم نشست و خیلی گریه کردم برای ارمیا.... برای امام.... برای خودم.....😭😭😭😭😭 فاطمه جلمبادانی: آخی❤️❤️ چه قشنگ.😭😭 زهرا: و اینکه امام ده سال بعد از اون ماجرا رحلت میکنن حکمت سبز: خیلی قشنگ و تاثید گذاره این حرکت مادرا فاطمه جلمبادانی: اون عکسی که اول کتاب ها بود و بچه ای امام رو می بوسید خیلی برام خ
واستنی بود. خیلی بچه که بودم فکر میکردم اون پسر عموم هست که رفته امام رو بوسیده🙈😁 چون خیلی شبیه ش بود حتی لباساش. بچه بودیم چقدر زلال بودیم😔😭 زهرا: هنوز داریش؟ چه جالب!!!😁 حکمت سبز: 😭😭😭 با متنت خیلی گریه کردم زهرا جان منمکتاب ارمیا رو به همین دلیل که گفتی خوندمش و دوست دارم که یه بار دیگه هم بخوونمش فاطمه جلمبادانی: آره دقیقا.اثرش برای چی زیاد بود چون حرکتی بود که از ته دل بود.بدون هیچ نمایشی بدون هیچ ریا و خودنمایی. حکمت سبز: وقتی مامانم این خاطره رو برامون تعریف میکرد همش تو دلم میگفتم کاش بابا به جای ده سال همه ی عمرشو به امام میبخشید😭😭😭 بابامو من و خواهر و برادرامون و همه ی نسلمون فدای امام😭😭😭 زهرا: دوران دانشجویی برای خیلیا نقطه شروع انحراف و زاویه گرفتن با ارزشها و.... ولی الحمدلله برای من نقطه شروع بازگشت به خودم بود. دورانی که با امام خمینی و تفکر امام و تمایز اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی آشنا شدم. فهمیدم که چقدرررر دور بودم از امام و اندیشه امام. امامی که همیشه دوستش داشتم ..... منم یه خاطره شبیه خاطره مریم برزویی دارم. اینکه میرفتم کتابخونه حاج ملاهادی سبزواری و صحیفه امام خمینی رو می‌خوندم. چون جزء کتابهای مرجع بود نمیزاشتن بیاریم خونه برای همین میرفتم کتابخونه و جلد ۲۱ صحیفه رو میگرفتم و یادداشت برداری می‌کردم. چند روز قبل یادداشتهام رو پیدا کردم کلی ذوق کردم😍😍😍😍 فاطمه عباسی: یادمه بچه که بودم دوران ابتدایی، به مناسبت هفته بسیج ، یه پیامی بود از امام در مورد بسیج ، خیلی هم طولانی بود نوشته بودم رو کاغذ و سر صف خوندم بعد از اون انقدر جاهای مختلف خوندمش که کامل حفظ شده بودم بسیج شجره طیبه... بسیج مدرسه عشق و میقات برهنگان... بسیج درخت تناور و پر ثمری ست که .... اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد شد و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند. هنوز یادمه😭😭 حکمت سبز: شاید از قدیمی ترین تصاویر درمورد امام تصاویر قبل اخبار بود به همراه سرود انجز انجز انجز وعده نصّر نصّر نصّر عبده انجز وعده و نصّر عبده الله اکبر خمینی رهبر هنوز دیدن و شنیدنش برام لذت بخشه روستا روشن آباد چه اسم با مسمایی هم داره این خیلی با حاله شبیه زندگی شهداست😉😘 خوش به سعادت مامانت همین اطاعت پذیری از ولایته که باعث میشه اولاد آدم صالح بشن فاطمه عباسی: قبلتر ها وقتی فیلم امام رو تو هواپیما می‌دیدم و اون هیچ در جواب خبرنگار، میموندم میگفتم خب چرا؟؟ نمیتونستم درک کنم حالا میفهمم که باید کوه باشی که در مسیر برگشت به ایران با اون پیروزی، همون حسی رو داشته باشی که در مسیر رفت به سوی تبعید داشتی مگه میشه؟؟ امام تو کی بودی؟؟؟ چرا ما انقدر کوچیکیم پس؟😭😭😭😭 حکمت سبز: واقعا😔 این یکی از ویژگی های اخلاقی امام که مخصوص خودش بود مریم برزویی: به به حظ بردم از روایت هاتون❤️ بهره هاتون، پایدار باشه إن شاءالله...🌸 هر بار که بچه هام نیامده راهی آسمون میشدن، آدما بهم توصیه های زیادی می کردن. خب اینو بخون اینجا برو اونجا برو این دعا این سوره، این نماز و..... یه نصف شبی نشسته بودم تو اتاق... من بودم و قاب عکس امام و قرآن تو دستم. حرفام که تموم شد با امام، قرآن توی دستمو باز کردم. رفت و رفت و رفت و ایستاد روی این آیات نورانی... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ كهيعص ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا اين يادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‏ اش زكريا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا در آن هنگام كه پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) خواند. قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا گفت پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پيري تمام سرم را فرا گرفته و من هرگز در دعاي تو از اجابت محروم نمي‏شدم. وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسداري از آئين تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشيني به من ببخش. يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا كه وارث من و آل يعقوب باشد و او را مورد رضايتت قرار ده. يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا اي زكريا! ما تو را به فرزندي بشارت مي‏دهيم كه نامش يحيي است، پسري همنامش پيش از اين نبوده است. خوب به آیه نگاه کردم. چندین و چند بار خوندمش‌‌. خدای من حضرت زکریا داره از خدا چی میخواد، من دارم از تو چی می‌خوام... زکریای نبی داره میگه فهب لی من لدنک ولیا زکریای نبی از تو ولی میخواد! افق دید ائمه (علیهم‌السلام) از فرزندآوری، در این آی
ه به تصویر کشیده انگار... بچه عصای دست پدر و مادر می‌شود! بچه نمک زندگی است! زندگی پدر و مادر را شیرین می‌کند و روابط و پیوندهای خانوادگی را قوی‌تر می‌کند! همه‌ی این گزاره‌ها درست هستن ولی هیچ کدوم هدف فرزندآوری نمی‌تونه باشه.. 🤲 حضرت زکریا (علیه‌السلام) از خداوند در خواست "ولی" می‌کنه... یعنی کسی که دغدغه‌ی توحید داره و خودش در میدان هست و همه جانبه برای تحقق توحید در عالم جهاد می‌کنه، حالا برای آینده‌ی این جریان، کسی را می‌خواد که این مسیر را ادامه بده... کسی که دنبال کننده‌ی راه اعتقادی خودش باشه و پرچم توحید و خداپرستی را در سرتاسر عالم برافراشته کنه... ما بچه را با تمام سختی‌هایش به دنیا می‌آوریم، با جان و دل مراقبش هستیم و بزرگش می‌کنیم با این هدف... با این غایت و افق نگاه... برای اینکه روزی بگیم من یک امام خمینی(ره) بزرگ کردم، تا اعتقادات توحیدی را در سرتاسر عالم گسترش دهد... خدایا به ما ولی صالح عنایت کن و توانایی پرورشش رو به ما بده... افق دید ما رو اصلاح کن تا بتونیم آن چه که حق است رو ازت بخوایم و قدمون کوتاه نمونه.... اللهم الرزقنا چون روح الله موسوی الخمینی که بتونه به پا دارنده ی کلمه ی تو روی زمین باشه🤲 قاب های ذهن ما همان عکس های سر هر سفره بود. سفره عید، سفره ی دعا، سفره ی غدیر ، سفره ی روز اول رمضان، سفره جشن انقلاب و..... امام از بچگی به لطف مادر، هم سفره ی ما بود... اولین هر مناسب مان لبخند های امام روح الله سر هر سفره بود❤️ خوشمزه، شیرین، دوست داشتنی مثل همه ی خوراکی های ان سفره ها، برایمان در عالم بچگی🌱🌱🌱 تا رسیدیم به نوجوانی و اولین ارتباط جدی با امام... وقت شد میام میگم ادامه رو.. حکمت سبز: احسنت✅✅ واقعا درستش همینه یه سال از طرف مدرسه ی همسرم قرار شد ۱۴خرداد بریم حرم امام برای سخنرانی حضرت آقا و زیارت حضرت امام یه دختر شش ماهه و یه دختر دو ساله داشتم😊خوشحال و امیدوار راهی تهران شدیم بخاطر زیادی جمعیت اتوبوس ها خیلی خیلی دور از حرم ایستاد و جمعیت همچون سیلی مشتاقانه به سمت حرم روانه شدند،وقتی رسیدیم درها بسته شده بود و ما در حیاط سایه ای پیدا کردیم و نشستیم دخترم بازی میکرد و من حسرت میکشیدم نه امکان زیارت حرم بود نه توفیق دیدار نور حضرت سیدعلی ونه حتی شنیدن فرموده هاشون... مراسم که تمام شد دست از پا دراز تر به سمت اتوبوس ها برگشتم همسرم رو هم پیدا نکردم گوشی م خاموش شده بود باید تا اتوبوس ها تنها میرفتم با دو طفل که یکی پای راه رفتن نداشت و دیگری پاهای کوچکش از پیاده روی خسته شده بود هر دو رو بغل کرده بودم پاهام تاول زده بود کمرم درد گرفته بود احساس شکست از عدم وصال هم جانم را به آتش کشیده بود خسته و عصبانی به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم کلافه بودم چشمم روی تصویر بزرگی از چهره ی امام روح الله ثابت شد؛ لبخند روی لب، با من سخن میگفت یهو یه چیزی توی وجودم فرو ریخت... اشکم جاری شد همه ی عصبانیتم فروکش کرد احساس بی ثمر بودن سفرم تبدیل شد به عشقی وصف ناپذیر... سر خم می سلامت شکند اگر سبویی 😭😭😭 فاطمه عباسی: با سلام من بر خلاف دوستانی که تا الان درباره آشنایی شون با امام صحبت داشتند هیچ کس درباره امام با من صحبت نمیکرد نه اینکه قبول نداشته باشن... محیط اطراف من خودشون رو درگیر امام و انقلاب نکرده بودن فقط دیدن عکس امام بود و جمله معروف: امید من به شما دبستانی هاست همیشه یه ترسی مانع میشد تا به سراغ آشنایی با امام برم ترس از نفهمیدن امام... تا اینکه یه شعر شنیدم که گفتند شاعرش امام بوده با خودم گفتم مگه میشه یه همچین آدمی شاعر باشه؟ رفتم و دیوان امام رو خریدم هرچند باز هم خیلی متوجه نشدم ولی ترسم ریخت😊 بعدش چند تا کتاب خوندم که دیدم وای خدای من چقدر دلنشین صحبت کردند خلاصه سرتون رو درد نیارم هنوز خیلی راه در پیش دارم ولی خوشحالم که به امام نزدیکتر شدم و امیدوارم خود امام دستم رو بگیرن و کمکم کنن به نظر من نسل بچهای امروزی هم خیلی مظلوم واقع شدند چون از آشنایی با اینچنین بزرگوارانی محروم هستند😔 واین یه مسئولیت بزرگ روی دوش امثال من میذاره... اولین قابی که در کودکی از امام در ذهنم حک شده را به خاطر نمی آورم. چون گویا من با یاد و عشق امام متولد شده بودم. که تا همیشه به خاطر این عشق، مرهون پدر و مادر عزیزم هستم. یادم هست هر وقت تصویر دیدار کودکان را با امام در تلویزیون نشان میداد من و برادرم به پدر میچسبیدیم که پس کی ما را میبری دیدن امام ؟ و پدرم میگفت به زودی 😭😭😭 و چقدر قند تو دل کوچیکمون آب میشد از تصور اینکه امام را از نزدیک ببینیم و دست مهربانش را بر سرمان بکشد. زمزمه لحظات خوش کودکی مان این شعر بود..‌.. انار دونه دونه❤️ خمینی مهربونه❤️ میخوام برم به پیشش❤️ دست بکشم به ریشش❤️😭😭😭 اما این رویا و آرزو نقشی شد بر آب😭 آبی که از گری
ه های بی امان پدر و مادر و همه زمین و زمان در سحرگاه ۱۴ خرداد سال ۶۸ جاری شد. همیشه خاطرات گنگی از مراسم تشییع امام در خاطرم بود . اشک و غم و منی که در کمال ناباوری و بهت از دست دادن عشقم، در پشت یک وانت نظاره گر خیل مردم عاشق بودم که بر سر و سینه میزدند. امروز از مادرم جزئیاتش را پرسیدم . گفتند به محض اطلاع از خبر، ما که ساکن مشهد بودیم به سبزوار آمدیم و از آنجا به همراه تعدادی از آشنایان با اتوبوس راهی تهران شدیم و از آنجا سوار وانت فامیل تهرانی، عازم مراسم تشییع. .... عاشقش بودم همیشه از وقتی که نمیدانم کی بود. آنقدر عاشقش بودم که هر جا عکسش را می دیدم میخکوب میشدم‌. به لطف پدرم و کتابخانه اش خیلی زود با کتابهای امام آشنا شدم. از ابتدایی کلاس خط میرفتم . از خط زیبا لذت میبردم و تورق دیوان امام با خط زیبایش یکی دیگر از لذت هایم بود. و چقدر به موقع کتاب چهل حدیث امام با جلد ساده سورمه ای رنگش از کتابخانه پدرم صدایم کرد. سالهای اول دانشجویی ام بود. اصلا به خاطر ندارم چطور جذبش شدم و آن کتاب به ظاهر ثقیل را با ولع شروع کردم به خواندن و باز هم نمیدانم در آن سن و ایام چقدر از آن کتاب شگفت انگیز را فهمیدم ولی میدانم هر چه بود اثرات مثبتش بر وجودم و شخصیتم انکارناپذیر است. یادم می آید با عجب اولین بار در این کتاب آشنا شدم ..... وقتی معلم شدم و در فرصت های گوناگون و به بهانه های مختلف میخواستم از عشقم برای بچه ها بگویم بارها و بارها متعجب و متاسف میشدم که چرا بچه های این نسل با این عشق زیبای من آشنا نیستند؟ چرا محرومند؟ و بعد که بررسی میکردم می دیدم گویا دستی عامدانه جلوه های ناب و زیبای ولایت و امامت را از جلو دید این بچه ها جمع کرده است. مگر میشود این همه زیبایی و لطف و پاکی و اقتدار و ...... هر آنچه یک معشوق باید داشته باشد را به یک نوجوان نشان بدهی و عاشق نشود؟؟؟؟؟؟؟ از کتاب های درسی، از تلویزیون ، از فیلم ها و...‌‌ امام من، عشق زیبای من در دسترس بچه ها نبود .....‌. تنها راه ارتباطی عکس اول کتاب درسی بود و از همان شروع میکردم برای اتصال بچه ها .....‌‌.‌. و روی دیگر سکه 🌺🌺🌺 از رویایی که ظاهرا نقش بر آب شد برایتان گفتم اما از جوشش دوباره عشق نگفتم و رویایی که این بار به واقعیت پیوست . یکی از حسرتهای همیشگی کودکی و نوجوانیم همان میسر نشدن دیدار یار بود اما در امتداد عشق زیبای اولم ، عشق دومم ظهور کرد. نمیدانم از کی، ولی قطعا قاب عکسش که کنار قاب عکس عشق اولم روی دیوار خانه نقش بست، فهمیدم که خیلی به هم نزدیکند و هر چه گذشت دیدم که چقدر دوستش دارم❤️ خاطره ای از ایام جام جهانی ۹۸ که شاید لبخند بر لبانتان بیاورد، نشان آن عشق است. در آن ایام دوران راهنمایی را سپری میکردم و در سنی که بودیم بچه ها هر کدام به سمت یک شخصیت معروف و با توجه به جو آن دوره فوتبالیست تمایل داشتند. کلاسور هم فکر کنم جزو ابزار با کلاس بودن محسوب میشد.خلاصه بچه ها هر کدام عکس یکی از فوتبالیستهای مورد علاقه شان را بر صفحه اول یا جلد کلاسورشان چسبانده بودند و باهم بر سر بهتر و خوش تیپ تر بودن او کل می انداختند . یکی از بچه ها متوجه من شد و گفت تو عکس کی را چسباندی؟ من گفتم نمیخواهم بگویم‌. گفت هیچی نچسبوندی. گفتم چرا و از همه شون هم بهتره😁 گفت حتما علی دایی 😬 گفتم نخیر و در انتهای کش مکش کلاسور یا شاید دفترم را باز کردم و چشمان هم کلاسی ام بعد از دیدن چهره منور سید علی به جای بازیکن فوتبال، گرد شد و دست از سرم برداشت😂😂😂 اما رویایی که چند باره به واقعیت پیوست دیدار گل روی نایب امام زمان و خمینی زمانم از نزدیک و نفس کشیدن در هوایی که نفس می کشید در ایام پر برکت دانشجویی ام بود❤️❤️❤️❤️❤️ حکمت سبز: احسنت به همچین معلم هایی😊 S.nasehnejad آب حیات،یا اباعبدالله...کشتی نجات،یا اباعبدالله: دوستان عزیزم اگه کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی ره را مطالعه نکردید ..من حقیر ب شدت پیشنهاد می کنم براش وقت بزارید البته متن کتاب ب گفته ی استاد رائفی پور کمی سنگین هست و ایشون طی ۵۷ جلسه این کتاب رو سخنرانی کردند...بسیار سخنرانی های مفید و اخلاقی و راهگشایی هست... S.ghoreyshi: خیلی دلنشین بود .خوش به حال فرزندانی که در دامن چنین مادرانی تربیت میشن ان شاالله ❤️❤️👏👏 زهرا: 💠هر چه که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند💠 با پسرم پایِ تلویزیون نشسته بودیم. تلویزیون یه کلیپ از امام خمینی (ره) پخش می‌کرد. یه قسمت از کلیپ مردم شعار می‌دادن: ✊«ما همه سرباز توایم خمینی! گوش به فرمان توایم خمینی!»✊ محمدحسین با یک ذوقی، محو شعار دادن مردم شده بود. بلافاصله بعد از شعار مردم، امام خمینی (ره) گفت: « ما همه سرباز خدا هستیم. نه تو سرباز منی، نه من سرباز توام.» محمدحسین چند ثانیه با تحیّر سکوت کرد و بعد گفت: «چقدر قشنگ حرف می‌زنه!!!!»😃😃😃 هنوز منم میخواستم بگ
م: « ما همه سرباز توایم خمینی!....» که امام گفت: «نه تو سرباز منی، نه من سرباز توام.» فاطمه عباسی: با صحبتهای یکی از دوستان انگیزه گرفته بودم که امام رو بیشتر بشناسم تو یه گروه صحیفه خوانی عضو شدم و هر پنج شنبه پای سخنرانی های خانم فاضل ، وصیتنامه امام رو میخوندم نه یک امامی که ۳۳ سال پیش از دنیا رفته امامی که زنده تر از همه هست خط به خط وصیتنامه منو عاشق و عاشق تر کرد و حالا امام رو با معرفت تر دوست داشتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ موضوع: تابستان خود را چگونه می‌گذرانید؟ تابستان از راه رسید و بازار داغ کلاس های تابستانی، تفریح، استراحت ، مسافرت .... ✅ شما تابستون امسال، برنامه خاصی برای خانواده تون در نظر دارید؟ ✅ برای اوقات فراغت فرزندانتون چه تصمیمی گرفتین؟ برای شخص خودتون چطور؟ ✅ به نظر شما تفریح و مسافرت همیشه امکانات و هزینه های خاصی میخواد؟ یا میشه بدون وسیله و هزینه آنچنانی هم بساط شادی و تفریح و لذت خانواده رو فراهم کرد؟ دوستان عزیز، چنانچه برای بحث گروهی پیشنهاد ِموضوع دارین با آیدی زیر در میون بگذارین.👇 https://eitaa.com/Horeza909498 ضمنا مطالب گفتگوی مادرانه در این کانال آرشیو میشوند: آرشیو گفتگوهای مادرانه https://eitaa.com/goftogu
زهرا: مدرسه‌ی مادران «خیرالنساء» برگزار می‌کند:👇 ✂️کارگاه دوخت «لباس توخونه‌ای» 📌آموزش صفر تا صد لباس تریکوی توخونه‌ای برای تمام سنین (نوزادی، خردسال، زنانه، مردانه) 👕👚👖 📌 لباسهایی که در این کارگاه آموزش داده می‌شود: 1⃣ زیردکمه نوزادی با نواردوزی لبه‌ها 2⃣ بلوز شلوار با کشباف دوزی 3⃣ لباس سرشانه دکمه 4⃣ یکی دو مدل جیب 📌نیاز نیست شرکت کنندگان خیاط باشند، ولی حتماً کار با چرخ خیاطی را بلد باشند. 📌 در این کارگاه، کار بدون الگوکشی انجام می‌شود و تمام قِلِق‌های دوختی آموزش داده می‌شود‌. 📌 هزینه کارگاه : ۱۰۰ تومان 📌تعداد افراد شرکت کننده در هر کارگاه: نهایتا ده نفر 📌 به جهت محدودیت زمان و مکان و حفظ نظم و‌ تمرکز و کیفیت آموزش، از همراه آوردن فرزندان بالای پنج ماه که قادر به چهاردست‌و‌پا رفتن هستند، خودداری بفرمایید. ⏰ زمان: ۶ و ۸ تیر ماه ساعت ۱۷:۳۰ 📌 مکان برگزاری کارگاه: خیابان سینما 📌 جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید: @zmeraji1 آن کس که تو را شناخت جان را چه کند...: سلام. اینجانب کلاس بالا رو شرکت میکنم👆 البته با اجازه دخترم😇 مریم قلی: ماکه ماشين نداریم بخوایم مسافرت بریم اماوقتی هم بااعضای دیگرخانواده میریم یه وعده غذا درست میکنیم براوعده بعدهم نان سبوسدارومواد غذایی میبریم.فقط پول بنزینه. S.nasehnejad آب حیات،یا اباعبدالله...کشتی نجات،یا اباعبدالله: سلام ..من برای دخترم پیگیر کلاس قرآن هستم نمی‌دونم دقیقا کجا برم ؟ دارالقرآن آیا؟؟! در مورد دختران ماهتاب هم شنیدم ولی چیزی نمی‌دونم کانون چی؟؟ در مورد اینا می دونید دوستای مهربون جانم🥰💚💛🧡 خودم هم ک مطالعه در هر زمان پیدا گشته👻 و شرکت کردم تو کلاسی ک دیروز در مورد امام خمینی ره بود و منتظرم خبر برسه از روند کارش.. و البته مادرانه خوبم و گروه خوشگلم ک منتظرم با هم ب جاهای خوب خوب برسیم به کمک خدای مهربونم🌸💚 زینب: بله که داریم برای پسرم چون کوجیکه اموزش اینا که تعطیله میمونه بازی و تفریح برای بازی هاش چند تا بازی خوشگل مناسب سنش پیدا کردم و تو دفتر نوشتم انشاالله هر روز یکیشو بازی کنیم برای تفریحم انشاالله قراره جاهای دیدنی شهر و اطرافشو تو نت پیدا کنم و هر هفته یه جایی بریم تو طول هفته هم انشاالله پیاده روی مادر پسری برقراره . امکانات خاص یعنی چی خب؟😕 والا ما با یه کوله پشتی که توش ظرف و ظروف و غذامونو گذاشتیم رفتیم پارک و کلی کیفشو بردیم... سفرم که بریم از غذای بیرون خبری نیست به هزار و یک دلیل بازارم تعطیله اونم به هزار دلیل در نتیجه خرجمون به شدت میاد پایین . برای خودمم که برنامه دارم فراوان مهم ترینش انشاالله تشکیل مادرانه محلاته تو شهرکمون مریم برزویی: بله بله به نظر من تفریح و مسافرت هم امکانات هم هزینه خاص می خواد😌🍒 Zahra zovghi: سلام من اگر خدا بخواهد میخام کلاس تجوید شرکت کنم، و اگر موقعیتش باشه کلاس خیاطی در ماهتاب رو شرکت کنم☺️ بچمم ک کوچیکه نیاز به کلاس نداره، خودم باهاش تو خونه بازی می‌کنم یا پارک نزدیک خونمون میبرم مسافرت هم که میریم نه غذای بیرون میگیریم(در حد یه وعده البته رستوران میریم) و از خونه مواد غذایی میبریم و نه هزینه های خاص انجام میدیم، تا بتونیم بیشتر جایی بریم😊بیشتر هم جاهای نزدیک با دوستان میریم ک خیلییی هم خوش میگذره بهمون☺️ مریم قلی: این طرز فکرت متفاوته یه کم توضیح بده سمیه: سلام به همگی ، ما برا تابستون بچه ها که انشاءالله نفری دوتا کلاس قراره برن که قطعا یه دونش آموزشه شناس .میمونه پسر کوچیکه که خوب سن آموزش نداره و قراره همیشه با خودم و پدرش باشه و از اونجایی که بیشتر بابابیه بعد از ظهر هر جا باباش می‌ره همراه ایشونه . من بیشتر دوست دارم که بچه ها تو طبیعت تخلیه انرژی داشته باشن برا همین تصمیم گرفتیم بیشتر طبیعت گردی داشته باشیم انشاءالله . و به نظر من مسافرت یه هزینه ی جدا میخواد البته نه زیاد چون اگه قرار باشه خودمون غذا بپزیم ولی بازم هزینه بنزین یا ورودیه اماکن تفریحی و... باید باشه😊 پریسا مزینانی: ننه جون ماهم داریم مثلا امروز کلاس تابستونی داشتم ک نتونستم از صب انلاین بشم☺️☺️ فاطمه عباسی: چه نوع خاصی منظورته؟ یا زینب: سلام دوستان ظهر بخیر وشادی خوشبحال شماسبزواری ها که این کلاس های خوب دارید ودورهمدی دارید وهمیشه باید غبطه شماروبخوریم چون ماکه این شرایط نداریم 😭 شما هاکه دارید بهترین استفاده را بکنید به جای ماهم لذت ببرید 😄 فاطمه عباسی: پسرا انشالله قراره برن کلاس فوتسال و شنایی که محل کار پدرشون گذاشته و صبح هاس واسه بعدازظهر هم کلاسهای جذاب و رشددهنده جهادآباد انشاالله با مسئولین جوان و دلسوز و انقلابی و دغدغه مند خودم خیلی به خیاطی علاقه دارم ۳ بارم کلاس رفتم🙈🙈 ولی نمیدونم چرا استعدادشو ندارم😔😔 فعلا چند ت
ا پارچه گرفتم با کمک خواهر جان😘 واسه دخترم لباس بدوزم و شرکت تو کلاسا و دوره های مدرسه خیرالنسا در طول تابستون و دوره حامیم انشالله مسافرتم زیاد نمیتونم برم فقط دلم لک زده واسه اون مشهدی که شوهرم قولش رو واسه نیمه تیر داده و هر روز ثانیه شماری میکنم براش😍😍😍 چرا؟؟ کدوم شهرین؟؟اونجا کلاس های هنری و آموزشی نمی‌تونید برید؟؟ یا زینب: حکم آباد کلاس هنری برای خانوما فکر کنم نداره فقط برای بچه ها کلاس قران داره که در نظر دارم بفرستم ولی خیلی دوست داشتم پسرم کلاس والیبال بفرستم که کلاس آموزش والیبال نداره😞 فیضی: سلام به نظر من باید هم از لحاظ جسمی وهم فکری وهم روحی بچه ها رو دریابد 🌸جسمی که لازم هست یک کلاس ورزشی برن تا انرژی هاشون تخلیه بشه و چه بهتر هست که در راستای استعدادشان کلاس انتخاب بشه 🌸فکری هم نیاز داره کلاس آموزشی بره که اون هم با توجه به علاقه دانش آموز فرستاده بشه یا اینکه از جایی کتاب بگیریم مطالعه کنند من به شخصه از کتابخونه امانت میگیرم تا بخونن (با توجه به اینکه در دین سفارش شده که وظیفه والدین هست که قرآن رو به فرزندان آموزش بدهند حداقل یکسال کودک رو به کلاس قرآن بفرستید) 🌸از نظر روحی هم که بازی بهترین مورده واگر شرایط خانواده خوبه مسافرت هم عالیه حکمت سبز: سلام بنظر منم برنامه ریزی برای تابستان یه هزینه های حداقلی داره من تو کتابخونه نزدیک خونه مون عضو شدم یه هفته س دارم میرم خیلی عالیه برای دخترامم خودم تو خونه نقاشی و کاردستی باهاشون کار میکنم و البته مرور درس های سال گذشته شونم معلم هاشون تو برنامه دارن از طریق شاد هفته ای یک روز اگر توفیق داشته باشیم هفته ای یکبار هم حرم یا جمکران میریم ما که راه دوریم فقط اومدنمون به سبزوار ۸۰۰هزار تومن هزینه داره با اتوبوس تازه به همین جهت تصمیم دارم اگر اومدیم یه ماه بمونیم که ارزششو داشته باشه 😂😂😂 نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: برای مورداول ودوم حرفی ندارم فعلا امامورد سوم قطعا مسافرت وسیله میخواد وماچون هنوزنداریم کلا کم سفریم امااین موردهم که باکسی همراه بشیم رو اصلااانمیپسندم چون طی تجربیاتی که داشتم وقتی با بقیه رفتیم من توی اون مکان به شدددت حال جسمیم به هم ریخت (پ)وداشتم به معنای واقعی جون میدادم امابخاطراینکه سفر بقیه خرتب نشه هیییچی نگفتم و نمیدونید چه فشاااری برمن اومد که هنوز که هنوزه اسم روستا میاد دلم میخواد فرارکنم 😔 پس قطعا بنظرمن وسیله شخصی لازمه وواجبه اما هزینه ها رو به راحتی میشه کم کردبنظرم 😌 البته این که برای شادبودن وتفریح کردن اسباب خاصی لازم نیست و بقول بهاره این صوبتا😜 روقبول دارم امااینکه بدون درنظرگرفتن شرایط بزنی به دل کوه و نظاره گر طلوع خورشیدباشی و این شاعرانه بازی هاکه به شدت هم میپسندم بنظرم واقعاباید یکسری جوانب درنظرگرفته بشه وگرنه کلا ازهمه چی زده میشی وخاطرات بدبرای خودت میسازی من که تجربه کردم دیگه زیربارنمیرم 😌😬 Shakerian: سلام به همه ی دوستان. برای پسر بزرگم که مدرسه شون کلاس تابستانی، هم اموزشی و هم تفریحی_ اردویی گذاشته بعضی روزا هم میره کارگاه تولیدی پدرش اونجا کمکارش هست و حقوق هم میگیره😊 خودمون هم فعلا تا من سرپاشم مسافرت نمیریم ولی من برای سفر تابستونی فقط امیدم به اخر شهریوره.... اونم اربعین امام حسین😍😍😍 خدایا یعنی آقا میطلبه🤲✨✨✨ فاطمه جلمبادانی: سلام.مام یک کمَ کی داریم. برا پسرم که چون سه سال و نیم داره.قائل ب آموزش مستقیم نیستم.فعلا بازی...یکم هم با پدرش مغازه و دیدن حال و هوای مغازه و خرید و فروش. برای خودم هم انشالله به یاری امام رضا جانم انشالله... مطالعه چند تا کتاب هست در دستور کاره. پیگیری کلاس های فهم قرآن دبستان مدرسه قرآن آقای اخوت . و یکی دو تا کار عملیاتی در حوزه نوجوان. یک کوچولو موچولو خیاطی ابتدایی.ولی چشمم آب نمیخوره.که یاد بگیرم🤪 و برای رفع یک مشکل جسمانی باشگاه ورزشی.البتع از اواسط تیر یا اوایل مرداد. مسافرت هم که خییلیییی دوست دارم.ولی شرایطش نیست فعلا...😊 دعا کنید مام لااقل یه سفر بریم دقیدیم😢😅 S.nasehnejad آب حیات،یا اباعبدالله...کشتی نجات،یا اباعبدالله: به به خیلی عالی دوست خوبم میشه کتابهای پیشنهادیتون رو بفرمایید من هم مطالعه کنم❤️😘 زهرا: پسر من از شش هفت سالگی میرفت من برای تابستون یکسری کارها و برنامه‌های تشکیلاتی دارم که باید نظارت و پیگیری کنم همین برنامه‌های پشت صحنه و روی صحنه مادرانه منظورمه کلاسهای مدرسه مادران از جمله خیاطی، گلدوزی، دوره‌های رشد، رسانه، کارگاه واحد کودک، واحد نوجوان مادرانه، واحد مطالعات، واحد مکاتبات، واحد تبیین، واحد همدلی، جوانه‌های مادرانه، روضه‌های مقاومت و و و🤪🤯 برای خودم یکسری مطالعات در نظر گرفتم که ان‌شاءالله انجام بدم مطالعه دوباره طرح کلی اندیشه اسلامی گوش دادن به سخنرانی‌های تربیت بر مدار انقلاب
تدبر شخصی در قرآن شرکت در دوره حامیم گوش دادن صوتهای دوره راه‌نما و صوتهای جهاد تبیین استاد پناهیان و.... و همچنین یکسری ایده‌های هنری و تزئیناتی برای خونه‌ام و خوب کردن حالم با خیاطی و کارهای هنری عاشق خیاطی و گارهای هنری‌ام کللللی ایده و کار در این زمینه دارم که امیدوارم تابستون بتونم انجامشون بدم و برخی برنامه‌ها برای بچه هام که باید پیگیری کنم سفر هم نباید حتما شمال و کیش و قشم باشه دوست دارم در سکوت و آرامش به زادگاهم برم و خلوت کنم و مطالعه کنم واای خیلی لدت بخشه و دوست دارم به شهر همسرم برم و بچه‌هام توی طبیعت باشن و کیف کنند و گوسفند ببینند و آب بازی کنند و ..... پسرم کلی برنامه داره برای تابستونش برنامه های دخترم سبک تره چون سنش کمتره و اینکه کم‌کم خودمونو آماده کنیم برای ورود به محرم اباعبدالله😭😭😭😭 نعم الامیر دست مرازودتربگیر💔❤: ❤️منظورم این بودکه باید یکسری جوانب رو حتما برای سفر بلخره درنظرداشت حتما وروی اینکه بریم ساده خوش باشیم واینا اینطور نمیشه😐 زهرا: خب مدیریت و تدبیر و برنامه‌ریزی قبل از سفر و حین سفر حتما حتما لازمه از امام رضا(ع) و پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر(ع) حدیثی است که فرمودند: تلاش کنید که وقت خودتان را به چهار قسمت تقسیم کنید. «اجْتَهِدُوا فِي أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ» برنامه‌ریزی داشته باشید و وقت خود را به چهار قسمت تقسیم کنید. «سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ» ساعتی برای خدا، نماز و دعا و قرآن، «وَ سَاعَةً لامْرِ الْمَعَاشِ» قسمتی برای تأمین زندگی و کسب و کار، «وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الاخْوَانِ الثِّقَاتِ» بخشی برای ارتباط با افراد مورد اعتماد تا ما کامل باشیم و دیگران عیوب ما را بگویند و ما آن را رفع کنیم.از این روست که اسلام روی صله رحم خیلی اصرار دارد. «وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ» (تحف العقول، ص 409) یک قسمت هم برای لذتها وتریحاتی که حرام نباشد که ماآن را تفریحات سالم نام نهادیم. یا تفریحات حلال برندی در دنیا به نام «حلال» رائج شده است. مردم دنیا با هر دینی مسیحی و یهودی الآن حلال را می‌فهمند و می‌دانند مربوط به مسلمان‌هاست. اول در مورد خوردنی‌ها بوده و الآن توسعه پیدا کرده، تا در رسانه مطرح می‌شود همه می‌دانند در مورد مسلمان‌هاست.تریح هم لذت باشد و حرام نباشد. حرام نباشد یعنی اختلاط دختر و پسر و زن و مرد نباشد. در چهارچوبی باشد که خدا برای ما تعیین کرده و گناه و غیبت در آن نباشد. در خاطرات حضرت امام خمینی هست که ایشان جمعه‌ها را در ایام طلبگی برای تفریح می‌گذاشت. او بسیار طلبه درس‌خوانی بود اما جمعه‌هارا به تفریح اختصاص می داد دوستان هم خیلی خوششان می‌آمد با ایشان باشند. ایشان می‌فرمود: هرکس می‌خواهد در این گروه بیاید چند شرط دارد، یکی نمازمان را اول وقت بخوانیم، دوم اینکه غیبت نکنیم. چهارچوب را رعایت کنیم، تفریح و لذت باشد ولی گناه نباشد. هادی نژاد: ادمین بین الطلوعین: 📅زمان: دوشنبه زمان بهشتی بین الطلوعین به افق قم 🕰ساعت: ۴:۳۰صبح 💰پرداخت معنوی ۲۰۰ صلوات 👨‍🏫با حضور: استاد مهدی کریمی ارشد روانشناسی بالینی 💠 موضوع: مدیریت خشم 📌مکان: آنلاین 💻اسکای روم مسجد مجازی سردار حاج قاسم سلیمانی https://online.lmskaran.com/ch/286-28407-daneh.ir ════🌱🌷🌱═════ 🔹پاتوق بین الطلوعین https://eitaa.com/joinchat/1834549266C7106a1d010 🔹کانال آسمان مفرح امید https://eitaa.com/joinchat/4014800930C77bea1fca3 ببخشید نمیدونم مجاز به ارسال این پیام بودم یانه؟ ولی حتما شرکت کنید خیلی استادان مجربی داره این پاتوق بین الطلوعین